The words you are searching are inside this book. To get more targeted content, please make full-text search by clicking here.
Discover the best professional documents and content resources in AnyFlip Document Base.
Search
Published by mojaver09, 2019-05-14 04:05:14

ماهنامه شماره 18 برای فردا

‫‪101‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫شرکت‬ ‫نیکولای‬ ‫طـر ‌فداری از پناهنـدگان آلمانـی و اتریشـی از سـال‬
‫م ‌یکـرد‪ .‬سـرانجام در دسـامبر همـان سـال‪ ،‬دنیـس‬ ‫بود‪.‬آ ‌نهابیشتر‬ ‫‪ ۱۹۳۳‬تا کنـون‪ ،‬همـه و همـه زندگـی مـرا متأثـر کـرد‪».‬‬
‫ب ‌هدلیـل وجـود اختالل در غـدد لنفـاو ‌یاش در ‪۷۴‬‬ ‫زندگـی س ‌هنفر ‌هشـان را در‬ ‫دنیـس در پن ‌جسـالگی بـاور داشـت کـه م ‌یتوانـد یـک‬
‫سـالگی از دنیـا رفـت‪ .‬او را در گورسـتان لیـک ویـو در‬ ‫نیویورک گذراندنـد‪ .‬درنهایت‪ ،‬دنیس‬ ‫نویسـنده شـود‪ .‬او اعتمـاد و اطمینـان زیـادی بـه‬
‫سیاتلبهخا کسپردند‪.‬یادداش ‌تهایباق ‌یمانده‬ ‫و میشـل از یکدیگـر جـدا شـدند‪ .‬سـرانجام‪ ،‬دنیـس‬ ‫توانایـ ‌یاش در سـرودن شـعر داشـت و عـدۀ کثیـری‬
‫لورتوف در سال‪ ۱۹۵۵‬به تبعیت کشور آمریکا درآمد‪.‬‬ ‫از چهر ‌ههـایشناخت ‌هشـدۀادبیـاتنیـزبـهاسـتعداد‬
‫از او در دانشـگاه اسـتنفورد نگـه‌داشـته م ‌یشـود‪.‬‬ ‫بخـش عمـد ‌های از سـا ‌لهای آخـر زندگـی لورتـوف‬ ‫خار ‌قالعـادۀ او ایمـان داشـتند‪ .‬در دوازد ‌هسـالگی‬
‫بـه تدریـس و آمـوزش گذشـت‪ .‬پـس از نق ‌لمـکان بـه‬ ‫بعضـی از اشـعارش را بـرای تـ ‌یاس الیـوت فرسـتاد‬
‫کتاب ها‬ ‫ماساچوسـت او در دانشـگا ‌ههای برندیـز‪ ،‬ا ‌مآ ‌یتـی و‬ ‫و جوابـی دوصفحـ ‌های دریافـت کـرد کـه سرشـار از‬
‫تافـتبـهتدریـسمشـغولشـد؛همچنیـنب ‌هصورت‬ ‫دلگرم ‌یهـای الیـوت بـود‪ .‬نامـۀ الیـوت بـرای دنیـس‬
‫دو کتــاب اول لورت ـوف شــامل اشــعاری اســت کــه‬ ‫پار ‌هوقـتدر دانشـگاهاسـتنفوردشـهرپالـوآلتـواسـتاد‬ ‫بسیار انگیز ‌هبخشبود‪.‬در سال‪ ۱۹۴۰‬در هفدهمین‬
‫بــه شــکل و زبــان ســنتی نوشــته شــد ‌هاند؛ امــا‬ ‫افتخـاریزبانانگلیسـیبود‪.‬در همیـنزمان‪،‬رابطۀ‬ ‫بهـار زندگـ ‌یاش او اولیـن شـعر خـود را بـا نـام «اشـعار‬
‫زمانــی کــه او آمریــکا را ب ‌هعنــوان خانــه جدیــدش‬ ‫دوسـتان ‌هاش بـا رابـرت مـک آفـی بـران آغـاز شـد‪ .‬در‬ ‫س ‌هماهه»منتشر کرد‪.‬رکسروثدر جاییم ‌ینویسد‪:‬‬
‫پذیرفــت‪ ،‬بــا گــذر زمــان بیشــتر و بیشــتر شــیفتۀ‬ ‫‪ ،۱۹۸۹‬او از سـامرویل (ماساچوسـت) بـه سـیاتل‬ ‫«ایـناولیـنبـار اسـت کـهما‪،‬یعنیمـن‪،‬هربـرترید‪،‬‬
‫اصطلاحــات آمریکایــی شــد و ایـن آغــاز اثرگــذاری‬ ‫(واشنگتون) رفت و در نزدیکی پارک سیوارد و دریاچۀ‬ ‫تامبیموتـیوچارلـزری گاردینـربهشـکلمتف ‌قالقول‬
‫اشـعار کوهسـتان سـیاه و در اصـل ویلیـام کارلـوس‬ ‫واشـنگتون و کوه موردعلاق ‌هاش‪ ،‬رینیر‪ ،‬سـا کن شـد‪.‬‬ ‫بـه ارزشـمند بـودن یـک اثـر اعتقـاد داریـم‪ .‬او فرزنـد‬
‫ویلیامـزبـرشـخصیتادبیدنیـسبـود‪.‬اولین کتاب‬ ‫اوهمچنیناز سـا ‌لهای‪ ۱۹۸۲‬تا‪،۱۹۹۳‬در دانشـگاه‬ ‫رمانتیسـمجدیداسـت‪.‬در شعراوشاهداحساسات‬
‫شـعر آمریکایـی او و در اصـل دومیـن مجموعـۀ شـعر‬ ‫واشـینگتنب ‌هصـورتنیم ‌هوقـتبهتدریسمشـغول‬ ‫شـورانگیزیهسـتیم کهتا کنونجزدر کتابسـاحل‬
‫لورتـوف بـا عنـوان اینجـا و ا کنـون نشـا ‌ندهندۀ گـذار‬ ‫بودودر سال‪ ۱۹۸۴‬موفقشداز دانشگاهبیتزمدرک‬ ‫ششــعهررلدورو ِتورو اثـفررامتمیـ ‌یوتآورانولنـبادانشمـوعنارۀبآ ‌هنتنازبگویدهسارسوـد ‌هت‪.‬شاـیدنۀ‬
‫و دگرگونـی در مسـیر پرداز ‌شهـای شـاعرانۀ دنیـس‬ ‫دکتـرای ادبیـات دریافـت کنـد‪ .‬پـس از بازنشسـتگی‬ ‫ریلـک یـا تران ‌ههـای غ ‌مانگیـز براهمـز مقایسـه کـرد»‪.‬‬
‫اسـت‪ .‬عـد ‌های از نکوه ‌شگـران‪ ،‬در ایـن کتـاب هـم‬ ‫از مقـاماسـتادیدر دانشـگاه‪،‬اوبـهمـدتیـکسـال‬ ‫در طـول جنـگ لورتـوف ب ‌هعنـوان یـک پرسـتار‬
‫ماننــد اثــر اول دنیــس در پــی یافتــن گرای ‌شهــای‬ ‫بـه خوانـش اشـعارش در بریتانیـا و آمریـکا پرداخـت‪.‬‬ ‫غیرنظامی در تعداد کثیری از بیمارستا ‌نهای لندن‬
‫عاطفــی بودنــد‪ .‬مجلــۀ «ملــل» در نگاهــی بــه هــر‬ ‫در سـال ‪ ۱۹۹۰‬بـه کلیسـای کاتولیـک سـنت ادوراردز‬ ‫خدمت کرد‪.‬اولین کتاباوبانامتصویردوگانهشش‬
‫دو اثــر لورتــوف م ‌ینویســد‪« :‬در تصویــر دوگانــه‪،‬‬ ‫در سـیاتل ملحق شـد و در فعالی ‌تهای اعترا ‌ضآمیز‬ ‫سالبعدمنتشرشد‪ .‬گرچهبعضیازاشعاراین کتاب‬
‫شــاهد بازگشــت نوعــی احســاس فقــدان از عوامــل‬ ‫علیـهحمالتآمریـکابهعـراقشـرکت کرد‪.‬‬ ‫بهمقولۀجنگم ‌یپرداختند‪،‬هیچاشارۀمستقیمی‬
‫یادآور ‌یکننــده بـرای بداه ‌هســرایی در بــاب مــرگ‬ ‫در سـال‪ ،۱۹۹۴‬پزشـکان وجـود مشـکلاتی را در غـدد‬ ‫در کتـاب مذکـور بـه حـوادث آن موقـع جنـگ دیـده‬
‫لنفـاوی لورتـوف تشـخیص دادنـد‪ .‬دنیـس ه ‌مزمـان‬ ‫نم ‌یشـود‪.‬ایـن کتـابباعـثشـداورایکـیاز اعضـای‬
‫از ذا ‌تالریـه و التهـاب حـاد حنجـره نیـز رنـج م ‌یبـرد؛‬ ‫گـروهرومانتیـکجدیـدبشناسـند‪.‬در سـال‪،۱۹۴۷‬با‬
‫اباکاثیـرًا‌نبـوهجـموود‪،‬ضـهومععچالنــامنرودرحانکـنفیروانشـع‌سرهـما ‌ییپرملدـاخیت‪،‬نکـد‪،‬ه‬ ‫نویسـند ‌های آمریکایـی بـه نـام میشـل گودمـن آشـنا‬
‫شد و ازدواج کرد و در سال بعد‪ ،‬همراه با او به ایالات‬
‫متحدۀآمریکاسفر کرد‪.‬ثمرۀاینازدواجپسریبانام‬

‫‪ 102‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫اینجاسـت کـه حضـور پررنـگ عشـقی زیـرک و اهلـی‬
‫حس م ‌یشود که حاصل این عشق‪ ،‬درهم آمیختن‬
‫شکلومضموناست‪.‬آیام ‌یشودچیزیفراتراز این‬
‫هماز یکشـعرانتظار داشـت؟ب ‌یشـکنم ‌یشـود‪».‬‬
‫گالـد اذعـان دارد کـه بـا انتشـار بـا چشـمانی در پشـت‬
‫سرهایماندر سال‪،۱۹۵۹‬لورتوفیکشاعرحقیقی‬
‫آمریکایـی بـه حسـاب آمـد‪ .‬پـس از رفتـن بـه آمریـکا‬
‫رمسکتمـیبعمزاراوپراانءالدوطبخیعـصهو اصمًارفسـعاولین و‌تتـهاورآی‪،‬‬ ‫او بـه پیـروان‬
‫آزمای ‌شهای‬
‫ویلیـام کارلـوسویلیامـزمعرفـیشـد‪.‬ازطریـقرفاقت‬
‫همسـرش بـا رابـرت کریلـیِشـاعر‪ ،‬او بـا گـروه شـاعران‬
‫کوهستانسیاهازجمله کریلی‪،‬چارلزاولسونورابرت‬
‫دانکـن ارتبـاط پیـدا کـرد‪ .‬دانکـن کسـی اسـت کـه در‬
‫سال‪۱۹۳۳‬در کارولینایشمالیمدرس ‌هایمتفاوت‬
‫و مـدرن را بنیـان نهـاد کـه البتـه عمـر فعالی ‌تهـای‬
‫آموزشـیآن کوتـاهبـود‪.‬‬
‫اشـعار دهـۀ ‪ ۵۰‬و ‪ ۶۰‬زندگـی او موجـب شـد ن ‌هتنهـا‬
‫شـاعرانی چـون دانکـن و کریلـی‪ ،‬بلکـه نسـل جدیـد‬
‫شاعرانپیشرومانند کنترکسروثوویلیام کارلوس‬
‫ویلیامـزنیـزاورابـهرسـمیتبشناسـند‪.‬بعضـیاز آثـار‬
‫دنیـسلورتـوفدر سـال‪ ۱۹۵۰‬در مجموعـۀمـروریبـر‬
‫کوهسـتان سـیاه منتشـر شـدند‪.‬‬
‫بـا انتشـار کتـاب بـا چشـمانی در پشـت سـرهایمان او‬
‫اعتبـار و رسـمیت خـود را تثبیـت کـرد و ریشـ ‌ههای‬
‫انگلیس ‌یمآبانۀ کارهایش ب ‌هسرعت فراموش شدند‪.‬‬
‫دنیـس لوتـروف ویرایشـگر اشـعار مجلـۀ «ملـت» در‬
‫سـال‪ ۱۹۶۱‬و در بازۀ زمانی بین‪ ۱۹۶۳‬و‪ ۱۹۶۵‬بود‪ .‬در‬
‫سـال‪ ،۱۹۶۰‬فلسـفۀ برابری حقوق زن و مرد و فرضیۀ‬
‫و ویرایشـگران را بـر ضـد جنـگ امضـا کـرد‪ .‬او یکـی از‬ ‫فلسـفۀعملیدر اشـعارشبهسـمب ‌لهاییبرجسـته‬ ‫هسـتیم کـهنـهبـرایترسـاندنخواننـده‪،‬بلکـهبرای‬
‫بنیا ‌نگـذارانانجمـنمخالفـانپدیدۀجنـگدر کنار‬ ‫آماد ‌هکـردن اوسـت در پذیـرش آن عوامـل‪ ،‬ب ‌هعنـوان‬
‫موریـل روکیسـر‪ ،‬نـوآم چامسـکی‪ ،‬میشـل گودمـن‪،‬‬ ‫تبدیـل شـدند‪ .‬در ایـن دوره و در سـال‪ ۱۹۶۷‬او یکـی‬
‫از مه ‌متریـن اشـعارش را سـرود‪ .‬رقـص انـدوه بیانگـر‬ ‫آداب بزر ‌گشــماری واقعــۀ مــرگ‪».‬‬
‫ویلیـام اسـلوآن کافیـن و دی وای ‌تم ‌ککالیـن بـود‪ .‬او‬ ‫احساسـات او نسـبت بـه پدیـدۀ جنگ و مـرگ خواهر‬ ‫بـا چـاپ ایـن کتـاب او بـه صدایـی مهـم در میـان‬
‫در برکلـی کالیفرنیـا در تظاهـرات زیـادی در مخالفـت‬ ‫پی ‌شگامـان آمریکایـی مبـدل شـد‪ .‬در ایـن کتـاب‪،‬‬
‫بـاجنـگشـرکت کردوب ‌هدفعـات‪،‬برایمـدت کوتاه‪،‬‬ ‫بزر ‌گتـرش بـود‪.‬‬ ‫شـاهد جوانـ ‌هزدن گونـ ‌های از اصـول اسـاطیری‬
‫در سا ‌لهای‪ ۱۹۶۰‬تا‪ ۱۹۷۰‬لورتوفدر زندگیشخصی‬ ‫شـخصی هسـتیم کـه بـا رایحـ ‌های از داسـتا ‌نهای‬
‫به دلیل سرکشـی و نافرمانی در امور مدنی‪ ،‬به زندان‬ ‫و کار ‌یاشبیشتراز گذشتهبهفعالی ‌تهایسیاسی‬ ‫افسان ‌هایآمیختهشدهاست‪.‬ایناثر‪،‬حکمخلوص‬
‫‌افتاد‪.‬اودراینسا ‌لهابیانی ‌ههایزیادیعلیهسلاح‬ ‫و منزلـتِحمـد و ثنایـی را دارد در برابـر شـاد ‌یهای‬
‫هسـت ‌های‪ ،‬کم ‌کرسـانیدولتآمریکابهالسالوادورو‬ ‫روی آورد‪ .‬او در جایـگاه ویرایشـگر اشـعار مجلـۀ‬ ‫احمقانـهوپـوچ‪.‬از دیـدگاهشـاعر‪،‬بهتریـنمحافظت‬
‫«ملـت»‪ ،‬قـادر بـود از اشـعاری کـه درزمینـۀ دفـاع از‬ ‫در برابـر بـ ‌یروح بـودن‪ ،‬پدیـدۀ جنـگ و خاطـرات‬
‫جنـگخلی ‌جفـارسمنتشـر کرد‪.‬‬ ‫فلسفۀ برابری حقوق زنان و مردان بودند یا مضمون‬ ‫جنـگ اسـت‪ .‬زبـان ایـن کتـاب کمـی بی ‌شازانـدازه‬
‫لورتـوف بیـش از بیسـت مجموعـۀ شـعر منتشـر کـرد‪.‬‬ ‫آراسـته و مزیـن اسـت‪ .‬منتقـدان در مقایسـۀ تصویـر‬
‫یکـی از آ ‌نهـا رهایـی غبـار نـام داشـت و جایـزۀ شـعر‬ ‫عم ‌لگرایـی و چ ‌پگرایـی داشـتند حمایـت کنـد و‬ ‫دوگانهواینجاوا کنونبراینباورند کهتصویردوگانه‬
‫آ ‌نهـا را انتشـار دهـد‪ .‬در سـا ‌لهای‪ ۱۹۷۵‬تـا‪ ۱۹۷۸‬او‬ ‫یـکنکتـهرابـهشـکلقطعـیبیـانم ‌یکنـدوآنایـن‬
‫لنـور مارشـال را دریافـت کـرد‪ .‬او مؤلـف چهـار کتـاب‬ ‫ویرایشـگر اشـعار مجلـۀ «مـادر جونـز» بـود‪.‬‬ ‫است که شاعر جوان از آ گاهی اجتماعی قدرتمندی‬
‫نثـر نیـز بـود کـه جدیدترینشـان تـزرا یـا کلمـه عبـور‬ ‫برخـوردار اسـت و اشـار ‌ههای بـارز و روشـنی وجـود‬
‫شـبنـامداشـتوتاریـخانتشـارشسـال‪ ۱۹۹۵‬بـود‪.‬‬ ‫لورتوف به تأثیرگذاری این اتفاقات و اشخاص بر بعد‬ ‫دارنـد کـه نشـان م ‌یدهنـد دنیـس یـک صل ‌حجـوی‬
‫ادبی شخصیتش معترف بود؛ اما هرگونه عضویت در‬
‫اوهمچنیـنمترجـمسـهمجموعـۀشـعربـود کـهنـام‬ ‫هـر مکتـب شـاعران ‌های را انـکار م ‌یکـرد‪ .‬او شـیو ‌ههای‬ ‫ستیزه‌گراسـت‪.‬‬
‫کتابمیانیعنبیۀسیاهاز جینجوبرتنامداشت‪.‬‬ ‫رکسـروث در یکـی از کتا ‌بهایـش بـا نـام سـنج ‌شها‬
‫آثـاریماننـدرقـصانـدوه‪،‬تکـرار یادگیـریالفبـا‪،‬برای‬ ‫ثابـتوقطعـیزبـانانگلیسـیرارهـا کـردوبهتوسـعۀ‬ ‫امیـ ‌یگن اوثیــردک‪:‬ا«ماا ًحل ازسابیـسـان رتفاتفر‌هاانـطـدیووجرایخـوشـاتنوراسبـسهـنتویعـدیر‬
‫سـبکی آزاد و تجربـی پرداخـت‪ .‬در ایـن برهـه از زمـان‬ ‫از زیبایـی ظاهـری کلمـات داد ‌هانـد‪ .‬آوایـی ب ‌هماننـد‬
‫زنـده مانـدن و تـا حـد زیـادی اثـر شـم ‌عها در بابـل‬ ‫تمرکز او در اشـعارش بر جنگ ویتنام بود و همچنین‬ ‫قد ‌مهـای یـک گربـه یـا ضر ‌بآهنـگ بـا ‌لزدن یـک‬
‫درسـت ماننـد دیگـر اشـعار او نشـان ‌ههایی از وقایـع‬ ‫مـرغ نـوروزی در اینجـا ب ‌هخوبـی شـنیده م ‌یشـود‪.‬‬
‫اجتماعـی ‪ -‬سیاسـی ماننـد جنگ ویتنام‪ ،‬آشـوب در‬ ‫م ‌یکوشـید زندگـی سیاسـی و زندگـی شـخص ‌یاش را‬
‫در سـرود ‌ههایشبـهیکدیگـرپیونـددهـد‪.‬شـعررقص‬
‫دیترویـت و خلـع سالح هسـت ‌های دارنـد‪.‬‬ ‫انـدوه کـهاز مرگخواهرشسـخنم ‌یگویدنمون ‌های‬
‫هدف او از پرداختن به این مضامین ترغیب دیگران‬
‫در پشـتاینحـوادثبود‪،‬‬ ‫بـخهصکوشـصـ ًافجحنقـایـگقپوینتهنــاامن‬ ‫از ایـن پیونـد اسـت‪ .‬در وا کنـش بـه جنـگ ویتنـام‪،‬‬
‫و نگران ‌یهـای مربـوط بـه‬ ‫لورتـوفبـهاتحادیـۀمقاوم ‌تکننـدگاندر برابـرجنگ‬
‫پیوسـت و در سـال‪ ،۱۹۶۸‬اعترا ‌ضنامـۀ نویسـندگان‬
‫مسـائل اقلیمـی‪ .‬او آخریـن دهـۀ از زندگـ ‌یاش را در‬

‫‪103‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫سـیاتل گذرانـد و در همیـن زمـان مجموعـۀ اشـعار‬
‫‪ ،۱۹۶۸-۱۹۷۲‬زمزمه در آب‪ ،‬دری در کندو‪ ،‬قطار سـر‬
‫شـبوشـ ‌نهایچشـمهرابهچاپرسـانید‪.‬اودر‪۲۰‬‬
‫دسـامبر ‪ ۱۹۹۷‬بـه علـت مشـکلات غـدد لنفـاو ‌یاش‬

‫درگذشـت‪.‬‬
‫اولیـن زندگ ‌ینامـۀ کامـل او را دانـا گریـن‪ ،‬در ا کتبـر‬
‫‪،۲۰۱۲‬باعنوانزندگییکشـاعرنوشـتوچاپ کرد‪.‬‬
‫پـ ‌سازآن‪ ،‬دانـا کرولیـک کتـاب کام ‌لتـری درزمینـۀ‬
‫زندگیوآثار دنیسلورتوفباعنوانتحولیکشاعر‪:‬‬
‫زندگیدنیسلورتوفنوشـتودانشـگاه کالیفرنیادر‬

‫سـال ‪ ۲۰۱۳‬آن را چـاپ کـرد‪.‬‬

‫ساختار اشعار‬
‫دنیـس لورتـوف بـا وجـود حرفـۀ پرمشـغل ‌های کـه‬
‫داشـت‪ ،‬سـاختار قدرتمنـدی در شـعر ابـداع کـرد‬
‫کـه باورهـای او‪ ،‬در مقـام یـک هنرمنـد و یـک زن‬
‫انسـا ‌نمدار‪ ،‬در آن ب ‌هخوبـی بازتـاب یافتـه بـود‪.‬‬
‫اشـعار او گسـترۀوسـیعیاز انـواعواقسـاممضامیـنرا‬
‫دربرداشـت؛ ماننـد سـرود ‌ههایی در بـاب طبیعـت‪،‬‬
‫اشـعار عاشـقانه و شـعرهایی کـه ریشـه در اعتقـاد و‬
‫ایمـان او بـه وجـود خـدا داشـتند‪.‬‬
‫یکیازشاعرانبرجستهبهنامامی گرستلردر کتابش‬
‫بـا نـام مـروری بـر کتـاب ل ‌سآنجلـس تایمـز ای ‌نگونـه‬
‫نوشت‪:‬‬
‫«شـأن‪ ،‬مقـام‪ ،‬احتـرام و قـدرت‪ ،‬کلماتـی هسـتند‬
‫کـه بـرای شـخصی ‌تپردازی بـه ذهـن خواننـده‬
‫م ‌یآیـد‪ .‬مخاطـب بـا کنـدوکاو در میـان آثـار لورتـوف‬
‫متوجـه صـدای رسـای دنیـس م ‌یشـود؛ صدایـی‬
‫کـهبـهمشـاهدات دقیـقمتعهـدبـود؛آوایـیزمینـی‪،‬‬
‫گو ‌شنـواز‪ ،‬رمزآلـود و همـراه بـا درد‪».‬‬
‫در کتـابدنیـایامروزادبیاتبهنویسـندگیدوریس‬
‫ارنشـاوای ‌نگونهاز لورتوفیادشـدهاسـت‪:‬‬
‫«تولـداودر خانـواد ‌هایبـاشـرایطخـاصوسرنوشـت‬
‫«شـعرلورتوفاغلبسـفریاسـتدر دنیایمفاهیم‬ ‫و گـوش»اورایـکزنمسـتقل کلاسـیکخوانـد؛زیـرا‬ ‫سیاسـ ‌یاش باعـث شـد دنیـس فریـادی باشـد بـرای‬
‫سـادهوآشـناوتـاآنجـاادامـهم ‌ییابـد کـهمقول ‌ههـای‬ ‫لورتوف هرگز تحصیلات رسمی نداشته است و اولین‬ ‫رسـاندنصـدایتر ‌سهـاولذ ‌تهایقرنبیسـتمبه‬
‫ناشـناخته و دنیـوی دیگـری مـا را غافلگیـر کننـد‪.‬‬ ‫نشان ‌ههایوجوداستعدادیخاصدرزمینۀادبیات‬ ‫گوشهمه‪.‬انتشـار اشـعار اواز سـال‪ ۱۹۴۰‬بامضامین‬
‫حقیقتـیپی ‌شپاافتـادهوجزئـی کهمـاآنراانـکار یااز‬ ‫از همـان زمـان حضـور او در فضـای خانـه در حومـۀ‬ ‫مهـم معاصـر آغـاز شـد‪ ،‬مضامینـی مثـل کـودکان‪،‬‬
‫انگلیس(ایلفورد)مشاهدهشد‪.‬همینموضوعبارها‬ ‫تنهایـی‪ ،‬جامعـه و جنـگ‪».‬‬
‫آن فـرار م ‌یکنیـم‪».‬‬ ‫علـتاصلـیعلاق ‌همنـدیطـر ‌فدارانلورتـوفبـهاوو‬ ‫گرچـه لورتـوف در انگلسـتان متولـد و بـزرگ شـد‪ ،‬از‬
‫ازطرفدیگردر فصلنامۀ«میدوست» کهمطالع ‌های‬ ‫آثـارشعنـوانشـدهاسـت؛زیـراآ ‌نهاتحصی ‌لنکردن‬ ‫همیـن‬ ‫ازنشـدگعـاری‌اکـورکدا؛مبـا ًهل‬ ‫بیس ‌توپن ‌جسـالگی در آمریـکا‬
‫در سیست ‌مهایمعمولآموز ‌شوپرورشراانگیز ‌های‬ ‫سـبک‬ ‫دلیـل‪ ،‬اولیـن مجموع ‌ههـای‬
‫براثرجولین گیتزناستای ‌نگونهم ‌یخوانیم‪:‬‬ ‫و سـیاقی آمریکایـی دارنـد‪ .‬کارشناسـان و منتقـدان‬
‫«اهمیـت خـاص لورتـوف بـه جزئیـات فیزیکـی‪ ،‬بـه او‬ ‫بـرای سـرودن او م ‌یداننـد‪.‬‬ ‫دریافتند کهدراشعاراونشان ‌ههاییازسبکشاعرانی‬
‫ایـن توانایـی را مـ ‌یداد کـه محـدودۀ گسـترد ‌های از‬ ‫ارنشاودرجایی گفتهاست‪:‬‬ ‫ماننـدویلیـام کارلـوسویلیامز‪،‬هیلـدادولیتل‪ ،‬کنت‬
‫موضوعات شاعرانه را به وجود آورد‪ .‬او درست مانند‬ ‫«بـهنظـرم ‌یرسـدلورتوفهرگزبـارو ‌شهایآموزشـی‬ ‫رکسـروث‪،‬والاساسـتیونزوشاعرانپروژۀ کوهستان‬
‫ویلیامـز از مسـائل سـاده‪ ،‬معمولـی و بسـیار کوچـک‬ ‫کـه پـر از حذفیـات لغـوی و کنای ‌ههـای ادبـی هسـتند‬ ‫سـیاهبـهچشـمم ‌یخـورد‪.‬‬
‫الهـام م ‌یگرفـت‪ .‬لورتـوف بـه شـکل جال ‌بتوجهـی‬ ‫سـروکار نداشـته اسـت و ابهامـات خـودآ گاه‪ -‬کـه‬ ‫در سـال‪ ۱۹۶۰‬پـساز اغتشـاشجمعـیاز آشـوبگران‪،‬‬
‫دربارۀ یک گلِ تنها‪ ،‬مردی که با دو تا سگ در باران‬ ‫شـاعرانمدیترانـ ‌هایآنراذهـنبسـتهم ‌ینامند‪-‬در‬ ‫لورتـوف شـروع بـه بررسـی بیشـتر اشـعار سیاسـی ‪-‬‬
‫قـدم م ‌یزنـد و یـا تابـش نـور خورشـید بـر زبال ‌ههـای‬ ‫اجتماعـی کـرد و نوشـتن در ایـن زمینـه را ادامـه داد‪.‬‬
‫آثـارش وجـود نـدارد‪».‬‬ ‫در کتـاب زنـان شـاعر مـدرن آمریکایـی از جیـن گالـد‪،‬‬
‫خیابـان شـعر م ‌یسـرود‪».‬‬ ‫آوای شـاعرانۀ آمریکایـی لورتـوف در اصـل وا ‌مدار‬ ‫او شـاعر آ گاه ‌یهـای سیاسـی و اجتماعـی نامیـده‬
‫از طـرف دیگـر تأثیرپذیـری شـعر لورتـوف از شـاعران‬ ‫زبـان قاطـع و ویژگ ‌یهـای شـخصیتی ب ‌یواسـطه‬ ‫م ‌یشـود‪ .‬لورتـوف از ایـن نا ‌مگذار ‌یهـا و القـاب فـرار‬
‫کرابوـرهستـتدااننکـسـنیبا ‌ههوازضـجومحلـرهو کشـریلـن ایس‪،‬ـ چتا‪.‬رلاـزگراوچلـهسـیوقیننـ ًاو‬ ‫و مصورگونـۀ هنـر ویلیـام کارلـوس ویلیامـز اسـت‪.‬‬ ‫م ‌یکرد‪ ،‬اما حتی رکسـروث هم در اثر «گویی با چشـم‬
‫لبوورتدوهافسـاز نتو‪،‬یمساتنالدگنامنعنتاقمدیاآمسـریکتای«میطعمئصنرًاپخیودشرمفتأثتر‬ ‫رالـف جـی‪ .‬میلـز جـی آر در مقالـۀ «شـاعران در مسـیر‬

‫پیشـرفت» بـه ایـن نکتـه اشـاره م ‌یکنـد‪:‬‬

‫‪ 104‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫«آ ‌نهاشبیهبهچهبودند»‬ ‫او‪ ،‬در مقـام یـک شـاعر‪ ،‬بیشـتر سرچشـم ‌هگرفته از‬
‫| دنیسلورتوف |‬ ‫محتـوایفکریخـودش‪،‬دریاف ‌تهایشـخص ‌یاش‬
‫از مـکان و حساسـی ‌تهای درونـ ‌یاش نسـبت بـه‬
‫آیـا مـردم ویتنـام آن فانو ‌سهـای دریایـی سـنگی را‬ ‫موسـیقیشعراسـتتـابیانی ‌ههـایمربـوطبهشـعر»‪.‬‬
‫اسـتفاده کردنـد؟‬ ‫برخالف نقدهایـی کـه بـر آثـار لورتـوف نوشـته شـده‬
‫م ‌یشـد‪ ،‬مفسـران‪ ،‬اشـعار سیاسـی‪ -‬اجتماعی او را با‬
‫آیـاآ ‌نهـابـرایتکریـمآغاز شـکوفاییوجوانـهزد ‌نها‪،‬‬ ‫ب ‌یمیلـی بررسـی م ‌یکردنـد؛ زیـرا آ ‌نهـا معتقدنـد آن‬
‫مراسـمی برپا داشتند؟‬ ‫اشـعار بیشـتردر قالـبنثـرهسـتندتـاشـعر‪.‬‬
‫در کتـاب ادبیـات معاصـر‪ ،‬مارجـوری جی‪.‬پرلـوف‬
‫آیـا آ ‌نهـا تمایلـی بـه خامو ‌شکـردن آوای گا ‌هوبـ ‌یگاه‬ ‫نوشـته اسـت‪« :‬باعـث انـدوه من اسـت اما بایـد این را‬
‫خند ‌ههـا داشـتند؟‬ ‫بگویـم کـه کتـابجدیـدلورتـوف‪،‬بـرایزنـدهماندن‪،‬‬
‫شـاملیکسـریاشـعار بداقرارگونهاست‪.‬شعرهای‬
‫آیـا آ ‌نهـا از عـاج فیالن و اسـتخوا ‌نها‪ ،‬یشـم سـبز‬ ‫کـشهدبـ‌هانهدس‪،‬ـبظاکهرًاو‬ ‫اعترا ‌ضآمیـز او علیـه جنـگ ویتنـام‪،‬‬
‫گرا ‌نبهـا و نقـره‪ ،‬بـرای تزییـن اسـتفاده کردنـد؟‬ ‫سیاق تعریف خاطرات روزانه نوشته‬
‫آیاآ ‌نهاهرگزشعریحماسیداشتند؟‬ ‫بیشـتر حکـم نمونـۀ بـه نثـر تبدی ‌لشـدۀ کتـاب مـرور‬
‫مجلـۀنیویـورکبـرتعـدادیاز کتـباسـت‪».‬‬
‫آیا هرگز تفاوت میان سـخنران ‌یکردن و آواز خواندن را‬ ‫از دیـدگاه گالـد ایـن اشـعار ب ‌هنوعـی موعظ ‌هآمیزنـد‪.‬‬
‫تشخیص دادند؟‬ ‫المافتبالاـ»نمنتیعزهبرادیبوندبانوراشـساـعرتککامهل ًادآر اشثــرکا«ر ادوبسـارهتی؛اامدگایرشعیر‬
‫ایانسانمحترم‬ ‫اودر ایـنمقطـع‪،‬از نوعـیبیـزاریو گرایشبهسـمت‬
‫احساسـاترنـجم ‌یبـرد‪.‬بـرایزنـدهمانـدننیزنوعی‬
‫قل ‌بهاینورانیآ ‌نهابهسنگتبدیلشد‬ ‫سـندتاریخیاست کهاشـخاص‪ ،‬گف ‌توگوهایشانو‬
‫اینکـه سـن ‌گهای باغچ ‌ههـا روزی روشـنگر را ‌ههایـی‬ ‫حـوادثآندورانراحفـظوثبـت کـردهاسـت‪.‬شـاید‬
‫خرم و خوشـایند بود ‌هاند‪ ،‬دیگر در خاطر کسـی باقی‬ ‫با گذر زمانایناشعار واقع ‌یتربهنظربیایندووجهۀ‬
‫سـطحیبـودنو گزافـهبودنشـانرااز دسـتبدهند‪.‬‬
‫نمانده اسـت‬ ‫پائـول برسـلین م ‌یگویـد‪« :‬مـن بـا مقابلـۀ دنیـس بـا‬
‫شایدآ ‌نهایک‌بار برایهمیشهجمعشدهبودندتا‬ ‫پدیـدۀ جنـگ موافقـم؛ امـا بـا پیشـنهادهای مکـرر او‬
‫در تولد دوبارۀ طراوت و شادابی‪ ،‬غرق شادی شوند؛‬ ‫مبنـی بـر اینکـه شـاعران ازلحـاظ اخلاقـی برترنـد زیـرا‬
‫امـاپـساز کشت ‌هشـدنفرزندانشـاندیگرشـکوف ‌های‬ ‫شـاعرند‪ ،‬مخالفـم‪».‬‬
‫بنابرایـن‪،‬بـهنظـرم ‌یآیـدآنچهدنیـسرااز دیگرشـعرا‬
‫باقی نماند‪.‬‬ ‫متمایزم ‌یکند‪،‬تعهدپایا ‌نناپذیراوبهدفاعاز حقوق‬
‫آقا‪،‬‬ ‫بشـراسـت کـهدر عمـدۀآثـارشبـدونتـرسوواهمـه‬
‫از شـرایط موجـود‪ ،‬در فضـای آمیختـه بـه درد و رنـج‬
‫بـرایدها ‌نهـایسـوختهدر آتش‪،‬خندیدنسرشـار‬ ‫امـاسرشـار از قـدرتوایماناشـعارشبـهآنپرداخته‬
‫از تلخیاسـت‬ ‫است‪.‬‬
‫دنیـس از پلید ‌یهـا و رن ‌جهـای بشـریت در حالـی‬
‫در رؤیایـی دوردسـت‪ ،‬تزیی ‌نکـردن یـک تفریـح‬ ‫سـخن م ‌یگویـد کـه در پـی ایجـاد وحـدت میـان‬
‫ب ‌هحسـاب م ‌یآیـد‬ ‫انسا ‌نهاسـت‪ .‬او گرچـه وقایعـی تلـخ چـون جنـگ را‬
‫بازگو م ‌یکند؛ اما تاروپود آثارش گر ‌هخورده با مفاهیم‬
‫تماماستخوا ‌نهاسوخت ‌هاندوسیاهشد ‌هاند‬ ‫روشـن و زلالـی چـون امیـد‪ ،‬تالش و ظل ‌مسـتیزی‬
‫ای ‌نهـارا کسـیبـهخاطـرنمـ ‌یآورد‪،‬اما«تـو»بهخاطر‬ ‫اسـت‪.‬‬
‫ا گرچـه دنیـس لورتـوف تنهـا زن موفـق در سـا ‌لهای‬
‫بسپار‬ ‫اخیـر نیسـت‪ ،‬آنچـه ب ‌هوضـوح از خ ‌طمشـی زندگـی‬
‫بیشترشاندهقا ‌نهاییبودند کهزندگ ‌یهایشاندر‬ ‫او پیداسـت‪ ،‬قـدرت ب ‌یهمتـای او در مقابلـه بـا‬
‫سـخت ‌یهایی اسـت کـه عـدۀ کثیـری از بـزرگان تاریـخ‬
‫برنجوبامبوخلاصهم ‌یشد‬ ‫هنـر تنهـا بـه بیـان شـعارهای در ظاهـر پرمحتـوا از آن‬
‫وقتـی تصویـر ابرهـای آرام در شـالیزارها منعکـس‬ ‫ا کتفـا کردنـد؛ امـا لورتـوف آنچـه م ‌یسـرود را زندگـی‬
‫می‌کـرد‪.‬‬
‫می‌شـد ‪،‬‬
‫آنزمان که گاومی ‌شهایاهلیبااطمینانوآرامش‬

‫از چرا گا ‌ههاعبور م ‌یکردند‪،‬‬
‫شـاید پـدران در حـال بازگویـی افسـان ‌ههای قدیمـی‬

‫بـرای پسرانشـان بود ‌هانـد‬
‫وقتـیبم ‌بهـاآین ‌ههـاراباصداییمهیبشکسـتند‪،‬‬

‫تنهـابـرایجیغ کشـیدنفرصتیباقـیماندهبود‬
‫هنـوز هـم پـژوا ک آن جی ‌غهـا شـنیده م ‌یشـود کـه‬

‫گویـی شـبیه یـک آواز بودنـد‬
‫م ‌یگوینداینآواز شبیهآوایپرواز کر ‌مهایش ‌بتاب‬

‫در نور مهتاببودهاست‬
‫باای ‌نوجود‪،‬چه کسیم ‌یتواندبگوید کها کنونتنها‬

‫سکوتیمحضهمهجارافرا گرفتهاست؟‬
‫(منابعدردفترمجلهموجوداست‪).‬‬

‫‪105‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫بـــــــی‌ݡرؤیا‬

‫بررسیرمان«آدابدنیا»اثریعقوبیادعلی‬

‫ژانـر پلیسـی معمایـی؟! بلـه! تجربـۀ ژانـری کمتـر‬ ‫مهدی وحید‬
‫دید ‌هشـده در فضـای ادبیـات امـروز مـا آ ‌نقـدر بـرای‬ ‫دستجردی‬
‫یعقـوبیادعلـیجذابوبرانگیزانندهبـوده کهحاضر‬
‫هیـچ تفاوتـی بیـن فریمـاه بـا نوشـین یـا دکتـر یـا حتـی‬ ‫شـدهاسـتتمامیاصولنوشـتاریآثار پیشـینخود‬
‫اردوانباقـینم ‌یمانـد‪.‬هی ‌چگونـهنشـان ‌هگذاریبـرای‬ ‫را نادیـده بگیـرد تـا اثـری متفـاوت و درخـور شـأن ایـن‬
‫شخصیتاردوان‪ ،‬کهدرپایانمتوجهاهمیت کارا کتر‬ ‫ژانـر پدیـد آورد؛ امـا ن ‌هتنهـا از پـس خلـق آن برنیامـده‪،‬‬
‫اودر روندپلاتم ‌یشـویم‪،‬در طولرمانوجودندارد‬ ‫بلکـه هیـچ نشـان ‌های هـم از آن نویسـندۀ خالق و‬
‫و همیـن امـر باعـث م ‌یشـود مخاطـب بـا او احسـاس‬ ‫ساختارشـکن درزمینـۀ داسـتان کوتـاه و رمـان دیـده‬
‫نزدیکـی نکنـد و نقـش او را چنـدان باورپذیـر ندانـد‪.‬‬
‫یادعلـی در تی ‌پسـازی ایـن داسـتان موفـق نیسـت و‬ ‫نمی‌شـود‪.‬‬
‫شـاید بتـوان همیـن امـر را یکـی از دلایـل شکسـت در‬ ‫م ‌یگوینـدا گـررؤیـای کسـیتـه کشـیدوتنهـابـهامیـد‬
‫مـرور خاطـرات گذشـته ادامـه داد‪ ،‬مـرده اسـت؛ امـا‬
‫شـک ‌لدهیبـهمحوطـۀدنیادانسـت‪.‬‬ ‫شخصی ‌تهایدورمانیادعلییعنی کامراندرآداب‬
‫ُاپزدررنرـآنکداا ‌گتـبتِربیـشـ‌یاقـیکاراارف‌نتغـیواازجن«هگدلردیرشوـگنــارهد»رح‪،‬مـکاضاـروگنـراررسدـووبزـماـتر‪.‬زاهدگ‪،‬ورفاییـقاـدنعطلبـادرری‬ ‫ببل ‌کیقهرابر ‌هیصووررامتی کانمدل ًراآخداودبخدنوایاسنت ‌هتهنوهعارمؤیدایییدنسدارنتبده‪،‬‬
‫نقـش طعمـ ‌های بـرای پیشـبرد نقشـۀ کامـران سـود‬ ‫تخریب گذشتهوهرآنچهپی ‌شترساخت ‌هاندم ‌یزنند‪.‬‬
‫بـا نگاهـی بـه شـخصی ‌تپردازی ایـن دو شـخصیت‬
‫اصلـی‪ ،‬بـه شـباه ‌تهای ب ‌یچو ‌نوچـرای آ ‌نهـا پـی‬
‫م ‌یبریـم؛زندگـیخانوادگیهردودر آسـتانۀفروپاشـی‬
‫اسـت‪،‬ازلحـاظشـغلیبـهب ‌نبسـترسـید ‌هاندوتنهـا‬
‫انگیـزۀ آ ‌نهـا بـرای ادامـه‪ ،‬تجربـۀ فضـا و رابط ‌ههـای‬
‫عاطفی جدید است و برای دست یافتن به آن تلاش‬
‫م ‌یکننـد‪.‬امـاعاملتوفیقیاشکسـتدر شـک ‌لگیری‬
‫ایـن دو شـخصیت را بایـد در تی ‌پسـاز ‌یهای همـراه‬
‫آ ‌نهانیزجس ‌توجو کرد؛درآدابب ‌یقراریتی ‌پهای‬
‫مختلـفب ‌هدرسـتیاز آبدرآمـده‪،‬در کنـار شـخصیت‬
‫اصلـیقـرار م ‌یگیرنـدومکمـلآنبـرایپیشـبردرمـان‬
‫م ‌یشـوند؛مانندتیپفریبا‪،‬همسـر کامران‪ ،‬کهنماد‬
‫یـک زن وابسـته و غرغـرو اسـت یـا کمالـی کـه تیـپ‬
‫همـکاری صمیمـی اسـت کـه رفت ‌هرفتـه بـه دوسـتی‬
‫تنزعـدیـدد ککاترابکدتیـرهلایـمی‌یمشـواوجدـ‪.‬هدمر آ ‌یداشـبویدنمیـکـا‪،‬هبترقعریکـبـ ًاهس‪،‬مبـۀا‬
‫آ ‌نها‪،‬ب ‌هغیرازآذروتاحدودیپروا‪،‬بیشتردرحدچند‬
‫اسمباقیم ‌یمانندوآ ‌نطور کهبایدساخت ‌هوپرداخته‬
‫نم ‌یشـوند؛تـاآنجـا کـهدر پایانرمـان‪،‬بـرایخواننده‬

‫‪ 106‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫قـابباشـد؛بـهفاصلـهاز یکدیگـر‪،‬نـهدور‪،‬نـهنزدیک؛‬ ‫م ‌یبـردتـادر صحن ‌هسـازیسـقوطاتومبیلبهتـهدره‬
‫یکـیوسـط‪،‬پن ‌جتـادورش‪.‬قـابرارویمحوطـۀبیـن‬ ‫از جسـد سـوخت ‌هاش اسـتفاده کنـد‪ ،‬در آداب دنیـا‬
‫خان ‌ههـاچرخانـدوتک ‌هتکه‪،‬چمنوسـبز ‌یکاریدید‬ ‫ن ‌هتنهـا «ضمیـر» جزئـی جدای ‌یناپذیـر و وابسـته بـه‬
‫ودرخـ ‌تکاریوسـن ‌گفرششـنی‪(»...‬صفحـۀ‪)8‬یـا‬ ‫دنیای کوچکرماناست‪،‬بلکهیکیاز اجزایمهمو‬
‫«‪ ...‬آنجـا م ‌یتوانسـت یـک مجتمـع تفریحـی اقامتـی‬ ‫پی ‌شبرندۀداستانراتشکیلم ‌یدهد کهدرواقعتنها‬
‫هـم باشـد‪ ،‬هما ‌نطـور کـه اردوان مجـوزش را نشـان‬ ‫شاهدشبوقوعحادثهاست‪.‬همچنین‪،‬شخصیت‬
‫دادهبـود‪.‬شـشسـاختمان‪،‬هرکـدامبـهی ‌کشـکلو‬ ‫«ضمیـر»هـمازلحاظارائـهوپرداختدیالو ‌گهاوهم‬
‫قـواره؛یکـیوسـطوپن ‌جتایدیگردورتادورش‪.‬وسـط‬ ‫ب ‌هکارگیریلهجۀافغانیب ‌همراتببهپختگیبیشتری‬
‫محوطـهچمـ ‌نکاریداشـتومعبرهایسـن ‌گفرش‬ ‫نسـبت به «گلشـاه» دسـت یافته اسـت‪.‬‬
‫شـده بـا ماسـه و شـن کـه دورش را خوشـگل جـدول‬ ‫مؤلفـۀ شـخصی ‌تپردازی مـدرن‪ ،‬برخالف ایـن دو‬
‫سـیمانیو گلو گیاه کاشـتهبودند‪.‬بینای ‌نها‪،‬یک‬ ‫رماندر داسـتا ‌نهای کوتاهیادعلی‪،‬بهسـخره گرفته‬
‫محدودهدایر ‌ها ‌یشـکلرابرزنتزرد کشـیدهبودندو‬ ‫م ‌یشـود‪.‬این‌یکیاز نشـان ‌ههایادبیاتپس ‌تمدرن‬
‫تابلـوورودممنـوع گذاشـتهبودنـد‪(»...‬صفحـۀ‪)63‬و‬ ‫وساختارشـکنان ‌هایاسـت کـهیادعلـیراهمـراهبـادو‬
‫هرچقدر هممؤلفتاآخررمانباتوصیفظاهریهر‬ ‫مجموعـۀ داسـتان ‌یاش بـه ادبیـات ایـران شناسـاند‪.‬‬
‫قسـمتو گفتناز مصالحب ‌هکاررفتهواسـم گذاشـتن‬ ‫ب ‌هویژهدردومینمجموعۀداستانش‪،‬احتمالپرسه‬
‫روی قسـم ‌تهای مختلـف مثـل پاتـوق‪ ،‬دژ سـنگی‪،‬‬ ‫وشـوخی‪،‬بـامجموعـ ‌هایاز کارکردهـایپسـ ‌تمدرن‬
‫محوطهسنگیو‪...‬سعیم ‌یکندبهموقعیتروایت‬ ‫مواجـه م ‌یشـویم؛ از نحـوۀ برخـورد نویسـنده بـا‬
‫شکلدهد‪،‬موفقبهخلقموقعیتمکانی‪ ،‬کهتنها‬ ‫شـخصی ‌تپردازی گرفتـه تـا حضـور ب ‌یواسـطه و‬
‫مؤلفـۀپرکشـشتمـامآثار قبلیاوسـت‪،‬نم ‌یشـود‪.‬‬ ‫باواسطۀمؤلفدرروندداستان‪،‬ازشئشدن کلمات‬
‫امـا اصل ‌یتریـن ایـراد ایـن رمـان را م ‌یتـوان بـه فـرم‬ ‫ودادنحجـمبیـشاز انـدازهبهجزئیاتاشـیاءتاطنز‬
‫سـاختاری و پالت آن وارد دانسـت؛ آنجـا کـه مؤلـف‬ ‫ب ‌هکاررفتـهدر متـنداسـتا ‌نها کهیادآورداسـتا ‌نهای‬
‫بـرایحفـظتعلیـقومعما گونهبـودنروایـت‪،‬ن ‌هتنها‬ ‫بهـرام صادقـی اسـت‪ .‬جمـع شـدن تمامـی ایـن‬
‫دسـتبـهابداعـیجدیددر فـرمروایتنم ‌یزند‪،‬بلکه‬ ‫خصوصیـات بـه نـگارش داسـتا ‌نهای موفـق و‬
‫بهسنت ‌یترینشکلممکنب ‌هواقعی ‌کچهارمپایانی‬ ‫مانـدگاری هماننـد سـاده‪ ،‬مضحـک‪ ،‬محتمـل منجـر‬
‫روایترااز بینم ‌یبرد‪.‬در تمامی‪ 150‬صفحۀابتدایی‬ ‫م ‌یشـود؛امـااز نویسـند ‌هایبـاچنیـندغدغ ‌ههایـی‪،‬‬
‫رمـان بـا انبوهـی از خرد ‌هروای ‌تهایـی ب ‌یسـرانجام و‬ ‫در دو رمـان بعـدی‪ ،‬تنهـا مؤلف ‌ههایـی کـه از ادبیـات‬
‫نامرتبمواجهم ‌یشویم کهقرار استعاقبتتمامی‬ ‫پسـ ‌تمدرنباقیم ‌یماندیکیعام ‌هگراییاسـت‪ ،‬که‬
‫آ ‌نهـا در ‪ 50‬صفحـۀ پایانـی و بـا پیداشـدن دفترچـۀ‬ ‫البتـه خـود یادعلـی در آخریـن مصاحب ‌ههایـش از آن‬
‫خاطـرات نویـد مشـخص شـود‪ .‬از طرفـی پالت رمـان‬ ‫بـاعنـوانیکـیاز اصـولنویسـندگیخـودنـامم ‌یبـرد‪،‬‬
‫ظرفیـت و کشـش ایـن حجـم از خرد ‌هروایـت را نـدارد‬ ‫و دیگـری اشـار ‌ههای سـطحی بـه مسـائل سیاسـی‬
‫واز طرفـیمؤلـفب ‌هعمـدبـاروایـتبخشـیاز گذشـتۀ‬ ‫روز؛اشـار ‌ههایینـهآ ‌نچنا ‌نکـهبتـوانآ ‌نهـارانادیـده‬
‫کارا کترهـا‪ -‬آ ‌نهـم بخـش انتخا ‌بشـده بـه خواسـت‬ ‫گرفـتونـهآ ‌نگونـه کـهقاب ‌لبحـثباشـد‪ .‬گویـیایـن‬
‫مؤلـف‪-‬سـعیم ‌یکنـدخواننـدهرا گمـراه کند‪.‬همین‬ ‫اشـار ‌هها تنهـا بـرای رفـع مسـئولیت اسـت و اشـار ‌های‬
‫در رونـد داسـتان‬ ‫زیـادی‬ ‫اممـر‌یباشـعـودث اوی یجاـادعدلـحیفرع‌همهـوامـ ًای‬ ‫ضمنـیبـهب ‌هروز بودنمؤلـف؛از ارجاعاتچندخطی‬
‫م ‌یکنـد بـا یـک‬ ‫تالش‬ ‫بـه روزنام ‌ههـای دوم خـردادی در مجموعـۀ داسـتان‬
‫جملـههرکـداماز آ ‌نهـارارف ‌عورجـوع کند؛ماننـدورود‬ ‫احتمـالپرسـهوشـوخی گرفتهتـادیالو ‌گهـای کوتاه‬
‫و سا ک ‌نشـدن ی ‌کبـارۀ رامیـن و پـروا در آداب دنیـا‬ ‫ومبهـممثـل«خیلـیزرنگی‪...‬از شـلوغ ‌یهادر رفتی‪.‬‬
‫باوجـود ممانعـت اولیـۀ اهالـی ب ‌هدلیـل یـک تهدیـد‬ ‫هـا؟»وصفحـۀ‪ 38‬آدابدنیـا کـهب ‌هاحتمـالزیـادبـه‬
‫سـادۀ سـرگرد کلانتـری‪ ،‬دفـاع ب ‌یدلیـل آذر از رامیـن‬ ‫حـوادث بعـد از انتخابـات دهـم ریاسـت جمهـوری‬
‫و پـروا بـه هنـگام روشـدن دروغ آ ‌نهـا و قصـد اهلـی‬ ‫اشـاره دارد‪.‬‬
‫بـخرااطـیربایـرتونونیـراندددنر مشـاحون‪،‬طـپیۀ کداوشـچـدکننغـااگرهاین کـیهدقفبتارًلچدوۀ‬ ‫آثـار یادعلـی براسـاس موقعیـت داسـتانی روایـت‬
‫بمه ‌یمشکاون ‌ندمونایدبنودمونقآعی‌نها‌تموابحسورت ِگینیوزیاشتد ‌هیهاداریدی؛اتادآعنلجای‬
‫بـار دومأمـور ورزیـدهنیـرویانتظامی(رامینوسـروان‬ ‫کهدر آدابب ‌یقراریموقعیتشـغلیومکانیزندگی‬
‫سـعیدی) آن را تفتیـش کرد ‌هانـد و بازشـدن تمامـی‬
‫گر ‌ههـایداسـتانیدر همـان‪ 50‬صفحـۀپایانیبـامرور‬ ‫کامـراننقـشبسـزاییدر شـک ‌لگیریرونـدداسـتانو‬
‫کسـال ‌تبار همـان خاطـرات کـه بـدون هیـچ دلیلـی و‬ ‫کمهوفققبلیًااتشآارنهایشفادم‪،‬ی ‌ایکدنعلد؛ایمتاوفدیر آقدایدبردنخیلا‪،‬قهوبمااز ‌نسگازونیه‬
‫ب ‌هتفصیلوجزءب ‌هجزءاز زمان کودکیآوردهم ‌یشود؛‬
‫بهصورتی کها گرخوانندهچندصفح ‌هایراهماز سر‬ ‫فضـای دنیـای کوچکـی کـه تمامـی روایـت در آن‬
‫ب ‌یحوصلـه شـدن رد کنـد اتفـاق خاصـی نم ‌یافتـد‪.‬‬ ‫م ‌یگـذرد نـدارد و در پایـان‪ ،‬آن چیـزی کـه از محوطـۀ‬
‫م ‌یتـوان نتیجـه گرفـت کـه چهارمیـن کتـاب یعقـوب‬ ‫آدابدنیابرایخوانندهبهجام ‌یماند‪،‬فراتراز همان‬
‫یادعلـیدر تمامـیمؤلف ‌ههـایداسـتانییکپسـرفت‬ ‫کهدرطولرمانتکرارم ‌یشودنیست‪:‬‬ ‫«چ‪.‬ن‪..‬دزپاورا‌مَبگـراکف‬
‫بـزرگدر کارنامـۀنویسـندگیاوبـهحسـابم ‌یآیـد‪.‬‬ ‫کـرد تـا همـۀ شـش سـاختمان‪ ،‬تـوی‬

‫‪107‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫نگاهیبهرمانمریخیاثر‬
‫فرهاد کشوری‬

‫فرهاد کشوری‪ ،‬در ‪ 1328‬در آغاجاری میانکوه متولد‬ ‫گودرز ایزدی‬
‫شـد‪.‬اواهلمسجدسـلیماناسـتوسا ‌لهاسـتدر‬
‫زاویـهدیـدداسـتاناو ‌لشـخصیـا«مـنراوی»اسـت‬ ‫شاهی ‌نشـهراصفهـانسـکونتدارد‪.‬ب ‌هجـزدبیـریو‬
‫و همیـن امـر در بسـیاری از بخ ‌شهـا‪ ،‬نویسـنده را از‬ ‫نویسـندگی‪،‬در پروژ ‌ههایفنیوصنعتیبسـیاریدر‬
‫خودبیانگریراویدر بیانرابطه اشبازنصیغه ای‬ ‫استا ‌نهایمختلفازجملهخوزستان‪،‬بندرعباس‪،‬‬
‫و پروانـه بازمـ ‌یدارد؛ همچنیـن‪ ،‬در قسـم ‌تهایی از‬ ‫چهارمحـالبختیاری‪،‬اصفهـانو‪ ...‬کار کردهاسـت‪.‬‬
‫داستان نویسنده را با راوی اشتباه م ‌یگیریم‪ ،‬ا گرچه‬ ‫بزر ‌گتریـن ر ‌هآورد ایـن سـا ‌لهای پررنـج و ک ‌ممـزد‪،‬‬
‫راوی و نویسـنده در اصـل هـر دو در کار نویسـندگی و‬ ‫زندگیبااقشارزحم ‌تکشمیهنشوتجرب ‌ههایتلخ‬
‫کتـاب هسـتند‪ .‬در بررسـی دیگـر م ‌یتوانیـم تکنیـک‬ ‫و شـیرینی بـوده اسـت کـه گهـگاه سـر از کتا ‌بهایـش‬
‫رمـان را نوعـی داسـتان در داسـتان بنامیـم کـه بـه‬
‫وقایعجدااز همم ‌یپردازد‪،‬اماهمگیدر یکفرایند‬ ‫بـرون آورده اسـت‪.‬‬
‫خـاصودرو ‌نمایـ ‌هایمشـترکخلاصهم ‌یشـوند‪.‬از‬ ‫کشـوری ا گرچـه از نویسـندگان جنـوب و مکتـب‬
‫دیگـر ویژگ ‌یهـای رمـان ایجـاد نوعـی تعلیـق و انتظـار‬ ‫اصفهان‪ -‬که خود در زمرۀ آنان است‪ -‬تأثیر پذیرفته‬
‫در هـر بخـش از داسـتان اسـت کـه بـه اضطـراب‬ ‫اسـت‪،‬سـبکوسـیاقخـودشرادارد‪.‬قهرمـا ‌نا کثـر‬
‫و ناآرامـی راوی دامـن م ‌یزنـد تـا بـه قـول خـودش‬ ‫آثار او از میان تودۀ مردم و اقشار متوسط جامع ‌هاند‪.‬‬
‫هم ‌هچیـزدس ‌تب ‌هدسـتهـمدهدو نگـذارددر چند‬ ‫مخاطـب اثـر هی ‌چیـک از آ ‌نهـا را غریبـه نم ‌ییابـد؛‬
‫همـواره آنـان را در گوشـ ‌هوکنار شـهر و روسـتای خـود‬
‫م ‌یبینـد و گاهـی خـود یکـی از آ ‌نهـا م ‌یشـود‪ .‬ایـن‌‬
‫ویژگـیوهمچنیـنوجـودطنزتلـخ‪،‬در رمـانمریخی‬
‫بیشـترو گسـترد ‌هتراز سـایرآثار نویسندهاسـت‪.‬رمان‬
‫مریخـی ا گرچـه رگ ‌ههایـی از سورئالیسـم در خـود‬
‫دارد‪ ،‬بـا وسـواس و شـگرد نویسـنده چنـان با واقعیت‬
‫درهـ ‌م تنیـده اسـت کـه در نـگاه اول تشـخیص داده‬
‫نم ‌یشـود‪.‬نویسـندهدر هیـچ کجـایداسـتانتالش‬
‫نم ‌یکندتامطلبیراب ‌هصورتمصنوعیوباسرخاب‬
‫وسفیداب به خورد خواننده بدهد‪ .‬داستان مریخی‬
‫در شاهی ‌نشـهرجریاندارد؛شـهری کهمانندصدها‬
‫شـهر دیگـر بـا رشـد جوامـع شـهری پدیـد آمـده اسـت‪.‬‬
‫مردمانـی گونا گـون‪،‬بافرهن ‌گهـاوباورهایمختلف‬
‫وبـهدلایـلمتفاوت‪،‬ب ‌هناچـار یاب ‌هدلخواه‪،‬بهچنین‬
‫شـهرهایی مهاجرت م ‌یکنند‪ .‬این شـهرها معضلات‬
‫خـاص خـود را دارنـد و فرهادی با زیرکی تمام‪ ،‬همین‬

‫معضالت را کالبدشـکافی م ‌یکنـد‪.‬‬

‫‪ 108‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫بـود‪،‬تنـدورقمـ ‌یزدوصفحاتسـفیداز زیرانگشـت‬ ‫روز مرخصـی آرامشـی داشـته باشـد‪ ،‬مگـر دقایقـی در‬
‫شسـتش ورق م ‌یخـورد‪ .‬سـری ‌عتر ورق زد و وقتـی‬ ‫کتا ‌بفروشـیپژوهـشیـادر کنـار پروانـه(کـهالبتـهآن‌‬
‫بـه آخریـن صفحـه سـفید دفتـر رسـید‪ ،‬چنـد لحظـه‬ ‫هـم پرداختـی قـو ‌ی نـدارد)‪ .‬ایـن در حالـی اسـت کـه‬
‫حیـر ‌تزدهنگاهـش کـردوبعـددفتـررابسـت؛دریغاز‬ ‫ودیاطلنـوز ‌گیهادریخراوورتویبجاـآهدد‌مرهاخـویپداردارکد‪،،‬ا گطرولچانهـزییبواباعسضـ ًتا‬
‫یـک کلمـهنوشـته‪.‬دفتـرراب ‌هطـرفپسـربـزرگباقری‬
‫گرفـت و گفـت‪ :‬آرش جـان بگیـرش‪( ».‬ص ‪ 96‬و ‪)97‬‬ ‫غیرضـروری اسـت‪.‬‬
‫چنانچه اشاره شد رمان بسیار خوب شروع م ‌یشود‬ ‫راوی در میـان تمامـی اضطـراب و را ‌هبندا ‌نهـای‬
‫و مـا را اند ‌کانـدک بـه خوانـدن مشـتاق م ‌یکنـد؛ امـا‬ ‫زندگـیهنوز یادشهسـت کهنجاتنهایـیآدمیدر‬
‫اینویژگیتاپایانرمانادامهنم ‌ییابد‪.‬پرداختنبه‬
‫جریـانمریـخومریخـیتـویذوقم ‌یزنـد‪،‬ا گرچـهدر‬ ‫عشـق اسـت‪:‬‬
‫چنـد جـای رمـان‪ ،‬بـا ایهام‪ ،‬بیگانگی و مریخـی بودن‬ ‫گفتم‪« :‬توی این دنیای هردمبیل‪ ،‬چیزهایی هست‬
‫کسـیرابهتصویرم ‌یکشـد کهبخواهدخودشباشـد‬ ‫کـه آدم را نجـات م ‌یدهـد‪ .‬نـه‪ ،‬شـاید تنهـا یـک‌چیـز‬
‫ودر آرامـشزندگـی کند‪.‬‬
‫اسـتفادۀ بجـا از آثـار نویسـندگان دیگـر و آوردن‬ ‫باشـد کـه آدم را نجـات م ‌یدهـد‪».‬‬
‫نمون ‌ههـای کوچـک از آ ‌نهـا ن ‌هتنهـا بـر غنـای رمـان‬ ‫گفت‪« :‬خوب‪ ،‬چی هست ناجی آدم؟»‬
‫م ‌یافزایـد‪ ،‬کـه ناخـودآ گاه ذهـن خواننـده را متوجـه‬ ‫گفتـم‪« :‬تنهـا عشـق و دوسـت داشـتن آدم را نجـات‬
‫نویسـندگان و آثـار فاخـر ادبیـات جهانـی م ‌یکنـد‪ .‬در‬ ‫م ‌یدهدوزندگیرابرایشتحم ‌لپذیرم ‌یکند‪(».‬ص‬
‫اینجارمانمریخی کشوریا گرچهت ‌هرنگیاز سورئال‬
‫و بیـرون آمـدن آد ‌مهـا از داسـتان دارد‪ ،‬امـا ب ‌هدلیـل‬ ‫‪)47‬‬
‫تصویـر برابـر بـا اصلـی کـه از واقعیـت ارائـه م ‌یدهـد‪،‬‬ ‫در رمـان کشـوری ابتـذال اخلاقـی‪ ،‬فقـر معیشـتی‪،‬‬
‫نمونـۀ بسـیار خوبـی از ایـن نـوع ادبـی «رئالیسـم»‬ ‫ب ‌یفرهنگـی چنـد سـویه‪ ،‬حاصـل هـر چیـزی کـه‬
‫از رمـان دچـار‬ ‫ادرسـازگتوی‪.‬ـ نیویمسـ‌ینشـدوهد؛درمثبا ًلخدر ‌شهصافیـحـیۀ‬ ‫هسـت‪ -‬و نیازی به توضیح نیسـت‪ -‬خود را تما ‌مرخ‬
‫‪ ،42‬حـدود ده‬ ‫نشـانم ‌یدهـد؛تـاجایـی کـهزنصیغـ ‌هایبـهدنبال‬
‫بـسراطریدداربدارنۀاخطلوارعدـان یت‪ ،‬مکثاچ ًلا دیرباـاسرۀ پتر؛ووانـدره‪،‬مقخابسـل‪،‬تگباهه‬ ‫مشـتریم ‌یگـرددوطـرفدیگـربـههـردریم ‌یزنـدو‬
‫خـرجم ‌یدهـد‪ .‬کهنگیاسـتعارۀشـمعوپروانـهبرای‬
‫روابطعاشقانهرام ‌یتواناز عی ‌بهایرمانشمرد‪.‬و‬ ‫همی ‌نهاسـت کـه راوی را مریخـی م ‌یکنـد‪:‬‬
‫نکتۀدیگرآنکههویتدوسویۀنویسنده گهگاهخود‬ ‫گفتم‪« :‬نوشتی؟ کره مریخ‪ ،‬خیابان مریخیان‪ ،‬فرعی‬
‫رادر میانـۀداسـتانآشـکار م ‌یکنـد؛ ا گرچهنویسـنده‬ ‫(مریصخ‪5ِ 0‬ی)شمارهنودودوهزاروسیصدوبیس ‌توهشت»‬
‫سا ‌لهاسـت در شاهی ‌نشـهر اصفهان زندگی م ‌یکند‬ ‫والبتـهبـامشـخصاتنویسـندهیکـیاز آبدرم ‌یآیـد‬
‫و بـا نویسـندگان ایـن دیـار رابطـ ‌های تنگاتنـگ دارد‪،‬‬ ‫ومـابـاورم ‌یکنیـمراویونویسـندهیکـیهسـتند‪.‬در‬
‫نیمۀدیگرشدر خاطرات گرمسیریسرگرداناست‬ ‫اصـل نویسـنده ب ‌هنوعـی بـه خودبیانگـری خویشـتن‬
‫و گاهی با دریغ و غربت بیرون م ‌یزند و مریخی هم از‬ ‫هـمپرداختـهاسـت کـهرمـانراباورپذیرتـرم ‌یکنـد‪.‬‬
‫آن ب ‌ینصیـب نیسـت‪:‬‬ ‫ونویسـندهحـرف کلیـدیخـودرا‪ ،‬کـهدر چنـدجـای‬
‫محمـود سـبیل آمـد روی صندلـی کنـار پیشـخوان‬ ‫رمـانتکـرار شـدهاسـت‪،‬بـرزبـانراویم ‌یگـذارد کـه‪:‬‬
‫نشسـت و بـا حسـرت از خـود و جوانـ ‌یاش در آبـادان‬ ‫گفتم‪«:‬چقدرحالی کردنسختاست؟حالی کردن‬
‫دیگـر برایـش وجـود‬ ‫نگفـداشت؛ آبتـ‪.‬امدا ِننهسـمااز‌لآبهاادپانیـی گشفکتـهم‬
‫کههرکسسا کنش‬ ‫چقدر سخت است؟» (ص‪)51‬‬
‫م ‌یشـد گرفتـارش م ‌یکـرد و اهـل هرکجـا بـود آبادانـی‬ ‫ای ‌نهافقطمربوطبهفقروفحشاواعتیادنم ‌یشود‪.‬‬
‫م ‌یشـد‪ .‬و برایشـان کـوک کـرده بودنـد کـه وقتـی‬ ‫همیـن امـر ب ‌هگونـ ‌های دیگـر و ب ‌هصورتـی تأسـ ‌فبار از‬
‫نـام مملکتشـان را م ‌یپرسـیدند‪ ،‬م ‌یگفتنـد آبادانـی‬ ‫ناحیۀ روشـنفکرمآ ‌بهای نویسـند ‌هنما که به دنبال‬
‫هسـتیم‪ .‬آبادانـی کـه زمانـی شـهرترین شـهرهای مـا‬ ‫بازکـردنعقد ‌ههـایسرکو ‌بشـدۀخـودهسـتندبـروز‬
‫بـود‪( .‬ص ‪)164‬‬
‫وحـالا کـهنویسـندهبـوی گلرادر گلابدیـدهاسـت‬ ‫م ‌یکنـد کـهاز قسـم ‌تهایخـوبرماناسـت‪:‬‬
‫بـا مریخـی بـه هـر خیابـان و کوچـه سـرک م ‌یکشـد‬ ‫ستاریطرفچپغلامیایستاد‪.‬غلامیچندلحظه‬
‫و کمتـر چیـزی از نگاهـش مخفـی م ‌یمانـد‪ .‬شـاید‬ ‫بـه گاوصنـدوق نـگاه کـرد‪ .‬بعـد روی پاهـا نشسـت و‬
‫خاطر ‌ههاییم ‌یسـازدتاباآ ‌نهاخاطرخودرا خوش‬ ‫کلیـد را در قفـل گذاشـت و چرخانـد و در گاوصنـدوق‬
‫کنـد و دل مـا را‪ .‬قلمـش مانـا و سـای ‌هاش سـایبانی‬ ‫را بـاز کـرد و ذو ‌قزده گفـت‪« :‬سـه اثـر اسـتاد تـوی‬
‫گسـترده بـر قص ‌ههـای شـهر شـاهین‪.‬‬ ‫گاوصندوق اسـت‪ .‬سـه دفتر دویست برگ جلد سیاه‬
‫راتـوی گاوصنـدوقم ‌یدیـدم‪».‬غلامینشسـتروی‬
‫پاها ب ‌هآرامی دس ‌تتوی گاوصندوق برد و دفتر رویی‬
‫را بیـرون آورد بلنـد شـد و دفتـر را داد دسـت سـتاری‪.‬‬
‫سـتاری دفتـر را بـالای سـر بـرد و سـه بـار در هـوا تـکان‬
‫دادوبعـدبـهغلامـیبرگردانـد‪.‬غلامـیدفتررابـاز کرد‪.‬‬
‫صفحۀ اول سفید بود‪ .‬صفحۀ دوم و سوم هم سفید‬

‫‪109‬‬

‫‪..........................................................................‬‬ ‫{‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫مح ݬݫݔىط ز ݔݬݪىست }‬

‫آب را گل نکنیم‬

‫بـا گݡفتـار و نوشـتارهایی از‪:‬‬

‫عارف سپهری‬
‫مهدی مقدری‬
‫دکتر سعید یوسف پور‬
‫امان الله باطنی‬

‫محمدعلی میرزایی‬

‫‪ 110‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫تجربیاتبشر‬
‫در حفاظتاز محی ‌طزیست‬

‫درسی کهبایدآموخت‬ ‫داد ‌هانـد و حکوم ‌تهـای تمامی ‌تخـواه‪ ،‬سـوابق‬ ‫نظـر بـه کاهـش نظـارت‬
‫محی ‌طزیسـتی نامناسـبی داشـت ‌هاند‪ .‬دول ‌تهـای‬ ‫دولـتبربـازاردرنظا ‌مهای‬
‫بیشـتر کشـورهایی کـه در مهـار انتشـار کربـن موفـق‬ ‫دموکراتیـک‪ ،‬توسـعۀ علـم را مجـاز م ‌یداننـد و آن را‬ ‫دموکراتیـک‪ ،‬ایـن پرسـش‬
‫بود ‌هانـد و از انرژ ‌یهـای پـا ک بهـره برد ‌هانـد‪ ،‬ب ‌هدلیـل‬ ‫در سـطح همگانـی گسـترش م ‌یدهنـد‪ .‬ایـن اتفـاق‬ ‫میـان برخـی هـواداران‬
‫نگرانـیازامنیـتانـرژیدسـتبـهایـن کارزد ‌هانـدونـه‬ ‫موجـب روشـن شـدن صور ‌تمسـئله و آ گاهـی مـا از‬ ‫محی ‌طزیسـت پیـش‬
‫ب ‌هدلیـل توجـه بـه تغییـرات آ ‌بوهـوا‪ .‬جنـگ اعـراب و‬ ‫مشـکلات محی ‌طزیسـت ‌ی م ‌یشـود‪ .‬درعی ‌نحـال‪ ،‬در‬ ‫عارفسپهری م ‌یآیـد کـه باتوج ‌هبـه‬
‫اسرائیل‪،‬درا کتبرسال‪،1973‬باعثشداعضایعرب‬ ‫کشـورهای دموکراتیـک‪ ،‬امـکان بسـیج جنب ‌شهـای‬ ‫ویژگـیدوررسـیاصلاحات‬
‫سـازمان کشـورهایصاد‌رکننـدۀنفـت(اوپـک)فروش‬ ‫اجتماعیوشک ‌لگیری گرو ‌ههایفشار محی ‌طزیست‬ ‫نویسنده و‬
‫نفتبهچند کشورراممنوعاعلام کردند‪.‬تحری ‌مهادر‬ ‫و فعالیـت سـازما ‌نهای مرد ‌منهـاد وجـود دارد؛ امـا در‬ ‫فعال محیط زیست اقتصـادی و اجتماعـی‬
‫مـارسسـال‪ ۱۹۷۴‬پایـانیافـت؛امـاقیمتنفتچهار‬ ‫نظا ‌مهـای غیردموکراتیـک کنشـگران جامعـۀ مدنـی‬ ‫لازم‪ ،‬آیـا دموکراسـ ‌یها‬
‫برابـربیشـترشـدواز بشـک ‌های‪ ۳‬دلاربـهحـدود‪ ۱۲‬دلار‬ ‫را کنتـرلم ‌یکننـدوهـرموقـع کنشـگران‪،‬جها ‌نبینـی‬ ‫آمادگـی برنام ‌هریز ‌یهـای‬
‫رسـید‪ .‬بحران نفت یا به عبارتی شـوک نفتی و عواقب‬ ‫و عملکـرد مقامـات را بـه چالـش بکشـند‪ ،‬فعالیتشـان‬ ‫بلندمـدت را دارنـد؟ از دیـد ایـن افـراد دول ‌تهـای‬
‫زیـادی داشـت و تأثیـرات کوتا ‌همـدت و بلندمـدت‬ ‫ممنـوع م ‌یشـود و چ ‌هبسـا بـا آ ‌نهـا برخوردهـای‬ ‫دموکراتیـک‪ ،‬تحـت سـلطۀ منافـع گروهـی هسـتند و‬
‫بسـیاریبرسیاسـ ‌تهاونیزاقتصادجهانی گذاشـت‪.‬‬ ‫قضایـی نیـز صـورت بگیـرد‪ .‬جوامـع غیردموکراتیـک‬ ‫وا ‌مدار کسـانی هسـتند کـه آنـان را بـرای پیـروزی در‬
‫کشـور سـوئد پـس از تحریـم ‪ ،1973‬گا ‌مهـای بزرگـی‬ ‫در حوز ‌ههـای فعالی ‌تهـای مدنـی و توسـعۀ فنـاوری‬ ‫رقاب ‌تهـای انتخاباتـی یـاری م ‌یرسـانند؛ از همیـن رو‬
‫بـرای تأمیـن امنیـت انـرژی و کاهـش وابسـتگی بـه‬ ‫از کشـورهای دموکراتیـک عق ‌بتـر هسـتند‪ .‬بـر پایـۀ‬ ‫نم ‌یتواننـد سیاسـ ‌تهایی مناسـب بـرای مقابلـه بـا‬
‫نفـت برداشـت‪ .‬آ ‌نهـا عای ‌قبنـدی سـاختما ‌نها را‬ ‫شاخ ‌صهایعملکردمحی ‌طزیست ‌ی(‪Environmental‬‬ ‫بحرا ‌نهاتدوین کنند؛بنابراین‪،‬مواجههبامشکلات‬
‫بـرای کاهـشهدررفـت گرمـاتقویت کردنـدوبهمنابع‬ ‫‪،)PerformanceIndex‬هرچهار کشور اولدنیادر این‬ ‫محی ‌طزیسـت ‌یبـهدول ‌تهـایآمرانـ ‌هاینیـاز دارنـد که‬
‫انـرژیبر ‌قآبـیوهسـت ‌هایرویآوردنـد‪.‬درایـن کشـور‬ ‫شـاخ ‌صها‪ ،‬یعنـی سـوئد‪ ،‬نـروژ‪ ،‬فنلانـد و سـوئیس‪،‬‬ ‫قـدرت نظـارت بـر بـازار را نیـز داشـته باشـند؛ امـا درواقع‬
‫از زیسـ ‌تتوده (‪ )Biomass‬ب ‌هدسـ ‌تآمده از خمیـر‬ ‫ای ‌نطـورنبـودهاسـت‪.‬همیـن کشـورهایدموکراتیک‬
‫چـوب درختـان جنگلـی‪ ،‬سـوخت زیسـتی تهیـه و در‬ ‫همگـی دارای نظا ‌مهـای دموکراتیـک هسـتند‪.‬‬ ‫مسـائل محی ‌طزیسـت ‌ی را در صـدر توجـه خـود قـرار‬

‫‪111‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫ترتیـببسـیاریاز طر ‌حهـاولوایـحمحی ‌طزیسـت ‌یبـه‬ ‫نیروگا ‌ههـای هسـت ‌های و بال ‌غبـر ‪ 50‬درصـد از منبـع‬ ‫شـبکۀحم ‌لونقلازآناسـتفادهم ‌یکنند‪.‬استفادهاز‬
‫دلیلاختلا ‌فهایموجوددر کنگرهشکستخورده‬ ‫خطرنـاک زغا ‌لسـنگ تأمیـن م ‌یشـود‪.‬‬ ‫ببیروخملا ِسفتدورلیختداسنوجخنگتلازیذبرراتیوتنویلیشدکرس‪،‬ـتوولخیدتزسیوسـختیت‬
‫اسـت‪ ،‬مثـل «طـرح مدیریـت تغییـرات آ ‌بوهـوا در‬ ‫زیسـتی را رقیـب تولیـد غـذا قـرار نم ‌یدهـد‪ .‬سـوئد بـر‬
‫سـال ‪ ،»2003‬لایحـۀ لیبرمن‪-‬وارنـر در سـال ‪ 2007‬یـا‬ ‫دربریتانیابرتغییراتآ ‌بوهوامالیاتوضعشدهاست‪.‬‬ ‫تولیـد کربـننیزمالیـاتوضع کردوبرایخنث ‌یسـازی‬
‫«لایحـۀ امنیـت و انـرژی پـا ک آمریـکا در سـال‪.»2009‬‬ ‫برایناسـاسشـرک ‌تهادر ازایدسـ ‌تیابیبهاهداف‬ ‫اثـر ملـی آن‪ ،‬مالیـات بـر درآمـد را تـا‪ 50‬درصـد کاهـش‬
‫از طـرف دیگـر‪ ،‬پیـروزی در انتخابـات نیازمنـد صـرف‬ ‫مصرفبهینۀانرژیدریکبازۀزمانید ‌هساله‪،‬مالیات‬ ‫داد‪ .‬نتیجـه ای ‌نکـه در سـال ‪ 1970‬واردات سـوخت‬
‫هزین ‌ههـایهنگفـتدر جریـانبرگـزاری کمپی ‌نهـای‬ ‫ک ‌متـریپرداختم ‌یکننـد‪.‬اینطرحبه کاهشتولید‬ ‫فسـیلی کـه ‪ 80‬درصـد کل انـرژی سـوئد را تشـکیل‬
‫انتخاباتـی اسـت بنابرایـن لاب ‌یهـای ثروتمنـد بـر‬ ‫مـ ‌یداد‪ ،‬امـروزه بـه ‪ 35‬درصـد کاهـش یافتـه اسـت‪.‬‬
‫تصمی ‌مگیـریرؤسـایجمهـور واعضـای کنگـرهتأثیـر‬ ‫د ‌یا کسید کربندربریتانیا کمک کردهاست‪.‬‬ ‫نکتۀبسیار مهمدیگردربارۀاین کشور تعییناهداف‬
‫م ‌یگذارنـد؛ ایـن در حالـی اسـت کـه صنایـع سـوخت‬ ‫آمریـکا‪ 4‬درصـداز جمعیـتجهـانراداردولـیسـالانه‬ ‫مشـخص در برنام ‌هریـزی اسـت‪ .‬آ ‌نهـا‪ 16‬هـدف را در‬
‫فسیلیوشرک ‌تهاینفتیآمریکابسیارسازما ‌نیافته‬ ‫‪25‬درصـدانـرژیجهـانرامصـرفم ‌یکنـدو‪20‬درصـد‬ ‫مـورد کیفی ‌تهـای محی ‌طزیسـت ‌ی (‪environmental‬‬
‫از کربـن تولیـدی در جـو مربـوط بـه آمریـکا اسـت‪ .‬در‬ ‫‪ )quality objectives‬معیـن کرد ‌هانـد کـه تـا سـال‪2020‬‬
‫و تأثیرگذارنـد‪.‬‬ ‫آمریکانیزاجرایسیاسـ ‌تهایجدیدمحی ‌طزیسـت ‌ی‬ ‫بایـد بـه آ ‌نهـا برسـند‪ .‬شـورایی موسـوم بـه اهـداف‬
‫از آنچـه گفتـه شـد چنیـن برم ‌یآیـد کـه تدویـن‬ ‫ب ‌هدلیـلملاحظـاتاقتصـادیوامنیـتانـرژیانجـام‬ ‫محی ‌طزیستی‌برمیزانپیشرفتدردس ‌تیابیبهاین‬
‫سیاسـ ‌تهای کلان بـه نفـع محی ‌طزیسـت و اجـرای‬ ‫شـده اسـت و نـه ب ‌هدلیـل دغدغـۀ تغییـرات اقلیـم‪.‬‬
‫آ ‌نهـا درنتیجـۀ اقتضائـات اقتصـادی و امنیتـی‬ ‫هما ‌نطـور کـهاشـارهشـددرآمریـکانـگاهبـهمه ‌مترین‬ ‫اهـداف نظـارت م ‌یکنـد‪.‬‬
‫کشـورهاصورت گرفتهاسـت‪.‬ناامنیدر تأمینانرژی‪،‬‬ ‫موضـوع محی ‌طزیسـت ‌ی کشـور‪ ،‬یعنـی تغییـر اقلیـم‪،‬‬ ‫جامعـۀ مدنـی آلمـان خاسـتگاه قو ‌یتریـن گرو ‌ههـای‬
‫دول ‌تهـا را بـه سیاسـ ‌تگذار ‌یهای سـبز واداشـته و‬ ‫بسـیار دوقطبـی اسـت و بین دو حـزب بـزرگ دموکرات‬ ‫سبزدر دنیااست‪ .‬کنشگرانمحی ‌طزیست ‌یآلمانیدر‬
‫اهر ‌مهـای تشـویقی یـا تنبیهـی اقتصـادی‪ ،‬همچـون‬ ‫و جمهور ‌یخـواه‪ -‬کـه سیاسـ ‌تگذاران کلان در ایـن‬ ‫فعالی ‌تهایمحی ‌طزیست ‌ی‪،‬پیشروهستند‪.‬برخلاف‬
‫مالیا ‌تهـا‪،‬مشـو ‌قهایمالیاتـیویاران ‌ههـایدولتـی‬ ‫زمین ‌هانـد‪ ،‬بـر سـر ایـن موضـوع توافـق وجـود نـدارد؛‬ ‫بسـیاری کشـورها‪،‬از چهـار دهـۀپیـشتاکنـونمیـان‬
‫بـه فناور ‌یهـای زیس ‌تسـازگار‪ ،‬مـردم را بـه همراهـی‬ ‫ب ‌هطور ‌یکـه ‪ 79‬درصـد از حامیـان حـزب دموکـرات‬ ‫احزابسیاسـیآلمانبرسـر کاهشتولیدد ‌یا کسید‬
‫جدیباسیاسـ ‌تهایسـبزبرانگیختهاسـت‪ .‬کشـور‬ ‫بـه گـرمشـدنزمیـناعتقـاددارنـد؛اماتنهـا‪38‬درصد‬ ‫کربـن توافـق اساسـی بـه وجـود آمـده اسـت‪ .‬ایـن در‬
‫برزیلنمونۀدیگریاست‪.‬در گذشته‪،‬بهدلیلارزانی‬ ‫از حامیـان جمهور ‌یخـواه چنیـن اعتقـادی دارنـد‪.‬‬ ‫حالـیاسـت کهچنینتوافقیمیـاناحـزابدموکرات‬
‫شـکر‪ ،‬کاربردسوختزیسـتیاتانولبیشاز الآنبود‪.‬‬ ‫درحال ‌یکه‪50‬درصددموکرا ‌تهاباجدیبودنمسئلۀ‬ ‫و جمهور ‌یخـواه آمریـکا بـر سـر ایـن موضـوع ایجـاد‬
‫اقدامـات کشـورهایتوسـع ‌هیافتهاز دهـۀ‪ 70‬میلادی‬ ‫گرمایشمواف ‌قاند‪،‬تنها‪14‬درصدازجمهور ‌یخواهان‬ ‫نشـده اسـت و رؤسـای جمهـور برخاسـته از ایـن دو‬
‫بـه ایـن سـو‪ ،‬منجـر بـه افزایـش تولیـد انـرژی از منابـع‬ ‫بـاچنیـنچیـزیمواف ‌قانـد‪ 68.‬درصـداز دموکرا ‌تهـا‬ ‫حـزب آمریکایـی رفتارهـای متفاوتـی در ایـن زمینـه از‬
‫جدیـد شـده اسـت‪ .‬از طـرف دیگـر پیشـرفت فنـاوری‬ ‫اقـدام فـوری دولـت را لازم م ‌یداننـد؛ درحال ‌یکـه تنهـا‬ ‫خـود نشـان م ‌یدهنـد‪ ،‬همچـون امضـای تواف ‌قنامـۀ‬
‫منجربهپیدایش کسـ ‌بوکارهاییشـدهاسـت کهنه‬ ‫‪ 24‬درصـداز جمهور ‌یخواهـانچنیـناقدامـیرالازم‬ ‫پاریـس توسـط اوبامـا و اقـدام بـرای خـروج از آن توسـط‬
‫محی ‌طزیستراآلودهم ‌یکندونهبهمنابعسرزمینی‬ ‫م ‌یبیننـد‪ .‬بـه عبـارت دیگـر‪ ،‬توافقـی بـر سـر توصیـف‬ ‫ترامـپ‪ .‬ایـن در حالـی اسـت کـه در میـان هـواداران‬
‫همچـونآ ‌بوخا کفشـار مـ ‌یآورد‪،‬همچونفنـاوری‬ ‫صور ‌تمسـئلهوجـودنـداردوبنابرایـن‪،‬بـرسـرتبییـن‪،‬‬ ‫ایـن دو حـزب بـزرگ نیـز بـر سـر جـدی بـودن یـا نبـودن‬
‫اطلاعـات‪ .‬تولیـد کالا در کشـورهای درحا ‌لتوسـعه‬ ‫بررسـیوارائـۀراهـکار هـمموافقتیحاصلنم ‌یشـود‪.‬‬ ‫گرمایـش زمیـن اختلا ‌فنظرهـای زیـادی وجـود دارد‪.‬‬
‫مثل چین و کاهش تولیدات صنعتی در کشورهای‬ ‫نبـود توافـق باعـث شکسـت تصویـب و اجـرای برخـی‬ ‫آلمـانبـاب ‌هکارگیـری‪ 20‬هـزار توربیـنبـادیبزر ‌گتریـن‬
‫غربـی منجـر بـه کاهـش شـتاب آلایندگـی کشـورهای‬ ‫طر ‌حهایمرتبطباتغییراقلیمشـدهاسـت؛تاجایی‬ ‫استفاد ‌هکنندۀانرژیبادیدر جهاناست‪.‬آلمان ‌یها‬
‫توسـع ‌هیافته شـده اسـت‪« .‬فراینـد جاب ‌هجایـی‬ ‫کـه کشـور آمریـکاعل ‌یرغماینکهبیشـترینمسـئولیت‬ ‫بزر ‌گتریـن تولیدکننـدۀ انـرژی خورشـیدی در جهـان‬
‫تولیـد» از کشـور‌های توسـع ‌هیافت ‌ه بـه کشـورهای‬ ‫را در پ ‌یریـزی سیاسـ ‌تهای مقابلـه بـا تغیـر اقلیـم‬ ‫نیـزهسـتند‪.‬پیشـرفتدر مصـرفانـرژیخورشـیدی‬
‫توسـع ‌هنیافته راه دیگـری اسـت کـه م ‌یتوانـد منجـر‬ ‫دارد‪،‬تا کنـوندر سـطحملـیهیـچ کاریانجـامنداده‬ ‫ب ‌هشدتتح ‌تتأثیراجرایتعرف ‌ههایحمایتیاست؛‬
‫بـه کاهـش فشـار بـر سـرزمین شـود‪ .‬توسـع ‌هیافت ‌هها‬ ‫است‪.‬برخلافآمریکا‪،‬بسیاریاز کشورهایصنعتی‬ ‫بـه ایـن ترتیـب کـه هرکـس در سـاختمان خـود یـک‬
‫زمـان و هزینـۀ زیـادی صـرف کردنـد تـا بتواننـد‬ ‫مثـل آلمـان احـزاب در بـاب اقدامـات محی ‌طزیسـتی‌‬ ‫منبـعانـرژیتجدیدپذیرنصب کند‪،‬نـرخیاران ‌های که‬
‫انـرژی را از منابـع پـا ک اسـتحصال کننـد و رفتـار‬ ‫اتفا ‌قنظـر دارنـد‪ .‬حتـی کشـورهای اسـکاندیناوی‬ ‫م ‌یپـردازدتـا‪20‬سـالثابـتم ‌یماند‪.‬تاکنـون‪300‬هزار‬
‫جامعـه و نهادهـای عمومـی را بـه سـمت رفتارهـای‬ ‫بـا داشـتن دول ‌تهـای سوسـیا ‌لدموکرات‪ ،‬ازلحـاظ‬ ‫ساختمانبهاینطرحپیوست ‌هاند؛بنابراینم ‌یتوان‬
‫زیس ‌تسازگار سوق دهند‪« .‬مزیت عق ‌بماندگی» به‬ ‫اجـرایسیاسـ ‌تهایسـبزجایـگاهبهتـرییافت ‌هانـد‪.‬‬ ‫آنراموفـققلمـداد کـرد‪.‬ه ‌ما کنـون‪20‬درصـدازانرژی‬
‫کشـورهای دیگـر کمـک م ‌یکنـد کـه از دسـتاوردهای‬ ‫در آمریـکا نقـش قـوۀ مقننـه در سیاسـ ‌تگذار ‌یها‬ ‫کشـور آلمـاناز منابـعتجدیدپذیـر‪ 30،‬درصـداز طریق‬
‫باعثشدهاستتارئی ‌سجمهوریب ‌هتنهایینتواند‬
‫توسـع ‌هیافت ‌هها بهـره بـرد‪.‬‬ ‫بـدونمذا کـرهبااعضای کنگرهتصمیمبگیرد‪.‬بدین‬

‫آمریکا‪4‬درصدازجمعیتجهانرادرادولیسالانه‪25‬درصدانرژیجهانرامصرفمی کندو‪20‬درصداز کربنتولیدی‬ ‫امضای توافق نامه پاریس توسط اوباما و اقدام برای خروج از آن از سوی ترامپ‬
‫درجومربوطبهآمریکاست‪.‬‬

‫‪ 112‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫مشارکتعمومیوحکمرانی‬
‫محی ‌طزیستیخوب‬

‫مشـارکتعمومـیبـه کار گرفتـهشـوند‪.‬بـرایمثـالدر‬ ‫نویسنده‪:‬‬
‫آفریقـایجنوبـی‪،‬بـااسـتفادهاز کمیت ‌ههاینواحـیدر‬ ‫آ ِنل پ ِلسیس‬
‫دول ‌تهایمحلی‪،‬جلساتعمومی‪،‬اظهارنظرعمومی‬
‫ب ‌هوسیلۀاعلامیههایمطبوعاتیوبرنام ‌هریزیتوسعۀ‬ ‫ترجمه‪:‬‬
‫یکپارچهدرطیف گسترد ‌هایازقوانینوسیاس ‌تهای‬ ‫مهدی مقدری‬ ‫مقدمۀمترجم‬
‫مختلف‪ ،‬قوانین شفافی برای مشارکت عمومی وضع‬ ‫مشـارکت عمومـی بـه ایـن معناسـت‬
‫شـدهاسـت‪.‬‬ ‫پژوهشگرحوزۀ‬ ‫کـه شـهروندان بتواننـد در یـک فراینـد‬
‫ویلکینسـون مشـارکت عمومـی را در سـه دسـتۀ کلـی‬ ‫حکمرانیخوبو‬ ‫برنام ‌هریز ‌یشـدهدرسیاسـ ‌تهایعمومـی‬
‫تفسـی ‌مبندی م ‌یکنـد‪ :‬آموز ‌شوپـرورش‪ -‬اطلاعـات؛‬ ‫عضوشورایشهر‬ ‫کشـوروانتخـابمـدلحکومـتوحاکمـان‬
‫بررسـی‪-‬وا کنش؛وتعامل‪ -‬گف ‌توگو‪. 4‬ایننویسـنده‬ ‫ایفاینقشکنند‪.‬درواقع‪،‬درحکمران ‌یهای‬
‫اسـتدلالم ‌یکنـد کـههرکـدامازایـندسـت ‌ههابخشـی‬ ‫اصفهان‬ ‫خـوب‪،‬مشـارکت‪ ،‬کانـونقدرتشـهروندان‬
‫جدای ‌یناپذیـر از برنام ‌هریـزی و فراینـد تصمی ‌مگیـری‬ ‫محسـوبم ‌یشـودوتأثیـرمتقابـلدرروابـط‬
‫اسـت‪ .‬بـر ایـن اسـاس‪ ،‬سـازوکار مشـارکت ب ‌هتنهایـی‬ ‫مفهوممشارکتعمومی‬ ‫شـهروندان و نهادهـای جامعـۀ مدنـی‬
‫یـک«برنامـۀمشـارکتعمومی»راتشـکیلنم ‌یدهند‬ ‫بـا حکوم ‌تکننـدگان دارد‪ .‬هنگامـی کـه‬
‫و ترکیبـی از هـر سـه سـازوکار بـرای ایـن منظـور مناسـب‬ ‫حقـوق محی ‌طزیسـتی‪ ،‬پرسـ ‌شهایی را بـه وجـود‬ ‫شـهروندان یـک جامعـه در مشـارکت پایـدار‬
‫اسـت‪ .‬ویلکینسـون معتقد اسـت روند در حال توسعۀ‬ ‫مـ ‌یآورد؛مثـلای ‌نکهمشـارکتعمومیبـ ‌هعنوانیکی‬ ‫کشـور سـهیم شـوند و در فعالی ‌تهـای‬
‫مشارکتعمومیبایدب ‌هسویسازوکارهاییپیشبرود‬ ‫از فرایندهـای مهـم تصمی ‌مگیـری در میـان مدیـران‬ ‫مدنـی‪ ،‬گرو ‌ههـایخودیـاریوسـازما ‌نهای‬
‫کهبرایپاس ‌خگوییبهنیازهاییکوضعیتچالشیو‬ ‫دسـتگا ‌ههایاجرایـیدر چـهسـطحیاز اهمیـتقـرار‬ ‫غیردولتـی‪،‬خیریهیااجتماعیحضـورفعال‬
‫بحرانـی لازم اسـت‪.5‬‬ ‫دارد‪ .‬پیکولوتـی‪ 1‬مشـارکت را دخالـت واقعـی تمامـی‬ ‫داشـته باشـند‪ ،‬گا ‌مهـای نخسـتین بـرای‬
‫مفهومدموکراسینمایندگیدرخودشکلیازمشارکت‬ ‫بازیگراناجتماعیدرفرایندهایتصمی ‌مگیریسیاسی‬ ‫توسـعۀاجتماعـیبرداشـتهم ‌یشـود؛زیـرادر‬
‫عمومـیراجـایداده کـهدر آن کسـانی کـهب ‌هصـورت‬ ‫واجتماعـیتعریـفم ‌یکنـد کـهب ‌هطوربالقـوهجوامعی‬ ‫الگـوی جدیـد توسـعه‪ ،‬احتـرام بـه شـرافت‬
‫دموکراتیـک انتخـاب شـد ‌هاند‪ ،‬مقامـات تصمی ‌مگیـر‬ ‫را کـهدرایـنبازیگـراناجتماعیدرآنزندگیم ‌یکنند‪،‬‬ ‫انسـانی‪،‬حقـوقبشـروحقـوقشـهروندیو‬
‫یـا سیاسـتمداران را برم ‌یگزیننـد‪ ،‬هرچنـد هنـوز هـم‪،‬‬ ‫تح ‌تتأثیـرقـرارم ‌یدهـد‪.‬مشـارکتعمومیهمچنین‬ ‫نیـزافزایـشانگیـزۀمـردمبـرایهمـکاریدر‬
‫مشـارکت مسـتقیم شـهروندان بـرای تقویـت مفهـوم‬ ‫بکعربهـهادرر‌مآکنتنادسـوشلمیتتاازو‪:‬نجداوملع ٔتهومجدنامیع ٔگهفم ‌تدنوگیو‪،‬فیربایانز‪،‬دمیشاارکستت‬ ‫کن ‌شهایاجتماعی‪،‬نشان ‌ههایرسیدنبه‬
‫دموکراسینمایندگیموردنیازاست‪.6‬ب ‌هعنوانمثال‪،‬‬ ‫عمومـیواشـترا ‌کگذاریاطلاعـاتراآغاز کنندیابرای‬
‫ای ‌نگونـه نیسـت کـه یـک تصمی ‌مگیرنـده تحـت هـر‬ ‫طراحـی‪ ،‬پیاد ‌هسـازی و ارزیابـی توسـعۀ سیاسـ ‌تها‪،‬‬ ‫اهـداف موردنظـر توسـعه اسـت‪.‬‬
‫شـرایطیبـانیازهـایاجتماعـیواقتصـادیتمـامافراد‬ ‫پروژ ‌ههـا و برنام ‌ههایشـان بـا یکدیگـر تعامـل داشـته‬ ‫ازسـویدیگـر‪،‬تحقـقحکمرانـیخـوببـه‬
‫جامعـه آشـنا باشـد‪ .‬آنچـه در اینجـا اهمیـت دارد ایـن‬ ‫اعتمـادوروابـطمتقابـلبیـندولـتومـردم‬
‫اسـت‌کـه مشـارکت عمومـی در عمـل بایـد بـه یکـی از‬ ‫باشند‪. 2‬‬ ‫بسـتگی دارد‪ .‬ایـن امـر درصـورت اجـرای‬
‫فرایندهایتصمی ‌مسـازیتبدیلشـود‪.‬دربسـیاریاز‬ ‫مشـارکت عمومـی‪ ،‬در نظـر تـودۀ مـردم بـه برقـراری‬ ‫قانوناساسیوحاکمیتقانون‪،‬مسئولیت‬
‫موارد‪،‬اطلاعاتارائ ‌هشدهبهمردمتنهایکطرح کلی‬ ‫ارتبـاط میـان کسـانی اطالق م ‌یشـود کـه دیـدگاه یـا‬ ‫پذیـری‪ ،‬رعایـت شـفافیت و پاسـ ‌خگویی‪،‬‬
‫وسـطحیاز بخشـیاز یـکپـروژهاسـت کـهنهادهـای‬ ‫نگرانـیویژ ‌هایدرموردمسـائلعمومـیدارندیاتحت‬ ‫عمـلبـهتعهـداتقـوایمقننـهومجریـهو‬
‫دویایگــرتن مصومیضـو‌مگعیبرنـعدگضـ ًاا بـنهدرماشخـتاریـکار آت ع‌نهمـاوقمــراری‬ ‫دولتـی یـا‬ ‫تدأثرتیـرصآمنیه‌مگسیــترنید‪3،‬ن‪ .‬اومعـریوزچه‪،‬رمخشـاشربک ‌هتسـعومیوتمـ ِمریکزجزوداایمـیع‬ ‫پذیرشاقتدارمحققخواهدشد‪.‬اینمقاله‬
‫داد ‌هانـد‪7‬‬ ‫در حکمران ‌یهـای محلـی در نظـر گرفتـه م ‌یشـود‪.‬‬ ‫بخشـیازپژوهشـیازپروفسـورآ ِنلپِلسیس‬
‫مردمتعبیرم ‌یشـود‪ ،‬کهبایدبهسـمتاصلاحآن گام‬ ‫رو ‌شهایمشارکتدر کشورهابراساسقوانینخاص‪،‬‬ ‫اسـت کهنقشمشـارکتعمومیراب ‌همثابۀ‬
‫برداشـت‪.‬‬ ‫مقامـاتدولتـیوهمچنیـنسـن ‌تهاوفرهن ‌گهـای‬ ‫بازیگریدردول ‌تهایمحلی‪،‬برایتحقق‬
‫ایـندرحالـیاسـت کـهاغلـبقوانیـنوسیاسـ ‌تهای‬ ‫مختلـفتعییـنم ‌یشـود‪.‬ایـنبـدانمعنـیاسـت کـه‬ ‫محق‌ـیکونـقد‪.‬ماوبحـیرای‌طزینباسـوتراِیسـشـتهکروهنمدایاننبرحرقسـویق‬
‫کشـورهایمختلـفبـرپایـۀتأ کیـدبـرنیـازبـهمشـارکت‬ ‫در مـوارد مشـابه‪ ،‬الگوهـای مختلـف ممکـن اسـت بـا‬ ‫بشـر و محی ‌طزیسـت ارتبـاط وجـود دارد و‬
‫عمومـی اسـتوار اسـت؛ بـدون اینکـه ابـزار یا روشـی قابل‬ ‫ابزارهـا‪،‬رو ‌شهـایاسـازوکارهایمختلفبرایتسـهیل‬ ‫اصـولحقـوقبشـردریـکدامنـۀمحیطـی‬
‫اجـرا یـا فرایندهایـی بـرای دسـتیابی عملـی بـه چنیـن‬ ‫مثلمقابلهباتبعیض‪،‬مشارکتاجتماعی‪،‬‬
‫مشـارکتیبرنام ‌هریزیشـود‪.‬اینبدانمعنیاست که‬ ‫حفاظـتاز گرو ‌ههایآسـی ‌بپذیرو‪...‬منجر‬
‫عمومـی ب ‌هطـور گسـترد ‌های‬ ‫ا گحرماچـیـه متفمهـ‌یوشمـومد‪،‬شـارصکرفـ ًتا‬
‫چنـد دسـتورالعمل اجرایـی‬ ‫بـهبهبـودمحیـطزیسـتشـدهاسـت‪.‬‬

‫‪44. Wilkinson 1976 Natural Resource Journal. Wilkinson P‬‬ ‫‪11. Picolotti and Taillant (eds) Linking Human Rights and the‬‬
‫‪“Public Participation in Environmental Management: A Case‬‬ ‫‪Environment .Picolotti R and Taillant JD (eds) Linking Human‬‬
‫‪Study”16( 1976) Natural Resource Journal 135-117.‬‬ ‫‪Rights and the Environment (University of Arizona Press‬‬
‫‪55. Id at 119.‬‬ ‫‪Tucson Arizona 2003), p 50.‬‬
‫‪66. Scroth 1979-1978 Forum. Scroth PW“Public‬‬ ‫’‪22. With reference to the Organization of American States‬‬
‫‪Participation in Environmental Decision-Making: A‬‬ ‫‪Public Participation Strategy see Pring and Noé supra n 4 at 16.‬‬
‫‪Comparative Perspective”14( 1979-1978) Forum 357.‬‬ ‫‪33. For a historical overview of public participation, see‬‬
‫‪77. Wilkinson supra n 16 at 119.‬‬ ‫‪Pring and Noé supra n 4 at 21-17.‬‬

‫‪113‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫محمدعلی میرزایی‬

‫رابهشـیو ‌هایسـازندهومسـئولانهانجامدهند‪.‬‬ ‫کیفیـت محیطـی کـه مـردم بـه لحـاظ قانونـی‪ ،‬محـق‬ ‫در زندگـی واقعـی دربـارۀ چگونگـی رسـیدن بـه میـزان‬
‫ا گـرمشـارکتعمومـی‪،‬بـدوننقشـۀقبلـییـازیـرفشـار‬ ‫آنهسـتندب ‌هنـدرتدر اصطلاحـاتعلمـیدر قانـون‬ ‫قاب ‌لتوجهـیاز مشـارکتجامعـهوجـوددارد‪.‬بـاهمـۀ‬
‫سیاسیانجام‌شود‪،‬عموممردمونیزتصمی ‌مگیرندگان‬ ‫اساسـییااسـنادحقوقبشـرمطرحم ‌یشود‪ .‬کیفیت‬ ‫ایناوصاف‪،‬اثربخشیمشارکتعمومیدرفرایندهای‬
‫راسـردرگمم ‌یکنـدوشـواهدیبـدوننتیجـۀقطعـیاز‬ ‫مسیحایست‌طزیمدسارتا ِینقوابدان‌لقشبمونلداورنودرت‌شعهاامیلبحااففراظآدنیراکبهایدرد‬ ‫تصمی ‌مگیـریسـاختارجوامـعبـهاثبـاترسـیدهولازم‬
‫موفقیتیاشکسـتآ ‌نهاارائهم ‌یدهد‪.5‬ب ‌هاسـتثنای‬ ‫آنمحیطزندگیم ‌یکنند‪،‬ب ‌هوسـیلۀابزارهـایارزیابی‬ ‫اسـتدرایـنمسـیرخلاقی ‌تهـاونـوآوریبیشـتریبـه‬
‫مـواردی کـهیـکسیاسـتوبرنامـۀملـیفرا گیـربـرای‬ ‫مشـترک‪،‬توافـقوتصمی ‌مگیری تعیین کنند‪.‬‬
‫تمامـیبخ ‌شهـاوحوز ‌ههـایحکمرانیوجودداشـته‬ ‫مشارکتعمومیمترادف گف ‌ت ‌وگویمیانذ ‌ینفعان‬ ‫خدمـت گرفتـهشـود‪.‬‬
‫باشـد‪،‬نبـوددسـتورالعم ‌لهایسیاسـی کلـیموجـب‬ ‫اسـت‪ .‬مشـارکت عمومـی در تصمی ‌مگیر ‌یهـای‬
‫برنام ‌ههـایناسـازگاریم ‌یشـود کـههرکـدامسـاختارو‬ ‫محی ‌طزیسـتی بـه پیونـد شـهروندان بـا حکمرانـی‬ ‫حکمرانیمحی ‌طزیستیخوب‬
‫محی ‌طزیسـتی مربـوط م ‌یشـود و ابزارهایـی را فراهـم‬
‫اهـدافخـاصخـودرادنبـالم ‌یکننـد‪.6‬‬ ‫م ‌یآورد کهازطریقآ ‌نهاحقوقمحی ‌طزیستیبهاجرا‬ ‫اصـل پذیرفت ‌هشـده ایـن اسـت کـه آنچـه حافـظ‬
‫نوعسیاستپیشنهادیبایدبهشیو ‌هایپی ‌شنویس‬ ‫گپریذانـشـتگهومُنـ ‌ویِهش‪،‬ـوندود‪.‬پژوهشـگر محی ‌طزیسـت‪ ،‬بـر ایـن‬ ‫ارتقـایرابطـۀبینحقوقبشـرومحی ‌طزیسـتاسـت‪،‬‬
‫شـود کـهاقداماتمنسـج ‌متریـاابزارهایـیبرایتحقق‬ ‫بـاورتأ کیـددارند کهمسـائلمحی ‌طزیسـتیب ‌هتنهایی‬ ‫موجـب گنجانـدن اصـول حقـوق بشـر در حوز ‌ههـای‬
‫ممـورارددم رایفهرامهـچمو آنورددع‪.‬اوهمیچحنقیـوقن‪،‬یبمایـحید ایـ‌طزینسواتق ِعییـعمتورام‬ ‫توسـطخـودحکومـتح ‌لشـدنینیسـتند‪.‬حفاظت‬ ‫محی ‌طزیسـتیهمچوناسـتانداردهایضدتبعیض‪،‬‬
‫نیـزدرخـودداشـتهباشـد کـها گربنیـانآنبرنهادهای‬ ‫بونهاهقایدتاـ ًامبـمهشـحترکمکرانـحکیوممحی‌تها‌طزویعسـمتویم‬ ‫ازمحی ‌طزیسـت‬ ‫نیازبهمشارکتاجتماعی‪،‬حفاظتازاقشارآسی ‌بپذیر‬
‫غیردولتـی باشـد‪ ،‬بتوانـد امـکان غن ‌یسـازی و تقویـت‬ ‫مـردمنیـاز دارد‪2‬‬
‫نظاماجراییورعایتقانونمحی ‌طزیستیرادرسطح‬ ‫خوب متکی است‪ .‬این امر باید به خوبی تفهیم شود‬ ‫و مـواردی از ایـن دسـت خواهـد شـد‪.1‬‬
‫کشـورفراهـمآورد کـهدرآنمشـارکتعمومـیبـهایجاد‬ ‫کـهحکمرانـیمحی ‌طزیسـتیخـوبن ‌هتنهـابـهرهایـی‬ ‫در اینجـا م ‌یخواهیـم بـه ارزیابـی نقشـی بپردازیـم کـه‬
‫جوامـع از فسـاد مربـوط اسـت‪ ،‬بلکـه بـا دادن حقـوق‬ ‫انتظـار مـ ‌یرود مشـارکت عمومـی در تحقـق حقـوق‬
‫قوانیـنومقرراتمحی ‌طزیسـتی کمـکم ‌یکند‪.7‬‬ ‫مردمبهآ ‌نها‪،‬فراهمآوردنابزارهاوظرفیتمشارکت‬ ‫محی ‌طزیسـتی شـهروندان ب ‌هوسـیلۀ حکمران ‌یهـای‬
‫کارشناسانبراینباورند کهمشارکتعمومیوعدالت‬ ‫درتصمیماتـی کـهبـرزندگ ‌یشـاناثـرم ‌یگـذاردوقبـول‬ ‫محلیداشتهباشد‪.‬ب ‌هطورکلی‪،‬بستهبهحوزۀحقوق‬
‫محی ‌طزیسـتی‪،‬مسـائلمهمـیدرتفکـررهای ‌یبخـش‬ ‫مسـئولیتتوسـطدول ‌تهـادراقداماتشـاننیـزپیونـد‬ ‫محی ‌طزیستیومعنایتحققچنینحقوقی‪،‬م ‌یتوان‬
‫و تقویـت حقـوق محی ‌طزیسـتی در سراسـر جهـان‬ ‫دارد‪. 3‬‬ ‫نتیجـه گرفـت کـهتوانمندسـازیوتسـهیلمشـارکت‬
‫هستند‪.‬اینموضوعربطیبهنقشمشارکتعمومی‬ ‫بـرایـناسـاس‪،‬بـرایمشـارکتعمومـیبایدبهسـمت‬ ‫عمومیدرتصمی ‌مگیر ‌یهایمحی ‌طزیستی‪،‬درتحقق‬
‫درسـرمای ‌هگذاریدرپروژ ‌ههـایتوسـع ‌های‪،‬نظا ‌مهـای‬ ‫مشاورهدر برنام ‌هریزیباز‪،‬نظارتشهروندانو کمک‬ ‫حقوقمحی ‌طزیستیب ‌هوسیلۀدول ‌تها‪،‬نقشبسیار‬
‫اجرایقوانینمحی ‌طزیستیجایگزینواستانداردهای‬ ‫باشزنهگرورندیاقانندوربنازرصرسف ًا‌یگهاامنیمخحسـیت‌طزیدرتستدوییگانمبسریدااریسـتم‪.4‬ی‬ ‫مممچهنححیمییــن‌‌یططززییداحرسسقــدتت‪.‬و ِقـشییـاوعییـخمبژوۀسمـیًـا‌صتبهگاهکیکحیشددـاققرویـردشـ‪.،‬بهـقبرباهاوربناییـداا‌ینتحننـحاودبقرـلن ِ‌‪،‬هکگقارهحگحیقدـقـارروو ِققیی‬
‫تشقـرریکب ًات‌توهافاقیبجیها‌ننالمیبلرلسیرنپتداانردس‪.‬یلمشارکتعمومیدر‬ ‫جامـع بـرای مشـارکت عمومـی سـازنده بـرای پیشـبرد‬ ‫ازمحیطـی گفتـهم ‌یشـود که کیفیتیمشـخصدارد؛‬
‫ارتقـایمسـئولی ‌تپذیریبرایمدیریـت کارآمدمنابع‬ ‫تحققحقوقمحی ‌طزیسـتیاسـت‪.‬بدونیکبرنامۀ‬ ‫ایـن موضـوع بـر مـواردی همچـون اسـتانداردهای‬
‫وجتووامـسـععمۀ اربدزامـرهـیا(کـیهمننهاایسـتـ ًابهبـمـراانیچحیـفازظـیاتسـاز مت کـحیهـمـاط‬ ‫قاب ‌لاجـرای عمومـی‪ ،‬دول ‌تهایـی کـه م ‌یخواهنـد‬ ‫محی ‌طزیسـتی‪ ،‬شناسـایی مسـائل محی ‌طزیسـتی‪،‬‬
‫در حقـوقمحی ‌طزیسـتیبـرایزندگـیامـروزدر اختیـار‬ ‫مشارکتعمومیرادرپیش گیرند‪،‬نم ‌یتواننداین کار‬ ‫ارزیابـیآثـارمحی ‌طزیسـتیوصـدالبتـه‪،‬تصمی ‌مگیـری‬
‫محی ‌طزیسـتی بـا مسـئولیت مانـدگار یـا حکمرانـی‬
‫داریـم)وجـودداردوامکا ‌نپذیـراسـت‪.‬‬
‫محی ‌طزیسـتی دلالـت دارد‪.‬‬

‫‪Compliance and Sustainable Development Vol 1 (Cameron‬‬ ‫‪Participation Affecting Global Mining, Energy, and Resource‬‬ ‫‪11. Picolotti Human Rights. Picolotti R“Using Human Rights‬‬
‫‪May Ltd London 2005), p 29.‬‬ ‫)‪Development”in Zillman DM, Lucas A and Pring G (eds‬‬ ‫‪as an Enforcement Tool to Ensure the Right to Safe Drinking‬‬
‫‪44. Wilkinson supra n 16 at 121 and Lucas 1976 Natural‬‬ ‫‪Human Rights in Natural Resource Development (Oxford‬‬ ‫‪Water: An Argentine Case Study”in Zaelke D et al (eds) Making‬‬
‫‪Resources Journal 81 and Casey et al supra n 54 at 568-566.‬‬ ‫‪University Press Oxford 2002), p 75.‬‬ ‫‪Law Work Environmental Compliance and Sustainable‬‬
‫‪55. Wilkinson supra n 16 at, p133.‬‬ ‫‪33. Zaelke What Reason Demands. Zaelke D et al“What‬‬ ‫‪Development Vol 1 (Cameron May Ltd London 2005), p 603.‬‬
‫‪66. Id.‬‬ ‫‪Reason Demands: Making Law Work for Sustainable‬‬ ‫‪22. Pring and Noé Emerging International Law. Pring G‬‬
‫‪77. Casey et al Evolving Role‬‬ ‫‪Development”in Making Law Work Environmental‬‬ ‫‪and Noé SY“The Emerging International Law of Public‬‬

‫‪Casey S et al“The Evolving Role of Citizens in Environmental Enforcement”in Zaelke D et al (eds) Making Law Work Environmental Compliance and Sustainable Development Vol 1 (Cameron May Ltd‬‬
‫‪London 2005), p 560.‬‬

‫‪ 114‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫بحران آب در‬
‫مهد تمدن کاریزی‬

‫ݓݭٮـــــیݡراههحاکݡݡـمبرمدیریـتمنابـعآببهفـرهنـگکݡاریـــز بازگـردد‬

‫دریاچـۀ ارومیـه قـرار دارد و هیـچ نشـانی از مـرگ در آن‬ ‫دکترسعید‬ ‫آب اسـاس زندگـی و بسترسـاز‬
‫دیدهنم ‌یشود‪،‬چگونهم ‌یتوانهمۀتقصیرهارامتوجه‬ ‫یوسف پور‬ ‫تمد ‌نهاسـت‪ .‬خداونـد در قـرآن کریـم‬
‫آ ‌بوهوا کرد‪.‬دریاچ ‌ههایارومیهوواندر یکاقلیمآب‬ ‫بیـانم ‌یکنـد کـهزنـدهبـودنهـرچیـزی‬
‫و هوایـی قـرار دارنـد و ا گـر خش ‌کسـالی و کمبـود بـارش‬ ‫مدرس دانشگاه‬ ‫از آب اسـت و تـداوم حیـات را در گـرو‬
‫مطـرح باشـد‪ ،‬هـر دو دریاچـه از آن متأثـر م ‌یشـوند؛ نـه‬ ‫وجودآبدانسـتهاسـت‪.‬آبسـرمای ‌های‬
‫ای ‌نکـهیکـیبـهحـالاحتضـار درآیـدودیگـریدر شـرایط‬ ‫توسعۀناپایدار؛چیرهبرمحی ‌طزیست‬ ‫جایگزی ‌نناپذیرومتعلقبههمۀساکنان‬
‫یـک سـرزمین اسـت‪ .‬دسترسـی بـه آب‬
‫طبیعی سـیر کند‪.‬‬ ‫در سـا ‌لهای اخیـر‪ ،‬دریاچـۀ ارومیـه در صـدر اخبـار‬ ‫ب ‌هخصـوص بـرای شـرب و بهداشـت از‬
‫نتایـج پژوه ‌شهـای دانشـمندانی کـه بـر روی تغییـرات‬ ‫محی ‌طزیست کشورقرارداشتهاست‪.‬تبعاتخشکیدن‬
‫سطحآبدریاچۀارومیه کار کرد ‌هاندنشانم ‌یدهد که‬ ‫بزر ‌گتریـندریاچـۀداخلیایـرانودومیـندریاچۀبزرگ‬ ‫حقـوق اولیـۀ همـۀ انسا ‌نهاسـت‪.‬‬
‫سـطحآبایـندریاچـهدر دورۀبیـنیخبنـدانپیشـین‬ ‫آ ‌بشوردنیاآ ‌نچنانابعادبزرگیداشتهاست کهبیمآن‬ ‫در ایـران‪ ،‬مدیریـت منابـع آب همیشـه‬
‫(‪ ۱۳۰,۰۰۰‬تا‪ ۱۱۵,۰۰۰‬سالپیش)ونیزدورۀبینیخبندان‬ ‫م ‌یرفـتزندگـیبیـشاز‪12‬میلیـوننفـرراتح ‌تتأثیـرقرار‬ ‫یکـی از پرحاشـی ‌هترین حوز ‌ههـا در‬
‫امروزیموسومبه«هولوسن»‪ ،‬کهدر حدود‪ ۱۱,۰۰۰‬سال‬ ‫دهد؛تاآنجا کهنخستینمصوبۀدولتیازدهمدراولین‬ ‫مدیریـتمنابـعاسـتراتژیک کشـوربـوده‬
‫پیـشآغـاز شـدهاسـتوتابهامـروزادامهدارد‪،‬نوسـانات‬ ‫جلسـۀ رسـمی هیئت وزیـران مربـوط به احیـای دریاچۀ‬ ‫اسـت‪ .‬ن ‌هتنهـا فعـالان محی ‌طزیسـت‪،‬‬
‫ارومیـه بـود و بـا تشـکیل سـتاد ملـی بـه ریاسـت معـاون‬ ‫بلکهبسیاریازمتخصصانوفعالاندر‬
‫اندکی داشـته است‪.‬‬ ‫اولرئی ‌سجمهـوریتالشبـرایبازگردانـدنحیـاتبـه‬ ‫حوزۀآب کشـوربهاشـتباهاتفاحشدر‬
‫از سـوی دیگـر‪ ،‬وقتـی بـه پروژ ‌ههـای انسا ‌نسـاختی‬ ‫ایندریاچهآغاز شد‪.‬هرچندیکیاز عللاصلیخشکی‬ ‫مدیریـت منابـع آب معتـرف هسـتند‪.‬‬
‫ماننـدسـدهادر حوضـۀآبریزدریاچـۀارومیهنگاه کنیم‪،‬‬ ‫دریاچـۀ ارومیـه خش ‌کسـال ‌یهای چنـد سـال اخیـر‬ ‫در نوشـتار زیـر نویسـنده باتوج ‌هبـه‬
‫م ‌یبینیمدراینحوضۀآبریز‪103‬سددرحالشناسایی‬ ‫دانستهم ‌یشود‪،‬بررس ‌یهانشانم ‌یدهدخش ‌کسالی‬ ‫محوریـتآبومحی ‌طزیسـتدربرنامـۀ‬
‫ومطالعهیادر دسـتاجراوبهر ‌هبرداریاسـت کهاز این‬ ‫فقـط‪5‬درصـددر ایـنمسـئلهمؤثـربودهاسـت‪.‬وقتیدر‬ ‫ششمتوسعه‪،‬بااستفادهازمنابعمختلف‬
‫تعـدادحـدود‪ 52‬سـدآنسـاختهشـدهوافزایـشسـطح‬ ‫کشـور ترکیـه‪،‬دریاچـۀواندر فاصلـۀتنهـا‪ 150‬کیلومتری‬ ‫ونیـزنـگاهجهـ ‌تداربـهمحی ‌طزیسـتو‬
‫زیـر کشـت اراضـی در ایـن حوضـه در نظـر گرفتـه نشـده‬ ‫توسـعۀپایـدار‪،‬بـرضـرورتتغییـرنـگاهو‬
‫رویکـردمتولیـانآب‪،‬ب ‌هویـژهدربخـش‬
‫است‪.‬‬
‫ک ‌مآب ‌یهایاخیردریاچۀارومیهنشان ‌هایاز اینواقعیت‬ ‫حاکمیتـیتأ کیـدم ‌یکنـد‪.‬‬
‫تلخاسـت کهانسـاندر محروم کردنایندریاچهاز آب‬
‫موردنیـازشبـرایبقـا‪ ،‬گـویسـبقترااز طبیعـتربـوده‬

‫است‪.‬‬
‫مسـئلۀ دریاچـۀ ارومیـه ب ‌هدلیـل وسـعت آن و ابعـاد‬

‫‪115‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫دیگـریبـرپیکـرنیم ‌هجـانآ ‌بهـایزیرزمینـیزد‪.‬‬ ‫جغرافیاییمتأثراز آن‪،‬بیشـتراز سـایرآبگیرهاوتالا ‌بها‬
‫فاجعۀساختوآبگیریسد گتوند‪،‬ا گرنگوییم‬ ‫در رسـان ‌هها بازتـاب داشـت‪ .‬گاوخونـی‪ ،‬پریشـان‪،‬‬
‫بقزرطع ً‌گاتیریکـینازااشـشتتببااههامحتایـساطسزییسـمتحیی قـطرن‪،‬‬ ‫هامـون‪ ،‬بختـگان‪ ،‬جازموریـان و بسـیاری تالا ‌بهـای‬
‫زیسـتی کشـور اسـت‪.‬در آنزمـانبـه‬ ‫دیگـربـراثـردخال ‌تهـایانسـانیخشـکیدندیـادر حـال‬
‫دلیلولعـی کهبرایمهار آ ‌بهای‬
‫سـطحی و سدسـازی وجـود‬ ‫خشـکیدن‌اند‪.‬‬
‫داشـت‪ ،‬تذکـر متخصصـان‬ ‫واقعیتایناست کهچالشخشکیدگیدریاچۀارومیه‬
‫دلسـوز محی ‌طزیسـت را بـه‬ ‫وسـایرتالا ‌بهای کشـور همانند کوهیخیشـناوردر آب‬
‫هیچ انگاشتند و «سندرم‬ ‫است کهمافقطنوکآنرام ‌یبینیم کهاز آببیرونزده‬
‫بتنیسـم» بر خردگرایی و‬ ‫است‪.‬چال ‌شهایمهممنابعآبدرزیرزمینوپنهاناز‬
‫عقلانیتمحی ‌طزیستی‬ ‫دیدا کثریتمردماسـتوبا گذر زمانتشـدیدم ‌یشـود‪.‬‬
‫چیره شـد‪.‬‬ ‫بیـش از ‪ 300‬دشـت کشـور در زیـر سـطح زمیـن‪ ،‬ماننـد‬
‫سدسازیدر کشوری‬ ‫دریاچـۀ ارومیـه‪ ،‬منابـع آب خـود را از دسـت م ‌یدهنـد‪،‬‬
‫با میـزان بارش ناچیز‬
‫و نسـبت تبخیـر بـالا‬ ‫بـدونآنکـهدر کوتا ‌همدتبهچشـمبیاید‪.‬‬
‫در جهـان‪ ،‬جـز هـدر‬ ‫از مجمـوع ‪ ۶۰۹‬دشـت کشـور‪ ۳۰۹ ،‬دشـت ممنوعـه‪،‬‬
‫دادن پـول‪ ،‬منابـع و‬ ‫بحرانی یا فوق بحرانی هستند‪ .‬منابع رسمی وزارت نیرو‬
‫ایجاد تغییـرات‬ ‫از متوسـطسـالانهحدود‪ 5‬میلیاردمترمکعب کسـریو‬
‫‪ 110‬میلیـاردمترمکعـب کسـریتجمعـیدر آبخوا ‌نهـای‬
‫آب شیرین‬
‫‪% 2.5‬‬ ‫کشـور خبـر م ‌یدهند‪.‬‬
‫دسترس‬ ‫کسـری در آبخوا ‌نهـا بـه علـت برداشـ ‌تهای مـازاد بـر‬
‫آب‪1‬ش‪0‬ی‪.‬ری‪0‬ن‪%‬در‬ ‫ظرفیتوغیرمجاز صورتم ‌یگیرد کهنتیجۀآنفاجعۀ‬
‫آب‪.5‬ش‪7‬و‪9‬ر‬
‫‪%‬‬ ‫جبرا ‌ننشـدنی و‌برگشـ ‌تناپذیر مـرگ آبخـوان اسـت‪.‬‬
‫افتآبدراعماقزمین‪،‬جایی کهمصرفآبزیرزمینی‬
‫صنعتی‪،‬‬ ‫جبرا ‌نناپذیـر در طبیعـت و تنـوع زیسـتی دسـتاوردی‬ ‫بیـش از تـوان زمیـن بـوده اسـت‪ ،‬باعـث م ‌یشـود خـا ک‬
‫کشـاورزی و‬ ‫نداردوا گرمیزانتخریبطبیعتواسـتهلا کمنابعدر‬ ‫مترا کـم شـود؛ زمیـن آبـش را از دسـت بدهـد و پدیـدۀ‬
‫فاضالب شـهری و روسـتایی منابـع آبـی را آلـوده‬ ‫مسـقبابـزبلسـدنرآمجـیدمووسـدروادقنتاصشــایدازسـبسزدمسـحاازسـیبراهبکانحیـسما‪،‬بقرطسـعـ ًیا‬
‫پروژ ‌ههـایسدسـازیجـززیانچیزینخواهندداشـت‪.‬‬ ‫فرونشسـت رخ دهـد‪.‬‬
‫کـرده اسـت‪.‬‬ ‫وابستگیصرفیاحدا کثریبخ ‌شهایزیادیاز کشور‬
‫سـازمان ملـل متحـد در گـزارش توسـعۀ جهانی آب‬ ‫ایران؛ جبر جغرافیا و چالش منابع‬ ‫مثـل اسـتا ‌نهای خراسـان رضـوی‪ ،‬خراسـان شـمالی‪،‬‬
‫بـا عنـوان (آب بـرای مـردم‪ ،‬آب بـرای زندگی) ضمن‬ ‫محدود آب‬ ‫خراسـان جنوبـی‪ ،‬کرمـان‪ ،‬یـزد‪ ،‬اصفهـان‪ ،‬فـارس و‬
‫معرفـی و رده‌بنـدی کشـورهای جهـان براسـاس‬ ‫اسـتا ‌نهایحاشـیۀسـواحلجنوبـی‪،‬زنجـان‪،‬مرکـزی‪،‬‬
‫میـزان منابـع آب و کیفیـت آب توزی ‌عشـده‪ ،‬آب‬ ‫ا گـر کل منابـع آبـی جهـان را ‪ 100‬درصـد در نظـر‬ ‫لرسـتان‪ ،‬قزویـن‪ ،‬کردسـتان و حتـی اسـتا ‌نهایی نظیـر‬
‫را عامـل بحـران جـدی جهـان در سـا ‌لهای آینـده‬ ‫بگیریـم‪ ،‬کمتـر از ‪ 3‬درصـد آن را آب شـیرین‬ ‫چهارمحالوبختیاریو گلستانبهآ ‌بهایزیرزمینی‪،‬‬
‫تشـکیل م ‌یدهـد‪ .‬البتـه بخـش اعظـم ذخایـر آب‬ ‫باعـث بـروز فرونشسـت زمیـن در ایـن اسـتا ‌نها شـده‬
‫دانسـته اسـت‪.‬‬ ‫شـیرین ب ‌هصـورت یـخ در قط ‌بهـای کـره زمیـن و‬ ‫اسـت‪.‬تهـراننیـزرکـورددار فرونشسـتدر جهـانمعرفی‬
‫براسـاس پیش‌بینـی سـازمان ملـل متحـد طـی ‪20‬‬ ‫یخچال‌هـای طبیعـی (‪ 98/1‬درصـد) و آب‌هـای‬
‫سـال آینـده‪ ،‬ب ‌هطـور متوسـط میـزان دسترسـی‬ ‫شـده اسـت‪.‬‬
‫مـردم بـه آب شـیرین بـه ی ‌کسـوم کاهـش خواهـد‬ ‫زیرزمینـی هسـتند کـه در دسـترس نیسـتند‪.‬‬ ‫تعـدادچا ‌ههـایمجـاز وغیرمجاز کشـور حـدود‪ ۷۵۰‬هزار‬
‫یافـت‪ .‬یکـی از مشـکلات عمـده درخصـوص منابـع‬ ‫بـا تنـوع نیازهـای بشـری و ارتقـای سـطح رفـاه‪،‬‬ ‫حلقهاست کهاینتعداد‪۳۳۰‬هزارحلقهچاه‪،‬غیرمجاز‬
‫محـدود آب شـیرین و پـا ک‪ ،‬افزایـش روزافـزون‬ ‫سـرانۀ مصـرف آب روزبـه‌روز در حال افزایش اسـت‪.‬‬ ‫اسـت‪.‬برداشـتچا ‌ههـااز آ ‌بهـایزیرزمینـیحـدود‪۴۲‬‬
‫تعـداد افـرادی اسـت کـه در مصـرف آب شـریک‬ ‫طـی ی ‌کصـد سـال اخیـر تقاضـای جهانی بـرای آب‬ ‫میلیارد مترمکعب اسـت‪ .‬براساس برنامۀ ششم توسعه‬
‫م ‌یشـوند‪ .‬در ‪ 50‬سـال گذشـته‪ 37 ،‬مورد خشونت‬ ‫بیـش از ‪ 6‬برابـر شـده؛ درحالی‌کـه جمعیـت جهـان‬ ‫‪ ۱۱‬میلیاردمترمکعباز برداشتآ ‌بهایزیرزمینیباید‬
‫بین کشـورها بر سـر آب گزارش شـده است که همۀ‬ ‫‪ 3‬برابـر شـده اسـت‪ .‬آلایند ‌ههـا اعـم از پسـاب‌های‬ ‫کاهـش یابـد تـا پـس از ‪ ۲۰‬سـال منابـع آب زیرزمینـی بـه‬
‫آن‌هـا به‌جـز ‪ 7‬مورد به خاورمیانه مربوط م ‌یشـود‪.‬‬
‫حالت اولیـه بازگردد‪.‬‬
‫یکیاز دغدغ ‌ههایمتخصصانوفعالانمحیطتبیین‬
‫فهـم ا کولوژیـک یـا بینـش بو ‌مشناسـی اسـت کـه ورای‬
‫دانـشبو ‌مشناسـیقرار م ‌یگیـرد‪.‬هرفردباهرتخصصو‬
‫بهارشـمیدز‪،‬اندترحتصصیملیامـتاوتسواخـدو‪،‬ادگ‪،‬رمدارخاصیوبیصنـ ًا تشاصکمولیوژمـیاکت‬
‫مرتبـط بـا طبیعـت‪ ،‬ابتدا دربـاره تأثیر مخرب تصمیمش‬
‫م ‌یاندیشـدودر صورتلزومبامتخصصانامرمشـورت‬
‫ممخ‌یکنصـود‪.‬ص ًاآمتأب‪،‬سـگفااهنتهصدمریمماتدییریـدر گتسمتنرابۀـمعل ایاتسـتخرااتذژیشدکه‪،‬‬
‫کـهدر کوتا ‌همـدتوبلندمـدتدر تضـاد کامـلبـامنافـع‬
‫ملیبودهاست؛نمونهآن‪،‬تصویبقانونتعیینتکلیف‬
‫چا ‌ههـایآبفاقـدپروانـۀبهر ‌هبرداریدر سـال‪ 89‬اسـت‬
‫کـه در عمـل صـدور مجـوز بـرای افـراد خاطـی و دسـتبرد‬
‫غیرقانونیبهمنابعآبزیرزمینی(ب ‌هعنوانحقعمومی‬
‫و انفـال) را وجهـ ‌های قانونـی بخشـید و ضربـۀ مهلـک‬

‫‪ 116‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫روند کاهش سرانه منابع آب تجدید شونده در ایران طی سال های ‪ 1335‬تا ‪8000 1405‬‬ ‫نسبتآبآشامیدنیاز کلآ ‌بهایجهاندر مقیاس کوچکتر‬
‫‪7000 6860‬‬
‫اقیانو ‌سها‬
‫‪6000‬‬‫سرانه آب تجدیدشونده ‪ -‬مترمکعب در سال‬ ‫‪97‬‬ ‫یخچا ‌لهایقطبو‬
‫درصــــــــــد از کل (حـــدوداً )‬ ‫یخچا ‌لهایطبیعی‬
‫‪5040‬‬ ‫منابــــــــــــــــــــــــــــــــــع آب‬‫‪2/1‬‬‫آ ‌بهایزیرزمینی‬
‫دریاچ ‌ههایشور‬
‫‪5000‬‬ ‫‪0/6‬‬ ‫دریاچ ‌ههایآبشیرین‬
‫‪0/1‬‬ ‫رطوبتخا ک‬
‫‪3856‬‬ ‫‪0/1‬‬ ‫اتمسفر‬
‫‪0/005‬‬ ‫رودخان ‌هها غیر قابل اندازه‌گیری‬
‫‪4000‬‬ ‫‪0/001‬‬
‫‪0/0001‬‬
‫‪3000 2629‬‬
‫‪2000 2160 1850 1700 1350‬‬

‫‪1000‬‬

‫‪0‬‬

‫‪1335 1345‬‬ ‫‪1355 1365 1375‬‬ ‫‪1385‬‬ ‫‪1395‬‬ ‫‪1405‬‬

‫سرانه آب تجدید شونده‬ ‫مرز بحران آبی‬ ‫مرز تنش آبی‬

‫حـدود ‪ 2700‬میلی‌متـر و بیـش از ‪ 3‬برابـر متوسـط‬ ‫نقـاط مختلـف ایـران بیـن ‪ 2000‬میل ‌یمتـر در حوالی‬ ‫بنا به تعریف سـازمان ملل متحد‪ ،‬شـاخص کم‌آبی‬
‫جهانـی اسـت‪.‬‬ ‫تالـش تـا کمتر از ‪ 51‬میل ‌یمتر در دشـت کویر اسـت‪.‬‬ ‫کشـورها بـر معیـار حجـم سـالانۀ آب تجدیدشـونده‬
‫حجـم متوسـط بـارش سـالانۀ کشـور؛ ‪ 413‬میلیـارد‬ ‫و نسـبت آن بـا میـزان تقاضـا و مصـرف آب تعییـن‬
‫ایـران سـرزمینی کوهسـتانی اسـت کـه دو‬ ‫مترمکعـب (‪ 69‬درصـد در مناطـق کوهسـتانی و‬
‫رشـت ‌هکوه البـرز و زا گـرس هماننـد دیـواره‌ای مانـع‬ ‫‪ 31‬درصـد در نواحـی دشـت‪ ،‬جلگـه و کویـر) اسـت‬ ‫می‌شـود‪.‬‬
‫رسـیدن ابرهـای بـارا ‌نزا از شـمال و غـرب کشـور‬ ‫کـه حـدود ‪ 72‬درصـد ایـن بارندگـی سـالانه بـه‬ ‫بـر ایـن اسـاس‪ ،‬هـرگاه مجمـوع مصـرف آب‬
‫بـه بخش‌هـای مرکـزی م ‌یشـوند و بـه همیـن‬ ‫میـزان ‪ 296‬میلیـارد مترمکعـب ب ‌هصـورت تبخیـر‬ ‫یـک کشـور از ‪ 40‬درصـد از کل منابـع آب سـالانۀ‬
‫دلیـل نیـز بخـش اعظـم کشـور را مناطـق خشـک و‬ ‫از دسـترس خـارج م ‌یشـود‪ .‬میانگیـن میـزان آب‬ ‫تجدیدشـونده بیشـتر باشـد‪ ،‬آن کشـور کم‌آب تلقی‬
‫نیمه‌خشـک تشـکیل می‌دهـد‪ .‬کمبـود منابـع آبـی‬ ‫ورودی بـه کشـور ازطریـق رودخانه‌هـای مـرزی‬ ‫می‌شـود‪ .‬کشـور ایـران بـا بحـران شـدید مصـرف آب‬
‫همـواره عاملـی محدودکننـده بـرای فعالی ‌تهـای‬ ‫سـالانه حـدود ‪ 8‬میلیـارد مترمکعـب اسـت و میزان‬ ‫روبه‌روست‪ .‬در حال حاضر‪ ،‬سرانۀ آب در دسترس‬
‫جریـان سـطحی ناشـی از تخلیـۀ چشـم ‌هها سـالانه‬
‫کشـور بـوده اسـت‪.‬‬ ‫حدود ‪ 10/7‬میلیارد مترمکعب برآورد شـده اسـت‪.‬‬ ‫هـر فـرد ایرانـی حـدود ‪ 1780‬مترمکعـب اسـت‪.‬‬
‫نظـری بـه گذشـته و تاریـخ کهـن کشـور نشـان‬ ‫درمجموع‪ ،‬کل جریان‌های سطحی رودخانه‌های‬ ‫وسـعت ایـران ‪ 1/1‬درصـد مسـاحت خشـکی‌ها و‬
‫می‌دهـد کـه بـرای تعدیـل مشـکلات ناشـی از‬ ‫کشـور حـدود ‪ 99/7‬میلیـارد مترمکعـب در سـال و‬ ‫‪ 3/35‬درصـد مسـاحت قـارۀ آسـیا اسـت‪ .‬حجـم‬
‫محدودیـت منابـع آب‪ ،‬ابتـکارات و ابداعـات‬ ‫جمـع تغذیـۀ سـفره‌های آب زیرزمینـی حـدود ‪51‬‬ ‫ریزش‌هـای کشـور‪ ،‬تنهـا ‪ 0/37‬درصـد از کل‬
‫گونا گونـی درزمینـۀ بهره‌بـرداری از منابـع آب‬ ‫ریزش‌هـای جـوی خشـک ‌یهای کـره زمیـن و ‪1/29‬‬
‫سـطحی و زیرزمینـی در ابعـاد سـاز ‌های و مدیریتـی‬ ‫میلیـارد مترمکعـب در سـال اسـت‪.‬‬
‫از کل جریـان حاصـل از بـاران مؤثـر حـدود ‪36‬‬ ‫درصـد حجـم بار ‌شهـای قـارۀ آسـیا اسـت‪.‬‬
‫موردتوجـه بـوده اسـت‪.‬‬ ‫میلیـارد مترمکعـب در دشـ ‌تها نفـوذ کـرده و ‪81‬‬ ‫آمارهـا نشـان م ‌یدهـد جمعیـت ایـران از سـال‬
‫میلیـارد مترمکعـب به‌صـورت جریـان سـطحی در‬ ‫‪ 1335‬و در طـی ‪ 50‬سـال از حـدود ‪ 19‬میلیـون نفـر‬
‫قنات؛ جلوۀ بارز سازگاری بشر با‬ ‫بـه بیـش از ‪ 70‬میلیـون نفـر رسـیده اسـت‪ .‬بنابرایـن‬
‫طبیعت و محی ‌طزیست‬ ‫رودخان ‌ههـا جریـان می‌یابـد‪.‬‬ ‫سـرانۀ آب در دسـترس از ‪ 6.860‬در سـال ‪1335‬‬
‫توزیـع زمانـی و مکانـی نـزولات جـوی کشـور‬ ‫بـه ‪ 1.780‬مترمکعـب در سـال ‪ 1388‬کاهـش یافتـه‬
‫پیشـینیان مـا واقعی ‌تهـای اقلیمـی و سـرزمینی‬ ‫نامناسـب اسـت؛ ‪ 56‬درصـد از مجمـوع بـارش‬
‫ایـران را به‌خوبـی درک کردنـد و چـار ‌های جـز‬ ‫سـالانه در ‪ 30‬درصـد از پهنـۀ کشـور (سـطح کشـور)‬ ‫اسـت‪.‬‬
‫آنکـه خـود را بـا آن وفـق دهنـد‪ ،‬نیافتنـد‪ .‬آن‌هـا بـا‬ ‫اتفاق می‌افتد و ‪ 75‬درصد بارش سالانه مربوط به‬ ‫پیش‌بینی‌هـا نشـان م ‌یدهـد کـه جمعیـت ایـران‬
‫تبـسامـرردچشنشـکاـممصه‌یـهواتلبیاخیزـییـراررززنمیـیاعنـدمفیداتوـلًاازبـتطراریـیپـراایـقنۀبنآکانـاب‌یرهمآانیمـحدنیـصبدـرًا‪.‬ا‬ ‫در سـال ‪ 1400‬بـه بیـش از ‪ 97‬میلیـون نفـر خواهـد‬
‫ایرانـی قنـات بنیا ‌نگـذاری شـده بـود‪ .‬از همیـن رو‬ ‫فصـول غیرکشـاورزی اسـت‪.‬‬ ‫رسـید و مقـدار آب موردنیـاز ‪ 130‬میلیارد مترمکعب‬
‫اسـت که به این تمدن‪« ،‬تمدن کاریزی» نیز گفته‬ ‫متوسـط بـارش سـالانۀ ایـران حـدود ‪ 250‬میلی‌متـر‬ ‫خواهـد بـود کـه تأمیـن ایـن میـزان آب از منابـع‬
‫اسـت‪ ،‬یعنـی کمتـر از یک‌سـوم بـارش متوسـط‬ ‫تجدیدپذیـر آبـی کشـور امکان‌پذیـر نخواهـد بـود‪.‬‬
‫جهان‪ .‬میزان متوسـط سـالانۀ تبخیر و تعرق ایران‬ ‫ایـران دارای ‪ 6‬حوضـۀ آبریـز اصلی و ‪ 31‬حوضۀ آبریز‬
‫فرعـی اسـت و متوسـط دامنـۀ تغییـرات بارندگـی در‬

‫‪117‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫‪2540‬‬ ‫مقایسهمیانگینبارشدر نقاطمختلفجهان‬ ‫حجمسرانهآبتجدیدشوندهنقاطمختلفجهانومقایسهآنباایران‬
‫‪2050‬‬
‫‪ 8804‬آمریکا ‪2500‬‬
‫‪ 6998‬یونان‬
‫هلند‬
‫میزان بارندگی‪ -‬میلی متر در سال‬ ‫‪2000‬‬ ‫فرانسه‬ ‫‪5736‬‬

‫‪1520‬‬ ‫‪3439‬‬
‫‪1150‬‬ ‫‪ 3383‬ژاپن‬
‫‪1500‬‬ ‫‪1050‬‬ ‫‪ 3325‬ایتالیا‬
‫‪750‬‬
‫‪1000‬‬ ‫‪723‬‬ ‫اسپانیا‬ ‫‪2736‬‬
‫‪645‬‬
‫‪600‬‬ ‫انگلیس‬ ‫‪2465‬‬
‫‪592‬‬
‫‪508‬‬ ‫استرالیا‬ ‫‪2578‬‬
‫‪467‬‬
‫‪460‬‬
‫‪335‬‬
‫‪326‬‬
‫‪315‬‬
‫‪251‬‬
‫‪215‬‬
‫‪140‬‬
‫‪130‬‬
‫‪ 2450‬آلمان ‪500‬‬
‫‪ 1780‬ایران‬

‫‪0‬‬

‫بحرین‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2000‬‬ ‫‪4000‬‬ ‫‪6000‬‬ ‫‪8000‬‬ ‫‪10000‬‬

‫عراق‬ ‫حجم سرانه آب تجدیدشونده‪ -‬مترمکعب در سال‬

‫ترکمنستان‬

‫ایران‬
‫تاجیکستان‬
‫افغانستان‬
‫قرقیزستان‬
‫استرالیا‬
‫ارمنستان‬
‫فرانسه‬
‫آ لمان‬
‫آمریکا‬
‫متوسط آسیا‬
‫ترکیه‬
‫متوسط جهان‬

‫نیویورک‬

‫آذربایجان‬

‫پا کستان‬

‫فلیپین‬

‫مالایا‬

‫می‌گیرنـد‪.‬‬ ‫قدیـم و دیرینـه اسـت کـه از عهـد فـرس باسـتان و‬ ‫می‌شـود‪.‬‬
‫بـرای رسـیدن بـه ایـن مهـم کـه ب ‌هجـای ذخیـرۀ آب‬ ‫هخامنشـی پیش‌تـر مـی‌رود‪ ».‬فنـاوری قنـات یکـی‬ ‫تاریخ‌دانـان‪ ،‬دورۀ حکمرانـی داریـوش هخامنشـی‬
‫پشـت سـدهای بتنـی و تبخیـر حجـم قاب ‌لتوجـه از‬ ‫از بارزتریـن جلوه‌هـای سـازگاری بشـر بـا طبیعـت و‬ ‫را اوج شـکوفایی آ ‌برسـانی‪ ،‬آبیـاری و حفـر کاریـز‬
‫ایـن ذخایـر‪ ،‬آن را در زیـر زمیـن ذخیـره کنیـم‪ ،‬بایـد‬ ‫محی ‌طزیسـت اسـت‪.‬‬ ‫در سرتاسـر کشـور م ‌یداننـد‪ .‬بنابـر متـون تاریخـی‪،‬‬
‫شـاید در اولیـن وا کنـش گفتـه شـود قنات‌هـا‬ ‫ایـن پادشـاه مالیـات پنـج نسـل کسـی را کـه کاریـز‬
‫بسـترها و ضرور ‌تهـای آن نیـز فراهـم شـود‪.‬‬ ‫شـگفت‌انگیز و عالـی هسـتند؛ امـا همـۀ آب‬ ‫حفـر م ‌یکـرد‪ ،‬آب را بـه سـطح زمین مـی‌آورد و زمین‬
‫برایایجادجریانمداوم‪،‬پویاومستمررودخان ‌هها‪،‬‬ ‫اسـتحصالی از قنا ‌تهای کشـور کمتر از ‪ 12‬میلیارد‬ ‫را آبـاد یـا کاریزهـای خشـک را بازسـازی م ‌یکـرد‪،‬‬
‫ب ‌همنظـور تقویـت منابـع آبخـوان دشـ ‌تهایی کـه در‬ ‫مترمکعـب در سـال اسـت؛ حـال آنکـه آب موردنیـاز‬ ‫می‌بخشـید‪ .‬در همین زمان فناوری قنات به مصر‬
‫آن جریـان دارنـد‪ ،‬بایـد در مناطـق مولـد منابـع آب‪،‬‬ ‫بـرای مصـرف در بخ ‌شهـای مختلـف کشـور بیـش‬ ‫هـم منتقـل شـد‪ .‬قنـات‪ ،‬گونـه‌ای مهندسـی برپایـۀ‬
‫آبخیـزداری اصولـی‪ ،‬ب ‌هویـژه آبخیـزداری بیولوژیـک‬ ‫از ‪ 10‬برابـر ایـن عـدد‪ ،‬یعنـی ‪ 130‬میلیـارد مترمکعـب‬ ‫مشـارکت جمعـی و اسـتفاده از دانـش و فـن بومـی‬
‫انجـام شـود و پوشـش گیاهـی بومـی مراتـع و‬ ‫اسـت و بازگشـت بـه گذشـته و اسـتفاده از قنـات و‬ ‫هـر منطقـه اسـت کـه قطره‌قطـره آب‌هـای پرا کنـده‬
‫جنگ ‌لهـای کشـور تقویـت شـود‪ .‬همچنیـن‪ ،‬منابـع‬ ‫کاریـز کاری عبـث و نسـنجیده و دور از واقعیت‌هـا و‬ ‫در دل خـا ک را از عمـق زمیـن اسـتخراج م ‌یکنـد‪ .‬بـا‬
‫آبزیرزمینی‪،‬منابعاستراتژیکملیدر نظر گرفتهو‬ ‫نیازهـای آبـی امـروز کشـور اسـت‪.‬‬ ‫پیوسـتن آن قطره‌هـا بـه یکدیگـر‪ ،‬رودخانـه‌ای در‬
‫از دسـتبرد به آ ‌بهای ژرف و فسـیلی قبل از هرگونه‬ ‫مـا دریافتـه بودنـد‪ ،‬در‬ ‫هسـمرازمن‌یگوننـ کهـ کم‌ـآهبپیو نشـیسـنبات ًان‬ ‫زیـر زمیـن پدیـد م ‌یآیـد و قنـات آب ایـن رودخانـه‬
‫خشـک ایـران‪ ،‬بهتریـن‬ ‫را در محـل موردنیـاز بـه روی زمیـن مـی‌آورد‪ .‬ایـن‬
‫مطالعـۀ جامـع خـودداری شـود‪.‬‬ ‫شـیوه بـرای حفـظ منابـع آب‪ ،‬نگهـداری آن در زیـر‬ ‫سـازۀ آبی از بخ ‌شهای مختلفی تشـکیل می‌شود‪:‬‬
‫پرداخـت در قبـال خدمـات ا کوسیسـتمی یـک‬ ‫زمیـن اسـت‪ .‬ازجملـه مزایـای نگهـداری آب در زیـر‬ ‫راهـرو؛ خروجـی قنـات؛ میلۀ چاه؛ مـادر چاه؛ مزرعه‬
‫راهبـرد تجرب ‌هشـده در سـایر کشورهاسـت کـه‬ ‫زمیـن می‌تـوان بـه ایـن مـوارد اشـاره کـرد‪ :‬آب در‬
‫ب ‌همنظـور همسـویی ذ ‌ینفعـان و ذ ‌یربطـان و نیـز‬ ‫زیـر زمیـن امـکان آلودگـی کمتـری دارد؛ عـاری از‬ ‫و‪. ...‬‬
‫تأمیـن بخـش عمـدۀ هزین ‌ههـای لازم بـرای حفـظ‬ ‫میکروارگانیسـم‌های بیمـار ‌یزا اسـت؛ میزان تبخیر‬ ‫باسـتانی پاریـزی در «از پاریـز تـا پاریـس» ای ‌نگونـه‬
‫ا کوسیسـت ‌مهای طبیعـی اجـرا م ‌یشـود‪ .‬منابـع آب‬ ‫اامزنسـآاتطفب‌اهقـداهو اجیزوزآدیردب‌زامرهـیادن؛ـآییز‌ببیهراسزـیمیایرزنـینرایزچممییـعنزماـیوسعلـ ًاموتد؛مرًااامـدغالکرـاابنی‬ ‫از قدمـت فنـاوری قنـات در ایـران یـاد م ‌یکنـد‪:‬‬
‫در ایـن ا کوسیسـت ‌مهای طبیعـی تولیـد و حفـظ‬ ‫بتـررکاییبمشصـیارمیافیمیخثتالبـتفینیهـازستنی نددوابرنهدت؛ غصافلیبـ ًاۀبفی‌یزرینکگی‬ ‫«‪ ...‬امـا ایرانـی و شـرقی همـۀ نبـوغ و هـوش خـود‬
‫م ‌یشـود و ضـروری اسـت کـه در کشـور مـا نیـز ایـن‬ ‫و فاقـد مـواد تیر ‌هکننـده هسـتند؛ دمـای آ ‌بهـای‬ ‫را طـی هـزاران سـال صـرف ایـن کـرد کـه چگونـه از‬
‫زیرزمینـی در طـول سـال تغییـرات زیـادی ندارنـد؛ و‬ ‫خـا ک و از دل زمیـن‪ ،‬یـک قطـره آب بیـرون آورد‪.‬‬
‫راهبـرد اجـرا شـود‪.‬‬ ‫کمتـر تحـت تأثیـر خش ‌کسـال ‌یهای کوتا ‌همـدت قرار‬ ‫بـه حسـاب یـک نفـر فرنگـی‪ ،‬کـه چنـدان هـم بیـراه‬
‫در نظـر داشـتن «آب مجـازی» و حرکـت ب ‌هسـوی‬ ‫نیسـت‪ ،‬حدود ‪ 35‬هزار کیلومتر قنات در زیر زمین‬
‫کشـاورزی متناسـب بـا ظرفی ‌تهـای اقلیمـی و‬ ‫حفـر کرده‌ایـم و شـاید بیـش از متـروی پاریـس و‬
‫آبـی‪ ،‬یکـی دیگـر از ضرور ‌تهـای مدیریـت منابـع‬ ‫لنـدن خا ‌کبـرداری کرد ‌هایـم‪ .‬فکـر کنیـد چقـدر کار‬
‫آب کشـور اسـت‪ .‬حجـم آب مصرفـی بـرای کشـت‬ ‫شـده اسـت؛ همـۀ اسـم‌های ایـن قنـوات آن‌قـدر‬
‫خربـزه و هندوانـه در کشـور‪ ،‬در خو ‌شبینان ‌هتریـن‬
‫شـرایط معـادل رقـم سـه میلیـارد و پانصـد میلیـون‬

‫‪ 118‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫میزان آب تجدید شونده در نقاط مختلف جهان‬

‫ب ‌هجـای درما ‌نهـای موقتـی ماننـد سدسـازی‪،‬‬ ‫مترمکعـب اسـت کـه م ‌یتواند با برنام ‌هریـزی اصولی‬
‫حفـر چا ‌ههـای نیم ‌هعمیـق و عمیـق‪ ،‬تهـی کـردن‬ ‫ایـن میـزان قاب ‌لتوجـه آب بـرای کشـت محصـولات‬
‫آبخوا ‌نهـا‪ ،‬انتقـال آب بی ‌نحوضـ ‌های و تالش‬
‫بـرای دسـ ‌تاندازی بـه آ ‌بهـای ژرف‪ ،‬بهتـر اسـت‬ ‫اسـتراتژیک اسـتفاده شـود‪.‬‬
‫بـا اسـتفاده از تـوان متخصصـان دلسـوز داخلـی و‬ ‫اصالح الگوهـای کشـت‪ ،‬اسـتفاده از فنـاوری نویـن‬
‫تجارب موفق دیگر کشورها درزمینۀ مدیریت منابع‬ ‫آبیـاری‪ ،‬تصفیـۀ پسـا ‌بها‪ ،‬اسـتفاده از آ ‌بهـای‬
‫آب‪ ،‬بـه داشـت ‌هها ا کتفـا کنیم و چـار ‌های برای بهبود‬ ‫خا کسـتری‪ ،‬بازچرخانـی و اسـتفادۀ چندبـارۀ آب‬
‫تفراجـیانـردب نمسصــبرت ًافمووفافقـزایـی مانشنـبدهـرسـ‌هتوارد ای بحییـنادییشدـرییام‪.‬چـۀ‬ ‫در صنعـت‪ ،‬جداسـازی آب شـرب از آب بهداشـتی‬
‫اوروپمریـهیـهزن ازشـباخنشدـاد‌ینه اگرسـیتحکـتهمـ ًاهبـمـهکنارتییج‪،‬ـههممس‌یـرویسـید‬ ‫خانوارهـا‪ ،‬قیم ‌تگـذاری واقعـی آب و‪ ...‬قد ‌مهایـی‬
‫و م ‌یتـوان چال ‌شهـای جـدی را بـا اراده‪ ،‬دانـش و‬ ‫بـرای افزایـش بهـر ‌هوری مصـرف آب در کشـور اسـت‬
‫عقلانیـت مهـار کـرد‪.‬‬ ‫کـه بایـد پیـش از آنکـه بـه کانـون بحـران آب برسـیم‪،‬‬
‫منابع‬ ‫روش‬ ‫و‬ ‫متـد‬ ‫یـک‬ ‫صرفـ ًا‬ ‫از نـگاه نگارنـده کاریـز‪،‬‬ ‫عملیاتـی شـوند‪ .‬همچنیـن‪ ،‬نبایـد بـر تولیـد همـۀ‬
‫‪1.1‬نگاهی به وضعیت منابع‬ ‫مهندسـی اسـتحصال آب از زیـر زمیـن نیسـت‪.‬‬ ‫محصولات کشاورزیدر داخل کشور پافشاری کرد‪.‬‬
‫آب در ایران و جهان‪ :‬سازمان‬ ‫کاریـز‪ ،‬فرهنگـی غنـی بـرای بهر ‌هگیـری بهینـه از‬ ‫کشـاورزی فراسـرزمینی راهی پیش روی کشورهایی‬
‫مدیریت و برنامه‌ریزی کشور‬ ‫منابـع محـدود اسـت؛ بـه شـرط آنکه بـه خودباوری‬ ‫است که محدودیت منابع زمین و آب دارند‪ .‬کشور‬
‫بر سـیم ‪.‬‬ ‫ما نیز در حال حاضر وارد این عرصه شـده اسـت که‬
‫(دفتر معاونت برنام ‌هریزی‬
‫و نظارت راهبردی ریاست‬ ‫بایـد بی ‌شازپیـش بـه ایـن امـر توجـه کنـد‪.‬‬
‫پذیـرش واقعیـت محدودیـت منابـع‪ ،‬مـا را وادار‬
‫جمهوری)‬ ‫م ‌یکنـد کـه خـود را بـا شـرایط موجـود وفـق دهیـم‪.‬‬
‫‪2.2‬بحران آب در خاورمیانه‬
‫پتانسیل سهم سرانه آب تجدید شونده کشور از ‪ 1310‬تا ‪1401‬‬
‫(چالش‌ها و راهکارها)‪،‬‬
‫عبدالصمدنجفی‬ ‫‪12000‬‬ ‫‪100‬‬
‫سرانه تدیدشونده ‪ -‬مترمکعب‬ ‫‪90‬‬
‫‪3.3‬تحلیلی پژوهشی بر قانون‬ ‫جمعیت ‪ -‬میلیون نفر‬‫‪10000‬‬‫‪80‬‬
‫«تعیین تکلیف چا ‌ههای آب‬
‫فاقد پروانه بهر ‌هبرداری»‪،‬‬ ‫‪8000‬‬ ‫‪70‬‬
‫داریوش حیاتی و همکاران‪،‬‬ ‫‪60‬‬
‫فصلنامه علمی پژوهشی‬ ‫‪6000‬‬ ‫‪50‬‬
‫مهندسی آبیاری و آب‪ .‬سال‬
‫پنجم‪ .‬شماره هجدهم‪.‬‬ ‫‪4000‬‬ ‫‪40‬‬
‫زمستان ‪1393‬‬ ‫‪30‬‬
‫‪2000‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪4.4‬تحلیل پدیده فرونشست‬
‫زمین و ارزیابی عوامل ادافیک‬ ‫‪0‬‬ ‫‪10‬‬
‫مؤثر بر مورفولوژی شکا ‌فهای‬ ‫‪1310‬‬ ‫‪0‬‬
‫حاصل از آن (مطالعه موردی‬
‫‪1330‬‬ ‫‪1350‬‬ ‫‪1370‬‬ ‫‪1390‬‬
‫دشت بحرانی نیشابور) مریم‬
‫جلینی و همکاران‬ ‫س ـ ـ ـ ـ ـال‬

‫‪5.5‬وبلا گ مهار بیابا ‌نزایی‪،‬‬
‫محمد درویش‬

‫‪6.6‬پایگاه خبری زیس ‌تبوم‬

‫‪119‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫تأثیرات اجتماعی زاینده‌رود‬

‫مهـارت خـود بـر محیـط زندگـی‌اش بـه جـای‬ ‫معتقدنـد انسـان‌ها و روحیـات و عواطـف آن‌هـا‬ ‫در تعاریـف عـام‪،‬‬
‫م ‌یگـذارد‪ ،‬در جغرافیای انسـانی مطالعه م ‌یشـود‪.‬‬ ‫ب ‌هتدریـج شـبیه جغرافیـای آ ‌نهـا می‌شـود؛‬ ‫محیط‌زیسـت بـه همـۀ‬
‫آثار اجتماعی محیط‌زیست را نیز م ‌یتوان در حوزۀ‬ ‫همان‌طـور کـه انسـان‌ها بـه جغرافیـا هویـت‬ ‫محیط‌هایـی گفتـه‬
‫جغرافیای انسـانی مطالعه کرد‪ .‬حقیقت آن اسـت‬ ‫می‌بخشند و این هویت متأثر از روحیات و عواطف‬ ‫می‌شـود کـه در آ ‌نهـا‬
‫کـه با بررسـی جغرافیای انسـانی م ‌یتـوان به ارتباط‬ ‫انسان‌هاسـت‪ .‬از همیـن منظـر اسـت کـه می‌تـوان‬ ‫زندگـی جریـان دارد‪.‬‬
‫تنگاتنـگ و متقابـل دو مفهـوم محی ‌طزیسـت‬ ‫بـه تعریـف جغرافیـای انسـانی رسـید‪ .‬جغرافیـای‬ ‫اما ‌ناللهباطنی درواقـع‪ ،‬مجموعـه‌ای از‬
‫و سـبک زیسـت رسـید‪ .‬سـبک زندگـی یـا سـبک‬ ‫انسـانی درواقـع رابطـۀ متقابـل انسـان و عوامـل‬ ‫عوامـل فیزیکـی خارجـی‬
‫زیسـت بـه علایق‪ ،‬دیدگا ‌ههـا‪ ،‬رفتارها و جهت‌گیری‬ ‫جغرافیایی را بررسـی م ‌یکنـد‪ .‬آثـاری کـه‬ ‫و موجـودات زنـده کـه‬ ‫جامع ‌هشناس‬

‫رفتـاری یـک فـرد‪ ،‬گـروه یـا فرهنـگ اشـاره می‌کنـد و‬ ‫بـر جامعـۀ انسـانی و انسـان‬ ‫محیط‬ ‫باهـم در کنـش هسـتند‬
‫بـه معنـای شـیوۀ زندگـی خـاص یـک فـرد‪ ،‬گـروه یـا‬ ‫بـه نجیــازیمتقماب‌یاگًـلذآاثرـادریو‬ ‫محیط‌زیسـت را تشـکیل م ‌یدهـد و رشـد و نمـو‬
‫جامعـه اسـت‪ .‬ایـن اصطالح نخسـتین بـار توسـط‬ ‫و شـکل‌گیری رفتـار موجـودات در بسـتر آن رخ‬
‫آلفـرد آدلـر روان‌شـناس اتریشـی اسـتفاده شـد‪.‬‬ ‫کـه انسـان بـه‬ ‫م ‌یدهـد‪ .‬بـه عبـارت دیگر‪ ،‬محیط‌زیسـت محصول‬
‫ا گـر محیط‌زیسـت را محیطـی بـرای زیسـتن‬ ‫کمک‬ ‫کنـش عوامـل فیزیکـی خارجـی و موجـودات‬
‫تعریـف کنیـم‪ ،‬آنـگاه بایـد گفـت یکـی از مه ‌متریـن‬ ‫زنـده اسـت؛ کنشـی کـه می‌تـوان آن را در‬
‫فا کتورهـای زیسـت همانـا محیـط اسـت و از همین‬ ‫قالـب کنـش متقابـل نمادیـن تعریـف‬
‫رهگـذر محیط‌زیسـت یکـی از مه ‌متریـن عناصـر‬ ‫کـرد و بدیـن ترتیـب آن را از‬
‫شـمار مـی‌رود‪.‬‬ ‫سـب اکصزل ًیا وسـاستا بـسـ ًها‬ ‫دیـدگاه جامعه‌شـناختی‬
‫آثار‬ ‫هنگامی که م ‌یخواهیم‬ ‫نگر یسـت ‪.‬‬
‫اجتماعـی محی ‌طزیسـت را بکاویـم‪،‬‬ ‫جامع ‌هشناسان‬
‫درواقـع بایـد تأثیـر دو مقولـۀ‬ ‫مکتب‬
‫«محیـط» و «زیسـت» را بـر‬ ‫شیکا گو‬
‫یکدیگـر و تعامل آن‌ها‬
‫را بـا هـم بررسـی‬
‫کنیـم؛ اثـر‬
‫محمدعلی میرزایی‬

‫محمدعلی میرزایی‬

‫‪ 120‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫جـا داده اسـت‪ .‬خشـکی زاینـده‌رود باعـث تغییرات‬ ‫متقابلـی کـه محیـط بـر زیسـتن و زیسـتن بـر‬
‫جمعیتـی زیانبـاری شـده اسـت؛ تغییراتـی کـه‬ ‫محیـط م ‌یگـذارد‪ .‬هنگامـی کـه از آثـار اجتماعـی‬
‫باتوجه‌بـه مهاجرت‌های ا کولوژیک صورت گرفته و‬ ‫محی ‌طزیسـت صحبـت می‌کنیـم‪ ،‬درواقـع از آثـار‬
‫سـرعت تغییـرات اجتماعـی را در اصفهـان بـالا برده‬ ‫محیط بر زیسـتن سـخن می‌گوییم‪ .‬باید گفت یکی‬
‫و آمـار آسـی ‌بهای اجتماعـی را نیـز افزایـش داده‬ ‫از مهم‌تریـن نقـاط تلاقـی «محیـط» و «زیسـتن»‪،‬‬
‫اسـت؛ چنانکـه امـروز متأسـفانه در اصفهـان میـزان‬ ‫«سـبک زیسـت» اسـت و مهم‌ترین اثری که محیط‬
‫بیـکاری ‪ 2‬درصـد از میانگیـن کشـوری و میـزان‬ ‫بر زیسـت می‌گذارد‪ ،‬اثری اسـت که بر سبک زیست‬
‫طالق ‪ 1‬درصـد از میانگیـن کشـوری بالاتـر اسـت و‬ ‫مترتـب اسـت‪.‬‬
‫فقـط در نه‌ماهـۀ اول سـال ‪ ،1394‬میـزان طالق در‬ ‫سـبک زیسـت محیـط کوهسـتانی بـا سـبک زیسـت‬
‫اصفهـان ‪ 26‬درصـد نسـبت بـه مـدت مشـابه سـال‬ ‫مناطـق گـرم و خشـک و سـبک زیسـت مناطـق‬
‫مرطـوب و پسـت متفـاوت اسـت و ایـن همـان‬
‫پیـش از آن افزایـش یافتـه اسـت‪.‬‬ ‫اجتماعـی بـودن زاینـد ‌هرود را در آوازخوانی‌هـای‬ ‫تزیأثیـستر میحکیه بط‌زحیراسـن‌هتابـری زسـیبسکت‌زمیحسـیطت ایسنـیزتق‪.‬طسـع ًبا آنک‬
‫نکتـۀ تأسـ ‌فبارتر این‌کـه عمـق خش ‌کسـالی و‬ ‫زیـر پـل خواجـو و دیگـر پل‌هـای تاریخـی اصفهـان‬ ‫می‌دهـد و تهدیـد می‌کنـد‪.‬‬ ‫رماثتا ًغلییـار‬
‫بحـران زاینـد ‌هرود در شـرق اصفهـان دیده م ‌یشـود‬ ‫می‌بینیـم؛ مکتـب موسـیقی اصفهـان زیـر همیـن‬ ‫بحـران‬ ‫گـر بخواهیـم آثـار اجتماعـی‬
‫و در آینـده بیشـترین تبعـات اجتماعـی را در شـرق‬ ‫پ ‌لهـای تاریخـی‪ ،‬سـرمایه‌های انسـانی خـود را بـه‬ ‫خش ‌کسـالی زاینـد ‌هرود را بـر سـبک زیسـت‬
‫اصفهـان خواهیـم دیـد‪ .‬در ایـن منطقـه جمعیتـی‬ ‫جامعه تحویل داده است و بسیاری از خوانندگان‬ ‫اصفهانی‌هـا بررسـی کنیـم‪ ،‬بایـد از ایـن منظـر بـه‬
‫بالغ‌بـر ‪ 300‬هـزار نفـر در ‪ 180‬روسـتا و چندیـن‬ ‫اصفهـان زیـر همیـن پل‌هـا و در جـوار زایندگـی‬ ‫آن توجـه کنیـم کـه زاینـده‌رود بـرای اصفهـان‬
‫شـهر زندگـی می‌کننـد و الگـوی غالـب شغل ‌یشـان‬ ‫زاینـد ‌هرود توانسـت ‌هاند در موسـیقی ایـران زایندگـی‬ ‫نه‌تنهـا یـک سـرمایۀ نمادیـن اسـت و نمادی اسـت‬
‫کشـاورزی اسـت کـه ا کنـون‪ ،‬باتوج ‌هبـه بحـران‬ ‫کننـد‪ .‬از دیگـر سـو‪ ،‬زاینـده‌رود بـرای اصفهانی‌هـا‬ ‫کـه دیگـران اصفهـان را بـا آن می‌شناسـند‪ ،‬بلکـه‬
‫خشک‌سـالی بـه مرکـز اصفهـان مهاجـرت خواهنـد‬ ‫نوعـی نهـاد سـرگرمی بـوده و همـۀ تفریحـات‬ ‫زاینـده‌رود به‌نوعـی سـرمایۀ اجتماعـی اصفهـان‬
‫کـرد و هـم بافـت اجتماعـی شـرق و هـم بافـت‬ ‫اصفهانی‌ها در حاشـیۀ زایند ‌هرود صورت م ‌یگرفته‬ ‫نیـز بـه شـمار می‌آیـد کـه بـه زندگـی اصفهان ‌یهـا‬
‫اجتماعـی مرکـز اصفهـان دسـتخوش تغییـر خواهـد‬ ‫اسـت؛ امـا دریـغ و درد کـه امـروز زاینـد ‌هرود‪ ،‬زاینـده‬ ‫معنـا م ‌یبخشـد و آ ‌نهـا را بـه یکدیگـر نزدیک‌تـر‬
‫نیسـت کـه بتواند بـرای اصفهانی‌ها سـاحل آرامش‬ ‫می‌کنـد و حـول خـود سـبک زیسـت تولیـد می‌کنـد‪.‬‬
‫شـد‪.‬‬ ‫زاینـده‌رود نوعـی بارانـداز اجتماعـی در اصفهـان‬
‫آثـار اجتماعـی محی ‌طزیسـت آ ‌نقـدر پردامنه اسـت‬ ‫باشـد و هویـت ایجـاد کنـد‪.‬‬ ‫اسـت‪ .‬از تعبیـر «بارانـداز» اسـتفاده می‌کنـم‪ ،‬چـون‬
‫که تردیدی نیسـت که باید تغییرات محیط‌زیسـت‬ ‫بـا کمـال تأسـف آمـار و ارقـام و خروجـی برخـی‬ ‫در لغ ‌تنامـۀ دهخـدا از بارانـداز «بـه جایـی کـه‬
‫را جـدی بگیریـم و در حفـظ و نگهـداری محیـط‬ ‫پیمایش‌ها نشـان می‌دهد خشک‌سالی زایند ‌هرود‬ ‫کاروان فرود می‌آید» یا «بخشی از ساحل و بندرگاه‬
‫زیسـت کوشـا باشـیم‪ .‬در سـال‌های اخیر باتوج ‌هبه‬ ‫می‌تواند تا ‪ 30‬درصد افسـردگی اصفهانی را افزایش‬ ‫کـه کشـتی بـار خـود را زمیـن م ‌یگـذارد» تعبیـر شـده‬
‫آنکـه مه ‌متریـن اثـر اجتماعـی محیط‌زیسـت بـر‬ ‫دهـد و ایـن افسـردگی حا کـی از آن اسـت کـه نازایی‬ ‫اسـت‪ .‬از ایـن دیـدگاه زاینـد ‌هرود هـم نوعـی بارانـداز‬
‫سـبک زیسـت مترتـب اسـت‪ ،‬مفهومـی بـه نـام‬ ‫زاینـد ‌هرود بـه نازایی اجتماعـی و دل‌مردگی جمعی‬ ‫اجتماعی اسـت؛ یعنی جایی اسـت که اصفهان ‌یها‬
‫سـبک زندگی زیسـ ‌تمحیطی تعریف شـده اسـت و‬ ‫منجـر شـده اسـت و ایـن عمیق‌تریـن اثـر اجتماعـی‬ ‫بـه شـکل سـنتی و از دیربـاز بـار روزمرگی‌هایشـان را‬
‫در ایـن مفهـوم سـعی شـده سـبک زندگی انسـا ‌نها‬ ‫آنجـا بـر زمیـن می‌گذاشـت ‌هاند و بـرای آن‌هـا سـاحل‬
‫را بـه مسـئلۀ حفـظ و نگهـداری محی ‌طزیسـت‬ ‫محیط‌زیسـت محسـوب می‌شـود‪.‬‬ ‫آرامـش بـوده اسـت‪ .‬زیباترین نماد و نشـانۀ بارانداز‬
‫نزدیـک کننـد تـا شـاید به این ترتیب سـبک زیسـت‬ ‫از طـرف دیگـر پهنـۀ جغرافیایـی زاینـده‌رود بسـیار‬
‫نیـز کمتریـن آسـیب را از محیط‌زیسـت ببینـد و این‬ ‫گسـترده اسـت‪ .‬ایـن رودخانـه حـدود ‪ 350‬کیلومتـر‬
‫امتـداد دارد و در کنـار خـود کلون ‌یهای جمعیتی را‬
‫همـان کنـش متقابـل نمادیـن اسـت‪.‬‬

‫‪121‬‬ ‫{‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫‪.............................................................................‬ه ݧںݧـݧ ݧـݧ ݧـݧـݧ ݐــــ ـــر }‬
‫هنر شهری‬

‫بـا گݡفتـار و نوشـتارهایی از‪:‬‬

‫مسعود سپهر‬
‫مریم افسر‬
‫ا کبر میخک‬

‫احمدرضا میرمقتدایی‬
‫علی سجادیه‬
‫امیر رجایی‬

‫محمدعلی میرزایی‬

‫‪ 122‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫گرافیک شهری اصفهان‬

‫ضرورت توجه به کارکردهای طراحی گرافیک محیطی در توسعۀ پایدار شهر‬

‫بایـد در ابتـدا بـرای دسـتیابی بـه شـهری پـا ک‪ ،‬آرام‬ ‫توانسـته بـه رسـالت خـود نزدیـك شـود‪ .‬گرافیـک‬ ‫گرافیـک محیطـی از‬
‫و بانشـاط در اندیشـۀ اصالح سـاختار و زیباسـازی‬ ‫محیطـیبـهبـه گـروهعمـدهتقسـیمم ‌یشـود‪:‬آثـاری‬ ‫شـاخ ‌ههای اصلـی رشـتۀ‬
‫سـیما و محیـط شـهری خـود باشـیم‪( .‬چاریـی‪،‬‬ ‫كـه جدای از تبلیغات شـهری هسـتند و هـدف آ ‌نها‬ ‫گرافیـک‪ ،‬در ارتباطـی‬
‫زیبات ‌ر كردنمحیطاطرافانسا ‌نهاو ایجادفضایی‬ ‫تنگاتنـگ بـا شـهر اسـت‪.‬‬
‫‪)28 :1386‬‬ ‫زیبـا و چشـ ‌منواز و تعـادل بیـن انسـان و محیـط‬ ‫ازآنجا کـه گرافیك محیطی‬
‫هویـت شـهری‪ ،‬یـک نظـام پویاسـت کـه بـه تحولات‬ ‫اطرافـش اسـت؛ و دیگـری آثـاری كـه در آ ‌نها علاو ‌هبر‬ ‫تعیی ‌نکننـدۀ اصلـی‬
‫جامعـه وابسـته اسـت‪ ،‬باای ‌نهمه دیزایـن‪ 1‬م ‌یتواند‬ ‫در نظـر گرفتـن جنب ‌ههـای زیبای ‌یشناسـانه‪ ،‬عنصـر‬ ‫فضـای گرافیـک شـهر‬ ‫امیر رجایی‬
‫بـرآن اثـر بگـذارد‪ .‬فکرهـای منسـجم بـا الگوهـای‬ ‫ارتباطوانتقالپیامومفاهیمدر درجۀاولاهمیت‬ ‫اسـت‪ ،‬بـا علـوم مختلـف‪،‬‬
‫احساسـی اثرگـذار بـه نیازهـای کارکـردی شـهر غنـا‬ ‫قرار دارد كه به آن «تبلیغات شـهری» نیز م ‌یگوییم‪.‬‬ ‫دبیربخشهنر‬

‫م ‌یبخشـند‪( .‬بوبکـر‪)112 :1387 ،‬‬ ‫(حسـینی‪)1386 ،‬‬ ‫ازجملـه ارتباطـات و‬
‫اقدامـات سـا ‌لهای اخیـر سـازمان زیباسـازی‬ ‫گرافیك محیطی‪ ،‬در كنار انتقال پیا ‌مهای مسـتقیم‬ ‫رسـان ‌هها‪ ،‬روا ‌نشناسـی و‬
‫شـهرداری اصفهـان از زوایـای مختلفـی نقـد شـده‬ ‫و غیرمسـتقیم خـود‪ ،‬موظـف اسـت رضای ‌تمنـدی‬ ‫علـوم تربیتـی‪ ،‬جامع ‌هشناسـی و اقتصادشـهری و‪...‬‬
‫اسـت‪ .‬دیوارنگار ‌یهـای بناهـای شـهر یـا زیرگذرهـا‬ ‫شهروندانرادر فضاییسالموپرنشاطفراهم كند‪.‬‬ ‫پیونـدی مسـتقیم دارد؛ از همین روسـت كـه از آن با‬
‫و پ ‌لهـا‪ ،‬مجسـم ‌ههای شـهری‪ ،‬آ ‌بنماهـا‪ ،‬تابلوهـا‬ ‫شهروندان ب ‌هطور طبیعی به دنبال هماهنگی خود‬ ‫‌عنـوان مه ‌متریـن روش ارتباطـی نـام‌بـرده م ‌یشـود‪.‬‬
‫و بیلبوردهـای تبلیغاتـی چهاررا ‌ههـا‪ ،‬ویتری ‌نهـای‬ ‫بـا محیـط اطـراف و انتخـاب محی ‌طهـای همگـون و‬ ‫نیـت و هـدف اصلـی گرافیـک محیطـی‪ ،‬خلـق و ارائۀ‬
‫مخصـوص محل ‌ههـا‪ ،‬مانیتورهـای میادیـن‪،‬‬ ‫نشـان ‌ههایی از تفکـر و اندیشـ ‌ههای مشـابه و آشـنا‬ ‫اثـر بـر پایـۀ «ارتبـاط» اسـت‪ .‬انسـان ب ‌هطـور غریـزی‬
‫توپیـاری و باغچ ‌هآرایـی پار ‌کهـا‪ ،‬نورپـرداز ‌ی پ ‌لهـا‬ ‫خواهنـد بـود‪ .‬آ ‌نهـا در صـورت یافتـن ایـن حـس‬ ‫از زشـتی‪ ،‬ناآرامـی و ناهنجـاری پرهیـز م ‌یکنـد و بـه‬
‫و خیابا ‌نهـا ازجملـه ایـن اقدامـات هسـتند‪ .‬هر یک‬ ‫هماهنگـیبـامحیـطاطـرافب ‌هطور یقینشـهررانیز‬ ‫تعـادل‪ ،‬تـوازن و آراسـتگی تمایـل دارد‪ .‬در بسـیاری‬
‫از ایـناقدامـاتضـروریبایدب ‌هطور علمـیاز زوایای‬ ‫از جوامـع از گرافیـك محیطـی بـرای انتقـال مفاهیـم‬
‫مختلـف نقـد و بررسـی شـوند تـا بـا آسی ‌بشناسـی‬ ‫خانـۀ خـود خواهـد دانسـت‪.‬‬ ‫و فرهن ‌گهـا اسـتفاده می‌كننـد‪ .‬تمامـی جلو ‌ههـای‬
‫دقیـق‪ ،‬بـه بهتریـن نحـو از ظرفی ‌تهـای شـهر بهـره‬ ‫نق ‌شآفرینـی مدیـران‪ ،‬برنام ‌هسـازان‪ ،‬کارشناسـان‪،‬‬ ‫شهری اعم از كوچ ‌كترین تصاویر تا بزر ‌گترین آ ‌نها‬
‫طراحـان گرافیـک و معمـاران از لحظـ ‌های آغـاز‬ ‫در حیطـۀ كار طـراح گرافیـك محیطـی یـا گرافیـک‬
‫گرفتـه شـود‪.‬‬ ‫م ‌یشـود کـه بـه رضای ‌تمنـدی شـهروندانمان‬ ‫شهریقرار م ‌یگیرد‪.‬از اهدافمهم گرافیکشهری‪،‬‬
‫در اینبخشتلاششدهاستتابانگاهیبهاوضاع‬ ‫م ‌یاندیشـیم‪ .‬آنـان بـا بررسـی رفتار‌هـای اجتماعـی‪،‬‬ ‫هماهنگیمطلوبمحیطزندگی‪‌،‬آرام ‌شبخشیبه‬
‫کلـی گرافیـ ‌ک محیطـی شـهر اصفهـان‪ ،‬مطالعـ ‌های‬ ‫طراحی مبلمان شهری مناسب‪ ،‬را ‌ههای دسترسی‬ ‫مخاطـب‪ ،‬كاهـش دغدغ ‌ههـای روانی افـراد جامعه‪،‬‬
‫ب ‌همنظـور آسی ‌بشناسـیاینحوزهانجـامدهیم‪.‬در‬ ‫آسـان‪ ،‬طراحی فضاهای سـبز‪ ،‬چیدمان و فضاهای‬ ‫تسـهیلدر امرارتباطاتوحم ‌لونقل‪،‬آ گا ‌هسـازیاز‬
‫همیـن راسـتا‪ ،‬بـا اعتقـاد بـه ایـن امر کـه گرافیک یک‬ ‫امـن و زیبـا و مکا ‌نیابـی بجـا بـرای سـامان ‌ههای‬ ‫امكانـات شـهری‪ ،‬تسـهیل فعالی ‌تهـای اقتصـادی‪،‬‬
‫شـهر در ارتباط تنگاتنگ با سـایر علوم پای ‌های اسـت‬ ‫تبلیغاتـی‪ ،‬بـه شـهروندان شـهر آسـایش هدیـه‬ ‫كاهـش تشـنجات عصبـی‪ ،‬کاهـش هزین ‌ههـای‬
‫کـه پی ‌شتـر ذکـر شـد‪ ،‬کوشـیدیم تـا علاو ‌هبـر مصاحبه‬ ‫م ‌یدهنـد‪ .‬روا ‌نشناسـی رفتـار شـهروندان در یـک‬ ‫اقتصـادی و همچنیـن تبلیغـات در عرص ‌ههـای‬
‫بـا متخصصـان گرافیـک از دیدگا ‌ههـای کارشناسـان‬ ‫شـهر هوشـمند‪ ،‬منظـم و ایدئـال‪ ،‬ارتبـاط مسـتقیم‬ ‫مختلـف سیاسـی‪ ،‬اجتماعـی‪ ،‬تجـاری و فرهنگـی‬
‫سـایر علـوم مرتبـط نیـز بهـره ببریـم‪ .‬ایـن پرونـده‬ ‫بـا سـیمای آن شـهر را انکارناپذیـر م ‌یکنـد‪ .‬عنصـری‬ ‫اسـت‪( .‬عبدالحسـینی‪)1385 ،‬‬
‫ب ‌هصـورت دو مجموعـه مصاحبـه بـا چنـد نسـل از‬ ‫کـهپیـشاز تأثیـرهـرعامـلثانویـهبـرشـهروندانیک‬ ‫هر زمان یك سـاختار گرافیكی در ارتباط مسـتقیم با‬
‫کارشناسـان هنـر و متخصصـان حـوزۀ گرافیـک در‬ ‫شـهر مؤثـر واقـع م ‌یشـود‪ ،‬سـیمای شـهری اسـت که‬ ‫اقشـار مختلـف یـك جامعـه باشـد و هـدف آن ایجـاد‬
‫اصفهـان و تهـران انجـام‌شـده اسـت‪ .‬همچنیـن در‬ ‫م ‌یبیننـد‪ ،‬سـپس آنچـه دربـارۀ شـهر م ‌یشـنوند و در‬ ‫فضای زندگی مسـاعد و دلپذیر و هماهنگی با سـنن‬
‫ادامه‪ ،‬مجموعه جسـتارهای کوتاهی از کارشناسان‬ ‫پایـان‪ ،‬حـس بـودن در شـهر اسـت‪ .‬بـا ایـن توصیـف‬ ‫و فرهنـگ و خل ‌قوخـوی افـراد آن جامعـه باشـد‪،‬‬
‫علـوم مرتبـط بـا گرافیـک شـهری ارائـه‌شـده اسـت‪.‬‬

‫‪Design1.1‬‬
‫منابع‬

‫‪ 1.1‬بوبکر‪ ،‬نیکولاس و رالف بوبکر (دانشگاه اسن آلمان)‪« ،‬چش ‌مانداز شهری عاطفی»‪ ،‬مترجم روبرت صافاریان‪ ،‬حرفه هنرمند‪ ،‬فصلنامه حرفه هنرمند شماره ‪ ،26‬پاییز ‪.1387‬‬
‫‪ 2.2‬چاریی‪ ،‬عبدالرضا‪ِ « ،‬س ِلکت‪ :‬ترمیم فضای ناخوشایند در گرافیک محیطی»‪ ،‬فصلنامۀ سگال‪ ،‬سال چهارم‪ ،‬شماره ‪ ،16‬زمستان ‪.1386‬‬
‫‪ 3.3‬حسینی‪ ،‬سید رضا‪ ،‬شناخت هنر گرافیک‪ .‬چاپ دوم‪ ،‬انتشارات مارلیک‪ ،‬تهران‪.1386 ،‬‬
‫‪ 4.4‬عبدالحسینی‪ ،‬امیر‪« ،‬گرافیک محیطی‪ ،‬تصویر جامعه»‪ ،‬فصلنامۀ هنرهای تجسمی‪ ،‬شماره ‪ ،24‬فروردین ‪.1385‬‬

‫‪123‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫جستارهایی پیرامون‬
‫علوم مرتبط با هنر شهری‬

‫شهݠر آموزنـــده‬ ‫میناحس ‌نزاده‬

‫متینه اسلام ـ ـی‬ ‫پژوهشگرهنر‬
‫کݡارشناس روانشناسی‬
‫بدنـۀشـهرهابسـترهنـرشـهری‬
‫در راسـتای کاهـش ایـن پدیـده و هدفمنـد کـردن‬ ‫کارل گوسـتاو یونـگ‪ ،‬روا ‌نپزشـک و فیلسـوف نامـدار‬ ‫هسـتند؛ بنابرایـن ایـن شـاخه از هنـر در‬
‫طراح ‌یهـای شـهری‪ ،‬شـهردار ‌یها بایـد تمرکـز بـر «شـهر‬ ‫سوئیسـی‪،‬در مـوردسیسـت ‌مهایرفتـاریمعتقداسـت‪:‬‬ ‫کنـار مسـائل فنـی و زیباشناسـی خـود‪،‬‬
‫آموزنده» را افزایش دهند‪ .‬مفهوم شهر آموزنده بر اساس‬ ‫«مـردم بـه همـان انـدازه کـه معلـول محیـط اجتماعـی‬ ‫بـاسـایروجـوهعلـومشـهرینیـزمرتبـط‬
‫اینایدهمطرحشد کهشهرم ‌یتواندب ‌هگون ‌هایطراحی‬ ‫هسـتند‪،‬ساختۀمحیطفیزیکینیزبهشـمارم ‌یروند‪».‬‬ ‫اسـت‪.‬همینامرباعثشـدهاسـتاین‬
‫شـود کـه الگوهـای سازما ‌نده ‌یشـد ‌های بـرای آمـوزش‬ ‫ایـننق ‌لقـولبـاتأ کیدبراهمیـتتأثیرمحیطفیزیکیبر‬ ‫رشتهباعلوماجتماعی‪،‬جامع ‌هشناسی‪،‬‬
‫ارائـهدهـدومکانـیبرایآموزشوارتقـایافرادجامعهدر‬ ‫آدمـی‪ ،‬نقـش پررنـگ روا ‌نشناسـ ‌یمحیطی را نیـز یـادآور‬ ‫روا ‌نشناسـی‪ ،‬علـوم تربیتـی‪ ،‬جغرافیـا‪،‬‬
‫همـۀ گرو ‌ههـایسـنیباشـد‪.‬لـذاخوشـبختانهبـااجـرای‬ ‫م ‌یشـود‪ .‬در روا ‌نشناسـ ‌یمحیطی رفتـار و هیجانـات‬ ‫اقتصـاد‪ ،‬سیاسـت‪ ،‬ارتباطـات و رسـانه‬
‫طر ‌حهایـی ازای ‌ندسـت‪ ،‬زمینـۀ رشـد اجتماعـی فراهـم‬ ‫انسـان تح ‌تتأثیـر عواملـی چـون داد ‌ههـای نمادیـن‪،‬‬ ‫ارتباطیتنگاتنگداشتهباشد؛بنابراین‬
‫م ‌یشـود و کیفیـت زندگـی شـهروندان افزایـش م ‌ییابـد‪.‬‬ ‫طراحـی و روح محیـط قـرار دارد‪ .‬از سـویی در حـال‬ ‫ایـن علـوم در کنـار یکدیگـر پای ‌ههـای‬
‫حاضـر‪ ،‬شـهردار ‌یها در تلا ‌شانـد تـا بـا مناس ‌بسـازی‬ ‫هویتـی شـهر را م ‌یسـازند و گرافیـک‬
‫محیطشهری‪،‬فضاییمهیا کنند کهدر آنهرشهروند‬ ‫شهریب ‌هنوعیویترینآ ‌نهامحسوب‬
‫بتوانـد فـارغ از فشـارهای ناخواسـتۀ روانـی بـه رشـد و‬ ‫م ‌یشـود‪ .‬گرافیـک محیطـی ب ‌هعنـوان‬
‫شـکوفاییبرسـد‪.‬یکیاز ابزارهایی کهامروزهدر گرافیک‬ ‫یکیازاصل ‌یترینارکانایجادشادابیو‬
‫شـهریبـرایرسـیدنبـهایـنمنظور اسـتفادهم ‌یشـود‪،‬‬ ‫ارتقایسـطح کیفیزندگیشـهروندان‪،‬‬
‫دیوارنگار ‌ههایـی اسـت کـه سـازمان زیباسـازی بـر روی‬ ‫درکنارجنب ‌ههایآموزشی‪،‬تولیدسرمایۀ‬
‫دیوارهـای سـیمانی یـا قدیمـی اجـرا م ‌یکنـد‪ .‬مخاطـب‬ ‫اقتصادیواجتماعی‪،‬همگیبهایجاد‬
‫نقاش ‌یهایدیواریمردمیهستند کههرروزدر کوچهو‬ ‫شـهریخلاق کمـکم ‌یکنـد‪.‬درحالت‬
‫خیابانترددم ‌یکنندواینتصاویربرآ ‌نهاباهرساختار‬ ‫ایدئـال‪ ،‬شـهروندان بـا تعل ‌قخاطـر بـه‬
‫فکری‪،‬ب ‌هصورتمستقیموغیرمستقیمتأثیرم ‌یگذارد؛‬ ‫شهرشـان‪ ،‬آن‌را خانـۀ خـود م ‌یداننـد و‬
‫بنابرایـنم ‌یتـوان گفت کارکردخیابانودیـواردرجامعۀ‬ ‫نسبتبهتمامیمسائلآنحسا ‌ساند‬
‫امـروزبا گذشـتهمتفـاوتاسـت‪.‬درواقع‪،‬خیابـانودیوار‬ ‫واحساسمسئولیتم ‌یکنند‪.‬اصفهان‬
‫بـه عرصـ ‌های بـرای بـروز پیا ‌مهـای تبلیغاتـی‪ ،‬سیاسـی‪،‬‬ ‫شهریاست کهشهروندانشب ‌هعنوان‬
‫اجتماعـی‪ ،‬آموزشـی و یـا زیباسـازی تبدی ‌لشـد ‌هاند‪ .‬بـا‬ ‫سـرمای ‌ههای گرا ‌نبهایآن‪،‬برایارتقا‪،‬‬
‫اتروزجـ ‌شههبـاهیمبطصالرـیبومذکفرهشوـمدهی‪،‬ب انستیاخرـامهب نماقـسوتشوبـما تستکقیی‌هبـم ًرا‬ ‫احیـاوسـام ‌ا ‌ندهیشـهردر همـۀابعـاد‬
‫بررشـدوآ گاهیشـخصیشـهروندانتأثیرم ‌یگذارد‪.‬این‬ ‫مشارکتم ‌یکنندوخواهانپاس ‌خگویی‬
‫انتخـاب بایـد بـر اسـاس بررسـ ‌یهای زیبای ‌یشناسـی‪،‬‬ ‫مسـئولانشهریهسـتند‪.‬آ ‌نهاهمواره‬
‫روا ‌نشناختی‪،‬نیازهایاجتماعیشهروندانیانیازهای‬ ‫م ‌یکوشـندوضعیتشهرشـانرادرهمۀ‬
‫مکانیمحیطیمحل ‌ههاباشـد‪.‬بررسـ ‌یهایانجا ‌مشده‬ ‫زوایـا بهبـود بخشـند؛ بنابرایـن در ایـن‬
‫م ‌یتوانددرجهتاهدافآموزشی‪،‬راهنماییوهدایتی‪،‬‬ ‫راستا‪،‬بهر ‌هگیریازنیروهایمتخصص‬
‫تفننـیویـاسـاما ‌ندهیشـهریتجلـییابـد‪.‬از همیـ ‌نرو‬ ‫در تمامـی حوز ‌ههـای مذکـور امـری‬
‫م ‌یتوانبعضیازآثارموجوددرفضایشهریراباعینک‬ ‫ضروریم ‌ینماید‪.‬درجستارهاییکهدر‬
‫انتقادنگریست؛زیراباهی ‌چکداماز کارکردهایمدنظردر‬ ‫ادامهآمدهاست‪،‬هریکاز کارشناساناز‬
‫ایـنجریـانهماهنگـیلازمراندارنـدوتنهـاباعـثایجـاد‬ ‫زاویۀتخصصخودبهطرحموضوعات‬
‫مرتبطباشهروهنرشهریپرداخت ‌هاند‪.‬‬
‫آلودگـی بصـری در محیـط شـد ‌هاند‪.‬‬

‫‪ 124‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫ﺧیاﺑان ﻋسگرﯾﻪ‬

‫مردمیشدنهنرشهری‬

‫روزبه فــرزان‬ ‫تجسمیخودراازمشاهدۀآنچهدید ‌هاندبازبانخویش‬ ‫دیوارنگار ‌یها‪،‬نقشیماندگاربرروان‬
‫فعـــــال شهݠری‬ ‫بیانم ‌یکنندوهرکدامبرداشتخاصخودرااز محیط‬ ‫کودکان‬
‫نوشـتار ذیـل برداشـتی اسـت از مقالـ ‌های تحـت عنـوان‬ ‫دارنـد؛ ایـن آزادی کـودک در برقـراری ارتبـاط بـا تصاویـر‪،‬‬
‫«هامبـورگ‪ :‬هنرعمومـی و هویـت شـهری» کـه بـه قلـم‬ ‫خلاقیـت کـودکراتقویـتم ‌یکند‪.‬‬ ‫آزاده خالقی‬
‫«میوان کووآن»‪ 4‬منتشرشدهاست‪.‬هرچندامکاندارد‬ ‫نکتـۀمهـمایـناسـت کـهدر ایجادنقاشـ ‌یهایدیـواری‬ ‫کݡارشناس ارشد علوم تربیتی‬
‫بعضـی از نظریـات مطر ‌حشـده سـخت بـه نظـر برسـند؛‬ ‫پیرامـون مرا کـز آموزشـی‪ ،‬بایـد بـه سـن کـودکان توجـه‬ ‫امـروزه تأثیـر محیـط پیرامـون بـر رشـد و نمـو کـودکان‬
‫ولـیامیـدوارمدر مباحـثهنـرشـهری کـهایـنروزهـادر‬ ‫شـود؛ بـرای مثـال رن ‌گهـای روشـن و گـرم ب ‌هویـژه قرمـز‬ ‫ب ‌هخوبـی مشخ ‌صشـده اسـت‪« .‬فردریـش فروبـل»‪ 1‬در‬
‫اصفهـاندر جریـاناسـتبتوانـدقدم کوچکـیدرجهت‬ ‫و زرد‪ ،‬بـرای کـودکان پی ‌شدبسـتانی جذا ‌بتـر اسـت و‬ ‫اوایـلسـا ‌لهای‪1800‬میالدی‪،‬طراحیمحیط کودکان‬
‫هرچهسن کودکان کمترباشدمیزانجزئیاتتصویرنیز‬ ‫را بـا طراحـی یـک بـاغ در حـال تغییـر مقایسـه کـرد‪ .‬او‬
‫تعمـق و اعتال بـردارد‪.‬‬ ‫باید کمترباشـد‪.‬در اینراسـتا‪،‬تصاویری کهداسـتانیا‬ ‫معتقـد بـود کـه چنیـن محیطـی م ‌یتوانـد الها ‌مبخـش‬
‫فعالی ‌تهـای هنـر شـهری در سـی سـال گذشـته اغلـب‬ ‫روایتی کوتاهوغیرمستقیمداشتهوبارن ‌گهایروشن‪،‬‬ ‫و هدای ‌تکننـد ‌ۀ تخیالت و رفتارهـای کـودک باشـد‪ .‬در‬
‫یکدسـت و بـدون سـایه‪ ،‬رن ‌گآمیـزی شـده باشـند‪ ،‬بـه‬ ‫راسـتای ایجـاد محیطـی زیبـا و مناسـب‪ ،‬شـهرها تالش‬
‫تحـت تأثیـر سـه الگـو شـک ‌لگرفت ‌هاند‪:‬‬ ‫برانگیختـه شـدن تخیالت کـودک و پـرورش خلاقیـت‬ ‫م ‌یکننـد چشـ ‌منواز باشـند و بـرای دسـتیابی بـه ایـن‬
‫ک‪.1‬ههعنـمروبم ً‌هامدنرمظـیواردتیزئینـانصیـلایغنـشابهرخ‪،‬مشـقیابدلنبساهفختضماای‌نهشـاهیر‬ ‫او کمـک م ‌یکنـد؛ بنابرایـن ب ‌هکارگیـری تصاویـر شـلوغ‬ ‫هـدف‪ ،‬از تصاویـر مختلـف و نقاشـ ‌یهای دیـواری نیـز‬
‫و پرزر ‌قوبـرق‪ ،‬تنهـا بـا هـدف رنگیـن کـردن دیوارهـای‬ ‫بهـره م ‌یگیرنـد‪ .‬مرا کـز آموزشـی همچـون مهدکود ‌کهـا‬
‫دولتـییـاشـرک ‌تهایبزرگایجادم ‌یشـود‪.‬‬ ‫اکسهـتمفعامدوهل ًاازب ‌هشـخخوبصییط‌تراهاحیی‬ ‫پیرامـون مرا کـز آموزشـی و‬ ‫و پی ‌شدبسـتان ‌یها نیـز از ایـن قاعـده پیـروی م ‌یکننـد‬
‫‪ .2‬هنـر ب ‌هعنـوان بخشـی از عرصـه و فضـای عمومـی کـه‬ ‫کارتونیموردعلاقۀ کودکان‬ ‫و بـا رنگیـن سـاختن دیوارهـای پیرامـون خـود‪ ،‬باعـث‬
‫جنبـۀ شـ ‌ئگرایانۀ کمتـری دارد و تلاشـی آ گاهانـ ‌ه بـرای‬ ‫و اجرانشـده و گاهـی حتـی تصاویـری هولنـا ک ایجـاد‬ ‫جل ‌بتوجهبیشتر کودکانم ‌یشوندوازاینطریقآ ‌نها‬
‫تعامل با سایر عناصر محیط و رسیدن به سطح بالاتری‬ ‫م ‌یکننـد‪ ،‬ن ‌هتنهـا چشـ ‌منواز نیسـتند‪ ،‬بلکـه نم ‌یتواننـد‬
‫از یکپارچگی بین هنر‪ ،‬منظر و معماری است‪ .‬این سطح‬ ‫توجـه کـودکانراجلـبوخلاقیـتآ ‌نهـاراتقویت کنند‪.‬‬ ‫را بـه ایـن مرا کـز جـذب م ‌یکننـد‪.‬‬
‫ازیکپارچگیوتعاملتنهاباهمکاریبخش گسترد ‌های‬ ‫در طراحـیواجـرایایـندیوارنگار ‌یهـابایـداز تخصـص‬ ‫«آندر ‌هآسیمونز»‪، 2‬نظری ‌هپرداز وروا ‌نشناس‪،‬براینباور‬
‫ازافراد‪،‬مانندهنرمندان‪،‬معماران‪،‬شهرسازان‪،‬طراحان‬ ‫افرادیبهره گرفت کهدر زمین ‌ههایهنروروا ‌نشناسی‬ ‫اسـت کـه رن ‌گهـا و نقـوش در محیـط‪ ،‬قـدرت پـردازش‬
‫فضایسـبزوسـا کنانمیسـرم ‌یشـود‪.‬اینرویکردبرای‬ ‫کـودکفعالیـتم ‌یکنندوهمچنین کسـانی کـهدغدغۀ‬ ‫تصویریرابهبودم ‌یبخشد‪،‬استرسرا کاهشم ‌یدهد‬
‫توسـعۀ پایـدار فضاهـای شـهری ماننـد پار ‌کهـا‪ ،‬پ ‌لهـا‪،‬‬ ‫رشـد و تعالـی کـودکان را دارنـد‪.‬‬ ‫ومغز کودکرابهچالشم ‌یکشد‪.‬در واقعتصاویررنگی‪،‬‬
‫سـاختما ‌نهایبلندمرتبه‪،‬معابرعمومیو‪...‬اسـتفاده‬ ‫علاو ‌هبـر اینکـهتفکـردیـداری کـودکراتقویـت م ‌یکننـد‪،‬‬
‫منابع‪:‬‬ ‫م ‌یتواننـد بـر یادگیـری و خلاقیـت او تأثیرگـذار باشـند‪.‬‬
‫م ‌یشود‪.‬‬ ‫دربـارۀایـنمسـئله‪،‬یونسـکو‪ 3‬اذعـانم ‌یکنـد‪«:‬پـرورش‬
‫‪ .3‬هنـر بـا کارکـرد نفـع‌عمومـی کـه مبتنـی بـر مسـائل‬ ‫‪-Simmons, A.M. and Buxbaum, R.C. (1996). Neural‬‬ ‫خلاقیـت در سـا ‌لهای اولیـۀ کودکـی‪ ،‬ضامـن رشـد در‬
‫اجتماعـیاسـتوب ‌هجـایافـرادحرفـ ‌های‪،‬نقـشاصلـی‬ ‫‪codes for `pitch' processing in a unique vertebrate‬‬ ‫محیطیسالم‪،‬سرشارازاعتمادب ‌هنفس‪،‬احتراممتقابل‬
‫بـه گرو ‌ههـای اجتماعـی بـه حاشـیه راند ‌هشـده‪ ،‬ماننـد‬ ‫‪auditory system. In Neuroethological Studies of‬‬ ‫ویکیاز عواملایجادفرهنگصلحب ‌هحسابم ‌یآید‪».‬‬
‫زنـان‪ ،‬افـراد ب ‌یخانمـان‪ ،‬کـودکان خیابانـی‪ ،‬زندانیـان و‬ ‫‪Cognitive and Perceptual Processes, C. F. Moss and S.‬‬ ‫لـذاتصاویـرپیرامونبایدقوۀتخیل کـودکانرابرانگیزدو‬
‫زاغ ‌هنشـینانمحولم ‌یشـود‪.‬هدفاینرویکردتوسعۀ‬ ‫‪Shettleworth (Eds). Westview Press, pp. 185-228.‬‬ ‫آ ‌نهاراباخودهمراه کند‪.‬درواقع کودکانفهمذهنیو‬
‫آ گاهـی اجتماعـی از طریـق برگـزاری ایـن برنام ‌ههاسـت‪.‬‬ ‫‪- https://m.oxfordshire.gov.uk‬‬
‫ایـن سـه الگـو ب ‌هخوبـی بیانگـر تغییـرات هنـر عمومـی در‬ ‫‪- https://www.theguardian.com/cities/2016/sep/21/‬‬
‫طـی سـی سـال گذشـته هسـتند؛ نوعـی تغییـر تمرکـز از‬ ‫‪international-peace-day-murals-painting-city-walls-‬‬
‫زیبای ‌یشناختیبهمسائلاجتماعی‪،‬ازمفهوماثرهنری‬ ‫‪separating-communities‬‬
‫شـ ‌ئگونهبـهیـکفرایندمیـراورویدادمحـور‪،‬از نصـبآثار‬
‫دائمـی بـه مداخالت موقـت در محیـط‪ ،‬از خودگردانـی‬
‫هنرمنـدبـه گسـترشمشـارک ‌تهایبی ‌نرشـت ‌های‪.‬ایـن‬
‫تغییـر رویکـرد بـه مردم ‌یتـر شـدن هنـر شـهری کمـک‬
‫امچـرشوـزمهگهینـرریشـکـهرردهیاصسـرفـ ًاتپ‪.‬لـیمیـانهنرمنـدومخاطـب‬
‫نیسـت‪ ،‬بلکـه بـا شکسـتن قواعـد گذشـته‪ ،‬هنـر بـه‬
‫خیابا ‌نهـا و در بیـن مـردم راه‌یافتـه اسـت‪ .‬واقعیـت‬
‫سـاختار زمـان و مـکان امـروز‪ ،‬بسـتر فو ‌قالعـاده غنـی و‬
‫پرمعنایـی را پیـش آورده تـا تولیـد و حضـور اثـر هنـری‪،‬‬
‫ب ‌هصـورت عمومـی دیـده شـود‪ .‬ایـن رویکـرد ن ‌هتنهـا‬
‫موجـبتکرارناپذیـروپی ‌شبین ‌یناپذیـربـودناثـرهنـری‬
‫م ‌یشود‪،‬بلکهبهمحیطاجراهمتمایزیمنحصرب ‌هفرد‬
‫م ‌یبخشدوباآنتلفیقم ‌یشود‪.‬چنینهنریم ‌یتواند‬
‫منجـربـه کشـفروای ‌تهـایسرکو ‌بشـده‪،‬دیـدهشـدن‬
‫اقشوشـدارکبههمعحامشوـل ًیا نهارادنیدد‌ههشگـرفدتههو‌اشحیدا‌هاونبادز‪.‬یقابرارگیرمفتکان‌نههناریدیر‬
‫مکانواقعی‪،‬اسباببروزجنب ‌ههایتاریخیواجتماعی‬

‫‪11. Friedrich Froebel‬‬
‫‪22. Andrea Megela Simmons‬‬
‫‪33. UNESCO‬‬
‫‪44. Miwon Kwon‬‬

‫‪125‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫‌خالق بـود و در سـال‪ ،2014‬ایـن سـهم بـه یـازده درصـد‬ ‫ﺧیاﺑان مارنان‬ ‫مکا ‌نهـارافراهـممـ ‌یآورد کـهاز طرقمختلفمایۀالهام‬
‫ارتقایافت‪.‬از طرفیاقتصاد‌خلاقرام ‌یتوانعلمحا کم‬ ‫هنرمنـدان‪ ،‬اقنـاع نهادهـای اجتماعـی و یـا حتـی تحقق‬
‫بـر قواعـد اقتصـادی مربـوط بـه صنایـ ‌ع خالق و اقتصـاد‬ ‫از برنام ‌هریـزان بخـش فرهنـگ و اقتصـاد اسـتفاده شـد‪.‬‬
‫‌فرهنـگ را م ‌یتـوان علـم حا کـم بـر قواعـد اقتصـادی‬ ‫عبـارت«صنایـعخالق»بـهدومنظـور مهـمابـداعشـد‪:‬‬ ‫نیازهـایمالـیشـهرم ‌یشـود‪.‬‬
‫مربـوط بـه صنایـ ‌ع فرهنگـی دانسـت؛ در قلـب اقتصـا ‌د‬ ‫یكـیاینكهمفهومصنایعفرهنگـیدر ذهنبرخیافراد‬ ‫ایـدۀ بنیـادی ای ‌نگونـه پروژ ‌ههـا بایـد بـر اسـاس تعامـل‬
‫خلاق‪،‬صنایع‌خلاقودر قلباقتصاد‌فرهنگ‪،‬صنایع‬ ‫همچنانبار معناییمنف ‌یداشت؛ودوماینكه عبارت‬ ‫هنرمنـد بـا وضعیـت شـهر‪ ،‬مـردم‪ ،‬سـاختما ‌نها‪ ،‬تاریـخ‬
‫«صنایـع خالق» ایـن گنجایـش را داشـت کـه پـار ‌های از‬ ‫وسـاختار اجتماعـیشـهرشـکلبگیـرد‪.‬اینهنـرفاصلۀ‬
‫‌فرهنگـی قـرار دارند‪.‬‬ ‫حوز ‌ههـاینوظهـور‪،‬همچونرسـان ‌ههایجدیدمبتنی‬ ‫زیادیبارویکردفعلیمقاماتشهریومدیرانفرهنگی‬
‫ردپـایپیدایـشمفهـومخلاقیـترادر شـهرهام ‌یتـوان‬ ‫بـروب‪،‬باز ‌یهـایرایانـ ‌هایوحتیفعالی ‌تهایمبتنی‬ ‫وبرنام ‌ههایسریالیآ ‌نهادارد؛زیرادر اینهنرمکا ‌نها‬
‫از دو طریق دانست‪ :‬نظریۀ شه ‌ر خلاق و صنای ‌ع خلاق‪.‬‬ ‫بـر تحقیـق و پژوهـش ب ‌هقصـد تولیـد دانـش را نیـز در‬ ‫بـارور م ‌یشـوند‪ ،‬ن ‌هاینکـه ب ‌هعنـوان کالایـی فرهنگـی بـه‬
‫نكتـۀاساسـیآناسـت کـهبخ ‌شهـایزیـادیاز افـرادو‬
‫طبق ‌ههـای خالق در همـان حوز ‌ههـای صنایـع خالق‬ ‫برگیرد‪.‬‬ ‫تولید انبوه برسـند‪.‬‬
‫مشغولبه كار هستندوای ‌ندوارتباطتنگاتنگیباهم‬ ‫صنای ‌عخلاق صنایعی هسـتند كه مادۀ اولیه و اساسـی‬ ‫ ‬
‫دارند‪.‬حالمسئلۀمهمآناست كهاز دوردپایمفهوم‬ ‫آناید ‌ههـاوخلاقیـتاسـتوطبـقتعریـفیونسـكوبـه‬
‫خلاقیت چگونه م ‌یتوان درآمدزایی كرد؟ جواب بسیار‬ ‫چهار دسـتهتقسـیمم ‌یشـوند‪:‬میراثفرهنگی(شامل‬ ‫اقتصاد خلاق جایگزین اقتصاد نفت در‬
‫سـاده و درعی ‌نحـال پیچیـده اسـت؛ بایـد چهـار نـوع‬ ‫میـراث فرهنگـی ملمـوس و ناملمـوس)؛ انـواع هنـر‬ ‫كشور و اقتصاد ترا كم فروشی در شهرها‬
‫سـرمای ‌هگذاری صـورت گیـرد‪ :‬سـرمای ‌هگذاری انسـانی‪،‬‬ ‫(هنرهـای نمایشـی و تجسـمی)؛ رسـان ‌هها (رسـان ‌ههای‬
‫سـرمای ‌هگذاری اقتصـادی‪ ،‬سـرمای ‌هگذاری اجتماعـی و‬ ‫دیـداری‪ ،‬شـنیداری و چاپـی) و آفرین ‌شهـای کارکـردی‬ ‫دکݡتر رسول بیدرام‬
‫(شـامل طراح ‌یهـای داخلـی‪ ،‬گرافیـک‪ ،‬مـد‪ ،‬نر ‌مافـزار‪،‬‬ ‫استادیار گروهاقتصادو كارآفرینی‬
‫سـرمای ‌هگذاری نمادیـن‪.‬‬ ‫تبلیغات‪،‬پژوه ‌شهاو‪.)...‬در سـال‪،2005‬شـشدرصد‬
‫ارزش اقتصادی کل تولیدات دنیا‪ ،‬سـهم ارزش اقتصاد‬ ‫هنر‪،‬دانشگاههنراصفهان‬

‫مزیـت اصلـی اقتصـاد ایـران در هنـر و میـراث فرهنگـی‬
‫استوسرمای ‌هگذاریدر حوزۀصنایعخلاقوفرهنگی‪،‬‬
‫تنهـا جایگزیـن و منبـع پایـدار بـرای اقتصـاد وابسـته بـه‬
‫نفتدر كشور ووابستهبهترا ك ‌مفروشیدر شهرهاست‪.‬‬
‫بـه گـواه اندیشـمندان توسـعه‪ ،‬دوران تسـلط صنایـع‬
‫سخت ب ‌هعنوان موتور محرک توسعه به پایان رسیده و‬

‫امـروز‪ ،‬عصـر صنایـع نـرم و خالق اسـت‪.‬‬
‫ریشـۀ موضـوع صنایـع خالق در بسـتر مفهـوم صنایـع‬
‫فرهنگـیپا گرفت‪«.‬صنایعفرهنگی»عبارتیآشناسـت‬
‫کهشایداولینبار در مکتبفرانکفورتدر قرنبیستم‪،‬‬
‫ب ‌هوسـیلۀ آدورنـو و همفکرانـش ارائـه شـد‪ .‬یونسـکو‬
‫صنایـع فرهنگـی را صنایعـی م ‌یدانـد كـه محصـولات‬
‫خلاقانـۀ ملمـوس و ناملمـوس هنـری تولیـد م ‌یکنـد‬
‫و دارای پتانسـیل بازتولیـد درآمـد و ثـروت‪ ،‬از طریـق‬
‫ب ‌هکارگیـری دارای ‌یهـای فرهنگـی و تولیـد کالا‌هـا و‬
‫خدماتدان ‌شپایه‪،‬اعماز سنتیومعاصرهستند‪.‬این‬
‫مفهـوم در گـذر زمـان‪ ،‬ک ‌مکـم بـار معنایـی خـود را تغییـر‬
‫دادوصنایـعخالقجایگزیـنآنشـد كـهتوسـطبرخی‬

‫زﯾرﮔﺬر ﻋسگرﯾﻪ‬

‫‪ 126‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫شـهݠــر اصفهݠــان و گݡرافیـک‬
‫محیــطــــیݡݡ در گفت‌وگــــو بـا‬
‫مسعود سپهݠر و مریم افسر‬

‫وشهرسازیاست کهبرایشهرهاایجادهویتم ‌یکند‪،‬‬ ‫مسعود سپهر‪ ،‬متولد سال ‪ ۱۳35‬تهران‬ ‫شادی تاکی‬
‫کهآ ‌نهاخودمبتنیبرفرهنگوتمدنجامع ‌هایاست‬ ‫است‪.‬اودان ‌شآموخته کالجچاپلندن‪،‬‬
‫کهدر آنمحلبرایخودشهریساخت ‌هاند‪.‬با گسترش‬ ‫طراحوپژوهشگر‬
‫یکشهر کهبهدلایلمختلفیمثلضروریاتسیاسی‪،‬‬ ‫کارشناسطراحی گرافیک‪،‬تایپوگرافیک‬
‫اقتصـادی‪،‬فرهنگـیاتفـاقم ‌یافتـد‪،‬ساخ ‌توسـاز اولیۀ‬ ‫پودابرویررناهمآسم‌هاورزیسزشیتت‪.‬چکطامرایلپحویفیاازقرلمر‌غ‌مکالزهتآامحویزصچیاپشلَا ِپیل‪،‬‬ ‫امـروزهیکـیازحیط ‌ههـای‬
‫شهر کهبراساساصولوقواعدیبودهاست‪،‬ب ‌هتدریج‬ ‫مهموقاب ‌لتوجهدرعرصۀگرافیک‬
‫دچـار گیجـی و پیچیدگ ‌یهایـی م ‌یشـود؛ بـه طور ‌یکـه‬ ‫درشرایطف ‌نآوریجدیددیجیتالاز‬ ‫معاصرمبحث«گرافیکمحیطی»‬
‫معمـاریدیگـرپاسـ ‌خگوینیـاز اولیـۀیافتـنورسـیدنبه‬ ‫جملهافتخاراتاوست‪.‬همچنینوی‬ ‫و ارتبـاط آن بـا افزایـش کیفیـت‬
‫مکا ‌نهـای موردنظـر نیسـت‪ .‬در ایـن شـرایط ضـرورت‬ ‫درنخستیننمایشگاهسرونقر ‌هایبرای‬ ‫زندگـیدرفضاهـایشـهریاسـت‪.‬‬
‫مبـرم بـه طـراح و طراحـی گرافیـک شـهری و محیطـی‬ ‫طراحیتابلوهایمتروشهرتهرانمورد‬ ‫طر ‌حهایگرافیکیدرمحی ‌طهای‬
‫احسـاسم ‌یشـود‪،‬تـایـک‌بـار دیگـردسترسـیبـهنقـاط‬ ‫شـهریضمنایجـادفضایـیزیبا‪،‬‬
‫مختلـف شـهر سـهل و آسـان شـود‪ .‬طراحـی شـهری یـا‬ ‫تقدیرقرار گرفت‪.‬‬ ‫منظـم و پرنشـاط بـرای زندگـی‬
‫محیطـیبـاایـنهـدفواردعمـلم ‌یشـود کـهاهالـییـا‬ ‫جنابآقایسـپهر‪،‬قبلاز ورودبهبحث گرافیک‬ ‫افـرادجامعـه‪،‬بازگوکننـدۀفرهنگ‪،‬‬
‫بازدیدکننـدگان را در رهیابـی‪ ،‬کمـک و راهنمایـی کنـد‪،‬‬ ‫محیطیدرشهراصفهان‪،‬بفرماییدتعریفشمااز‬ ‫هویـت‪ ،‬نیازهـا و سـلیقۀ مـردم آن‬
‫بـه آ ‌نهـا اطلا ‌عرسـان ‌یهای لازم را ارائـه نمایـد و چ ‌هبسـا‬ ‫شـهرنیزهسـتند‪.‬اصفهانشـهری‬
‫آ ‌نهارابهمسائلیعلاق ‌همند کند کهپیشاز ایندر نظر‬ ‫گرافیکشهریچیست؟‬ ‫اسـت کـهب ‌هلحـاظقدمـتتاریخی‬
‫نداشـت ‌هاند‪ .‬رسـیدن بـه مفاهیـم کلـی مثـل «زیبایـی»‪،‬‬ ‫از جملـهمزی ‌تهـایهویتبصریبرایشـهر‪،‬مشـخص‬ ‫و فرهنگـی در داخـل و خـارج از‬
‫«هویـتبصـری»یـا«اثـرهنری»محصولفرعی کوشـش‬ ‫نـمودنوبـهاصطالحخوانا کـردنآنمکانبـرایاهالی‬ ‫ایرانشـناختهشـدهوازاینحیث‪،‬‬
‫طـراح اسـت‪ ،‬چنانچـه یـک معمـار‪ ،‬خانه‪ ،‬بیمارسـتان یا‬ ‫ونیـزبازدید کنندگانآنـجاست؛یعنیمـردممکا ‌نهای‬ ‫چگونگیاجرایگرافیکشهریدر‬
‫مسجدراباهدفخلقیکاثرهنریطراحینم ‌یکند‪.‬‬ ‫مـورد نظرشـان را آسـان پیـدا کننـد و کسـی گـم نشـود و‬ ‫آنحائزاهمیتاسـت‪.‬ایننوشـتار‬
‫تابلـوی یـک مـوزه‪ ،‬عطـاری یـا فروشـگاه بـرای راهنمایـی‬ ‫مانندآن‪.‬در گامنخستاینشیو ‌ههایخاصمعماری‬ ‫ماحصـل گف ‌ت‌وگویـی اسـت کـه‬
‫و جلـب توجـه مـردم بـه محـل آن کسـب و کار طراحـی‬ ‫پیرامونمسئلۀ گرافیکمحیطی‬
‫م ‌یشود؛ولیطبیعیاست کها گرطراح گرافیکدرعین‬ ‫درشهراصفهان‪،‬بادوهنرمندفعال‬
‫رعایت کلیۀاصولوویژگ ‌یهایطراحی گرافیکشهری‪،‬‬ ‫اینعرصه‪«،‬مسعودسپهر»و«مریم‬
‫بتواندفرهنگ‪،‬خصوصیاتوپیشینۀمحلوشهررانیز‬ ‫افسـر»ازدونسـلمختلـفطراحـی‬
‫درنظربگیردودر کارشبگنجاند‪،‬آنمحلعلاو ‌هبراینکه‬
‫بـرایاشـخاصخوانـاوروشـنجلوهم ‌یکنـد‪،‬از زیباییو‬ ‫گرافیـکصـورت گرفتـهاسـت‪.‬‬
‫هویتخاصفرهنگینیزبرخوردار خواهدشد‪.‬علائمو‬
‫نشان ‌ههایشهرهایبزرگامروزن ‌هتنهامثللایۀبصری‬
‫بسـیار ظریفیدر تــمامپیکرۀمعماریشـهریبهچشـم‬
‫م ‌یخورنـد‪،‬بلکـهاز هویـتبصـریبـهخطـرافتـادهبـراثـر‬

‫گسـترشآننیـزپاسـداریم ‌یکنند‪.‬‬
‫بـا توجـه بـه اینکـه جنابعالـی چنـد سـالی اسـت‬
‫در دانشـگاه هنـر اصفهـان بـه تدریـس مشـغول‬
‫هسـتید و بـا فضـای ایـن شـهر آشـنایی داریـد‪ ،‬بـه‬
‫نظرتـانهویـت گرافیکشـهریآنچگونهاسـت‬
‫و بـه چـه نقـاط ضعـف و قوتـی در ایـن خصـوص‬

‫م ‌یتـوان اشـاره کـرد؟‬
‫بـا توجـه بـه آنچـه گفتـه شـد‪ ،‬م ‌یتـوان مشـاهده کـرد‬

‫‪127‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫ﺧیاﺑان ﮐاوه‬

‫محمدعلی میرزایی‬

‫البتهای ‌نگونهسازما ‌نهایدولتی‪،‬آتلی ‌ههایاواحدهای‬ ‫یـک متخصـص در ایـن زمینـه‪ ،‬چـه انتقـاد یـا‬ ‫کـه هویـت طراحـی و گرافیـک شـهری اصفهـان نیـز کـه‬
‫مطرحادحـودییـدائتمـبویددجرـ اه‪،‬سـتمعخمـداولمًا اخـیـودندواارنـحدد؛هـولـاییبـطهراعلـحـتی‬ ‫پیشـنهادی مطـرح م ‌یکنیـد؟ نقـش تعامـل بیـن‬ ‫روزگاریبراثرمعماریوشهرسازیبسیار فاخرآنزبانزد‬
‫بـرای اجـرای کارهـای گرافیـک‪ ،‬مجهزتـر و مناسـ ‌بترند‬ ‫هنرمنـدان‪ ،‬متخصصـان و مسـئولان چگونـه‬ ‫جهانیانبود‪،‬درضمن گسترش ک ‌مسابقۀشهری‪،‬نظیر‬
‫و طراحـان زبـده کشـور در بخ ‌شهـای خصوصـی‪ ،‬بـه‬ ‫بسـیاریاز شـهرهایدیگرایران‪،‬در حالضعیفشـدن‬
‫صورتآتلی ‌ههای کوچکیاحتیانفرادیبه کارمشغول‬ ‫م ‌یتوانـد ثمربخـش باشـد؟‬ ‫اسـت‪.‬در حـالحاضـر‪،‬تابلوهـایراهنمـاواطلا ‌عرسـانی‬
‫هستند‪.‬ا گرمدیرانشهریاصفهاننیزازرویتجربه‪،‬با‬ ‫دربسیاریازنقاطجهانازجمله کشورما‪،‬ساخ ‌توساز‬ ‫و در کل نوعـی گرافیـک محیطـی برحسـب لزومـات آنـی‬
‫این دیدگاه موافق باشـند‪ ،‬بهتر اسـت برای ایجاد هویت‬ ‫و گسـترش شـهرها در حیطـۀ اختیـار مدیری ‌تهـای‬ ‫روز‪،‬در اینشـهرروبهافزایشاسـت؛اماازآنـجا کهدارای‬
‫گرافیـک در بخ ‌شهـای گسـتر ‌شیافته و نگهـداری از‬ ‫شـهری و سـازما ‌نهای تابـع آ ‌نهـا اسـت‪ .‬در اصفهـان‬ ‫نظـام طراحـی یکسـان‪ ،‬نیرومنـد و هوشـیار نسـبت بـه‬
‫هوی ‌تبصریدیرینۀاینشهردر نخستین گامخود که‬ ‫و سـایر شـهرهای ایـران شـهردار ‌یها و سـازما ‌نهایی‬ ‫محیطوشـهرنیسـتند‪،‬ن ‌هتنهابهانسجامهویتجامع‬
‫طراحی گرافیکشـهراسـت‪،‬بادعوتوجلبهمکاری‬ ‫نظیـرزیباسـازی‪،‬مسـئولایـ ‌نکار هسـتند؛ کـههمـراهبـا‬ ‫بصـریشـهر کمـکنکر ‌د ‌هاند‪،‬بلکـهدر جا ‌یجایشـهر‪،‬‬
‫طراحـان و هنرمنـدان برجسـته و بـا تجربـۀ بومی یا حتی‬ ‫ایـنمسـئولیت‪،‬ایجـادوحفظهویت‌بصـرییا گرافی ‌ک‬ ‫آسی ‌بهاییهمرساند ‌هاند‪.‬تنهادر برخیاز نقاطشهر‪،‬‬
‫غیربومـی کشـور بهـرهبگیرنـدوواحدهایطراحـیدرون‬ ‫شـهری همچـون تابلوهـای راهنمـا‪ ،‬اطلا ‌عرسـان و نیـز‬ ‫آنهـمبـهدلیـلمعمـاری کهـنآنمحیطوحساسـیت‬
‫سـازمانی خـود را تنهـا درگیـر نظـارت‪ ،‬اجـرای گرافیـک‬ ‫بخـش مهمـی از تبلیغـات محیـط شـهری زیـر نظـر ایـن‬ ‫سـازما ‌نهای دولتـی نظیـر میـراث فرهنگـی‪ ،‬مـا آثـاری از‬
‫یکسـانوسـاختونصـبآ ‌نهـا کننـد‪.‬بـهنظـرم ‌یرسـد‬ ‫نهادهـاتوسـعهیافتـهواجراونصبم ‌یشـوند‪ ،‬کهپیش‬ ‫هویـتشـهریاصفهـانراحـسم ‌یکنیم کهالبتـهآ ‌نها‬
‫مدیرانشهریبرایساختونصبعلائمونشان ‌ههای‬ ‫از اجـراونصـبای ‌نگونهاقداماتشـهری‪،‬طراح گرافیک‬ ‫هـم مثـل جزایـر یخـی در حـال ذوب شـدن هسـتند‪.‬‬
‫شـهری‪ ،‬گاهبـهعلتتخصصبـالایبخشخصوصیاز‬ ‫در کنـار طراحـانشـهریومعمـارانبایدآ ‌نهـاراطراحی‬ ‫نکت ‌های کهبایدبهآنتوجه کردایناست کهمعماری‪،‬‬
‫ایـنپیمانـکاراندعـوتبـههمـکاریم ‌یکنـد؛ولـیهنوز‬ ‫کننـد‪ .‬برحسـب تـجربه بـرای طراحـی گرافیـک تابلوهـا‪،‬‬ ‫شهرسـازیوعلاقـهبـهحفاظـتاز آثـار ومیـراثفرهنگی‬
‫بـهصورتمصمموپیگیـربرای«طراحی» کهمهمترین‬ ‫علائـم و نشـان ‌هها‪ ،‬در بیشـتر شـهرهای بـزرگ جهـان‪،‬‬ ‫ب ‌هتنهایـی تـوان حفـظ‪ ،‬ایجـاد و توسـعۀ هویـت بصـری‬
‫حلقهدر ایجاد«هویتو گرافیکمحیطیشهر»است‪،‬‬ ‫مدیـران شـهری‪ ،‬از باتجرب ‌هتریـن و ماهرتریـن طراحـان‬ ‫یـا گرافیـکشـهرهایدر حـال گسـترشوبـزرگامـروز‪،‬از‬
‫اسـتفادۀ قاب ‌لتوجهـی از طراحـان باتجربـه‪ ،‬ورزیـده و‬ ‫معاصـر کشـور خـودبهـرهم ‌یگیرنـدوخـودسـازما ‌نهانیز‬ ‫جملـهاصفهـانراندارنـد؛زیـرانیروهایمتخصـصبرای‬
‫اجـرا‪ ،‬نظـارت و نصـب را بـه عهـده دارنـد‪ .‬ایـن روش بـه‬
‫متخصـص‪ ،‬از سـوی مسـئولان صـورت نم ‌یگیـرد‪.‬‬ ‫دلایـلمختلفـی کارآمدتـراسـت‪،‬زیـرا کار حساسـیمثل‬ ‫ایـ ‌نکار رادر اختیـار ندارنـد‪.‬‬
‫از جنابعالـی سپاسـگزارم و امیـدوارم چنیـن‬ ‫طراحـی گرافیـکمحیطیرابهتراسـتطراحـانخلاق‪،‬‬ ‫بـهعنـوانآخریـنومه ‌متریـنپرسـ ‌ش‪،‬بـاتوجـه‬
‫گف ‌ت ‌وگوهایـی در رونـد فعالیـت هنرمنـدان و‬ ‫هوشـیار نسـبت بـه محیـط و بـا تـجربه در سـطح ملـی‬ ‫بـه ضـرورت ایجـاد تعامـل بیـن هویـت فرهنگـی‪-‬‬
‫مسـئولان‪ ،‬بـرای دسـتیابی بـه هویـت مناسـب‬ ‫انـجام دهنـد و نظـارت‪ ،‬اجـرا و نصـب کـه بیشـتر جنبـۀ‬ ‫تاریخیشـهراصفهـانو گرافیکشـهریمعاصر‪،‬‬
‫اجرایـی دارد و نیازمنـد سـرمای ‌هگذاری بیشـتر اسـت‪ ،‬در‬ ‫چـه اقداماتـی را م ‌یتـوان بـرای سـاما ‌ندهی‬
‫شـهری مؤثـر گـردد‪.‬‬ ‫اختیار خودشـهردارییاسـازمانمسـئولدولتیباشد‪.‬‬ ‫گرافیـک ایـن شـهر انـجام داد؟ و شـما بـه عنـوان‬

‫‪ 128‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫یـک متولـی خـاص و مشـخص اسـت‪ ،‬مثا ًل سـازمان‬
‫زیباسـازی؛ سـازمانی کـه هیـچ ارگان و سـازمانی بـدون‬
‫هماهنگـی بـا آن اجـازۀ تغییـر در گرافیـک شـهری را‬
‫نداشـته باشـد‪ .‬مسـئلۀ مهـم دیگـر‪ ،‬داشـتن برنامـه و‬
‫گهـرافدیفکمششــهخر و ِتصناکوسـتا ‌هبمـو تدطتبیو بقلآنن‌د بمـادسـاتب بقـرۀا تایریتغخییـی‪،‬ر‬
‫هنری‪ ،‬فرهنگی و صنعتی شـهر اسـت؛ برنام ‌های ثابت‬
‫و تصوی ‌بشـده کـه بـا تغییـر مسـئولان اجرایـی نظیـر‬
‫دولـت و شـهردار تغییـر نکنـد و ادامـۀ آن بـرای مسـئول‬
‫اجرایـی بعـدی الزامـی باشـد‪.‬‬
‫بـا توجـه به آنچـه بیان کردید‪ ،‬چه انتقـادی را به‬
‫وضعیـت فعلـی گرافیـک شـهری امـروز اصفهـان‬
‫وارد م ‌یدانیـد و آیـا پیشـنهادی بـرای تعامل بین‬
‫هنرمنـدان و متخصصـان و مسـئولان داریـد؟‬
‫در وضعیت فعلی اصفهان‪ ،‬مانند سـایر شـهرها‪ ،‬نوعی‬
‫ناهماهنگی محسوس در ِالمانهای شهری وجود دارد‬ ‫مریم افسر‪ ،‬متولد سال ‪،۱۳۴۹‬‬
‫کـه ب ‌هصـورت پرا کندگـی و ناهمگونـی در جا ‌یجـای‬ ‫دان ‌شآموختۀرشتۀ گرافیکدرمقطع‬
‫شـهر دیـده م ‌یشـود‪ .‬شـما وقتـی وارد شـهر م ‌یشـوید‪،‬‬ ‫کارشناسیارشداست‪.‬اوعضوعل ‌یالبدل‬
‫جـز در مناطـق توریسـتی و آثـار تاریخـی خـاص‪ ،‬فـرق‬ ‫هیئ ‌تمدیرهانجمنصنفیطراحان‬
‫چندانـی بـا سـایر شـهرها حـس نم ‌یکنیـد‪ .‬درحال ‌یکـه‬ ‫گرافیک ایران و عضو رسمی این انجمن‬
‫در هـر خیابـان و محلـه بایـد ِالما ‌نهـا وگرافیـک شـهری‬ ‫است‪ .‬او با سابقۀ سی سال فعالیت در‬
‫به گون ‌های باشد که احساس کنید در شهر اصفهانید‪.‬‬ ‫زمینۀ گرافیکمحیطی‪،‬باشرک ‌تهای‬
‫همچنیـن‪ ،‬اقـدام اصلـی بـرای ایجـاد تعامـل بیـن‬
‫هنرمندان و متخصصان و مسـئولان اجرایی شـهر‪ ،‬به‬ ‫مختلفهمکاریم ‌یکند‪.‬‬

‫وجود آوردن سـازمانی مشخص ب ‌هعنوان متولی (نظیر‬
‫سـازمان زیباسـازی)‪ ،‬بـا نقشـۀ راه و هـدف کوتا ‌همـدت‬
‫و بلن ‌دمـدت و بودجـۀ مشـخص اسـت کـه بـه مدیـران‬
‫شـهری وابسـتگی نداشـته باشـد و با تغییر دولت تغییر‬
‫نکند؛ ب ‌هطور ‌یکه سازمان فوق نقش هماهن ‌گکننده‬
‫و تصمی ‌مگیرندۀ اصلی را بین هنرمندان و متخصصان‬ ‫البتـه تلا ‌شهـای صور ‌تگرفتـه بـرای حفـظ ایـن هویت‬
‫و مسـؤلان اجرایـی بـازی کنـد و مسـتقل از شـهرداری‬ ‫ب ‌هخصـوص در چهاربـاغ و میـدان عتیـق قاب ‌لتوجـه و‬ ‫درود بـر شـما خانـم افسـر عزیـز‪ ،‬بهتـر اسـت‬
‫گف ‌توگـو را چنیـن آغـاز کنـم‪ ،‬شـما چنـد بـار بـه‬
‫باشد‪.‬‬ ‫درخـور سـتایش اسـت‪.‬‬ ‫شـهر اصفهـان سـفر کرد ‌هایـد؟ آیـا گشـ ‌ت ‌وگذار‬
‫‪،1396‬‬ ‫نـوروز‬ ‫بـرای‬ ‫اخیـرًا‪،‬‬ ‫کـه‬ ‫آ گاهیـد‬ ‫حتمـا‬ ‫بـا توجه به حساسـی ‌تهایی کـه دربارۀ فرهنگ‬ ‫در خیابا ‌نهـای ایـن شـهر تاریخـی تأثیـر ویـژ ‌های‬
‫شـهرداری اصفهـان بـا همـکاری سـه دانشـگاه‬ ‫و تاریـخ ایـن شـهر بـه عنـوان شـهری توریسـتی‬
‫هنـر اقـدام بـه دیوارنـگاری در سـطح شـهر کـرده‬ ‫وجـود دارد‪ ،‬نقـش گرافیـک شـهری معاصـر را در‬ ‫بـر شـما‪ ،‬کـه از یـک سـو هنرمنـد و از سـوی دیگـر‬
‫مسـافر ایـن شـهر بود ‌هایـد‪ ،‬گذاشـته اسـت؟‬
‫اسـت و ایـن دیوارنگار ‌یهـا را دانشـجویان‬ ‫اصفهـان چگونـه ارزیابـی م ‌یکنیـد؟‬ ‫درود و سـپاس از فرصتـی کـه در اختیـار من گذاشـتید‪.‬‬
‫ایـن دانشـگا ‌هها انجـام داد ‌هانـد‪ ،‬ایـن رویـداد را‬ ‫نقـش گرافیـک شـهری و ِالما ‌نهـای بصـری در حفـظ‬
‫چگونه ارزیابی م ‌یکنید و آیا پیشنهادی در این‬ ‫پیشینۀ تاریخی و فرهنگ و هنر مردمان شهر و انتقال‬ ‫بیشـتر سـفرهای مـن بـه اصفهـان در ایـام نـوروز بـوده‬
‫آن به امروز مهم و انکارناپذیر است‪ .‬این نقش با حفظ‬ ‫اسـت و همـواره از ایـن سـفرها خاطـرات زیبای دیـدار از‬
‫خصـوص داریـد؟‬ ‫و گسـترش بافـت تاریخـی شـهر‪ ،‬مرمـت آثـار برجامانـده‬ ‫یـدرکذهشـنـه ِمربتاارقـییخـماینـ‪ ،‬بـداهفارسهـنـت؛گچوههنـ‌لرسـوتوصننع‪،‬تعگـالر ‌ییقاغپـنوی‪،‬‬
‫در اینکـه دیوارنـگاری در ایجـاد دیـدگاه بصـری و‬ ‫و نیـز اسـتفادۀ تلفیقـی از هنـر مـدرن و سـنتی در انتقال‬
‫زیباسـازی وگرافیـک شـهری نقـش مهمـی دارد‬ ‫مفاهیـم تـا حـدودی قابـل انجـام اسـت؛ ب ‌هطـور مثـال‪،‬‬
‫شـکی نیسـت و اقـدام اخیـر شـهرداری در ایـن راسـتا‬ ‫م ‌یتـوان ب ‌هجـای اسـتفاده از تابلوهـای ا ‌لا ‌یدی و‬ ‫میـدان نق ‌شجهـان و س ‌یوسـه پـل و پـل خواجـو و‬
‫پوسـترها‪ ،‬از سـنگ نبشته‪ ،‬کاش ‌یکاری و حکا کی روی‬ ‫از مه ‌مترین جاذب ‌ههای گردشـکری‬ ‫اچصهفارهـبـاا ِغنا‪،‬صهفریـهـاکن‬
‫تحسـی ‌نبرانگیز اسـت؛ امـا در انتخـاب موضـوع‪ ،‬بـه‬ ‫سـنگ و چـوب و فلـز در سـاخت بنرهـای تبلیغاتـی‪،‬‬ ‫ب ‌هتنهایـی اثـری هنـری بـه شـمار‬
‫نظـر مـن ا ‌یکاش علاو ‌هبـر موضـوع قص ‌ههـای قرآنـی‪،‬‬ ‫تابلـوی راهنمـای معابـر و زیرگذرهـا و سـتون پ ‌لهـا و‬
‫موضوعات دیگری نیز ب ‌هصورت مسابقه و با رأی مردم‬ ‫مـ ‌یرود‪ .‬ایـن آثـار نقش مهمـی در انتقال فرهنگ و هنر‬
‫زیباسـازی شـهر کمـک گرفـت‪.‬‬ ‫مـردم اصفهـان از دیربـاز تـا کنـون ایفـا کـرده و همـواره‬
‫برای مناطق مختلف شهری انتخاب م ‪‎‬یشد و بخشی‬ ‫چـه اقداماتـی م ‌یتـوان بـرای سـاما ‌ندهی‬ ‫تحسـین وشـگفتی بازدیدکننـده را بـه همـراه داشـته‬
‫نیـز بـا موضـوع آزاد در ایـن میـان قـرار م ‌یگرفـت‪ .‬اینکـه‬ ‫گرافیک شـهری اصفهان انجام داد؟ و اقدامات‬
‫موضـوع نقاشـ ‌یها داسـتا ‌نهای قرآنـی باشـد‪ ،‬بسـیار‬ ‫شـهرداری و سـازما ‌نها و ارگا ‌نهـای ذ ‌یربـط را‬ ‫اسـت‪.‬‬
‫هویـت گرافیـک شـهری اصفهـان را چگونـه‬
‫خـوب و آموزنـده و قاب ‌لتقدیـر اسـت‪ ،‬ولـی ب ‌هصـورت‬ ‫در ایـن زمینـه چگونـه ارزیابـی م ‌یکنیـد؟‬ ‫ارزیابـی م ‌یکنیـد و چه نقاط ضعف و قوتی در آن‬
‫محـدود و در مناطـق خـاص شـهری و در باف ‌تهایـی‬ ‫بـه نظـر مـن همـکاری نزدیـک سـازما ‌نها و ارگا ‌نهـای‬
‫نظیـر اما کـن مذهبـی‪ ،‬مسـاجد تاریخـی و‪ ....‬در سـایر‬ ‫مختلـف نظیـر شـهرداری‪ ،‬سـازمان میـراث فرهنگـی و‬ ‫می‌بینیـد؟‬
‫دانشکدۀ هنر و دانشکدۀ باستا ‌نشناسی و هماهنگی‬ ‫هویـت گرافیکـی شـهر اصفهـان متأسـفانه بـا‬
‫مناطق بهتر بود آثار سـنتی و صنایع دسـتی اصفهان‪،‬‬ ‫آ ‌نهـا بـا سـازمان زیباسـازی م ‌یتوانـد نقـش مهمـی در‬ ‫گسـترش شـهر و فرهنـگ شهرنشـینی دسـتخوش‬
‫داسـتا ‌نهای فولکلوریـک و محلـی و تاریخچـۀ شـهر‬ ‫ساما ‌ندهی گرافیک شهری داشته باشد‪ .‬مهم وجود‬
‫اصفهـان‪ ،‬موضـوع نقاشـ ‌یهای دیـواری در نظـر گرفتـه‬ ‫تغییـر شـده و از هویـت تاریخـی خـود فاصلـه گرفتـه‬
‫اسـت؛ سـاختما ‌نهای بلنـد و مرا کـز خریـد بـزرگ یـا‬
‫می‌شـد‪.‬‬ ‫هایپرمارک ‌تهـا‪ ،‬بـر ایـن مسـئله تأثیرگـذار بـوده اسـت‪.‬‬
‫شـهرهایی‬ ‫اسـت‪،‬‬ ‫درسـت‬ ‫کامل ًا‬ ‫شـما‬ ‫بلـه گفتۀ‬

‫‪129‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫ﺧیاﺑان ﮐاوه‬

‫محمدعلی میرزایی‬

‫مهمترینرکندر‬ ‫یـا ایـد ‌های بـرای زیبانمایـی ایـن شـهر در ذهـن‬ ‫چـون اصفهـان مـواد بصـری بسـیاری از فرهنگ‬
‫مقولۀهویت گرافیکی‬ ‫داریـد‪ ،‬مایلـم بشـنوم‪.‬‬ ‫دیرپـای خـود بـرای نمایـش دارنـد و م ‌یتواننـد‬
‫نقـش بسـزایی در بازنمایـی روحیـه فرهنگـی‬
‫شهر‪،‬مردمهستند‬ ‫پیشـنهاد م ‌یکنـم شـهرداری اصفهـان یـک دریاچـۀ‬ ‫خـود ایفـا کننـد‪ .‬البتـه تـا جایـی کـه بنـده‬
‫وسلیقهونظرآنان‬ ‫مصنوعـی نظیـر دریاچـۀ مصنوعـی چیتگـر تهـران در‬ ‫م ‌یدانـم از داسـتا ‌نهایی چـون شـاهنامه نیز در‬
‫بایدموردتوجهقرار‬ ‫زیـر س ‌یوسـه پـل احـداث کنـد؛ دریاچـۀ مصنوعـی‬ ‫دیوارنگار ‌یهـای مذکـور اسـتفاده شـده اسـت‪.‬‬
‫گیردونهسلیقهو‬ ‫پـرآب در تمـام فصـول سـال کـه م ‌یتوانـد هویـت و‬ ‫حال که صحبت از فرهنگ بومی شد‪ ،‬نظر شما‬
‫نظرمقامیامسئول‬ ‫زیبایـی دوچنـدان بـه س ‌یوسـه پـل ببخشـد‪ .‬ایـن کار‬ ‫در مـورد تعامـل ارگا ‌نهـا با مردم و نقش آ ‌نها در‬
‫اجراییخاص؛البته‬ ‫بـا همـکاری تمـام ارگا ‌نهـا و سـازما ‌نها و اصنـاف و‬
‫وظیفۀهنروهنرمند‬ ‫گرافیـک شـهری چیسـت؟‬
‫دلسـوزان و مـردم شـهر انجا ‌مشـدنی اسـت‪.‬‬ ‫به نظرم مهمترین رکن در مقولۀ هویت گرافیکی شهر‪،‬‬
‫تغییراینذائقهو‬ ‫و سـخن پایانـ ‌یام‪ ،‬اصفهـان‪ ،‬نص ‌فجهـان‪ ،‬هما ‌نگونه‬ ‫مـردم هسـتند و سـلیقه و نظـر آنـان بایـد موردتوجـه‬
‫فرهن ‌گسازیاست‬ ‫کـه در سـد ‌ههای اخیـر ازنظـر تاریخی‪ ،‬فرهنگـی و هنری‬ ‫قـرار گیـرد و نـه سـلیقه و نظـر مقـام یـا مسـئول اجرایـی‬
‫سـرآمد شـهرهای ایران بوده است‪ ،‬ا کنون نیز م ‌یتواند‬ ‫خـاص؛ البتـه وظیفـۀ هنـر و هنرمنـد تغییـر ایـن ذائقـه‬
‫بـا اسـتفاده از متخصصـان و هنرمنـدان و مسـئولان‬ ‫و فرهن ‌گسـازی اسـت‪ .‬مـردم و هنرمنـدان در تعامـل‬
‫اجراییدر مقولۀ گرافیکشهری‪ ،‬کهتابلووشناسنامۀ‬ ‫بـا یکدیگرنـد و رابطـ ‌های دوطرفـه دارنـد؛ بـه بیـان دیگـر‬
‫بصـری شـهر اسـت‪ ،‬سـرآمد و الگـوی شـهرهای دیگـر‬ ‫مـردم از هنـر و هنرمنـد الگـو م ‌یگیرنـد و هنـر و هنرمنـد‬
‫باشـد و ایـن مهـم جـز با همـکاری و ارادۀ تمامی عوامل‬
‫از مـردم‪.‬‬
‫دسـ ‌تاندرکار و درنهایـت مـردم میسـر نیسـت‬ ‫ضمـن سـپاس از شـما‪ ،‬در پایـان ا گـر پیشـنهاد‬

‫‪ 130‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫گݡرافیک شهری‬ ‫عرفان رجایی‬
‫در بوتۀ نقد‬
‫کارشناسهنر‬
‫آسیب شناسی گرافیک شهری و‬
‫زیباسازی شهر اصفهان‬ ‫گرافیـک محیطـی بـه‬
‫عنوانقو ‌یترینووسـی ‌عترینابزار‬
‫در گف ‌توگݡویــــیݡباسهنســــــلاز‬ ‫فرهن ‌گسازیدرهنرشهرینقش‬
‫هنرمن ـداناصفهـ ـ ـان‪:‬‬ ‫مهـموسـازند ‌هایدارد‪.‬ایـنشـاخه‬
‫هنری‪،‬تمامیجلو ‌ههایتصویری‬
‫ا کبرمیخک‪،‬احمدرضامیرمقتدایی‪،‬‬ ‫شـهری اعـم از كوچ ‌كتریـن تـا‬
‫علیسجادی‬ ‫بزر ‌گتریـن آ ‌نهـا را در حیطـ ‌ه كار‬
‫خـودقـرارم ‌یدهـد‪.‬یك گرافیسـت‪،‬‬
‫تصویرگـر جامعـه خـود اسـت و‬
‫بـا تصویـرش شـرایط و كیفیـت‬
‫فرهنگیجامعهرابازگو کردهوارتقاء‬
‫م ‌یبخشد؛بنابراینبایدنسبتبه‬
‫جامعـهخـودآ گاهـی كاملداشـتهو‬
‫راجعبهجزئ ‌یترینموضوعاتآن‪،‬‬
‫آ گاهوحساسباشد‪.‬پسبرایرشد‬
‫گرافیکمحیطیدرجامعهشهری‬
‫امروز‪،‬لازماسـتتافرهنگدیداری‬
‫شهروندانارتقایابدوبرایرسیدن‬
‫بـهایـنمهـم‪،‬طراحـانبایـدضمن‬
‫بـروز خلاقیـت و اید ‌هپرداز ‌یهـای‬
‫نـو‪،‬ازتحصیلاتآ کادمیـکوعلـم‬
‫روز دنیـا در ایـن زمینـه برخـوردار‬
‫باشند‪.‬درهمینراستاباسههنرمند‬
‫اصفهانـی از سـه نسـل مختلـف‪،‬‬
‫پیرامـونمسـائل گرافیـکشـهری‬
‫اصفهانگف ‌ت‌وگوییانجامشدهتا‬
‫بانگاهیکارشناسانه‪،‬نقطهنظرات‬
‫ونقدهـایسـازند ‌هخـودراپیرامـون‬
‫مسائلیهمچونتبلیغاتشهری‪،‬‬
‫دیوارنـگاری‪ ،‬نورپـردازی و دیگـر‬
‫جزییات گرافیکشـهریاصفهان‬

‫بازگـو کنند‬

‫محمدعلی میرزایی‬ ‫ﺧیاﺑان ﮐاوه‪ -‬ﺳﻪ راه ملﮏ شﻬر‬

‫‪131‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫نورپردازی‪،‬‬
‫تخصصی در‬
‫گݡرافیک شهری‬

‫اهمیت نورپردازی‬
‫در شهر اصفهان‪ ،‬گف ‌ت ‌وگو با‬
‫ا کبر میخک‪ ،‬هنرمند و طراح‬

‫نیست‪.‬‬ ‫بیشـتر جنبـه تزئینـی دارنـد؛ وقتـی بـه چرا ‌غهایـی نـگاه‬ ‫گرافیکشهریچهتأثیریدر کیفیتزندگیمردم‬
‫باتوجهبههویتوپیشینهتاریخیاصفهان‪،‬این‬ ‫م ‌یکنیـم کهبهعنوان ک ‌ممصرفوتزیینیبـ ‌هکارم ‌یروند‪،‬‬ ‫بهلحاظبینشـی‪،‬شـادمانی‪،‬آ گاهیوغیرهدارد؟‬
‫انگار کهدرسرتاسـرسـالجشـنداریموهیچتفاوتیبین‬ ‫کارهایـی کـهدر ایـنزمینـهانجـامم ‌یشـودیـا کارشناسـی‬
‫شـهرچراوچگونهبهنور‌پرداز ‌یاحتیاجدارد؟‬ ‫رو‌زهای کاری‪،‬رو‌زهایتعطیلواعیادملیومذهبیقائل‬ ‫نم ‌یشـودیادرحدی کارشناسـیم ‌یشود کهمتناسببا‬
‫کافیسـتنگاهـی کنیمبهدنیـاوبرخـوردی کهمردمبـاآثار‬ ‫نم ‌یشـوند کهاینموجب کسـالتاسـت؛بهعنوانمثال‬ ‫روحوروانمردمنیستوبیشترحالتپرورشیدارد؛وقتی‬
‫تاریخـیخـوددارنـدوبـاتوجـهبـهتکنولـوژیحـالحاضـر‪،‬‬ ‫چرا ‌غهاینصبشـدهرویپلفردوسـی‪،‬جزخشـونتو‬ ‫بهتابل ‌وهانگاهم ‌یکنیم‪،‬م ‌یبینیم کهبهطورمستقیمدر‬
‫روشـن کـردناصفهـانباای ‌نگونهچراغان ‌یهایب ‌یمعناو‬ ‫جث ‌های کهداردشاملهیچمعناومفهومدیگرینیست‬ ‫زندگـیمـردمدخالـتم ‌یشـودوسـعیم ‌یشـودمسـائلی‬
‫مفهوماحتیاجینیست؛اصفهانمثلعروس ‌یاست که‬ ‫وهمچنیـنبودجـهفراوانـیاز بی ‌تالمـالصـرفآنشـده‬ ‫کـه جـزء آداب و رسـوم زندگـی انسا ‌نهاسـت نفـی شـود‪.‬‬
‫بهآرایشاحتیاجیندارد؛بلکهبهنوعیزیب ‌اسازیاحتیاج‬ ‫اامـسا بـته‪.‬بطـهقوروصلبحسیـیارح وای‪،‬اصوصلفیهناورنپرشداهزرییسنشـتبدههامانسـندت؛مموزثله ًا‪،‬‬ ‫در تابلوهایـی کـهاعلانـاتاجتماعـیم ‌یشـودشـعا‌رهای‬
‫نورپـردازیپ ‌لهـاومحـلقرارگیریچرا ‌غهابه گون ‌هایسـت‬ ‫تبـوههمیـر ‌ندآممیـدزریسبـبهدهمـنـرددمکـدهاادهصامًلا‌یحشـتیوـادجوبـسـهعچنییـمن‌یککنارنـید‬
‫دارد کـهآنچیـزی کههسـترانشـانبدهد‪.‬‬ ‫کهوقتیدرشببهآ ‌نهانگاهم ‌یکنیدبهخاطرنورپردازی‬ ‫نیست؛ای ‌نها کارهای ‌یست که کارشناسینم ‌یشودوبر‬
‫پیشنهادشمادراینخصوصچیست؟‬ ‫ضعیـف‪،‬هیبـتپـلرانم ‌یتوانیـدببینیـدونورپرداز ‌یهـا‬ ‫اسـاسسیاس ‌تهاودیدگا ‌ههایشخصیانجامم ‌یشود‬
‫مسائلیازایندستبایدتوسط کارشناسانموردبررسی‬ ‫بیشـترحالـترفـعتکلیـفدارنـدوازطرفـیخیابا ‌نهایـی‬ ‫ونم ‌یدانـمچگونـهم ‌یشـودبـاآ ‌نهابرخورد کـردوآ ‌نهـارا‬
‫َبقـزرار‌کبکرگیدـرندن‪.‬ادارصدفوهـاچننیبـنهبقـزد‌رککاریزی‌یبهاایسـیتدرکـطهاولحانتییامجدیبت‪،‬ه‬ ‫داریـم کـهبـاتوجهبهترافیـکوعابرانپیادهبسـیارتاریک‬ ‫تحلیلنمودوهمچنینجامع ‌هشناسانوروا ‌نشناسان‬
‫تنهـاموجـبآزردگـیم ‌یشـود؛ای ‌نکهچـونزاینـدهرودآب‬ ‫هستند‪.‬دراینخصوصمشورتبا کارشناساناینحوزه‬ ‫مـانیـزدربرابـرایـنامـرمثـلهنرمنـدانسـکوتم ‌یکننـد‬
‫ندارد‪،‬بخواهیمباایجادهرچیزیرویپ ‌لهاتوجهمردمرا‬ ‫نمادسیئلدههگدریفتگرهیمس ‌یتش؛ومدث‪.‬ل ًاهمم ‌یچتنوایننمبخهرمجبجوسدمجه‌هغهاو ‌لیپمیانکردوه‬ ‫و کسـیجـرأتاظهـار نظـردربـارهایـنمسـائلشـخصیو‬
‫جلبکنیمباعثآزردگیخاطرم ‌یشود؛نورپردازیشهری‬ ‫آزاردهندهدوچرخ ‌هسوارباهیب ‌تغیرمعمولونامتناسبی‬ ‫اُنشـسبـاهنهیبرخـمو‌یدخـوشررادن‪.‬ـدارد؛در مـوردمسـائلشـهریآدمبـه‬
‫یکتخصصاستوبرایانجامبهمتخصصیناینحرفه‬ ‫کـهدرابتـدایپـلفلزینصبشـدهاشـاره کنـم‪ ،‬کهخالی‬ ‫نورپرداز ‌یهاوتابل ‌وهاراازلحاظاستانداردتزئینیو‬
‫احتیـاجدارد‪،‬نـهبـهبـر ‌قکاری کـهچـراغرارویپـلنصـب‬ ‫از هرگونه مفهوم و معناسـت و هیچ ظرافت و فکری در آن‬
‫کند؛بایددراینزمینهمطالعهشودوباهنرمنداننورپرداز‬ ‫کاربردیچطورارزیابیم ‌یکنید؟‬
‫مشـورتشـود‪،‬چرا کهچراغانیبانورپردازیتفاوتدارد‪.‬‬

‫محمدعلی میرزایی‬ ‫ﭘﻞ فردوﺳﻰ‬

‫محمدعلی میرزایی‬ ‫‪ 132‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫دیوارنگݡاری‪،‬‬
‫بیان هویت‬

‫تاریخی‬

‫روایت در و دیوار تاریخی اصفهان‬
‫از زبان احمدرضا میرمقتدایی‪،‬‬
‫طراح گݡرافیک‬

‫پیچیدگ ‌یهـا پیشـگیری م ‌یشـود‪.‬‬ ‫دهـد؛لـذا گرافیـکدقیقـ ًاترجمـۀیـکپیامیارسـانهبه‬ ‫گرافیـک محیطـی چگونـه بر زندگـی روزمـرۀ مردم‬
‫گرافیـک شـهری چه تأثیری در تعامالت مردم با‬ ‫زبـان تصویـر اسـت و شـهر نا گزیـر اسـت بـرای سـهولت‬ ‫تأثیر م ‌یگـذارد؟‬
‫طبییعتکًادمیرگدرمداازراید؟نتصاویراستفادهم ‌یکنند؛مثل ًایک‬ ‫در نشـان دادن را ‌ههـا‪ ،‬علائـم و پیا ‌مهـا ایـن ارتبـاط را‬ ‫مـا در بـدو زندگـی اجتماعـی بـه فضایـی جهـت ارتبـاط‬
‫تابلوی راهنما م ‌یتواند برای یافتن مسیر کم ‌ککننده‬ ‫ایجـاد کنـد‪ .‬بـرای ایـن زبـان قوانیـن و مقـررات خاصـی‬ ‫و تعامـل بـا یکدیگـر نیازمندیـم‪ .‬وقتـی زندگـی شـهری‬
‫باشـد‪ .‬تعامـل بـا یکدیگـر نیـز م ‌یتوانـد در ایـن فضاهـا‬ ‫نیـز وضـع شـده اسـت کـه سـاد ‌هترین رکـن آن حروفـی‬ ‫آغـاز م ‌یشـود‪ ،‬فضـای خـاص خـود را نیـز ایجـاب‬
‫شـکل بگیـرد‪ .‬ایـن رابطـۀ تصویـری لازمـۀ زندگـی‬ ‫قراردادی اسـت که ما آن را به اسـم الفبا م ‌یشناسـیم‪.‬‬ ‫م ‌یکنـد‪ .‬مسـیرها‪ ،‬خیابا ‌نها‪ ،‬روشـنای ‌یها و ارتباطات‬
‫اجتماعـی اسـت‪ .‬فضاهایـی کـه گرافیـک شـهری یـا‬ ‫بـه همیـن ترتیب‪ ،‬زبان بصری نیز مانند علائم رانندگی‬ ‫گسـترد ‌هتر م ‌یشـوند؛ لازمـۀ ایـن گسـتردگی ارتباطـی‪،‬‬
‫گرافیک محیطی ایجاد م ‌یکند به ما در پیشـبرد مسـیر‬ ‫الفبـای خـاص خـود را دارد‪ .‬درنتیجـه هرچـه بیشـتر از‬ ‫علائـم و نشـان ‌ههایی اسـت کـه بتوانـد رونـد ارتبـاط‬
‫یـا روابـط کمـک م ‌یکننـد؛ همـه از ایـن فضاها اسـتفاده‬ ‫این اصول و قرارداد تابعیت کنیم و هماهنگ و منظم‬ ‫انسـانبـافضـایخـودشراآسـان کنـدودرواقعبتواند‬
‫م ‌یکننـد‪ ،‬چـون بهتریـن رابطـه را بـرای آ ‌نهـا ایجـاد‬ ‫بـا آن رفتـار کنیـم‪ ،‬نظـم و انضبـاط بهتـری در کار و در‬ ‫ترافیـک سازما ‌نده ‌یشـد ‌های را ایجـاد کنـد کـه فضـا‬
‫م ‌یکند؛ درنتیجه شـهر برای سـهولت در روابط ملزم به‬ ‫شـهرمان حا کـم خواهـد شـد‪ .‬مشـکل از جایـی شـروع‬ ‫را تلطیـف ببخشـد‪ .‬انجـام ایـن امـور نیازمنـد تعـدادی‬
‫ایجاد این فضاهاست‪ .‬گاهی نیز به سبب آلودگ ‌یهای‬ ‫م ‌یشـود کـه ایـن قراردادهـا در بعضـی از مـوارد الکـن‬ ‫اازصرا ًشلـتگر‌هافهیاـیکتیخکـصیاصزـانـیوااسعـابتتدکـایه گیرآاف‌نیـهاکسـمتح‪.‬یمطـحیی یـاط‬
‫م ‌یشـوند و جریا ‌نهـای مختلفـی م ‌یتواننـد بعضـی‬ ‫اقشـار مختلـف در آن زندگـی‬ ‫مشـ ‌یهکرننـیدفوضاطیـبییعاتـ ًاسـسـتطکـحه‬
‫مختلـف‪ ،‬در ایـن روابـط خلـل ایجـاد م ‌یشـود‪.‬‬ ‫از ایـن قراردادهـا را از بیـن ببرنـد یـا مخـدوش کننـد؛‬ ‫سـواد و درجـات علمـی آ ‌نها‬
‫چهعواملیباعثچنیناختلالاتیم ‌یشوند؟‬ ‫پـس گرافیـک ب ‌هعنـوان یکـی از علـوم ارتباطـی م ‌یتواند‬ ‫مختلـف و متفـاوت اسـت‪ .‬بـرای ایجـاد ارتبـاط بهتـر‬
‫اولیـن عامـل نشـناختن و درک نکـردن فضـای محیـط‬ ‫بـا کمـک تصویـر‪ ،‬ترافیـک و ارتباطـات را در شـهر بسـیار‬ ‫بـه زبانـی روی م ‌یآوریـم کـه بـرای همـه‪ ،‬یعنـی بـرای‬
‫اسـت‪ .‬هـر جغرافیایـی فضـای خـاص خـودش را دارد‬ ‫سـاده و روان کنـد و درعی ‌نحـال بـا ایـن کار بـه سالمت‬ ‫مـردم‬ ‫عامـه‬ ‫ادفـرراایـد کن ز‌ممسیـنـواهد‪،‬قاتبـحلصفیهـ ‌لمکـبرادشهـ‪،‬دن‪‌ .‬وطسـبویاعدتـ ًاو‬
‫و هرچقـدر بتوانیـم مـردم را بـا گرای ‌شهـای بصـری‬ ‫شـهر یـاری برسـاند‪ .‬بعدازایـن‪ ،‬وظیفۀ گرافیـک مربوط‬ ‫زبانـی‬ ‫اولیـن‬
‫خودشـان بیشـتر ارتبـاط بدهیـم و از محتـوای فضـای‬ ‫بـه زیباسـازی و زیبای ‌یشناسـی اسـت کـه بایـد آن را‬ ‫کـه م ‌یتوانـد ایـن رفتـار را پوشـش دهـد «زبـان تصویـر»‬
‫جغرافیایـیاسـتفاده کنیـم‪،‬بیشـتربـه کار خـودهویـت‬ ‫براسـاس روحیـات یـک جامعـه شـناخت و از آن نیـز بـاز‬ ‫اسـت‪ ..‬زبـان تصویـر راحـت و سـریع اسـت؛ هما ‌نطـور‬
‫بخشـید ‌هایم‪ .‬ا گـر از چیـزی در جـای خـود اسـتفاده‬ ‫بـرای تسـهیل روابـط اسـتفاده کـرد‪ .‬درنتیجـه‪ ،‬زبـان‬ ‫کـهبـابیـان کلم ‌های‪،‬شـکلتصویریآنپیشاز شـکل‬
‫نمشـسـلدمه ًانتبأاثیـشـردخـوو تد راص اوزیـردسیـ نتتوامنـ ‌یددپهـیاد‪‌.‬مرطسـراانحی ‌یکهـنـاد‪،‬ی‬ ‫تصویـری بـرای تمـام اقشـار در شـهر ایجـاد م ‌یشـود تـا‬ ‫نوشـتار ‌یاش بـه ذهـن متبـادر م ‌یشـود؛ پـس تصویـر‪،‬‬
‫شـهری و محیطـی دارای دانشـی تخصصـی هسـتند‬ ‫نظـم و مقرراتـی پدیـد آورد کـه تمـام فضاهـای شـهری‬ ‫زبانی اسـت که م ‌یتواند شـعور افراد مختلف را پوشـش‬
‫از آن تبعیـت م ‌یکننـد و بدیـن ترتیـب‪ ،‬از اختاللات و‬

‫‪133‬‬ ‫ﺧیاﺑان ﮐاوه‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫دﯾوار نگاری‬

‫خواهنـد داشـت‪ .‬هویـت مـواد و مصالـح هـر شـهری‬ ‫چهارطبقـه بسـازیم؟ بـه چـه قیمتـی مـا ایـن اثـر را‬ ‫کـه زاییـدۀ محیـط پیرامـون خویـش هسـتند و عوامـل‬
‫بـا شـهر دیگـر فـرق م ‌یکنـد‪ .‬مـواد کنونـی بـه طـرح و اثـر‬ ‫فروختیـم؟ فضـای محیطی بـرای کاربردهای محیطی‬ ‫علمـی بـه طـراح نشـان م ‌یدهنـد کـه چگونـه بـا آ ‌نهـا‬
‫آسـیب م ‌یرسـاند و مه ‌متریـن مشـکل در ایـن زمینـه‬ ‫از دانـش و هنـر اسـتفاده م ‌یکنـد‪.‬‬ ‫برخـورد کنـد‪ .‬بنابرایـن شـناخت اصـول طراحی بصری‬
‫ببـهوادیننایجرنیااسـن اتسـکهتا‪.‬صسـل ًاؤاایـل ان اصثلریماپنیدگاشر‬ ‫نگاه سرسـری‬ ‫فرمودیدپیشینۀتاریخیوب ‌هروز رسانی؛بهنظر‬ ‫و طراحـی شـهری بـا توجـه بـه نیازهـای اجتماعـی و‬
‫از توسـع ‌هپذیر‬ ‫شما چه چیز این دو را به هم پیوند م ‌یدهد؟‬ ‫برخـورداری از فرهنـگ بومـی اسـت کـه چگونگـی رفتـار‬
‫اسـت یـا خیـر‪ .‬اینکـه روی دیـوار زیرگـذر اتوبـان طرحـی‬ ‫کاربـردی‬ ‫ومطهانلرعـهـۀاعلیمـدسیـبتـر تی بـمـاا ُمم آثدـااقـرهم(عبامـرایر ‌کیبیصنـناییـ)عو‬ ‫مـارادر شـهرمشـخصم ‌یکنـد؛از ایـ ‌نروهـرمـکانوهر‬
‫پـرکار نصـب کنیـم‪ ،‬آیـا فضـای درسـتی را بـرای ایـن کار‬ ‫پژوهـش‬ ‫شـهری سـاختار و اسـلوب خویـش را طلب م ‌یکنـد و در‬
‫انتخـاب کرد ‌هایـم؟‬ ‫م ‌یتوانـد هنـر مـا را بـ ‌هروز و در عیـن حـال نیـاز محیـط‬ ‫ایـن میان هیچ نسـخۀ مشـترکی وجود نـدارد؛ بنابراین‬
‫چـه راهـکار یـا توصیـ ‌های بـرای بهبـود ایـن‬ ‫امـروز اجتماعـی را فراهـم کنـد‪ .‬در جای ‌یکـه در گذشـتۀ‬ ‫دانـش آ کادمیـک‪ ،‬تجربـۀ علمـی‪ ،‬موقعیـت و هویـت‬
‫وضعیـت پیشـنهاد م ‌یکنیـد؟‬ ‫ن ‌هچنـدان دور‪ ،‬زندگـی مـا مملـو از وسـایل و امکاناتـی‬ ‫مکانـی عواملـی هسـتند کـه در ایجـاد چنیـن شـناختی‬
‫فقـط م ‌یگویـم مـا در شـهری بـزرگ شـد ‌هایم کـه‬ ‫بـود کـهزاییـدۀهنـرپیرامـونبـود‪.‬ا کنـوننتوانسـت ‌هایم‬ ‫دخی ‌لانـد و رعایـت نکـردن آ ‌نهـا باعـث ایجـاد اختالل‬
‫اولیـن و آخریـن معلـم مـا در و دیـوار آن بـوده اسـت‪.‬‬ ‫شـرایط امـروزی بـرای زندگـی شـهری بـه‌وجـود آوریـم‪.‬‬ ‫در ارتباطـات م ‌یشـود‪.‬‬
‫ا گـر نتوانیـم از آن درس بگیریـم و از عهـدۀ حفـظ آن‬ ‫معمـاری قـو ‌سدار بـا تزئینـات بسـیار فاخـر‪ ،‬جـای‬ ‫باتوج ‌هبـه اقلیـم و هویـت تاریخـی اصفهـان‪،‬‬
‫برنیاییـم هیهـات اسـت‪ .‬مـا ای ‌نهمـه فضاهـای زیبـا‬ ‫خـود را بـا مکع ‌بهـای مسـطح بـا مصالـح ناهماهنـگ‬ ‫گرافیکمحیطیمتناسبباآنچهویژ گ ‌یهایی‬
‫داریـم؛ تنهـا بایـد بیاموزیـم کـه چگونـه از آن اسـتفاده‬ ‫عـوض کـرده اسـت؛ ظـروف زیبـای فلـزی و سـفالین‬ ‫دارد؟‬
‫کنیـم و چگونـه آلودگـی و هر ‌جومـرج را کـم کنیـم‪.‬‬ ‫بـا نگار ‌ههـای خیالـی فرامـوش شـدند‪ .‬میزهـا و در و‬ ‫اصفهـان پیـش از اینکـه بـه تزئیـن احتیاجـی داشـته‬
‫وقتـی بـه میـدان نق ‌شجهـان نـگاه م ‌یکنیـم ریتـم را‬ ‫پنجر ‌ههـای نیلگـون مـا کجاسـت؟ رنـگ زندگـی در‬ ‫باشـد‪ ،‬بـه حراسـت و نگهبانـی نیازمند اسـت؛ حراسـت‬
‫یـاد م ‌یگیریـم کـه اسـاس آن نظـم‪ ،‬تشـابه و هماهنگـی‬ ‫محیـط مـا از میان رفته اسـت؛ زیرا نتوانسـتیم همراه با‬ ‫از گنجین ‌های که از گذشـتگان به ما رسـیده و ما باید با‬
‫اسـت‪ .‬ا گـر جایـی در میـدان‪ ،‬یکـی از ای ‌نهـا خدشـ ‌هدار‬ ‫زمان و کیفیت روز پشـتوان ‌های برای هنر خویش ایجاد‬ ‫نهایـت دقـت آن را بـه آینـدگان تحویـل دهیـم‪ .‬ما نباید‬
‫شـده باشـد‌تحم ‌لپذیر اسـت؟ حال ا گر همین ریتم را‬ ‫کنیـم‪ .‬در حالـی در شـهر جهانـی صنای ‌عدسـتی زندگـی‬ ‫هویـت ایـن گنجینـه را فرامـوش کنیـم؛ زیـرا مـا فقـط بـا‬
‫در خیابا ‌نهـا پیـاده بکنیـم نتیجـه چیسـت؟ مـا حتـی‬ ‫م ‌یکنیـم کـه حتـی یـک مـوزۀ تخصصـی صنایع دسـتی‬ ‫تکیـه بـر همیـن گنجینـه م ‌یتوانیـم حرفـی بـرای گفتـن‬
‫م ‌یتوانیم فضاهای الگویی برای کشـور داشـته باشـیم‬ ‫نداریـم و ایـن ب ‌یتوجهـی باعـث عقـب مانـدن از چرخـۀ‬ ‫داشـته باشـیم؛ بنابرایـن‪ ،‬پیش از انجام هـر کاری برای‬
‫گکراهفدییکـگراینوازشـماهتربعیی داتشکـنتنهدب‪.‬اا گشـرد‪،‬شهمـرردیمساازصماا ًل ‌ندخهطـای‬ ‫زمان خواهد شـد‪ .‬حمایت علمی و آموزش ریشـ ‌ههای‬ ‫اصفهـان بایـد از آن حفاظـت کنیـم و بـر اسـاس محـور و‬
‫هنـر بومـی همـراه بـا مطالعـات علمـی‪ ،‬هزینـه نیسـت؛‬ ‫هویتی کهاز قبلبرایماتعیینشدهفکر کنیم‪.‬دانش‬
‫نم ‌یکننـد‪ .‬ا گـر همـان ریتم را از میـدان نق ‌شجهان یاد‬ ‫بلکـه سـرمای ‌هگذار ‌یهایی اسـت کـه مـا را از گـرداب‬ ‫حسـی مـا از کیفیـت برم ‌یآیـد نـه از کمیـت؛ تولیـدات‬
‫بگیریـم م ‌یتوانیـم بهتریـن فضـای تصویـری را در شـهر‬ ‫مصر ‌فگرایـی خارجـی نجـات م ‌یدهـد‪.‬‬ ‫عناصر متعدد و ب ‌یریشـۀ ما را از هویت خویش دور می‬
‫ایجـاد کنیـم‪ .‬در ایـن میـدان‪ ،‬جایـگاه مرا کـز سیاسـی‪،‬‬ ‫گرافیـک شـهری چـه تأثیـری در توسـعۀ شـهری‬ ‫سـازد‪ .‬مـا بایـد بـ ‌هروز حـرف بزنیـم و ایـن از ایـدۀ اولیـه و‬
‫دینـی و اجتماعـی بـا کاخ عال ‌یقاپـو و مسـجد و بـازار‬ ‫دارد؟‬ ‫فضاهای د ‌مدسـتی بر نم ‌یآید و احتیاج به دانش فنی‬
‫رشعـاوید؛تمثشـا ًلدهجاایـسـگاته‪.‬مهوتمویرسنـتینکالس ‌تبهباایمدشـدرخ شصهبرارعشـاید تات‬ ‫مـن در ایـن فضـا کاری ندیـد ‌هام کـه باعـث توسـعۀ‬ ‫دارد‪ .‬مـا حـدود‪ 400‬سـال اسـت کـه قل ‌مزنـی داریـم؛ امـا‬
‫شهری شود و تنها ک ‌جسلیقگی را رواج م ‌یدهد‪ .‬کسی‬ ‫آیـا تاب ‌هحـال ترکیـب امـروزی بـرای قل ‌مزنـی داشـت ‌هایم؟‬
‫پیاد ‌هروها شـلوغ نشـود‪ .‬مشـکل‪ ،‬نبودن دانش اسـت‬ ‫که میدان نق ‌شجهان را طراحی کرده به سلیقۀ مردم‬ ‫مـا م ‌یتوانیـم بسـیاری مـوارد را بـ ‌هروز کنیـم و در فضای‬
‫و اینکـه از افـرادی هـم کـه دانـش و صلاحیـت دارنـد‪،‬‬ ‫فکـر نکـرده اسـت‪ ،‬وگرنـه چنیـن میدانـی را نداشـتیم‪.‬‬ ‫شـهری اسـتفاده کنیـم‪ .‬باای ‌نحـال‪ ،‬ا گـر بتوانیـم در‬
‫اسـتفاده نم ‌یکنیـم‪ .‬تنهـا فضـا را ایجـاد م ‌یکنیـم‪.‬‬ ‫او بـه چیـزی فراتـر از سـلیقۀ مـردم اندیشـیده و بسـیار‬ ‫درجـۀ اول فضاهـای موجـود را بـه نمایـش بگذاریـم‪،‬‬
‫سـودجویان هـم در پـی چنیـن فضاهایـی هسـتند‪.‬‬ ‫ایدئالیسـتیفکـر کـردهاسـتوازای ‌نروسـت که مـا آن را‬ ‫بهترین کاری اسـت که کرد ‌هایم‪ .‬بسـیاری از دیوارها یا‬
‫آد ‌مهای حرف ‌های باید دعوت به کار شوند و مسئولان‬ ‫یکـی از نمادهـای غـرور ملـی م ‌یدانیـم‪ .‬پـس کار کـردن‬ ‫درهـاب ‌هجـایسـیمان کشـیدنبهقاب گرفتـنوایجاد‬
‫ایـن کار را نم ‌یکننـد‪ .‬حـالا هـم‪ ،‬علـت ای ‌نکـه پـس از‬ ‫بـر اسـاس سـلیقۀ مـردم شـاید مرد ‌مپسـند باشـد‪ ،‬امـا‬ ‫یکنمادنمایشینیاز دارند‪.‬بسیاریاز اما کندر حال‬
‫بیسـت سـال‪ ،‬در فضای شهری شـروع به کار کرد ‌هایم‪،‬‬ ‫تخصصـی نیسـت‪ .‬هنـر مـا یـا ارز ‌شهـای شـهری مـا‬ ‫تخری ‌باند و با وفور چنین فضاهایی ما نم ‌یدانیم چه‬
‫عقـب نمانـدن از دیگـر شهرهاسـت و کار سرسـری‬ ‫وقتـی م ‌یتوانـد اتفاقـی نـو و اثـری مانـدگار باشـد کـه‬ ‫کنیـم؛ مـا به دیوارنگاره احتیاج داریم اما بدون طراحی‬
‫انجـام م ‌یشـود‪ .‬بایـد بـا درایـت بیشـتری عمـل کـرد‪.‬‬ ‫کارشناسـان حرف ‌های را تهییج کند‪ ،‬قائ ‌مب ‌هذات باشـد‬ ‫بـر اسـاس محیط‪ ،‬طراحـی محیطی معنایی نـدارد؛ آن‬
‫هـر توریسـتی کـه بـه ایران بیایـد صددرصد بـه اصفهان‬ ‫و بـا ریشـ ‌ههای خـودش عجیـن باشـد‪ .‬گاهـی مـا کاری‬ ‫کمننـاارسـ ‌یاب اشسـمشتـ‪.‬خمثا ًلص‬ ‫فضـای اطرافـش و دیـوار‬ ‫دیـوار بـا‬
‫م ‌یآیـد و اصفهـان شـهری اسـت بی ‌نالمللـی کـه بایـد‬ ‫م ‌یکنیم که هنر نیست؛ اما کاری است بجا که تبدیل‬ ‫کـه چـه طرحـی بـرای آن‬ ‫م ‌یکنـد‬
‫بـرای آن بی ‌نالمللـی اندیشـید‪.‬‬ ‫بـه هنـر م ‌یشـود و مـردم آن را م ‌یپسـندند و دوسـت‬ ‫چـرا بایـد کنـار س ‌یوسـ ‌هپل و پـ ‌ل خواجـو سـاختمان‬

‫‪ 134‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫بـهبافـتوسـیمایشـهری‪،‬در کجـاازچهبافتومـوادو‬ ‫قانون در‬
‫مصالح‪،‬ازچهقلموفونتیوباچهابعادوانداز ‌هایتابلوها‬ ‫چهارچوب‬

‫کار شوند‪.‬‬ ‫تبلیغات!‬
‫نحـوۀ عملکـرد سـازمان زیباسـازی اصفهـان را‬
‫در ب ‌هکارگیـریتبلیغـاتشـهریماننـدبیلبوردهـا‪،‬‬ ‫نقدی بر حدو ِد تبلیغات شهری‬
‫مانیتورهـای شـهری‪ ،‬اسـتندهای میادیـن‪،‬‬ ‫در مصاحبه با علی سجادیه‪،‬‬
‫چهاررا ‌ههـا‪ ،‬پ ‌لهـا و‪ ...‬چطـور ارزیابـی م ‌یکنیـد؟‬ ‫طراح گݡرافیک‬
‫در همـۀ ادوار‪ ،‬زیباسـازی متولـی زیبا کـردن شـهر از نظـر‬
‫تبلیغـات و گرافیـک محیطـی بـوده و هسـت‪ .‬بـا توجـه‬ ‫اسـتوبسـیاریاز عناص ‌ر گرافیکیدر شـهرعمر کوتاهی‬ ‫تأثیرمستقیم گرافیکمحیطیدر زندگیمردمبه‬
‫بـه ای ‌نکـه ارگا ‌نهـای مختلـف هرکـدام بـه بیلبور ‌دهـای‬ ‫دارنـد؛بنابرایـنبایـدفکر کنیـم کهجانمایـیآ ‌نها کجا‪،‬‬ ‫لحاظآ گاهیوبینشچیست؟‬
‫متعـددیاحتیـاجدارنـد‪،‬بـرایاینکـههـرجومـرجایجـاد‬ ‫چگونه‪،‬چهتعدادوباچهنوعطراحیبایدصورت گیرد‬
‫نشـود‪ ،‬بایـد مـوارد در یـک کمیسـیون مشـترک بررسـی‬ ‫کهبیشترینتأثیررابرمخاطبانداشتهباشد‪.‬چ ‌هبسابه‬ ‫شـهرموجودیاسـتزندهوارگانیکودر حالتغییر که‬
‫شـوند‪ .‬در تاریخ‪ 30‬فروردین‪ 1384‬شـورای اسالمی شهر‬ ‫ایننتیجهبرسیم کهازمیزانتابلوهایتبلیغاتی کهسر‬ ‫ریشـه در بنیا ‌نهـای اقتصـادی‪ ،‬اجتماعـی‪ ،‬سیاسـی و‬
‫اصفهـانمقرراتـیرابـهتصویـبرسـانده کـهبـرایاجـراو‬ ‫هرچهارراه کاشـتهشـده‪ ،‬کاستهشودونگاهتبلی ‌غشده‬ ‫فرهنگی کشور دارد‪.‬هرچیزیبایدبهنسبتیمشخص‬
‫انیـصـن قبوتانمیــانم تعابملا‌ًول اهـاجقراوناعمـد‌یوشـموقدر؛رابتـهیعنوواجـوندمثـداارلد؛‪ ،‬لنیصکـبن‬ ‫ب ‌همثابـۀنـگاهتحمی ‌لشـدهجلوهنکنـد‪.‬از حیث کمیو‬ ‫درشهرتقسیمشود‪.‬سبکمعمارانهو گرافیکمحیطی‬
‫تبلیغـات پشـت یـا روی شیشـه بـه هـر صـورت از قبیـل‬ ‫تعـداد‪،‬هـرنهـادوارگانوبخـشخصوصـیدر هـرجـای‬ ‫ب ‌همثابـۀرسـانهاسـتوم ‌یتوانـدهمچونصداسـیمابه‬
‫نئـون‪ ،‬اسـتیکر‪ ،‬تابلـو ثابـت و متحـرک‪ ،‬انـواع تابل ‌وهـای‬ ‫شهر کهتوانسته‪،‬تیرکوتابلویتبلیغاتی کاشتهاست‪.‬‬ ‫نـگاه مـردم جهـت دهـد‪ .‬ا گـر زیباشناسـی لحـاظ نشـده‬
‫تبلیغاتـی‪،‬در حـدعـرفوحدا کثـرنصـفابعـادوحـروف‬ ‫ا گـر در شـهری باشـیم کـه تابل ‌وهـا بسـیار سـنجیده و‬ ‫باشد‪،‬مردمرابهزشتدیدنعادتم ‌یدهد‪.‬مفهومی‬
‫تابلـو‪ ،‬بـرای معرفـی مغـازه و بـا اخـذ مجـوز از شـه ‌رداری‬ ‫جانمای ‌یهـاخـوبودقیـقداشـتهباشـند‪،‬نقاشـ ‌یهای‬ ‫کهدر فرمنماهایمعماری‪،‬تابلوهایشـهری‪،‬مبلمان‬
‫مجاز است‪.‬استفادهاز تابل ‌وهایِا ‌لا ‌یدی‪ِ،‬ا ‌لس ‌یدی‪،‬‬ ‫دیواریو گرافیکی کارشناسانه کارشدهباشد‪،‬چشممان‬ ‫و گرافیـک شـهری ایجـاد م ‌یشـود‪ ،‬م ‌یتوانـد بـه تجسـم‬
‫ویدئو پروژکتور‪ ،‬استفاده از وسایل صوتی تصویری و سایر‬ ‫ناخـو ‌دآ گاه بـه تناسـبات بـه کار رفتـه در آ ‌نهـا عـادت‬ ‫شـهروندانونحـوۀدرسـتیـانادرسـتدیـدنآ ‌نهـانیـز‬
‫وسـایلدر نما‪،‬پشـتپنجر ‌ههاوویتری ‌نهایمشـرفبه‬ ‫م ‌یکنـد‪.‬حـالا گـرمـردمدرمحیطـیباشـند کـه گرافیک‬ ‫جهـتبدهـد‪.‬در اینچهاردهسـالاخیر‪،‬شـهراصفهان‬
‫آناغتشاشوآلودگیبصریداشتهباشد‪،‬ذهنوچشم‬ ‫چی ‌زهایـی ب ‌هدسـت آورده و چی ‌زهایـی از دسـت داده‬
‫معابـر و میادیـن ممنـوع اسـت‪.‬‬ ‫اسـت‪.‬شـهرداریفعالی ‌تهایزیادیانجامدادهاست‪،‬‬
‫شـهرسیسـتمیاسـتانـدا ‌مواروارگانیک؛ای ‌نهـاجدای‬ ‫آ ‌نهـا بـه همـان انـدازه مغشـوش و آلـوده م ‌یشـود‪.‬‬ ‫امـا بایـد قیـاس کنیـموببینیـم کـهایـنرشـدشـهریبـا‬
‫از آنتفکرمعمارانهوشهرسـازانهنیسـت‪.‬ارگا ‌نهابایدبا‬ ‫بهتریـن کار‪،‬تشـکیلیـکاتـاقفکـرمسـتقلاز دسـتگاه‬ ‫توسعۀپایدار همراهبود ‌هیاخیر؛واینتوسعهچهمیزان‬
‫استنادبهمستندات‪،‬بیلبور ‌دهارابهلحاظابعاد‪،‬اندازه‪،‬‬ ‫دولتـی اسـت کـه بـا تغییـر دولتمـردان‪ ،‬اعضـای خبـره و‬ ‫بـاارز ‌شهـایتاریخـیمـاهمسـوبودهاسـت؛بـرایمثال‬
‫محـلقرارگیـری‪،‬زاویـۀقرارگیـریبـادیـدمـردمبررسـیوبا‬ ‫کارشناسـانآن کمتریـنتغییـراتراپذیـراباشـند‪.‬وجـود‬ ‫مابااینتوسعه‪،‬چهمیزانخان ‌ههایتاریخیارزشمند‬
‫یکچنین گروهیسیاس ‌تهای کلیوخطمشینحوۀ‬ ‫را از دسـت داد ‌هایـم و بـه جـای آن گـذری را گشـود ‌ه یـا‬
‫توجـهبهآیی ‌ننام ‌ههـااعمال کنند‪.‬‬ ‫کارتبلیغـاتراجهـتم ‌یدهـد؛ونظـرم ‌یدهـد کهبسـته‬ ‫سـاختمانب ‌یهویـتدیگـریجایگزین کرد ‌هایـم‪.‬بااین‬
‫درحقیقتبهتراست ک ‌مکمبودجۀنفترانادیده گرفتهو‬ ‫خیـلعظیـمماشـینو کمبـودپارکین ‌گها‪،‬شـهربهیک‬
‫بهصنعتتوریسمو گردشگریرویبیاوریم‪.‬توریس ‌تها‬ ‫پارکینگتبدیلشده کهنشا ‌ندهن ‌دۀبیمار بودنشهر‬
‫برایماب ‌همثابۀسفیرانیهستند کهدر کشورشانبرای‬ ‫اسـتونم ‌یتـواندریافـتاصالحآنبـهعهـدۀچـهنهاد‬
‫مـا تبلیـغ م ‌یکننـد‪ .‬و ا گـر بنـا بـه جـذب توریسـت اسـت‪،‬‬ ‫دولتـییـاحکومتـیاسـت؛فقـطایـنرام ‌یفهمیـم کهبا‬
‫بایـد بـه گرافیـک شـهری بسـیار توجـه کنیـم؛ چـون بـا‬
‫مشـاهدۀب ‌ینظمیون‌اهماهنگیموجود‪،‬همینوضع‬ ‫یـک عارضـه مواجهیم‪.‬‬
‫راتوصیـفخواهنـد کـرد‪.‬ب ‌هخصـوصهنرمندانـی کـهبـه‬ ‫در ایـنچنـدسـالۀاخیـر‪،‬تبلیغـاتایدئولوژیـکدر عمل‬
‫اینجام ‌یآیند‪،‬نم ‌یتوانندنادیدهاز کنارموضوع گرافیک‬ ‫ابزاریشدهبرایتحمیلسلیقهدر سبکنوعیخاص‬
‫از زندگیوروابطاجتماعی کهآمیختهبهلحنیپندگونه‬
‫شـهری کهقسـمتیازشـخصیتشهراسـتبگذرند‪.‬‬ ‫ونصیحـ ‌توار اسـت‪.‬بسـیاریاز ایـنتبلیغـاتدر ظاهـر‬
‫اخلا ‌قمدارانـهبـاآننـوعارائه‪،‬چیزینیسـتجزتوهین‬

‫به شعور شـهروندان‪.‬‬
‫در ایـنشـرایط گرافیـکمحیطـیبـاچـههدفـیو‬

‫چگونـهم ‌یتوانـدبـهایـنآشـفتگی کمـک کنـد؟‬
‫طراحـی گرافیکـی سـه هـدف را دنبـال م ‌یکنـد‪.1 :‬‬
‫اطلا ‌عرسانی؛‪.2‬ارتباطوتعاملبامحیط؛‪.3‬ایجادلذت‬
‫و زیبایی بصری‪ .‬مجموع این سه مؤلفه باید تبدیل به‬
‫انسـجامیـکفضـایشـهریبشـود کـهبـهرفـعنیاز‌های‬
‫شـهروندی کمک کند‪ .‬گرافیک‪،‬پیوسـتهدر حالتغییر‬

‫محمدعلی میرزایی‬

‫‪135‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫پنجویژگݡیمهم‬ ‫ترجمهوتألیف‪:‬‬
‫کݡیو ِریتورهایمؤثر‪1‬‬
‫امیر رجایی‪،‬‬
‫‪Steven Rosenbaum‬‬ ‫سارا کتیرایی‪2‬‬

‫بـااشـراف کامـلبـهتوانای ‌یهـایلازمبـرایآن‪،‬واردایـن‬ ‫بـا گسـترش هنـر معاصـر‪ ،‬دامنـۀ فعالی ‌تهـای حـوزۀ‬ ‫«کیوریتـور»‪ 3‬اصطلاحـیاسـت‬
‫عرصهشود‪.‬هما ‌نگونه که گاماولموفقیتدرهرشغلی‪،‬‬ ‫ککایربوـرریتداویرـینوحکریفـورهیلتزوورمیـ ًاابـلنهیززمایفنزای‌ههـاش‌یایفتهنـهارسیوت‪.‬هنهررهـچانید‬ ‫کـه بیشـتر در دهـۀ اخیـر در فضـای‬
‫انتخـاب صحیـح آن شـغل براسـاس سـاختار شـخصیتی‬ ‫تجسـمیمحـدودنم ‌یشـودو گسـتر ‌هاشبـهسـایرعلـوم‬ ‫هنرهـای تجسـمی ایـران شـنیده‬
‫فرد‪،‬اسـتعدادها‪،‬مهار ‌تهایفکریوتوانای ‌یهایفنی‬ ‫نیـز راه یافتـه‪ ،‬قسـمت اعظـم فعالی ‌تهـای ایـن رشـته‬ ‫م ‌یشـود‪ .‬در زبـان فارسـی مرسـو ‌مترین‬
‫کویتورجـیاتروربیحبرف‌هـع‌هناوایقنبلشـغیالونیسـزقتط‪،‬اعنًاتباخیـادببادشـرانخظرۀ گهرنـفرتین‬ ‫مربوطبهحوزۀهنراسـت‪.‬در سـا ‌لهایاخیراینحرفه‬ ‫معادلی کهبرایاینلغتبه کارم ‌یرود‬
‫توانسـتهاسـتدرمیاناهالیهنرعلاق ‌همندانفراوانیرا‬ ‫«نمایشـگا ‌هگردان»اسـت؛امـاهمچنان‬
‫ایـنمسـائلصـورت گیرد‪.‬‬ ‫بـهخـودجـذب کنـدوافـرادزیـادیسـعیم ‌یکنندتجربۀ‬ ‫بیشترباهمانعنوان کیوریتوردرمیان‬
‫آ ِ«اشـسنتایی ِوینمروِشـزنتبااقام»ن‪ 4‬کحـیووزرۀیتکویروورینتـویورسنیدمۀقآالمـری‌هاکایینگی‪،‬ابشرـاتهی‬ ‫کیوریتـوریراهرچنـددر ابعـادی کوچـکامتحان کنند‪.‬‬ ‫اهالـیهنـرشـناختهم ‌یشـود‪ .‬کیوریتـور‬
‫اسـت کـه در آن بـه ذکـر چنـد ویژگـی لازم بـرای ورود بـه‬ ‫گاهبرخیازهنرمندانب ‌هدلیلآشناییبارشتهیامدیای‬ ‫بـه شـخصی گفتـه م ‌یشـود کـه در‬
‫ارایـبرنمح‌یرفشــهمارشدـاکـرههامفـر‌یاکدنعدل‪.‬ااقوپ‌هنمنـجدخبهصکویوصرییتـتورشـیاخحصتیمتال ًای‬ ‫خـودوتنهـابـرای کسـبتجربـهدرایـنزمینـه‪،‬درهمـان‬ ‫زمینۀبرگزارینمایشگا ‌ههایهنرهای‬
‫باداشتنآ ‌نهام ‌یتوانندموفقیتبیشتریدراینحرفه‬ ‫حـوزۀفعالی ‌تهـای کیوریتوریالـیانجـامم ‌یدهنـد‪.‬بارها‬ ‫تجسمیفعالیتم ‌یکند‪.‬اوایدۀبرگزاری‬
‫بـهدسـتبیاورنـد‪.‬اوبـرایـنبـاوراسـت کـها گـرشـخصی‬ ‫دیـدهشـده کـهبخشـیازافرادپـسازیکیاچندتجربه‪،‬‬ ‫نمایشـگاه را م ‌ینویسـد و بـا دعـوت از‬
‫بخواهـددرمقـامیـک کیوریتورهنریفعالیت کند‪،‬بهتر‬ ‫بـاد ‌لزدگـیایـنحرفـهرارهـام ‌یکننـد‪.‬عوامـلمتعـددی‬ ‫هنرمنـدیـاهنرمندانـی‪،‬آثـارهنـریرابـر‬
‫اسـتدارایپنجخصیصۀمهمباشـد کهدر ادامهبهآن‬ ‫م ‌یتواندعلتاینامرباشـد؛اماضروریاسـتقبلاز هر‬ ‫اسـاسآنایـده گـردآوریم ‌یکندو گاهبا‬
‫چیـز‪،‬حداقـلتوانای ‌یهـایشـخصیتیلازمرابـرایورود‬ ‫نوشتنبیانیۀنمایشگاه‪،‬بهمعرفیآن‬
‫اشـارهم ‌یشـود‪.‬‬ ‫بفعهاالیینتعرکاصمل ًهابرحررفسـ ‌های کیرادس‪.‬ـ کیتوکریهتوشرـخیدرصشعـلااقخ ‌هۀمهنندربیایکد‬ ‫ایدهم ‌یپردازدیاحتیدرپروسۀخلقآن‬
‫نویسندۀمقالهاذعانم ‌یکند‪«:‬چونامروزواژۀ کیوریتور‬ ‫مشارکتم ‌یکند‪.‬ممکناستکیوریتور‬
‫خودهنرمندباشد؛امااگرنباشدنیزباید‬
‫راجـ ‌عبـهرشـت ‌ههایهنـری کـهدرحـوزۀ‬
‫آ ‌نهـافعالیتم ‌یکنـد‪،‬آ گاهـیواشـراف‬
‫لازمراداشـتهباشـدتابتواندباشناختو‬
‫ذدروحـقوهزنۀرهنـیرخرقوـد‪،‬مربوزینددا‪.‬دمهعایمولی ًان اونتوخخلااقب‬
‫عنواننمایشگاه‪،‬چیدمان‪،‬اطلا ‌عرسانی‬
‫وتبلیغـات‪،‬نقدهـایمطبوعـات‪،‬مـواد‬
‫گرافیکـی‪،‬انعـکاسخبـریو گاهخریـد‬
‫وفـروشآثـاربـهعهـدۀ کیوریتـوراسـت‪.‬‬
‫امروزهتمامیموز ‌ههایمدرنیاتاریخی‬
‫بـزرگ دنیـا در شـاخ ‌ههای مختلـف‪،‬‬
‫کمیعومریوتل ًاوردرهـراشـیتۀحخـروفـد‌هاداراییتدارحنـدصیلاکـته‬
‫آ کادمیکهستند‪.‬درنهایتباید گفت‬
‫گاهبرایلغتکیوریتور‪،‬کلماتجایگزین‬
‫دیگریمانندنمای ‌شگردان‪،‬هنرگردان‪،‬‬
‫مـوز ‌هداریـاسرپرسـتهنـرینیـزبـ ‌ه کار‬
‫مـ ‌یرود‪ .‬بـه علـت تنـوع ابعـاد حرفـه‬
‫کیوریتوری‪،‬توضیحهمۀجوانـبآندر‬

‫یادداشـتی کوتـاهدشـواراسـت‪.‬‬

‫است‪.‬‬ ‫شده‬ ‫منتشر‬ ‫‪2014‬‬ ‫نوامبر‬ ‫‪6‬‬ ‫تاریخ‬ ‫در‬ ‫‪)Forbes‬‬ ‫(‪Magazine‬‬ ‫فوربس‬ ‫آمریکایی‬ ‫نشریۀ‬ ‫در‬ ‫رو ِزنبام»‬ ‫«ِاستی ِون‬ ‫قلم‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫کیوریتور»‬ ‫مهم‬ ‫این نوشتار‪ ،‬ترجمه و تألیفی است از مقالۀ «پنج خصوصیت‬ ‫‪1.1‬‬
‫ویراستار‪ :‬مینا حسن‌زاده‪ ،‬با سپاس از حمید کاویانی‪.‬‬ ‫‪2.2‬‬
‫‪Curator 3.3‬‬
‫و‬ ‫و همچنین به‌عنوان مبدع‬ ‫و تولید برنامه با برخی از شبکه‌های تلویزیونی‬ ‫ای‪.4‬ده‌‪4‬پر‪m‬دا‪u‬ز‪a‬ب‪b‬ا‪n‬م‪se‬ج‪o‬م‪R‬وع‪en‬ۀ ِت‪ev‬د‪Dِ :S(t‬ا‪E‬ست‪)T‬ی ِوهنم رکاو ِرزنبی‌ا کم؛ردکیه اوریستوتر‪،.‬انووبیراسنیدتهول‪،‬یکادربگررنادامنه‌‪،‬هتاهییه‌کخنوند‪،‬دهعلواوسه‌بخرنرداریانفاستتج‪.‬ایوزۀ‌یامدرزیمنیینویۀوترهیک‪،‬ه‬
‫بین‌المللی نیز شده است‪.‬‬ ‫تا کنون کاندیدای دریافت چندین جایزۀ مهم‬

‫‪ 136‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫مهدی رجایی‬

‫یـا سرآشـپزها متخصـص ترکیـب کـردن دانسـت‪ ،‬بـا ایـن‬ ‫نمایـش م ‌یگذارنـد‪ ،‬نسـبت بـه احساسـات خـود ایمـان‬ ‫درمرکـزتوجـهفضاهایهنریدنیاقرار گرفتهاسـت‪،‬من‬
‫تفاوت کهآ ‌نهابرایخلقمحصولیمتشکلازمحتوای‬ ‫دارنـدوپی ‌شبین ‌یهـایجسـوران ‌هایدرمـورداینباورها‬ ‫هـر روز از خـودم م ‌یپرسـم کـه آیـا بایـد کیوریتـور شـوم؟»‬
‫راهحبنــرافرـس‌هـایلیـیایقنفیۀرـزهخـنچوگاد تشیـرتنکایـلی یـابش ُ(سمـمی ‌یککـسننوـیـسدژ)‪.‬ۀمدخـ‌یک‌یونِدجنراد‌یبـوهرااهمریوسهـسرـرآینـشقـوپعزی‬ ‫گرچـهجوابـیمشـخصوقطعـیبـرایایـنسـؤالوجـود‬
‫غـذا دارد‪ .‬از ایـن میـان‪ ،‬آ ‌نهایـی موردپسـند هسـتند‬ ‫و احساسـات انجـام م ‌یدهنـد‪.‬‬ ‫ندارد‪،‬شمام ‌یتوانیددربارۀآنتحقیق کنیدوبهنتایجی‬
‫کـهترکیباتـیمنحصرب ‌هفـردارائـهم ‌یدهنـد؛ترکیباتـی کـه‬ ‫‪ .3‬آیـا تـوان سـازما ‌ندهی و فهرسـت کـردن کارهـا را‬ ‫منطقیبرسید‪.‬درهمینراستااوم ‌یکوشدخصوصیات‬
‫بـه سـلیقۀ مخاطبـان یـا مشتریانشـان خوشـایند باشـد؛‬ ‫شـاخص شـخصیتی یـک کیوریتـور را فهرسـت کنـد تـا‬
‫بنابراین«ترکیب»امریضروریاست‪.‬هیچ کتابیدربارۀ‬ ‫داریـد؟‬ ‫خوانندۀعلاق ‌همندبهاینحوزهبامطالعۀاینویژگ ‌یها‬
‫آمـوزش ترکیـب وجـود نـدارد‪ .‬ایـن مسـئله بـه خلاقیـت‬ ‫کیوریتورهـا علاو ‌هبـر جسـ ‌ت ‌وجوی و یافتـن محتـوا آ ‌نهـا‬ ‫متوجهشـود کهآیاشایسـتگیوتواناییشخصیتیورود‬
‫ترخکویدتـبامننامرسبـوب‪،‬ط اچیسـزیت؛ اصمرـفاًاافیـراتنرازحکقنیارقـهتمراچبیددانینـتعد کدـاهد‬ ‫راسـازما ‌ندهینیـزم ‌یکننـد‪.‬آ ‌نهـا کمـکم ‌یکننـدتـااز‬
‫هر ‌جومرج‪،‬نظمپدیدآید‪ .‬کیوریتورهایکقالبمنسجم‬ ‫بـه ایـن عرصـه در او هسـت یا خیر‪.‬‬
‫انگش ‌تشـماری از اقالم مختلـف اسـت‪.‬‬ ‫خلـقم ‌یکننـدوخروجـی کارخودرادریکقابمنطقی‬ ‫‪.1‬آیاشماخالقوسازندههستید؟‬
‫میـزان آشـفتگی موجـود در دنیـا نقـش کیوریتـور را مهـم‬ ‫و مـدون بـه نمایـش م ‌یگذارنـد‪ .‬هنـر هماهنـ ‌گ کـردن‬ ‫سـازند ‌ههامحتـواراپدیـدم ‌یآورنـدوایـن کار رابـامهـارت‬
‫م ‌یسـازد‪ .‬در ایـن حرفـه‪ ،‬درک حقایـق و مدیریـت رونـد‬ ‫یمکجسماونعم‌هعهـامولیًاببزرگـسیایرازدمشحواتـرواابس ‌هتصـوورهنترآعن‌ناهاصـوریدراقییـشقوو‬ ‫واحسـاسخاصـیانجـامم ‌یدهنـد کـهربا ‌تهـاقـادر بـه‬
‫حرکـت بـه سـمت ارائـه مطلو ‌بتـر بسـیار مهـم اسـت‪ .‬از‬ ‫گلچین کردنانبوهیاز اطلاعاتب ‌هصورتمجموع ‌های‬ ‫انجامآننیستند‪ .‬کیوریتورهان ‌هتنهاخالق‪،‬بلکهخلاق‬
‫ارطزریشــمقنقاد ف ‌ربابنهــدم می ‌میککنالیـمـدا‪ .‬هتی‪،‬ـچشـمشـا ّکیـیکومجـنوبـد نعـودازرمدیکنــهۀ‬ ‫نیزهستند‪.‬آ ‌نهاازطریقترکیبمنابعموجودوالهامات‬
‫مخاطبانبهدنبالوضوحوصراحتهستند‪.‬مخاطبان‬ ‫مرتبـطومنظماسـت‪.‬‬ ‫خوددستبهخلقم ‌یزنند‪.‬همۀ کیوریتورهابهالهامو‬
‫محتـوای بی ‌شازحـد نم ‌یخواهنـد‪ ،‬بلکـه محصولـی‬ ‫‪.4‬آیابه کشفوویراستعلاقهدارید؟‬ ‫احساسـیقـویبرایخلق کـردننیاز دارنـد‪ .‬کیوریتوری‬
‫کیوریتورهاهمیشـهتشـنۀیافتن گن ‌جهای کش ‌فنشـده‬ ‫هنرخلقپدیدهیاساختاریجدید‪،‬هماهنگومعنادار‬
‫مختصـر و موجـز و درعی ‌نحـال مفیـد م ‌یخواهنـد‪.‬‬ ‫و پنهـان هسـتند‪ .‬جسـ ‌توجو‪ ،‬دخـل و تصـرف‪،‬‬ ‫از میـان تعـداد زیـادی از اطلاعـات و اید ‌ههـای مرتبـط‬
‫کیوریتـوری‪ ،‬شـما را از یـک نقـش عـادی بـه نقـش رهبری‬ ‫ویرایـش و خلاصـه کـردن اطلاعـات در مقیاسـی کـه‬ ‫اسـت‪ .‬کیوریتورهـای حرفـ ‌های‪ ،‬پیوندهـای غیرمعمـول‬
‫سـوق م ‌یدهـد‪ .‬کیوریتـوری بـه شـما اجـازه م ‌یدهـد تـا‬ ‫بـرای مخاطبانشـان قابـ ‌لدرک باشـد‪ ،‬ازجملـه کارهـای‬ ‫وارتباطـاتخردمندانـهراپیـدام ‌یکننـد‪.‬درواقـعچیـزی‬
‫چگونگیتمرکزبر گف ‌ت ‌وگوراتعریفوآنراسـازما ‌ندهی‬ ‫آ ‌نهاسـت‪.‬مـادردنیایـیزندگـیم ‌یکنیـم کـهپـرازعلائم‬ ‫بـاعنـوان«کیوریتـورماشـینی»یـا«الگوریتـم کیوریتـوری»‬
‫کنیـد؛ بنابرایـن مسـئلۀ اساسـی بـرای کیوریتـور موفـق‬ ‫ونشان ‌ههایمختلفصوتیوتصویریاست‪.‬در دنیای‬ ‫وجـود نـدارد؛ چـون کیوریتـوری تلاشـی هنـری اسـت؛‬
‫داشـتن دیدگاهـی مشـخص اسـت‪ .‬مخاطبـان شـما‬ ‫امروزبارگباراطلاعاتمواجهیم کههرکدامدرپیسبقت‬ ‫بنابرایـنپروسـۀخلـقآننیـزاتفاقـیجدیـدووابسـتهبـه‬
‫در طـول روز وقـت زیـادی ندارنـد؛ بنابرایـن نقـش شـما‬ ‫گرفتناز دیگریاست‪.‬در صورتیم ‌یتوانیددر اینحوزه‬
‫ب ‌هعنوانفیلتریزیرک‪،‬باعثوفاداریمخاطبم ‌یشود‬ ‫موفـقعمـل کنیـد کهن ‌هتنهابهقـرار گرفتندرمیـاناین‬ ‫خلاقیت انسـان اسـت‪.‬‬
‫ومجموعـۀایجادشـدهرابـهمکانـیقاب ‌لتأملومطمئن‬ ‫هیاهـوی نشـان ‌هها‪ ،‬علائـم و پیا ‌مهـا علاق ‌همنـد باشـید‪،‬‬ ‫‪.2‬آیاروحیۀرهبریدارید؟‬
‫بلکـه بتوانیـد در هـر پروسـۀ کیوریتـوری و کیوریتوریـال‬ ‫هنـر سـخنوری و جـذب مخاطـب از ویژگ ‌یهـای کار‬
‫تبدیـلم ‌یکنـد‪.‬‬ ‫تصمیممناسبیبگیریدوب ‌هخوبیآنرامدیریت کنید‪.‬‬ ‫کیوریتـوری اسـت‪ .‬بـرای ایـن حرفـه‪ ،‬علاو ‌هبـر داشـتن‬
‫‪.5‬آیام ‌یتوانیدترکیباتیخلاقانهارائهدهید؟‬ ‫شخصیتی کاریزماتیک‪،‬بایدشجاع‪،‬جسورواهلریسک‬
‫‪11. DJ‬‬ ‫ترکیـب کـردن یکـی از تخص ‌صهـای کیوریتورهـا بـه‬ ‫بـود‪ .‬کیوریتورهـای زبـده زوایـای مختلـف موضوعـات را‬
‫شـمار مـ ‌یرود‪ .‬شـاید بتـوان آ ‌نهـا را ماننـد د ‌ی ِجی‌‪1‬هـا‬ ‫م ‌یبینند‪،‬بسترهاومنابعغیرمعمولوغیرمنتظرهرابه‬

‫مهدی رجایی‬

‫‪137‬‬

‫‪ {..........................................................................‬عکاســـــی ݡ }‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫‪PHOTOGRAPHY‬‬

‫من عباسم‪ ،‬عکاسم‬

‫عباس عطار عکاس معروف بین الملل آژانس عکس مگنوم‬

‫مقالـۀروزنامـۀ کیهـان‪)85/9/3‬امـاجایـگاهاوب ‌هعنوان‬ ‫بـا پیشـرفت و پیدایـش‬
‫یکیازمه ‌مترینعکاسانمطرحجهانوازاعضایمهم‬ ‫بازتولیدتصاویردرروزنام ‌هها‬
‫در دهـۀ ‪ 20‬میالدی و‬
‫آژانـسعکـسمگنومفراتراز ایننقلوحر ‌فهاسـت‪.‬‬ ‫جایگزین شدن این تصاویر‬
‫عبـاس عطـار متولـد خـاش در اسـتان سیسـتان و‬ ‫ب ‌هجـای تصویرسـاز ‌یهای‬
‫بلوچسـتان در سـال ‪ 1323‬اسـت و بـا صراحـت و اصـرار‬ ‫دسـتی (گـراور)‪ ،‬پیـام عکـس‬
‫نـامفامیلـیعطـار رااز عقبـۀشناسـنام ‌هاشحـذف کرده‬ ‫به تودۀ مردم رسـید و نقش‬ ‫محمدعلیمیرزایی‬
‫اسـت‪ .‬او فار ‌غالتحصیـل رشـتۀ مطبوعـات و ارتباطـات‬
‫در کشـور انگلستاناست‪.‬سـال‪ 1952‬بههمراهخانواده‬ ‫وجایـگاهعکـسدر خوانش‬ ‫دبیرعکس‬
‫بـه خـارج از کشـور مهاجـرت و در ‪ 14‬سـالگی اولیـن‬
‫عک ‌سهـایخـودرااز اسـتقلالالجزایـرثبـتم ‌یکنـد‪.‬در‬ ‫خبـر بسـیار پررنـگ شـد‪.‬‬
‫‪ 26‬سـالگی عک ‌سهایـش در مجالت مختلـف خارجـی‬ ‫در همانسـا ‌لهاباسـاخت‬
‫چـاپ م ‌یشـود‪ .‬حضـور او در جن ‌گهـا و شـور ‌شهای‬ ‫دوربیـنلایـکا‪،‬تحولـیدر ثبـتتصاویـرخبـریومسـتند‬
‫بیافرا در آفریقا‪ ،‬بنگلادش‪ ،‬ویتنتام (قبل و بعد از جنگ)‪،‬‬ ‫اجتماعیوعکاسـیدر موقعی ‌تهایسـختبحرانیبه‬
‫بحرا ‌نهـایمهـمخاورمیانـه‪،‬شـیلی‪،‬آفریقـایجنوبـی‪،‬‬ ‫وجـود آمـد‪ .‬قابلیـت حمـل آسـان لایـکا‪ ،‬کوچـک بـودن‬
‫کوبـا‪ ،‬اتیوپـی و مکزیـک باعـث شـک ‌لگیری مجموعـۀ‬ ‫بدنـه و لنـز آن و امـکان اسـتفاده از نگاتیوهـای رولـی‪36‬‬
‫ب ‌ینظیریاز عک ‌سهایمهمخبریواجتماعیشد که‬ ‫و‪ 24‬عـددی‪،‬ایـنفرصـترابـرایعـکاسایجـادم ‌یکـرد‬
‫ه ‌ما کنونجزءجدای ‌یناپذیر گنجینۀ گرا ‌نبهایآژانس‬ ‫کـهدر مه ‌متریـنلحظـۀوقـوعحادثـهوبحـراندر محـل‬
‫عچکنـیـسن بمرگمنـ ‌یوآیـمبـد ‌هکـحه اسـواصبرفـم ًا ‌یعآـیـکاد‪.‬ازسعسکفار‌سشهــاییوععباامـلس‬ ‫حضور داشـتهباشـد‪.‬‬
‫مکانیکیثب ‌تکنندهوقایعپیشرویشنیستوفلسفه‬ ‫عک ‌سهـایمسـتنداجتماعـیب ‌هعنـواناسـنادیمهـم‬
‫در نهادهـای دولتـی و غیردولتـی و جریا ‌نسـاز‪ ،‬جایـگاه‬
‫و دیدگاهـش روح حادثـه را نمایـان م ‌یکنـد‪.‬‬ ‫ویـژ ‌هایبـهخوداختصاصداد؛ب ‌هعنوانمثـال‪،‬در دهۀ‬
‫عباس‪«:‬بهغیراز نزدیکیفیزیکیبهسوژه‪،‬بایدازلحاظ‬ ‫«در ایـنمقطـع‪،‬عکاسـیدیگـرنیـاز نداشـتنق ‌شهـای‬ ‫‪ 30‬میالدی‪،‬عکاسـان گـروه‪ F.S.A‬در مأموریتی گروهی‬
‫روحیارتباطنزدی ‌کتریباآنبرقرار کردوهرعکاسیدر‬ ‫قدیم ‌یاشراایفا کندوبهدنبالتعریف گسترۀجدیدی‬ ‫وبـاهـدفثبـتوقایـعخش ‌کسـالیآمریـکادر آندههو‬
‫ابتـدایراهبایـدبدانـد کـهبـرایعکاسشـدنبهمعنای‬ ‫بـرای خـودش بـود‪ .‬ایـن گسـترۀ جدیـد سـه زمینـه را در‬ ‫اوضـاع نابسـامان کشـاورزان قحطـ ‌یزده و مهاجـر‪ ،‬گام‬
‫واقعـی‪ ،‬ابتـدا بایـد خـود را جزئـی از سـوژه و آد ‌مهـای آن‬ ‫مهمـیدر انتقـالپیـامایـنفاجعـهوثبـتوحفـظتمام‬
‫برم ‌یگرفـت‪:‬‬ ‫ابعـاد آن برداشـتند‪.‬‬
‫سـویخـودبداند‪،‬نهچیـزیجـدااز آ ‌نها‪».‬‬ ‫‪ -‬عکاسیب ‌هعنوانوسیل ‌هایبرایهنرمندان‬ ‫در ده ‌ههـای بعـد بـا شـک ‌لگیری ای ‌نگونـه موقعی ‌تهـا‬
‫عک ‌سهـای عبـاس فقـط جنبـۀ خبـری نـدارد؛ بلکـه‬ ‫‪ -‬تصویرعکاسی‪،‬ب ‌هعنوانیکرسانۀدیداری‬ ‫در تاریخعکاسـیوبروزشـرایطبغرنجبشـریدر جهان‪،‬‬
‫مؤلف ‌ههـای هنـری جـزء جدای ‌یناپذیـر آثـار اوسـت‪.‬‬ ‫‪ -‬عکاسـی ب ‌هعنـوان وسـیل ‌های بـرای انتقـال واقعیـت از‬ ‫عکاسـان خبـری همیشـه در صحنـه نقـش مهمـی ایفـا‬
‫عباس‪«:‬وقتیاز منم ‌یپرسـندچهعکاسـانیرویمن‬ ‫کردنـد‪.‬‬
‫تأثیـر گذاشـت ‌هاند‪ ،‬م ‌یگویـم رامبرانـت‪ ،‬پیکاسـو‪ ،‬سـزان‪،‬‬ ‫طریـق تصاویر»‬ ‫در دهـۀ ‪ 40‬بـا شـروع جنـگ جهانـی دوم‪ ،‬مجل ‌ههـا و‬
‫ودر ادامهچنیناستنباطم ‌یکند که گسترشفعالیت‬ ‫روزنام ‌ههابااعزامعکاسانبهنقاطمختلفجبه ‌ههای‬
‫کاراواجیـو و ولاسـکز‪».‬‬ ‫عکاسـی را بایـد مدیـون گزار ‌شهـای تصویـری جنـگ‬ ‫جنگ‪ ،‬وقایع و فجایع این اتفاق مهم قرن بیستم را به‬
‫فلسـفۀ نـگاه او از نقاشـان بزرگـی تأثیـر گرفتـه کـه‬ ‫ویتنـام دانسـت؛ زیـرا دیگـر دول ‌تهـا تـوان سانسـور و‬ ‫اطالع تمـام مـردم جهـان رسـاندند‪ .‬بررسـی و بازخوانـی‬
‫زیبای ‌یشناسـی را در خدمـت مفهـوم و محتـوا قـرار‬ ‫گزینـش تصاویـر ثب ‌تشـده از ایـن اتفـاق د ‌لخـراش را‬ ‫تصاویـر ایـن جنـگ همچنـان تأثیرگـذار و تکا ‌ندهنـده‬
‫داد ‌هاند‪.‬اوعکاسـیرافقطزدنشـاتردوربیننم ‌یداند‪.‬‬ ‫نداشـتند و نـگاه ضدجنـگ عکاسـان‪ ،‬شکسـت اخلاقی‬ ‫اسـت‪ .‬همچنیـن در دهـۀ‪ ،50‬آثـار ب ‌هجامانـده از جنـگ‬
‫عبـاس‪« :‬بایـد فرهنـگ و فلسـف ‌های پشـت دوربیـن‬ ‫جهانی از نظر و توجه عکاسان پنهان نماند و عکس مایۀ‬
‫باشـد‪ .‬فکـری را کـه عـکاس دربـارۀ سـوژه م ‌یکنـد در‬ ‫رهبـران سیاسـی دنیـا را بـه نمایـش گذاشـت‪.‬‬ ‫حیـاتروزنامـهومجل ‌ههـاشـد‪.‬‬
‫مجموعـۀعک ‌سهـایاوم ‌یتوانیـممشـاهده کنیـم‪.‬هـر‬ ‫امانکتۀمهمیرادرشک ‌لگیریوجایگاه کنونیعکاسی‬ ‫در دهـۀ‪60‬بـاتغییراتسیاسـی‪،‬فرهنگـیواجتماعیدر‬
‫عـکاس ن ‌هتنهـا بـه شـناخت فلسـفه نیـاز دارد‪ ،‬بلکـه بـه‬ ‫خبریومستنداجتماعینبایدنادیده گرفتوآننقش‬ ‫جهان و شروع جنگ ویتنام‪ ،‬عکس خبری در نوع نگاه و‬
‫جامع ‌هشناسیونشان ‌هشناسیهمنیاز دارد‪.‬هی ‌چوقت‬ ‫یکعکاسآ گاهبهشرایطپیراموناست کهباروحی ‌های‬ ‫ارائۀپیامتغییراتیاساسی‌یافت؛زیراازیکسوبحرا ‌نه ‌ا‬
‫دوربیـنمظلـومنیسـت کـهمابـدونداشـتنودانسـتن‬ ‫شـجاعانه در سـخ ‌تترین و خطرنا ‌کتریـن شـرایط‬ ‫واعترا ‌ضهایدانشـجوییشـکل گرفت کهاوجآن بروز‬
‫اینچیزهابهسراغشبرویم؛چرا کهعکاساجتماعیبا‬ ‫بحرانـی‪،‬در ناام ‌نتریـننقـاطدنیـا‪،‬در قلـبانقلا ‌بهـاو‬ ‫شور ‌شهاوجنب ‌شهای کارگریدر مه‪ 1968‬در فرانسه‬
‫شـور ‌شهاوجن ‌گهـاحضـور پیـدام ‌یکنـدودر شـرایطی‬ ‫وهم ‌هگیـرشـدنایـناعترا ‌ضهـادر سراسـراروپـابـودواز‬
‫یـک فرهنـگ کار دارد‪».‬‬ ‫برابـر و یکسـان بـا قربانیـان و حادث ‌هدیـدگان بحرا ‌نهـا‪،‬‬ ‫سـوی دیگـر‪ ،‬ه ‌مزمـان بـا آغـاز بهـار پـرا گ‪ ،‬اعترا ‌ضهـای‬
‫اودر سـال‪ 1983‬بهمدتسـهسـالبهمکزیکم ‌یرودو‬ ‫لحظ ‌ههایمهموتاریخیرابهبهترینشکلممکنبه‬ ‫اجتماعـیودانشـجوییوانقلا ‌بهـایمختلـفدر دنیـا‬
‫ازاثراتب ‌هجاماندۀبحرانمکزیکعکاسیم ‌یکند‪.‬یکی‬ ‫تصویـرم ‌یکشـد‪.‬عباسعطـار یکیاز اینعکاسـانمهم‬ ‫شکل گرفت‪.‬‬
‫از مه ‌متریـنموضوعاتمجموعۀعک ‌سهـایاومذهب‬ ‫ویلفرایـدباتـس‪،‬نظری ‌هپرداز وتاری ‌خدانحوزۀهنر‪،‬رشـد‬
‫اسـت‪ .‬او مذهـب را معمـای بـزرگ زندگـی خـود م ‌یدانـد‬ ‫وتأثیرگذار اسـت‪.‬‬ ‫عکاسـی مطبوعاتـی را بعـد از دهـۀ ‪ 60‬ارزیابـی م ‌یکنـد‪:‬‬
‫وجـدااز هـرنـوعنـگاهمذهبـیودینـی‪،‬اعتقـادبـهخـداو‬ ‫عبـاسعطـار رابایـدبـهدوراز هـرنـگاهغر ‌ضورزانـۀملـی‪،‬‬
‫میهنیومذهبینگریست‪ .‬گاهیدررسان ‌ههایداخلی‬
‫تشـریفاتپیرامـونآنراموردتوجـهقرار دادهاسـت‪.‬‬ ‫سـتایششـدو گاهیدر حرک ‌تهایمتحجرانهوسمت‬
‫وسودار مورد گستاخیژورنالیستیقرار گرفت(اشارهبه‬

‫‪ 138‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪ {....................................................................................................‬عکاسـ ـ ـی ݡ }‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪PHOTOGRAPHY‬‬

‫خـود ثبـت م ‌یکنـد‪ .‬عکاسـی از حلب ‌یآبـاد (‪،)1357‬‬ ‫کار پیدا کنندوآخرشهممجبور م ‌یشدنددر حلبی‬ ‫عباسبهزندگیهمۀاقشار جامعهتوجهداشت‪،‬از نوع‬
‫عکاسـی از شـورش کردهـا (‪ ،)1357‬عکاسـی از دروازۀ‬ ‫آبادهـازندگـی کنند‪».‬‬ ‫زندگـیواتفاقـاتدربـار پهلـوی گرفتـهتـازندگـیمردم‬
‫غـار تهـران (‪ ،)1358‬شـورش عر ‌بهـا در خوزسـتان‬ ‫حاشی ‌هنشـین در حلب ‌یآبادهـا در پیـش از انقالب‪.‬‬
‫(‪،)1358‬عکاسـیاز محا کمۀسـرانحکومتپهلوی‬ ‫ازنمونۀاینعک ‌سهام ‌یتوانبهدو عکسمربوطبه‬ ‫نگاهی کهامروزهبعضیازمنتقدانبهآنسیا ‌هنمایی‬
‫(‪)1358‬ومراسـمسـالگردانقلاب(‪ )1358‬گوشـ ‌هایاز‬ ‫سـال‪1950‬اشـاره کـرد کـهیکـیاز آ ‌نها کودکچوپانی‬
‫فعالی ‌تهایاودرآنسا ‌لهابود‪.‬ازدیگرفعالی ‌تهای‬ ‫رانشسـتهروییکماشـیناسـقاطینشانم ‌یدهد‬ ‫م ‌یگویند‪.‬‬
‫او م ‌یتـوان بـه عک ‌سهـای متفـاوت او از چهر ‌ههـای‬ ‫و عکـس دیگـر یـک دسـتگاه پیـکان را در کارخانـۀ‬ ‫عبـاس‪« :‬پیـش از انقالب از ج ‌تهـای فانتـوم و‬
‫مهموتأثیرگذار سیاسیآنزمانمانندامامخمینی‪،‬‬ ‫ایرا ‌نخودرودر حالمونتاژ بهتصویر کشـیدهاسـت‪.‬‬ ‫کا ‌خهایسلطنتیعکسم ‌یگرفتم؛ولیدرعی ‌نحال‬
‫آیـ ‌تالله خامنـ ‌های‪ ،‬آیـ ‌تالله طالقانـی‪ ،‬منتظـری‪،‬‬ ‫در پـیایـنرف ‌توآمدهـابـهایـران‪،‬اوانقلابسـال‪57‬‬ ‫م ‌یخواسـتمآثار اینروندسـریعصنعتیشدنراهم‬
‫و حـوادث بعـد از آن را تـا سـال ‪ 59‬از دریچـۀ دوربیـن‬ ‫نشـاندهـم‪.‬مـردمفقیـری کهبهشـهرهام ‌یآمدندتا‬

‫چوپانی جوان‪ ،‬قزوین‪ ،‬ایران‪۱۳۵0 ،‬صص‬ ‫یک دستگاه پیکان در کارخانه ایران خودرو در کرج مونتاژ می شود‪1350‬‬

‫دروازه غار‪ ،‬از محلات فقیرنشین جنوب‌شهر تهران با خانه‌هایی از خشت و گل‪ ،‬تابستان ‪۱۳۵۸‬‬ ‫به دلیل کمبود جا در مدارس اهدایی ژاپن در روستا‪ ،‬کلاس‌ها در فضای باز برگزار می‌شود‪ .‬تارا خیل‪،‬‬
‫افغانستان‪.‬‬

‫دو پیشمرگ کرد در نماز جمعه‪ ،‬سنندج‪ ،‬اسفند ‪۱۳۵7‬‬ ‫حلبی‌آبادی در اطراف تهران‪۱۳۵7 ،‬‬

‫‪139‬‬

‫‪ {..........................................................................‬عکاســـــی ݡ }‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫‪PHOTOGRAPHY‬‬

‫کتـاب کـه شـامل مجموع ‌ههـای ب ‌ینظیـری از دوران‬ ‫فلـو(ناواضح)اسـت‪،‬قاب ‌لتوجهاسـت‪.‬‬ ‫رفسـنجانیو‪...‬اشـاره کـرد‪.‬‬
‫فعالی ‌تهـای عکاسـی او در نقـاط مختلـف جهـان‬ ‫عبـاسعطـار در سـال‪)1360( 1981‬بهعضویتآژانس‬ ‫بعـداز روی کار آمـدندولـتاصلاحـات‪،‬عباسبعداز‬
‫اسـت‪ ،‬تنهـا گوشـ ‌های از کارنامـه پربـار او ب ‌هحسـاب‬ ‫مگنـومدرآمـدوبعـداز گذشـتچهار سـالعضوثابت‬ ‫‪ 17‬سال به ایران بازگشت و این بار اجتماع چندگانه و‬
‫اینآژانسشد‪.‬جایگاهاودر اینآژانسمعتبرعکس‬ ‫پرازتضادایراننظراوراجلب کرد‪.‬عکاسیاواززنانو‬
‫می‌آیـد‪.‬‬ ‫تـاآنجـاپیـشرفـت کـهبـارأیا کثریتاعضـایمگنوم‬ ‫اجتماعدر کافه(‪،)1380‬عکاسیاز هنرمندانمطرح‬
‫بیـن سـا ‌لهای ‪ 1998‬تـا ‪ 2001‬بـه ریاسـت دور ‌های آن‬ ‫ایرانـی ماننـد کیارسـتمی و داریـوش مهرجویـی (در‬
‫منبع دریافت تصاویر سایت‪:‬‬ ‫سـا ‌لهایدهـۀ‪،)70‬عکاسـیاز مراسـ ‌مهایمذهبـی‬
‫‪www.abbas.site‬‬ ‫برگزیده شد‪.‬‬ ‫(‪ ،)1384‬تعزیـه (‪ )1381‬و همچنیـن ثبـت عکـس‬
‫همـکاری بـا مجالت تایـم‪ ،‬لایـف‪ ،‬نیوزویـک‪ ،‬لوموند‪،‬‬ ‫معروفیاز محموداحمد ‌ینژاد(‪ )1384‬کهب ‌هصورت‬
‫سـاندی تایمـز و ا کونومیـک و چـاپ یـازده جلـد‬

‫یاسر عرفات در دیدار با امام خمینی تهران‪ ۲۸ ،‬بهمن ‪۱۳۵۷‬‬ ‫امام خمینی در مراسم انتصاب مهدی بازرگان به نخست‌وزیری دولت موقت‪ .‬هاشمی رفسنجانی نیز در‬
‫تصویر دیده می‌شود‪ ،‬تهران‪ ۱۶ ،‬بهمن ‪۱۳۵۷‬‬

‫استقبال زنان از امام خمینی هنگام ورودش به تهران‪ ۱۲ ،‬بهمن ‪۱۳۵۷‬‬ ‫آیت‌الله منتظری در حال ایراد خطبه‌های نماز جمعه در دانشگاه تهران‪۱۳۵۷ ،‬‬

‫حفاظت از محمد خاتمی‪ ،‬تهران‪۱۳۸0 ،‬‬ ‫روزهای انقلاب‪ ،‬تهران‪ ۲۵ ،‬دی ‪۱۳۵۷‬‬

‫محمدعلی میرزایی‬ ‫‪ 140‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫فرهنگ‬ ‫‪ {....................................................................................................‬موس ݬ ݫىݔق ـ ـیݡ }‬
‫محبــت‬ ‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫گݡف ‌توگݡو بااستاد‬ ‫‪MUSIC‬‬
‫جمشیدمحبی‬
‫سامان صادقیان‬

‫جمشـید محبـی‪ ،‬متولـد اصفهـان‬
‫(‪.)1331‬فراگیـریتمبـکرابـا كتـابآمـوزش‬
‫اسـتادحسـینتهرانینزدحسـینپورابوطالب‬
‫آغـاز م ‌یکنـد و سـپس ایـن راه را بـه صـورت‬
‫شـخصی ادامـه م ‌یدهـد و در سـال‪ 1357‬بـه‬

‫شـاگردی ناصـر فرهن ‌گفـر در مـی آیـد‪.‬‬
‫اتومدبرحكددرومدرك‪5‬ز‪2‬حفسـاظلوابش‌هاعع ٔنهواموننسیواقزنیددهسوتمگدارهیس‬
‫ایـران مشـغول بـه کار بـود و در ایـن حیـن بـا‬
‫هنرمنـدان بـه نـام آن زمـان همكار ‌یهـای‬
‫بسـیارنمود‪.‬ازشـاخ ‌صترینآ ‌نهام ‌یتوانبه‬
‫نوازندگـیتمبـكدر گـروهعارفبهسرپرسـتیو‬

‫آهنگسـازیپرویزمشـكاتیان‪،‬اشـاره كـرد‪.‬‬
‫فعالیـت هـای جمشـید محبـی را مـی تـوان در‬
‫دوقالـب اصلـی کنسـرتهـاوآثـارمنتشـرشـده‬
‫دسـت ‌هبندی کـرد کـه ازآ ‌نهامیتوانبـهموارد‬

‫زیـراشـارهنمـود‪:‬‬
‫‪ -‬تـور كنسـر ‌تهای ایـران‪ ،‬آلمـان‪ ،‬فرانسـه‪،‬‬
‫هلنـد‪،‬انگلیس‪،‬دانمـاركبههمراهمحمدرضا‬
‫شـجریان‪ ،‬جمشـید عندلیبـی و داریـوش‬

‫پیرنیـا كان‪.‬‬
‫‪ -‬اجـرای كنسـرت در كانـادا بـه همـراه پرویـز‬

‫مشـكاتیان (‪)1376‬‬
‫‪ -‬اجـرای كنسـرت بـه همـراه تـاج اصفهانـی و‬

‫حسـن كسـایی (‪)1351‬‬
‫‪ -‬اجـرای کنسـرت بـه همـراه گـروه سـازهای‬
‫كوب ‌هایوكسبمقامنخستدركشورسریلانكا‬
‫‪ -‬آلبوم «صبح مشتاقان» به آهنگسازی پرویز‬

‫مشكاتیانوخوانندگیعلیجهاندار‬
‫‪ -‬آلبـوم «وطـن مـن» بـه آهنگسـازی پرویـز‬

‫مشـكاتیان و خوانندگـی ایـرج بسـطامی‬
‫‪-‬آلبوم«بیداد»بهآهنگسازیپرویزمشكاتیان‬
‫و خوانندگـی محمدرضـا شـجریان (قسـمت‬
‫دوم آلبـوم‪ ،‬همنـوازی بـا اسـتاد غلامحسـین‬

‫بیگج ‌هخانـی)‬
‫‪-‬آلبـوم«دونـوازی»(همایـون)بههمـراهپرویز‬

‫مشكاتیان‬
‫‪ -‬آلبـوم «كنـج صبـوری» بـه آهنگسـازی پرویـز‬

‫مشـكاتیان و خوانندگـی علـی رسـتمیان‬
‫‪ -‬آلبـوم «جامـه دران» بـه آهنگسـازی كیـوان‬

‫سـا كت‬
‫‪ -‬آلبـوم هـای «نورجـان» و «در بهـار امیـد» بـا‬

‫همراهـی داوود آزاد‪.‬‬
‫‪-‬آلبوم«سروآزاد»بههمراهپرویزمشكاتیان‬
‫‪ -‬آلبـوم «سـاقی نامـه» بـه آهنگسـازی كامبیـز‬
‫روشـن روان و خوانندگـی شـهرام ناظـری‬
‫‪ -‬آلبـوم «آتـش دل» بـه خوانندگـی علیرضـا‬

‫افتخـاری‬
‫‪-‬آلبوم«بیقرار»ازساخت ‌ههایجلیلعندلیبی‬

‫وخوانندگیشهرامناظری‬
‫منبع‪:‬ویکیپدیا‬

‫‪141‬‬

‫‪ {..........................................................................‬موس ݫݬ ݫىݔقــــیݡ }‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫‪MUSIC‬‬

‫اخلاقوموسیقیدانبزرگ‪،‬ناصرفرهن ‌گفر‪16‬بازمی‌كند‪.‬‬ ‫«بـه جرئـت م ‌یتونـم بگـم اولیـن عشـقی كـه فهمیـدم‬
‫محبـیهـرآنچـه ازفرهنـگفـرمـی گوید‪،‬سراسـرعشـقو‬ ‫موسیقی بود‪ ،‬اسم خودم را درست بلد نبودم ولی ساز تار‬
‫احترامبهاستادشاست‪ .‬كلمه"استاد"ازدهانجمشید‬ ‫اراهخـلومحبل ٔمهن‌یاژشـواناناختصفم‪.‬ه»اناسـت؛امادر كودكیبهمحله‬
‫بما ‌غسـهاجدیسسـریسدبنزق‪.‬ـملحمبـكیاپندر‪،‬مـكایرمكننـددا‪.‬دارٔخهانـدار‌هاایییبدرودمهیـوابهن‬
‫محبینم ‌یافتد‪.‬‬ ‫پیشه گل‌كاریهممشغول‪.‬تاریمینواختهازسرذوق‪.‬‬
‫«منتاقبلازاینكهخدمتاستادفرهن ‌گفربرم‪،‬تمبك‬ ‫هـردوشـنبهاهـلهنـررابـهمنـزلخـوددعـوتمی‌كـردهو‬
‫راخـودممـ ‌یزدم‪.‬ولـیاز اونزمـان كـهنـزدایشـونرفتـم‪،‬‬ ‫جمشـیدپسـر ازا كبرخـاننـوروزی‪،1‬میـرزاسـروری‪،2‬علـی‬
‫به همراه حسن کسایی و تاج اصفهانی‬ ‫سعی كردمتمامیاونچهیاد گرفتهبودمرافراموش كنم»‪.‬‬ ‫«سماغورسییق‪3‬ویرجالدیرایلشنهمناحزا‪4‬فنالممم ‌ی‌یبشرندیوادزمع‪.‬عشلاققٔكهوواقدكع ‌یایمش‪:‬ن‬
‫به همراه پرویز مشکاتیان‪ ،‬محمد موسوی و محمدرضا شجریان‬ ‫بهساز تار بودو گاهیدر عالمبچگیباتار بازیمی‌كردم‪،‬‬
‫سازفرهن ‌گفرجادوییبود‪:‬‬ ‫بهتـر اسـت بگویـم بعـد از عشـق بـه تـار هیـ ‌چگاه عاشـق‬
‫به همراه ناصر فرهن ‌گفر‬ ‫«تمبـكاززبـانفرهن ‌گفـرمثلیكملـودیبود كهوقتی‬ ‫نشدم‪».‬‬
‫به همراه پرویز مشکاتیان‬ ‫تپمشبتواكن ٔراهتدلراابتشداوبپاتشعتلیكامرافرتدکویتاواهمستدعتدامدعلذاتمویوسنپیزتأسثبیره‬
‫م ‌یشـنویشدرذهنـتم ‌یمونه»‪.‬‬ ‫از تمبكنوازانمطرحآنزماندر برنام ‌ههایرادیوییبه‬
‫فرهن ‌گفربسیارمهما ‌ننوازبودومنزلاوهمیشهمحفل‬ ‫صورتخودآموزفرام ‌یگیرد‪.‬بهجاییم ‌یرسد كه كلاسی‬
‫هنرمندانبنامزمانهواینخودغنیمتیبسـیار باارزش‬ ‫دایـر وشـا گردانیتربیـتمی‌كنـدوبرنام ‌ههـایتخصصی‬
‫تمبكترتیبم ‌یدهد‪.‬‬
‫برای جوانی باشور و انرژی جمشید محبی‪.‬‬ ‫مثا ًل‬ ‫می‌كـردم‪،‬‬ ‫اجـرا‬ ‫متعـددی‬ ‫«در اصفهـان برنام ‌ههـای‬
‫«هفتـ ‌هایدوسـهروز‪،‬لطفـی‪،17‬علیـزاده‪ 18‬ومشـكاتیان‪19‬‬ ‫برنام ‌هایداشتمتحتعنوان"ارز ‌شهایعلمیوعملی‬
‫ومابقـیبچ ‌ههـایموسـیقیآنجابودند‪ ،‬كلـیازهمتأثیر‬ ‫تمبـك"‪،‬شـا گردانزیـادیداشـتمورویهـمرفتـهبسـیار‬
‫م ‌یگرفتند‪.‬یادمم ‌ییادیكروزاستادفرهنگفر داشتند‬ ‫فعال بـودم»‪.‬‬
‫سـازم ‌یزدنـد‪،‬اسـتادمشـكاتیانتـویآشـپزخانهبـود‪،‬یه‬ ‫كار بـه جایـی م ‌یرسـد كـه محبـی‪ ،‬میزبـان هنرمنـدان‬
‫لحظـه گفتنـد‪":‬ناصـرایـنجملـهرادوبـارهبـزن‪،‬ملـودی‬ ‫پایتخـت نشـین در شـهر زنـد ‌هرود م ‌یشـود‪.‬‬
‫«برنام ‌هایبودبهنام"جوانانطرفدار موسیقی"‪ ،‬گروهی‬
‫خوبـیمیشـهروشسـاخت"»‪.‬‬ ‫ازتهـرانآمـدهبودنـدآقـای كیانینژاد‪،5‬مجتبیمیـرزاده‪6‬‬
‫آشناییمحبیبااستادفرهن ‌گفرداستانجالبیدارد‪:‬‬ ‫کـهسرپرسـت گـروهبـود‪،‬بهمـنرجبـی‪،7‬جلیلعندلیبی‬
‫«آشنایی من با استاد بسیار جالب بود‪ .‬من در مركز حفظ‬ ‫‪8‬وشـهریارفریوسـفی‪،9‬فكـر كنـمحـدودسـال‪1353‬بود‪.‬‬
‫واشـاعهدرسمـ ‌یدادم‪.‬یـكروز واردمركـزشـدم‪،‬صـدای‬ ‫اونشـباسـتادكیانینـژادسـازیزد كـهبـهقـولمعـروف‬
‫موسـیقیم ‌یاومـد‪،‬فكـرمی‌كنـم"بیـداد"بـود‪ ،‬گرو ‌ههـای‬ ‫منپاهامچسبیدبهزمین!این گروهتاوقتی كهاصفهان‬
‫فعـالاونزمـان گـروهشـیدابـهسرپرسـتیاسـتادلطفـی‬ ‫بودنـد غیـر از آقـای رجبی مهمان مـن بودند»‪.‬‬
‫بـود كـهتمبكـشراازارژنـگ كامـكارمـ ‌یزد‪ .‬گروهعـارفبه‬ ‫مكـحهبـمهدتعلهـرایكنیبـانرویندژوادبخـهودجرامبـشهیمددمیـحربمركیـپزیحشفـنهاظدوامشـ‌یكانع ٔهد‬
‫سرپرستیاستادمشكاتیان كهتمبكشراناصرفرهن ‌گفر‬ ‫موسـیقی‪،‬دكتـرداریـوشصفـوتمعرفـی كنـد‪.‬‬
‫م ‌یزدویك گروهیبعدهادرستشدتحتعنوانعارف‬ ‫«وقتیرفتمآقایموسـوی‪ 10‬از منامتحان گرفتندوبعد‬
‫وشـیدا كهاسـتادعلیزادهسرپرسـتیمی كردند كهواسـه‬ ‫از اوندكترصفوت‪11‬سازمراشنیدند‪ .‬گفتندساز زدنترا‬
‫تمبكـشمـراانتخـاب كـردهبودند‪،‬همینجور كهداشـتم‬ ‫دوستدارم‪،‬اماسعی كناینتكنی ‌كهای گرفته كهپیرو‬
‫موسـیقی را گـوش می‌كـردم بـی اختیـار روی پل ‌ههـای‬ ‫شیوهجهانگیرملكهسترا كمتربزنی؛ولیدرهرصورت‬
‫مركـز نشسـتم و بـه تمبـك‌كار دقـت بیشـتری كـردم و از‬ ‫قبولـم كردنـدوبـهعنوانمـدرسواردمركزحفظواشـاعه‬
‫ایـنصـدایملكوتـیبهوجـداومـدم‪.‬ازپل ‌ههابـالا رفتمو‬ ‫شدموحدود‪ 25‬سالاینمسئلهتداومپیدا كرد»‪.‬‬
‫دیـدمدرباتاقـی كـهمخصوص كلاساسـتادفرهن ‌گفر‬ ‫«خدمتی كهدكترصفوتبهموسیقی كرد‪،‬بینظیربود‪.‬‬
‫بـود‪،‬بـازه‪.‬تـاحـدودیباهاشـونسالموعلیكیداشـتم‪،‬‬ ‫عتیق ‌ههایموسیقیرابهچهدردسریجمع كرد‪ .‬كسی‬
‫وارد كلاسشـدمدیدماسـتادپاهاشـونرا گذاشـتنروی‬ ‫اینآد ‌مهارانم ‌یشناخت‪.‬استادانبرومند‪،12‬هرمزی‪،13‬‬
‫صندلـیودارنـدخـطم ‌ینویسـند‪.‬سالمی كردمواسـتاد‬ ‫فروتـن‪،14‬بهـاری‪15‬و‪...‬مناعتقادماینه كهدكترصفوت‪،‬‬
‫خیلـیمعمولـیجـوابدادنـد‪.‬در همیـنحیـنسـرایدار‬ ‫موسیقیراعلمی كردوبهدانشگاه كشید»‬
‫نبچاویـدنـیآد‪.‬ورهدف‪،‬اتـ ٔسـهبتاعـدیدیـ ‌كکكمـسـیمغارورزددرواجزهكیـیفیكـویتكچفانیجـراوضنوی‬ ‫ورودمحبـیبـهمركـزحفـظواشـاعه كـهم ‌یتـواناز آنبـه‬
‫چاییوپولكیاعلاازاصفهانبراشونخریدم‪.‬وقتیبردم‬ ‫عنوانتخصص ‌یترینمركزدرزمینهموسیقیدستگاهی‬
‫واسشـون گفتـن"داسـتانچیـه؟" گفتـممـنوقتـیمیام‬ ‫ایـران (در آن زمـان) نـام بـرد‪ ،‬بـاب آشـنایی وی را بـا اسـتاد‬
‫اینجـام واسـه خـودم چایـی دم می‌كنـم‪ ،‬بـرای شـما هـم‬
‫آوردم‪.‬اسـتادخیلیخوشـحالشدندواینبابآشنایی‬

‫ما باهم بـود»‪.‬‬
‫دوران همنشـینی بـا بـزرگان‪ ،‬از شـیرین تریـن دوران در‬
‫زندگـی جمشـید محبـی اسـت‪ ،‬چـه در هنـر و چـه در دیگر‬

‫امـور ‪:‬‬
‫«یكـیاز افـرادی كـهبـهتشـكیلخانـوادهبسـیار اهمیـت‬
‫مـ ‌یداد‪،‬اسـتادشـجریان‪ 20‬بـود‪.‬ا گـرصحب ‌تهـایاسـتاد‬

‫نبـود‪ ،‬شـاید هی ‌چوقـت ازدواج نمـی كـردم»‪.‬‬

‫ینپعمحالروسوحعسصسییییرازمفدمفدصنررفغههشعرررلنضكوبمیاتالززتهاای‌گنطردافی‪،‬فره‪،‬رن‪،،‬یر‪،‬د‪،‬ییممد‪،‬نیموووموا‌فسسزو‌فنسدییادیسققاد ٔیقنهق‌‌یین‪،‬ك‌ی‪،‬ندداا‌نیدموااوادزانانننزن‪،،‬ن‪،‬چننند ٔن‪،‬دووهٔهاانوه‪،‬ززاننوزسانسزصددن‌هٔٔاتد‌هههٔتادهتتٔحرااهرمرتسبابنرتكشوریو ٔه نوازندگی‬ ‫‪.13‬‬ ‫‪ 2 ،1‬و ‪3‬و ‪ .4‬نوازنده و موسیق ‌یدان‬
‫‪.14‬‬ ‫ممحجتمبدیعلمییرزکایدانه‪‌ ،‬ینمژوادس‪،‬یقمو‌یسدایقن‪‌،‬یندواازنن‪،‬د ٔنهواوزینولدهننویکمانچه‬ ‫‪.5‬‬
‫‪.15‬‬ ‫‪.6‬‬
‫‪.16‬‬ ‫‪ .7‬بهمن رجبی‪ ،‬نوازندۀ تنبک‪ ،‬محقق‬
‫به همراه محمدرضا شجریان‬ ‫‪.17‬‬ ‫‪ .8‬جلیل عندلیبی‪ ،‬آهنگساز‪ ،‬نوازندۀ سنتور‬
‫‪.18‬‬
‫‪.19‬‬ ‫‪ .9‬شهریار فریوسفی‪ ،‬نوازندۀ تار‬
‫‪ .10‬محمد موسوی‪ ،‬نوازندۀ نی‬
‫‪ .20‬محمدرضا شجریان‪ ،‬خواننده‪ ،‬موسیق ‌یدان‬ ‫‪ .11‬داریوش صفوت‪ ،‬موسیق ‌یدان‪ ،‬ردی ‌فدان‬
‫‪ .12‬نورعلی برومند‪ ،‬موسیق ‌یدان ‪ ،‬ردی ‌فدان‬

‫‪ 142‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪ {....................................................................................................‬موس ݬ ݫىݔق ـ ـیݡ }‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪MUSIC‬‬

‫مجلسـیاسـتادشـهناز حضـور داشـتند‪،‬سـر‬ ‫«یسـفر ٔكهبـناارهادرر‬
‫بودیم‪ .‬سازی آوردند خدمت استاد به هوای‬
‫امتحان كردن‪.‬اسـتاد"همایونی"نواختندبسـیار عالیو‬
‫مجنذاهبمبوازیهاادشبوودنتكمهابصكل ًزافدكم‪.‬راونشقرادنرامیی‌نكبررندیامم‌هرهوزابریاقریارمها‬
‫همهای ‌نهاتمومبشـه»‪.‬‬
‫محبـیاسـتاد‪،‬سـاکناصفهـاناسـت‪ .‬كتابـیدر دسـت‬
‫تألیـف دارد كـه در مراحـل پایانـی اسـت و شـا گردانی كـه‬
‫مشـتاقانهاز شـهرهایمختلفبهدیدار اسـتادم ‌یآیندو‬
‫مشـق تمبك می‌كنند‪ .‬وی با شـیوه های امروزی آموزش‬
‫ت«تمفبـكیـکمكیاانـجـزهاایینفـّنـداریدو‪.‬تكنی ‌كهـای اصلـی سـاز تمبـك‬
‫زیادنیست‪.‬متأسفانهخیلیاز معل ‌مهاباپیچیده‌كردن‬
‫بیهـوده ایـن ریت ‌مهـا فقـط بـه دنبـال طولان ‌یتـر كـردن‬
‫جلسـات كلاسشـون هسـتند‪».‬‬
‫«درزمـانمـا‪،‬ازشـا گردان‪،‬قبـلازورودبـه كلاسامتحان‬
‫مـی گرفتنـد كـهاسـتادان كسـاییوتـاج‪6‬جزوممتحنین‬
‫بودند‪.‬قب ‌لتر وقتیمنهنرسـتانم ‌یرفتم‪،‬اسـتادعلی‬
‫پنـج ریالـی‬ ‫یـك‬ ‫ازسـاجغیربـی‪ 7‬اشزدهرنرمـج‌یوآوهـراداموتروحـای بنمدنـ ٔ‌یگهرپفـیانـتو‪.‬‬ ‫آقایمشكاتیانباضبطبامترونوممخالفبودند‪ .‬كارها‬ ‫اسـتاد شـجریان جـدا از حنجـره تاری ‌خسـازش‪ ،‬از هـر‬
‫ریتـم اجـرا‬ ‫یـك‬ ‫كـهبـرایضبـطحاضـرم ‌یشـد‪،‬سـهنفرم ‌یرفتیـمداخل‬ ‫انگشـتشیـكهنـرم ‌یبـارد‪،‬از گل‌كاریونجـاریودربو‬
‫اماسبـتقـودییسوـ‪.‬اتزـاهرا‪،‬بعـسـندًاتاورضاوفتهممبـ ‌یكش‪.‬ـ كدا»ر‪.‬را ضبـط می‌كردیـم و‬ ‫پنجر ‌هسـازی بگیـر تـا هنـر پالایـش صـدا‪.‬‬
‫می‌كـرد‪ .‬بعـد از اون روی خـود پیانو چند نت سـاده را اجرا‬ ‫ب«هامستنادهممت ٔشاكکیاتیدامنی‌بكهرتدانرید كخاهیرحاتنم ًع‌الدارقایهزینازدمییندهامشطتانلعدهو‬ ‫«درضب ‌طهایخصوصی‪،‬خوداستادرویصدایسازها‬
‫می‌كردوخودشـونهم كمكمی كردندبههنرجوواسـه‬ ‫بكنم‪،‬بیشـتراشـعارحافظوسـعدیراهم كهازبربودند‬
‫تكرارش‪،‬ا گرطرفقضیهرام ‌یگرفتبعدم ‌یگفتند‪":‬حالا‬ ‫وخودتـونم ‌یدونیـد كارهایـی كهرویایناشـعار كردند‬ ‫باحوصله كارمی كردند‪،‬شایدخیل ‌یهانم ‌یدونند‪،‬آقای‬
‫كشمتجرریاشننوندردهچنشدیرفتش ٔتههماوسستایقدبویددنسدت»‪.‬گاهیایرانیهست‬
‫بـسرـلویكقل ٔاه خسـ"و‪.‬ادلانشهسـماز‌هراچاینـتزبخرـاعكـب مسی‌كشـنـدده‪،،‬باعوـلد ثشبــا گرت ندـبامه‬ ‫شاخص است»‪.‬‬ ‫كـه آلبـوم «بیـداد» و آن سـاز و آواز همایـون كـه اسـتادان‬
‫می‌كنـهومیـادسـركلاس‪.‬هزین ‌ههایزیـادیبابت كلاس‬ ‫پرویـزبـهدوسـتچندیـنوچندسـال ‌هاشاعتمـادداردو‬
‫پرداخـتم ‌یشـه‪،‬بـدوناینكـهثمـر ‌هایدر كارباشـه»‪.‬‬ ‫بیگج ‌هخانـی‪ ،1‬شـجریان و محبـی ترتیـب داد ‌هانـد را‬
‫گاهـیعنـانریتـمرابـهاوم ‌یسـپرد‪.‬‬ ‫نشـنیده باشـد‪.‬‬
‫او کـه دسـتی توانمنـد در امرسازسـازی دارد‪،‬دل نگـران‬ ‫«یـادمم ‌ییـاددر آلبـوم"كنـجصبـوری"در جایـیقـرار بـود‬ ‫«منـزلآقـایشـجریانبودیم‪،‬عصـریبود‪،‬جنـابجواد‬
‫وضعیـت نابسـامان چـوب بـوده و بسـیار مایـل اسـت‬ ‫چندمیزانیتمبكنداشتهباشد‪،‬بامشورتی كهبااستاد‬
‫هنـر سـازندگی را همچـون هنـر نوازندگـی اشـاعه داده و‬ ‫مشكاتیان كردم‪،‬جمل ‌هایرویآنقسمت گذاشتم كه‬ ‫آشذر‪2‬د‪،‬وااسصلتًااقدبرایر نگبجودهبخهاانییتنشصرویرفتآومرندتنشد‪،‬ربساشزهوآ»و‪.‬ازیاجرا‬
‫شـا گردانی تربیـت کنـد‪.‬‬
‫«در حـال حاضـر دنبـال برگـزاری كلاسـی هسـتم بـرای‬ ‫اسـتاد گفتندچقدرملـودیپرورشپیدا كـرده»‪.‬‬ ‫«در یکیاز روزهایی کهبرایتدریسهمایونپسراستاد‬
‫حضور محبیدر گروهعارف‪،‬راهیاسـتبرایفعالیتاو‬ ‫بهمنزلشجریانرفتم‪،‬باایشونشرط کردم کهازاینبه‬
‫سـاختتمبـك كـهامیـدوارمایـن كلاسرابتونـمرایـگان‬ ‫درکانونموسیقی"چاووش"وهمکاریبایکیازپای ‌هگذاران‬ ‫بعد‪،‬پسازاتمام کلاسهمایونبامنتصنیف کار کنند‪.‬‬
‫برسگـاززاهراكنـیبم‪.‬یبكعیفضـیتییسـماز‌نیسدا‌هزنهاد كیهسمـازن‪،‬وبـاقاع ًاچـدولمببناهزنحیـانل‬
‫اصلی کانون‪.‬‬ ‫ضب ‌طشد ‌ههاشموجوده‪.‬درهمایونی کهدرآلبومبیداد‬
‫«قرار گذاشتهبودند‪،‬در كانونچاووش‪،‬هرماهیكاستاد‬ ‫هسـت مـن خیلـی تالش کـردم در تصنیـف‪ ،‬جـواب آواز‬
‫اینچوبم ‌یسوزد‪.‬مثلاینكهشمابابهترینپشمونخ‬ ‫بـهاجـرایموسـیقیبپـردازد‪.‬مـنچنـدتـا كار رابـااسـتاد‬ ‫شجریان را بدهم»‪.‬‬
‫وبهترینرنگبهجایبافتفرشنائینی‪ ،‬گونیببافید»‪.‬‬ ‫لطفیدر اینسلسلهبرنام ‌ههاهمراهی كردم‪.‬فكرنكنم‬
‫درمیـانحر ‌فهـایپرا کندهاسـتادنکاتیبسارزشـمند‬ ‫ضبط شده باشد‪ ،‬لطفی انسان بسیار با احساسی بود»‪.‬‬ ‫شـكی نیسـت كـه سـاز محبـی مجـوز حضـور در كنـار آواز‬
‫«یكـیازكارهایـی كـهدر چـاووشزدم"نـوروز‪"62‬سـاخته‬ ‫شـجریان را از خـود او گرفتـه اسـت‪.‬‬
‫جلـب توجـه م ‌یکنـد کـه نم ‌یشـود بـه راحتـی از آ ‌نهـا‬ ‫استادحسینعلیزادهدرمایهبیاتتركبود كهخیلیهم‬ ‫«اسـتاد در مـورد سـاز مـن م ‌یگفتنـد "محبـی سـازش‬
‫گذشـت‪.‬‬ ‫تغییر ریتم داشـت‪ ،‬البته در جایی اسـم من برده نشد‪».‬‬
‫«وظیفهتمبكاینه كهملودیراپرورشبدههمونجور‬ ‫دواسـتاد کاملموسـیقی‪«،‬حسـن كسـایی»‪ 3‬و«جلیل‬ ‫شناسـنامه دارد"»‪.‬‬
‫شهناز»‪4‬همشهر ‌یهایمحبیهستندواینخوددلیلی‬ ‫«زمانـی كـه آلبـوم "صبـح مشـتاقان" ضبـط شـد‪ ،‬روزی‬
‫كهاسـتادتهرانی‪ 8‬می گفتند"تمبكنمكاركسـتراسـت"‪.‬‬ ‫اجسواتنب‪،‬رتاشینمٔهعیااشدگریرتبییاشسترتووهتممناوماتیجیرببایاسازتاشاستنا‪.‬دامنحبشریا‬ ‫آقایشـجریانآمدندتا كار را گوش كنندودربارهآننظر‬
‫یـكبـاردكتـرصفوتجملـ ‌هایبهمن گفتند كهراسـتش‬ ‫کهدراختیاراو گذاشتهاند‪،‬موبهموبهخاطرمیسپارد‪.‬‬
‫منیه كمدلخور همشدم‪ .‬گفتند‪":‬تمبكبعداز تهرانی‬ ‫«یكروزاستاد كسایی‪،‬جاییراجعبهمضرابریزتمبك‬ ‫بدهنـد‪ ،‬دو میـزان اول یكـی از قطعـات بـدون تمبك بود‪.‬‬
‫بـهم ‌نگفتنـد"صدایریزدرسـهتـارعبـادی‪5‬را گوش كن‬ ‫وقتـیتمبـكواردشـد‪.‬اسـتادروبـهمـن كردنـدو گفتنـد‪:‬‬
‫اكنـخنـورااار تعبمصبـشـدادكه"ـااادیوایناتجضادمیفـلگـهیربازهاییـهخـانمطاسرـااضیزابفینـهارموسـی‌نكمتننكـ‌یآهیدـاومدمر‪ .‬اولز ٓناها رنصولزد ًار‪،‬‬ ‫ببیـن چقـدر شـمرده اسـت" و خودشـان بـا دهـن اجـرا‬ ‫"تمبك بیسـت"»‪.‬‬
‫كردند‪.‬سـعی كن‪،‬چپوراسـ ‌تهادرسـازشمااینجوری‬ ‫یكدانـ ٔه‬ ‫گوهـر‬ ‫بـا‬ ‫محبـی‬ ‫آشـنایی‬ ‫ناصـر فرهن ‌گفـر باعـث‬
‫موسـیقیایران‪،‬پرویزمشـكاتیانم ‌یشـود‪،‬فرهن ‌گفراز‬
‫بااین كارموافقنیستموشخصیتواصالتتمبكرابه‬ ‫باشه»‪.‬‬ ‫شـا گردشم ‌یخواهـد كـهبـااسـتادمشـكاتیانهمكاری‬
‫عنوانیكسـازمسـتقلازبینم ‌یبرند»‪.‬‬ ‫روزهایـی كـه كنسـرتداشـتهحـدفاصـلمنـزلتـاسـالن‬
‫اسـتاد‪ ،‬تعبیـر کوتـاه امـا بسـیار جالبـی از شـاخ ‌صترین‬ ‫اجرایبرنامهرابانوایسـازاسـتادان كسـایییاشـهنازپر‬ ‫كند‪.‬‬
‫«بهآقایفرهن ‌گفر گفتم‪،‬استادتاشماهستینمنساز‬
‫خصوصیـت یـک هنرمنـد دارد‪.‬‬ ‫مـی كـردهتـاازسـازایناسـاتیدتأثیربگیرد‪.‬‬ ‫نم ‌یزنم»‪.‬‬
‫«ببینیدتواینمسائلتربیتوخانوادهبسیارمهمه»‪.‬‬
‫خـوداسـتادبـاایـنسـخنمـارابـهمهمانـیخداحافظـی‬ ‫ناصـرفرهن ‌گفـرپافشـاریمی‌كنـد‪.‬ازسـرلطفاسـتادبه‬
‫شـا گردیـاهرچـه كههسـت‪،‬محبـیبهجـانم ‌یپذیـردو‬
‫دعـوت می‌كنـد‪.‬‬ ‫عضـویاز گـروهعـارفمیشـود‪.‬‬
‫«هی ‌چچیـز بیشـتر از ایـن مـن را خوشـحال نمی‌كنـه كـه‬
‫همیشـه احسـاس كنـم تـوان سـاز زدن را دارم»‪.‬‬ ‫«در گـروهعـارف كارهـاجملـهبـهجملـهتمریـنم ‌یشـد‪،‬‬

‫عحلسییسناتغهررانی‪،‬یر‪،‬دنیواز‌فنددأهنت‪،‬منبوازكن‪،‬د ٔهصتاارحباولینمتدرسمی‬ ‫‪.7‬‬ ‫اجلحیملدعشبهانداز‪،‬ین‪،‬نواوزانزند ‌هد ٔتهارس‪‌ ،‬هتصاارح‪،‬صباشحیو ٔبهنشویازونٔهدنگوازیندگی‬ ‫‪.4‬‬ ‫‪ .1‬غلامحسینبیگج ‌هخانی‪،‬نوازند ٔهتار‪،‬صاحبشیو ٔهنوازندگی‬
‫‪.8‬‬ ‫‪.5‬‬ ‫جواد آذر‪ ،‬شاعر‬ ‫‪.2‬‬
‫آموزشتمبك‬ ‫‪ .6‬جلا ‌لالدینتاجاصفهانی‪،‬خواننده‪،‬صاحبشیوه‬ ‫نی‬ ‫نوازند ٔه‬ ‫حسن كسایی‪،‬موسیق ‌یدان‪،‬‬ ‫‪.3‬‬

‫‪143‬‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪..........................................................................‬‬

‫‪ {.............................................................................‬اقتصـــاد }‬

‫‪.............................................................................‬‬
‫‪ECONOMY‬‬

‫اصفهانزمانیمنچسترایرانبود!‬

‫عبدالحسین سیف‌اللهی‬ ‫عباس تا ‌جبخش‬ ‫حامد پا ‌کطینت‬

‫باسهتنازاعضایمجمعفعالاناقتصادی‪،‬دربارۀعملکرداقتصادیدولتیازدهم‪،‬حا ‌لوروزصنایع کشور‪،‬ب ‌هویژهدراستاناصفهان‪،‬بودجهوساختارآن‪،‬‬ ‫کاظم بهرامی‬
‫مسئلۀآبوب ‌هطورکلیگذشتهوآیندۀاقتصادکشوروچال ‌شهاییکهاقتصادباآ ‌نهامواجهاستبهگف ‌توگونشستیم‪.‬جنابآقایمهندسعبدالحسینسی ‌فاللهی‪،‬‬

‫رئیسمجمعفعالاناقتصادی‪،‬دکترحامدپا ‌کطینت‪،‬دبیر کلمجمعوعباستا ‌جبخشعضو‪،‬هیئ ‌تمدیرۀاینمجمع‪،‬دراینمصاحبهشرکت کرد ‌هاند‪.‬‬
‫باتوج ‌هبهای ‌نکهگردآمدنچنینافرادیکههمسا ‌لهاسابقۀفعالیتاقتصادیدارندوهموضعیتاقتصادیکشوررام ‌یشناسندودرزمرۀکارشناسانخبرۀاقتصادی‬
‫هستند‪،‬ب ‌هآسانیمیسرنم ‌یشود‪،‬سعیکردمدربارۀموضوعاتمختلفسخنبگوییم؛بنابراین‪،‬سخنبهدرازاکشید‪.‬ممکناستبهنظربرسدخواندنآندرحوصلۀ‬
‫خوانندهنم ‌یگنجد؛اماب ‌یشکجذابیتبحثخوانندهراباخودهمراهخواهد کرد‪.‬ازطرفیاین گف ‌توگوحاوینکاتقاب ‌لتأملیاست کهتوصیهم ‌یکنممطالعۀآن‬

‫راازدستندهید‪.‬‬
‫ذکـرایـننکتـهلازماسـت کـهایـن گف ‌توگـودرسـال‪95‬انجا ‌مشـدهوممکـناسـتبرخـیآمارهـایب ‌هکاررفتـهبـ ‌هروزنباشـند؛امـاموضـوعومحتوایبحث‬

‫ب ‌هگونـ ‌هایاسـت کـهوقفـ ‌های کـهدرانتشـارآنپیـشآمـد‪،‬چیـزیازارزشآننم ‌یکاهـد‪.‬‬

‫بهبخشخصوصیوتولیدشد‪.‬وقتیشمااز یک‌طرف‬ ‫ایـنبـود کـهدرمرحلـۀاولسـعی کنـددرایـنچندسـال‬ ‫ممنونـماز وقت ‌یکـهدر اختیـار ماقرار دادیـد‪.‬اجازه‬
‫مالیات را نجومی افزایش دهید و فشار مالیاتی سنگینی‬ ‫خودشرا کوچک کند‪.‬عدۀ کثیریدردولتقبلبدون‬ ‫دهیـد اول نگاهـی بـه گذشـته بیندازیـم‪ .‬آقـای‬
‫بـه واحدهـای شناسـنام ‌هدار وارد کنیـد و از طـرف دیگـر‬ ‫برنامـهاسـتخدامشـدهبودنـد؛بنابرایـنانتظـار م ‌یرفـت‬ ‫تا ‌جبخـش‪ ،‬عملکـرد ایـن دولـت را در چنـد سـال‬
‫مطالبـات بخـش خصوصـی را پرداخـت نکنیـد‪ ،‬درواقـع‬ ‫دولت‪،‬باتوج ‌هبهشـرایطی کهداشـت‪،‬دسـتبهتعدیل‬ ‫اخیرچگونهارزیابیم ‌یکنید؟بهنظرشمادولت‬
‫گلـویتولیدکننـدهراآ ‌نقـدر فشـار داد ‌هایـد کـهدیگـرتوان‬ ‫نیروهابزند؛امامتأسفانهباتوج ‌هبهمطالعاتی کهصورت‬ ‫چقـدر در تدویـن و اجـرای برنام ‌ههـا موفـق عمـل‬
‫حرکـت را نـدارد‪ .‬از آ ‌ن طـرف فشـار بان ‌کهـا بـرای وصـول‬ ‫گرفته‪،‬بهنظرم ‌یرسـددولتدرامر کوچ ‌کسـازیموفق‬
‫کـرده اسـت؟‬
‫مطالباتشـان هـم یک فشـار مضاعـف بود‪.‬‬ ‫نبوده اسـت‪.‬‬ ‫تا ‌جبخش‪:‬دولتیازدهموارثاقتصادیفشل‪،‬باحجم‬
‫ماواحدهایتولیدیزیادیداشتیم کهچندبرابربدهی‬ ‫از طـرف دیگـر در بحـث بودجـه‪ ،‬باتوج ‌هبـه وضعیـت‬ ‫بدهـی سـنگین‪ ،‬کسـری بودجـۀ زیـاد‪ ،‬صنـدوق خزانـۀ‬
‫خودبهبان ‌کهااز دولتطلبکار بود ‌هاند‪.‬ب ‌هعلاوهدولت‬ ‫خطیـری کـه در آن مقطـع وجـود داشـت‪ ،‬دولـت بایـد‬ ‫خالـی‪،‬رکـودبسـیار وسـیعوب ‌یسـابقهوهمچنیـنتـورم‬
‫یـکریـالهمبابـتدیرکردپرداختبده ‌یهـایخودبه‬ ‫ب ‌هگونـ ‌هایعمـلم ‌یکـرد کـهدرگیـرتـورمبیشـترنشـود کـه‬ ‫ومح‌یکشرتدن‪.‬اایکنبموعدوضبلاهتشعدمل ًتابفارتصحریتا‌میهجااددرسونتقواپقنتجصاهندرمی‬
‫بمخـ‌یدانـشدخوصدورصـمقیابنـمل ‌بیادنهـ ‌کدهوـآا‪،‬نکرـاهخعالمدفتـقًاانـدوولتنـویشـهـرمع‬ ‫البتهاینامرب ‌هخوبیانجام گرفت‪.‬منتهاب ‌هموازاتاین‬ ‫مطلـوبرااز آقـایروحانـی گرفتـهبـود؛ازآنجا کـهبیـمآن‬
‫هستند‪،‬از بنگا ‌هها‪ 20‬تا‪ 30‬درصدبهرهم ‌یگیرند‪.‬همان‬ ‫امر‪،‬درسا ‌لهایاخیررکود گستردهوشدیددرواحدهای‬ ‫م ‌یرفـت کـهاقتصاددوبارهدرگیرتورمیسرسـا ‌مآورشـود‪،‬‬
‫دولتچندبرابراینمبلغرابهآنشخصیابنگاهبدهکار‬ ‫تولیـدیصنایـعمختلـفبـهوجودآمـد کهلطمـۀزیادی‬ ‫دولتنا گزیربودبسـیار کنتر ‌لشـدهوحسا ‌بشدهعمل‬
‫اسـتوهی ‌چگونـهتهاتـریانجامنم ‌یشـودوبان ‌کها کل‬ ‫وارد کـرد؛یعنـیدولـتب ‌هنوعیبخشزیادیازبـارخودرا‬ ‫کند؛بنابراین‪،‬واقعیتامرایناست کهخیلیاز مسائل‬
‫آنواحـداقتصـادیرامصـادرهم ‌یکننـد‪.‬نتیجـۀایـنامـر‬ ‫بهدوشواحدهایتولیدیوفعالاناقتصادی گذاشت‬ ‫و گرفتار ‌یهایسـا ‌لهایاخیروهمچنین کاسـت ‌یهای‬
‫تعطیلیبسیاریازبنگا ‌ههایاقتصادی‪،‬بیکاری کارگران‬ ‫کـهایـنامـربـهرو ‌شهایمختلفانجامشـد‪.‬یکیاینکه‬
‫وفشـار کارگـرانبـهبیمۀبیکاریوفشـاربیمـۀبیکاریبه‬ ‫هی ‌چیـکاز بدهکار ‌یهـایخـودرابـهبخـشخصوصـی‬ ‫لایحـۀبودجه‪ ۹۶‬ناخواسـتهبودهاسـت‪.‬‬
‫پرداخـتنکـردوایـنبـهنظرمابزر ‌گترینظلمـیبود که‬ ‫امـاانتظـاری کـهمـافعـالاناقتصـادیاز دولـتداشـتیم‬

‫‪ 144‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪ {....................................................................................................‬اقتصـ ـاد }‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪ECONOMY‬‬

‫هماستفادهم ‌یکنند‪.‬نرخاینخدماتهممتأسفانهدر‬
‫سـال‪ 95‬بـا تـورم‪ 20‬تـا‪ 60-50‬درصـد و حتـی در مواردی تا‬
‫‪ 100‬درصـدافزایـشمواجـهبـودهاسـت‪.‬‬
‫درمجمـوعبایـدبگویـمدولتبامشـکلاتیمواجهبـودهو‬
‫وارث وضعیـت بسـیار دشـواری بـوده اسـت؛ اما سرشـکن‬
‫کـردن و گذاشـتن بـار ایـن مشـکلات بـر دوش تولیـد و‬
‫فعالی ‌تهـای عمرانـی نتیجـ ‌های جـز رکـود نـدارد‪.‬‬
‫موضوعبعدیهمبحثیارانۀصنعتاست کهپرداخت‬
‫‌نشـده اسـت‪ .‬طبـق قانـون هدفمنـدی یاران ‌ههـا بایـد‬
‫مقـداریاز درآمـدحاصـلاز افزایشحام ‌لهـایانرژیبه‬
‫بخـ آقـشاصینعدـکتـترپپاردا ‌کخـطینتـمت‌یلشـطفدـ ًاکهشنـمشـادهـ‪.‬مواردبحـث‬
‫شوید‪.‬‬
‫پا ‌کطینـت‪:‬مـنصحب ‌تهـایآقـایتا ‌جبخـشراادامـه‬ ‫قرارگرفتـه اسـت و در حـال حاضـر نم ‌یتوانـد از ای ‌نهمـه‬ ‫دولـتاسـت کهیکسـیکلمعیوبایجـادم ‌یکند‪.‬‬
‫م ‌یدهـم و م ‌یخواهـم بحـث مهـم مالیـات را کـه ایشـان‬ ‫مشـکلات رها شود‪.‬‬ ‫آقـایمهندسسـی ‌فاللهینظرشـمادربـارۀمـواردی که‬
‫مطرح کردند‪،‬متصل کنمبهبحثبودجه کهمحوراین‬ ‫مطرحشـدچیسـت؟دولتچقدر در بودجۀسـا ‌لهای‬
‫جلسـهاست‪.‬‬ ‫برایناساس‪،‬سروساماندادنبهبودجهدشوار استو‬ ‫گذشـته موفـق عمـل کـرده اسـت و بودجـۀ سـال ‪ 96‬را‬
‫در بودجـۀ سـال‪ 96‬افزایـش حـدود‪ 10‬درصـدی مالیـات‬ ‫م ‌یگویندتاکنونتنها‪15‬درصدازبودجۀعمرانیامسال‬ ‫چگونـه ارزیابـی م ‌یکنید؟‬
‫لحاظشـدهاسـت‪.‬از دیدگاهدولت‪،‬اینافزایشطبیعی‬ ‫تخصیصداد ‌هشـدهاسـت‪.‬معناومفهوماینحرفآن‬ ‫سـی ‌فاللهی‪ :‬ا گـر بودجـۀ سـال ‪ 95‬را مـرور کنیـم‪،‬‬
‫ومعقـولاسـت‪.‬دولـتایـنمیـزانرابانرختورممقایسـه‬ ‫اسـت کـه کاری درزمینـۀ تولیـد نشـده اسـت‪ .‬در بخـش‬ ‫درآمدهـای مالیاتـی نسـبت بـه سـال ‪ 94‬بـه میـزان ‪36‬‬
‫م ‌یکندومعتقداستافزایشمیزانمالیاتتااینمقدار‬ ‫ساختماندولتخیلیصریحوروشنم ‌یگویدما کاری‬ ‫درصدافزایشداشتهاست‪.‬معنیاینمطالبایناست‬
‫معقولاستوهرسالهوب ‌هطورطبیعی‪،‬مقدارمالیا ‌تها‬ ‫نکردیم‪.‬پروژۀبسیار اشتباهمسکنمهر‪،‬اینبخشرابا‬ ‫کهدولتنتوانستهدرزمینۀحرکتاقتصادیدر جامعه‬
‫در هـر کشـوری افزایـش پیـدا م ‌یکنـد و ایـن امـر معقـول‬ ‫رکـودجـدیمواجـه کـردهاسـتوازآنج‌اکـهمسـکنسـهم‬ ‫هیـچقدمـیبـرداردوافزایـشدرآمدهـایدولـتازطریـق‬
‫اسـت؛امـاازآن‌طـرفا گـربخواهیـمازدیدگاهیدیگراین‬ ‫زیـادیدر بخـشصنعـتدارد‪ ،‬کلصنعـتبـامشـکلات‬ ‫بخشمالیاتبهمعنایآناست کهبدنۀحرک ‌تکنندۀ‬
‫موضوعرابررسی کنیم‪،‬استدلالدولتباچالشمواجه‬ ‫جامعـهبخـشتولیداسـت‪.‬ماهـمدربخش کشـاورزی‪،‬‬
‫م ‌یشود‪.‬‬ ‫اساسـی مواجه است‪.‬‬ ‫هم صنعت و هم خدمات دچار مسائل جدی هستیم و‬
‫بیشـترینفشـار مالیاتیدر سـال‪ 95‬بهبخشتولیدوارد‬ ‫مـندر یـک کلمـهبـهشـمام ‌یگویـم کـهبودجـۀمـادچـار‬ ‫نسبتبهآنچهدرحالوقوعاست‪،‬نم ‌یتوانخو ‌شبین‬
‫شـد‪.‬نـرخمالیـات‪ 15‬درصـدافزایـشیافـت وهمیـنامـر‬ ‫مشکلاستووضعیتمادراینزمینهب ‌هشدتبحرانی‬ ‫بود‪.‬‬
‫باعثانباشـتمیزانتورممالیاتیشـدهاسـت کهامروزه‬ ‫طبـقآمـاری کـهتا کنـوناعالم کرد ‌هانـد‪،‬وصولـیخزانـه‬
‫فعـالاناقتصـادیرابسـیارآزار م ‌یدهـد‪.‬علاو ‌هبرایـن‪،‬ا گـر‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ 271.1‬میلیـارد تومـان اسـت؛ درحال ‌یکـه رقـم بودجـۀ‬
‫بـه تفسـیر خـود وزارت اقتصـاد توجـه کنیـم‪ ،‬م ‌یبینیـم‬ ‫آقـایتا ‌جبخـشبـهنظرشـمادولـتدر اینزمینه‬ ‫سال گذشته‪ 360.2‬میلیاردتومانبودواینبهمعنای‬
‫ماب ‌هالتفـاوت درآمـد مالیاتـی محق ‌قشـده بـا درآمـد‬ ‫ایناست کهدولتنتوانستهبودجۀ‪ 700‬هزارمیلیاردی‬
‫هد ‌فگذار ‌یشـده منجـر بـه انباشـت بدهـی مالیاتـی‬ ‫بایـدچگونهعمـلم ‌یکرد؟‬ ‫بخـشعمرانـیراتأمیـن کند‪.‬‬
‫شـدهاسـت کـهتولیدکننـدگانبایـدپرداخـت کننـد‪.‬ا گـر‬ ‫ببینیـد ا گـر مـا تجربـۀ کشـوری ماننـد آمریـکا را مطالعـه‬ ‫اعـصـدومل ًات دخر اصقیتـصـاصدبوکدشـجـورۀ‪،‬آعهـمراننـ‪ ،‬گیـ بـچهوایـسـینمماعنناوسـخلاتصکــهه‬
‫ایـن مقـدار را بـه آن ‪ 10‬درصـد اضافـه کنیـم‪ ،‬رقـم بسـیار‬ ‫کنیـم‪،‬م ‌یبینیـمدولـتدرهنـگاممواجهـهبارکـودمبالغ‬
‫قاب ‌لتوجـه و تحم ‌لناپذیـری م ‌یشـود کـه متوجـه‬ ‫کلان‪ 800-700‬میلیـارددلاربـهاقتصـادتزریقم ‌یکند؛اما‬ ‫هرآنچـهبـرای کارهـایعمرانـیبـه کارمـ ‌یرود‪،‬تقاضایـی‬
‫واحدهـای شناسـنام ‌هدار و ثب ‌تشـده اسـت‪.‬‬ ‫در کشـور مـا کمکـی کـهنم ‌یکننـدهیـچ‪،‬بدهکار ‌یهـای‬ ‫نـدارد و بنابرایـن بـار منفـی ایـن مشـکل بـر دوش‬
‫سومای ‌نکهدر همهجایدنیااینرویکردمعمولاست‬ ‫خـودش را هـم پرداخـت نم ‌یکنـد؛ بنابرایـن‪ ،‬بزر ‌گتریـن‬ ‫تولیدکننـدهخواهـدبـود‪.‬لـذاخیلـیصریـحم ‌یگویـم کـه‬
‫کهباافزایشرکود‪،‬فشـار مالیاتی کاهشم ‌ییابدوسـعی‬ ‫انتقادی کهبهدولتآقایروحانیدراینچندسالوارد‬ ‫نـه بودجـۀ سـال گذشـته و نـه بودجـۀ سـال جـاری و‬
‫م ‌یکنندازرا ‌ههایدیگرهزین ‌ههایدولتراتأمین کنند‪.‬‬ ‫اسـتایـناسـت کهچرابدهـیخودبهبخشخصوصی‬ ‫سـا ‌لهای آینـده ب ‌ههی ‌چعنـوان سم ‌توسـوی تولیـدی‬
‫ایناشتباهمحضاست کهدروضعیتتنگنایمالیاتی‬ ‫راپرداخـتنکـردهاسـت؟ کارمنطقـیایـنبود کـهدولت‬ ‫نـدارد؛ب ‌هعنوا ‌نمثـال‪،‬مبلـغ‪16‬هزارمیلیاردی کـهوزارت‬
‫ورکوداقتصادی‪،‬ازطریقمالیاتبرواحدهایاقتصادی‬ ‫این کارراانجامم ‌یدادوآنگاهم ‌یگفتدولتهیچبدهی‬ ‫صنعـتومعـدناعالم کـردهاسـتاز طریـقبان ‌کهـابـه‬
‫فشارلواطرفـدًاکندیربـما‪.‬رۀ وضعیـت صنایـع اسـتان و بودجـۀ‬ ‫بهبنگا ‌ههایاقتصادینداردوهیچبنگاهاقتصادیهم‬ ‫شـهر ‌کهای صنعتـی و صنایـع کوچـک تزریـ ‌ق شـده‪،‬‬
‫یـک حرف اسـت! بروید ببینید چقـدر از این مبالغ‬ ‫فواققـعـ ًاط‬
‫اسـتانهـمصحبـت کنیـد‪.‬ب ‌هطورکلـیآیـادیـدگاه‬ ‫نباید هیچ بدهی به سیسـتم بانکی داشـته باشـد‪.‬‬ ‫اعطـا شـده اسـت‪ .‬از طرفـی اوراق مشـارکت کـه بـه‬
‫دول ‌تهـا بـه اسـتا ‌نها از دیـد شـما متعـادل و‬ ‫موضوعبعدتورماسـت‪.‬از اینمنظرخیلیخوشـحالیم‬ ‫پیمانـکاراندادهم ‌یشـود‪،‬هـمدرسیسـتمبانکـیوهـم‬
‫متـوازن بـوده اسـت؟‬ ‫تکـهت‌کـروقرمـمظیـرشـفدهچانسـدسـت‪.‬اایلـ گنذامـشـرتواهقبعـ‌هًامـقرابور ‌لکتاقهدیـ ‌رشیاافسـتهتو؛‬ ‫در بـازار‪ 25 ،‬درصـد کمتـر از ارزش واقعـی خریدوفـروش‬
‫دمرضاچعنـفـدیسعـاملدتـاًاخبـیـهر‬ ‫تا ‌جبخـش‪ :‬درمجمـوع‪ ،‬دولـت‬ ‫امـا تحلیـل مـا فعـالان اقتصـادی ایـن نیسـت و نتایجـی‬ ‫م ‌یشـود‪.‬بنابرایـنازهـرجهـت کهنگاه کنیم‪،‬م ‌یبینیم‬
‫بـا مالیا ‌تهـای سـنگین‪ ،‬فشـار‬ ‫کـه م ‌یگیریـم متفـاوت اسـت‪ .‬تـورم را بایـد متناسـب بـا‬ ‫بان ‌کهادر حالبزرگشـدنهسـتندواز‌طرفدیگرهم‬
‫واحدهایشناسـنام ‌هدار وارد کردومتأسـفانهاینفشـار‬ ‫بخ ‌شهـایمختلفسـنجید‪.‬آنچـهواحدهـایتولیدی‬ ‫مالیـات گرفتـه م ‌یشـود‪.‬‬
‫دراسـتاناصفهـانچندیـنبرابـراسـتا ‌نهایدیگـربـود‪.‬‬ ‫ببـاخآـنمشوباسجــیهارهمسهــتنم ادسـخدت؛مـامثات ًال وسـقتـت؛یبنساـبارلااینـهنتـحـوردومادی‪0‬ن‪2‬‬ ‫همهای ‌نهابهاینمعناست که کاروصنعتدر کشورما‬
‫در سـال گذشـته‪،‬مصـوبشـد کـهمیـزان‪ ۶,۲۰۰‬میلیـارد‬ ‫درصـد بـه حقـوق و دسـتمزد اضافـه م ‌یشـود بـه ایـن‬ ‫حـا ‌لوروزخوبـیندارد‪.‬درسـتاسـت کـهدولتم ‌یگوید‬
‫تومـان مالیـات از مـردم اصفهـان گرفتـه شـود‪ .‬سـال‪۹۳‬‬ ‫معناسـت کـههزینـۀبنـگاهبـهایـنمقـدار افزایـش‌یافتـه‬ ‫مافلانتعدادشـغلدر سـال‪ 95‬ایجاد کردیم؛اماای ‌نها‬
‫هممیزانمالیاتاسـتاناصفهان‪ ۵,۵۰۰‬میلیاردتومان‬ ‫اسـت و ای ‌نهـا مـواردی اسـت کـه دیـده نم ‌یشـود‪ .‬نـرخ‬ ‫مشـکلاتینیسـت کـهدولـتبهایـنسـادگیبتوانـدآنرا‬
‫بـود‪.‬جالـباسـت کـهدر ایـنسـالقـرار بـود‪ ۵۰۰‬میلیـون‬ ‫پرداخـت بیمـه بـه تأمیـن اجتماعـی حـدود ‪ 23‬درصـد‬ ‫حل کندو هشـتسـاللج ‌نمال کردن کشـور راجبران‬
‫تومـان بودجـه بـه اسـتان اصفهان اختصـاص داده شـود‬ ‫افسـزااییر مشزامیـا ‌یمیاب‌یادف‪.‬تـهدمویعنمالت ًافاشـقماهبامیـبراک تیـعوریمد‪3‬ی‪ ،2‬پدارداصدش وی‬ ‫کنـد؛ هشـت سـالی کـه در آن معلـوم نیسـت ‪800-700‬‬
‫کـهتنهـا‪۱۰۰‬میلیـونتومانآنمحققشـد‪.‬ای ‌نکـهدولت‬ ‫مواجـهم ‌یشـوید کـههی ‌چجـادرنظـر گرفتهنم ‌یشـود‪.‬از‬ ‫میلیارددلارپولنفتچهشد‪ .‬دولتدریکدرۀعمیق‬
‫طرفدیگربنگا ‌ههایاقتصادیهمۀفعالی ‌تهایشانرا‬
‫با کارکنانخودشانانجامنم ‌یدهندوازخدماتبیرون‬

‫‪145‬‬ ‫ازای ‌ندسـتمشـاهده کـرد کـهاسـتاناصفهـانبـهآ ‌نهـا‬ ‫م ‌یآیـداسـتانیرا کـهاز ک ‌مآبـی‪،‬آلودگیوچندینمعضل‬
‫مبتلا شـده است‪.‬‬ ‫دیگرمواجهاسـتای ‌نهمهدر مضیقهقرار م ‌یدهد‪،‬چه‬
‫‪ {..........................................................................‬اقتصـــاد }‬ ‫معنـی دارد؟‬
‫ب ‌هعالوهاسـتاناصفهـانسـطحمهاجر ‌تپذیـریبسـیار‬ ‫متأسفانهدول ‌تهابعدازانقلابنسبتبهشهراصفهان‬
‫‪..........................................................................‬‬ ‫بالایـی در میـان اسـتا ‌نهای کشـور دارد‪ .‬چیـزی حـدود‬ ‫بمت‌یاونجصهافـخویدکرددونلـدتو بشــهدن؛اظـصروملـًانوقهتـمی‬ ‫خیلـی ک ‌ملطفـی و‬
‫‪.............................................................................‬‬ ‫‪ 750‬هـزار نفـر از اسـتان چهارمحـال و بختیـاری و ‪550‬‬ ‫بیشـترینضرر هم‬
‫‪.............................................................................‬‬ ‫هـزار نفـر از اسـتان خوزسـتان ظـرف‪ 10‬سـال گذشـته بـه‬ ‫مـردمضـرر م ‌یکننـد‪،‬معنایـشایناسـت کـهدولـتضرر‬
‫ایـناسـتانمهاجـرت کرد ‌هانـد؛در ایـنحالـتدوسـتان‬ ‫کـرده اسـت و وقتـی بنگا ‌ههـای اقتصـادی دچـار مشـکل‬
‫‪ECONOMY‬‬ ‫در چهارمحـال و بختیـاری آب را بـر روی ایـن اسـتان‬ ‫م ‌یشـوند‪،‬در پـیآندولـتهـمدچـار مشـکلم ‌یشـود‪.‬‬
‫م ‌یبندنـد‪ .‬البتـه مـن معتقـدم کـه موضـوع آب یـک‬ ‫متأسـفانه مـردم اصفهـان در خالل سـا ‌لهای بعـد از‬
‫ب ‌هطورمثالدرمورد‬ ‫بحـث سیاسـی و مدیریتـی اسـت‪ ،‬وگرنـه مـا کمبـود آب‬ ‫انقالب‪ ،‬در زمین ‌ههـای مختلـف ب ‌یمهـری دید ‌هانـد‪ ،‬در‬
‫سهامعدالت‪،‬دولت‬ ‫نداریم‪.‬در سـال‪ 94‬یازدهمیلیاردمترمکعبآبشـیرین‬ ‫مـورد آب‪ ،‬در زمین ‌ههـای اقتصـادی‪ ،‬در مـورد مالیـات‪،‬‬
‫بخش زیادی از سهام‬ ‫از کارون بـه خلی ‌جفـارس ریختـه شـده اسـت‪ .‬در ایـن‬ ‫تخصیـص اعتبـارات و‪ . ...‬بحثـی مطـرح شـد بـا ایـن‬
‫بنگا ‌ههایاقتصادیرا‪،‬‬ ‫حالتنم ‌یپذیرنداینآب کانالیزهشودوبهیکاستان‬ ‫مضمـون کهاسـتاناصفهـاناسـتانبرخـورداریاسـت‪.‬‬
‫کهداشتندخودشان‬ ‫ه ‌مجـوارمنتقلشـود‪.‬ضمنای ‌نکهمابـهاینآ ‌بهانیاز‬ ‫وقتـی م ‌یگوییـم اسـتان اصفهـان برخـوردار اسـت‪ ،‬بایـد‬
‫کارم ‌یکردند‪،‬ب ‌هصورت‬ ‫نداریم‪،‬ا گرحقآبهاستاناصفهانرابدهند‪،‬مادیگربه‬ ‫روشـن کنیـم کـه منظورمـان چیسـت؟‬
‫سهامعدالتواگذار کرد‬ ‫آبنیازینخواهیمداشـت‪.‬تونلیک کوهرنگحقآبه‬ ‫وقتـیبـهشـهراصفهـاننـگاهم ‌یکنیـمم ‌یبینیـمآرا ‌مآرام‬
‫واز طرفدیگردولتبه‬ ‫مـردماصفهـاناسـتوپولـشراهـمپرداخـت کرد ‌هانـدو‬ ‫دوسـوم مـردم زاغ ‌هنشـین شـد ‌هاند؛ ایـن یعنـی چـه؟ در‬
‫ایندستهازبنگا ‌ههای‬ ‫مربو ‌طبـهزمـانفعلـیهمنیسـت؛درزمانرضاشـاهپول‬ ‫بخ ‌شهایمختلفشهراصفهانخان ‌ههاوآلون ‌کهای‬
‫اقتصادی کهنسبتبه‬ ‫ایـنآبراآمد ‌هانـددرخان ‌ههـایک ‌ییکـیازمـردماصفهان‬ ‫‪۴۰-۳۰‬متـریم ‌یبینیـد‪،‬ایـنیعنـیچـه؟آیابـااینوضع‬
‫پرداختسهامعدالت‬ ‫گرفت ‌هانـدو گزار ‌شهـاحاکـیازایـناسـت کـههرکـساین‬ ‫م ‌یشـود گفـت ایـن اسـتان برخـوردار اسـت؟ بسـیاری از‬
‫پـول را نمـ ‌یداد‪ ،‬م ‌یآمدنـد در خان ‌ههـا آ ‌نهـا را بـه فلـک‬ ‫شـهرهای اسـتان اصفهـان وضعیـت بسـیار اسـ ‌فباری‬
‫ومبلغی کهسالیانه‬ ‫م ‌یبستندوبازخواستم ‌یکردند؛بنابراین کلآبتونل‬ ‫دارند‪.‬شهر ‌کهاوروستاهایمنطقۀشرقاصفهان‪ ،‬که‬
‫پرداخت کردهبودند‪،‬‬ ‫یـک کوهرنـگ کـه در حـال حاضـر دارد بـه یـزد مـ ‌یرود و‬ ‫همـهاز کشـاورزیارتـزاقم ‌یکردنـد‪،‬در خاللسـا ‌لهای‬
‫اقدام کندورق ‌مهای‬ ‫برای کارخانهفولادمبارکهوذو ‌بآهنم ‌یرود‪،‬متعلقبه‬ ‫اخیـر بـه دلیـل قطـع آب زاینـد ‌هرود کار خـود را از دسـت‬
‫خیلیسنگینیرابرروی‬ ‫اسـتاناصفهاناسـتوحقآبه کشـاورزانشـرقاسـتان‬ ‫داد ‌هانـد‪ .‬ایـن همـه آد ‌مهـای آبرومنـدی کـه روی پـای‬
‫دطوبیعتشًابانیگان ‌هدهخاالگذا‌تشهات‪.‬‬ ‫زکنمدیگتـ ‌یهاشـماـدنادرادمر مـ‌یکارهدمنـثاد ً‪،‬ل‬ ‫خودشـان بودنـد و داشـتند‬
‫بهبنگاهضربهم ‌یزند‪.‬‬ ‫اصفهـاناسـت‬ ‫حـالا دنبـالایـنهسـتند کـه‬
‫دلیلینداردیکبنگاه‬ ‫آقـای مهنـدس باتوج ‌هبـه ای ‌نکـه شـما یکـی از‬ ‫صـدهـزارتومـانبـهآ ‌نهابدهدیادغدغۀایـنرادارند که‬
‫تولیدیرا کهرویپای‬ ‫فعالاناقتصادیباحدودس ‌هچهار دههتجربهو‬ ‫نکندیاران ‌هشـانیکروزدیرشـودوا گردیرشـوددیگرزن‬
‫سابقهدر استانهستید‪،‬وضعیتصنایعاستان‬ ‫وبچـۀآ ‌نهـاهمـاننـانخالـیراهـمندارنـدبخورنـد‪.‬آیـا‬
‫خودشایستادهو‬ ‫ای ‌نهانشانۀبرخورداریاست؟آیامعنیبرخورداریاین‬
‫دارد کارم ‌یکندبه کاری‬ ‫چگونه اسـت؟‬ ‫اسـت؟!‬
‫وادار کرد کهدرنهایتبه‬ ‫انسقـیال ‌فابل‪،‬لمهتأیس‪:‬ـفدارن یهـنسکـبنـگتابـههکلـصنیعـدرتمکقاایما ًسلـبه ‌یبـتاواجوایهــلی‬ ‫رقامدیثـمل‌یهخـاومدثالتبیکدانـرنید‪،‬کخهـمود‌یگتویرادمنثتـوانلاوسبتکینط؛یرعنفمیقمابثل ًال‬
‫شـدهاسـت‪ .‬بعـداز انقالب‪،‬م ‌یگفتنـدحـدودسـ ‌هچهار‬ ‫اسـتاناصفهـانی ‌کزمانـیقبـلازانقالبرونقداشـته‪،‬‬
‫مشکلبربخورد‪.‬‬ ‫هـزار فار ‌غالتحصیـل بیـکار داریـم؛ بنابرایـن ‪ ۱۶‬منطقـۀ‬ ‫در حال ‌یکـه شـهرها و اسـتا ‌نهای دیگرمـان درگیر ‌یهـا‬
‫صنعتـیدر نظـر گرفتیـموآنجـاصنایـع کوچکـیمسـتقر‬ ‫و گرفتار ‌یهایـیداشـت ‌هاندیـابعـداز انقلاب‪،‬بهپشـتوانۀ‬
‫درستاست کهدولت‬ ‫کردیـم‪ .‬ا گـر حـالا بـه وضعیـت ایـن صنایـع و صنایعـی‬ ‫افـراد فرهیختـ ‌های کـه در ایـن اسـتان هسـتند‪ ،‬سـطح‬
‫م ‌یگویدمافلانتعداد‬ ‫کـه بعـدازآن ایجـاد شـد نگاهـی بیندازیـد‪ ،‬م ‌یبینیـد کـه‬ ‫تحصیلاتشهروندانو‪...‬استانوضعیتخوبیداشته‬
‫درخو ‌شبینان ‌هترینتنهاحدود‪ ۲۰‬تا‪ ۲۵‬درصدآ ‌نها کار‬ ‫است؛حالا گرنم ‌یتوانیمشهرهایدیگررامثلاصفهان‬
‫شغلدر سال‪95‬‬ ‫م ‌یکنند‪.‬بقیهیامتوقفشد ‌هاندیابدهیبانکیدارندیا‬ ‫بکنیـم‪،‬اصفهـانرامثـلآ ‌نهابکنیـم‪.‬ا گرچنینتفکری‬
‫ایجاد کردیم؛اماای ‌نها‬ ‫بدهـی بیمـه دارنـد و بان ‌کهـا آ ‌نهـا را بیچـاره کرد ‌هانـد‪.‬‬ ‫باشـد کـهمتأسـفانههسـت‪،‬خیلـیخطرنـاکاسـت کـه‬
‫مگراینصنایعچقدر بازدهیدارند کهبان ‌کهاای ‌نقدر‬ ‫سـعی کنیماسـتاناصفهانراای ‌نقدر عقبببریم کهبه‬
‫مشکلاتینیست که‬ ‫سـود از آ ‌نهـا م ‌یگیرنـد؟ بیمـه و مالیـات هـم هسـت‪.‬‬ ‫سـطحاستا ‌نهایفقیربرسـد!استاناصفهانب ‌هلحاظ‬
‫دولتبهاینسادگی‬ ‫چگونـه م ‌یتواننـد ای ‌نهـا را پرداخـت کننـد؟ متأسـفانه‬ ‫ظرفی ‌تهایموجود‪،‬جمعیتونیرویانسانی‪،‬وسعت‬
‫بتواندآنراحل کندو‬ ‫صنعـتمـادراسـتانروبـهاضمحاللاسـت‪.‬بزر ‌گتریـن‬ ‫جغرافیایـیودلایـلدیگـر‪،‬در جایگاهـیبـودهاسـت کـه‬
‫هشتساللج ‌نمال‬ ‫صنعـت در اسـتان مـا ذو ‌بآهـن اسـت‪ .‬ببینیـد چقـدر‬ ‫قبلاز انقلابوحتیاوایلانقلاب‪،‬بعداز استانتهران‪،‬‬
‫کردن کشورراجبران‬ ‫بدهـیدارد؟ کـدامذو ‌بآهـندردنیـاهسـت کـهدرحـال‬ ‫دومیـن بودجـه را داشـته اسـت؛ امـا متأسـفانه ظـرف دو‬
‫کند؛هشتسالی کهدر‬ ‫ضرردادناست؟وضعیت کارخان ‌ههایسیما ‌نسازیرا‬ ‫دهـۀاخیـرایـناسـتاناز ردیـفدومب ‌هلحـاظتخصیـص‬
‫آنمعلومنیست‪-700‬‬ ‫ببینید؛نساجیراببینید؛بیشترشاندیگر کارنم ‌یکنند‪.‬‬ ‫بودجـه‪،‬بـه‌ردیفآخرسـقوط کردهاسـت؛یعنـیدرحال‬
‫‪ 800‬میلیارددلارپول‬ ‫ی ‌کزمانـی اصفهـان منچسـتر ایـران بـود‪ .‬تمـام صنایـع‬ ‫حاضـر‪ ،‬آخریـن اسـتان از لحـاظ بودجه‪ ،‬اسـتان اصفهان‬
‫نفتچهشد‪ .‬دولتدر‬ ‫ریسـندگی و بافندگی انگلسـتان در منچسـتر قرار داشت‪.‬‬ ‫اسـتوایـنظلـمبزرگـیبهمـردماصفهاناسـت‪.‬نتیجۀ‬
‫یکدرۀعمیققرارگرفته‬ ‫بهاصفهانم ‌یگفتندمنچسترایران‪.‬حالا هممنچستر‬ ‫ایـناقدامـاترام ‌یتـواندرآمارهایـینظیـربالاتریننرخ‬
‫استودر حالحاضر‬ ‫ایراناست؟ای ‌نهمه کارخان ‌ههایریسندگیوبافندگی‬ ‫آلودگـیشـهری‪،‬بالاتریـننـرخسـرطاندر کشـور نسـبت‬
‫نم ‌یتواندازای ‌نهمه‬ ‫در اسـتان اصفهـان کجـا رفتنـد؟ چـه شـدند؟ وضعیـت‬ ‫بـهجمعیـت‪،‬بالاتریننرخمبتلابهبیمـاری‌ا ‌ماس‪،‬یکی‬
‫مشکلاترهاشود‪.‬‬ ‫صنایـعغذایـیهـمبهترازبقیهنیسـت‪ .‬کسـانیرا کـهدر‬ ‫بالاتریننر ‌خهایبیکاریدر کشورومشکلاتعدید ‌های‬
‫ایـناسـتانسـرمای ‌هگذاری کردنـد‪،‬بیچـاره کردیـم‪.‬همـه‬
‫رفتند؛اینچندتایی کهماند ‌هاندهمازآبرویخودشان‬
‫م ‌یترسـند کـهدارند کارشـانراادامـهم ‌یدهند؛بنابراین‬

‫‪ 146‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪ {....................................................................................................‬اقتصـ ـاد }‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪ECONOMY‬‬

‫افزایشیافتهاسـت کهاینامرخودنشـانۀبزرگ‬ ‫دورصنعـتاصفهـانراخـطبکشـیدچو ‌ندیگرصنعتی‬
‫شـدندولتاسـت‪.‬از طرفی‪،‬همیشـهدر حدود‬ ‫نمانده اسـت!‬
‫‪60‬درصدبودجهبهشرک ‌تهاومؤسساتدولتی‬
‫پرداخـت م ‌یشـود کـه ایـن موضـوع نیـز نقـش و‬ ‫آقـایمهنـدس‪،‬مـادر اقتصـادم ‌یآموزیـم کهیک‬ ‫بیشترینفشارمالیاتیدر‬
‫میزاندخالتدولترادراقتصادنمایانم ‌یکند‪.‬‬ ‫بنـگاه اقتصـادی بایـد بتوانـد روی پـای خـودش‬ ‫سال‪ 95‬به بخش تولید وارد‬
‫اسـتدلالی وجـود داشـت کـه در آن گفتـه م ‌یشـد‬ ‫بایسـتد؛البتـهبـهشـرطی کـهآنبنـگاهرابـهحـال‬ ‫شد‪ .‬نر خ مالیات‪ 15‬درصد‬
‫درآمدهـای نفتـی باعـث بـزرگ شـدن دولـت و‬ ‫خـودش بگذاریـم و در کار او دخالـت نکنیـم‪.‬‬ ‫افزایشیافت وهمینامر‬
‫تصد ‌یگریدر اقتصادم ‌یشـود؛ بنابراین‪،‬انتظار‬ ‫ب ‌هعبار ‌تدیگـر‪ ،‬بنگا ‌ههـا نبایـد در تصـدی دولـت‬ ‫باعثانباشتمیزانتورم‬
‫م ‌یرفـتبـا کاهـشدرآمدهـاینفتـی‪،‬دولـتهـم‬ ‫باشـند و دولـت بـرای آ ‌نهـا تصمیـم بگیـرد‪.‬‬ ‫مالیاتیشدهاست کهامروزه‬
‫ب ‌همـرور کوچ ‌کتـرشـودواقتصـادرا کمـیبـهحال‬ ‫درعی ‌نحـال‪ ،‬اینکـه یـک واحـد اقتصـادی انتظـار‬ ‫فعالاناقتصادیرابسیارآزار‬
‫خـود رهـا کنـد‪ .‬جنـاب دکتـر پا ‌کطینـت‪ ،‬بـه نظـر‬ ‫اداصـشـوتلهبواقوشـاعدـددوالـقتتصـازاادویحمماطیـابقـت کنـت نـد‪،‬دارچند‪.‬دامثناب ًلا‬ ‫م ‌یدهد‪.‬علاو ‌هبراین‪،‬اگربه‬
‫شـما دلیـل ایـن مسـئله چیسـت و بایـد منتظـر‬ ‫بسیاریاز واحدهایبزرگاقتصادی‪،‬یاران ‌ههای‬ ‫تفسیرخودوزارتاقتصادتوجه‬
‫چهاتفاقاتیباشیم کهدخالتدولتدر اقتصاد‬ ‫کلانیدر قالبیارانهانرژیو‪...‬م ‌یگرفتندوهنوز‬ ‫کنیم‪،‬م ‌یبینیمماب ‌هالتفاوت‬
‫کمتـر شـود و اقتصـاد بـه معنـای واقعـی بـه بخـش‬ ‫هـم کمـا کانم ‌یگیرنـدوم ‌یتـوان گفـتبـههمیـن‬ ‫درآمدمالیاتیمحق ‌قشدهبا‬
‫خصوصـی وا گـذار شـود؟‬ ‫یاران ‌ههازند ‌هاند‪.‬البتههما ‌نطور که گفتمشـاید‬ ‫درآمدهد ‌فگذار ‌یشدهمنجر‬
‫پا ‌کطینت‪:‬از سـال‪ ۱۳۰۰‬کهنفتدر ایران کشـفشـدو‬ ‫ضعفاین واحدهاب ‌هدلیلمستقلنبودن آ ‌نها‬ ‫بهانباشتبدهیمالیاتی‬
‫اقتصـادایـرانازاقتصـادیمتکیبه کشـاورزیبهسـمت‬ ‫باشـد؛بنابرایـندر چنینوضعیتیوظیفـۀدولت‬ ‫شدهاست کهتولیدکنندگان‬
‫اقشـتدص؛ابندابریانیـفتنایگـحرارکمـروتزک‪،‬رکـد‪،‬هتدیقروایبـ‌ًناسـصالادرسـیادلوالز زتمـاشـنرآونع‬ ‫اسـت کـهاز آ ‌نهـاحمایـت کنـد‪.‬در ایـنموردنظر‬ ‫بایدپرداخت کنند‪.‬اگراین‬
‫دول ‌تهـا م ‌یگـذرد‪ ،‬هنـوز از ایـن موضـوع گلایـه داریـم‬ ‫مقدار رابهآن‪10‬درصداضافه‬
‫و م ‌یپرسـیم پـس کـی قـرار اسـت دولـت پـای خـود را از‬ ‫شـما چیسـت؟‬ ‫کنیم‪،‬رقمبسیارقاب ‌لتوجه‬
‫اقتصادبیرونبکشد‪،‬دربارۀیکتاریخصدسالهصحبت‬ ‫بگذاریدحرفشماراای ‌نگونهتفسیر کنم‪:‬منخواهش‬ ‫وتحم ‌لناپذیریم ‌یشود که‬
‫م ‌یکنیـم؛ تاریخـی کـه در آن اقتصـاد و سیاسـت باهـم‬ ‫م ‌یکنـم دولـت چتـر حمایتـ ‌یاش را بـردارد! حمایـت‬ ‫متوجهواحدهایشناسنام ‌هدارو‬
‫آمیختهوبامسـائلاجتماعیدسـ ‌تبه‌دسـتهمداده‬ ‫نم ‌یخواهند؛بگذارندواحدهایتولیدی کار خودشان‬ ‫ثب ‌تشدهاست‪.‬‬
‫وموجبشدهاست کهدولتدر ایرانبهیکاهرمقوی‬ ‫رابکنند‪.‬از ی ‌کطرففرماندار‪،‬از یک‌طرفاما ‌مجمعه‪،‬‬ ‫سومای ‌نکهدرهمهجایدنیا‬
‫تبدیـلبشـودوراجـعبـههم ‌هچیزتصمیـمبگیرد‪.‬‬ ‫ااز یصا ًلک‌وطظریفـفۀبدخولشـتدااری‪،‬مناحسیـ ‌طتزیکـسهـفقت‪،‬طدارحایمایی‪،‬بتیممعهنوو‪..‬ی‪.‬‬ ‫اینرویکردمعمولاست که‬
‫آنسـاختار تغییـرینکـردهوشـایدحتـیبدتـرهـمشـده‬ ‫باافزایشرکود‪،‬فشارمالیاتی‬
‫باشـد‪ .‬هما ‌نطـور کـه م ‌یدانیـد‪ ،‬اوایـل دهـۀ ‪ ،۹۰‬کشـور‬ ‫بکنـد و لازم نیسـت حمایت مـادی بکند!‬ ‫کاهشم ‌ییابدوسعیم ‌یکننداز‬
‫بیشـترین میـزان درآمدهـای نفتـی را داشـته اسـت؛ امـا‬ ‫م ‌یگوینـدزمانـیآدمیبدهیبتبچ ‌هایرابغل کـردهبود‬ ‫را ‌ههایدیگرهزین ‌ههایدولترا‬
‫ازلحـاظ سـاختاری تغییـری ایجـاد نشـده اسـت‪ .‬حتـی‬ ‫وبچهب ‌یوقفه گریهم ‌یکرد‪.‬آنشخص‌پرسید‪:‬اینبچه‬ ‫تأمین کنند‪.‬ایناشتباهمحض‬
‫نوسـا ‌نهایی کـه درآمـد نفتـی را ک ‌موزیـاد کرد ‌هانـد هـم‬ ‫چرا گریهم ‌یکند؟من کهبغلش کردمونوازششم ‌یکنم‪.‬‬ ‫است کهدروضعیتتنگنای‬
‫موجـب نشـده کـه آن دیوا ‌نسـالاری را تغییـر دهیـم و‬ ‫شخصدیگریبهاو گفت‪:‬ازهیبتخودتم ‌یترسد‪،‬تو‬ ‫مالیاتیورکوداقتصادی‪،‬ازطریق‬
‫اصلاح کنیموساختار سیاسیوساختار حکومتیایران‬ ‫بگـذارشزمین؛خودشسـا کتم ‌یشـود‪.‬حالا حکایت‬ ‫مالیاتبرواحدهایاقتصادی‬
‫همـان وضعیـت دیوا ‌نسـالاری را حفـظ کـرده اسـت؛‬ ‫ماسـت؛دولـت‪،‬خـداپـدرشراهـمبیامـرزد‪،‬بیایدبچـهرا‬ ‫فشاروارد کنیم‪.‬‬
‫بنابرایـن بـه نظـر م ‌یرسـد کـه شـاید سـؤال شـما جـواب‬ ‫از سال‪ ۱۳۰۰‬کهنفتدر ایران‬
‫اقتصـادی نداشـته باشـد و بایـد آن را کلـی نـگاه کـرد‪.‬‬ ‫بگذارد زمین!‬ ‫کشفشدواقتصادایراناز‬
‫هما ‌نطـور کـهم ‌یدانیـد‪،‬ازسـال‪ ۹۱‬کـهبامعضلتحریم‬ ‫آقـای تا ‌جبخـش نظـر شـما چیسـت؟ شـما هـم‬ ‫اقتصادیمتکیبه کشاورزی‬
‫مواجـهشـدیمتـاسـال‪ ۹۴‬کـهدرآمدهـاینفتی کمشـد‪،‬‬ ‫ماننـد مهنـدس سـی ‌فاللهی معتقدیـد دولـت‬ ‫بهسمتاقتصادینفتی‬
‫دولتسعی کردمشکلاتشراب ‌هجاینفتبامالیاتحل‬ ‫بایـد کنـار بکشـدو کاریبـهبنگا ‌ههـاوواحدهـای‬ ‫حرکت کرد‪،‬دیوا ‌نسالاری‬
‫کند‪.‬هنوزهمپاسخدولتبهاینسؤال کهشمابهنفت‬ ‫اقتصادینداشتهباشدیادراقتصاددخالت کند‬ ‫اگدراولمروتز‪،‬شکرهوتعقریشب ًدا؛بصنادبراسیانل‬
‫متکیهسـتیدیاخیر‪،‬ایناسـت کهماداریمهزین ‌ههای‬ ‫استاز زمانآندول ‌تها‬
‫عدوملـدت ًتابراراازیطپریرـوژق‌همهاالیایعتتمأرامنیینکمنار‌یکمنیـ‌یگمذاوریدرآم‪.‬مآدننفستـالیرای‬ ‫و از بنگا ‌ههـای اقتصـادی حمایـت کنـد؟‬ ‫م ‌یگذرد‪،‬هنوزازاینموضوع‬
‫کـه دولـت نفـت نـدارد‪ ،‬تولیدکننـده و کسـانی را کـه بایـد‬ ‫ندکربنـاردۀاویبننگماو‪‌‎‬ههضـاورعوکیهپـداولیتخبوهدترشاـاسنبتابیهسبـنتنگاد‌ه‪،‬اهاول ًکابمایـدک‬ ‫گلایهداریموم ‌یپرسیمپس‬
‫اقتصـاد کشـوررابـهحرکـتبیاورند‪،‬تحتفشـارمضاعف‬ ‫بدانیـمدولـتچه کمکی کردهاسـت؟امادربـارۀدخالت‬ ‫کی قرار است دولت پای خود‬
‫قـرار م ‌یدهند؛امادولتهنوز حاضرنشـدهاسـتخـودرا‬ ‫دولتدر کارواحدهایاقتصادیباشماه ‌منظرهستمو‬ ‫را از اقتصاد بیرون بکشد‪،‬‬
‫کوچـک کندوهزین ‌ههـایخـودرا کاهشدهد‪.‬‬ ‫امعصلتًاقمدنمطدقولین ‌تیهسادرتاویزینام‌نبوراردادسخالت؛بت‌همط ‌ویکرنمنثادلوادیرمنوکرادر‬ ‫دربارۀیکتاریخصدساله‬
‫در چیـن بعـد از دوران مائـو‪ ،‬گروهـی بـه ایـن نتیجـه‬ ‫سـهامعدالـت‪،‬دولـتبخـشزیـادیاز سـهامبنگا ‌ههای‬ ‫صحبتم ‌یکنیم‬
‫رسیدند کهبنشینندوتکلیفشانراباهمدیگرمشخص‬ ‫اقتصـادی را‪ ،‬کـه داشـتند خودشـان کار م ‌یکردنـد‪،‬‬
‫کنندواولوی ‌تهای کشوررامشخص کنندوای ‌نگونهبود‬ ‫ب ‌هصـورت سـهام عدالـت وا گـذار کـرد و از طـرف دیگـر‬
‫کـهآغـاز دورانطلایـیچینشـروعشـد‪.‬ایـناتفاقهنوز‬ ‫دولـتبـهایـندسـتهازبنگا ‌ههـایاقتصـادی کهنسـبت‬
‫در کشـور مانیفتادهاسـت؛یعنیا گر‪ ۲۰‬نفراولمملکت‬ ‫بهپرداختسـهامعدالتومبلغی کهسـالیانهپرداخت‬
‫هچـیمسـجمتـ‪،‬عم کطننمـئدن ًاوا اولزوآی ‌ن ‌تهـهاابیپرشـاسـننبدااهولومیمت‌تفهاـواتی‬ ‫را دور‬ ‫کرـوردیهبدوودنـشدب‪،‬ناقگـا ‌دهاهـماکگنـذادوشـرقت‌م‪.‬هـطابییعتخـ ًایالـیـینسـدنخگالین ‌تیهرااببـهر‬
‫کشـور‬ ‫بنگاهضربهم ‌یزند‪.‬دلیلینداردیکبنگاهتولیدیرا که‬
‫خواهـدبـود‪.‬ا گـرروزیبرسـد کـهایـن‪ ۲۰‬نفـرتصمی ‌مگیـر‬ ‫رویپایخودشایستادهودارد کارم ‌یکندبه کاریوادار‬
‫آبرنرسـورزا‪،‬ولزموـیان‌تهشـاروییعکرشســادنایـیرباهنتاواسفـقتب‪.‬رآسـننرودز‪،‬بحهتنمـ ًظاریمکین‬
‫کـرد کهدرنهایتبهمشـکلبربخـورد‪.‬‬
‫دربـارۀ کوچ ‌کسـازی دولـت و عـدم دخالـت آن‬
‫در اقتصـاد‪ ،‬ا گـر بـه بودجـۀ امسـال توجـه کنیـم‪،‬‬
‫م ‌یبینیـم هزین ‌ههـای جـاری حـدود ‪ 20‬درصـد‬

‫‪147‬‬

‫‪ {..........................................................................‬اقتصـــاد }‬

‫‪..........................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬
‫‪.............................................................................‬‬

‫‪ECONOMY‬‬

‫مـاهبخـرد‪.‬درحال ‌یکها گر کلاین‪ ۴۸‬هزار میلیاردتومان‬ ‫از مباحـثایـنخواهـدبـود کـهنقـشدولـتدر اقتصـاد‬
‫درپروژ ‌ههـایعمرانـیمصـرفم ‌یشـد‪،‬بافـرضاینکههر‬ ‫کـی قـرار اسـت کمرن ‌گتـر شـود و دولـت کـی قـرار اسـت‬
‫شـغل بـه‪ ۳۰۰‬میلیـون تومـان سـرمایه نیاز داشـته باشـد‪،‬‬ ‫دیوا ‌نسـالار ‌یاش را کاهـش دهـد‪ .‬آن روز هنـوز نیامـده‬
‫سالانهم ‌یتوانستتعدادبسیارزیادیشغلپایدارایجاد‬ ‫است!‬
‫کند کههمعایدیخانوارهاراافزایشم ‌یدادوهماز ِقبل‬ ‫اجـازه دهیـد روی بودجـۀ امسـال متمرکـز شـویم‪.‬‬
‫آنمالیـاتنصیـبدولـتم ‌یشـد‪.‬ایـنراهـکاریبـود که‬ ‫بـه نظـر شـما نسـبت بـه سـا ‌لهای گذشـته چـه‬
‫دردهـۀ‪۳۰‬میالدی‪،‬هـم کشـورآمریکاوهم کشـورآلمان‬ ‫تغییراتـی کـرده و نقـاط قـوت و ضعـف بودجـۀ‬
‫انجامدادندودرحال ‌یکهبایکیاز بزر ‌گترینبحرا ‌نهای‬ ‫امسـال را در چـه م ‌یبینیـد؟‬
‫رکـودی در تاریـخ مواجـه بودنـد و ب ‌هشـدت بـا معضلاتـی‬ ‫پا ‌کطینـت‪:‬ا گـربهسـاختاربودجهنگاه کنیـد‪،‬چهقبل‬
‫پدنروجاقـهنعرآمنمم‌یوکقـردعن هدـ‪،‬تمواانحتسـتمـنال ًاد‬ ‫ازجملـه بیـکاری دسـت و‬ ‫ازانقالبوچـهبعـدازانقالب‪،‬م ‌یبینیـد کـههیـچتغییـر‬
‫از آن نجـات پیـدا کننـد‪.‬‬ ‫سـاختارینکردهوهمانسـاختارحفظ‌شـدهاست‪.‬ا گر‬
‫ایـنافزایـشهزین ‌ههایعمرانیمقداری کسـریبودجه‬ ‫فقطبهبعدازانقلابتوجه کنیم‪،‬نم ‌یتوانیمهیچسالی‬
‫بـرایدولـتایجـادم ‌یکـرد‪،‬امـاچـرخاقتصـادآ ‌نهابـهراه‬ ‫رامثالبزنیموبگوییماز اینسـالبودجهمتحولشـد؛‬
‫افتاد‪،‬شغلایجادشدودرپیآندرآمدمالیاتیدول ‌تها‬ ‫بنابراین‪،‬ا گرب ‌هصورت کلیبودجۀامسالراباسالپیش‬
‫پروژ ‌ههـاراهـمبان ‌کهـاوصنـدوقتوسـعۀملیدربعضی‬ ‫افزایشپیدا کردودولتتوانسـت کسـریبودجۀخودرا‬ ‫مقایسه کنیم‪،‬بایدبگوییمهیچتغییرینکردهاست؛اما‬
‫پروژ ‌ههـابـرعهـدهم ‌یگیرنـد‪.‬‬ ‫جبـران کند‪.‬‬ ‫ا گـر کمـیجزئ ‌یتـرنـگاه کنیـم‪،‬یکیازتغییراتنسـبتبه‬
‫بنابراینعدمتوازنبینهزین ‌ههایعمرانیوهزین ‌ههای‬ ‫سـال گذشـته‪،‬افزایشقیمتنفتاسـتومه ‌متراز آن‪،‬‬
‫امیـد دولـت ایـن اسـت کـه بـا چنیـن طرحـی بتوانـد‬ ‫جـاری و همچنیـن تخصیـص نامتـوازن بودجـه بـه‬ ‫برداشتهشدنتحری ‌مهاوافزایشارتباطاتتجاریونیز‬
‫پروژ ‌ههـایعمرانـیراجلـوببـرد‪.‬ایـنایـدۀخوبـیاسـتو‬ ‫وزار ‌تخان ‌ههـایکـیازنقـاطضعـفبودجـهاسـت‪.‬امـاا گر‬ ‫امـکاندسترسـیایـرانبـهدرآمدهـاینفتـیاسـت‪.‬پس‬
‫در کشـورهایتوسـع ‌هیافتههم کمـا کانوجـوددارد؛ولی‬ ‫منصفانـه و عادلانـه نـگاه کنیـم و نـکات مثبـت و منفـی‬ ‫در سـال‪ ۹۶‬دسـتدولتاز اینلحاظبازتراسـتوپیش‬
‫بـداربـداررنۀمظـورفگقریـفتـتانیـونضعطیـرحتاکقاتمل ًاصـاخدوی ‌شکبیشـنوربانمشـی‌یتمو‪.‬انبایـیمد‬ ‫بودجهراباهمببینیم‪،‬بایدبگوییمازجملهنقاطروشنی‬ ‫‌بینـیم ‌یشـوددرآمـدصادراتـیازحـدود‪۸۰‬هـزارمیلیـارد‬
‫بهاینسـؤالپاسـخدادهشـود کهآیابخشخصوصیبا‬ ‫کـه در بودجـۀ ‪ ۹۶‬وجـود دارد ایـن اسـت کـه در همیـن‬ ‫تومـان در سـال ‪ ۹۵‬بـه حو ‌لوحـوش ‪ ۱۱۵‬هـزار میلیـارد‬
‫بتـنهگآنا‌نههـاایـاشیـاکـرههبـشاـآد‌‪،‬ناهـاصـمولوًاا اجیـهانتسـواناتیـودیرراابتدارداد؟یبـجهلنسـظـهر‬ ‫کشـاورزی و حم ‌لونقـل‬ ‫بخخـوبشپرعدامراخنـتهی بـشهدبهوحـتقرثیآب ًاب‪۰‬و‪۸‬‬ ‫تومـانبرسـد کـهاینخودیکرشـدحـدود‪ ۴۵‬درصدی‬
‫م ‌یرسـد کـه در ایـن مـورد بایـد بیشـتر مداقـه کـرد‪ .‬مگـر‬ ‫درصدبودجۀعمرانیبه‬ ‫اسـت و از ایـن نظـر دولـت در سـال ‪ ۹۶‬شـرایط بهتـری‬
‫اینکهبهسـراغهمانشـرک ‌تهایخصولتیبرویم کهدر‬ ‫اینسهحوزهاختصاصپیدا کردهاست‪.‬اینخبرخوبی‬ ‫خواهد داشـت‪.‬‬
‫سـا ‌لهای گذشـتهنبضاقتصاددر دستشـاناسـت؛به‬ ‫اسـتبرایاسـتا ‌نهایی کهبابحرانآبروب ‌هروهستند‪،‬‬ ‫امـا موضـوع دیگـری کـه م ‌یشـود دربـارۀ آن بحـث کـرد‪،‬‬
‫عبـارتدیگـر‪،‬دوبـارهبرگردیـمازصفـرشـروع کنیـم؛نقطه‬ ‫م ‌نجملـهاسـتاناصفهـانواسـتا ‌نهایفالتمرکـزی‪.‬‬ ‫متوازننبودنبودجهاسـت‪.‬حدود‪ ۹۰‬درصدبودجهبه‬
‫سـرخط و بخ ‌شهـای خصولتـی و بخ ‌شهـای نظامـی‬ ‫ایـن موضـوع شـاید بیشـتر از هـر وقتـی مسـئولیت‬ ‫چهـاروزار ‌تخانـهاختصـاصپیدا کردهاسـت‪.‬حـدود‪۳۰‬‬
‫و بخ ‌شهـای خـاص کـه دستشـان بازتـر اسـت بـا دولـت‬ ‫نمایند ‌ههـای مجلـس را سـنگین م ‌یکنـد‪ .‬نماینـدگان‬ ‫درصـدهزینـهبـهوزارترفـاهتخصیصداده‌شـدهاسـت‪،‬‬
‫اصفهـان‪ ،‬ا گـر امـروز کـه دولـت مصمـم اسـت بخـش‬ ‫حـدود‪ ۲۰‬درصـد بـه وزارت بهداشـت‪ ،‬حـدود‪ ۲۰‬درصـد‬
‫مشـارکت کنند‪.‬‬ ‫قاب ‌لتوجهـیازبودجـۀعمرانـیرابهآبتخصیـصدهد‪،‬‬ ‫بـه وزارت آموز ‌شوپـرورش و چیـزی کمتـر از ‪ ۲۰‬درصـد‬
‫آیا راهکار بهتری برای این مسئله وجود دارد؟‬ ‫موفـق نشـوند معضالت آب (دسـ ‌تکم آ ‌نهایـی کـه بـه‬ ‫هـمبـهوزارتدفـاع‪.‬مجمـوعآ ‌نهـا‪۹۰‬درصـدازبودجـهرا‬
‫پا ‌کطینـت‪ :‬مـا ایـد ‌های را در مجمـع فعـالان اقتصـادی‬ ‫بودجـه مربـوط اسـت) را در اصفهـان حـل کننـد‪ ،‬بـرای‬ ‫تشکیلم ‌یدهد‪.‬خباینموضوعقاب ‌لبحثاست که‬
‫مطـرح کردیـم کـه ا گـر رسـان ‌هها کمـک کننـد‪ ،‬م ‌یتوانـد‬ ‫همیشـه در تاریـخ ثبـت خواهـد شـد ما نتوانسـتیم از این‬ ‫ازبیـنایـ ‌نهمـهوزار ‌تخانـه‪۹۰،‬درصـدبودجۀجاریبه‬
‫راهگشاباشد‪ .‬گفتهم ‌یشودبرایایجادهرشغلحدود‬ ‫فرصـت اسـتفاده کنیـم‪.‬‬ ‫چهار وزار ‌تخانهتخصیصپیدا کردهاسـت‪.‬ا گردغدغۀ‬
‫‪ ۲۰۰‬تا‪ ۴۰۰‬میلیون تومان سرمایه نیاز است‪ .‬در این طر ح‪،‬‬ ‫هما ‌نطـور کـه گفتیـد‪ ،‬بـه نظـر م ‌یرسـد نـگاه‬ ‫اشـتغا ‌لزاییداریموا گرمعتقدیمبحراناشـتغالوجود‬
‫دولـت ب ‌هجـای بنـگا ‌هداری و فعالیـت اقتصـادی بـرای‬ ‫دول ‌تهـا بـه اشـتغال آ ‌نطـور کـه بایـد باشـد‬ ‫دارد و آن را لمـس م ‌یکنیـم‪ ،‬ایـن عـدم تـوازن در بودجـه‬
‫ایجـاد اشـتغال‪ ،‬از بنگا ‌ههـا مالیـات نم ‌یگیـرد یـا مالیـات‬ ‫نیسـت و دیدگاهشـان دربـارۀ ایـن مسـئله‪،‬‬ ‫قاب ‌لتوجیهنیسـت‪.‬‬
‫آ ‌نهـارا کاهـشم ‌یدهـدوبنگا ‌ههـادرازایآن‌بایدشـغل‬ ‫کوتا ‌همـدتاسـت‪.‬در برنامـۀبودجـۀامسـالهـم‬ ‫ا گربهایجاداشتغالاعتقادداشتهباشیم‪،‬رسالتدولت‬
‫ایجـاد کننـد‪.‬بـهنظـرما گـرایـناتفـاقبیفتـد‪،‬هـمشـغل‬ ‫م ‌یبینیـم کـههزین ‌ههـایجـاریحـدود‪ ۴۰‬درصـد‬ ‫بایـد ایـن باشـد کـه نـه ب ‌هعنـوان متولـی اشـتغال‪ ،‬بلکـه‬
‫ایجـادم ‌یشـودوهـمسـرمای ‌ههاهـدرنمـ ‌یرود‪.‬این‌همه‬ ‫افزایـ ‌ش یافتـه اسـت‪ .‬درعی ‌نحـال‪ ،‬در بسـیاری‬ ‫ب ‌هعنـوان سیاسـ ‌تگذار‪ ،‬ازطریـق بودج ‌ههـای عمرانـی‪،‬‬
‫دولتاعتباراتبرایایجاداشتغالتخصیصم ‌یدهدو‬ ‫از وزار ‌تخان ‌ههـا مـا بـا مـازاد نیـروی انسـانی‬ ‫موتـور محـرک ایجـاد اشـتغال باشـد‪ .‬ا گـر بـه متوسـط‬
‫هی ‌چکدامبهنتیجۀمطلوبنم ‌یرسد‪.‬ا گرایناعتبارات‬ ‫مواجهیـم و انتظـار مـ ‌یرود دولـت ب ‌هجـای اینکـه‬ ‫دعرمطرانوـلی‪۶‬مسـحاقل ‌قگشـذشدـهت نه‪،‬گاحهـدویدًاب‪۰‬ین‪۵‬ددارزیـصد‪،‬د‬ ‫بودج ‌ههـای‬
‫ب ‌هجایاینکهبرایایجاداشتغالتوزیعشود‪ ،‬کهبارانت‬ ‫اینمعضلراعمی ‌قتر کند‪،‬دستبهتعدیلبزند‬ ‫م ‌یبینید که‬
‫و نا کارآمـدی همـراه اسـت‪ ،‬سـر جـای خـودش بمانـد و در‬ ‫ووزار ‌تخان ‌ههارا کمیچاب ‌کتر کند؛بنابراینبه‬ ‫از بودجۀمصوبمحققشـدهاسـت‪.‬اوضاعدر سـال‪۹۵‬‬
‫ازایآن‪،‬مالیا ‌تهاب ‌هشرطاشتغا ‌لزاییبنگا ‌هها کاهش‬ ‫نظـرم ‌یرسـدایـندولـت نیـزب ‌هصـورتریشـ ‌های‬ ‫بسـیار وخی ‌متراسـتوآمارهامیزانبودجۀمحق ‌قشـده‬
‫یابـد‪ ،‬بسـیار م ‌یتوانـد کارآمدتـر و نتیج ‌هبخ ‌شتـر باشـد‪.‬‬ ‫و اصولـی بـا ایـن معضل مقابله نکرده اسـت‪ .‬نظر‬ ‫را در حـدود ‪ ۲۰‬درصـد نشـان م ‌یدهـد؛ بنابرایـن اعـداد‬
‫شـغلی کـهفعـالاقتصـادیایجـادم ‌یکنـدپایـدار اسـت‪،‬‬ ‫شـما در ایـن مـورد چیسـت؟‬ ‫مصوبدرلوایحرانبایداعدادواقعیتلقی کرد‪.‬بامقایسۀ‬
‫نهشـغلی کهباتوزیعپولایجادم ‌یشـود‪.‬بهبنگا ‌ههای‬ ‫دولـت در بودجـۀ ‪ ۹۶‬کاری نوآورانـه انجـام داده اسـت‪.‬‬ ‫هزین ‌ههـایعمرانـیوهزین ‌ههـایجـاریدرم ‌ییابیـم کـه‬
‫زودبـازده نـگاه کنیـد؛ کدا ‌میـک از آنـان باق ‌یماند ‌هانـد و‬ ‫دولـتم ‌یگویـدبـرایجـاندادنبـهپروژ ‌ههـایعمرانـی‪،‬‬ ‫دیـدگاه دول ‌تهـا دیـدگاه اشـتغا ‌لمحور و تولیدمحـور‬
‫چقدر توانست ‌هاندشغلایجاد کنند؟ا کثرآ ‌نهایااز بین‬ ‫طر ‌حهایمشارکتیرا ‌هاندازی کردهاست؛یعنیبسیاری‬ ‫نیسـت و بیشـتر دیـدگاه توزیـع ثـروت اسـت‪ .‬بودجـۀ‬
‫رفت ‌هاندیابدهکارندودر معرضورشکستگیقرار دارند‪.‬‬ ‫ازپروژ ‌ههـایمشـارکتی کـهدولـتنم ‌یتواندتأمیناعتبار‬ ‫یارانـۀامسـال‪۴۸‬هـزارمیلیـاردتومـانبـودهو کلبودجـۀ‬
‫مخلص کلاماینکهایجاداشتغال کار دولتنیستو کار‬ ‫بکنـدیـابودجـۀآنمحققنم ‌یشـود‪،‬بامشـارکتبخش‬ ‫محق ‌قشدۀپروژ ‌ههایعمرانیدر سال‪ ۹۵‬بال ‌غبر‪ ۱۳‬هزار‬
‫خصوصـی انجـام شـود یـا بـه بخـش خصوصـی وا گـذار‬ ‫میلیاردتومانبودهاست‪.‬بهاینمعنا کهبودجۀعمرانی‬
‫بخـش خصوصی اسـت‪.‬‬ ‫شـود؛بـهایـنمفهـوم کـهدولـت‪۲۵‬درصـدازهزین ‌ههـای‬ ‫که در قالب‬ ‫یکاراشـنـوره مچیسـزتقییحم ًادبـودهیمـر ‌کدچمهدااردمهممبل‌یغشـیوادس‪.‬ـهـتر‬
‫بـار دیگـراز وقت ‌یکـهدر اختیـار مـاقرار دادیدتشـکر‬ ‫پروژ ‌ههـای عمرانـی را تأمیـن اعتبـار م ‌یکنـد و بخـش‬ ‫خانـواده بـا‬
‫م ‌یکنـمواز صبـروحوصلـ ‌های کـهبـهخـرجدادیـد‬ ‫خصوصـیهـمشـریکم ‌یشـود‪.‬باقیمانـدهتأمیـنمالی‬ ‫مبلغیارانهم ‌یتواندفقطحدودچهار کیلوگرم گوشتدر‬

‫سپاسگزارم‪.‬‬

‫‪ 148‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪ {....................................................................................................‬اقتصـ ـاد }‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪ECONOMY‬‬

‫آماد ‌هخواری‪،‬‬ ‫کاظم بهرامی‬
‫بزر ‌گترینشکستبرنام ‌هها‬ ‫دکتـرهوشـنگشـجری‪،‬اسـتاد‬
‫تمـامدانشـگاهاصفهـانرابـدونشـک‬
‫آقـایدکتـرقبـلاز اینکـهواردبحـثلایحـۀبودجـه‬ ‫م ‌یتـوان یکـی از متخصصـان بودجـه‬
‫‪ ۹۶‬بشـویم‪ ،‬مقدمـ ‌های دربـارۀ بودج ‌هریـزی‬ ‫در ایـران بـه شـمار آورد‪ .‬او علاو ‌هبـر‬
‫و برنام ‌هریـزی اقتصـادی در ایـران بفرماییـد‪.‬‬ ‫سـابقۀ چندیـن سـال تدریـس اقتصـاد‬
‫ب ‌ههرحـال‪ ،‬سـابقۀ برنام ‌هریـزی ب ‌هصـورت‬ ‫دریکـیازبرتریـندانشـگا ‌ههای کشـور‪،‬‬
‫برنام ‌ههـای چندسـالۀ توسـعه و بودج ‌هریـزی‬ ‫تألیفـاتمتعـددیدرحوز ‌ههـایمالـی‪،‬‬
‫در ایـران بـه‪ ۸۰-۷۰‬سـال پیـش بازم ‌یگـردد‪ .‬ایـن‬ ‫بودج ‌هریـزی و اقتصـاد برنامـه دارد و‬
‫برنام ‌ههاشاملپنجبرنامۀتوسعهقبلاز انقلاب‬ ‫کتابایشانباعنوان«مالیهبی ‌نالملل»‬
‫وشـشبرنامۀتوسـعههمبعداز انقلابم ‌یشـود‬ ‫یکـی از منابـع درسـی در بسـیاری از‬
‫وششمینبرنامهدر حالطی کردنروندتدوین‬ ‫دانشـگا ‌ههای کشـوراسـت‪.‬ایـناسـتاد‬
‫و تصویـب اسـت‪.‬‬ ‫پیشکسـوت را یکـی از منتقـدان جـدی‬
‫بـه نظـر شـما ایـن برنام ‪‌‎‬ههـا ب ‌هطـور کلـی چقـدر‬ ‫هدفمنـدییاران ‌ههام ‌یشناسـند‪.‬البته‬
‫خواهیـمدیـد کـهدرحـالحاضـربودجـۀمـاازسـهبخش‬ ‫امهبتدنـایفتبـعرییوا‌نقعشیـادهتع بموددت ً‌هاابنـاآند؟چ بهاتقروارجب ‌هوبـدههماینحقکـقه‬ ‫در آن زمـان چنـدان بـه هشـدارهای‬
‫تشـکیل شـده اسـت‪ :‬تـراز عملیاتـی؛ تـراز سـرمای ‌های؛ و‬ ‫ایـناقتصـاددانتوجـهنشـد؛امـااکنون‬
‫تـراز مالـی‪ .‬تـراز عملیاتـی مربـوط بـه اقالم جـاری شـامل‬ ‫م ‌یتوانیـمبسـیاریازتبعاتـیرا کهدکتر‬
‫درآمدهـای جـاری (ماننـد مالیا ‌تهـا و غیـره) و مخـارج‬ ‫شـود‪ ،‬فاصلـه زیـادی داشـته اسـت و ا گـر نگاهـی‬ ‫شـجریدربـارۀآ ‌نهـاهشـداردادهبـود‪،‬‬
‫بـه عقـب بیندازیـم ‪ ،‬م ‌یبینیـم بـه دسـتاوردهای‬ ‫دراقتصاد کشورمشاهده کنیم؛تبعاتی‬
‫جـاری اسـت‪ .‬مشـکل بودجـۀ ‪ 96‬ایـن اسـت کـه تـراز‬ ‫چنـدان قاب ‌لتوجهـی دسـت نیافت ‌هایـم‪ .‬بـه نظـر‬ ‫کهالبتهدولتیازدهمبسیاریازآ ‌نهارا‬
‫عملیاتـی آن حـدود ‪ 76‬هـزار میلیـارد تومـان کسـری‬
‫دارد‪ .‬یعنـی مخـارج جـاری مـا‪ 236‬هـزار میلیـارد تومـان‬ ‫شـمابرنام ‌هریز ‌یهـاچهمشـکلاتیداشـت ‌هاند؟و‬ ‫التیـامبخشـیدهاسـت‪.‬‬
‫ب ‌هطورکلـی ای ‌نگونـه برنام ‌هریز ‌یهـا را تـا چـه حـد‬ ‫در ایـن گف ‌توگـو نظـر ایشـان را دربـارۀ‬
‫پی ‌شبینـی شـده و درآمدهـای جـاری‪ 160‬هـزار میلیـارد‬ ‫نتیج ‌هبخـش م ‌یدانیـد؟‬ ‫لایحهبودجهپرسیدیموایشاندرپاسخ‬
‫تومـان؛ بنابرایـن‪ ،‬تـراز عملیاتـی‪ 76‬هـزار میلیـارد تومـان‬
‫کسـری دارد‪.‬‬ ‫اقتصـاد برنامـه یـا برنام ‌هریـزی در اقتصـاد چیـز جدیـدی‬ ‫بـهنـکاتقاب ‌لتأملـیاشـاره کرد ‌هانـد‪.‬‬
‫نیسـتوخیلـیاز کشـورهابـهایـنصـورتبرنامـهدارنـد‬
‫این کسریقراراستچطورتأمینشود؟‬ ‫و مـا هـم بایـد داشـته باشـیم‪ .‬مـا در سـال‪ 1327‬برنامـۀ‬
‫تـراز دوم تـراز سـرمای ‌های اسـت‪ .‬در تـراز دوم‪ ،‬وا گـذاری‬
‫دارای ‌یهایسرمای ‌هایوتشکیلدارای ‌یهایسرمای ‌های‬ ‫هف ‌تسـالهاولودرسـال‪1334‬برنامۀهف ‌تسـالهدومرا‬
‫شـروع کردیموبعدبرنام ‌ههاپن ‌جسـالهشـد‪.‬از میاناین‬
‫دارای ‌یهـای‬ ‫در حـال حاضـر‪ ،‬وا گـذاری‬ ‫مصاـلـوری کتـمه ع‌یگمیـردتـدًا‪.‬‬ ‫برنام ‌ههـا‪ ،‬برنامـۀ پن ‌جسـالۀ چهـارم در سـا ‌لهای قبـل از‬
‫درصـد) ‪116‬‬ ‫نفـت اسـت (بیـش از ‪97‬‬ ‫انقلاببسیارموفقبودوب ‌هکلیچهرۀایرانراعوض کرد‪.‬‬
‫هـزار میلیـارد تومـان پی ‌شبینـی شـده اسـت و تملـک‬
‫دارای ‌یهـایسـرمای ‌های‪،‬یعنـیسـرمای ‌هگذاری کـهدولـت‬ ‫افرادمجربیدرسازمانبرنامهبودندواصولبرنام ‌هریزی‬
‫رام ‌یدانسـتند‪.‬‬
‫بایدانجامدهد‪63،‬هزارمیلیاردتوماناستومتأسفانه‬ ‫بوددرآمدنفتتمام ًاصرف‬ ‫در برنامۀهف ‌تسالۀاولقرار‬
‫ایـن تـراز ‪ 53‬هـزار میلیـارد تومـان مـازاد دارد‪ .‬بـه عبـارت‬
‫دیگـر‪،‬درحال ‌یکـهازبخـشنفت‪116،‬هزارمیلیـاردتومان‬ ‫سـرمای ‌هگذاری شـود؛ یعنـی درآمدهـای نفتـی قـرار بـود‬
‫بودجـۀ سـازمان برنامـه شـود؛ امـا هـر سـال دولـت درصـد‬
‫برداشـت م ‌یکنیـم (یعنـی سـرمایه تخریـب م ‌یکنیـم)‪،‬‬ ‫زیـادیاز ایـندرآمـدراصـرفهزین ‌ههـایجـاریم ‌یکـرد‪.‬‬
‫فقـط‪ 63‬هـزار میلیـارد تومـان سـرمای ‌هگذاری م ‌یکنیـم‪.‬‬
‫درنتیجه‪،‬اینحسـاب‪ 53‬هزار میلیاردتومانمازاددارد‬ ‫در حـال حاضـر هـم بـه همین صورت اسـت‪ .‬این مسـئله‬
‫بزر ‌گترینعاملشکستاینبرنام ‌ههابودهاست؛یعنی‬
‫کهاینمازاد‪،‬بخشیاز کسریترازمالیراجبرانم ‌یکند‪.‬‬ ‫مـانتوانسـت ‌هایمب ‌هجـایبرداشـتاز سـرمایه‪ ،‬کـههمـان‬
‫آقـایدکتـربازهـماین کسـریب ‌هطـور کاملجبران‬
‫نم ‌یشـود‪.‬باقیمانـدۀآنقـرار اسـتاز کجـاتأمیـن‬ ‫درآمدنفتاست‪،‬سرمای ‌ههایجدیدایجاد کنیموهمۀ‬
‫برنام ‌ههـااینمشـکلراداشـت ‌هاند‪.‬اما کارهایزیـادیدر‬
‫شود؟‬ ‫چارچوباینبرنام ‌ههاانجامشـدهاسـت کهقاب ‌لتوجه‬
‫در تـراز سـوم یعنـی تـراز مالـی‪ ،‬مسـائل اعتبـاری‪ ،‬فـروش‬
‫ادسوـلناتداموقراداقربهیـاواداگرذوااریی‌نگداورنـایه ‌میـهوااردیممالطـریحداارسدـ کته؛عیعمنـدت ًای‬ ‫اس لت‪.‬طف ًادربارۀلایحه‪۹۶‬توضیحدهید‪.‬‬
‫ا گربهجزئیاتلایحۀبودجۀسـال‪ 96‬نگاهیبیندازیم‪،‬‬
‫اسـنادخزانهاسـت‪.‬حسابخالصتراز سـرمایه‪،‬رقم‪23‬‬

‫‪149‬‬ ‫لطف ًادربارۀاشتغالهمصحبت کنید‪.‬هما ‌نطور‬ ‫هزار میلیاردتومانمازاداسـت کهباقیماندۀ کسـریتراز‬
‫کـهم ‌یدانیـد‪،‬معضـلبیـکارییکـیاز جد ‌یتریـن‬ ‫عملیاتیراجبرانم ‌یکندوبهاینترتیب‪،‬جمعسهتراز‬
‫‪ {..........................................................................‬اقتصـــاد }‬ ‫مسـائل اقتصـادی و اجتماعـی در کشـور ماسـت‬
‫کـه تبعـات بسـیار بـدی در پـی داشـته و دارد‪ .‬در‬ ‫صفرم ‌یشـود‪.‬‬
‫‪..........................................................................‬‬ ‫برنام ‌ههـایبودجـهچگونـهبایـدبـهایـنمسـئله‬ ‫امانسب ‌تهااینضعفرابیشترآشکار م ‌یکنند کهبرای‬
‫‪.............................................................................‬‬ ‫نگاهشود؟ودر لایحۀ‪ ۹۶‬چگونهبهاشتغالنگاه‬ ‫نمونـهبـهبرخـیاز آ ‌نهـااشـارهم ‌یکنـم‪ .‬گفتیـممخـارج‬
‫‪.............................................................................‬‬ ‫شدهاست؟البتهدر صحب ‌تهایقبلیشماهم‬ ‫جـاری دولـت‪ 236 ،‬هـزار میلیـارد تومـان اسـت کـه ‪42‬‬
‫م ‌یتواندریافت کهریشۀاینمعضلاز کجاست؛‬ ‫درصـد آن مربـوط بـه کم ‌کهـای بلاعـوض و یاران ‌ههـا و‬
‫‪ECONOMY‬‬ ‫امـا باتوج ‌هبـه اهمیـت مسـئله‪ ،‬م ‌یخواهیـم‬ ‫کمـکبـهصندو ‌قهـایرفاهی‪-‬اجتماعیاسـت‪.‬بهاین‬
‫مشـخ ‌صترومفص ‌لتـربـهایـنمسـئلهبپردازیـد‪.‬‬ ‫ترتیب‪،‬حدودنصفمخارججاریصرف کمکم ‌یشود‬
‫حالب ‌هجایای ‌نکه‬ ‫ببینیداشتغالتابعحجمسرمای ‌هگذاریاست؛اماقبل‬ ‫و ا گـر ایـن رقـم نصـف شـود‪ ،‬رقـم سـرمای ‌هگذاری دو برابـر‬
‫اینپولراب ‌هصورت‬ ‫از آنبگویـم کـهمـادونـوعاشـتغالداریـم‪:‬یکـیاشـتغال‬ ‫م ‌یشـود‪.‬وقتـیمـاازبخـشسـرمایهبرداشـتم ‌یکنیمو‬
‫کاذباسـت؛ کـهب ‌هآسـانیقاب ‌لدسـتیابیاسـت؛ب ‌هطـور‬ ‫بـهمـردم کمـکم ‌یکنیـم‪،‬درظاهـر کارمثبتـی کرد ‌هایـم‪،‬‬
‫رایانهو کمک‬ ‫مثـال‪ ،‬دولـت قبـل ‪ 10‬هـزار نفـر بـه ذو ‌بآهـن فرسـتاد‪.‬‬ ‫اقمبـلا ًادرهوامقـگفع‪،‬تفهقـشرمدر‪،‬دممخراارعجمیسر‌قتماریم‌هگ‌یکذانرییم‪.،‬هجمماع ًا‌ن‪3‬ط‪6‬ورهکزاهر‬
‫بلاعوضبهمردم‬ ‫رئیـس ذو ‌بآهـن مخالفـت کـرد و گفـت نیـروی اضافـی‬ ‫میلیـاردتومـاناسـت؛یعنـی‪ 79‬درصـداز مخـارجدولـت‬
‫نم ‌یخواهیـم‪ .‬رئیـس ذو ‌بآهـن را برداشـتند و شـخص‬ ‫جاریاسـتو‪21‬درصدسـرمای ‌هگذاریاسـت‪.‬درحال ‌یکه‬
‫بدهیم‪ ،‬کمکرا‬ ‫دیگری گذاشتندواین‪10‬هزارنفررابهذو ‌بآهنتحمیل‬ ‫از درآمدها‪ 58،‬درصدجاریاسـتو‪ 42‬درصدبرداشـت‬
‫ازطریقسرمای ‌هگذاری‬ ‫کردنـد‪.‬نتیجـهایـنشـد کـهشـرکتذو ‌بآهـنبهشـرکتی‬ ‫از سـرمایهاسـتوایـنبـهایـنمعناسـت کـه‪ 21‬درصـداز‬
‫زیـا ‌ندهودرحـالورشکسـتگیتبدیـلشـد‪.‬ایـنهمـان‬ ‫بخـشدرآمدهـا کـهمربـوطبـهبخـشسـرمایهاسـت‪،‬در‬
‫انجامبدهیم‪.‬در‬ ‫اشتغال کاذباست‪.‬دولتسابقبسیاریاز ایندست‬ ‫سـمتهزین ‌ههـا‪،‬بـههزین ‌ههـایجـاریاختصـاصداده‬
‫اینصورت‪،‬اشتغال‬ ‫موارددر کارنامۀخوددارد‪.‬دردوهفتۀآخرم ‌یخواستند‬ ‫م ‌یشـودودرواقعتخریبسـرمایهاسـت‪.‬در نگاهی کلی‬
‫برای‪700‬هزارنفرشغلایجاد کنند؛ کهبههمینصورت‬ ‫بـهایـنسـهتـرازدرم ‌ییابیـم کهنقط ‌هضعف کلـیبودجه‬
‫افزایشم ‌ییابدو‬ ‫‪200‬هزارشغل کاذبایجادشدوعمردولتبهایجاد‪700‬‬ ‫همیـن اسـت‪ .‬ا گـر مـا بخواهیـم‪ 76‬هـزار میلیـارد تومـان‬
‫درآمدمردمهمدائمی‬ ‫اهمـزااارشـشـتغغالنلرواقسیعـدی‪.‬تابعسـرمای ‌هگذاریاسـت؛مثا ًلوقتی‬ ‫کسـری تـراز عملیاتـی را طـوری کـم کنیـم کـه بخشـی از‬
‫م ‌یخواهیـمیـکجـادهبسـازیم‪ 500،‬نفـرمشـغولبـه کار‬ ‫سـرمایه آزاد شـود‪ ،‬دولـت بایـد در بخـش یاران ‌ههـا مانـور‬
‫م ‌یشود؛امااگرپول‬ ‫م ‌یشـوندوهـمبازدهـیدارنـدوهـمحقـوقم ‌یگیرنـد‪.‬‬ ‫بددولـهـدت؛را کچـاوهـن نشمده‌یتیـوانم؛یـزیـمرابعهـاجالیتـ ًاختعدهمـاداتـتیکبـارهمونـجـداوند‬
‫رابینمردمتقسیم‬ ‫ب ‌رگردیمبههمانمسئلۀاول‪.‬سهممخارجسرمای ‌هگذاری‬ ‫آمـدهودولـتنم ‌یتوانـد کارمنـدانخـودرااخـراج کنـد‪.‬از‬
‫دولـت از بودجـه‪ 21‬درصد اسـت؛ یعنـی از ‪ 100‬تومان پولی‬ ‫سـویدیگـر‪،‬تنهـامانـوری کـهدولـتم ‌یتوانـددر بخـش‬
‫کنیم‪،‬آنراهزینه‬ ‫کـهدولـتخـرجم ‌یکنـد‪،‬فقـط‪ 21‬تومـانسـرمای ‌هگذاری‬ ‫یاران ‌ههـابدهـد‪،‬مربـوطبـهبخش کم ‌کهایبلاعـوضو‬
‫م ‌یکنندوسرمایهاز‬ ‫م ‌یشـود و بقیـه جـاری اسـت کـه ‪ 42‬درصـد آن کمـک‬ ‫صندو ‌قهـایرفاهی‪-‬اجتماعـیاسـت‪.‬ا گـرم ‌یخواهیـم‬
‫است‪.‬البتهبایدتوجه کرد کهازاین‪42‬درصد‪20،‬درصد‬ ‫در آینـده‪،‬بودجـهسـال ‌مترشـود‪،‬ایـننسـبتیاران ‌ههـابـه‬
‫بینم ‌یرود‪.‬‬ ‫آنیـادگار دولـتسـابقاسـت‪.‬دولـتآقـایاحمد ‌ینـژاد‬ ‫کل مخار ج (که‪ 40‬درصد است) باید به نصف تقلیل پیدا‬
‫اولیـندولتـیبـوددرتمـامدنیـا کـهم ‌یخواسـتازطریق‬
‫دولتآقایاحمد ‌ینژاد‬ ‫اسـکنا ‌سهایمـردم‪،‬فقـرآ ‌نهاراازبینببـرد‪.‬اینباعث‬ ‫کند‪.‬‬
‫اولیندولتیبود‬ ‫شد کهبخشسرمایهنا گهانخالیشودودر بودجه‪99‬‬ ‫ا گـردرطـیدویـاسـهبودجـهایننسـبتبهنصفتقلیل‬
‫درتمامدنیا که‬ ‫هزار میلیاردتومانصرف کم ‌کهاییشود کهقرار است‬ ‫پیـدا کند‪،‬بخشـیاز سـرمایهآزادم ‌یشـود‪.‬حـالب ‌هجای‬
‫فقررابرطرف کنند؛اماخودشـانفقربهوجودم ‌یآورند؛‬ ‫ای ‌نکـهایـنپـولراب ‌هصـورترایانـهو کمـکبلاعـوضبـه‬
‫م ‌یخواستازطریق‬ ‫زیرااینپولبایدصرفسـرمای ‌هگذاریم ‌یشـدواشتغال‬ ‫مـردم بدهیـم‪ ،‬کمـک را ازطریـق سـرمای ‌هگذاری انجـام‬
‫اسکنا ‌سهایمردم‪،‬‬ ‫دائـموواقعـیایجـادم ‌یکـرد‪.‬معنـای کلمـۀ«شـجاعت»‬ ‫بدهیم‪.‬در اینصورت‪،‬اشتغالافزایشم ‌ییابدودرآمد‬
‫فحـش و فضیحـت بـه ایـن و آن نیسـت‪ .‬منظورمـان از‬ ‫مردمهمدائمیم ‌یشود؛اماا گرپولرابینمردمتقسیم‬
‫فقرآ ‌نهاراازبین‬ ‫شجاعتایناست کهدولتدر برنام ‌هایدقیق‪،‬بخش‬ ‫کنیـم‪،‬آنراهزینـهم ‌یکننـدوسـرمایهازبینمـ ‌یرود‪.‬این‬
‫ببرد‪.‬اینباعثشد‬
‫یارانهرامنتقل کندبهبخشسـرمایه‪.‬‬ ‫تفـاوتدارایـیسـرمای ‌هایودارایـیجاریاسـت‪.‬‬
‫کهبخشسرمایه‬ ‫متأسـفانهبایـدایـنراقبـول کنیـم کهاینمسـئله‬ ‫آقـایدکتـرعلاو ‌هبرمـواردی کهفرمودید‪،‬هرسـاله‬
‫نا گهانخالیشود‬ ‫هنـوز در جامعـه مـا جـا نیفتـاده اسـت؛ هنـوز هـم‬ ‫بمخـحقشقنزمیـا‌یدشیو ادزوبموعدموجل ًا‌ه کهـاسرییعبمورادنـجیههممصیـوشبه‬
‫ودر بودجه‪ 99‬هزار‬ ‫تصـور م ‌یشـودبـاپخـشپـولدر بیـنمـردمآ ‌نهـا‬ ‫بخـشعمرانیرابامشـکلمواجهم ‌یکنـد‪.‬بااین‬
‫میلیاردتومانصرف‬ ‫ثروتمندم ‌یشوند‪.‬ازآنجاکهدرسا ‌لهایاخیرفقر‬
‫کم ‌کهاییشود که‬ ‫در جامعـهعمی ‌قتـرشـده‪،‬ایـندیـدگاههمبیشـتر‬ ‫حسـاباوضـاعوخی ‌متـرهـمم ‌یشـود‪.‬‬
‫قرار است فقر را برطرف‬ ‫ایـنمـواردی کـه گفتـمبـرایـنفـرضبـود کـه کلبودجـۀ‬
‫کنند؛اماخودشانفقر‬ ‫تقویـتشـدهاسـت‪.‬‬ ‫عمرانیمحققشود‪.‬ا گر کلبودجۀجاریمحققشود‪،‬‬
‫بهوجودم ‌یآورند؛زیرا‬ ‫بلهاز اینحر ‌فهابسـیار زدهم ‌یشـود کهمردمفقیرندو‬ ‫نسـبت مخـارج سـرمای ‌های بـه مخـارج جـاری‪ 21‬درصـد‬
‫اینپولبایدصرف‬ ‫گرفتارندوبایدبهآ ‌نهاپولدادو‪...‬؛امابایدتوجهداشت‬ ‫اسـت‪.‬اماا گرب ‌هطور کاملمحققنشـود‪،‬ایننسـبتبه‬
‫سرمای ‌هگذاریم ‌یشد‬ ‫کهاقتصادجایاحساساتنیست‪.‬ا گربخواهیماز روی‬ ‫حدود‪15‬درصدتقلیلپیدام ‌یکندومعضلاتبیشتری‬
‫واشتغالدائموواقعی‬ ‫دلسـوزی به مردم پول بدهیم تا صد سـال دیگر هم باید‬ ‫رادرپـیخواهـدداشـتا گـرایـننسـبتبـهزیـر‪21‬درصد‬
‫ایجادم ‌یکرد‪.‬معنای‬ ‫بـهآ ‌نهـاپـولداد‪.‬امـاا گـرایندلسـوزیرا کنـاربگذاریمو‬ ‫بیایـد‪ ،‬وضعیـت فاجع ‌هبـار خواهـد بـود‪ .‬وقتـی از بخـش‬
‫کلمۀ«شجاعت»‬ ‫بخـشسـرمایهراتقویـت کنیـم‪،‬همینمـردمبعـدازدو‪-‬‬ ‫سـرمای ‌های کـم م ‌یکنیـم و بـه بخـش جـاری اختصـاص‬
‫فحشوفضیحت‬ ‫سـهسـالسـختیدرآمددائمپیدام ‌یکنندوفقرآ ‌نهااز‬ ‫م ‌یدهیم‪،‬درواقعسرمایهرابهمردمم ‌یدهیمتامصرف‬
‫بهاینوآننیست‪.‬‬
‫منظورمانازشجاعت‬ ‫بین م ‌یرود‪.‬‬ ‫کنند‪.‬‬
‫ایناست کهدولتدر‬
‫برنام ‌هایدقیق‪،‬بخش‬
‫یارانهرامنتقل کندبه‬

‫بخشسرمایه‬

‫‪ 150‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

‫‪ {....................................................................................................‬اقتصـ ـاد }‬

‫‪.....................................................................................................‬‬
‫‪.....................................................................................................‬‬

‫‪ECONOMY‬‬

‫یـا بـه مـرز ورشکسـتگی رسـید ‌هاند‪ .‬نظـر شـما‬ ‫کـهدر ایـنزمینـهدارید‪،‬عملکـرددولـترادر مورد‬ ‫را ‌هحلدرعی ‌نحال کهسختاست‪،‬بسیارسادهاست‪.‬‬
‫چیسـت؟ ا گـر ممکـن اسـت دربـارۀ مالیـات در‬ ‫مالیا ‌تهـاچگونـهارزیابـیم ‌یکنیـد؟‬ ‫را ‌هحلایناست کهدولتجلویاشتغالاضافیرابگیرد‬
‫چـوناقتصـادمـاتـازهاز بنـدتـورمرهـاشـدهوفشـاری کـه‬ ‫وبهتعداد کارمندانخوداضافهنکند‪.‬الگوهایاشتغال‬
‫اسـتان اصفهـان بیشـتر صحبـت کنیـد‪.‬‬ ‫رویآنبوده کمترشدهاستوهمچنینمیزانبیکاری‬ ‫امروزه در دنیا عوض شده است و دیگر بر صنایع سنگین‬
‫بلـه‪،‬درایـنمـورد‪،‬دولـتبـهروشدوماقـدام کـرد‪.‬یعنی‬ ‫بالاسـت‪،‬در چنینشـرایطیافزایشمالیا ‌تهابهصلاح‬ ‫متمرکـز نیسـت‪ .‬فـولاد مبارکـه بـا حـدود ‪ ۴‬میلیـارد دلار‬
‫ب ‌هجـای ای ‌نکـه اجـازه دهـد مالیا ‌تهـا در اثـر افزایـش‬ ‫نیست؛مالیا ‌تهابایدب ‌هطورخودکارزیادشود‪.‬زمانی که‬ ‫سرمای ‌هگذاریدر آنموقع‪،‬در حدود‪ ۳۰۰۰‬اشتغالایجاد‬
‫درآمدهـا زیـاد شـود‪ ،‬نـر خ مالیـات را افزایـش داد‪ .‬درسـت‬ ‫مـندرآمـددارم؛پـسمالیـاتم ‌یدهـم؛وقتیهـمدرآمد‬ ‫کـرد‪ .‬امـروزه بـرای ایجـاد اشـتغال بایـد بـه مـواردی مثـل‬
‫است کهفشارمالیاتیدراستانزیادبودوقرارشدجلوی‬ ‫نـدارم‪،‬مالیـاتنم ‌یدهـم‪.‬دراینجـادولـتازمـنمالیات‬ ‫گردشـگریتوجـه کـرد‪.‬نمونـۀموفـقاینطرحاسـترالیاو‬
‫اینروند گرفتهشود؛امااینحرفبدینمعنانیست که‬ ‫نم ‌یگیـرد؛بلکـهمـنچـوندرآمـددارم‪،‬بـهدولتمالیات‬ ‫اسپانیاهستند کهدرآ ‌نهامد ‌لهایاشتغالتغییر کرده‬
‫ب ‌هطورکلیمالیاتافزایشپیدانکند‪.‬ا گرتوریسمتوسعه‬ ‫م ‌یپردازم‪.‬‬ ‫است‪.‬خدماتتوریستی‪،‬خدمات کامپیوتری‪،‬خدمات‬
‫پیـدا کنـد‪،‬خریدوفروشزیادشـودواقتصادرونقبگیرد‪،‬‬ ‫کـه‬ ‫مالیاتـی‬ ‫طبیعتـ ًا‬ ‫شـود‪،‬‬ ‫برابـر‬ ‫دو‬ ‫ا گـر شـما درآمدتـان‬ ‫الکترونیکـی‪ ،‬خدمـات بانکـی و بیمـ ‌های و‪ ...‬اشـتغا ‌لزا‬
‫همینصنعتگـران کهامـروزناراح ‌تاند‪،‬براسـاسفروش‬ ‫م ‌یپردازیـد هـم دو برابـر م ‌یشـود‪ .‬ایـن بـه معنـای آن‬ ‫هسـتند‪ ،‬نه صنایع سـنگین‪ .‬باید یک تغییر اجتماعی و‬
‫زیاد‪،‬مالیا ‌تهایبیشتریپرداختم ‌یکنندوراضیهم‬ ‫نیست کهدولتمالیاترازیاد کرده‪،‬بلکهمالیاتب ‌هطور‬ ‫اقتصادیاساسـیانجامشـود‪.‬‬
‫هستند‪.‬پسمالیاتمشروطبهافزایشدرآمد‪،‬منطقی‬ ‫خـودکار و در اثـر افزایـش درآمد زیاد شـده اسـت‪ .‬اما زمانی‬ ‫علاو ‌هبـرصنایعـیمثـلفـولاد کـهاشـاره کردیـد‪،‬در‬
‫هست کهدولتنرخمالیاتراافزایشم ‌یدهد‪.‬در حال‬ ‫پتروشیمیهمماجرابههمینترتیباست‪.‬البته‬
‫است‪.‬‬ ‫حاضـر‪،‬شـرایطاقتصـادایـرانبـرایافزایـشمالیا ‌تهابه‬ ‫صنایعی مانند فولاد و پتروشیمی از صنایع مهم و‬
‫البتـه راه دیگـر هـم افزایـش پایـۀ مالیاتـی اسـت؛‬ ‫ایـن صـورت ممکـن نیسـت‪ .‬بایـد درآمدهـا زیـاد شـود تـا‬ ‫ضروری برای ما هسـتند؛ اما به این نکته هم باید‬
‫هما ‌نطـور کـهم ‌یدانیدبخشعظیمـیاز اقتصاد‬ ‫مالیا ‌تهـاهـمافزایـشپیـدا کنـد‪.‬درآمـدچـهموقـعزیـاد‬ ‫توجـه کنیـم کـه ایـن صنعـت ب ‌هشـدت سـرمای ‌هبر‬
‫ایـران مالیـات نم ‌یپـردازد‪ .‬ا گـر دولـت از همـۀ‬ ‫کمارگ‌یاشهوصدن؟عزتمانیازیکاکراهفاتقاتدهصرااهدبازیرفکتودد‪،‬خطابریجعت ًشاموالد‪.‬یاوقتتخییودراک‬ ‫اسـت و در ایجـاد اشـتغال نقـش بسـیار ناچیـزی‬
‫واحدهـایاقتصـادیمالیـاتم ‌یگرفـت‪،‬ای ‌نقـدر‬ ‫دارد؛بنابرایـنشـایدلازمباشـدمنابـع کمتـریبـه‬
‫فشـار روی بخ ‌شهایـی کـه مالیـات نم ‌یپردازنـد‬ ‫اوهصدمرفموهـا‌یضپعنریکدازهتدما‪.‬قپطتلقص ًاساامدفزمایینمووعش نجرشـودخد‪،‬همااالصیسـلاًات‌تشـ‪.‬هادندری نحیاسـل حتا‪.‬ضدرر‬ ‫ایـن حـوزه اختصـاص دهیم‪.‬‬
‫بلهاینصنایعسرمای ‌هبرند‪.‬صنایعسرمای ‌هبردراشتغال‬
‫وارد نم ‌یآمـد‪.‬‬ ‫نقشچندانیایفانم ‌یکنند‪.‬مابهصنایع کاربرنیازداریم؛‬
‫در حـال حاضـر دولـت چنیـن جرئتـی نـدارد‪ .‬بـرای‬ ‫بسیسـایاسـری‌تهاازیمصالنیعاتتگـیرادونل اتسـتشـادیندًانمعسـتبرت‌ضانبـد‪.‬ه‬ ‫صنایعی کهمتکیبهنیرویانسانیباشدنهسرمایه‪.‬ا گر‬
‫چنیـن کاری‪،‬دولـتبایـدمقتدرباشـد‪،‬نهسـازما ‌نهای‬ ‫امـروزه مشـکل اشـتغال داریـم‪ ،‬بایـد بـه سـمت صنایعـی‬
‫غیردولتی‪.‬درحالحاضر‪،‬سازما ‌نهایغیردولتیاقتدار‬ ‫از یکطرفدرآمدهاینفتیدولتدر چندسال‬ ‫برویـم کـه کاربـرباشـند‪،‬مانندصنعتتوریسـم کـهعرض‬
‫زیـادی دارنـد و دولـت بـرای ای ‌نکـه بتوانـد چنیـن کاری‬ ‫اخیـر کاهشیافـتوم ‌یتوان گفت‪،‬دولتمجبور‬ ‫کردم؛البتهای ‌نهاچهارچوب کلیاستوبایدمد ‌لهای‬
‫انجـامدهـد‪،‬بـهیـکتغییربافتاساسـینیازمنداسـت‪.‬‬ ‫شـدمالیا ‌تهـاراافزایـشبدهـد؛از طرفدیگرهم‬ ‫مناسبطراحیشوند‪.‬مسائلدیگریهمهستندمانند‬
‫الوبفتـعاهًلددرروحـاقاعلیـحاتاضـمرک‪،‬اای ‌نپ‌نذهـیـارنهیمـسـهتدنرد‪.‬حالدبتـحرهدفرهمجسـلتنسد‬ ‫افزایـش مالیا ‌تهـا در ایـن شـرایط بـه رکـود دامـن‬ ‫تأمیـنمنابعمالـیو‪ ...‬که کارزیادیم ‌یبرد‪.‬‬
‫تصویـب شـد کـه نهادهایـی ماننـد بنیـاد مسـتضعفان‪،‬‬ ‫م ‌یزنـد و ب ‌هنوعـی تنبیـه تولیدکننـده محسـوب‬ ‫خباجازهدهید کمیهمبهمالیا ‌تهابپردازیم‪.‬‬
‫آسـتانقـدسو‪...‬مالیـاتبدهنـد‪.‬باای ‌نحـال‪،‬هنـوزنـه‬ ‫می‌شـود‪.‬‬ ‫بـا کاهـشقیمتنفـتدولتنا گزیرفشـار زیادی‬
‫آن اراده وجـود دارد‪ ،‬نـه آن توانایـی و نـه آن جرئـت کـه‬ ‫امـاجـدااز ایـنملاحظـات‪ ،‬گفتـهم ‌یشـودسـهم‬ ‫بـه تولیدکنند ‌ههـا وارد کـرد و سـهم مالیـات از‬
‫کماهلبیاایدتمبالهیآانتبصدورهنتدگ‪،‬واسـقتع ًرامالشیپایدتابکدنهدنودت‪.‬امزانمظرطابصقاولتیی‬ ‫اسـتان اصفهـان در مقایسـه بـا سـایر اسـتا ‌نها‬ ‫تکـقرردی‪.‬بـ ًاالبمتـعـاهددرل‬ ‫درآمدهـای دولـت افزایـش پیـدا‬
‫شمادرستم ‌یگوییدوهمهدر مقیاسقوانینمالیاتی‬ ‫بسـیار زیـاد بـوده و در ایـن مـورد عدالـت رعایـت‬ ‫بودجـۀامسـالافزایـشمالیا ‌تهـا‬
‫بایدمساویباشند‪.‬ب ‌هتازگیدر مجلستصویبشد که‬ ‫نشـدهاسـت‪.‬بسـیاریاز صنایعاستاناصفهان‬ ‫تورمبودهوبااینحسـابم ‌یتوان گفتمالیات‬
‫درآمدحاصلاز مالیا ‌تهابیایدجزءشـمولقرار بگیردو‬ ‫در اثررکودوزیرفشار مالیاتیورشکستهشد ‌هاند‬ ‫ب ‌هنوعـیثابـتمانـدهاسـت‪.‬باتوج ‌هبهتخصصی‬

‫زیـرنظـردیوانمحاسـباتباشـد‪.‬‬


Click to View FlipBook Version