The words you are searching are inside this book. To get more targeted content, please make full-text search by clicking here.
Discover the best professional documents and content resources in AnyFlip Document Base.
Search
Published by Irans kulturcenter i Sverige, 2019-04-16 08:08:43

کتاب ایران

کتاب ایران

Keywords: کتاب,ایران,استان,تاریخ,فارسی,ادیان,مساجد,کلیسا,م

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان خراسان شمالي در شمال شرق کشور قرار دارد‪ .‬خراسان شمالي از نظر طبيعي محصور بين دو رشته کوه «کپه داغ» در شمال و دنباله‬
‫البرز يعني «آلاداغ»‪ ،‬در جنوب و مجموعاً سرزميني کوهستاني با دشتهاي حاصلخيز در ميان کوهها ميباشد که شرايط بسيار مساعدي براي‬

‫کشاورزي و دامپروري دارد‪ .‬مرکز استان خراسان شمالي‪ ،‬شهر بجنورد است و از شهرهاي مهم آن ميتوان شيروان و اسفراين را نام برد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫استان خراسان شمالي داراي آب و هواي متنوعي است ولي آب و هواي غالب در اين منطقه؛ سردکوهستاني است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫به طور كلي خراسان شمالي از دوران ميان سنگي (‪ )Mesolithic‬به بعد مسکوني بوده است‪ .‬بعدها اين استان‪ ،‬بخشي از سرزمين ماد بزرگ شد‬
‫و سپس به شکل يکي از ساتراپهاي دوران هخامنشي درآمد و در زمان ساسانيان يکي از قرارگاههاي مهم براي جلوگيري از هجوم بيابانگردان‬

‫به داخل فلات ايران شد‪ ،‬سپس با پارتها به مرکزيت شهر «نسا» به اوج شکوه خود رسيد‪.‬‬
‫خراسان شمالي گذشته از جايگاه طبيعي‪ ،‬جغرافيايي و دارا بودن منابع سرشار زير زميني‪ ،‬از لحاظ تاريخي نيز از کهن سال ترين مناطق ايران‬

‫بشمار ميرود و از گذشتههاي دور داراي فرهنگي درخشان بوده است‪.‬‬

‫‪101‬‬

‫آيينه خانه مفخم‬ ‫کتاب ايران‬
‫بناي معروف به آيينه خانه كه به موزة اسناد و‬ ‫‪102‬‬
‫نسخ خطي نيز مشهور است يكي از يادمانهاي‬
‫برجستة دوران قاجاريه در شهر بجنورد است‪.‬‬
‫اين اثر همراه با ساختمانهاي ديگر از جمله‬
‫ساختمان مفخم‪ ،‬كلاه فرنگي و حوضخانه‪،‬‬
‫عالي قاپو و قصر سه طبقه در باغ بزرگي قرار‬
‫داشت و مجموعة دارالحكومة مفخم را تشكيل‬
‫ميداد‪ .‬اين بنا در دهة ‪ 1250‬ش همزمان‬
‫با دورة حكومت ناصرالدين شاه‪ ،‬به دستور‬
‫يارمحمدخان شادلو معروف به سردار مفخم‬
‫ساخته شد و به عنوان فضاي اداري و ديواني‬
‫براي ديدارهاي رسمي سردار مفخم با رجال‬
‫سياسي قاجار و نيز انجام مناسب تشريفات‬
‫نظامي و رايزني در باب مسائل سياسي و‬
‫اجتماعي سران ايل مناطق تحت حكومت‪،‬‬

‫مورد استفاده قرار ميگرفت‪.‬‬

‫شهر باستاني بلقيس‬
‫کهن دژ بلقيس در اسفراين که به شهر بلقيس‬
‫معروف است عظيم ترين ميراث خشتي ايران‬
‫بعد از ارگ بم است که در طول تاريخ همواره‬
‫به عنوان يکي از شهرهاي مهم در حاشيه‬
‫جاده معروف ابريشم قرار داشته است‪ .‬اين‬
‫شهر باستاني در سه کيلومتري جنوبشرقي‬
‫اسفراين يکي از معروفترين جاذبههاي باستاني‬
‫خراسان شمالي محسوب ميشود‪ .‬به نظر‬
‫ميرسد اين شهر پيش از دوران صفويه ساخته‬

‫شده باشد‪.‬‬
‫از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان‬
‫چشمه بابا امان‪ ،‬چشمه بش قارداش‪ ،‬چشمه‬
‫آب گرم ايوب پيامبر (ع)‪ ،‬غار کنه گرم‪ ،‬غار‬
‫نوشيروان‪ ،‬آرامگاه بابا توکل‪ ،‬امام زاده محمد‬
‫بن باقر بن موسي بن جعفر (ع)‪ ،‬موزه اشياي‬
‫قديمي بجنورد‪ ،‬موزه حيات وحش بجنورد و‪...‬‬

‫اشاره کرد‪.‬‬

‫خراسانشمالي‬ ‫آرامگاه تيموري‬
‫‪103‬‬ ‫اين بناي تاريخي در شيروان واقع شده و بناي مقبره‬
‫مربوط به دوران تيموريان (سال ‪ 785‬ه‪ .‬ق) است‪ .‬اين‬
‫مقبره در زير داراي نقب هايي به طرفين است كه يكي از‬
‫اين نقبها تا فاصله‪ 200‬متري ادامه دارد‪ .‬قسمت داخلي‬
‫بنا‪ ،‬گچبري و بالاي سردرها‪ ،‬دور تا دور به رنگ فيروزهاي‬

‫گچبري و كتيبه نويسي شده است‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫پخت نان محلي «آنه»‪ ،‬فتير «قتلمه»‪« ،‬آش زرشك يا‬
‫زرك» و آش «بَلَكه» از غذاهاي سنتي رايج بر سفره مردم‬

‫استان خراسان شمالي است‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫در سرزمين گنجينه فرهنگها‪ ،‬گوناگوني موسيقي و‬
‫نمايشهاي محلي‪ ،‬سبب بيشتر شدن جاذبههاي اين استان‬
‫شده است‪ .‬بيش تر ساكنان خراسان شمالي را تركمنها‪،‬‬
‫كردها و تركها تشكيل ميدهند‪ .‬موسيقي و شعر اين‬
‫ناحيه در قالب كردي و تا اندازهاي تركي است‪ .‬بخشي از‬
‫موسيقي شمال خراسان‪ ،‬موسيقي كوهپايهاي است‪ .‬اين‬
‫نوع موسيقي توأم با فرياد است‪ .‬در كنار آن‪ ،‬موسيقي جلگه‬
‫و دشت قرار دارد كه ملايمتر و درونيتر است‪ .‬موسيقي الله‬
‫مزار‪ ،‬اناركي‪ ،‬دوقرسه و هراي‪ ،‬موسيقي اين نواحي است‪.‬‬
‫هنرمندان موسيقي در اين مناطق‪ ،‬عاشقها و بخشيها‬
‫و لوطيها هستند‪ .‬عاشقها (عاشيقها)‪ ،‬قديمي ترين‬
‫هنرمندان اين منطقهاند كه نوازندگان سازهاي سورنا‪،‬‬
‫دهل‪ ،‬كمانچه‪ ،‬قشمه و دياره اند و از رقصندگان بزرگ‬
‫شمال خراسانند‪ .‬بخشي ها‪ ،‬نوازندگان دوتار‪ ،‬آوازخوان‬
‫و داستانسرا بوده اند‪ .‬لوطيها‪ ،‬پيام رسانان جامعه خود‬
‫بوده اند‪ .‬وسيله آنها يك دايره بوده است‪ .‬سازهاي شمال‬
‫خراسان عبارتند از‪ :‬دوتار‪ ،‬سورنا‪ ،‬قشمه (مشابه دوني در‬
‫كردستان)‪ ،‬كمانچه‪ ،‬دهل‪ ،‬ني و دپ‪ .‬موسيقي كردي‬

‫خراسان شمالي را موسيقي كرمانجي ميگويند‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫سفره کردي‪ ،‬لباسهاي محلي‪ ،‬قالي‪ ،‬گليم‪ ،‬چارق‪ ،‬پشتي‬
‫و قاليچههاي ترکمني‪ ،‬جاجيم‪ ،‬نمد‪ ،‬پوستين‪ ،‬چادر شب‪،‬‬
‫حوله دستي اسفراين‪ ،‬کلاه کرکي جاجرم‪ ،‬جل و زيورآلات‬
‫اسب اصيل ترکمن از صنايع دستي استان خراسان شمالي‬
‫ميباشند همچنين‪ ،‬سوغات اين استان شامل؛ آب نبات‪،‬‬
‫شکر پنير‪ ،‬قره قوروت‪ ،‬کشک و انگور رازقي‪ ،‬خشکبار و‬

‫سيب بهاره در شيروان‪ ،‬کشمش و آجيل ميشود‪.‬‬





‫استان خوزستان براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪64054/999‬‬
‫کيلومترمربع در جنوب غربي ايران در جوار خليجفارس و اروندرود (شط العرب) قرار دارد و چون‬
‫داراي بزرگترين معادن نفت ايران است‪ ،‬به دليل همين ويژهگي آن را سرزمين طلاي سياه نيز‬
‫مينامند‪ .‬اين استان از شمال به استان لرستان‪ ،‬از شمال شرقي به استان اصفهان‪ ،‬از شمال شرقي‬
‫و شرق به استان چهارمحال و بختياري‪ ،‬از شمال غربي به استان ايلام‪ ،‬از شرق و جنوبشرقي به‬
‫استان کهگيلويه و بويراحمد‪ ،‬از جنوب به خليجفارس و از غرب به کشور عراق محدود ميشود‪.‬‬
‫استان خوزستان يکي از مهمترين مناطق ايران است كه از جاذبههاي کمنظير گردشگري در‬
‫زمينههاي طبيعي‪ ،‬تاريخي و آثار معماري و مراكز اجتماعي و فرهنگي برخوردار است‪ .‬سواحل‬
‫زيباي خليجفارس در جنوب و كوههاي بلند و برفگير در شمال و مشرق به جلگه پست و گرم در‬
‫مغرب استان‪ ،‬چشمانداز و مناظر متفاوتي در چهار سوي استان خوزستان فراهم ساخته و يکي از‬
‫زيباترين مناطق طبيعي ايران را به وجود آورده است‪ .‬همچنين آفتاب گرم و دلنشين‪ ،‬آب فراوان‪،‬‬
‫خاک مرغوب و مردماني سختکوش سبب شدهاند كه اين منطقه از نظر توليد محصولات كشاورزي‬
‫يکي از پرحاصلترين نقاط ايران شده و لقب زرخيز را از آن خود نمايد‪ .‬سواحل زيباي خليجفارس‪،‬‬
‫باتلاقها‪ ،‬نيزارها‪ ،‬جلگههاي پست و گرم‪ ،‬اقليم متفاوت‪ ،‬تالابها و درياچههاي متعدد؛ در تصوير‬
‫مناطق مختلف‪ ،‬تضاد آشكاري را در محدوده استان به وجودآورده و موجب غنا و تنوع چشمگير‬
‫جاذبههاي طبيعي در اين منطقه شده است‪ .‬بر اثر تنوع آب و هوا و نوع خاک‪ ،‬برخي از مناطق‬
‫خوزستان پوشيده از جنگلهاي تنک و بوته زار‪ ،‬درختچه و درختان بوده و بعضي از نقاط را‬
‫نيز مزارع گسترده و بيكران نيشكر پوشانيده است‪ .‬موهبت ديگر اين استان استعدادهاي سرشار‬
‫زيرزميني آن است که خوزستان را تبديل به يکي از مناطق غني نفتي خاورميانه و جهان نموده‬
‫است‪ .‬چاههاي نفتي فراوان و منابع و ذخاير غني از گازهاي صنعتي و مايع‪ ،‬فرآوردههايي هستند‬
‫که متضمن پيشرفتهاي توليدي و صنعتي كشور و استان خواهد شد و خوزستان تمامي اين‬
‫مواهب را در دل خود جاي داده است‪ .‬از نظر پستي و بلندي خوزستان را ميتوان به دو منطقه‬
‫کوهستاني و جلگهاي تقسيم نمود‪ .‬منطقه کوهستاني به طور عمده در شمال و شرق استان قرار‬
‫دارد و حدود دو پنجم مساحت کل استان را شامل ميشود‪ .‬از جمله کوههاي اين منطقه کوه چو‪،‬‬
‫زردکوه‪ ،‬شاويش‪ ،‬آببندان‪ ،‬مامازاد‪ ،‬کوه سياه و کوه چال را ميتوان نام برد‪ .‬ضمن آنكه مهمترين‬

‫رودخانههاي خوزستان نيز عبارتند از‪ :‬کرخه‪ ،‬کارون‪ ،‬دز‪ ،‬مارون و خيرآباد‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان خوزستان که يکي از مهم ترين و با ارزشترين مناطق ايران است در جنوب غربي ايران و شمال خليجفارس قرار گرفته است و از‬
‫جاذبههاي کم نظير گردشگري در زمينههاي طبيعي‪ ،‬تاريخي‪ ،‬معماري‪ ،‬اجتماعي و فرهنگي برخوردار است‪ .‬سواحل زيباي خليجفارس‪،‬‬
‫كوههاي بلند و برفگير و جلگههاي پست و گرم‪ ،‬چشمانداز و اقليمهاي متفاوتي در چهار سوي استان خوزستان فراهم آورده و يکي از زيباترين‬
‫مناطق طبيعي ايران را رقم زده است‪ .‬مركز اين استان‪ ،‬شهرستان اهواز است و از شهرهاي مهم آن ميتوان آبادان‪ ،‬انديمشک‪ ،‬بندر ماهشهر‪،‬‬

‫دزفول‪ ،‬شوش و مسجد سليمان را نام برد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫از نظر شرايط آب و هوايي‪ ،‬استان خوزستان داراي دو نوع آب و هواي نيمه بياباني و آب و هواي استپ گرم است‪ .‬همچنين شرايط اقليمي اين‬
‫استان تحت تأثير سه نوع باد ميباشد‪ :‬اولين باد‪ ،‬جريان سرد نواحي کوهستاني‪ ،‬دومين باد يعني باد شرجي‪ ،‬جريان گرم و مرطوبي است که‬

‫از خليجفارس به سمت جلگه ميوزد و اما سومين باد از سمت عربستان ميوزد و هميشه مقداري شن‪ ،‬خاک و رطوبت به همراه دارد‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫استان خوزستان يکي از باستاني ترين و تمدن خيزترين ناحيههاي جهان بوده و جزو كهن ترين سرزمينهاي متمدن بشري محسوب ميشود‪.‬‬
‫هر يک از شهرستانهاي اين استان در برگيرنده بناهاي تاريخي و معماري شگفت آوري هستند که نمايان گر تمدن و هنر مردمان اين سرزمين‬
‫در گذشتههاي دور است‪ .‬بناهاي منحصر به فردي از دورههاي مختلف تاريخي در اين ناحيه باقي مانده که از با ارزش ترين ميراثهاي تاريخي‬

‫ايران و جهان بشمار ميروند‪.‬‬
‫دشت شوشان در خوزستان حداقل از دوران نوسنگي (‪ )Neolithic‬به بعد مسکوني بوده است‪ .‬طبق گاه نگاريهاي انجام شده در خوزستان‪،‬‬
‫نخستين لايههاي استقرار انساني در آن جا به‪ 9600‬پيش ميرسد که آثار آن در لايههاي دوران پيش از سفال تپههاي علي کش‪ُ ،‬چغا سفيد‬
‫و بالاخره ُچغا بنوت ديده شده است‪ .‬قديمي ترين سفال دشت متعلق به‪ 8000‬سال پيش در ُچغاميش ديده شده است‪ .‬اين سرزمين در دوره‬
‫حکومت هخامنشيان به دو بخش شمال و شمال شرقي و بخش جنوبي تقسيم شده بود‪ .‬بخش شمالي که شامل کوهستانها و جنگلهاي‬

‫فراواني بود «انشان يا انزان» ناميده ميشد و بخش جنوبي که «ايلام» نام داشت داراي دشتهاي حاصلخيز و جلگه اي بود‪.‬‬

‫‪107‬‬

‫کتاب ايران‬

‫قلعه شوش‬
‫قلعه باستاني شوش از مصالح تپه باستاني شوش توسط باستانشناسان فرانسوي ساخته شده است‪ .‬در ساختار اين بنا‪ ،‬آجر كتيبههايي از‬
‫كليه آثار باستاني در شهر شوش از جمله چغازنبيل ديده ميشود‪ .‬اين قلعه بسيار زيبا يكي از منحصر به فردترين آثار تاريخي در ايران است‬

‫كه با هنرمندي تمام روي تپه باستاني شوش و در كنار كاخ آكروپل ساخته شده است‪.‬‬
‫قلعه سلاسل‬
‫قلعه سلاسل ركز تقسيم آب مجموعه آبشارهاي‬
‫شوشتر قرار دارد‪ .‬قلعه سلاسل‪ ،‬دژي بسيار‬
‫بزرگ با استحکامات عالي و چندين طبقه بوده‬
‫که اکنون بقاياي آن نيز موجود است‪ .‬شواهد‬
‫نشان ميدهد كه زندگي بطور مداوم از دوران‬
‫ساساني تا دوران معاصر در اين قلعه جريان‬
‫داشته است اما متون تاريخي آن را به دوران‬
‫هخامنشي نسبت ميدهند‪.‬‬
‫حمام بکان‬
‫اين حمام متعلق به دوره ساساني و مرتبط با‬
‫شهر قديم ارجان است و در کنار رودخانه مارون‬
‫در نزديکي روستاي امام رضا واقع شده است‪.‬‬

‫‪108‬‬

‫خوزستان‬

‫مسجد جامع شوشتر‬
‫مسجد جامع شوشتر که يکي از ديدنيترين‬
‫مساجد ايران است در اين شهر قرار دارد و از‬
‫کتيبههاي آن‪ ،‬چنين استنباط ميشود که‬
‫خلفاي عباسي در زمان امام حسن عسگري (ع)‬
‫‪ 254 -‬هجري قمري‪ -‬به ساخت آن اقدام نموده‬

‫و سپس تکميل و ترميم شده است‪.‬‬

‫بقعه براء بن ملک‬
‫بقعه براء بن مالک در شمال شهر و مقابل ويرانههايي قلعه سلاسل واقع است‪ .‬اين بقعه قديميترين مقبره اسلامي در شوشتر و شايد در‬

‫ايران باشد‪ .‬روايت شده است که وي از صحابه حضرت پيامبر (ص) بوده و هنگام فتح شوشتر در سال ‪ 17‬يا ‪ 18‬هجري قمري کشته شد‪.‬‬

‫آرامگاه يعقوب ليث‬
‫آرامگاه يعقوب ليث صفاري‪ ،‬در روستاي شاهآباد‬
‫قرار دارد‪ .‬در کنار اين آرامگاه بازماندههاي‬
‫شهر جندي شاپور ديده ميشود‪ .‬يعقوب ليث‬
‫صفاري‪ ،‬سر سلسله صفاريان بود که عليه ظلم‬
‫و ستم خلفاي عباسي قيام نمود‪ .‬اين آرامگاه در‬
‫ميان اهالي به نام "شاهزاده ابوالقاسم" شناخته‬

‫شده است‪.‬‬

‫اشكفت سلمان‬
‫نيايشگاه تاريشا يا اشكفت سلمان‪ ،‬بزرگترين‬
‫خط نوشته ميخي ايلام نو را در خود جا داده‬
‫است‪ .‬در اشكفت سلمان چهار نقش برجسته‬
‫وجود دارد كه دو تاي آن داخل غار و دو تاي‬
‫ديگر در خارج از غار ديده ميشود‪ .‬بزرگترين‬
‫نوشته خط ميخي از دوره ايلامي در اين غار‬
‫موجود است كه از زمان شاهك عيلامي‪ ،‬شاه‬
‫بومي آيا پيريا آياتم‪ ،‬به جاي مانده و همچنين‬
‫براي نخستين بار حضور مصور زن‪ ،‬دوشادوش‬
‫مرد در نقش برجستههاي اين غار ديده شده‬

‫است‪.‬‬

‫‪109‬‬

‫کتاب ايران‬

‫نقش برجسته خونگ اژدر‬
‫در شرق خونگ اژدر‪ ،‬قطعه سنگ بسيار عظيمي قرار دارد كه‬
‫روي آن نقش مهرداد اول يا دوم اشكاني حجاري شده كه بر‬
‫اسبي سوار است و كبوتري حلقه قدرت را همراه نامهاي به او‬

‫تقديم ميكند و افرادي (ارواحي) به حضورش بار يافتهاند‪.‬‬
‫از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان به قدمگاه حضرت‬
‫خضر نبي‪ ،‬کليساي ارامنه‪ ،‬قلعه توران‪ ،‬بقاياي شهر باستاني‬
‫لور‪ ،‬بقاياي شهر ايلامي زعفران‪ ،‬آرامگاه دانيال نبي‪ ،‬آرامگاه‬
‫دعبل خزاعي‪ ،‬ايوان کرخه‪ ،‬بقاياي شهر باستاني پيشه وران‪،‬‬
‫بقاياي شهر باستاني شاهي‪ ،‬کاخ باستاني آپادانا‪ ،‬کاخ باستاني‬
‫اردشير دوم‪ ،‬کاخ باستاني داريوش‪ ،‬کاخ باستاني شاوور‪،‬‬
‫محوطه باستاني هفت تپه‪ ،‬معبد باستاني چغازنبيل‪ ،‬منطقه‬
‫حفاظت شده شوش‪ ،‬موزه هفت تپه‪ ،‬يادمان فتح المبين‪ ،‬موزه‬

‫شوش‪ ،‬موزه مردم شناسي و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬ ‫غذاهاي محلي‬
‫تعدد و تکثر قومي و فرهنگي مردم خوزستان موجب شده‬ ‫از دير باز يکي از خوشمزه ترين خوراک فصل بهار مردمان اروندکنار‪،‬‬
‫تا صنايع دستي در خوزستان از تنوع چشمگيري برخوردار‬ ‫آبادان و خرمشهر خوردن ماهي صبور مبي باشد‪ .‬از ديگر غذاهاي‬
‫شود‪ .‬صنايع دستي و سوغات اين استان را جاجيم‪ ،‬کپو‬ ‫محلي مردم اين استان ميتوان از اوپيوزي (اشکنه)‪ ،‬بروني(صندلي‬
‫بافي‪ ،‬حصيربافي‪ ،‬خراطي‪ ،‬سجاده بافي‪ ،‬گبه‪ ،‬گليم‪ ،‬فرش‬ ‫سلطون)‪ ،‬برشک‪ ،‬حميس توله‪ ،‬بنگو (ماست و خيار)‪ ،‬ماسووا‪ ،‬آش‬
‫و نمد‪ ،‬خرما‪ ،‬ادويه هفت رنگ‪ ،‬ليف خرما‪ ،‬عبا‪ ،‬حلوا ارده‪،‬‬
‫حلوا شکري‪ ،‬حلوا کنجدي‪ ،‬شير ارده‪ ،‬انواع کلوچه سنتي و‪...‬‬ ‫ارده‪ ،‬شلي ارده‪ ،‬باقله توحه‪ ،‬حريسه (حليم)‪ ،‬شوربا و ‪ ...‬نام برد‪.‬‬

‫تشکيل ميدهد‪.‬‬ ‫‪110‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫استان خوزستان به لحاظ غناي موسيقي‪ ،‬فوقالعاده برجسته‬
‫است‪ .‬در دوره مشعشعيان در خوزستان لحني وجود داشت به‬
‫نام لحن «حويزاوي» که تاکنون در عراق و کويت به عنوان يکي‬

‫از نغمات اصلي از آن بهره ميبرند‪.‬‬
‫يکي از نغمات موسيقي شوشتري به نام گوشه شوشتري در‬
‫دستگاه همايون نيز يکي از هفت دستگاه رديف موسيقي ايران‬
‫است‪ .‬گوشه دزفولي و گوشه بهبهاني نيز که باز هم در دستگاه‬
‫همايون به کار برده ميشوند همگي نشان از غناي موسيقي‬

‫خوزستان دارند‪.‬‬
‫آلات موسيقي خوزستان عبارتند از‪ :‬ني جفته‪ ،‬سرنا‪ ،‬تار‪،‬‬

‫تنبك‪ ،‬دايره‪ ،‬دهل و ني هفتبند‪.‬‬
‫همچنين‪ ،‬موسيقي عرب وامدار انواع شعر همانند «ابوزيه»‪،‬‬
‫«عتاب»‪« ،‬ابوطلگه» يا «بسته» و نظاير آن است‪ .‬گروههاي‬
‫آوازخوان كه در محل آنان را «الخاشبه» ميگويند با ادوات و آلات‬
‫موسيقي عربي كار ميكنند‪ .‬موسيقي و آواز بسيار غمناك عربي‬
‫به نام مبدع آن‪« ،‬علوانيه» ناميده ميشود‪ .‬در «عتاب» نيز نوعي‬
‫غم و اندوه احساس ميشود ولي «ابوطلگه» يا «بسته» كه هم به‬
‫شكل فردي و اغلب به شكل جمعي خوانده ميشود با شادي‬
‫و گاه با رقص يا «طلگت اصبع» همراه است‪ .‬ابزارهاي موسيقي‬
‫محلي عربي عبارتند از‪ :‬مطبگ‪ ،‬ماصول‪ ،‬الناي‪ ،‬العذابه‪ ،‬الطبله‪،‬‬

‫الدف‪ ،‬الزنجاري‪ ،‬سچابيق‪ ،‬رباب‪ ،‬سنتور و َدمام‪.‬‬



‫استان زنجان که آن را فلات زنجان نيز مينامند در ناحية مرکزي شمال غربي ايران واقع شده است و‬
‫براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪ 21773/286‬کيلومتر مربع ميباشد‪ .‬اين‬
‫استان از نظر موقعيت جغرافيايي‪ ،‬از شمال به استانهاي اردبيل و گيلان؛ از شمال شرقي و مشرق به‬
‫استان قزوين؛ از جنوب به استان همدان و از جنوب غربي به استان کردستان؛ از غرب به استان آذربايجان‬
‫غربي و از شمال غربي به استان آذربايجان شرقي محدود ميباشد‪ .‬اين استان با ‪ 7‬استان کشور همسايه‬
‫است و از دو منطقه کوهستاني و جلگهاي تشکيل يافته است‪ .‬مناطق کوهستاني اين استان اغلب داراي‬
‫قلل مرتفعي هستند و داراي دو نوع آب و هواي کوهستاني و آب و هواي گرم و نيمه مرطوب است‪ .‬شرايط‬
‫جغرافيايي و تنوع آب و هوايي با برخورداري از منابع آب و حاصلخيزي خاک‪ ،‬اين استان را به يک منطقة‬
‫مناسب کشاورزي تبديل کرده است به نحوي که در حال حاضر زنجان يکي از قطبهاي کشاورزي و‬
‫دامداري غرب کشور به حساب ميآيد‪ .‬در بخش صنعت و معدن نيز استان زنجان موقعيت ممتازي دارد به‬
‫ويژه آنکه به دليل همجواري و نزديکي به پايتخت و استانهاي آذربايجان روز به روز با توسعه و گسترش‬
‫واحدهاي صنعتي مواجه ميباشد‪ .‬زنجان بزرگترين و مهمترين شهرستان استان زنجان به شمار ميآيد که‬
‫مرکز استان نيز هست‪ .‬ديرينگي و قدمت ناحيه زنجان بر اساس مطالعات انجام شده به اواخر هزارة دوم‬
‫قبل از ميلاد ميرسد‪ .‬بعضي از تاريخ نگاران‪ ،‬شهر زنجان را با شهر «آگانزانا» كه بطلميوس از آن نام برده‬
‫است‪ ،‬يكي دانستهاند‪ .‬آثار باستاني متعددي که در اين منطقه وجود دارد بهترين گواه قدمت و پيشينه‬
‫تاريخي‪ ،‬اين خطه از کشور است‪ .‬بر اساس متون تاريخي و دادههاي باستانشناسي‪ ،‬موجوديت شهر زنجان‬
‫به روزگار ساسانيان باز ميگردد‪ .‬در مورد وجه تسميه نام زنجان‪ ،‬آنچه مسلم است از اين واژه در متون‬
‫دوران مياني و كهن ذكري به ميان نيامده است و بايد شكل اصلي اين كلمه يا قالب تغيير يافته آن را در‬
‫متون دوران متأخر (دوره اسلامي) جستجو كرد‪ .‬به اعتقاد حمدالله مستوفي قزويني مورخ سده هشتم هـ‪ .‬ق‬
‫اين شهر را «اردشير بابكان» مؤسس سلسله ساساني ساخت و آن را «شهين» به معناي مکان منسوب به شاه‬
‫ناميد‪ .‬همچنين در كتابهاي «انجمن آراء» و «آنندراج» آورده شده است كه‪ :‬زنجان شهري بود بزرگ در‬
‫ميان ري و آذربايجان و وجه تسميه آن تطوريافته «زندگان» يعني اهل كتاب زند است‪ .‬به نظر ميآيد اين‬
‫واژه يعني «زنديگان» بر اثر تغيير و تحول زباني در طول زمان به واژه زنگان تغيير يافته و در دورة اسلامي‬

‫معرب آن به واژه زنجان تبديل شده است‪.‬‬
‫موسيقي بومي استان زنجان از گنجينة موسيقي فولكلوريك و كلاسيك آذري تأثير گرفته است‪ .‬پيوستگي‬
‫فرهنگي و قومي مردم استان با مردم ترک زبان از يكسو و ارتباط آنها با مناطق كردنشين و گيلكنشين و‬
‫تهران از سويي ديگر‪ ،‬زمينة شكلگيري موسيقي محلي ويژهاي را فراهم آورده كه به «موسيقي زنجاني»‬
‫معروف است؛ هرچند اما بايد به ياد داشت‪ ،‬پيوستگي عميق و ريشهداري ميان موسيقي زنجاني با موسيقي‬
‫آذربايجاني وجود دارد‪ .‬در بيشتر روستاهاي استان زنجان‪ ،‬جشنهاي عروسي با هنرنمايي عاشيقها آغاز‬
‫و پايان مييابند‪ .‬در حال حاضر عاشيقهاي زنجان با نغمهها و ترانههاي دلكش و داستانسراييهاي خود‬
‫رونق بخش محافل و جشنهاي مردم استان هستند‪ .‬علاوه بر آن آواي موسيقي مقامي نيز در برخي از‬
‫جشنهاي مردم به ويژه در مناطق شهري شنيده ميشود و آواز افشاري و آواز بيات تُرك از موسيقيهاي‬

‫اصيل منطقة زنجان به شمار ميرود‪.‬‬

‫‪112‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان زنجان در ناحيه مركزي شمال غرب ايران واقع شده است‪ .‬استان زنجان‪ ،‬منطقه اي کوهستاني است با قلههاي بلند که به صورت فلات‬
‫مرتفع ديده ميشود‪ .‬مرکز اين استان‪ ،‬شهر زنجان است‪ .‬از شهرهاي مهم ميتوان شهرهاي ابهر‪ ،‬ايجرود‪ ،‬خرم دره‪ ،‬خدابنده‪ ،‬طارم و ماهنشان‬

‫را نام برد‪.‬‬
‫در استان زنجان رودخانههاي متعددي جريان دارند كه مهمترين و پرآبترين آنها رودخانه «قزل اوزن» است‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫به طور کلي‪ ،‬آب و هواي اين استان در تابستان معتدل و در زمستان بسيار سرد و برفي است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫آثار به دست آمده از اين منطقه حاکي از استقرار انسان از دوران پيش از تاريخ تا دوران اسلامي است‪ .‬تا اوايل نيمه اول هزاره اول پيش از‬
‫ميلاد‪ ،‬دستگاه فرمانروايي معيني در منطقه وجود نداشته و حکومت اورارتويي نيز به علت دوري مسافت نتوانسته بود بر اين ناحيه غلبه کند‪.‬‬

‫بعدها «مادها»‪ ،‬بر اين اقوام حکومت کردند‪.‬‬
‫در كتابهاي انجمن «آرا» و «آنند راج» آورده شده است‪«:‬كه زنجان شهري بود بزرگ در ميان ري و آذربايجان و وجه تسميه آن مخفف «زندگان»‬
‫يعني اهل كتاب زند است‪ ».‬به نظر ميآيد اين واژه بر اثر تغيير و تحول زباني در طول زمان به واژه زنگان تغيير يافته و در دوره اسلامي به واژه‬

‫زنجان تبديل شد‪.‬‬
‫مهم ترين آثار دوره تاريخي در اين منطقه نوعي سفال خاكستري رنگ سياه است كه با مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه بدست آمده است‪.‬‬
‫سكههاي دريك و ريتون كه در خدابنده كشف شده از آثار دوران حكومت هخامنشي است‪ .‬از مهمترين اثر دوران اشكانيان و ساسانيان ميتوان‬
‫آتشكده تشوير را نام برد‪ .‬دوران اسلامي از قرن هفتم تا نوزدهم ميلادي برابر قرن اول تا چهاردهم هجري با فتح ايران در زمان خلافت عثمان‬

‫آغاز ميشود‪ .‬در اين دوره‪ ،‬اين شهر يکي از آبادترين شهرهاي ايران محسوب ميشد‪.‬‬

‫‪113‬‬

‫بناي تاريخي چلپي اوغلي‬ ‫کتاب ايران‬
‫اين بناي دو طبقه در پانصد متري جنوب‬ ‫‪114‬‬
‫غربي سلطانيه‪ ،‬بر سر راه خدابنده قرار دارد‪.‬‬
‫باستانشناسان و محققان‪ ،‬اين مجموعه را به‬
‫سلطان چلبي نسبت دادهاند‪ .‬اين مجموعه از‬
‫دو بخش خانقاه و مقبره تشكيل شده است‪.‬‬
‫آرامگاه سلطانچلبي از نظر جايگيري گورها‬
‫در آن جالب توجه است‪ ،‬به گونهاي كه سلطان‬
‫در وسط و مريدان وي با توجه به درجه و‬

‫مراتبشان‪ ،‬در گرداگرد او دفن شدهاند‪.‬‬

‫عمارت تاريخي رختشوي خانه‬
‫اين بنا در محل معروف به باباجامال چوقوري‬
‫زنجان قرار دارد‪ .‬اين مجموعه را ميتوان به دو‬
‫بخش تقسيم كرد‪ .‬بخش نخست‪ ،‬سرايداري‬
‫و محل مديريت رختشويخانه و بخش دوم‪،‬‬
‫فضاي شستشوي رخت است كه از چند قسمت‬

‫تشكيل شده است‪.‬‬

‫عمارت ذوالفقاري‬
‫مجموعه تاريخي عمارت ذوالفقاري‪ ،‬در مركز‬
‫بافت قديمي شهر زنجان قرار دارد و مشتمل‬
‫بر ساختمانهاي اندروني و بيروني است كه‬
‫در حال حاضر‪ ،‬قسمت مركزي قسمت بيروني‬
‫باقي مانده است‪ .‬اين بنا در دو طبقه و يك‬

‫سردابه ساخته شده است‪.‬‬

‫زنجان‬ ‫معبد داش كسن‬
‫‪115‬‬ ‫معبد صخرهاي داش كسن به معناي سنگ‬
‫تراشيده يا بريده سنگ در جنوبشرقي روستاي‬
‫«وير» در ارتفاعات محلي سلطانيه قرار دارد‪ .‬در‬
‫اين معبد علاوه بر استفاده از فنآوري پيشرفته‬
‫زمان كه پيامد رشد و تكامل فن سنگتراشي‬
‫با ابزار فلزي است‪ ،‬انتخاب مناسبترين نقطه‬
‫نسبت به نقاط همجوار‪ ،‬نمودار توجه و آشنايي‬
‫كامل سازندگان آن با دانش زمينشناسي و‬

‫معدنشناسي است‪.‬‬
‫مجموعه آثار كندهكاري اين محل‪ ،‬يادگار‬
‫هنرمندان چيني است كه به فرمان اولجايتو از‬
‫چين فراخوانده شده بودند‪ .‬در دوره نخستين‪،‬‬
‫اين غار نيايشگاه آيين مهر پرستي در عهد‬
‫ساساني بوده است‪ .‬دوره دوم كه نقشهاي‬
‫اژدها‪ ،‬برگمو‪ ،‬پيچك و طرحهاي اسليمي‬
‫يادگار آن دوره است‪ ،‬به دوران فرمانروايي‬

‫ايلخانان تعلق دارد‪.‬‬

‫غار خرمنه سر‬
‫اين غار در بلنداي كوه خرمنه سر در روستاي‬
‫شاه نشين قرار دارد‪ .‬سنگهاي خارا و سنگهاي‬
‫سفيد آهكي به صورت چلچراغهاي زيبا از سقف‬
‫غار آويخته و زيبايي آن را دو چندان کردهاند‪.‬‬
‫اين غار دردو دوره زيستگاه انسان بوده است‪.‬‬
‫دوره نخست‪ ،‬سكونت گاه انسانهاي دوره پيش‬
‫از تاريخ و دوره دوم‪ ،‬سكونتگاه انسانهاي قرن‬

‫چهارم هجري قمري‪.‬‬

‫غار تاريخي گلجيك‬
‫اين غار در ارتفاعات مشرف به روستاي حاج‬
‫ارش زنجان قرار دارد و در حال حاضر راه‬
‫سوارهرو ندارد و مسير آن را بايد پياده طي‬
‫نمود‪ .‬اين غار عظيم‪ ،‬از فرسايش سنگهاي‬
‫آهكي پديد آمده است‪ .‬درون اين غار آثاري از‬
‫زندگي انسانهاي دوره آشولين تا بردوستين‬
‫متعلق به شانزده تا سيهزار سال پيش از ميلاد‬

‫كشف شده است‪.‬‬

‫کتاب ايران‬

‫مقبره ملاحسن كاشي‬
‫اين بقعه در فاصله دو و نيم كيلومتري جنوب شهر سلطانيه قرار گرفته است‪ ،‬اين مقبره در زمان شاه طهماسب صفوي براي «مولانا حسن‬
‫كاشي» معروف به «شيرازي» از علماي حكمت الهي در جنوب شرق محوطه تاريخي گنبد سلطانيه ساخته شد‪ .‬اين مقبره بر اساس نمونههاي‬

‫مقبرهسازي عصر صفوي ساخته شده است‪ .‬يعني كه نقشه هشت ضلعي بنا در نماي داخلي تبديل به فضاي چليپايي ميشود‪.‬‬
‫مقبره قيدار نبي‬

‫اين مقبره به قيدار بن اسماعيل بن ابراهيم (ع)‬
‫از پيامبران بني اسرائيل تعلق دارد‪ .‬ساختمان‬
‫مقبره در سال ‪ 719‬هجري قمري و گنبد بنا‬
‫در سال ‪ 751‬هجري قمري ساخته شده است‬
‫وگچ بري آن نيز در قرن يازدهم هجري قمري‬
‫اجرا شده است‪ ،‬ضريح قيدار نبي به طرز بسيار‬
‫زيبايي از چوب گردو ساخته شده و تزئيناتي از‬
‫قبيل طرحهاي هندسي و گل و بوته بر روي آن‬

‫حكاكي شده است‪.‬‬

‫مقبره پير احمد زهرنوش‬
‫اين مقبره در انتهاي خيابان هفده شهريور ابهر قرار دارد و از آثار دوره ايلخاني در قرن ششم است‪ .‬مقبره به مولانا قطب الدين احمد ابهري به‬
‫سال ‪ 500‬تا ‪ 575‬هجري قمري ملقب به پير احمد و معروف به زهرنوش تعلق دارد كه از صوفيان مشهور بوده و مريدان خود را در اين محل‬

‫ارشاد ميكرده است‪.‬‬
‫‪116‬‬

‫زنجان‬

‫بازار قديمي زنجان‬
‫بازار زنجان در بافت قديمي شهر قرار گرفته‬
‫و از دو قسمت بازار بالا و بازار پايينتشكيل‬
‫شده است‪ .‬بازار زنجان در دوره حكومت آغا‬
‫محمدخان قاجار (سال ‪ 1205‬ه‪ .‬ق) احداث و‬
‫در زمان فتحعلي شاه (سال ‪ 1213‬ه‪ .‬ق) كامل‬
‫شده است‪ .‬در قسمت پائين بازار‪ ،‬علاوه بر داد و‬
‫ستد توليدات محلي‪ ،‬از طريق دو باب كاروانسرا‬
‫محصولات روستاها و قصبههاي اطراف زنجان نيز‬
‫به فروش ميرسد‪ .‬قسمت بالاي بازار‪ ،‬از مجموعه‬
‫بازارهاي قيصريه‪ ،‬بزازها‪ ،‬حجت الاسلام‪،‬‬
‫امامزاده و عبدالعلي بيگ تشكيل شده است‪ .‬در‬
‫اين مجموعه نيز پنج مسجد به نامهاي چهل‬
‫ستون‪ ،‬آقا سيد فتحالله‪ ،‬جامع‪ ،‬حجتالاسلام و‬
‫ملار وجود دارد‪ .‬اين مجموعه ‪ 940‬باب مغازه‬
‫دارد‪ .‬از آنجا كه شهر زنجانتابستانهاي گرم‪،‬‬
‫زمستانهاي سرد و بهار و پائيزي ناآرام دارد‪،‬‬
‫كالبد و پوشش سقفي بازار طوري طراحي‬
‫گرديده است كه در داخل آن تغييرات هواي‬
‫بيرون احساس نشود‪ .‬اين بازار در فهرست آثار‬

‫تاريخي ايران به ثبت رسيده است‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫سفره غذايي زنجان سفره اي رنگين با فرهنگ غذايي ديرينه است‪ .‬غذاهاي استان در ارتباط مستقيم با شيوه معيشت عشاير و روستايي‬
‫ميباشد كه در مناطق شهري نيز متداول است از آن جمله ميتوان به انواع آش‪ ،‬چلوگوشت‪ ،‬انواع خورش‪ ،‬كوكوي شيرين‪ ،‬نرگسي‪ ،‬بوراني‬

‫اسفناج‪ ،‬سيب زميني برشته‪ ،‬كله جوش‪ ،‬شير برنج‪ ،‬بيازو‪ ،‬حلواي آرد گندم‪ُ ،‬مش ُكفي‪ ،‬گلانك‪ ،‬گلاس‪ ،‬بقليو و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫صنايع دستي و سوغاتيهاي زنجان عبارتند از‬
‫چاقوهاي ساده و مركب‪ ،‬انواع پايههاي استکاني‪،‬‬
‫سيني‪ ،‬چنگال و قاشق غذاخوري و چاي خوري‪،‬‬
‫کاسه‪ ،‬گلدان‪ ،‬قاب عکس مليلهاي‪ ،‬فرش‪،‬‬

‫چاروق‪ ،‬نقره كاري و انواع گليم و جاجيم‪.‬‬
‫نان اردک‪ ،‬سقز‪ ،‬سبزي گل آقا‪ ،‬سبزي قاز‬
‫ياقي‪ ،‬سبزي ماتار و پياز کوهي چي دان‪،‬‬
‫انگشت پيچ(شيريني) از سوغاتيهاي اين‬

‫استان بشمار ميروند‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫موسيقي زنجان بخشي از موسيقي محلي و‬
‫مقامي آذربايجان است كه عمدتاً تحت تأثير‬
‫موسيقي عاشيقي شكل گرفته است‪ .‬موسيقي‬
‫عاشيقي همراه با نواختن ساز و خواندن اشعار‬
‫اجرا ميشود‪ .‬عاشيقها با حضور در مراسم‬
‫مختلف عروسي و شادي در اشاعه موسيقي در‬
‫ميان مردم نقشي بسزا دارند‪ .‬علاوه بر موسيقي‬
‫عاشيقي‪ ،‬موسيقي مقامي آذربايجان نيز در‬

‫زنجان رواج دارد‪.‬‬

‫‪117‬‬





‫استان سمنان براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪97490/81‬‬
‫کيلومترمربع ميباشد كه از نظر مساحت‪ ،‬ششمين استان کشور بوده و وسعت آن حدود چهار برابر‬
‫استان تهران برآورد ميشود‪ .‬اين استان از نظر موقعيت جغرافيايي‪ ،‬از شمال به استانهاي خراسان‬
‫شمالي‪ ،‬گلستان و مازندران؛ از جنوب به استانهاي يزد و اصفهان؛ از شرق به استان خراسان‬
‫رضوي و از غرب به استانهاي تهران و قم محدود است و مرکز آن شهر سمنان ميباشد‪ .‬همجواري‬
‫با رشته كوههاي البرز و زمينهاي هموار كوير‪ ،‬شرايط اقليمي متنوعي براي اين استان بوجود آورده‬
‫است‪ .‬به طوريكه قسمت جنوبي آب و هوايي گرم و خشك؛ نواحي مركزي‪ ،‬معتدل؛ قسمت شمال‬
‫شرقي آب و هوايي سرد و خشك و قسمت شمالي نسبتا سرد است‪ .‬اين تنوع آب و هوايي‪ ،‬پوشش‬
‫گياهي متنوعي را نيز در اين استان به وجود آورده است‪ .‬استان سمنان را ميتوان به دو بخش‬
‫كوهستاني و دشت پايكوهي تقسيم كرد كه نواحي كوهستاني از مهمترين نواحي داراي امكانات‬
‫معدني هستند كه براي گذراندن اوقات فراغت مردم نيز مناسب بوده و جاذبههاي بسياري را در خود‬
‫جاي دادهاند‪ .‬مركز اين استان‪ ،‬شهر سمنان ميباشد که در فاصلة ‪ 221‬كيلومتري تهران‪ ،‬بر سر‬
‫راه خراسان واقع شده است‪ .‬اين شهر محل رفت و آمد اقوام مختلف بوده و در كتب تاريخي نيز به‬
‫كرات از آن نام برده شده است‪ .‬در آغاز قرن چهارم هجري‪ ،‬سمنان جزو قلمرو آل زيار بود که بعد از‬
‫انقراض اين سلسله به تصرف آل بويه درآمد‪ .‬در آن دوره‪ ،‬شهرهاي قومس جزو منطقة ديلم به شمار‬
‫ميآمد‪ .‬در سال ‪ 427‬ه‪ .‬ق تركان غزنوي خرابيهاي زيادي به شهر وارد ساختند‪ .‬سمنان در سال‬
‫‪ 618‬ه‪ .‬ق در اثر حمله مغولان ويران گرديد ولي در دورههاي بعد‪ ،‬از جمله در دورة صفوي و قاجار‪،‬‬
‫آبادانيهايي در آن صورت گرفت که آثار متعددي از آن دورهها برجاي مانده است‪ .‬سمنان امروزي‬
‫آباد و زيباست‪ .‬در گذشتهاي دور در محل آتشكدة بزرگ هريس در كومش (سمنان) شهري عظيم‬
‫و بتخانهاي بزرگ با ساختماني رفيع و باشكوه وجود داشته است‪ .‬به همين علت احتمال ميرود كه‬
‫مردم اين سرزمين قبل از ظهور زرتشت‪ ،‬داراي مذهب «سمتي» يا «سمينه» بودهاند و بتخانه بزرگ‬
‫آنان در محل سمنان فعلي واقع بوده است‪ .‬برخي ديگر بر اين باورند كه سمنان در اصل «سكنان»‬
‫منسوب به طوايف سكهها ميباشد و الف و نون آن نشانة نسبت و مكان است كه در واژههاي‬
‫گيلان و ‪ ...‬مشاهده ميشود‪ .‬عدهاي ديگر از اهالي سمنان‪ ،‬عقيده دارند كه نام قديم سمنان (سيم‬
‫لام) بوده كه بناي آن به دست دو نفر از فرزندان نوح پيغمبر به نامهاي (سيم النبي) و (لام النبي)‬
‫انجام گرفته كه مقبرة آنان در كوههاي شمال خاوري سمنان در محلي موسوم به پيغمبران واقع‬
‫است‪ .‬بر اين اساس كلمة (سيم لام) در اثر كثرت استعمال به مرور زمان به سمنان تبديل شده‬
‫است‪ .‬برخي نيز افسانه بناي اوليه را به دو هزار سال قبل از ميلاد مسيح به دستور تهمورث ديوبند‬
‫نسبت دادهاند‪ .‬در آن زمان شهر را «سمينا» نامگذاري نمودهاند كه به مرور زمان به سمنان تغيير‬
‫يافته است‪ .‬روايت ديگر حاكي از اين است كه نام قديم سمنان در زبان محلي «سه مه نان» بوده و‬
‫منظور ساكنان اين بوده است كه محصولات كشاورزي اين منطقه‪ ،‬نان و آذوقة اهالي را بيش از سه‬

‫ماه تأمين نميكند‪ .‬بعدها به مرور زمان «سه مه نان» به سمنان تغيير يافته است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان سمنان يكي از استانهاي مهم ايران است كه از نظر مساحت‪ ،‬ششمين استان بوده و وسعت آن حدود چهار برابر استان تهران برآورد‬
‫ميشود‪ .‬مرکز آن سمنان و شهرهاي مهم آن‪ ،‬شاهرود‪ ،‬دامغان و گرمسار است‪ .‬استان سمنان هم كوهستاني و هم دشتهاي دامنهاي دارد‪.‬‬

‫قسمت كوهستاني آن گردشگاههاي مناسبي دارد و دشتهاي آن نيز شهرهاي بسيار قديمي ايران را در خود جاي داده است‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫هر قسمت از استان سمنان به علت شرايط جغرافيايي مختلف داراي آب و هواي متفاوتي ميباشد‪ .‬بدين صورت که در نواحي کوهستاني هوا‬

‫سرد‪ ،‬در دامنه کوهها هوا معتدل و در کنار کوير هوا گرم است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫سمنان در تمام دوره مادها و هخامنشيان جزو ايالت بزرگ پارت بشمار ميرفت و در زمان ساسانيان نيز اهميت ويژهاي داشته است‪ .‬اشکانيان‬
‫ايالات ايران را به ‪ 18‬بخش وسيع تقسيم کردند که يکي از ايالتهاي مهم آن «کميسن قوميس» يا «قومس» در نواحي سمنان و دامغان کنوني بود‪.‬‬
‫در نيمه قرن هفتم ميلادي در زمان يزدگرد سوم‪ ،‬آخرين پادشاه سلسله ساساني‪ ،‬مهاجمان عرب‪ ،‬کشور ايران را به تصرف خود درآوردند‪.‬‬
‫اعراب‪ ،‬نخست شهر بزرگ و آباد ري را تسخير کردند‪ ،‬سپس به شمال شرقي رفته و به سرزمين کومش (شهرهاي سمنان‪ ،‬دامغان‪ ،‬بسطام)‬
‫رسيدند و آن را تسخير کردند‪ .‬به هر حال‪ ،‬آن چنان که از منابع و كتب تاريخي استنباط ميشود سمنان يكي از مناطق كهن و قديمي ايران‬
‫است كه در درازاي تاريخ‪ ،‬فراز و نشيبهاي زيادي را پشت سر گذاشته است‪ .‬سمنان محل رفت و آمد اقوام مختلف بوده است‪ .‬سمنان در اثر‬
‫حمله مغولان ويران گرديد ولي در دورههاي بعد‪ ،‬از جمله در دوره صفوي و قاجار آبادانيهايي در آنجا انجام شد و آثار متعددي از آن دورهها‬

‫به جا مانده است‬

‫‪121‬‬

‫قصر شاه عباس‬ ‫کتاب ايران‬
‫در دامنه شمالي ارتفاعات سياه كوه در جنوب‬ ‫‪122‬‬
‫گرمسار‪ ،‬بناهاي متروكي معروف به قصر به‬
‫جا مانده است‪ .‬قصر شاه عباسي‪ ،‬معروفترين‬
‫بناي اين مجموعه است‪ .‬روكار آن از سنگهاي‬
‫بزرگ آهكي صيقل شده سفيد رنگ است‪ .‬اين‬
‫قصر شش برج دارد و سر دِر آن از سنگ بزرگ‬
‫يكپارچه است‪ .‬در دو طرف سردر ساختمان دو‬
‫اتاق كوچك وجود دارد كه قراولخانه ناميده‬
‫ميشود‪ .‬در درون محوطه بزرگ بنا بيست‬
‫اتاق كوچك و در سمت شرق آن صحن بزرگ‬
‫سادهاي با تاق بلند ضربي احداث شده است‪.‬‬
‫در بدنه غربي نيز تالاري گشاده با شاهنشين و‬
‫تاقچههايي در دور و ايواني در جلو وجود دارد‬
‫كه سردابي كهنه نيز در زير دارد‪ .‬آب مورد‬
‫نياز قصر توسط لولههاي سفالي و سنگي از‬
‫چشمه شاه در دامنه سياهكوه تأمين ميشد‪.‬‬
‫ساختمان اين نهر آب‪ ،‬جالب و شگفتانگيز‬
‫است‪ .‬سفالهاي مكشوفه اطراف اين بنا به دوره‬
‫تيموري تعلق دارد كه در دوره صفوي تعمير و‬

‫مورد استفاده قرار گرفته است‪.‬‬

‫آرامگاه ابن يمين فريومدي‬
‫آرامگاه ابن يمين فريومدي‪ ،‬شاعر معروف در‬
‫روستاي فرومد قرار دارد‪ .‬اين ساختمان شش‬
‫گوش است و سنگ قبر آن نيز شش ضلع‬
‫كوچك دارد‪ .‬ديوان كامل او در جنگ سربداران‬
‫از بين رفته و ديوان ديگري تنظيم كرده كه به‬

‫جاي مانده است‪.‬‬

‫دروازه ارگ‬
‫دروازه ارگ در زمان سلطنت ناصرالدين شاه‬
‫قاجار ساخته شده است‪ .‬تاق اتاقها ضربي و‬
‫تاق اتاق اصلي به صورت گنبد كم خيز است‪.‬‬
‫يكي از شاهكارهاي اين بناي تاريخي‪ ،‬سردر‬
‫جالب توجهي است كه در آن تصوير تاريخي‬
‫نبرد رستم و ديو سپيد به طرز خيره كنندهاي‬

‫بر روي كاشي هفت رنگ نقش شده است‪.‬‬

‫سمنان‬ ‫برج پيرعلمدار‬
‫‪123‬‬ ‫اين برج نزديك مسجد جامع و مدرسه فتحعلي‬
‫بيگ دامغان قرار دارد‪ .‬اين مقبره به صورت‬
‫برج مدور آجري با گنبد مخروطي پيازي‬
‫ساخته شده است‪ .‬اين بنا كه ‪ 13‬متر ارتفاع‬
‫دارد‪ ،‬به دليل كتيبه خط كوفي مشبك بسيار‬
‫معروف است‪ .‬ساختمان مذكور مقبره محمد‬
‫بن ابراهيم‪ ،‬پدر ابوحرب بختيار‪ ،‬ممدوح‬

‫منوچهري دامغاني (شاعر) است‪.‬‬

‫حمام پهنه‬
‫از بناهاي قرن نهم هجري قمري است که در‬
‫سال ‪ 856‬ه‪ .‬ق به دستور خواجه غياثالدين‬
‫بهرام سمناني از وزراي دوره تيموري بنا گرديده‬
‫است‪ .‬اين حمام در بخش مرکزي شهر سمنان‬
‫و در کنار مجموعه مسجد جامع‪ ،‬مسجد امام‪،‬‬
‫تيمچه پهنه و راسته بازار قرار گرفته است‪.‬‬
‫اين بنا در سال ‪ 1367‬و پس از انجام عمليات‬
‫مرمت به صورت موزه تغيير کاربري داده و هم‬

‫اکنون مورد بازديد ميباشد‪.‬‬

‫مسجد جامع سمنان‬
‫از شمار کهنترين آثار به جا مانده از دوران‬
‫پرشکوه اسلامي است که نشانگر مدنيت و‬
‫رشد و نبوغ هنري معماري اين خطه ميباشد‪.‬‬
‫بناي اين مسجد تک ايواني است‪ .‬طبق متون‬
‫تاريخي زمان ساخت اين مسجد به قرن سوم‬

‫هجري قمري برميگردد‪.‬‬

‫کتاب ايران‬

‫مسجد تاريخانه‬
‫مجموعه بناي خدايخانه يا تاريخانه در حدود سال‪300‬‬
‫هجري قمري بنا گرديده است‪ .‬اين مسجد نمونه بسيار‬
‫زيبا و کاملي از مساجد قرون نخستين اسلامي بشمار‬
‫ميرود‪ .‬شيوه معماري اين مسجد برگرفته از معماري‬
‫دوره ساساني است‪ .‬ساختمان مسجد تاريخانه‪ ،‬شامل‬
‫يک صحن يا حياط مرکزي است که اطراف آن را‬
‫رواقهاي سرپوشيده احاطه کرده است‪ .‬شبستان اين‬
‫مسجد بر روي هجده ستون مدور استوار شده است‪.‬‬
‫اين ستونها داراي يک متر و نيم قطر هستند طبق‬
‫کتيبه کوفي مسجد‪ ،‬مناره کنوني اين مسجد داراي‬
‫‪ 25‬متر ارتفاع است‪ ،‬به همت بختيار بن محمد در قرن‬
‫پنجم هجري قمري ساخته شده است‪ .‬اين مسجد که‬
‫در طي قرون متمادي‪ ،‬بارها مورد مرمت و بازسازي‬
‫قرار گرفته‪ ،‬پس از مسجد جامع فهرج‪ ،‬يکي از کهن‬
‫ترين مساجد ايران محسوب ميشود‪ .‬بناي مذکور در‬

‫دامغان واقع شده است‪.‬‬
‫از ديگر آثار و بناهاي تاريخي اين استان ميتوان به‬
‫كاروانسراي عباس آباد‪ ،‬كارونسراي شاه سليماني‬
‫آهوان‪ ،‬كاروانسراي شاه عباسي لاسجرد‪ ،‬عمارت‬
‫چشمه علي‪ ،‬قصر عينالرشيد‪ ،‬قصر حرمسرا‪،‬‬

‫قلعههاي پاچنار و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫گنبد چهل دختر‬
‫اين برج از بناهاي دوره سلجوقي است كه به دستور‬
‫ابوشجاع از آجر ساخته شده است‪ .‬نزديك گنبد و بر‬
‫بالاي در چوبي اين برج‪ ،‬كتيبهاي به خط كوفي با‬

‫تزئينات زيباي آجري كار شده است‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫انواع صنايع دستي استان سمنان را قالي‪ ،‬گليم‪ ،‬كارهايدستي‪ ،‬انواع قلمكار‪ ،‬انواع سفال‪ ،‬سراميك و انواع دست بافتهها تشکيل ميدهند‪.‬‬

‫پسته نيز از بهترين سوغاتيهاي اين استان ميباشد‪ .‬همچنين ميتوان به خشكبار و نان سنتي‪ ،‬انجير‪ ،‬آلو‪ ،‬گردو‪ ،‬انگور و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬
‫غذاهاي محلي‬

‫انواع غذاهاي محلي مختلفي كه در سطح استان سمنان به شيوههاي خاص تهيه ميگردند عبارتند از‪ :‬آش ترش‪ ،‬آبگوشت پسته‪ ،‬شويد پلو با‬
‫لوبيا‪ ،‬انواع تهچين‪ ،‬رشته پلو‪ ،‬بيج بيج‪ ،‬كته شير‪ ،‬قيمه كرفس‪ ،‬كشمش پلو‪ ،‬زردك پلو‪ ،‬انواع خورش (خورش گردو اسفناج‪ ،‬خورش سيب‬
‫درختي وآلبالو‪ ،‬خورش پسته و خورش قرمه)‪ ،‬گور ماست‪ ،‬دوغ جوش‪ ،‬اشكنه‪ ،‬بُلماق‪ ،‬حسو‪ ،‬دست به قمه‪ ،‬خوراككشك‪ ،‬تاس كباب‪،‬‬

‫ماست جوش‪ ،‬قلياقروت‪ ،‬بوراني كدو و ‪...‬‬
‫موسيقي محلي‬

‫موسيقي استان سمنان با تأثيرپذيري از مقامات و ملوديهاي مازندراني‪ ،‬خراساني و اقوام مهاجر ترک‪ ،‬امروزه عمدتًا به صورت اشکال‬
‫موسيقي کلاسيک ايراني و تا حدودي هم با اشکال موسيقي فولکلور ويژه اقوام مهاجر ترک زبان خودنمايي ميکند‪ .‬در حال حاضر عمدهترين‬

‫جريان موسيقي استان‪ ،‬موسيقي کلاسيک و معاصر ايراني است‪.‬‬
‫به نظر ميرسد هنوز بررسي و تحقيق کافي از موسيقي و ملوديهاي محلي استان سمنان به عمل نيامده است‪ ،‬زيرا هيچ نوع گزارشي در اين‬
‫زمينه يافت نشده است‪ .‬ولي امکان دارد با بررسيهاي بيشتر‪ ،‬جلوههاي ويژهاي از موسيقي باستاني يا ميانه ايران در اين استان کشف شود‪،‬‬

‫زيرا اين استان يکي از مراکز تمدن در ادوار مختلف تاريخ ايران بوده و از گذرگاههاي مهم جاده ابريشم نيز بشمار ميرفته است‪.‬‬

‫‪124‬‬



‫استان سيستان و بلوچستان براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل‬
‫‪ 181785/28‬كيلومتر مربع‪ ،‬در جنوبشرقي ايران واقع شده است‪ .‬اين استان پهناور از سمت شرق‬
‫به كشورهاي پاكستان و افغانستان محدود است و در جنوب با درياي عمان مرز آبي دارد‪ .‬استان‬
‫سيستان و بلوچستان از شمال و شمال غرب با استان خراسان جنوبي و از غرب با استان کرمان و‬
‫هرمزگان همجوار است‪ .‬استان سيستان و بلوچستان به لحاظ وسعت از بزرگترين استانهاي كشور‬
‫به حساب ميآيد‪ .‬اين استان از دو ناحيه تشكيل يافته كه از لحاظ طبيعي با يكديگر كاملًا متفاوتند‪.‬‬
‫ناحيه سيستان در قسمت شمالي اين استان قرار داشته و حوزه مسطحي است كه از آبرفتهاي‬
‫دلتاي قديمي و فعلي رود هيرمند (بزرگترين درياچه آب شيرين جهان) تشكيل شده است‪ .‬ناحيه‬
‫بلوچستان منطقهاي وسيع و كوهستاني است كه حد شمالي آن كوير لوت و حد جنوبي آن درياي‬
‫عمان ميباشد‪ .‬مرزهاي طولاني آبي و خشكي استان با كشورهاي افغانستان‪ ،‬پاكستان و كشورهاي‬
‫حوزه خليجفارس‪ ،‬موقعيت ويژهاي را به آن بخشيده و سبب ايجاد شرايط سياسي و اجتماعي‬
‫خاصي در آن منطقه شده است‪ .‬چندگانگي و تنوع مذهبي (شيعه‪ ،‬سني‪ ،‬شافعي‪ ،‬حنبلي و‪،)...‬‬
‫گويشهاي مختلف‪ ،‬تعلقات قومي و قبيلهاي‪ ،‬استقامت و سختکوشي مردم از ديگر ويژگيهاي‬
‫اجتماعي اين استان است‪ .‬منطقه سيستان و بلوچستان با توجه به موقعيت جغرافيايي‪ ،‬از يك‬
‫طرف تحت تأثير جريانهاي جوي متعدد مانند «جريان بادي شبه قاره هند» و به تبع آن بارانهاي‬
‫موسمي اقيانوس هند است و از طرف ديگر تحت تأثير فشار زياد عرضهاي متوسط (پرفشار جنب‬
‫حاره) قرار دارد كه گرماي شديد‪ ،‬مهمترين پديده مشهود اقليمي آن است‪ .‬در وضعيت هواشناسي‬
‫اين منطقه بادهاي شديد موسمي‪ ،‬طوفان شن‪ ،‬رگبارهاي سيل آسا‪ ،‬رطوبت زياد و مه صبحگاهي‬
‫پديدههاي قابل توجهي هستند‪ .‬اين استان تابستانهاي گرم و طولاني و زمستانهاي كوتاه دارد‪.‬‬
‫زاهدان مرکز استان سيستان و بلوچستان و نيز مرکز شهرستان زاهدان است‪ .‬زاهدان شهري قديمي‬
‫است که تقريباً تمامي ساختمانها و خيابانهاي آن نوسازي شده و امروزه به شکل شهري تازه بنا‬
‫جلوهگر ميباشد که بر سر راه کرمان به مشهد‪ ،‬کرمان به چابهار و نزديک مرز پاکستان و افغانستان‬

‫واقع شده است‪ .‬نام پيشين آن ُدزداب بود که در زمان پهلوي اول به نام کنوني تغيير داده شد‪.‬‬
‫اکثر مردم اين شهر با توجه به قوميتهايي که در آن ساکن شدهاند از نژاد آريايي هستند و به‬
‫زبانها و گويشهاي فارسي‪ ،‬سيستاني‪ ،‬بلوچي‪ ،‬کرماني‪ ،‬يزدي و خراساني سخن ميگويند‪ .‬گويش‬
‫سيستاني يکي از گويشهاي مهم زبان فارسي است که مردم سيستان بدان تکلم ميکنند‪ .‬اين‬
‫گويش از يکسو بيشترين خويشاوندي واژگاني و دستوري را با گويش موجود و گذشته خراساني و‬
‫فراتر از آن با لهجههاي مرده ماوراءالنهري و تاجيکي کنوني دارد و از سوي ديگر واژههاي مشترک‬
‫بسيار با بلوچي دارد که با توجه به پيوندهاي تاريخي و پيوستگيهاي جغرافيايي و مهاجرتهاي‬
‫قومي و خويشاوندي طايفهاي‪ ،‬امري طبيعي ميباشد‪ .‬مردم بلوچستان به زبان بلوچي صحبت‬

‫ميکنند‪ .‬زبان بلوچي از زبانهاي ايراني شمال غربي است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان سيستان و بلوچستان در جنوب شرق ايران واقع شده است‪ .‬مرکز استان سيستان و بلوچستان‪ ،‬شهر زاهدان است و ايرانشهر‪ ،‬چابهار‪،‬‬

‫خاش‪ ،‬زابل‪ ،‬سراوان و نيك شهر شهرهاي مهم آن را تشکيل ميدهند‪.‬‬
‫آب و هوا‬

‫آب و هواي استان از نوع آب و هواي بياباني است‪ .‬نوسانات رطوبت‪ ،‬وجود بادهاي موسمي همچون بادهاي معروف به «صد و بيست روزه» و «باد‬
‫هفتم» يا «گاوكش» و ريزش جوي و اختلاف دما در ‪ 24‬ساعت به استثناي نواحي معتدل سواحل درياي عمان‪ ،‬شرايط خاص اقليمي‪ ،‬پوشش‬

‫گياهي‪ ،‬جانوري‪ ،‬مناظر بديعي را به وجود آورده است‪.‬‬
‫تاريخ و فرهنگ‬

‫استان سيستان و بلوچستان به لحاظ ويژگيهاي طبيعي و پيشينه اسكان‪ ،‬از دو منطقه كاملًا متمايز «سيستان» و «بلوچستان» تشكيل‬
‫شده است‪ .‬سيستان در گذشتههاي دور شامل كابل‪ ،‬رخد‪ ،‬كشمير و قسمتي از پاكستان و افغانستان فعلي بود و بر اساس «ونديداد» يکي از‬
‫بخشهاي پنج گانه «اوستا» كتاب زرتشت‪ ،‬يازدهمين سرزمين آفريده شده توسط اهورامزدا است‪ .‬در كتابهاي تاريخي‪ ،‬از سيستان به عنوان‬

‫ولايتي گسترده و آباد ياد شده است‪.‬‬
‫بلوچستان يا «ميكا» براساس كتيبههاي بيستون در عهد داريوش‪« ،‬مكيا» يا كشور «ميكييها» و برابر نوشته مورخين يوناني «گدروزيا» خوانده‬
‫ميشد و استان چهاردهم بود‪ .‬در زمان ساسانيان به اين منطقه كوسان (‪ )Kussun‬ميگفتند‪ .‬اين اسامي تا پيش از اسلام رايج بود و زماني كه‬
‫اعراب بر آن دست يافتند‪« ،‬مكران» خوانده ميشد‪ .‬در تاريخ هر جا سخني از سيستان آمده‪ ،‬از بلوچستان هم ياد شده است‪ .‬تاريخ بلوچستان نيز‪،‬‬
‫همانند سيستان‪ ،‬با اسطوره شروع ميشود‪ .‬فردوسي توس در شاهنامه اشاره به قوم بلوچ دارد و مردان آن را در لشكريان كيخسرو به شجاعت‬

‫و مردانگي ستوده و همچنين در جاي ديگر‪ ،‬اتحاد و اتفاق بلوچها را با اقوام گيلاني و جنگ آنان را با انوشيروان به رشتة نظم در آورده است‪.‬‬

‫‪127‬‬

‫قلعه مچي‬ ‫کتاب ايران‬
‫قلعه يا كاخ مچي در‪ 60‬كيلومتري جنوبغربي‬ ‫‪128‬‬
‫شهرستان زابل‪ ،‬حد فاصل بين شهر سوخته و‬
‫تاسوكي قرار گرفته است‪ .‬اين بنا در عهد صفويه تا‬
‫قاجاريه‪ ،‬به عنوان مركز حكمراني خاندان رييسي‪،‬‬
‫از حاكمان محلي بوده از ويژگيهاي معماري اين‬
‫بنا ايوان و گنبدهاي رفيع و عظيم خشت و گلي‬
‫منحصر بهفرد و پلان مربع شكل آن با تزئينات‬

‫ساده چليپا و نيم ستونهاي گلي است‪.‬‬

‫شهر دهانه غلامان (دروازه بردگان)‬
‫دهانه غلامان در ‪ 44‬كيلومتري شهر زابل‬
‫واقع شده است‪ .‬اين شهر مربوط به دوره‬
‫هخامنشي است‪ .‬دهانه غلامان يا به عبارت‬
‫ديگر دروازه بردگان با برخورداري از ابعاد و‬
‫اندازههاي‪ 800×300‬متر اصولا يك شهر به‬
‫معناي متعارف بود كه در اثر وزش باد در زير‬
‫پردهاي از ريگ روان مدفون گرديده است‪.‬‬
‫مصالح بهكار رفته در ابنيه مكشوفه اكثراً خشت‬
‫خام و چينه است‪ .‬نوع خاک و اقليم خشک‬
‫محل نيز حفظ كلي بناها را فراهم كرده به‬
‫گونهاي كه امروزه نقشه شهري آن را ميتوان‬

‫كلا فراهم و پياده كرد‪.‬‬

‫شهر سوخته‬
‫شهر سوخته در ‪ 57‬كيلومتري غرب جاده زابل به‬
‫زاهدان قرار دارد‪ .‬محوطه باستاني شهر سوخته به‬
‫علت وسعت و موقعيت ويژه خود‪ ،‬همواره مورد‬
‫توجه پژوهشگران قرار گرفته است‪ .‬فعاليتهاي‬
‫باستانشناسي روي شهر سوخته به همت گروه‬
‫كاوشگران ايتاليايي در سال‪ 1960‬ميلادي آغاز‬
‫شد‪ .‬در سال ‪ 1967‬ميلادي اين مؤسسه با‬
‫همكاري اداره كل باستانشناسي و فرهنگ عامه‬
‫(آن زمان) شروع به كاوش اين سلسله تپهها كرد‬
‫و حاصل پژوهشهاي خود را در دهها كتاب و‬
‫مقاله منعكس نمود‪ .‬به كوشش سازمان ميراث‬
‫فرهنگي كشور‪ ،‬در حال حاضر‪ ،‬باستان شناسان‬
‫ايراني درحال كاوش و بررسي گسترده ميباشند‪.‬‬
‫اهميت و وسعت كشفيات شهر سوخته در چند‬
‫سال اخير‪ ،‬اين محوطه باستاني دوران مفرغ را‬
‫به صورت مهمترين مركز اجتماعي و سياسي‪،‬‬
‫اقتصادي تجاري‪ ،‬صنعتي‪ ،‬اداري و فرهنگي‬
‫تمام منطقه در طي هزارههاي سوم و دوم پ‪ .‬م‬
‫در خاورميانه درآورده است‪ .‬پيكر مفرغي‪ ،‬چشم‬
‫مصنوعي از جمله اشيايي است كه ضمن كاوش‬
‫در تپههاي شهر سوخته به دست آمده و قدمت‬

‫آن را به ‪ 4800‬سال قبل تخمين زده اند‪.‬‬

‫سيستانوبلوچستان‬ ‫دشت لوت‬
‫‪129‬‬ ‫بزرگ ترين چاله فلات داخلي ايران‪ ،‬دشت لوت‬
‫است و بخشي از آن بين سيستان و بلوچستان‬
‫قرار دارد‪ .‬اين دشت يكي از خشكترين و‬
‫گرمترين دشتهاي جهان است و كمتر اثري‬
‫از آب در آن ديده ميشود‪ .‬در قسمت غرب‬
‫دشت لوت‪ ،‬بيابان ديگري به نام نمك زار وجود‬
‫دارد كه در فصل بارندگي بسيار صعبالعبور‬
‫ميشود‪ .‬نيمه شرقي دشت لوت را ريگروان‬

‫پوشانيده است‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫از صنايع دستي و سوغات اين استان قالي‪،‬‬
‫قاليچه‪ ،‬گليم‪ ،‬سوزندوزي‪ ،‬خورجين بافي‪،‬‬
‫كرك بافي‪ ،‬سكه و دگمه دوزي‪ ،‬خامه‬
‫دوزي‪ ،‬چادر بافي‪ ،‬پريوار دوزي‪ ،‬سياهدوزي‪،‬‬
‫سفالسازي و زينت آلات (جواهرسازي) و‬

‫بلوچي دوزي ميباشند‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫سفره استان سيستان و بلوچستان‪ ،‬سفرههاي‬
‫رنگين با فرهنگ غذايي ويژه عشايري و روستايي‬
‫است‪ .‬از اين غذاهاي محلي که در مناطق‬
‫شهري نيز متداول است ميتوان به تنوري‪،‬‬
‫کشک زابلي‪ ،‬اوجيزک(‪ )owjyzak‬انواع ماهي‬
‫(دوغ ماهي‪ ،‬آبگوشت ماهي و خورش ماهي)‪،‬‬
‫پترونگ‪ ،‬بت‪ ،‬اشکنه گشنيز‪ ،‬خوراک خرما‪،‬‬
‫ماهي نمک سود‪ ،‬کله جوش‪ ،‬کنک‪ ،‬شوده و‬
‫ده‪ ،‬مزک‪ ،‬آبواد‪ ،‬انواع خورش موسوم به واداپ‬
‫(‪ ،)vadap‬ماچدوه‪ ،‬تباهك‪ ،‬ماشك‪ ،‬هتنگ‬
‫باقلا‪ ،‬اناردانه‪ ،‬خوراك بادنجان‪ ،‬جلوآي آبي يا‬

‫سبزگ‪ ،‬سوتلاش و چاشت ديگر اشاره كرد‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫موسيقي بومي و ترانههاي محلي مردم سيستان‬
‫و بلوچستان ظرافت و لطافت ويژهاي دارند‪.‬‬
‫اكثر ترانههاي محليسيستان ارتباط مستقيمي‬
‫با محيط طبيعي‪ ،‬شيوه زندگي و باورهاي ديني‬
‫و اعتقادي مردم دارند‪ .‬بلوچها به داستانهاي‬
‫عاطفي دلبستگي دارند که بسيار ظريف و‬
‫پرمعني همراه با تبليغ روح شجاعت و دلاوري‬
‫است‪ .‬ترانههاي محلي اين استان بيشتر در‬
‫مراسم جشن عروسي و اعياد خوانده ميشوند‪.‬‬
‫آلات موسيقي سنتي سيستان و بلوچستان‬

‫«قيچك»‪ُ « ،‬د ُهل» و « ُسرنا» است‪.‬‬





‫استان فارس يکي از استانهاي جنوبي کشور است كه براساس تقسيمات كشوري سال ‪ ،1391‬داراي مساحتي‬
‫معادل ‪ 122607/943‬کيلومترمربع است که با اين وسعت بعد از استانهاي سيستان و بلوچستان‪ ،‬كرمان‬
‫و يزد پهناورترين استان کشور ميباشد و تقريبا ‪ 8/1‬درصد از مساحت کل کشور را دربرميگيرد‪ .‬اين استان‬
‫در طول تاريخ نامش به عنوان مرکز حکومتهاي دو امپراطوري هخامنشي و ساساني ثبت گرديده است‪.‬‬
‫هخامنشيان و ساسانيان سنتهاي فرهنگي ايران را در گسترههاي بسيار گوناگوني پرورش دادند و خصوصًا با‬
‫طلوع دولت هخامنشي به وسيلة کوروش پارسي در استان پارس يا فارس‪ ،‬اين دولت منشأ و مرکز يک تمدن‬
‫و فرهنگ ممتاز آريايي و جهاني دنياي باستان شناخته شد‪ .‬بناهاي تاريخي ارزشمندي چون پاسارگاد‪ ،‬تخت‬
‫جمشيد‪ ،‬بيشاپور‪ ،‬شهر گور و كاخ اردشير بابكان فيروزآباد و‪ ...‬بيانگر فرهنگ و تمدن درخشان تاريخي‬
‫ايران زمين ميباشند‪ .‬اين استان‪ ،‬مركز امپراتوريهاي بزرگي مانند هخامنشيان و ساسانيان بوده است‪ .‬پيش‬
‫از اسلام دو پادشاه بزرگ ايراني به نامهاي «كورش» و «اردشير بابكان»‪ ،‬از اين ناحيه برخاستند و به ترتيب‬
‫سلسلههاي بزرگ هخامنشيان به پايتختي «پاسارگاد» و «تخت جمشيد» و ساسانيان به پايتختي «فيروزآباد»‬
‫را پديد آوردند‪ .‬پس از اسلام نيز اين استان مركز سلسلههاي ديلميان‪ ،‬اتابكان‪ ،‬آل بويه و زنديه بوده و‬
‫در دوران قاجار نيز از مراكز مهم حكومتي بوده است‪ .‬استان فارس از شمال به استان اصفهان‪ ،‬از شرق به‬
‫استانهاي يزد و كرمان‪ ،‬از غرب به استانهاي بوشهر و كهگيلويه و بويراحمد و از جنوب به استان هرمزگان‬
‫محدود ميشود‪ .‬كوههاي زاگرس با جهت شمال غربي‪ -‬جنوبشرقي‪ ،‬استان فارس را به دو ناحيه مشخص‬
‫طبيعي شامل ناحيه شمال‪ -‬شمال غربي و ناحيه جنوب‪ -‬جنوبشرقي تقسيم كرده است‪ .‬ارتفاعات ناحية‬
‫شمالي ازكوههاي سميرم شروع و در جهت شمال غربي امتداد مييابد‪ .‬در استان فارس سه ناحية مشخص آب‬
‫و هوايي وجود دارد‪ .‬اول‪ ،‬ناحية كوهستاني شمال و شمال غرب كه زمستانهاي سرد معتدل و پوشش گياهي‬
‫مناسبي دارد‪ .‬دوم ناحية مركزي كه در زمستانها آب و هواي نسبتاً معتدل توأم با بارندگي و در تابستانها‬
‫هوايي گرم و خشك دارد‪ .‬سوم ناحية جنوب و جنوبشرقي كه به علت كاهش ارتفاع و عرض جغرافيايي و‬
‫نحوة استقرار كوهها ميزان بارندگي آن در فصل زمستان نسبت به دو فصل بهار و پاييز كمتر است و هواي‬
‫آن نيز در زمستانها معتدل و در تابستانها بسيار گرم است‪ .‬ارتفاعات ناحيه جنوبي كوههاي اطراف شيراز‬
‫وكوههاي مهارلو‪ ،‬خرمن و تودج را در برميگيرد‪ .‬ارتفاعات غربي در امتداد ارتفاعات كهگيلويه تا كوههاي‬

‫ممسني و ارتفاعات جنوبي مشتمل بر كوههاي داراب و ارتفاعات تنگستان است‪.‬‬
‫مرکز اين استان‪ ،‬شهر شيراز ميباشد که با ‪ 1264‬کيلومترمربع گستردگي‪ ،‬به شکل مستطيل در جنوب‬
‫غربي ايران قرار دارد‪ .‬شيراز در دوران باستان‪ ،‬کهنترين اثر نوشتاري درباره زمان بناي يک شهر را به خود‬
‫اختصاص داده است‪ .‬اين اثر مربوط به الواح گلي تخت جمشيد ميشود که بر روي آنها از نام شهر به عنوان «شي‬
‫رازيايش» نام برده است‪ .‬در کاوشهاي منطقة «قصر ابونصر» چند مهره به دست آمده که نام اردشير و شيراز بر‬
‫آن نوشته شده است‪ .‬با توجه به نقشهاي ساساني «برم دلک» و آثار هخامنشي و نيز در پي کند و کاوهايي که‬
‫در يکي از تپههاي جنوب شيراز انجام گرفته‪ ،‬مقداري سفال شکسته مربوط به هزارههاي سوم پيش از ميلاد‬

‫به دست آمده که اين نشانگر مجد و عظمت شيراز در دورههاي پيش از ميلاد و اسلام بوده است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان فارس در بخش جنوبي کشور در مسير اصلي ارتفاعات زاگرس قرار گرفته است و پنجمين استان بزرگ ايران محسوب ميشود‪ .‬مرکز‬

‫استان فارس‪ ،‬شهر شيراز است و از شهرهاي مهم آن ميتوان شهرهاي مرودشت‪ ،‬کازرون‪ ،‬جهرم و فسا را نام برد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫استان فارس به دليل نزديکي به خليجفارس در نواحي جنوبي و مجاورت با کوير در نواحي شمال شرق و ناهمواريها و چين خوردگيها‪،‬‬

‫ارتفاع‪ ،‬عرض جغرافيايي داراي سه ناحيه آب و هوايي به شرح زير است‪:‬‬
‫الف‪ :‬ناحيه کوهستاني شمال‪ ،‬شمال غرب و غرب‪ :‬مرتفع ترين مناطق و کوههاي استان را در خود جاي داده است و داراي زمستانهاي سرد‬

‫و تابستانهاي معتدل است‪.‬‬
‫ب‪ :‬ناحيه مرکزي‪ :‬نسبت به ناحيه اول ارتفاع کمي دارد اين ناحيه در زمستان داراي آب و هواي معتدل همراه با بارش و تابستانهاي‬

‫معتدل دارد‪.‬‬
‫ج‪ :‬ناحيه جنوب و جنوبشرقي‪ :‬اين ناحيه به دليل کم بودن ارتفاع‪ ،‬عرض جغرافيايي پايينتر و شکل گيري جهت کوهها يعني شرقي ‪-‬‬

‫غربي داراي آب و هواي معتدل در زمستان و بسيار گرم و خشک در تابستان است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫فارس در كتيبههاي هخامنشي به صورت «پارسه» و در نوشتههاي يوناني به شكل «پرسيس» آمده و معرب آن فارس است‪ .‬يونانيان نام ايالت‬
‫پرسيس را به اشتباه بر تمام ايران اطلاق ميكردند‪ .‬در جنوب ايران تا كرانههاي خليجفارس‪ ،‬سرزميني گسترده است كه از روزگاران باستان‪،‬‬
‫پارس (فارس) نام داشته و از آغاز دوره اسلامي مركز آن شيراز بوده است‪ .‬اين سرزمين‪ ،‬از چند هزار سال پيش زيستگاه پر رونق اقوام بومي‬
‫ايران‪ ،‬و به ويژه‪ ،‬عيلاميان بوده و از اين قوم‪ ،‬آثار بسياري در گوشه و كنار فارس‪ ،‬هم چون كورنگون ممسني‪ ،‬نقش رستم‪ ،‬تخت جمشيد‬

‫(مرودشت) به جاي مانده است‪.‬‬

‫‪133‬‬

‫تخت جمشيد‬ ‫کتاب ايران‬
‫تخت جمشيد‪ ،‬پارسه و يا پرسپوليس در شمال‬ ‫‪134‬‬
‫شهرستان مرودشت قرار دارد‪ .‬تخت جمشيد‪،‬‬
‫نام يکي از شهرهاي باستاني ايران است که طي‬
‫ساليان پيوسته‪ ،‬پايتخت باشکوه و تشريفاتي‬
‫پادشاهي ايران در زمان امپراتوري هخامنشيان‬
‫بوده است‪ .‬در اين شهر باستاني بنايي به نام‬
‫تخت جمشيد وجود دارد که به مدت حدود‬
‫‪ 50‬سال‪ ،‬مرکزي براي برگزاري مراسم آييني و‬

‫جشنها بويژه نوروز بوده است‪.‬‬

‫بازار وكيل‬
‫اين مجموعه ارزشمند‪ ،‬دركنار مسجد جامع‬
‫شيراز واقع شده و از ساختههاي كريم خان زند‬
‫است‪ .‬بازار وکيل شهر شيراز يکي از مشهورترين‬
‫بازارهاي سنتي و تاريخي ايران است‪ .‬اين بازار‬
‫که به فرمان کريمخان زند ‪1193 -1172‬ق‬
‫ساخته شده اکنون در مرکز شهر شيراز (شرق‬

‫ميدان شهدا) قرار گرفته است‪.‬‬

‫آرامگاه شاه چراغ‬
‫آرامگاه شاه چراغ با شکوهترين و مهمترين‬
‫مرکز مذهبي شهرستان شيراز است که گنبد‬
‫نيلوفري آن به سبک بسيار زيبايي کاشيکاري‬

‫شده و از دوردست نمايان است‪.‬‬

‫فارس‬

‫آرامگاه حافظ‬
‫حافظ از نام آورترين شعرا و عرفاي ايران زمين‬
‫است كه در سال ‪ 726‬هجري قمري در شيراز‬
‫متولد شد‪ .‬آرامگاه حافظ در مكاني به نام‬
‫حافظيه در شمال شهر شيراز قرار گرفته دارد‪.‬‬

‫آرامگاه کوروش‬
‫آرامگاه کوروش نخستين منادي آزادي و‬
‫حقوق بشر‪ ،‬در دشت پاسارگاد واقع شده‬
‫است‪ .‬کوروش در سال ‪ 550‬پيش از ميلاد‬
‫امپراتوري هخامنشي را پايه گذاري کرد‪ .‬قلمرو‬
‫اين امپراتوري در اوج قدرت خود از مشرق تا‬
‫کرانههاي رود سند و از مغرب تا يونان و مصر‬
‫گسترده بود‪ .‬در سال ‪ 538‬پ‪ .‬م کوروش‪ ،‬بابل‬
‫را فتح کرد و در اين اينجا بود که بيانيه حقوق‬
‫بشر خود را به صورت استوانه اي گلين تدوين‬
‫نمود و فرمان آزادي و برابري را صادر کرد‪.‬‬
‫آرامگاه كريم خان زند در وسط باغ بزرگ و‬
‫قديمي " باغ نظر" عمارت هشت ضلعي زيبايي‬
‫از دوران كريم خان زند برجاي مانده كه به‬

‫عمارت‪ ،‬كلاه فرنگي معروف است‪.‬‬
‫آرامگاه سعدي‬

‫آرامگاه سعدي از شعراي نامدار ايراني در شمال‬
‫شرقي شيراز‪ ،‬در دامنه كوهي به نام "پهند"‬

‫قرار دارد‪.‬‬

‫‪135‬‬

‫کتاب ايران‬

‫مسجد جامع عتيق شيراز‬
‫يكي از كهن ترين آثار شهر شيراز‪ ،‬مسجد جامع اين شهر است كه در ضلع شرقي بارگاه شاه چراغ (ع) واقع شده است‪ .‬عمروليث صفاري‬
‫پس از پيروزي بر لشكر خليفه در سال ‪ 281‬ه‪ .‬ق و ورود به شيراز‪ ،‬دستور ساخت اين مسجد را داد‪ .‬احداث اين مسجد در سال ‪ 281‬ه‪ .‬ق‬

‫به پايان رسيد‪.‬‬
‫باغ دلگشا‬
‫در دوره تيمور از باغهاي مهم و تفريحي شيراز‬
‫بود‪ .‬قدمت اين باغ به دوره ساساني نسبت داده‬
‫شده و ساختمان موجود درآن‪ ،‬متعلق به دوره‬
‫قاجاريه است‪ .‬اين باغ در ارديبهشت ‪ -‬فصل‬
‫چيدن بهار نارنج ‪ -‬بسته است‪.‬‬

‫‪136‬‬

‫فارس‬

‫باغ عفيف آباد‬
‫باغ عفيف آباد با وسعتي حدود ‪ 127000‬متر‬
‫مربع يکي از زيباترين باغهاي تاريخي شيراز‬
‫است‪ .‬اين باغ در دوره صفويه از باغهاي مهم و‬

‫گردشگاه پادشاهان بود‪.‬‬

‫باغ ارم‬
‫باغ ارم كه بنا و سردر آن از دوره قاجاريه به‬
‫جاي مانده‪ ،‬زيباترين باغ شيراز است‪ .‬گلهاي‬
‫زينتي و گونههاي متنوع گياهي موجود در‬
‫اين باغ‪ ،‬آن را به باغ گياهشناسي دانشگاه‬

‫شيراز بدل ساخته است‪.‬‬

‫موزه هخامنشي‬
‫ساختمان موزه هخامنشي‪ ،‬قديميترين‬
‫بناي ايران است که بازسازي شده و به موزه‬
‫اختصاص يافته است‪ .‬اين بنا يکي از مجموعه‬
‫کاخهاي تخت جمشيد است که حدود ‪2500‬‬
‫سال پيش توسط سلسله هخامنشي بنا شد‪.‬‬
‫از ديگر مراکز تاريخي و گردشگري اين‬
‫استان ميتوان به موزه ساساني (بيشاپور)‪،‬‬
‫موزه نظامي عفيف آباد‪ ،‬موزه پارس‪ ،‬موزه‬
‫شهدا‪ ،‬آرامگاه اردشير دوم و سوم‪ ،‬برج‬
‫زندان سليمان‪ ،‬بقعه حضرت ايوب نبي (ع)‪،‬‬
‫غارسنگ شکنان‪ ،‬چشمه بالنگان‪ ،‬چشمه‬
‫قدمگاه‪ ،‬گردشگاه آب بند‪ ،‬درياچه پريشان‪،‬‬

‫آبشار مارگون و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬
‫‪137‬‬

‫کتاب ايران‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫انواع صنايع دستي و سوغاتيهاي استان فارس‬
‫را قالي‪ ،‬گليم‪ ،‬انواع پارچه‪ ،‬خاتم‪ ،‬منبت‪ ،‬انواع‬
‫كارهاي دستي نقره‪ ،‬مس‪ ،‬سفال‪ ،‬گيوه‪ ،‬انواع‬
‫كارهاي نمدي‪ ،‬خراطي‪ ،‬چرمي‪ ،‬سنگي و‬

‫حصيري تشکيل ميدهد‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫در مناطق مختلف استان فارس غذاهاي محلي‬
‫خاصي رايج است كه ميتوان به انواع آش (آش‬
‫شلغم‪ ،‬آش انار‪ ،‬آش گوشت‪ ،‬آش ماست‪،‬‬
‫آش كشك‪ ،‬آش كارده‪ ،‬آش دوغ و‪ )...‬كله‬
‫پاچه‪ ،‬انواع آبگوشت (آبگوشت كلم‪ ،‬آبگوشت‬
‫ماكاروني و آبگوشت عدس)‪ ،‬پلو بابونه‪ ،‬هويج‬
‫پلو‪ ،‬كوفته ِهِلو‪ ،‬دمپخت‪ ،‬ميگو پلو‪ ،‬كلم پلو‬
‫شيرازي‪ ،‬انواع خورش‪ ،‬انواع بوراني‪ ،‬آلو خاك‪،‬‬
‫دو پيازه گوشت‪ ،‬دو كاسني‪ ،‬مرغ و مسما‪،‬‬
‫آبتماته‪ ،‬كنگر ماست‪ ،‬انواع بادنجان (بادنجان‬
‫يتيمكي‪ ،‬شامي بادنجان‪ ،‬نار بادنجان‪ ،‬حليم‬
‫بادنجان و قورمه بادنجان)‪ ،‬كنسومه سبزي‪،‬‬
‫خوراك قليه ماهي‪ ،‬املت شيرازي‪ ،‬كباب ترب‪،‬‬
‫چنگال شكر‪ ،‬ترشي ليمو‪ ،‬سالاد مخلوط‪ ،‬خرما‬

‫كنجدي و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬
‫موسيقي محلي‬

‫شيراز علاوه بر موسيقي دستگاهي‪ ،‬يک موسيقي ويژه خود نيز دارد‪ .‬برخي از آنها مانند آهنگ جهرمي برخاسته از ذوق مردمان ديگر‬
‫شهرهاي استان فارساند‪ .‬بيدگوني (بيدكاني)‪ ،‬حاجيونه (حاجياني)‪ ،‬ميگلي‪ ،‬دشتستاني‪ ،‬سركوهي و مرودشتي نيز نمونههاي ديگري از‬

‫موسيقي محلي استان فارس ميباشند‪.‬‬
‫همچنين در ايل قشقايي ‪ -‬يکي از بزرگ ترين ايلهاي ايران‪ -‬سه گروه موسيقي وجود دارد‪ :‬عاشق ها‪ ،‬چنگيان و ساربانان‪.‬‬
‫عاشقان قشقايي‪ :‬عاشقان قشقايي از مناطقي مانند قفقاز و شيروان به استان فارس مهاجرت کرده اند که ترک زبانند و اکنون کمانچه ساز‬

‫اصلي آنها است‪ .‬عاشقها معمولًا داستانهاي طولاني را توأم با ساز و آواز ارائه ميکنند‪.‬‬
‫چنگيان‪ :‬آنها نوازندگان « ُکرنا»‪« ،‬ساز» و «نَقاره» هستند‪ .‬اين هنرمندان معمولًا در عروسيها و ساير جشنها مينوازند‪ .‬موسيقي چنگيها آينه‬

‫تمام نماي موسيقي عاميانه بشمار ميرود‪.‬‬
‫ساربانان‪ :‬ساربانان آهنگهاي قومي ايل را با «ني» مينوازند‪« .‬ني» در ميان مردم ايل‪ ،‬سازي قديمي و شناخته شده است‪ .‬ترانههاي عاشقها‬

‫و چنگيان به زبان ترکي قشقايي است ولي ساربانان با زباني غير از آن يعني «کوروشي» ميخوانند که شبيه زبان پهلوي است‪.‬‬
‫رقصهاي چوب يا (جنگ نامه) و (هلي) نيز از جمله رقصهاي عشايري در استان فارس ميباشد‪.‬‬

‫‪138‬‬



‫استان قزوين براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪ 15567/303‬كيلومتر‬
‫مربع است كه با قرار گرفتن در نيمه شمالي ايران کمتر از يک درصد مساحت کشور را به خود اختصاص‬
‫داده است‪ .‬استان قزوين از شمال به استانهاي گيلان و مازندران‪ ،‬از غرب به استانهاي همدان و‬
‫زنجان‪ ،‬از جنوب به استان مرکزي و از شرق به استانهاي تهران و البرز محدود ميشود‪ .‬سلسله جبال‬
‫البرز مرکزي و کوههاي رامند و خرقان از سه جهت استان را فرا گرفته و دشت گستردهاي را به وجود‬
‫آوردهاند که از شمال به جنوب ‪ 75‬کيلومتر و از شرق به غرب حدود ‪ 95‬کيلومتر است‪ .‬ارتفاعات شمال‬
‫و شمال غرب استان به بيش از ‪ 4000‬متر و جنوب غربي استان به ‪ 2700‬متر از سطح دريا ميرسد‪.‬‬
‫استان قزوين متشکل از سه منطقه متمايز و مشخص کوهستاني‪ ،‬کوهپايهاي و دشتي است و مناطق‬
‫کوهستاني به صورت کمربند ناپيوستهاي‪ ،‬نواحي شمالي‪ ،‬جنوبي و غربي آن را تحت پوشش خود‬
‫قرار داده است‪ .‬اين استان داراي آب و هواي متنوعي در طيف بياباني‪ ،‬سرد و معتدل کوهستاني و‬
‫گرم و نيمه مرطوب است‪ .‬در مجموع استان قزوين‪ ،‬منطقهاي با تنوع آب و هوايي بسيار است‪ .‬تنوع‬
‫اقليمي استان و قابليتهاي آب و خاک‪ ،‬زمينه خوبي را براي کشت انواع محصولات گرمسيري در‬
‫منطقه طارم سفلي و رودبار الموت و محصولات سردسيري را در ديگر نقاط استان فراهم آورده است‪.‬‬

‫قزوين علاوه بر سوابق تاريخي و کشاورزي يکي از قطبهاي بزرگ صنعتي ايران محسوب ميشود‪.‬‬
‫مركز استان قزوين‪ ،‬شهر قزوين ميباشد‪ .‬قزوين را در نوشتههاي قديم اروپا شهر باستاني «ارساس»‬
‫يا «ارساسيا» و در تواريخ يونان شهر قديمي «راژيا» و در زمان اشکانيان به نام مؤسس آن «اردپا»‬
‫خواندهاند‪ .‬ساسانيان آن را «کشوين» ناميدهاند‪ ،‬يعني سرزميني که نبايد از آن غافل شد‪ ،‬برخي هم‬
‫آن را «قسوين» يا شهري که مردمي پرصلابت و استوار دارد ذکر کردهاند و بعضي از مورخين هم آنرا‬

‫به نام معرب که «کاسپين» ميباشد‪ ،‬گفتهاند‪.‬‬
‫قابل ذکر آنکه قوم کاپست از مجاورت درياي مازندران به طرف اين دشت مهاجرت کرده و با اقوام‬
‫بومي اختلاط نمودهاند‪ ،‬ضمن آنکه گروهي از افراد اين قوم هم به مرکز ايران رفتهاند و شايد به اين‬
‫دليل باشد که درياي خزر در بعضي از منابع به بحرالقزوين يا درياي قزوين اشتهار دارد‪ .‬بر اساس‬
‫اسناد و مدارک موجود قدمت و سابقه تاريخي منطقه قزوين به دوران حکومت مادها‪ ،‬در سدة نهم‬
‫پيش از ميلاد‪ ،‬ميرسد‪ .‬در آن زمان‪ ،‬ناحيه کوهستاني جنوب و جنوب غربي قزوين جزئي از قلمرو‬
‫مادها به شمار ميرفت که همواره مورد تاخت و تاز اقوام و قبايل مختلف‪ ،‬از جمله اقوام آشور و‬
‫کاسيها‪ ،‬قرار داشت‪ .‬در محلههاي بافت قديم شهر‪ ،‬سه گويش «رارياي»‪« ،‬مغلواکي» و «گوي ميداني»‬
‫در ميان مردم متداول است‪ .‬به جز زبان «مراغي» که در همه روستاهاي مراغينشين اين استان به يک‬
‫شکل گويش ميشود‪ ،‬ساير زبانها بسته به شرايط اقليمي و نيز تحت تأثير زبانهاي همسايه‪ ،‬داراي‬
‫گويشهاي متفاوتي هستند‪ .‬در قسمت غربي الموت‪ ،‬زبان «تاتي» رايج است‪ .‬به دليل همجواري اين‬

‫ناحيه با استان مازندران‪ ،‬زبان ساکنين اين منطقه با اصطلاحات زبان «طبري» همراه است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان قزوين واقع در شمال غربي ايران از نظر جغرافيايي‪ ،‬مانند پلي پايتخت كشور را به مناطق شمالي و غربي كشور متصل ميکند كه طي‬
‫نيم قرن اخير به يكي از قطبهاي مهم توسعه كشور تبديل شده است‪ .‬مرکز استان قزوين‪ ،‬شهر قزوين است و شهرهاي مهم آن عبارتند از‪:‬‬

‫آبيک‪ ،‬بويين زهرا‪ ،‬تاکستان‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫آب و هواي استان قزوين در نواحي شمال سرد و در نواحي جنوب معتدل است‪ .‬در نواحي شمالي زمستان سرد و پربرف با تابستان معتدل و‬

‫در نواحي دشتي‪ ،‬زمستان نسبتاً سرد و تابستان گرم دارد‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫تاريخ قزوين به دوران حکومت مادها باز ميگردد‪ ،‬اما براساس کاوشهاي انجام گرفته در دشتهاي استان قزوين‪ ،‬قديميترين آثار پيدا شده از‬
‫تپه زاغه «سگزآباد» متعلق به هزاره هفتم پيش از ميلاد است‪ .‬منطقه كاسپين كه از روزگاران پيشين‪ ،‬سرزميني آباد و پر جمعيت بود‪ ،‬در زمان‬
‫ساساني رونقي ديگر يافت و با بناي شهر شاپوري كه آن را شاد شاپور نيز ميخواندند‪ ،‬چهره اي متفاوت پيدا كرد و به خاطر موقعيت ويژهاش‪،‬‬
‫پذيراي نظاميان و جنگاوران سلحشور هم شد و از قلعه و برج و بارويي مستحكم برخوردار گشت‪ .‬منطقه قزوين در دوره پس از اسلام يعني در‬

‫سال ‪ 24‬هجري قمري‪ ،‬به سرعت گسترش يافت و در مدتي کوتاه به عنوان «باب الجنه» يا «دروازه بهشت» ناميده شد‪.‬‬
‫همچنين‪ ،‬قزوين که به پايتخت خوشنويسي ايران معرفي شده است‪ ،‬به واسطه خوشنويسان بزرگي که داشته‪ ،‬همواره به صورت يک از‬

‫قطبهاي خوشنويسي در کشور و حتي در جهان مطرح ميباشد‪.‬‬

‫‪141‬‬

‫مسجد جامع‬ ‫کتاب ايران‬
‫مسجد جامع عتيق در محله دباغان قرار‬ ‫‪142‬‬
‫گرفته و با منارههاي باشكوه‪ ،‬ايوانهاي رفيع‬
‫و گچبريهاي نفيس از آثار ممتاز دوره اسلامي‬

‫بشمار ميرود‪.‬‬
‫قديمي ترين بخش مسجد طاق هاروني است‬

‫که در سال ‪ 192‬ه‪ .‬ق ساخته شده است‪.‬‬

‫كليساي كانتور‬
‫كليساي كانتور معروف به برج ناقوس مجموعهاي‬
‫بوده كه در زمان اشغال ايران در جنگ جهاني‬

‫دوم توسط روسها ساخته شده است‪.‬‬

‫مقبره حمدالله مستوفي‬
‫بناي مقبره حمدالله مستوفي مورخ شهير عصر‬
‫ايلخاني به صورت برجي آجري متعلق به قرن‬

‫هشتم هجري است‪.‬‬

‫قزوين‬

‫بقعه آمنه خاتون‬
‫بناي آرامگاه آمنه خاتون دختر امام جعفر‬

‫صادق متعلق به دوره صفويه ميباشد‪.‬‬

‫قلعه الموت‬
‫قلعه الموت درنزديكي روستاي گازرخان واقع‬
‫شده است‪ .‬اين قلعه بر فراز كوهي قرار دارد‬
‫كه اطراف آنرا پرتگاههاي عظيم و بريدگيهاي‬
‫شگفت فراگرفته است‪ .‬تنها راه دسترسي به‬
‫اين قلعه‪ ،‬راه بسيار باريكي در شمال آن است‪.‬‬
‫اين قلعه شهرت خود را به واسطه حسن صباح‬
‫مروج مذهب اسماعيليه در دوره سلجوقي‬

‫بدست آورده است‪.‬‬

‫برجهاي دوگانه َخ َرقان‬
‫خرقان واقع جنوب غربي قزوين‪ ،‬سرزميني‬
‫كوهستاني است‪ .‬در اين منطقه دو آرامگاه‬
‫از دوره سلجوقي به جاي مانده است‪ .‬دو‬
‫برج مقبرهاي خرقان به فاصلة زماني اندكي‬
‫از يكديگر‪ ،‬از توابع خرقان غربي‪ ،‬بر سر راه‬
‫قزوين‪ -‬همدان ساخته شد هاند‪ .‬زمان احداث‬
‫برج اول‪ 460‬هجري و برج دوم ‪ 486‬هجري‬
‫ميباشد‪ .‬اين دو برج كه با فاصلة حدود ‪ 30‬متر‬
‫از يكديگر ساخته شدهاند‪ ،‬برج شرقي ‪ 26‬سال‬

‫قديميتر از برج غربي است‪.‬‬
‫‪143‬‬





‫استان قم براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪ 11526/262‬کيلومترمربع‬
‫و در مرکز ايران قرار گرفته است‪ .‬اين استان از شمال به استان تهران‪ ،‬از شرق به استان سمنان‪،‬‬
‫از جنوب به استان اصفهان و از غرب به استان مركزي محدود ميباشد و در غرب درياچه نمك واقع‬
‫شده است‪ .‬استان قم كه در غرب منطقه مركزي ايران قرار گرفته‪ ،‬به علت ارتفاع كم از سطح دريا‬
‫و مجاورت با كوير‪ ،‬تابستاني گرم و خشك و زمستاني معتدل دارد‪ .‬با توجه به عوامل مؤثر بر اقليم و‬
‫عناصر آب و هوايي استان قم‪ ،‬به طور كلي سه نوع آب و هوا را ميتوان به شرح زير در سطح استان‬

‫مشخص نمود‪:‬‬
‫‪ -1‬آب و هواي كوهستاني‪ :‬اين نوع آب و هوا در نواحي غربي و جنوبي استان در ارتفاعات بالاتر‬
‫از ‪ 1500‬متري ديده ميشود و به دو نوع معتدل و سرد كوهستاني تقسيم ميگردد‪ ،‬كه سرد‬

‫كوهستاني بر قلههاي بيش از ‪ 3000‬متر استان منطبق است‪.‬‬
‫‪ -2‬آب و هواي نيمه بياباني‪ :‬بر نواحي كوهپايهاي و دشتهاي استان از جمله دشت قم منطبق‬

‫است كه داراي تابستانهاي گرم و خشك و زمستانهاي سرد ميباشد‪.‬‬
‫‪ -3‬آب و هواي گرم و خشك بياباني‪ :‬اين نوع آب و هوا در شرق استان و در سواحل درياچه نمك‬
‫وجود دارد كه داراي تابستانهاي بسيار گرم و خشك و زمستانهاي سرد و خشك ميباشد‪ .‬كمي‬
‫بارش (كمتر از ‪ 100‬ميليمتر) و شدت تبخير و دما در تابستان از ويژگيهاي برجسته آن است‪.‬‬
‫در خصوص وجه تسميه نام قم روايات تاريخي متعددي نقل شده است‪ .‬يکي از علميترين آن‬
‫روايات تبديل کلمة «کومه» (به معني خانههاي کوچک کنار هم) به ُکم و سپس تبديل آن به قم‬
‫توسط اعراب مهاجر است‪ .‬برخي نيز قم را برگرفته از کميدان ‪ -‬نام بخشي از اين منطقه ‪ -‬ميدانند‬

‫که به اختصار ُکم خوانده شد و سپس اعراب مهاجر آن را به قم تغيير دادند‪.‬‬
‫پيش از اسلام اطلاعات باستانشناختي در منطقه قم حاکي از آثار فعاليت انساني در عصر فراپارينه‬
‫سنگي با قدمتي نزديک به پانزده هزار سال است و به استناد تحليل دستاوردهاي شش فصل کاوش‬
‫علمي در قرهتپه قمرود‪ ،‬تاريخچه تشکيل روستاهاي اوليه در منطقه قم‪ ،‬به هزاره پنجم قبل از‬
‫ميلاد باز ميگردد‪ .‬همچنين اشياء و آثار يافته شده از ساير کاوشها و بررسيها در سطح استان‪ ،‬حاکي‬
‫از شکوفايي تمدن انساني عصر نوسنگي و عصر آهن در قم است‪ .‬تاريخ اسطورهاي ايران نيز حکايت‬
‫از پيدايش و تأسيس تشکيلات شهري در زمان طهمورث ديوبند پادشاه پيشدادي دارد و قولي ديگر‬
‫تشکيل تأسيسات شهري در قم را به کيخسرو پادشاه افسانهاي ايران نسبت ميدهد‪ .‬آنچه که مسلم‬
‫است‪ ،‬منطقه قم به استناد شواهد باستانشناختي همچون تپههاي پيش از تاريخ‪ ،‬آتشکدهها و قلاع‬
‫دوران تاريخي و کتاب قم (مهمترين اثر جغرافياي محلي‪ ،‬تأليف شده توسط حسن بن محمدبن‬
‫حسن قمي در سال ‪ 379‬هجري قمري) در عصر پيش از اسلام خصوصاً دوره ساساني از شهرهاي‬

‫نسبتا بزرگ و آباد ايران بوده است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان قم در مجاورت کوير مرکزي ايران و در جنوب پايتخت واقع شده است‪ .‬مرکز استان قم‪ ،‬شهر قم است که مهمترين شهر اين استان نيز‬

‫بشمار ميآيد‪ .‬از ديگر شهرهاي مهم اين استان ميتوان از سلفچگان‪ ،‬قنوات نام برد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫اين استان به علت مجاورت با بيابان‪ ،‬دوري از دريا‪ ،‬عرض جغرافيايي و اختلاف زياد ارتفاع از سطح دريا‪ ،‬داراي اقليمي خشک‪ ،‬کم رطوبت‪،‬‬

‫بارش اندک و نامناسب است‪ .‬بيشتر زمينهاي اين استان‪ ،‬قابليت کشاورزي ندارند و به حاشيه درياچه نمک يا مسيله معروفاند‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫براساس يافتههاي باستان شناسي‪ ،‬منطقه قم حداقل از هزاره پنجم قبل از ميلاد مسکوني بوده است‪ ،‬سابقه کهن و تاريخي قم با توجه به‬
‫اشياي به دست آمد و با استناد به متون تاريخي‪ ،‬همچنين وجود تفرجگاه در عهد ساساني‪ ،‬وجود دهکدهها‪ ،‬رودخانهها‪ ،‬پلها‪ ،‬آسيابها و‬
‫آتشکده معروف‪ ،‬حکايت از قدمت پنج هزار ساله اين منطقه است‪ .‬با توجه به اين مدارک‪ ،‬محدوده کنوني قم جزو دومين دسته از سکونت‬
‫گاههاي پيش از آريايي فلات ايران بوده است‪ .‬براساس اظهارات اسطورهاي‪ ،‬اين شهر را ساخته خماني‪ ،‬دختر بهمن ميدانند و شايد نام کنوني‬
‫«قم» و پيشين آن « ُکم» که به اين شهر اطلاق ميشده و ميشود نيز از همين ريشه بوده باشد‪ .‬در اسناد ديگري آمده که زماني پيش از ساسانيان‬
‫اين شهر دچار تخريب و ويراني ميشود و قباد ساساني زماني که از آن ميگذرد‪ ،‬دستور ميدهد دوباره شهر را آباد کنند‪ ،‬لذا در تاريخ آن دوران‬

‫اين شهر را به نام ويران آبادان َکرد کواد (قباد) يعني شهر ويراني که قباد آن را آباد کرد‪ ،‬ميشناسند‪.‬‬

‫‪147‬‬

‫کتاب ايران‬

‫آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه (س)‬
‫ايجاد فضاهاي معماري بر تربت پاک حضرت فاطمه معصومه (س) به نيمه دوم قرن دوم هجري قمري باز ميگردد‪ .‬به استناد کتابهاي معتبر‬
‫تاريخي اين بنا در اواسط قرن پنجم توسط امير ابوالفضل عراقي از رجال دوره طغرل اول سلجوقي ‪ 465 -429‬ه‪ .‬ق تجديد بنا شد‪ .‬تزيينات‬

‫کنوني به همراه رواقها و بيوتات فعلي اغلب متعلق به عهد قاجار است‪.‬‬
‫با آغاز سدة دهم هجري قمري و شروع فرمانروايي سلسلة صفوي‪ ،‬آستانه قم بيشتر مورد توجه قرار گرفت‪ .‬در عصر قاجار‪ ،‬فتحعلي شاه به قم و‬

‫آستانه مقدسه توجهي خاص مبذول داشت‪ ،‬چنانكه تزئينات كنوني به همراه رواقها و بيوتات اغلب متعلق به آن عهد است‪.‬‬
‫اولين گنبدي كه پس از سايبان حصيري «موسي بن خزرج » بر فراز تربت پاك فاطمه معصومه(س) بنا كردهاند‪ ،‬قبه اي برجي شكل بوده كه به‬
‫همت حضرت زينب دختر امام جواد(ع) از مصالح آجر و سنگ و گچ در اواسط قرن سوم هجري قمري ساخته شده است‪ .‬به مرور زمان و پس‬
‫از دفن بعضي از بانوان علوي در جوار فاطمه معصومه (س)‪ ،‬دو گنبد ديگر در كنار گنبد اول ساخته شد‪ .‬اين سه گنبد تا سال ‪ 447‬ق پابرجا‬
‫بودند تا اينكه در همان سال «مير ابوالفضل عراقي» وزير طغرل به تشويق شيخ طوسي(ره) به جاي آن سه گنبد‪ ،‬گنبد مرتفعي را آراسته به‬
‫نقشهاي رنگ آميزي و تزئينات آجري و كاشي بدون ايوان و حجرهها بنا كرده‪ ،‬كه تمام قبور سادات و آن بانوي محترم را به زير سقف ميبرده‬
‫است‪ .‬در سال ‪ 925‬ق همين گنبد به همت «شاه بيگي بيگم » دختر شاه اسماعيل صفوي‪ ،‬تجديد بنا و سطح خارجي گنبد با كاشيهاي معرق‬

‫آراسته شده و ايواني رفيع با دو مناره در صحن عتيق شكل گرفته است‪.‬‬

‫مسجد جمکران‬
‫مسجد مقدس جمکران در نزديکي شهر مقدس قم واقع‬
‫شده و همواره پذيراي زائريني از نقاط مختلف ايران و‬

‫جهان ميباشد‪.‬‬

‫‪148‬‬

‫قم‬

‫مدرسه فيضيه‬
‫مدرسه فيضيه از پر آوازهترين حوزههاي علوم‬
‫ديني شيعي در جهان است‪ .‬اين مدرسه از نيمه‬
‫نخستين قرن سيزدهم هجري قمري جايگزين‬
‫بناي «مدرسه آستانه» شد که به اعتبار متون‬
‫تاريخي از اواسط قرن ششم هجري قمري‬
‫وجود داشت‪ .‬اين مدرسه در عصر صفوي‬
‫تجديد بنا شده است‪ .‬ايوان جنوبي‪ ،‬قديمي‬
‫ترين بخش مدرسه با تاريخ ‪ 929‬ه‪ .‬ق‪ ،‬است‬

‫که متعلق به عصر صفوي ميباشد‪.‬‬

‫بيت امام خميني (ره)‬
‫منزل امام خميني (ره) در شهر قم‪ ،‬ساختماني‬
‫دو اشکوبه و بسيار ساده و شامل زير زمين و‬
‫طبقه همکف است‪ .‬استقرار فضاها به گونهاي‬
‫است که پلکان مياني‪ ،‬ساختمان را به دو بخش‬
‫بيروني (در شرق) و اندروني (در غرب) تقسيم‬
‫ميکند‪ .‬با توجه به ويژگيهاي معماري احتمالًا‬
‫اين بنا در اوايل قرن حاضر ساخته شده است‪.‬‬

‫مسجد جامع قم‬
‫پس از مسجد جامع عتيق قم‪ ،‬مسجد امام‬
‫حسن عسکري (ع) قديميترين مسجد اين‬
‫شهر است و اسکلت اصلي گنبد خانه متوازن‬
‫آن‪ ،‬متعلق به نيمه نخست قرن ششم هجري‬

‫قمري و سال ‪ 529‬ه‪ .‬ق ميباشد‪.‬‬

‫‪149‬‬

‫کتاب ايران‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫انواع صنايع دستي و سوغات اين استان را قالي‪،‬‬
‫شيشهگري‪ ،‬بافتههاي سنتي‪ ،‬سنگ تراشي‪،‬‬
‫قلم زني‪ ،‬معرق کاري‪ُ ،‬منبت کاري‪ ،‬تسبيح‪،‬‬
‫سجاده و ُمهر تشکيل ميدهند‪ .‬سوهان نيز‬
‫يگانه سوغات ويژه شهر مذهبي قم است که به‬
‫نوعي نماد خوراکي اين شهر محسوب ميشود‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫استان و شهر قم مركز آموزشها و مراسم ديني است‪ .‬در برخي از مراسم ديني نواي موسيقي همراه با اشعاري خاص درهم آميخته ميشوند‪.‬‬
‫اين نوع آهنگها معمولًا با فلوت‪ ،‬ني‪ِ ،‬سنج و طبل نواخته ميشوند‪ .‬آهنگهاي اين نوع موسيقي تحت تأثير انواع مقامهاي موسيقي ايراني‬

‫با گرايشهاي غمگينانه و سوگوارانه شكل گرفته اند‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫از غذاهاي محلي استان قم علاوه بر تهيه و‬
‫مصرف همه غذاهاي رايج در كشور ايران‪،‬‬
‫ميتوان به انواع آش (آش پَتله ‪ ،patle‬آش‬
‫اوماج‪ ،‬آش سنگك‪ ،‬آش شله)‪ ،‬انواع آبگوشت‬
‫(آبگوشت يَخني‪ ،‬آبگوشت قونبيد ‪،qonabid‬‬
‫آبگوشت هويج برگه‪ ،‬آبگوشت بُزباش و آبگوشت‬

‫َمزگو ‪ ،)mazgo‬دم پختك و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫‪150‬‬


Click to View FlipBook Version