The words you are searching are inside this book. To get more targeted content, please make full-text search by clicking here.
Discover the best professional documents and content resources in AnyFlip Document Base.
Search
Published by Irans kulturcenter i Sverige, 2019-04-16 08:08:43

کتاب ایران

کتاب ایران

Keywords: کتاب,ایران,استان,تاریخ,فارسی,ادیان,مساجد,کلیسا,م

‫استان کردستان براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪29136/547‬‬
‫کيلومترمربع واقع در غرب ايران است که اين مساحت ‪ 1/7‬درصد از مساحت کل کشور را شامل‬
‫ميشود و از نظر وسعت رتبه ‪ 16‬را در کشور داراست همچنين استان کردستان داراي ‪ 180‬کيلومتر‬
‫مرز مشترک در قسمت غربي خود با کشور عراق ميباشد‪ .‬اين استان از شمال به استانهاي‬
‫آذربايجان غربي و قسمتي از زنجان‪ ،‬از جنوب به استان کرمانشاه‪ ،‬از شرق به استان همدان و قسمت‬
‫ديگري از استان زنجان و از غرب به کشور عراق محدود ميباشد‪ .‬از لحاظ اقليمي و طبيعي استان‬
‫کردستان منطقهاي کوهستاني ميباشد که دشتهاي مرتفع و درههاي پهن نيز از ويژگيهاي اين‬
‫منطقه کوهستاني است‪ .‬اختلاف ارتفاع بين بلندترين و پستترين نقاط استان به حدود ‪ 2400‬متر‬
‫ميرسد‪ .‬کوه شاهو با ارتفاع ‪ 3300‬متر بلندترين و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود ‪ 900‬متر کم‬
‫ارتفاعترين نقطه استان ميباشد که اين اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقليمهاي متفاوت‬
‫ميگردد‪ .‬کردستان فاصلة زيادي با دريا دارد‪ ،‬اما از طريق درههاي عميق درهم تنيده‪ ،‬در جايجاي‬
‫خود هم داراي درياچههاي کوچکي است و هم به آبهاي آزاد جهان در جنوب و درياچههاي شمالي‬
‫نظير درياچة خزر و درياچة اروميه راه دارد‪ .‬سرچشمه بسياري از رودخانههاي بزرگ در کوههاي‬
‫کردستان واقع شدهاند‪ .‬آب و هواي استان کردستان در ناحيه شمالي آب و هواي نسبتًا سرد و در‬
‫نواحي جنوبي معتدل کوهستاني است و داراي فلاتهاي مرتفع و خشک و دشتهاي حاصلخيز‬
‫مانند دشت مريوان‪ ،‬دشت اوباتو‪ ،‬دشت ييلاق يا دهگلان‪ ،‬دشت قروه و دشت کامياران است‪.‬‬
‫قسمت اعظم استان بر روي رشته کوه زاگرس قرار گرفته و به همين دليل به لحاظ اقليمي داراي‬
‫شرايط ويژهاي ميباشد و اشکال مختلف اراضي شامل کوههاي مرتفع‪ ،‬درههاي عميق‪ ،‬دشتهاي‬

‫دامنهاي‪ ،‬فلاتها و اراضي پست در اين استان وجود دارد‪.‬‬
‫استان کردستان بخشي از سرزميني است که تحت حکومت مادها اداره ميشده است‪ .‬کردها يکي‬
‫از شعبههاي مشهور نژاد آريايي هستند که از حدود ‪ 2000‬سال پيش از ميلاد مسيح از مناطق اوليه‬
‫استقرار آريائيان به ايران وارد شده و به شمال غربي و مشرق درياچه اروميه مهاجرت نمودهاند و‬
‫محققان در آريايي بودن آنها شکي ندارند‪ .‬کردستان متشکل از دو کلمه «کرد» و پسوند «ستان» به‬
‫معني مکان ميباشد‪ .‬کردستان مکان و سرزمين کردها است‪ .‬براي اين منطقه کلمه کردستان براي‬
‫اولين بار به طور رسمي در دوره سلجوقيان بکار برده شد و از آن پس در اسناد و کتب تاريخي نيز‬

‫به اين نام ثبت گرديد‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان کردستان در غرب ايران در دامنهها و دشتهاي پراكنده سلسله جبال زاگرس مياني قرار گرفته است‪ .‬مرکز استان کردستان‪ ،‬شهر‬

‫سنندج است و از شهرهاي مهم آن ميتوان به شهرهاي بانه‪ ،‬بيجار‪ ،‬ديواندره‪ ،‬سقز‪ ،‬قروه‪ ،‬کامياران و مريوان اشاره کرد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫آب و هواي استان کردستان تحت تأثير تودههاي هواي گرم و مرطوب مديترانه اي قرار دارد که اين توده هوايي باعث بارندگي در بهار و ريزش‬

‫برف در زمستان ميشود‪ .‬اين استان به طور کلي تحت تأثير دو جريان آب و هوايي گرم و سرد قرار دارد‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫استان كردستان بخشي از سرزميني است كه تحت حكومت مادها اداره ميشد‪ .‬حدود تاريخي سرزمينهاي تابع دولت ماد از شمال با اورارتو‪،‬‬
‫از غرب با آشور و از جنوب غربي و جنوب با ايلام و سومر (بابل و اكاد) محدود بود‪ .‬گروهي در منطقه شرق درياچه اروميه مستقر شدند و نام‬
‫سرزمين «آماداي» بر آن نهادند و گروهي در غرب آن ساكن شدند و آن سرزمين را پارسوا (پارسوما) ناميدند‪ .‬گروه نخستين‪ ،‬دولت ماد را پديد‬
‫آورد و گروه دوم‪ ،‬پادشاهي نيرومند هخامنشي را ايجاد كرد‪ .‬سرزمين ماد به كشورهاي متعدد تقسيم شده بود كه به صورت حكومتهاي‬
‫كوچك خود مختار و مستقل اداره ميشدند‪« .‬ماننا» يكي از اين دولتهاي مستقل در جنوب درياچه اروميه تا حوالي سقز امروز بود‪ .‬اين‬
‫مردمان پيش از ورود آرياييهاي صحرانشين هم‪ ،‬داراي فرهنگي عالي و دولتي متكامل بودند‪« .‬زاموآ» سرزميني بود كه از كنار درياچه اروميه‬
‫تا بخشهاي علياي رود «دياله» امتداد داشت‪ .‬اين سرزمين؛ مياندوآب‪ ،‬بانه‪ ،‬سليمانه و سنندج تا زهاب امروزي را در بر ميگرفت و محل‬

‫سكونت لولوبيان بود‪.‬‬

‫‪153‬‬

‫مسجد جامع سنندج‬ ‫کتاب ايران‬
‫براساس مدارك موجود زمان احداث اين‬ ‫‪154‬‬

‫مسجد مربوط به دوره قاجار بوده است‪.‬‬

‫خانه كرد (عمارت آصف)‬
‫خانه كرد‪ ،‬موزه مردم شناسي مناطق كردنشين‬
‫و بزرگ ترين موزه مردم شناسي مربوط به يك‬
‫قوم در كشور ايران است که درشهر سنندج‬
‫واقع شده است‪ .‬بناي اوليه اين عمارت در‬
‫دوره صفويه بوده و در دورههاي قاجار و پهلوي‬

‫تكميل شده است‪.‬‬

‫قلعه باستاني زيويه‬
‫در ‪ 55‬كيلومتري جنوبشرقي سقز بر روي‬
‫تپهاي نسبتا مرتفع بنا شده و اكنون تنها‬
‫بخشهايي از آن باقي مانده است‪ .‬آثار اين تپه‬

‫مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد است‪.‬‬

‫کردستان‬ ‫قلعه باستاني قمچقاي‬
‫‪155‬‬ ‫بقاياي اين قلعه در ‪ 45‬كيلومتري بيجار قرار‬
‫دارد‪ .‬بناي اين قلعه به سدههاي ‪ 8‬و ‪ 9‬قبل‬
‫از ميلاد ميرسد‪ .‬اطراف قلعه را درههاي ژرف‬
‫دربر گرفته كه يك سوي آن مسلط به درهاي‬
‫به نام دره شاهان است‪ .‬اين قلعه ظاهرا تا‬
‫دورههاي ساساني و اسلامي نيز مورد استفاده‬

‫قرار ميگرفت‪.‬‬

‫غار باستاني كرفتو‬
‫اين غار در فاصله ‪ 60‬كيلومتري از شمال‬
‫ديواندره و در نزديكي روستاي يوزش باش‬
‫كندي قرار دارد و از پر جاذبه ترين مكانهاي‬
‫توريستي استان ميباشد‪ .‬غار كرفتو از غارهاي‬
‫طبيعي و آهكي است كه در ادوار مختلف‬
‫جهت استفاده و سكونت تغيير حالت داده‬
‫شده و مهمترين ويژگي غار‪ ،‬معماري صخره‬
‫اي آن است كه در چهار طبقه در دل كوه حفر‬
‫شده است‪ .‬كتيبه اي يوناني بر سر در يكي از‬
‫اتاقهاي طبقه سوم وجود دارد كه از اين غار به‬

‫عنوان معبد هراكلس نام برده است‪.‬‬
‫از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان از‬
‫موزه سنندج‪ ،‬پل تاريخي فرهاد آباد‪ ،‬پيست‬
‫اسکي نسار‪ ،‬چشمه آب تلخ‪ ،‬پارک جنگلي‬

‫آبيدر‪ ،‬آبشار کويله و ‪ ...‬نام برد‪.‬‬
‫درياچه زريوار‬

‫اين درياچه‪ ،‬مهمترين جاذبه گردشگري‬
‫استان است كه در فاصله ‪ 2‬كيلومتري غرب‬
‫مريوان قرار دارد‪ .‬نكته قابل توجه در تشكيل‬
‫اين درياچه‪ ،‬وجود چشمههاي آب شيرين‬
‫در كف اين درياچه ميباشدكه تأمين كننده‬
‫آب درياچه است و هيچ رودخانهاي به اين‬
‫درياچه وارد نميشود و به اين خاطر زريوار‬
‫را بزرگترين چشمه آب شيرين جهان‬

‫ناميدهاند‪.‬‬

‫کتاب ايران‬

‫پالنگان‬
‫«پالنگان» يكي از روستاهاي شهرستان كامياران است‪.‬‬
‫روستا در دامنه كوه و در دو طرف دره قرار گرفته و‬
‫خانههاي آن با سنگ و عموما به حالت پلكاني ساخته‬
‫شده و پشت بام منزل پايين حياط منزل بالا است‪ .‬اين‬
‫ناحيه يكي از مراكز مهم كردستان از دوره سلجوقي به‬
‫بعد بود و بقاياي قلعه پلنگان كه مجاور روستا و در بالاي‬

‫كوه قرار گرفته مؤيد اين امر است‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫مهمترين صنايع دستي و سوغات اين استان‪ ،‬فرش‪،‬‬
‫گليم‪ ،‬شال‪ ،‬سجاده‪ ،‬نمد‪ ،‬گيوه‪ ،‬نازک کاري‪ ،‬زيورآلات‬
‫کردي‪ ،‬آلات موسيقي و مصنوعات چوبي ميباشند‪ .‬نان‬
‫برنجي نيز از سوغاتيهاي معروف استان كردستان است‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫«که لانه» يکي از غذاهاي سنتي منطقه کردستان است که با آغاز فصل بهار در سفره مردم ُکرد قرار ميگيرد‪ .‬از ديگر غذاها و خوراکهاي‬
‫متنوع محلي کردستان ميتوان به دانوله‪ ،‬کفتهشوربا‪ ،‬دوخهوا‪ ،‬شيرهوا‪ ،‬ترخينه‪ ،‬دوينه‪ ،‬کهشکهکين‪ ،‬نيسکين‪ ،‬پرپوله‪ ،‬سايله‪ ،‬پيازاو‪،‬‬

‫بورياو‪ ،‬ياپراخ‪ ،‬لهتکاو‪ ،‬قهيسياو‪ ،‬قهيماخ‪ ،‬شلکينه‪ ،‬ناوساجي‪ ،‬نان ساجي و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫استان كردستان يكي از غني ترين استانهاي كشور از‬
‫لحاظ موسيقي است‪ .‬موسيقي كردستان را ميتوان در سه‬
‫بخش تقسيم بندي نمود‪ .‬اولين بخش موسيقي ديني است‬
‫كه در مراسم مولودي به مناسبت تولد پيامبر و يا اعياد‬
‫مذهبي و مراسم عرفاني دراويش‪ ،‬با آواز و دف‪ ،‬ريتمهاي‬
‫متنوعي اجرا ميگردد‪ .‬دومين بخش را ميتوان موسيقي‬
‫مناطق شهري ناميد كه به وسيلة موسيقيدانهاي‬
‫حرفهاي اجرا ميگردد‪ .‬بيشتر اين آوازها در واقع همان‬
‫«گوراني»هاي كردي است كه به همراه سازهاي مختلف‬
‫اجرا ميشود‪ .‬گوراني يكي از مهم ترين فرمهاي موسيقي‬
‫كردي است‪ .‬مقام نيز در موسيقي مناطق كردنشين داراي‬
‫جايگاه خاص خود است و تنوع آن در مناطق مختلف‬
‫دليلي بر تكاملش طي قرون متمادي ميباشد‪ .‬سومين‬
‫بخش را ميتوان موسيقي روستايي و سنتي ذكر كرد‬
‫كه بيشتر شامل آوازهايي چون بيت‪ ،‬لاوك‪ ،‬حيران‪،‬‬

‫سياوچهمانه و چهپله‪ ،‬هلپرکه و‪ ...‬ميشود‪.‬‬
‫همچنين‪ ،‬سازهاي استان كردستان را سازهاي ضربي‬
‫(كوبهاي) شامل دف‪ ،‬دايره‪ ،‬دهل‪ ،‬طاس‪ ،‬دوطبله‪،‬‬
‫سازهاي بادي شامل ني دوزله‪ ،‬شمشال‪ ،‬نرمه ناي‬
‫(بالابان) و سورنا (تايه) و سازهاي زهي شامل تنبور‪ ،‬تار‪،‬‬

‫كمانچه تشکيل ميدهند‪.‬‬
‫رقص كردي كه در ميان مردم كردستان به آن «ههلپهركي»‬
‫ميگويند‪ ،‬با زيبائي خاص‪ ،‬آئينهاي تمام نما از زندگي‬

‫گذشته اين مردم است‪.‬‬

‫‪156‬‬



‫استان كرمان يکي از پهناورترين استانهاي ايران است که حدود ‪ 11‬درصد از خاک اين کشور را در‬
‫برگرفته و در جنوبشرقي ايران واقع شده است‪ .‬اين استان براساس تقسيمات کشوري سال ‪1391‬‬
‫داراي مساحتي معادل ‪ 180725/574‬کيلومتر مربع ميباشد‪ .‬استان کرمان از شمال به استانهاي‬
‫خراسان و يزد‪ ،‬از جنوب به استان هرمزگان‪ ،‬از شرق به استان سيستان و بلوچستان و از غرب به‬
‫استان فارس محدود ميشود‪ .‬اين استان يكي از مرتفعترين استانهاي كشور بوده و شهرستان بافت‬
‫آن با ‪ 2250‬متر ارتفاع از سطح دريا مرتفعترين شهرستان اين استان ميباشد‪ .‬از لحاظ تاريخي‪،‬‬
‫سابقه سکونت در اين ناحيه به هزاره چهارم پيش از ميلاد ميرسد‪ .‬استان کرمان از اقتصادي پويا‬
‫برخوردار بوده و در زمينه کشاورزي و انواع صنايع رونق به سزايي دارد‪ .‬تنها شهر خشتي جهان‬
‫(ارگ بم) متعلق به هزارههاي پيش از ميلاد به اين خطه تعلق دارد‪ .‬از آنجا كه دو سوم اين سرزمين‬
‫را كوهها ميپوشانند وجود گستره وسيع ارتفاعات از نفوذ و تسلط كامل شرايط آب و هوايي خشک‬
‫و گرم كويري چون كوير لوت بر پهنه كرمان تا حد قابل ملاحظهاي كاسته است‪ .‬استان كرمان‬
‫در محل تلاقي رشته كوههاي مرتفع زاگرس‪ ،‬مركزي و مناطق پست كويري در جنوبشرقي كوير‬
‫مركزي ايران واقع شده است‪ .‬امتداد سلسله جبال زاگرس و كوههاي مركزي‪ ،‬استان پهناور كرمان‬
‫را به دو بخش متمايز‪ :‬خشك كويري و معتدل كوهپايهاي تفكيك نمودهاند كه در تلاقي با يكديگر‬
‫از لحاظ اقليمي سه منطقه كويري و حاشيه كويري‪ ،‬گرمسيري و كوهستاني را شكل دادهاند‪ .‬به‬
‫همين علت اين استان از معدود مناطقي در کشور است كه داراي وجوه گوناگون محيطي ميباشد و‬
‫به علت وسعت منطقه‪ ،‬وجود پستيها و بلنديها و شرايط خاص اقليمي آب و هواي آن در نواحي‬

‫مختلف متفاوت است‪.‬‬
‫مرکز اين استان‪ ،‬شهر کرمان ميباشد‪ .‬کرمان منسوب است به کرمان بن هيتال و هيتال از نبيرههاي‬
‫حضرت نوح (ع) بوده است‪ .‬البته در متون قديم فارس‪ ،‬کرمان و مکران را دو برادر ميدانند از نوادگاه‬
‫کيومرث‪ .‬در کتب تاريخي به ويژه در شاهنامه فردوسي داستاني در مورد هفتواد وجود دارد که‬
‫کرمي داشته که مايه اقبال وي بوده است‪ .‬لذا نام کرمان برگرفته از نام کرم هفتواد است‪ .‬برخي‬
‫ديگر معتقدند نام كرمان در دورههاي قبل از اسلام‪« ،‬بوتيا» و «كارامانيا» بوده است‪ .‬برخي عقيده‬
‫دارند كه كرمان دگرگون شده كلمه «كريمان» است و عدهاي نيز آن را مشتق از «كارمانياي» قديم‬
‫به معني «جايگاه دلاوري و نبرد» ذکر ميکنند‪ .‬در حالي که تواريخ عرب و يهود‪« ،‬كرمان» را فرزند‬
‫هيتال يا هپتال از نبيرههاي نوح ميدانند‪ ،‬که منابع فارسي از طهمورث به عنوان جد وي ياد‬
‫ميکنند‪ .‬هرودوت از شش نژاد فارسي نام ميبرد كه يكي از آنها «گرمانيان» است‪ .‬مركز كرمان را در‬
‫قديم «گواشير» و «بردشير» ميخواندند‪« .‬گواشير» در اصل «كوره اردشير» يعني شهر اردشير بوده که‬

‫به تدريج «گواشير» شده است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان کرمان در جنوبشرقي ايران واقع شده و داراي پوشش گياهي خاص نواحي کويري است‪ .‬اين استان از نظر وسعت دومين استان كشور‬
‫است‪ .‬مرکز اين استان‪ ،‬شهر تاريخي کرمان است‪ .‬از شهرهاي مهم اين استان‪ ،‬ميتوان به شهرهاي بافت‪ ،‬بردسير‪ ،‬بم‪ ،‬جيرفت‪ ،‬رفسنجان‪،‬‬

‫زرند‪ ،‬سيرجان‪ ،‬شهربابک و کهنوج اشاره کرد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫ارتفاعات‪ ،‬پستي و بلنديها‪ ،‬شرايط اقليمي ويژه و آب و هواي متفاوتي را در نواحي مختلف استان کرمان به وجود آورده است‪ .‬آب و هواي‬
‫اين منطقه در نواحي شمال‪ ،‬شمال غرب و مركز‪ ،‬خشك و معتدل‪ ،‬در نواحي جنوبي و جنوبشرقي‪ ،‬گرم و مرطوب و در مركز استان يعني‬
‫شهر كرمان‪ ،‬خشك و نيمه معتدل است‪ .‬ماههاي فروردين تا تير ماه مطلوب ترين ماهها زمان مسافرت براي گردش و بازديد از ديدنيهاي‬

‫استان است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫از لحاظ تاريخي سابقه سكونت و استقرار انسان در منطقه كرمان مربوط به اواخر هزاره پنجم قبل از ميلاد (تل ابليس و تپه يحيي) ميرسد‪.‬‬
‫اين منطقه يكي از قديميترين نواحي ايران بشمار ميرود و در گذر زمان گنجينههاي فرهنگي و تاريخي گرانبهايي در آن پديد آمده است كه‬
‫جلوههايي از تمدن و مدنيت ايراني را به نمايش ميگذارد‪ .‬نام كرمان در دوره هاي قبل از اسلام‪« ،‬بوتيا» و «كارمانيا» بوده است‪ .‬مورخان عرب و‬
‫يهود نيز‪ ،‬كرمان را فرزند «هيتال يا هپتال» از نبيره هاي نوح ميدانند‪ ،‬كتاب هاي فارسي از «طهمورث» به عنوان جد وي ياد ميکنند‪ .‬هرودوت‬
‫از شش نژاد فارسي نام ميبرد كه يكي از آنها «گرمانيان» است‪ .‬مركز كرمان را در قديم «گواشير» و «بردشير» ميخواندند‪« .‬گواشير» در اصل‬
‫«شهر اردشير» بوده که به تدريج «گواشير» شده و نام آن در کتيبه بيستون به صورت «يوتيه» ذکر گرديده است‪ .‬هر فضاي تاريخي كرمان بيانگر‬

‫بخشي از زوايا و ابعاد زندگي مردم و حكومتهاي محلي اين مرز و بوم است‪.‬‬

‫‪159‬‬

‫کتاب ايران‬

‫ارگ بم‬
‫بزرگترين مجموعه شهري خشتي جهان است كه در حدود ‪ 2200‬سال قدمت دارد‪ .‬اين بنا در شمال شرقي بم بر فراز تپه آذرين قرار گرفته‬
‫است‪ .‬مساحت ارگ در حدود ‪ 20‬هكتار است‪ .‬دور تا دور ارگ‪ ،‬خندقي عميق بوده كه طي قرنها اين مجموعه را از يورشها حفظ كرده‬
‫است‪ .‬از مكانهاي شناخته شده ارگ بم‪ ،‬يك راهروي اصلي است كه در گذشته بازار بوده علاوه بر اين در مجموعه ارگ بم آثاري از بقاي‬
‫آتشكده دوره ساساني‪ ،‬زورخانه‪ ،‬حمام عمومي‪ ،‬اصطبل‪ ،‬سرباز خانه‪ ،‬زندان و عمارت چهار فصل نيز باقي مانده است‪ .‬خانههاي عمومي‬
‫متصل به هم ساخته شده و به يكديگر راه دارند‪ .‬در بعضي از خانهها‪ ،‬آثاري از حمامهاي خصوصي ديده ميشود‪ .‬اصطبلها در مكاني جدا از‬
‫خانهها قرار داشتهاند‪ .‬تعدادي از خانههاي ارگ دو طبقه ساخته شدهاند كه اين امر نشانگر روند ازدياد جمعيت در يكي از دورههاي گذشته‬
‫است‪ .‬در دوره اسلامي‪ ،‬در ارگ بم دو مسجد با نام مسجد جامع و مسجد حضرت محمد (ص) و يك حسينيه ساخته شده است‪ .‬عمارت‬

‫چهار فصل سه طبقه و قصر حكومت بوده و كليه اوامر و احكام حكومتي در اين عمارت صادر ميشده است‪.‬‬
‫بازار گنجعلي خان‬
‫اين بازار در حد فاصل چهارسوق و بازار‬
‫اختياري و ضلع شمالي ميدان گنجعلي خان‬
‫واقع شده است‪ .‬بازار گنجعلي خان يادگار دوره‬

‫صفويه است‪.‬‬

‫‪160‬‬

‫کرمان‬ ‫حمام گنجعلي خان‬
‫‪161‬‬ ‫ورودي حمام در بازار جنوبي شهر کرمان واقع‬
‫شده است‪ .‬اين حمام مجموعه اي از تلفيق هنر‬
‫معماري و کاربرد مصالح گوناگون با فضايي‬
‫مناسب است‪ .‬حمام گنجعلي خان اثري بديع‬
‫با کاشيکاريها‪ ،‬نقاشيها‪ ،‬گچبريها‪ ،‬مقرنس‬
‫کاريها و کاربنديهاي زيبا با به کار گرفتن‬
‫سنگها و تزئينات سنگي بسيار ظريف با‬

‫مساحتي حدود ‪ 1000‬متر مربع است‪.‬‬

‫تپه کنار صندل‬
‫محوطههاي تاريخي جيرفت که در طول‬
‫هزارههاي سوم پيش از ميلاد‪ ،‬آثار ارزشمندي‬
‫را در خود جاي داده است‪ ،‬جزو غنيترين‬
‫محوطههاي تاريخي جهان محسوب ميشوند‪.‬‬
‫يکي از بقاياي اين تمدن عظيم‪ ،‬تپه کنارصندل‬
‫است که در ‪ 30‬کيلومتري جيرفت قرار دارد‪.‬‬
‫سازههاي خشتي آن که به عنوان مرکز مذهبي‬
‫استفاده ميشده است و در بالاي آن معبدي‬
‫قرار دارد که يکي از عظيم ترين زيگوراتهاي‬
‫يافت شده در دنيا بيش از چهار ميليون خشت‬
‫است‪ .‬باستان شناسان موفق شدند آثار خطي‬
‫مربوط به ‪ 3000‬سال پيش را در اين منطقه‬
‫کشف کنند‪ .‬حفاريهاي اخير جيرفت ابعاد‬
‫تازه اي از تمدن هزارههاي قبل از ميلاد را در‬

‫جيرفت نمايان ساخت‪.‬‬
‫از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان‬
‫به پارک ملي خبر‪ ،‬چشمه آب گرم ده شيخ‪،‬‬
‫غار طرنگ‪ ،‬غار ايوب‪ ،‬درياچه ترشاب‪ ،‬چشمه‬
‫آب گرم لاله زار‪ ،‬چشمه آب گرم شيرينک‪،‬‬
‫کاروانسراي شاه عباسي رفسنجان‪ ،‬يخچال‬

‫کبوترخان‪ ،‬موزه ضرابخانه و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫مسجد جامع‬
‫يكي از زيباترين مساجد ايران است‪ .‬تاريخ‬
‫ساخت اين مسجد به موجب كتيبه سردر‬
‫شرقي‪ ،‬سال ‪ 750‬ه‪ .‬ق ميباشد‪ .‬ارزشمندترين‬
‫قسمت بنا‪ ،‬كاشيكاري معرق محراب و سردر‬

‫شرقي مسجد است‪.‬‬

‫کتاب ايران‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫صنايعدستي و سوغاتيهاي استان کرمان‬
‫شامل ترمه‪ ،‬پته‪ ،‬شال‪ ،‬قالي‪ ،‬گليم‪ ،‬کارهاي‬
‫قلم زني‪ ،‬معرق‪ ،‬ظروف مسي‪ ،‬قاووت‪ ،‬سمنو‪،‬‬
‫خرماي بم و‪ ...‬است‪ .‬پسته كرمان و رفسنجان‬
‫نيز به عنوان اصليترين سوغاتي آن استان‪،‬‬
‫شهرت جهاني دارد‪ .‬صرف نظر از سوغاتيهاي‬
‫ذکر شده‪ ،‬بايد از گياهان دارويي چون حنا‪،‬‬

‫سدر‪ ،‬کتيرا و نيز عطر و عرقيات نيز نام برد‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫استان كرمان دركنار جمعّيت ساكن‪ ،‬ايلات كوچ‬
‫رو و عشايري نيز دارد‪ ،‬در نتيجه سفره كرمان‪،‬‬
‫سفرهاي رنگين با فرهنگ غذايي ديرينه است‬
‫كه ميتوان به انواع آش (آششولي‪ ،‬آشجو‪ ،‬آش‬
‫مخلوط و آش ِكرو)‪ ،‬تُوكي‪ ،‬گندمشير‪ ،‬كاكل‬
‫كنف شاهدانه‪ ،‬خوراك لبلبو‪ ،‬فله تخممرغ‪،‬‬
‫قاتق تخمه‪ ،‬قاتق نِبه‪ ،‬تافته‪ ،‬زيرجوش‪ ،‬كشك‬
‫گردو‪ ،‬اشكنه‪ ،‬سردوش‪ ،‬ماست و رطب‪ ،‬كشك‬
‫كدو‪ ،‬آببنه يا سيراب بنه‪ ،‬كله جوش‪ ،‬آب‬
‫َكرمو‪ ،‬حليم بادنجان‪ ،‬كاچي‪ ،‬كماچ سحن‪،‬‬
‫قاتق شير‪ ،‬چنك مال‪ ،‬نان چرب و شيرين و‬

‫دهها نوع خورش و‪ ...‬اشاره نمود‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫وسعت پهناور کرمان و همجواري آن با استانهاي هرمزگان‪ ،‬فارس‪ ،‬يزد‪ ،‬خراسان جنوبي و سيستان و بلوچستان و تأثيرپذيري و تأثيرگذاري‬
‫موسيقي و فرهنگ اين استان در رقابت با نواحي هم جوار و همچنين وجود اقوام و ايلات مختلف باعث شده که اين استان به عنوان منبع‬

‫عظيمي از تنوع موسيقي محلي بشمار رود‪.‬‬
‫سازهاي نواحي اين استان به کوبه اي پوست دار‪ ،‬سازهاي بادي و سازهاي زهي آرشه اي تقسيم بندي ميشود‪ .‬سازهاي بادي شامل سرنا‪،‬‬

‫کرنا‪ ،‬سفيد مهره‪ ،‬ني محلي‪ ،‬ني جفتو‪ ،‬ني مشکي‪ ،‬فيقو‪ ،‬شاخ نفير و سوتک است‪.‬‬
‫سفيد مهره از سازهاي بادي بشمار ميرود که در گذشته براي مراسم عزاداري و همچنين براي اعلام فوت افراد به کار ميرفته است‪ ،‬به‬
‫طوري که براي اعلام فوت ‪ 3‬بار در اين ساز ميدميده اند‪ .‬باستان شناسان در کاوشهاي منطقه بشاگرد به نوعي سرنا دست يافته که قدمتي‬

‫هفت هزار ساله دارد‪.‬‬
‫سازهاي کوبه اي شاملچوغ‪ ،‬چوغرو‪ ،‬جاريگ‪ ،‬درک‪ ،‬نقاره‪ ،‬کوزک‪ ،‬سنگ‪ ،‬چوب سر‪ ،‬چليک و خلخال و نيز چنگ‪ ،‬چنگ قطي و بروتي از‬

‫جمله سازهاي زهي آرشه اي اين استان ميباشند‪.‬‬

‫‪162‬‬



‫استان كرمانشاه در غرب کشور ايران قرار دارد و براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي‬
‫معادل ‪ 25009/269‬کيلومترمربع است‪ .‬اين استان حدود ‪ 1/45‬درصد از مساحت كل كشور را دارا‬
‫ميباشد و به عبارتي هجدهمين استان كشور از لحاظ وسعت محسوب ميشود‪ .‬اين استان از شمال به‬
‫استان كردستان‪ ،‬از جنوب به استانهاي لرستان و ايلام‪ ،‬از شرق به استان همدان و از غرب به كشور‬
‫عراق محدود ميشود و بيش از ‪ 330‬كيلومتر مرز مشترك با كشور عراق دارد‪ .‬استان کرمانشاه داراي‬
‫آب و هواي معتدل کوهستاني است‪ .‬اين استان از نظر آب و هوا تحت تأثير عواملي است که اوضاع‬
‫اقليمي اين ناحيه را به وجود ميآورد‪ .‬اين عوامل عبارتند از‪ :‬ورود و عبور جريان هواي مديترانهاي‬
‫که اين جريان هوا عامل اصلي بارندگي در استان کرمانشاه است‪ .‬بديهي است که مقدار بارندگي در‬
‫مناطق مختلف بر حسب ارتفاع آن مناطق‪ ،‬تفاوتهايي با يکديگر دارند‪ .‬چنانكه دشتهاي محصور‬
‫داخلي و برخي از جلگهها داراي بارندگي كمتر و مناطق مرتفع و کوهستاني معمولا داراي بارندگي‬
‫بيشتر ميباشد‪ .‬سرما معمولا از آذر ماه آغاز و تا اسفند ماه ادامه مييابد‪ .‬در مناطق كوهستاني برف‬
‫چندين ماه از سال در ارتفاعات ميماند و درجه حرارت تا منفي پانزده درجه سانتيگراد پائين ميآيد‪.‬‬
‫فصل زمستان در اين مناطق طولاني است و با بهاري كوتاه به تابستان متصل ميشود‪ .‬مرکز اين استان‬
‫شهر کرمانشاه است‪ .‬كرمانشاه در زمان صفويه اهميت و اعتبار زيادي پيدا كرد به نحوي که در دوره‬
‫سلطنت شاه طهماسب اول حكومتي بنام كلهر و در زمان شاه صفي حكومتي تحت عنوان سنقر و‬
‫كلهر در اين حدود تشكيل شد و رياست آن به خوانين زنگنه تفويض گرديد‪ .‬در حقيقت از اين زمان‬
‫به بعد است که تجديد بناي كرمانشاه و تشكيل ولايت فعلي شروع ميشود‪ .‬در دورههاي بعد به اعتبار‬
‫کرمانشاه افزوده شد و به لحاظ موقعيت سوقالجيشي و رونق روابط تجاري با عراق‪ ،‬زيارت عتبات‬
‫عاليات‪ ،‬تأسيس کارخانجات‪ ،‬احداث پالايشگاه و رشد صنايع‪ ،‬کرمانشاه را به قطب اقتصادي اداري و‬
‫سياسي منطقه تبديل کرده و اين شهر مرکز استان پنجم ميشود؛ با اين حال نبايد فراموش کرد که‬
‫عمده رونق و توسعه شهر در دوران قاجار صورت گرفته بود‪ .‬از آن پس اين شهر افت و خيزهاي تاريخي‬
‫بسياري را پشت سر نهاد و آخرين بار در جنگ ايران و عراق (‪ )1367 -1359‬ويرانيهاي بسياري در آن‬
‫پديد آمد که اکنون با بازسازي اماکن تخريب شده‪ ،‬رفتهرفته رو به بهبود است‪ .‬پس از پيروزي انقلاب‬
‫اسلامي به تصور اينکه ميان اسم شهر کرمانشاه يا کرمانشاهان‪ ،‬با عنوان و مقام شاهي ايران زمين رابطه‬
‫خاصي وجود داشته است‪ ،‬نام کرمانشاهان را بدون هيچگونه توجيه علمي و تاريخي تغيير دادند و به‬
‫ترتيب اسامي «قهرمانشهر»‪« ،‬ايمانشهر» و نهايتا «باختران» را جايگزين آن کردند‪ .‬با پيگيري نمايندگان‬
‫مجلس در سال ‪ 1373‬ش بار ديگر با تصويب مجلس شوراي اسلامي باختران به کرمانشاه تغيير نام‬
‫داد‪ .‬زبان اهالي كرمانشاه كردي است و در كنار آن فارسي كرمانشاهي نيز كه اختلاطي از كردي كلهر‬
‫با زبان فارسي است از‪ 200‬سال پيش در اين استان رايج شده است‪ .‬زبان کردي که شاخهاي از زبان‬

‫شمالغربي ايراني ميانه است‪ ،‬به علت داشتن ادبيات مکتوب اهميت خاصي دارد‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان کرمانشاه در غرب ايران قرار دارد‪ .‬اين استان‪ ،‬منطقهاي نيمه كوهستاني است و سلسله جبال زاگرس بخش عمده آن را پوشانده است‪.‬‬
‫مرکز استان کرمانشاه‪ ،‬شهر کرمانشاه است و از شهرهاي مهم آن ميتوان به شهرهاي اسلام آباد غرب‪ ،‬پاوه‪ ،‬سرپل ذهاب‪ ،‬قصر شيرين‪ ،‬کنگاور‬

‫و گيلان غرب اشاره کرد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫آب و هواي استان کرمانشاه تحت تأثير عبور جريان هوايي مديترانهاي و مناطق کوهستاني قرار دارد که به طور کلي به دو منطقه گرمسيري‬

‫در غرب و سردسيري در ساير نواحي تقسيم ميشود‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫بر اساس شواهد و مدارک باستان شناسي‪ ،‬استان کرمانشاه جزو اولين زيستگاههاي انسان و از مراکز مهم جمعيتي در زاگرس مياني‪ ،‬بشمار‬
‫ميرود‪ .‬تمامي ادوار زندگي انسان از دوره سنگي و دورههاي تمدن پيش از تاريخ تا تشکيل حکومتهاي بزرگ‪ ،‬سير تحول خود را در اين‬
‫محدوده طي کرده است‪ .‬براساس مدارک موجود باستان شناسي‪ ،‬انسانهاي اوليه‪ ،‬حدود ‪ 9‬هزار سال پيش پس از ترک زندگي غارنشيني‬
‫و روي آوردن به يک جا نشيني‪ ،‬اين منطقه را به عنوان محل سکونت خود انتخاب کرده و در آن جا ساکن شدند‪ .‬بنابراين ميتوان گفت؛‬

‫نخستين روستاي خاورميانه در دوران نوسنگي از سال ‪ 9800‬ق‪ .‬م تا ‪ 7400‬ق‪ .‬م‪ ،‬در اين منطقه شکل گرفته است‪.‬‬
‫پس از مهاجرت اقوام آريايي در هزاره سوم و چهارم قبل از ميلاد‪ ،‬دامنه کوههاي زاگرس اين منطقه به يکي از مراکز مهم تجاري و بازرگاني‬
‫تبديل شد‪ .‬بازرگانان اين منطقه با بازرگانان شوش و بين النهرين داد و ستد و تبادل کالا داشتند‪ .‬اين مهاجرت تاريخي بعدها به مهاجرت‬

‫«گوتي» يا «کاسي» مشهور شد‪.‬‬

‫‪165‬‬

‫آتشكده چهارقاپي‬ ‫کتاب ايران‬
‫«چهار قاپو» يا «چهار قاپي» به معني «چهار در»‪،‬‬ ‫‪166‬‬
‫از جمله آتشكدههاي دوره ساساني در شهر‬

‫مرزي قصرشيرين است‪.‬‬

‫نقش برجسته هركول‬
‫اين نقش برجستة دوره اشكاني در سال ‪1337‬‬
‫ه‪ .‬ش به هنگام احداث جاده همدان كرمانشاه‬

‫شناسايي شد‪.‬‬

‫بناي بيستون‬
‫اين بناي تقريبًا مستطيل شكل در جهت شرقي‬
‫غربي در شمال كاروانسراي صفوي بيستون و‬
‫رو به روي فرهاد تراش‪ ،‬در زير جاده قديمي‬
‫همدان كرمانشاه قرار دارد بر روي برخي از‬
‫بلوكهاي سنگي اين بنا‪ ،‬نشانههايي از حجاران‬

‫ساساني ديده ميشود‪.‬‬

‫کرمانشاه‬

‫طاق بستان‬
‫محوطه تاريخي طاق بستان‪ ،‬در دامنه كوهي به همين نام و در كنار چشمهاي در شمال شرقي شهر كرمانشاه قرار دارد‪ .‬دراين محوطه‪،‬‬

‫آثاري از دوره ساساني شامل سنگنگاره اردشير دوم و دو ايوان سنگي به نامهاي ايوان كوچك و بزرگ وجود دارد‪.‬‬
‫معبد آناهيتا‬

‫در مركز شهر كنگاور بر سر راه همدان به‬
‫كرمانشاه قرار دارد‪ .‬اين بنا به شکل چهار‬
‫ضلعي بر روي تپهاي طبيعي با حداكثر ارتفاع‬
‫سي و دو متر نسبت به سطح زمينهاي اطراف‬
‫ساخته شده است‪ .‬عدهاي نيز زمان ساخت آن‬
‫را به سه دوره هخامنشي‪ ،‬اشكاني و ساساني‬

‫نسبت ميدهند‪.‬‬
‫‪167‬‬

‫کتاب ايران‬

‫موسيقي محلي‬
‫موسيقي كردي‪ ،‬ابتدا منحصراً رزمي و حماسي بوده است‪ .‬بيت خوان ها‪ ،‬قديمي ترين نواسازان كردستان كه از قرنها پيش تاكنون‬
‫سازهاي كردي در كرمانشاه عبارتند از‪:‬‬ ‫و ُسرنا مينواختهاند‪ .‬انواع‬ ‫ُد ُهل‬ ‫تصنيف تبديل ميكرده و‬ ‫داستانهاي پهلواني و رزمي را به شعر و‬
‫عموماً كوليها هستند كه به«قرهچي» و‬ ‫به كار ميروند‪ .‬نوازندگان‬ ‫و عزا‬ ‫معمولًا در مراسم عروسي‬ ‫دهل‪ ،‬سرنا و دوني كه سازهايي هستند‬
‫«خراط» نيز معروفند‪.‬‬
‫طبل‪ ،‬شمشال(بلور) و دف نيز كه توسط كوليها ساخته ميشود در مراسم حماسي رزمي‪ ،‬عرفاني و طبي مورد استفاده قرار ميگيرند‪.‬‬
‫تنبور نيز سازي مقدس است كه شايد هزارههاي عمر خود را پشت سر گذاشته است‪ .‬نواختن اين ساز در بين علويان كوهپايههاي زاگرس‬
‫عموميت دارد و بزرگان و مرشدهاي اين نواحي‪ ،‬كلًا از آن آگاهي دارند‪ .‬رقص ُكردي تمرين آميخته به تفريح هست‪ .‬در تمام ريتمهاي رقص‬
‫كردي حالتي از همداستاني و يگانگي و بدنسازي وجود دارد‪ .‬در بيشتر رقصهاي كردي‪ ،‬دستههاي رقصندگان در هم گره ميخورد و گام‬
‫آنها همواره در يك مسير حركت ميکند و چنان متوازي است كه به رژه نظامي شبيه است‪ .‬رقصهاي معروف كردي عبارتند از‪ :‬گريانه‪،‬‬
‫برودوا‪ ،‬چپي‪ ،‬سه پَرسه جار سه پا و فَتاح پاشايي‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫كرمانشاه از دير باز يكي از مراكز صنايع دستي ايران بوده است‪ .‬صنايعدستي و سوغاتيهاي استان كه عمدتاً توسط عشاير و روستائيان توليد‬
‫ميشود‪ ،‬عبارتند از‪ :‬قالي‪ ،‬گليم و جاجيم‪ ،‬جولاريسي‪ ،‬موج‪ ،‬چيغ‪ ،‬وسايل سنتي آشپزخانه و لوازم چوبي‪ ،‬گيوه و كفش‪ ،‬قلمزني‪ ،‬حكاكي‪،‬‬

‫شيشه گري‪ ،‬حجاري‪ ،‬فلز كاري‪ ،‬نمد مالي‪ ،‬چرم سازي و شيريني كاك‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫در مناطق شهري‪ ،‬روستايي و در بين عشاير استان كرمانشاه انواع مختلفي از غذاهاي محلي تهيه ميگردد كه از آن جمله ميتوان به انواع‬
‫آش(آش عباسعلي‪ ،‬آش وا َسلي و آش ماست)‪ ،‬كوفته برنجي‪ ،‬خامكو (تپله)‪ ،‬شامي كباب‪ ،‬شيرداغ‪ ،‬شير برنج‪ ،‬زرد آلورون‪ ،‬تماتاو‪ ،‬شيريهژ‪،‬‬
‫كشكك‪ ،‬چنگال‪ ،‬خورش خلال بادام‪ ،‬حليم گوشت‪ ،‬قورمه‪ ،‬دوغ محلي‪ ،‬نان ساحن‪ ،‬خوراك گوجه فرنگي‪ ،‬خوراك دل و جگر و دهها نوع‬

‫خورش و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫‪168‬‬



‫استان کهگيلويه و بويراحمد براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل‬
‫‪ 15504/073‬كيلومترمربع است‪ .‬استان کهگيلويه و بويراحمد از شمال به استان چهارمحال و‬
‫بختياري‪ ،‬از جنوب به استانهاي فارس و بوشهر‪ ،‬از شرق به استان اصفهان و از غرب به استان‬
‫خوزستان محدود ميشود‪ .‬اين استان منطقه ناهمواري است که حدود سه چهارم مساحت آن از‬
‫ارتفاعات و تپه ماهورها تشکيل شده است‪ .‬دشتها تنها يک چهارم مساحت استان را تشکيل‬
‫ميدهند‪ .‬بلندترين نقطه در اين استان قله دنا واقع در شهرستان دنا با ارتفاع ‪ 4409‬متر و پستترين‬
‫نقطه آن چرهزن در جنوب غربي بيبي حکيمه در شهرستان گچساران ميباشد که ‪ 197‬متر از سطح‬
‫دريا ارتفاع دارد‪ .‬کوههاي اين استان ادامه رشته کوههاي زاگرس هستند و کوههاي شمال استان‬
‫با داشتن يخچالهاي طبيعي سرچشمه رودهاي پرآب منطقه به شمار ميروند‪ .‬به دليل کوهستاني‬
‫بودن و امتداد کوههاي اين استان از شمال غربي به جنوبشرقي و همچنين ارتفاع اين کوهها آنها‪،‬‬
‫همچون سدي در مقابل تودههاي فعال جوي مقاومت ميکنند‪ .‬از اين رو در تنوع آب وهوايي استان‬
‫مؤثر واقع شدهاند و باعث به وجود آمدن دو نوع آب و هواي سردسيري وگرمسيري گرديدهاند‪.‬‬
‫منابع آبي بسيار‪ ،‬جنگلهاي چشمگير‪ ،‬معادن طبيعي متعدد‪ ،‬ذخائر نفتي مناسب‪ ،‬پوشش گياهي‬
‫متنوع‪ ،‬گونههاي جانوري متعدد‪ ،‬قلل مرتفع‪ ،‬باغات و کشتزارهاي زيبا‪ ،‬طبيعت اين استان را مثابه‬

‫گوشهاي از بهشت جادوان به تصوير کشيده است‪.‬‬
‫مرکز استان کهگيلويه و بويراحمد شهر ياسوج ميباشد‪ .‬منطقهاي که اکنون استان کهگيلويه و‬
‫بويراحمد نام دارد داراي پيشينه کهن تاريخي است‪ .‬هر چند در گذشتهاي نه چندان دور‪ ،‬جزء‬
‫يکي از بلوکهاي استان فارس بوده که خود شامل دو قسمت ميشده است‪ :‬قسمت شمال شرقي‬
‫که آن را سردسير‪ ،‬کوهستاني و پشتکوه ميناميدند و قسمت جنوبي و غربي که نرهکوه و بهبهان‬
‫ناميده ميشد‪ .‬در عهد باستان محدوده کهگيلويه‪ ،‬انشان يا انزان ناميده ميشد که شامل کهگيلويه‬
‫و ممسني بوده است‪ .‬در دوره ساساني با عنوان «به آمد کواز»‪« ،‬ارگان» و قسمت کوهستاني آن به‬
‫نام «زمزميگان» معروف بود‪ .‬با ورود اسلام اين منطقه ابتدا ارجان‪ ،‬زمگيلويه‪ ،‬کهگيلويه و از دوره‬
‫تيموري با از بين رفتن اتابکان لر بزرگ‪ ،‬سراسر منطقه به کهگيلويه معروف شد‪ .‬در مورد نامگذاري‬
‫کهگيلويه در آثار تاريخي مطالب مختلفي آورده شده است‪ .‬حسن فسايي در «فارسنامه ناصري»‬
‫وجه تسميه آن را به دليل وجود ميوهاي به نام «کيالک» ميداند که البته نامعقول به نظر ميرسد‪.‬‬
‫از نوشتههاي ابن خردادبه و استخري در سدههاي سوم و چهارم هجري چنين بر ميآيد که «گيلو»‬
‫يکي از سران قوم لر و ساکن در محدوده جغرافيايي بين خوزستان‪ ،‬فارس‪ ،‬اصفهان امروزي بوده‬
‫است و به دليل کوهستاني بودن منطقه‪ ،‬پس از مدتي اين منطقه به کوهگيلويه معروف شده است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان کهگيلويه و بويراحمد در جنوب غرب ايران قرار گرفته است‪ .‬مرکز استان کهگيلويه و بويراحمد‪ ،‬شهر ياسوج است و از شهرهاي مهم آن‬

‫ميتوان به دنا‪ ،‬بهمئي‪ ،‬کهگيلويه يا دهدشت و گچساران اشاره کرد‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان کهگيلويه و بويراحمد داراي دو منطقه سردسيري و گرمسيري است‪ :‬منطقه گرمسيري در قسمت جنوب و غرب استان واقع شده است‬
‫و آب و هوايي گرم و خشك دارد و بادهاي فصلي و محلي متعددي در اين ناحيه ميوزند‪ .‬منطقه سردسيري در شمال و شرق استان قرار دارد‪.‬‬
‫اين قسمت از استان كه در واقع جنوبيترين بخش زاگرسمرطوب است با جنگلهاي وسيع و زيباي بلوط پوشيده شده و سرچشمه رودهاي‬

‫بزرگي است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫مطالعات باستان شناسي نشان ميدهد؛ قسمتهاي وسيعي از استان کهگيلويه و بويراحمد محل استقرار بشري در پيش از تاريخ بوده است و‬
‫سرآغاز دوره تاريخي استان را همزمان با امپراتوري ايلام ميدانند‪ .‬البته آثار به دست آمده از تَل خسرو‪ ،‬تَل مهرهاي‪ ،‬گورستان «لَما» و ساير نقاط‬
‫اين منطقه حاکي از اين است که اين منطقه قبل از ورود آرياييها داراي سکنه و تمدن بوده است‪ .‬اين منطقه در دوره ايلامي از اهميت زيادي‬
‫برخوردار بوده و آثار متعددي از اين دوره در آن پيدا شده است که مهم ترين آنها گورستان چال شاهين در روستاي لما متعلق به هزاره دوم ق‪.‬م‪،‬‬
‫است‪ .‬از دورة هخامنشي تا اوايل دوره اسلامي‪ ،‬قلمرو سرزميني لُرهاي كهگيلويه و بويراحمد‪ ،‬البته با گستره بيشتري به نام «ارجان» معروف بود‬

‫و خود جزئي از ايالت بزرگ پارس محسوب ميشد‪ .‬در زمان ساسانيان ناحيه ارجان شامل دو بخش به نام «زميگان» و «قباد خره» بود‪.‬‬

‫‪171‬‬

‫آتشكده دوگور دوپا‬ ‫کتاب ايران‬
‫در اراضي زراعي اطراف روستاي شوش از توابع‬ ‫‪172‬‬
‫شهرستان گچساران دو ستونسنگي نسبتا بلند‬
‫وجود دارد كه به «گوردوپا» معروف است‪ .‬بنا‬
‫به روايتي اين دو ستون باقي مانده آتشكدهاي‬
‫است كه به قبل از اسلام تعلق دارد‪ .‬فضا و شكل‬
‫عمومي اين ستونهاي سنگي به ستونهاي‬

‫سنگيمعابد مهري و ميترائيسم شبيه است‪.‬‬

‫آتشكده خيرآباد‬
‫اين اثر تاريخي به دوره ساساني مربوط است‪.‬‬
‫اين بنا كه به چهار طاقي يا آتشكده خيرآباد‬
‫شهرت دارد‪ ،‬ساختماني مربع شكل با اضلاع‬
‫متساوي است‪ .‬اين آتشكده يكي از قديميترين‬
‫و معروفترين آتشكدههاي ايران است و نيز‬

‫زيارتگاهي براي زرتشتيان ميباشد‪.‬‬

‫درياچه كوه گل‬
‫درياچه كوه گل در نزديکي شهر توريستي‬
‫سيسخت در ابتداي گردنه مشهور بيژن و در‬
‫كنار تپههاي كوه گل واقع شده است‪ .‬محل‬
‫استقراردرياچه يكي از زيباترين نواحي استان‬
‫است كه در فصل بهار و تابستان از انواع گلهاي‬
‫شقايق و گياهان وحشي وهمچنين آويشن‬

‫خوش عطر كوهستاني به مشام ميرسد‪.‬‬
‫از ديگر مراکز تاريخي وگردشگري ميتوان‬
‫به پل تاريخي بريم‪ ،‬پلهاي پاتاوه‪ ،‬قلعه کک‬
‫کهزاد‪ ،‬روستاي دژ سليمان‪ ،‬تنگه تاريخي‬
‫َسرَوک‪ ،‬منطقه موگرمون‪ ،‬روستاي مارين‪،‬‬
‫تالاب برم الوان‪ ،‬تالاب برمشير‪ ،‬درياچه مور‬
‫زرد زيلايي‪ ،‬پيست اسکي کاکان‪ ،‬آبشار ياسوج‬

‫و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫کهگيلويهوبويراحمد‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫در بين عشاير كهگيلويه و بويراحمد‪ ،‬دست‬
‫بافتهاي مختلف رواج دارد‪ .‬از صنايع دستي و‬
‫سوغات اين استان ميتوان از قالي‪ ،‬گليم‪َ ،‬گبه‪،‬‬
‫جانمازي‪ ،‬پشتي‪ ،‬خورجين و سوزن دوزي نام برد‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫غذاهاي سنتي كهگيلويه و بويراحمد‪ ،‬غذاهاي سادهاي هستند كه سالها در نواحي مختلف‪ ،‬بخصوص توسط عشاير استفاده ميشده است‪.‬‬
‫از غذاهاي اين استان ميتوان به كله جوشك يا كلك سوز‪ ،‬تليت پياز‪ ،‬آش كارده هره‪ ،‬شله شيري(شير برنج)‪ ،‬لِوي‪ ،‬شله(برنج) بادامي‪ ،‬شله‬

‫ماسي يا شله دووي‪ ،‬شله ما َشكي‪ ،‬پلو محلي‪ ،‬آبگوشت‪ ،‬دمپخت‪ ،‬قورمه‪ ،‬آش دنگو‪ ،‬پلو َکن َگري‪ ،‬پلو ليزکي‪ ،‬ماست بيلهر و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫موسيقي در استان کهگيلويه و بويراحمد از‬
‫اصالت و ويژگيهاي محلي برخوردار است‪.‬‬
‫بويراحمديها براساس ترانههاي رايج‪،‬‬
‫آهنگهاي ويژهاي دارند كه از آن به «َقس» نام‬
‫ميبرند‪ .‬قالب اکثر اين شعرها‪ ،‬مثنوي و غزل‬
‫است‪ .‬آلات موسيقي محلي اين استان را ساز‬
‫(توشمال يا ُسرنا)‪ُ ،‬د ُهل (بين) کمانچه و پيشه‬
‫كه آلتي شبيه نِي ولي از ني كوتاهتر است‪،‬‬

‫تشکيل ميدهند‪.‬‬

‫‪173‬‬





‫استان گلستان از استانهاي شمالي ايران است که براساس تقسيمات کشوري سال ‪1391‬‬
‫داراي مساحتي معادل ‪ 20367/127‬کيلومترمربع است‪ .‬استان گلستان از شمال به جمهوري‬
‫ترکمنستان‪ ،‬از غرب به استان مازندران و درياي خزر‪ ،‬از جنوب به استان سمنان و از شرق به‬
‫استان خراسان شمالي محدود ميشود‪ .‬اين استان به دليل برخورداري از شرايط خاص و متنوع آب‬
‫و هوايي‪ ،‬قدمت تاريخي‪ ،‬داشتن آثار فراوان باستاني‪ ،‬برخورداري از مناظر بديع و چشم اندازهاي‬
‫طبيعي از جايگاه ويژهاي درصنعت گردشگري برخوردار است‪ .‬جايجاي استان گلستان و به ويژه‬
‫مرکز آن شهر گرگان به عنوان يکي از مراکز مهم تمدن ايران زمين با قدمت و سابقه تاريخي‪6000‬‬
‫ساله‪ ،‬مملو از برکت و نعمت خداوندي است‪ .‬بهنحوي که در هر فصلي از سال‪ ،‬چهار فصل را ميتوان‬
‫در اين استان مشاهده کرد و اين يکي از ويژگيهاي استثنايي و منحصر به فرد خطه سرسبز استان‬
‫گلستان است‪ .‬آب و هواي اين استان نيمه مرطوب و نيمه خشک است‪ .‬از سمت غرب به سمت‬
‫شرق استان رطوبت هوا کاهش مييابد و هوا خشکتر ميشود‪ .‬همچنين از شمال به جنوب دماي هوا‬
‫کاهش مييابد‪ .‬سردترين ماههاي سال دي و بهمن و گرمترين ماههاي سال تير و مرداد است‪ .‬دو‬
‫توده هوا در وضعيت آب و هواي استان گلستان نقش مهمي دارند‪ .‬توده شمالي از سيبري به استان‬
‫وارد ميشود و طي پاييز و زمستان با ريزش برف در بلنديهاي جنوبي و باران در کوهپايهها و نوار‬
‫معتدل مياني همراه ميشود‪ .‬توده ديگر‪ ،‬توده غربي از اقيانوس اطلس و درياي مديترانه سرچشمه‬
‫ميگيرد و در زمستان به بارندگي و در تابستان به افزايش رطوبت و شرجي شدن هواي استان‬
‫ميانجامد‪ .‬بنابراين‪ ،‬بيشترين بارندگي در ماههاي زمستان و کمترين آن در ماههاي تابستان ديده‬
‫ميشود‪ .‬با اين همه‪ ،‬نيمه شمالي استان‪ ،‬بخش نيمهخشک و خشک‪ ،‬از کمترين بارندگي بهرهمند‬
‫است و به دليل تبخير زياد آب‪ ،‬زمينهاي شور و کمبازده نيز بسيار دارد‪ .‬ميزان بارندگي در استان‬
‫گلستان هر چند از دو استان شمالي مازندران و گيلان کمتر است‪ ،‬اما نسبت به استانهاي ديگر‬

‫بسيار بهتر است و ميانگين بارش سالانه آن ‪ 3‬برابر ميانگين بارش سالانه کشور است‪.‬‬
‫مرکز استان گلستان شهر گرگان ميباشد‪ .‬گلستان نام جديد سرزمين تاريخي است که در طول‬
‫تاريخ و تا سده هفتم هجري به نام ايالت گرگان و از آن پس تا آغاز سده چهار دهم به نام استرآباد و‬
‫در نوشتههاي دوران اوليه اسلامي به نام (جرجان) و از اسفند ‪ 1316‬گرگان ناميده شده است‪ .‬اين‬
‫استان تا سال ‪ 1376‬بخشي از استان مازندران بود‪ ،‬اما در آن سال به صورت استاني مستقل درآمد‬

‫و شهرستان گرگان به عنوان مرکز آن برگزيده شد‪.‬‬
‫پيشينه تاريخي اين سرزمين به ‪ 7‬هزار سال پيش و در غار کيارام واقع در روستاي (فرنگ) بخش‬
‫گاليکش به دوران پارينه سنگي بر ميگردد‪ .‬پژوهشهاي تازه نشان داده است که منطقه گرگان از ‪6‬‬
‫هزار سال پيش تمدن پيش از آرياييها را در خود جاي داده بوده است‪ .‬کهنترين آثار دوره نوسنگي‬
‫ايران از غار کمربند و غار هيتو در نزديکي بهشهر پيدا شده است‪ .‬اين آثار از آشنايي مردمان آن زمان‬
‫به سفالگري‪ ،‬هنر بافتن‪ ،‬اهلي کردن جانوراني مانند بز کوهي و ساخت ابزارهاي سنگي صيقلي‬

‫حکايت دارد‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان گلستان در قسمت شمالي كشور واقع شده است‪ .‬اين استان به دليل برخورداري از قدمت تاريخي هفت هزار ساله و وجود بيش از‬
‫هزار اثر تاريخي و فرهنگي ارزشمند و نيز دارا بودن مناظر بديع و چشم اندازهاي طبيعي نظير كوه‪ ،‬جنگل‪ ،‬جلگه‪ ،‬دشت‪ ،‬صحرا‪ ،‬درياچه‪،‬‬
‫خليج‪ ،‬جزيره‪ ،‬آبشار‪ ،‬تالاب‪ ،‬دهكدة ييلاقي‪ ،‬جايگاه ويژه اي در عرصة ميراث فرهنگي و وضعيت گردشگري كشور ايجاد نموده است‪ .‬مرکز‬

‫اين استان‪ ،‬شهر گرگان است و از شهرهاي مهم اين استان گنبد کاووس‪ ،‬علي آباد‪ ،‬آزادشهر‪ ،‬مينودشت‪ ،‬بندرگز و بندرترکمن ميباشند‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫استان گلستان به لحاظ دارا بودن تنوع آب و هوا‪ ،‬يكي از حاصلخيزترين و با استعدادترين مناطق كشور از حيث منابع طبيعي ميباشد‪ .‬به طور‬
‫کلي استان گلستان در بيشتر قسمتها داراي آب و هواي معتدل مديترانه اي است ولي قسمتهاي جلگهاي و اراضي پست گرگان به لحاظ‬

‫مجاورت با صحراي ترکمنستان‪ ،‬دوري از دريا و کاهش ارتفاعات‪ ،‬آب و هواي نيمه بياباني و گرم دارد‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫استان گلستان از در طول تاريخ و تا قرن هفتم هجري به نام ايالت گرگان و از آن پس تا آغاز قرن دهم به نام «استرآباد » شناخته ميشد‪ ،‬ولي‬
‫در بيشتر نوشتههاي دوران اوليه اسلامي از آن با نام «جرجان» ياد شده است‪ .‬براساس پژوهشهاي انجام گرفته در استان گلستان‪ ،‬سابقه‬
‫تاريخي اين منطقه به حدود ‪ 7‬هزار سال پيش از ميلاد ميرسد‪ .‬طبق آثار بدست آمده از «غار کي آرام» واقع در «روستاي فرنگ» بخش گاليکي‬
‫گلستان از ديرباز محل سکونت انسانهاي دوره «پارينه سنگي ميانه» و «جديد» بوده و از اين لحاظ يکي از قديميترين پناهگاه انسانهاي‬
‫اوليه شناخته شده است‪ .‬همچنين کاوشهاي «تورنگ تپه» در نزديکي گرگان نشان ميدهد که ديرينگي اين منطقه دست کم به اندازه «شهر‬

‫سوخته» در سيستان و بلوچستان است‪.‬‬

‫‪177‬‬

‫مسجد جامع‬ ‫کتاب ايران‬
‫بناي اصلي مسجد جامع گرگان بويژه مناره‬ ‫‪178‬‬

‫قديمي آن متعلق به دوره سلجوقيان است‪.‬‬

‫امامزاده يحيي بن زيد(ع)‬
‫در ميان خرابههاي شهر جرجان زيارتگاهي‬
‫مقدس از زمانهاي گذشته باقي مانده است که‬
‫امام زاده يحيي بن زيد نام دارد‪ .‬بناي امامزاده‬
‫يحيي بن زيد نوه امام زينالعابدين (ع) در ضلع‬
‫غربي شهرستان گنبدكاووس واقع شده است‪.‬‬
‫اين امامزاده داراي بناي بزرگ و محوطهاي‬

‫وسيع و رواق آيينه كاري است‪.‬‬
‫برج قابوس‬

‫گنبد قابوس به عنوان رفيع ترين برج آجري‬
‫جهان از بينظيرترين آثار ارزشمند معماري‬
‫ايران در دوره اسلامي است كه در شمال شهر‬
‫گنبد كاووس و در ميان پارك قابوس واقع‬
‫شده است‪ .‬اين بنا متعلق به آل زيار و در ‪3‬‬
‫كيلومتري بقاياي شهر تاريخي جرجان مركز‬
‫حكومت آل زيار يادگاري بس ارزنده از دوران‬
‫شكوه و عظمت سرزمين جرجان و دودمان آل‬

‫زيار است‪.‬‬
‫از اهداف مهم احداث اين بنا ميتوان به يادگار‬
‫گذاشتن بناي يادبود و نمايش هنر معماري‬
‫اسلامي و يادگاري از دوران عظمت امراي آل‬
‫زيار‪ ،‬آرامگاه و هادي و راهنماي مسافران و‬
‫كاروانهاي تجاري اشاره کرد كه از اين منطقه‬

‫عبور ميكردهاند‪.‬‬

‫گلستان‬

‫درياي خزر‬
‫سواحل و كرانههاي درياي خزر در پيوند يا جلگه‬
‫سرسبز و كوههاي بلند سر به فلك كشيده از‬
‫ديدنيترين مناطق ايران و استان گلستان است‪.‬‬
‫درياچه خزر بزرگترين درياچه دنياست که به همين‬
‫دليل آن را دريا مينامند‪ .‬درياي خزر نقش تعيين‬
‫كننده اي در آب و هواي سواحل شمال ايران دارد‪.‬‬
‫زيباييهاي كم نظير سواحل استان گلستان نيز به‬
‫موجوديت و حفظ شرايط زيستي اين دريا بستگي‬
‫دارد‪ .‬در محدوده استان گلستان دو اسكله بندرگز‬
‫و بندر تركمن با كاركردهاي ترابري و تفريحي و‬

‫تفرجي فعاليت ميكنند‪.‬‬
‫از ديگر مراکز گردشگري و تاريخي اين استان ميتوان‬
‫به شهر تاريخي تميشه‪ ،‬قلعه گبري‪ ،‬تپه هزار پيچ‪،‬‬
‫کاخ آغامحمدخان قاجار‪ ،‬پارک ملي گلستان‪ ،‬آبشار‬
‫لووه‪ ،‬آبشار کبودوال‪ ،‬پارک جنگلي دلند‪ ،‬آبشار‬

‫شيرآباد و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫وجود اقوام گوناگون بومي و مهاجر‪ -‬فارس‪،‬‬
‫ترك‪ ،‬تركمن‪ ،‬قزاق‪ ،‬بلوچ‪ ،‬سيستاني‪ ،‬خراساني‪،‬‬
‫شاهرودي‪ ،‬قزلباش‪ ،‬كرد‪ -‬و وجود هنرمندان و‬
‫صنعتگران مستعد و با ذوق و سليقه اين استان سبب‬
‫حفظ‪ ،‬احياء و توليد انواع هنرهاي سنتي در مناطق‬
‫مختلف استان گلستان گرديده است‪ .‬جاجيم‪ ،‬پشتي‬
‫ترکمني‪ ،‬فرش ترکمني‪ ،‬نمد‪ ،‬قارچين‪ ،‬گليم‪،‬‬
‫گلدون‪ ،‬پارچههاي سوزندوزي شده‪ ،‬پارچههاي‬
‫ابريشمدوزي شده‪ ،‬زيورآلات ترکمني‪ ،‬آلات‬
‫موسيقي‪ ،‬شال و روسري ترکمني از مهمترين صنايع‬

‫دستي و سوغات اين استان بشمار ميروند‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫استان گلستان به علت وجود اقوام مختلف از تنوع غذايي ويژهاي برخوردار ميباشد که ميتوان به چکدرمه‪ ،‬انواع آشها ( َهلي آش‪ ،‬گوجه‬
‫آش‪ ،‬ماش آش)‪ ،‬انواع كبابها‪ ،‬كوكو سبزي‪ ،‬گوشت ترش‪ ،‬كتلت‪ ،‬شامي‪ ،‬مرغ ترش‪ ،‬ته بريان‪ ،‬انواع ماهيها‪ ،‬مرغ بادنجان پهلو‪ ،‬خوراك‬
‫گوشت‪ ،‬اسفناج پلو‪ ،‬آلبالو پلو‪ ،‬چلو خورش کدو‪ ،‬خورش انار‪ ،‬مرغ پلو‪ ،‬سبزي پلو با گوشت‪ ،‬شامي‪ ،‬عدس پلو با مرغ‪ ،‬کاچي‪ ،‬ماست ِمرغانه‬
‫که نوعي پيش غذاست‪ ،‬انواع نان‪ ،‬ساق عروس و شيريني عسلي‪ ،‬شيريني گردويي‪ ،‬شيريني گردويي روسي‪ ،‬حلواي زنجبيلي‪ ،‬حلواي‬

‫گردويي‪ ،‬پيشمه‪ ،‬پادرازي و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬
‫موسيقي محلي‬

‫موسيقي سنتي كتولي و تركمن از عمده ترين و شاخصترين موسيقيهاي سنتي استان گلستان بشمار ميآيد همچنين در اين استان‬
‫موسيقي سنتي مازندراني و سيستاني نيز مرسوم و متداول ميباشد‪.‬‬

‫موسيقي سنتي تركمن‪ :‬نوازندگان تركمن را «سازنده» و خوانندگان را باخشي مينامند‪ .‬از آلات موسيقي تركمن ميتوان به دو تار‪ ،‬كمانچه‪،‬‬
‫قاووز‪ ،‬تويِتك(ني)‪ ،‬و ِي ّدي بوغين (ني هفت بند) اشاره كرد اما مهمترين آنان دو تار و كمانچه ميباشند‪.‬‬

‫موسيقي در تركمن صحرا از دير باز به عنوان يك ركن معنوي در زندگي مردم منطقه حضور داشته و عمدتًا بوسيله باخشيها كه سند زنده‬
‫تاريخ اين خطه هستند حفظ و اشاعه يافته است‪.‬‬

‫‪179‬‬





‫استان گيلان يکي از استانهاي شمالي ايران است که براساس تقسيمات کشوري سال ‪1391‬‬
‫داراي مساحتي معادل ‪ 14041 /893‬كيلومترمربع است‪ .‬استان گيلان از شمال به درياي خزر و‬
‫كشورهاي مستقل جمهوري آذربايجان‪ ،‬از غرب به استان اردبيل‪ ،‬از جنوب به استانهاي قزوين‬
‫و زنجان و از شرق به استان مازندران محدود ميشود‪ .‬از آنجا که استان گيلان در مجاورت درياي‬
‫خزر قرار دارد‪ ،‬داراي آب و هوايي معتدل و مرطوب است‪ ،‬بارندگي در تمامي نواحي استان به يک‬
‫ميزان صورت نميگيرد‪ .‬رشته كوههاي البرز با ارتفاع متوسط ‪ 3000‬متر‪ ،‬همانند ديواري در غرب‬
‫و جنوب گيلان كشيده شده و اين منطقه جز از راه دره منجيل‪ ،‬راه شوسه ديگري به فلات ايران‬
‫ندارد‪ .‬كمترين فاصله كوه از درياي خزر (در بخش حويق از شهرستان تالش) نزديك به ‪ 3‬كيلومتر‬
‫و بيشترين فاصله آن از دريا (در امامزاده هاشم‪ ،‬مسير جاده رشت‪ -‬قزوين) حدود ‪ 50‬كيلومتر است‪.‬‬
‫مرکز استان گيلان شهر رشت ميباشد که به شهر بارانهاي نقرهاي معروف است و براي اولين بار‬
‫نام آن در کتاب حدودالعالم که به سال ‪ 372‬هـ‪ .‬ق نگارش يافته با صفت ناحيه بزرگ آمده است‪.‬‬
‫رشت‪ ،‬ابتدا قصبهاي بود که در ميان دو رودخانه گوهررود و سياهرود قرار داشت و از اين جهت‬
‫نيز قدمت ديرينه دارد‪ .‬ولي از جهت سابقه شهري‪ ،‬اولين بار حمداله مستوفي‪ ،‬در سده هشتم‬
‫هجري‪ ،‬از اين شهر نام برده است‪ .‬آباداني شهر رشت‪ ،‬از زمان شاه عباس صفوي که در آن زمان‪،‬‬
‫به صورت قصبه بوده شروع شد و در زمان قاجار‪ ،‬به دليل توسعه اقتصادي بين دو کشور ايران و‬
‫روسيه‪ ،‬گسترش پيدا کرده است‪ .‬نام قديمي محلات شهر رشت‪ ،‬که اکثرا بيانگر پيشه ساکنين‬
‫قبلي آن است‪ ،‬در سفرنامهها نيز آمده و امروزه جز دو سه مورد از آنها بقيه به همان نامهاي قديمي‬
‫خود مشهور و معروف هستند که عمدهترين آنها عبارتند از‪ :‬ساغريسازان‪ ،‬رودبارتان‪ ،‬خميران‬
‫زاهدان‪ ،‬دباغيان‪ ،‬کوزهگران‪ ،‬خميران چهل تن‪ ،‬چلهخانه‪ ،‬چمارسرا‪ ،‬استادسرا‪ ،‬پاسکياب‪،‬‬
‫سرخبنده‪ ،‬آتشگاه بيستون‪ ،‬صيقلان‪ ،‬زرجوب‪ ،‬کياب‪ ،‬سبزهميدان‪ ،‬دو برادران (چهار برادران) و‪...‬‬
‫تاريخ استان گيلان با تكيه بر پارهاي اشارهها و كاوشهاي باستانشناختي به دوره پيش از آخرين‬
‫يخبندان (بين ‪ 50‬تا ‪ 150‬هزار سال پيش) ميرسد‪ .‬استان گيلان كه در اوستا از آن به نام «وارنا» نام‬
‫برده شده است‪ ،‬مركز باستاني اقوام مختلفي است كه معروفترين آنان دو قوم گيل و ديلم هستند‪.‬‬
‫يونانيان اين سرزمين را كادوسيان ميناميدند‪ .‬بعضي از محققين كادوسيان را از بوميهاي ايران‪،‬‬
‫قبل از آمدن آرياييها به اين سرزمين ميدانند‪ .‬بنا به گفته دياكوئوف روسي نزديک به سه هزار‬
‫سال پيش‪ ،‬سرزمينهاي پرجنگل كاسپيان‪ ،‬كادوسيان و گيلان (گيلها) در شمال خاك ماد قرار‬
‫داشته است‪ .‬گيلها در دوره حكومت مادها نيز كاملا مستقل بودند‪ .‬در سده ششم پيش از ميلاد‪،‬‬
‫گيلانيان با كوروش هخامنشي متحد شدند و دولت ماد را سرنگون كردند‪ .‬در زمان ساسانيان‪،‬‬
‫گيلان استقلال خود را از دسـت داد و اردشير بابكان به ياري ارتشي مركب از ‪ 30‬هزار مرد جنگي و‬
‫نزديك به ‪ 10‬هزار سواره گيلان را تسخير كرد‪ .‬گيلان در اواخر دوره قاجاريه پيشرفت چشمگيري‬
‫داشت و به صورت دروازه اروپا درآمد و در نهضت مشروطه نيز گيلانيان نقش مهمي در به ثمر‬

‫رساندن انقلاب داشتند‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان گيلان از نظر فرهنگي نيز يكي از مناطق ويژه ايران است كه مجموعهاي از سنن ديرين و باستاني را پديد آورده است‪ .‬اين استان در ميان‬
‫رشته كوههاي البرز و تالش در ساحل درياي خزر و شمال ايران قرار گرفته است‪ .‬مرکز استان گيلان‪ ،‬شهر رشت است و از شهرهاي مهم آن‬

‫آستارا‪ ،‬آستانه اشرفيه‪ ،‬بندر انزلي‪ ،‬رودبار‪ ،‬رودسر‪ ،‬شفت‪ ،‬صومعه سرا‪ ،‬فومن‪ ،‬لاهيجان و لنگرود ميباشند‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫استان گيلان به طور کلي در قلمرو آب و هواي معتدل و مرطوب قرار دارد و مرطوب ترين منطقه سواحل جنوبي درياي خزر است‪ .‬مجاورت با‬
‫درياي خزر‪ ،‬وزش بادهاي محلي چون گرميش و باد منجيل‪ ،‬ارتفاع و امتداد کوههاي البرز غربي و تالش‪ ،‬جابهجايي تودههاي هوايي شمالي‬

‫و غربي و پوشش متراکم جنگلي از مهم ترين عوامل مؤثر بر آب و هواي استان است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫تاريخ گيلان با تكيه بر پاره اي اشارهها و كاوشهاي باستان شناختي به دورة پيش از آخرين يخبندان (بين ‪ 50‬تا ‪ 150‬هزار سال پيش)‬
‫ميرسد‪ .‬با مهاجرت آرياييها و ديگر اقوام به اين سرزمين‪ ،‬از آميزش مهاجران و ساكنان بومي منطقه‪ ،‬قومهاي جديدي پديد آمدند كه در اين‬
‫ميان دو قوم گيل و ديلم اكثريت داشتند‪ .‬از همان آغاز‪ ،‬فرمانروايان اين قوم ازآزادي كامل برخوردار بوده اند و هيچ گاه در برابر بيگانگان و يا‬
‫در مقابل حكمان ديگر‪ ،‬تسليم نشدهاند و حتي به اطاعت دولت ماد در نيامدهاند‪ .‬در قرن ششم پيش از ميلاد‪ ،‬گيلانيان با كوروش هخامنشي‬
‫متحد شدند و دولت ماد را سرنگون كردند‪ .‬در زمان ساسانيان‪ ،‬گيلان استقلال خود را از دست داد‪ .‬پس از پيروزي عربهاي مسلمان بر‬
‫ايرانيان‪ ،‬گيلان به مأمن علويان تبديل شد‪ .‬مغولان در زمان اولجايتو موفق شدند براي مدت كوتاهي اين سرزمين را تصرف كنند‪ .‬گيلانيان در‬

‫به قدرت رسيدن صفويان نقش مهمي را ايفا كردند‪.‬‬

‫‪183‬‬

‫عمارت كلاه فرنگي‬ ‫کتاب ايران‬
‫اين عمارت كه در ميان پارك شهر رشت‬ ‫‪184‬‬
‫(باغ محتشم) جاي گرفته است از بناهاي زيباي‬

‫شهر رشت به شمار ميآيد‪.‬‬

‫آرامگاه ميرزا كوچك خان جنگلي‬
‫آرامگاه ميرزا كوچك خان جنگلي معروف به‬
‫سردار جنگل در جنوب رشت در «سليمان‬
‫داراب» واقع شده است‪ .‬او ابتدا در برابر استبداد‬
‫محمد علي شاه و سپس در برابر نيروهاي‬

‫بيگانه و اشغالگر ايستاد‪.‬‬

‫تالاب انزلي‬
‫از جمله زيباترين مناظر آبي گيلان است‪ .‬در‬
‫داخل تالاب‪ ،‬جزاير زيبايي وجود دارد و دو‬
‫شهر زيباي انزلي و آب كنار در ساحل آن قرار‬

‫دارند‪.‬‬

‫گيلان‬

‫ماسوله‬
‫در ضلع شرقي يكي از رشته كوههاي تالش قرار دارد‪ .‬اين محل كه به سبب نوع معماري خانههايش شهرتي جهاني يافته است‪ ،‬در شيب‬
‫كوه واقع شده و نماي خانههاي پلهاي آن در دامنه سرسبز و سر برافراشته كوهها و رودخانه خروشان "ماسوله رودخان" از دل انگيزترين و‬
‫ديدنيترين مناظر گيلان و ايران است‪ .‬از ديگر مراکز تاريخي و گردشگري اين استان ميتوان به آرامگاه کاشف السلطنه‪ ،‬عمارت صدري‪،‬‬
‫حمام گلشن‪ ،‬درياي مازندران‪ ،‬آبشار لوندويل‪ ،‬آبگرم کوته کومه‪ ،‬پارک حيات وحش لوندويل‪ ،‬مرداب انزلي‪ ،‬چشمه آب شور لاکان‪ ،‬چشمه‬

‫آب معدني داماش‪ ،‬غار ليل رود و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬
‫صنايع دستي و سوغات‬

‫صنايع دستي و سوغات استان گيلان را خراطي و نازک‬
‫کاري چوب‪ ،‬منبت کاري‪ ،‬معرق کاري‪ ،‬حصير بافي‪ ،‬بامبو‬
‫بافي‪ ،‬مروار بافي‪ ،‬سفال گري و سراميک سازي‪ ،‬نقاشي‬
‫روي کدو‪ ،‬نمد مالي‪ ،‬شال بافي‪ ،‬ابريشم بافي‪ ،‬جاجيم‬
‫بافي‪ ،‬گليم بافي‪ ،‬چموش دوزي‪ ،‬قلاب دوزي‪ ،‬چادر شب‬

‫بافي‪ ،‬قالي بافي‪ ،‬انواع مربا و کلوچه تشکيل ميدهند‪.‬‬
‫غذاهاي محلي‬

‫از غذاهاي محلي استان گيلان ميتوان به انواع آش‪،‬‬
‫انواع کوکو‪ ،‬انواع ُرب‪ ،‬شامي‪ ،‬مرغ فسنجان يا مرغ لاكو‪،‬‬
‫ميرزا قاسمي‪ ،‬باقلا قاتق (خورش باقلي)‪ ،‬ترش تره‪ ،‬كويي‬
‫خورش (خورش كدو حلوايي)‪ ،‬سير َقليه‪ ،‬آلو مسماء‪،‬‬
‫اناربيج‪ ،‬ششانداز‪ ،‬سيرابيج‪ ،‬شيرين تره خالو آبه‪ ،‬لونگي‪،‬‬

‫واويشكا‪ ،‬ماهي فيبيج‪ ،‬موتن جن و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬
‫موسيقي محلي‬

‫استان گيلان يکي از غني ترين گنجينههاي فرهنگ موسيقي را دارا ميباشد‪ .‬شعر و موسيقي از دورههاي گذشته جايگاه مهمي در فرهنگ‬
‫گيلانيها داشته است به نحوي که در بيشتر مراسم سنتي مثل مراسم عروسي‪ ،‬مراسم پيشواز نوروزي و مراسم کشاورزي‪ ،‬ترانههاي خاصي‬

‫اجرا ميشده است‪.‬‬
‫از وسايل موسيقي سنتي اين استان ميتوان از ِزنج‪ ،‬تنبور گيلاني‪ ،‬سرنا‪ ،‬نقاره‪ ،‬ني و‪ ...‬نام برد‪.‬‬
‫‪185‬‬





‫استان لرستان بر اساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪ 28293/99‬کيلومترمربع است‪.‬‬
‫اين استان سيزدهمين استان ايران از نظر جمعيت ميباشد که در ناحيه جنوب غربي ايران واقع شده است‪.‬‬
‫استان لرستان از شمال به استان همدان‪ ،‬از شمال شرقي به استان مرکزي‪ ،‬از شرق به استان اصفهان‪ ،‬از جنوب‬
‫به استان خوزستان‪ ،‬از غرب به استان ايلام و از شمال غربي به استان کرمانشاه محدود ميشود‪ .‬به طور کلي آب‬
‫و هواي استان لرستان‪ ،‬به دليل وجود رودخانهها و کوههاي زياد‪ ،‬معتدل و داراي فصول منظمي ميباشد‪ .‬ميزان‬
‫بارندگي در اين استان نسبتا مناسب بوده و در نواحي کوهستاني از زمستانهاي سرد و پربرف و تابستانهاي‬
‫ملايم و مرطوب برخوردار ميباشد‪ .‬وجود دشتهاي وسيع و درههاي عميق عوارض طبيعي اين استان را به سه‬

‫ناحيه آب و هوايي تقسيم کرده است‪:‬‬
‫الف‪ -‬ناحيه سرد کوهستاني در مناطق بيش از ‪ 1400‬متر از سطح دريا شامل شهرستانهاي بروجرد‪ ،‬ازنا‪،‬‬

‫اليگودرز‪ ،‬الشتر و نورآباد است‪.‬‬
‫ب‪ -‬ناحيه معتدل مرکزي با سطح ارتفاع نسبتا کمتر از سطح دريا شامل شهرستانهاي خرمآباد و قسمتي از‬

‫شهرستان کوهدشت و بخش چگني است‪.‬‬
‫ج‪ -‬ناحيه گرم جنوب دربرگيرنده بخش پلدختر و قسمتهايي از شهرستان کوهدشت و بخش پاپي است‪.‬‬
‫به برکت چنين وضعيت اقليمي‪ ،‬استان لرستان يکي از غنيترين شبکه آبهاي روان را با کانونهاي آبگير دائمي‬
‫و فصلي دارا ميباشد‪ .‬رودهاي پرآب سيمره‪ ،‬کشکان و سزار شريانهاي حياتي استان را تشکيل ميدهند‪.‬‬
‫نام لر در متون تاريخي پس از حمله اعراب به ايران‪ ،‬اولين بار در سده ‪ 4‬هجري قمري به شکل واژههاي‬
‫اللّريه‪ ،‬لاريه‪ ،‬بلاد اللور و لوريه در متون بازمانده از آن دوران ظاهر ميگردد‪ .‬در هزاره سوم و چهارم پيش از‬
‫ميلاد بعضي از اقوام مهاجر با تصرف سرزمين بينالنهرين (ميان دورود) در کوههاي زاگرس اسکان يافتند‪.‬‬
‫نام اين اقوام به استناد کتيبههاي بابلي‪ ،‬آشوري‪ ،‬عيلامي و در آثار برجاي مانده از سارگن‪ ،‬پادشاه مقتدر آکد‬
‫(‪ 2048 -2030‬ق‪ .‬م)‪« ،‬لولوبي»‪« ،‬مانايي»‪« ،‬کاسي»‪« ،‬گوتي»‪« ،‬نايدي»‪« ،‬آمادا» و «پارسوا» ذکر شده است‪.‬‬
‫تاريخ نگاران‪ ،‬در آريايي بودن لولوبيها و ماناييها ترديد دارند؛ اما شواهد تاريخي حاکي از آن است که‬
‫کاسيها در سال ‪ 1600‬قبل از ميلاد در لرستان کنوني ميزيستهاند و محدوده حکومتي آنها از شمال و شرق‬
‫لرستان تا اطراف همدان توسعه داشته است‪ .‬قوم کاسيها‪ ،‬در هزاره دوم پيش از ميلاد به قصد تصرف بابل‬
‫به اين شهر نفوذ کردند و بعد از شکست اول از حمورابي (حاکم بابل)‪ ،‬بالاخره توانستند در بابل مستقر شده‬
‫و دومين سلسله شاهان آنجا را تأسيس کنند‪ .‬با انقراض اين سلسله نوپا (در هزاره دوم پيش از ميلاد) توسط‬
‫دولت مقتدر ايلام‪ ،‬کاسيها به سمت زاگرس عقب نشيني کردند و خراجگزار ايلام شدند‪ .‬تا قبل از تسلط‬
‫اسکندر مقدوني بر اين ناحيه‪ ،‬اين قوم مانند سدي در برابر توسعهطلبي آشوريها‪ ،‬در مناطق شرقي مقاومت‬
‫ميکردند‪ .‬بعد از مدتي‪ ،‬قدرت اين قوم کوهنشين به حدي رسيد که شاهان سلسله هخامنشي هنگامي که از‬
‫مسير فارس به سوي شوش يا از مسير بابل به سوي اکباتان ميرفتند‪ ،‬هديههايي براي ايلات کوهستاني بين راه‬
‫ميفرستادند تا مسير عبور آنها را امن نگاه دارند‪ .‬بررسيهاي زبانشناسي و فرهنگي نشاندهنده پيوستگي قومي‬
‫لرها با ديگر اقوام ايراني به ويژه شعبه پارسي است‪ .‬بين هزاره سوم و اول پيش از ميلاد به هنگام مهاجرت اقوام‬
‫آريايي شعبهاي از اين اقوام موسوم به کاسيها به لرستان آمدند و با بوميان منطقه در آميخته و بدين ترتيب‬

‫نژاد تازهاي پديد آمد که بعدها به لر شهرت يافتند‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان لرستان واقع در غرب ايران‪ ،‬سرزميني کوهستاني است که به جز تعدادي دره آبرفتي و دشت کوچک‪ ،‬ناحيه هموار ندارد‪ .‬مرکز استان‬

‫لرستان‪ ،‬شهر خرم آباد است و از شهرهاي مهم آن بروجرد‪ ،‬اليگودرز‪ ،‬دورود‪ ،‬كوهدشت‪ ،‬ازنا‪ ،‬دلفان‪ ،‬سلسله و پلدختر ميباشند‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫استان لرستان به لحاظ اقليم و هواشناسي يک استان چهار فصل است و داراي آب و هواي متنوعي است‪ ،‬اين تنوع از شمال به جنوب و از‬
‫شرق به غرب کاملًا محسوس است‪ .‬در زمستان هنگامي که در شمال استان برف و کولاک و سرماي شديد جريان دارد‪ ،‬قسمتهاي جنوبي‬

‫آن از هواي مطبوع و باراني برخوردار است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫به اعتقاد بسياري از باستان شناسان‪ ،‬منطقه لرستان از چهل هزار سال پيش محل سکونت اقوامي بود که به علت نداشتن خط‪ ،‬هويت آنها‬
‫ناشناخته مانده است‪ .‬در اين عصر‪ ،‬زندگي انسانهاي پيش از تاريخ به صورت غارنشيني بوده که از طريق شکار و جمع آوري دانههاي وحشي‬
‫امرار معاش ميکردند‪ .‬بر اساس يافتههاي باستان شناسي؛ اين منطقه به عنوان يکي از نخستين سکونتگاههاي قديمي بشري شناخته شده‬
‫است که بشر توانسته در آن به تدريج مراحل تکاملي خود از دوره «پارينه سنگي»‪« ،‬ميان سنگي»‪« ،‬نوسنگي» و «شهرنشيني» را پشت سر‬
‫بگذارد‪ .‬به اين ترتيب لرستان از نظر باستان شناسي يکي از مراکز مهم بشمار ميآيد و از جمله معدود سرزمينهايي است که انسان براي‬
‫اولين بار به اهلي کردن حيوانها و کشاورزي پرداخته است‪ .‬اقوام مهاجر در هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد در كوهساران زاگرس اسكان‬
‫يافته و سرزمين بينالنهرين (دورود نواحي امروزي) را تصرف كردند‪ .‬به استناد كتيبههاي بابلي‪ ،‬آشوري و عيلامي‪ ،‬ساكنان كوهساران زاگرس‬

‫طايفههايي مانند لولوبي‪ ،‬مانايي‪ ،‬كاسي‪ ،‬گوتي‪ ،‬آمادا و پارسوا بودهاند‪.‬‬

‫‪189‬‬

‫قلعه فلك الافلاك‬ ‫کتاب ايران‬
‫قلعه فلك الافلاك بر بلنداي تپه اي باستاني و‬ ‫‪190‬‬
‫طبيعي در مركز شهر خرم آباد واقع شده است‪.‬‬
‫مساحت كلي اين اثر ارزشمند داراي هشت‬
‫برج و دو حياط مستطيل شكل ميباشد‪ .‬از‬
‫نكات قابل تأمل در اين بناي سترگ وجود چاه‬
‫قلعه به عمق ‪ 42‬متر در حياط اول و گريزگاه‬
‫اضطراري در حياط دوم‪ ،‬است‪ .‬اين بنا در دوره‬
‫ساساني برپا شده و همان دژ معروف شاپور‬

‫خواست ميباشد‪.‬‬

‫پل شاپوري‬
‫در فاصله دو كيلومتري جنوب غربي خرمآباد‬
‫و در غرب شهر قديمي «ايزدخواست» يكي از‬
‫شاهكارهاي معماري و پلسازي دوره ساساني‬

‫باقيمانده است‪.‬‬

‫مسجد جامع بروجرد‬
‫اين مسجد قديمي واقع در شرق بروجرد از‬
‫بناهاي تاريخي و جالب توجه شهر بروجرد‬
‫ميباشد که در قرن سوم هجري قمري ساخته‬

‫شده است‪.‬‬
‫از ديگر مراکز تاريخي و گردشگري اين استان‬
‫ميتوان به سنگ نوشته قرن ششم‪ ،‬نقاشيهاي‬
‫غار دوشه‪ ،‬سنگ نوشته سراب چنگايي‪ ،‬قله‬
‫چال خاتون‪ ،‬غار باستاني تمندر‪ ،‬روستاي‬
‫تاريخي آرمن‪ ،‬آبشار آب سفيد‪ ،‬تونل برفي‪،‬‬
‫دشت لاله واژگون روستاي خليل آباد‪ ،‬چشمه‬

‫گوگردي خوشاب و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫لرستان‬

‫مسجد جامع خرم آباد‬
‫مسجد جامع خرمآباد در سال‪ 970‬هجري‬
‫قمري به دستور همسر شاه رستم از اتابكان لُر‬

‫كوچك‪ ،‬ساخته شد‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫با توجه به تركيب جمعيت عشايري‪ ،‬روستايي و شهري در استان لرستان‪ ،‬صنايع دستي نيز به دو صورت صنايع دستي عشايري و روستايي‬
‫و صنايع دستي شهري تقسيم ميشود‪ .‬صنايع دستي عشايري و روستايي عبارتند از‪ :‬سياه چادر‪ ،‬قالي‪ ،‬گليم‪ ،‬چيت‪ ،‬جاجيم بافي‪ ،‬رنگرزي‪.‬‬
‫صنايع دستي شهري شامل‪ :‬خراطي‪ ،‬ورشو سازي‪ ،‬نمد بافي‪ ،‬قالي بافي و گليم بافي ميشود‪ .‬علاوه بر اينها‪ ،‬عسل لرستان نيز يکي از‬

‫محصولات سوغاتي استان بشمار ميرود‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫از غذاهاي محلي استان لرستان ميتوان به‬
‫خورش قليه ترش‪ ،‬شامي کباب‪ ،‬سغدو‪ ،‬آش‬
‫ترخينه‪ ،‬آش بادنجان‪ ،‬دلمه برگ مو‪ ،‬کباب‬
‫بروجردي‪ ،‬قاوويت‪ ،‬توف و کشک‪ ،‬قاغنات و‪...‬‬

‫اشاره کرد‪.‬‬
‫موسيقي محلي‬
‫موسيقي لُري از سرچشمههاي موسيقي‬
‫«رديف» است که بخش مهم آن از طريق کمانچه‬
‫و کمانچهنوازي محلي در موسيقي رسمي ايران‬
‫(رديف) نيز تأثير گذاشته است‪ .‬موسيقي محلي‬
‫لرستان از حيث مقامات محدود است و معمولا‬
‫در «دستگاه ماهور» اجرا ميشود‪ .‬موسيقي‬
‫لرستان به چهار بخش‪ :‬موسيقي کار‪ ،‬موسيقي‬
‫مراسم‪ ،‬موسيقي عروسي و موسيقي ترانههاي‬
‫روز تقسيم شده است‪ .‬موسيقي لري‪ ،‬غناي‬
‫کلامي فراوان دارد و مهمتر از همه از روحيه‬
‫سلحشوري و حماسي برخوردار است‪ .‬مهمترين‬
‫ترانههايي که در استان لرستان خوانده ميشود‬
‫«شاهنامهخواني» که جزو موسيقي حماسي‬
‫است و معمولا در «چهارگاه» اجرا ميشود‪.‬‬
‫«بُزميري» که بيشتر براي تلف شدن حيوانات‬
‫اهلي خوانده ميشود و‪ ....‬سازهاي محلي استان‬
‫لرستان را کمانچه‪ ،‬نِي‪ُ ،‬سرنا‪ُ ،‬د ُهل‪ ،‬تُنبک‪،‬‬
‫دوزله و تميره تشکيل ميدهند‪.‬‬

‫‪191‬‬





‫استان مازندران (به مازندراني‪ :‬ماِزرون يا ماِزن ِدرون) براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1393‬داراي‬
‫مساحتي معادل ‪ 23841/64‬کيلومترمربع است‪ .‬مازندران استاني در شمال ايران و در کرانههاي جنوبي‬
‫درياي مازندران (نام ديگر آن خزر) ميباشد‪ .‬اين استان هجدهمين استان از حيث وسعت است و يکي از‬
‫پرجمعيتترين مناطق کشور از لحاظ تراکم جمعيتي و همچنين غنيترين آنها از لحاظ منابع گوناگون‬
‫زيرزميني ميباشد‪ .‬استان مازندران قديميترين مردم را در جهان از نظر يکجانشيني دارد‪ .‬روز ‪ 14‬آبان در‬
‫ايران «روز مازندران» نامگذاري شده است‪ .‬اين استان بلندترين (کوه دماوند) و پستترين (درياي خزر) نقاط‬
‫ايران را در خود جاي داده است‪ .‬استان مازندران از لحاظ جاذبههاي گردشگري و جذب توريست داراي رتبه‬
‫يک در ايران است و در اين زمينه از جنگل‪ ،‬دشت‪ ،‬کوه و دريا سود بسزايي ميبرد‪ .‬استان مازندران از شمال‬
‫به درياي خزر‪ ،‬از جنوب به استانهاي تهران‪ ،‬سمنان و قزوين‪ ،‬از غرب به استان گيلان و از شرق به استان‬
‫گلستان محدود ميشود‪ .‬آب و هواي استان مازندران با توجه به وجود دريا‪ ،‬کوه و جنگل به دو نوع معتدل‬

‫مرطوب و کوهستاني تقسيم ميشود‪.‬‬
‫‪ -1‬آب و هواي معتدل و مرطوب‪ :‬وجود درياي خزر (بزرگترين درياچه جهان) و رشتهکوههاي البرز و نزديکي‬
‫اين دو مظهر طبيعت به يکديگر در نواحي جلگهاي تا کوهپايههاي شمالي البرز‪ ،‬آب و هواي معتدل و‬
‫مرطوب را به وجود آورده است‪ .‬تابستانهاي آن به ويژه در سواحل دريا‪ ،‬گرم و مرطوب است و زمستانهاي‬

‫اين نواحي معتدل و مرطوب بوده و به ندرت يخبندان ميشود‪.‬‬
‫‪ -2‬آب و هواي کوهستاني خود به دو نوع آب و هوا تقسيم ميشود‪ :‬معتدل کوهستاني و سرد کوهستاني‪ .‬دوري‬
‫از دريا و افزايش تدريجي ارتفاع در اراضي جلگهاي‪ ،‬تغييرات خاصي را در آب و هواي اين مناطق پديد آورده‬
‫است‪ ،‬به طوريکه در ارتفاعات ‪ 1800‬تا ‪ 3000‬متري‪ ،‬آب و هواي معتدل کوهستاني با زمستانهاي سرد و‬

‫يخبندان طولاني و تابستانهاي کوتاه و معتدل وجود دارد‪.‬‬
‫در ارتفاعات بالاي ‪ 3000‬متر که دماي هوا به شدت پايين ميآيد‪ ،‬زمستانهاي سرد همراه با يخبندان‬
‫طولاني و تابستان کوتاه و خشک وجود دارد‪ .‬در اين نواحي هوا غالبا برفي است و در ارتفاعات مهم چون تخت‬
‫سليمان و دماوند‪ ،‬يخچالهاي کوهستاني و طبيعي ايجاد شده است‪ .‬ميانگين ريزش باران در اين استان‬

‫کمتر از استان گيلان است‪.‬‬
‫شهرستان ساري مرکز استان مازندران‪ ،‬بزرگترين شهر از لحاظ وسعت و پرجمعيتترين شهِر استان مازندران‬
‫محسوب ميشود‪ .‬استان مازندران با قرار گرفتن در ساحل جنوبي بزرگترين درياچه جهان موسوم به «درياي‬
‫مازندران» يا «درياي کاسپين» يا «درياي خزر» و همچنين همجواري با چهار کشور ساحلي اين دريا يعني‬
‫ترکمنستان‪ ،‬قزاقستان‪ ،‬روسيه و جمهوري آذربايجان و قرار گرفتن در شمال کلانشهر تهران (پايتخت ايران)‬

‫از موقعيت جغرافيايي و استراتژيکي ويژهاي برخوردار است‪.‬‬
‫در استان مازندران به زبانهاي فارسي و گويش مازندراني تکلم ميکنند‪ .‬گويش مازندراني يا طبري بازمانده‬
‫زبان ايرانيان قديم (پارسي ميانه) است که ديرتر و کمتر از ساير زبانها تحت تأثير زبانهاي بيگانهاي چون‬
‫عربي‪ ،‬مغولي و تاتاري قرار گرفته است و تقريبا در همه جاي اين استان متداول ميباشد‪ .‬مازندرانيها خود‬

‫را گيلک و زبان خود را گيلکي مينامند‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان مازندران در شمال ايران و در کرانه درياي خزر واقع شده است‪ .‬اين استان از نظر طبيعي به دو قسمت جلگه ساحلي و كوهستاني‬
‫تقسيم ميشود‪ .‬مرکز استان مازندران‪ ،‬شهر ساري است و از شهرهاي مهم آن نکا‪ ،‬آمل‪ ،‬بابل‪ ،‬بهشهر‪ ،‬تنکابن‪ ،‬چالوس‪ ،‬رامسر‪ ،‬قائم شهر‪،‬‬

‫محمودآباد‪ ،‬نوشهر و ‪ ...‬ميباشند‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫شرايط اقليمي استان مازندران تحت تأثير عرض جغرافيايي‪ ،‬ارتفاعات البرز‪ ،‬ارتفاع از سطح دريا و‪ ...‬قرار دارد و همين عوامل باعث پيدايش‬
‫دو نوع آب و هوا در منطقه شده است؛ آب و هواي معتدل خزري که در تابستانها گرم و مرطوب و در زمستانها معتدل و مرطوب است‪ .‬آب‬

‫و هواي معتدل کوهستاني که زمستانهاي سرد با يخ بندان و تابستانهاي معتدل و کوتاه دارد‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫مطالعات باستان شناسي در غارهاي كمربند و هوتو در بهشهر‪ ،‬زيست انساني در مازندران را به حدود ‪ 9500‬پيش از ميلاد ميرساند‪ .‬مازندران‬
‫كنوني بخشي از سرزمين گسترده تري است كه در متون تاريخي از آن با نام «فراشوراگر» و «پتيسخوارگر» ياد كردهاند‪ .‬از اين حدود در‬
‫زمان هخامنشيان در كتيبه بيستون نام «پتشواريش» ضبط شده است‪ .‬طبريها و مردم تيرههاي ساكن اين ناحيه همواره به عنوان بهترين‬
‫تيراندازان‪ ،‬كمان داران‪ ،‬فلاخن اندازان‪ ،‬شمشيرزنان و زوبين اندازان در جنگهاي شاهان هخامنشي با دولتهاي ديگر معرفي ميشوند‪.‬‬
‫استرابن جغرافيا نويس يوناني اين محدوده را به صورت «پرخواترس» نام ميبرد‪ .‬طبرستان به علت وضعيت خاص اقليمي از ايام باستان جايگاه‬
‫و پايگاه اقوام خانوادههاي حاكم مختلف بود‪ .‬نخستين كسي كه در نوشتههاي مورخان به عنوان حاكم شهرستان طبرستان از او ياد شده اتو‬
‫فردات يا فرهاد پارتر است‪ .‬طبرستان به علت نزديكي با سرزمين و دولت پارت تا انقراض اشكانيان عملا زير استيلاي دولت اشكاني قرار داشت‪.‬‬

‫واژه مازندران كه از نظر جغرافيايي بخش بزرگي از طبرستان بوده است‪ ،‬در حوالي سده هفتم ه‪ .‬ق جانشين نام طبرستان شد‪.‬‬

‫‪195‬‬

‫برج رسکت‬ ‫کتاب ايران‬
‫برج رسكت كه در دهستان فريم قرار دارد از‬ ‫‪196‬‬
‫بناهاي قرن پنجم ه‪ .‬ق است‪ .‬اين برج علاوه‬
‫بر آثار معماري آن كه در نوع خود قابل توجه‬
‫است داراي دو رشته كتيبه به خط كوفي گلزار‬
‫و پهلوي ساساني است كه بر اهميت آن افزوده‬

‫است‪.‬‬

‫کاخ صفي آباد‬
‫کاخ صفي آباد در بالاي کوهي مشرف به بهشهر‬
‫قرار دارد‪ .‬اين کاخ از جمله بناهاي تاريخي و‬

‫باشکوه دوره صفويه است‪.‬‬

‫پل ورسک‬
‫اين پل‪ ،‬بر روي دره ورسک منطقه سوادکوه‬
‫ساخته شد و در زمان جنگ جهاني به پل‬

‫پيروزي معروف شد‪.‬‬

‫مازندران‬

‫برج لاجيم‬
‫در قسمت فوقاني اين برج که منطقه سوادکوه‬
‫واقع شده دو کتيبه آجري به خط پهلوي‬
‫ساساني و کوفي نصب شده است‪ .‬بناي مزبور‬
‫در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است‪.‬‬

‫خانه نيما يوشيج‬
‫علي اسفندياري متخلص به نيما يوشيج در‬
‫دهکده يوش شهرستان نور متولد شد‪ .‬او مبتکر‬
‫سبکي نو در شعر پارسي است که به نام شهر نو‬
‫معروف شده است‪ .‬خانه نيما يوشيج‪ ،‬اين شاعر‬
‫بلند پايه و نوپرداز معاصر‪ ،‬در روستاي يوش‬

‫ميباشد‪.‬‬
‫از ديگر مراکز تاريخي و گردشگري اين استان‬
‫ميتوان به کاخ چاي خوران‪ ،‬پل دوازده پله‪،‬‬
‫کاخ بابل‪ ،‬موزه و فرهنگسراي کندلوس‪ ،‬موزه‬
‫(گنجينه) بابل‪ ،‬موزه صنايع دستي و هنرهاي‬
‫سنتي‪ ،‬چشمه آب معدني آب سياه‪ ،‬غار بام‬
‫بامه‪ ،‬پناهگاه حيات وحش دشت ناز‪ ،‬پارک‬

‫جنگلي سي سنگان و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫‪197‬‬

‫کتاب ايران‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫مهمترين صنايع دستي و سوغات استان‬
‫مازندران را گليم بافي‪ ،‬جاجيم بافي‪،‬‬
‫ظروف سفالي‪ ،‬ظروف و مجسمههاي‬
‫چوبي و نمدبافي‪ ،‬انواع مرباها و ترشي ها‪،‬‬
‫انواع شربت بهار نارنج‪ ،‬آلبالو و‪ ...‬تشکيل‬

‫ميدهند‪.‬‬
‫غذاهاي محلي‬
‫از غذاهاي محلي استان مازندران ميتوان‬
‫به آغوز(گردو) ُم ّسما‪ ،‬ته چين‪ ،‬ترش تُرشو‪،‬‬
‫دوپتي‪ ،‬اسپناساک‪ ،‬آش کدو‪ ،‬اسفناج‬
‫مرجي‪ ،‬کهي(کدو) انار‪ ،‬نازخاتون‪ ،‬قليه‪،‬‬
‫خورشت آلو‪ ،‬آغوزنون و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬
‫موسيقي محلي‬
‫در مازندران همانند اکثر نقاط ايران‪ ،‬موسيقي با زندگي مردم همراه و عجين است‪ .‬در شاليزارها‪ ،‬جنگل ها‪ ،‬دريا‪ ،‬در آداب شادي و عزا و‬
‫در همراهي با مراسم مذهبي‪ ،‬موسيقي مازندران نقش چشمگيري دارد‪ .‬موسيقي مازندران شامل آهنگ هايي است که در قالب مقامها و با‬
‫حالت آوازي اجرا ميشوند‪ .‬از متداول ترين مقامهاي موسيقي بومي مازندران ميتوان از اميري‪ ،‬کتولي‪ ،‬ولک سري‪ ،‬توري (طبري) و طالبک‬
‫(طالبا) نام برد‪.‬‬
‫چاووش خواني‪ ،‬نوروزخواني و تعزيه از ديگر مقامهاي موسيقيهاي متداول در مازندران است‪ .‬همچنين‪ ،‬متداولترين سازهاي مازندران را‬
‫َل له وا (ني)‪ ،‬دوتار‪ ،‬کمانچه‪ ،‬نقاره‪ ،‬سرنا تشکيل ميدهند‪ .‬در بين مردم مازندران استفاده از سه تار‪ ،‬تار و تنبک نيز متداول است و بعضي از‬
‫مردم بومي مازندران موسيقيهاي خود را با سازهاي مذکور اجرا ميکنند‪.‬‬

‫‪198‬‬



‫استان مرکزي براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪ 29126/56‬کيلومتر‬
‫مربع است‪ .‬استان مرکزي در منطقهاي واقع شده است که در دوران باستان به آن ماد بزرگ‪ ،‬در‬
‫اوايل دوره اسلامي ايالت جبال و در سدههاي بعد عراق عجم ميگفتند‪ .‬نام جبال براي اّولين بار‬
‫توسط اعراب به کوهستانهاي مغرب ايران نسبت داده شد‪ .‬در دوره سلجوقيان‪ ،‬خلفاي عباسي لفظ‬
‫عراق عجم (به معناي عراق غير عرب) را به مناطق غربي ايران نسبت دادند‪ .‬اين استان از شمال به‬
‫استانهاي تهران‪ ،‬البرز و قزوين‪ ،‬از جنوب به استانهاي اصفهان و لرستان‪ ،‬از شرق به استانهاي‬
‫اصفهان و تهران و از غرب به استان همدان محدود است‪ .‬تنوع اقليمي و آب و هوايي استان مرکزي‬
‫ناشي از نوسانات ارتفاع در مناطق مختلف آن است‪ .‬استان مرکزي از يک طرف در قسمتي از کوير‬
‫مرکزي و از طرف ديگر در محل زاويه چينخوردگي البرز و زاگرس واقع شده است‪ .‬حدود سي و‬
‫هشت درصد از مساحت اين استان در منطقه نيمه بياباني‪ ،‬بين کوهستان و بيابان قرار دارد‪ .‬خاک‬
‫اين مناطق براي کشاورزي مناسب و استفاده از آب قنات و رودخانهها در اين نواحي ميسر است‪.‬‬

‫تقريبا نيمي از مساحت استان را آب و هوا نيمه بياباني فراگرفته است‪.‬‬
‫استان مرکزي به عنوان پايتخت صنعتي ايران تقريبا در مرکز کشور قرار دارد‪ .‬بزرگترين شهر‬
‫و مرکز استان مرکزي شهر اراک ميباشد‪ .‬در روزگار کهن اين استان‪ ،‬عراق نام داشت که شامل‬
‫برخي از مناطق استانهاي همجوار امروزي هم ميشد‪ .‬شهر اراک از شهرهاي احداث شده در زمان‬
‫فتحعليشاه قاجار است که به دست محمديوسفخان گرجي ساخته شد‪ .‬شهر قديم اراک چهار‬
‫دروازه داشت و بازار کنوني آن شبکه ارتباطي داخلي اين دروازهها محسوب ميشد و راههاي اصلي‬
‫و خارجي از اين دروازهها آغاز ميگرديد‪ .‬واژه اراک را به معاني‪ :‬تخت پادشاهي‪ ،‬پايتخت‪ ،‬باغستان‪،‬‬
‫نخلستان‪ ،‬شهرستان‪ ،‬باغ و بارگاه آوردهاند‪ .‬پروفسور هرتسفلد آلماني «اراک» را به شکل فارسي‬

‫کلمه «عراق» و به معني سرزمين هموار دانسته است‪.‬‬
‫زبان ارمني در شهر اراک‪ ،‬روستاي «کلاوه» شهرستان شازند و روستاهاي «چناقچي بالا» و «لار»‬
‫شهرستان ساوه رواج دارد‪ .‬گويش الويري از مشتقات زبان پهلوي ميانه و به گويش «تاتي» معروف‬
‫است و در برخي از مناطق اين استان از جمله الوير‪ ،‬ويدر و دانسبون رايج است‪ .‬گويش تاتي نيز در‬
‫شهر وفس و روستاهاي چهرقان‪ ،‬فرک و گورچان رواج دارد‪ .‬قبل از حمله اعراب به ايران مردم اين‬
‫منطقه پيرو دين زرتشتي بودند‪ .‬وجود آتشکدههاي بزرگ مثل آتشکده «وره» در آشتيان‪ ،‬آتشکده‬
‫«خورهه» در محلات‪ ،‬آتشکده «برزو» در راهجرد و آتشکدههاي ديگر در اين منطقه دليل بر اين‬

‫مدعا است‪.‬‬


Click to View FlipBook Version