The words you are searching are inside this book. To get more targeted content, please make full-text search by clicking here.
Discover the best professional documents and content resources in AnyFlip Document Base.
Search
Published by Irans kulturcenter i Sverige, 2019-04-16 08:08:43

کتاب ایران

کتاب ایران

Keywords: کتاب,ایران,استان,تاریخ,فارسی,ادیان,مساجد,کلیسا,م

‫البرز‬ ‫كاروانسراي شاه عباسي‬
‫دربخش مركزي شهر كرج و در سمت جنوبشرقي ميدان‬
‫تصويري از داخل کاخ سليمانيه‬ ‫توحيد‪ ،‬بناي تاريخي زيبايي ديده ميشود كه شباهت‬
‫زيادي به آثار و خانههاي تاريخي اصفهان دارد‪ .‬اين بناي‬
‫سنگي آجري كه حدود ‪ 3000‬مترمربع مساحت دارد‪،‬‬
‫كاروانسرايي است متعلق به دوران صفويه و بين سالهاي‬
‫‪ 1078‬تا ‪ 1109‬در زمان شاه سليمان صفوي فرزند ارشد‬
‫شاه عباس دوم ساخته شده است‪ .‬اين كاروانسرا همان‬
‫طور كه از نامش پيداست در اصل و در ابتدا به عنوان‬
‫استراحتگاه كاروانها و پيكها و مركبهايشان بنا شده‬
‫بود‪ .‬اين بنا داراي ‪ 21‬حجرة ايواندار براي استراحت‬
‫مسافران و ‪ 5‬بارانداز به منظور نگهداري بارها و كالاها و‬
‫همچنين جايگزيني همراه ان و نگهبانان كاروانها بوده‬
‫است‪ .‬اين كاروانسراي پررونق در اوايل دورة قاجار به يك‬
‫پايگاه نظامي مبدل شد‪ .‬درآن زمان هنوز هم به اين نوع‬
‫پادگانها قلعه ميگفتند‪ .‬اين بود كه كاروانسراي عباسي‬
‫تبديل به قلعه نظامي شد؛ چرا كه در اين زمان كه كم كم‬
‫اتومبيل جاي مركبها را ميگرفت از نظر شاهان قجري‬
‫وجود چنين كاروانسرايي‪ ،‬آنهم در حوالي تهران كه‬
‫باسرعت بيشتري نسبت به شهرهاي ديگر متجدد ميشد‪،‬‬
‫چندان ضروري به نظر نميرسيد و بهتر بود كه متناسب با‬

‫زمان خود تغير کاربري دهد‪.‬‬

‫‪51‬‬

‫کتاب ايران‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫گليم‪ ،‬منبت‪ ،‬مصنوعات چرمي‪ ،‬سفال‪ ،‬مجسمه‪ ،‬سوزندوزي‪ ،‬سازهاي سنتي‪ ،‬آهنگري هنري‪ ،‬شيشه دمي و منسوجات سنگي از سوغات‬

‫البرز ميباشد‪.‬‬
‫غذاهاي محلي‬
‫غذاهاي محلي استان البرز شامل انواع غذاهاي گوشتي‪ ،‬اشکنه‪ ،‬کالاجوش(کله جوش)‪ ،‬دمک‪ ،‬سير ماست پلو‪ ،‬انواع آش(آش رشته‪ ،‬جو‬
‫آش‪ ،‬بلقور آش‪ ،‬گندم آش و ترش آش)‪َ ،‬کشک و دوپلو‪ ،‬دال عدس‪ ،‬رشته پلو‪ ،‬کمان گوشت خورش و‪ ...‬ميشود‪.‬‬
‫موسيقي محلي‬
‫اين از دير باز محل سکونت قوميتهاي مختلف بوده است و به همين علت از غناي موسيقي سنتي برخوردار ميباشد‪ .‬موسيقي مقامي و‬
‫محلي غالبًا دربرگيرنده موسيقي سنتي اين استان است‪ .‬از سازهاي محلي اين استان ميتوان به تنبک‪ ،‬سنتور‪ ،‬کمانچه و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫‪52‬‬



‫استان ايلام براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪ 20132/844‬کيلومتر‬
‫مربع‪ ،‬در غرب و جنوب غربي کشور در ميان رشته کوههاي کبيرکوه از سلسله جبال زاگرس قرار‬
‫دارد‪ .‬اين استان از جنوب با خوزستان‪ ،‬از شرق با لرستان‪ ،‬از شمال با کرمانشاه و از سمت غرب با‬

‫کشور عراق همجوار است‪ .‬از نظر اقليمي استان به سه منطقه تقسيم ميشود که عبارتند از‪:‬‬
‫‪ .1‬مناطق مياني که داراي آب و هواي معتدل است‪.‬‬

‫‪ .2‬مناطق کوهستاني شمال و شمال شرقي که داراي آب و هواي سردسير با زمستاني طولاني است‪.‬‬
‫‪ .3‬مناطق جلگهاي غرب و جنوب غربي که داراي آب و هواي گرمسيري است‪.‬‬

‫شهرستان ايلام به مركزيت شهر ايلام و در سال ‪ 1308‬شمسي در خاور و شمال خاوري ده بالا و در‬
‫منطقهاي كه حسين آباد (منسوب به حسين قلي خان والي) ناميده ميشد و در جوار ساختمانهاي‬
‫به جا مانده از والي‪ ،‬بنا گرديد و با به توجه به سابقة تاريخي منطقه و تصويب فرهنگستان ايران‪،‬‬
‫ايلام ناميده شد‪ .‬ديوارههاي سنگي و دامنههاي جنگلي كوههاي مانشت‪ ،‬سيوان‪ ،‬شلم و سياه كوه‪،‬‬
‫به شكل دژي وسيع شهر و دشتهاي اطراف آن را برگرفته است‪ .‬شهر ايلام در مركز جغرافيايي‬
‫استان قرار نگرفته است‪ .‬از اينرو‪ ،‬موقعيت آن تا حدودي كه اهميت ارتباطي و تجارتي آن را محدود‬
‫ميكند‪ ،‬به طوريكه محصولات بخشها و روستاهاي دور دست به استانهاي ديگر صادر ميشود‪ .‬اما‬
‫ايجاد شبكة راهها و اتصال مراكز شهري به ايلام مخصوصًا نزديكي با مرز با وجود آب و هوايي نسبتًا‬

‫مناسب و مساعد‪ ،‬مركزيت سياسي‪ ،‬وجود مؤسسات رفاهي و… به آن موقعيتي ويژه داده است‪.‬‬
‫ايلام جزو استان پنجم يعني کرمانشاه گرديد‪ .‬گويش کردي ايلام يکي از گويشهاي زبان کردي‬
‫است و به عنوان گونهاي از گويش کردي جنوبي در کنار گونههاي کلهري‪ ،‬سنجابي و لکي قرار‬
‫دارد‪ .‬اين گويش را «فيلي» نيز مينامند و گويشوران آن عمدتًا در استان ايلام و نيز مناطق کردنشين‬
‫جنوبشرقي عراق ساکن هستند‪ .‬مردم استان ايلام مسلمان و پيرو مذهب شيعه اثني عشري‬
‫هستند‪ .‬در موسيقي ايلام از سازهاي دوزله‪ ،‬جفتان‪ ،‬سرنا‪ ،‬شيپور‪ ،‬ضرب‪ ،‬دهل‪ ،‬شمشال‪ ،‬ني و‬
‫کمانچه استفاده ميشود و اين سازها در آيينهايي مانند‪ :‬عروسي‪ ،‬جنگ و عزا کاربرد دارند‪ .‬برخي‬
‫از سازهاي بومي منطقه مانند دوزله ويژگيهايي دارند که آن را از ديگر سازهاي ايراني متمايز‬
‫ميکند‪« .‬دوزله يا جفتان» برخلاف همه سازهاي ايراني که تک صدا هستند‪ ،‬دو صدايي است و‬
‫قابليت همراهي با سازهاي چند صدايي را نيز دارد‪« .‬چوبي» موسيقي رقصي ايلام است و به صورت‬
‫انفرادي و يا دسته جمعي اجرا ميشود‪ .‬اين موسيقي در گذشته افزون بر کاربرد هنري و موسيقي‬
‫آن به عنوان آمادگي جنگي و بدني نيز کارآيي داشته است‪« .‬فتاپاشا‪ ،‬لرزانه‪ ،‬سوارسوار‪ ،‬صيسماع‪،‬‬
‫قلاوي‪ ،‬سه حار و گريانه» از جمله نواها و ريتمهاي اين نوع رقص است که در مناطق کرد و لرنشين‬

‫کشور رواج دارد‪« .‬هوره» نيز موسيقي آوازي مردمان غرب کشور به ويژه مردم ايلام است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان ايلام در جنوب غربي ايران واقع شده است‪ .‬مرکز اين استان‪ ،‬ايلام و شهرهاي مهم آن آبدانان‪ ،‬ايوان‪ ،‬دره شهر‪ ،‬دهلران و مهران‬

‫ميباشند‪ .‬كبيركوه و ديناركوه از مهمترين ارتفاعات استان هستند‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫استان ايلام از نظر شرايط اقليمي جزو مناطق گرمسيري كشور محسوب ميشود‪ ،‬به علت وجود ارتفاعات كبيركوه و ديناركوه‪ ،‬اختلاف درجه‬
‫حرارت و بارندگي در بخشهاي شمالي‪ ،‬جنوبي و غربي آن زياد است‪ .‬به طوري كه مناطق سهگانه سردسيري‪ ،‬گرمسيري و معتدل در اين‬

‫استان شكل گرفته است‪.‬‬
‫مناطق كوهستاني شمال و شمالشرقي استان نسبتاً سردسير با زمستانهاي طولاني است‪ ،‬مناطق جلگهاي غرب وجنوب غربي استان گرمسير‬

‫است و مناطق مياني آن آب و هواي معتدل دارد‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫مطالعات باستانشناسي بيانگر اين است كه قوم (گوتي) در حدود ‪ 4000‬سالقبل از ميلاد در اين نواحي زندگي ميکرده اند‪ .‬قوم (کاسي) بعد‬
‫از گوتيها از نواحي قفقاز به اين نواحي مهاجرت کردهاند‪ .‬كشف آثار برنزي در لرستان‪ ،‬ايلام وطالش‪ ،‬تمدنباستاني اين قوم را به هم مرتبط‬
‫ساخته است‪ .‬سرزميني كه اكنون ايلام نام دارد‪ ،‬بنا به اسناد تاريخي فراوان بخشي از كشور ايلام باستان بوده است‪ .‬در كتيبههاي بابلي‪ ،‬ايلام‬
‫را (آلامتو) يا (آلام) خواندهاند كه به قولي به معناي كوهستان يا كشور طلوع خورشيد است‪ .‬اقوام ساكن زاگرس در دوره هخامنشي جزئي از‬
‫امپراطوري هخامنشي بوده است‪ .‬وجود آثار باستاني فراواني از دوره ساساني در استانهاي ايلام و لرستان‪ ،‬نشان ميدهد كه اين منطقه در آن‬

‫زمان اهميت ويژهاي داشته است‪.‬‬

‫‪55‬‬

‫کتاب ايران‬

‫تنگ بهرام چوبين‬
‫در قسمت ورودي و ارتفاعات اين تنگه كه آن‬
‫را شكارگاه بهرام ميگويند‪ ،‬آثار ارزنده فراواني‬
‫وجود دارد‪ .‬پلكانهاي سنگي و چهار آب انبار‬
‫كه در صخرههاي سنگي و سخت تراشيده و‬
‫به هم مرتبط بودهاند‪ ،‬از آثار تاريخي اين تنگه‬

‫است‪.‬‬

‫تنگ وَويله دهلران‬
‫تنگ وويله داراي بناهاي متعدد تاريخي و باستاني از جمله قلعه شياق(شياخ) و ويرانههاي شهر سامرا است كه قدمت آن به پيش از تاريخ‬

‫تخمين زده ميشود‪.‬‬
‫تنگ ماژين‬
‫در تنگ ماژين از توابع درهشهر‪ ،‬دخمههايي‬
‫وجود دارد كه يكي از آنها به غار كولكني‬
‫معروف است‪.‬‬

‫‪56‬‬

‫ايلام‬

‫آتشكده دره شهر‬
‫اين آتشكده به صورت چهار طاقي باقيمانده‬
‫است‪ .‬اصل بنا تمامًا با قلوه سنگ و گچ ساخته‬

‫شده است‪.‬‬

‫پل جم نَمشت‬
‫مصالح آن قلوه سنگ و ساروج است و اينك‬
‫بقاياي پايههاي بيروني و موجشكنهاي آن‬
‫باقي مانده است‪ .‬قدمت اين پل به دوره ساساني‬

‫ميرسد‪.‬‬
‫از ديگر آثار و بناهاي تاريخي اين استان ميتوان‬
‫به پل گاوميشان‪ ،‬پل كروئيت‪ ،‬قلعه سام‪ ،‬دژ‬

‫شيخ مكان‪ ،‬قلعه والي و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫تصويري از قلعه سام‬
‫‪57‬‬

‫کتاب ايران‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫استان ايلام منطقهاي عشايرنشين است و گليم‬
‫گل برجسته آن‪ ،‬شهرت ملي دارد‪ .‬از مهمترين‬
‫صنايع دستي استان ميتوان به فرش كرك‪،‬‬
‫ابريشم‪ ،‬گليم گل برجسته‪ ،‬جاجيم‪ ،‬نمد‪،‬‬

‫فرنجي‪ ،‬قتره‪ ،‬صنايع چوبي و‪ ...‬اشاره كرد‪.‬‬
‫استان ايلام همانند ساير مناطق ايراني‪،‬‬
‫سوغاتيهاي محلي خاص دارد كه اهم آنها‬
‫عبارتند از‪ :‬سقز محلي(صمغ درخت بنه)‪،‬‬
‫شيرين بژي برساق‪ ،‬شيرين عسگري‪،‬‬
‫شيريني ُكله ُكنجي‪ ،‬روغن حيواني معروف به‬

‫كرمانشاهي‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫غذاهاي محلي اين استان را برنج و گوشت‪،‬‬
‫نژي آو(عدس)‪ ،‬نخه (نخود)‪ ،‬تماته آو(گوجه‬
‫فرنگي)‪ ،‬گوشت‪ ،‬خاينه(تخم مرغ‪ -‬نيمرو)‪،‬‬
‫لوبيه پلو‪ ،‬حلوا‪ ،‬کشک دو(کشک دوغ)‪،‬‬
‫ترخينه‪ ،‬ماش آو‪ ،‬جوجگ آو(جوجه) و شله‬

‫تشکيل ميدهد‪.‬‬
‫ترگ‪ ،‬کنگر‪ ،‬پيچگ‪ ،‬بوله وله‪ ،‬پاقازه و قارچگ‬
‫برخي ديگر از غذاهاي محلي اين استان‬
‫ميباشند که در فصل بهار با خشک کردن‬
‫گياهان کوهي تهيه ميشوند و در زمستان آن‬

‫را نيز مصرف ميکنند‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫در موسيقي ايلام از سازهاي دوزله‪ ،‬جفتان‪ُ ،‬سرنا‪ ،‬شيپور‪ ،‬ضرب‪ ،‬دهل‪ ،‬شمشال‪ ،‬ني وكمانچه استفاده ميشود و اين سازها در آيينهايي‬
‫مانند عروسي‪ ،‬جنگ و عزا كاربرد دارند‪( .‬دوزله و جفتان) علي رغم همه سازهاي ايراني كه تك صدا هستند‪ ،‬دو صدايي است و قابليت‬
‫همراهي با سازهاي چند صدايي را دارد‪( .‬چوبي) موسيقي رقص ايلام است و به صورت انفرادي و يا دسته جمعي اجرا ميشود‪ .‬اين موسيقي‬
‫درگذشته افزون بر كاربرد هنري و موسيقيايي به عنوان آمادگي رزمي و بدني نيز كارآيي داشته است‪ .‬هوره كه از آوازها و نيايشهاي‬
‫اساطيري ايران است‪ ،‬از هزارههاي قبل از ميلاد مسيح تا به امروز رواج دارد‪ .‬موسيقي آيينهاي سوگواري نوع ديگري از موسيقي در استان‬
‫ايلام است كه در آيين چمري با سرنا و دهل اجرا ميشود و در اين مراسم مردم ايلها و روستاها در محلي بنام (چمرجا) جمع ميشوند و‬

‫همراه با نواي ساز و دهل و آواز همسرايان‪ ،‬نوعي رقص را ارائه ميدهند‪ .‬نمايش تعزيه در ايام تاسوعا و عاشورا نيز كاربرد فراوان دارد‪.‬‬

‫‪58‬‬



‫استان بوشهر براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪22742/741‬‬
‫کيلومترمربع در جنوب ايران (البته کمي مايل به جنوب غربي) و به صورت نوار باريکي بين‬
‫خليجفارس و کوهپايههاي زاگرس قرار گرفته است‪ .‬اين استان از شمال به استان خوزستان و‬
‫قسمتي از استان کهگيلويه و بوير احمد‪ ،‬از شرق به استان فارس‪ ،‬از جنوبشرقي به استان هرمزگان‬
‫و از جنوب و مغرب به طولي حدود ‪ 700‬کيلومتر با خليجفارس محدود است‪ .‬آب و هواي اين منطقه‬
‫به دليل نزديکي به خط استوا و مدار رأس سرطان (حدود ‪ 3/5‬درجه) و کمي ارتفاع به طور کلي‬
‫داراي آب و هواي گرم بياباني (از نوع کناري يا ساحلي) است که در نواحي داخلي استان گرم و‬

‫خشک و در سواحل گرم نمناک است‪.‬‬
‫بزرگترين شهرستان استان شهرستان دشتستان و بزرگترين شهر استان‪ ،‬شهر بوشهر ميباشد‪.‬‬
‫قدمت تاريخي بوشهر به عصر ايلامي ميرسد‪ .‬بر اساس خشت نبشتههاي مکشوفه در منطقه تل‬
‫پي تل بوشهر پل ارتباطي داخله ايران با کشورهاي جنوب شرق آسيا و آفريقا بوده و به نام « ليان»‬
‫مشهور بوده است‪ .‬سرزمين بوشهر‪ ،‬در دوران حكومت هخامنشيان‪ ،‬جزو يکي از ساتراپنشينهاي‬
‫پارس بود‪ .‬در زمان حکومت سلوكيان و ساسانيان بوشهر يا «ريو اردشير» به عنوان بندر مهم تجاري‬
‫و فرهنگي مورد توجه بود‪ .‬ساسانيان در «ريواردشير» كه بعدها «ريشهر» نام گرفت‪ ،‬قلعه مستحكمي‬
‫با ديوارهاي بلند و برج بنا كردند كه اطراف اين ديوار از يك طرف به سمت دريا بود و از سه طرف‬
‫ديگر مشرف به خندقهاي عظيمي بود كه هنگام حمله احتمالي دشمن و يا هرگونه خطري‪ ،‬از‬
‫آب دريا پر ميشد‪ .‬با سقوط سلسه ساساني به دست اعراب مسلمان تمدن و فرهنگ «ريشهر» نيز‬
‫رو به زوال گذاشت‪ .‬فتح ريشهر به دست مسلمانان به اندازهاي اهميت داشت كه جمعي از مورخان‬
‫اسلامي آن را با فتح قادسيه مقايسه كرده اند‪ .‬اقدامهاي نادر شاه و سياست دريايي او براي مبارزه با‬
‫عثمانيها و گسترش قلمرو دريايي در خليجفارس سبب شد تا اين شهر بندري بار ديگر مورد توجه‬
‫قرار گيرد‪ .‬بوشهر در دورة قاجار معتبرترين بندر تجاري ايران بود بطوري كه اكثر دول خارجي‬
‫مانند انگليس‪ ،‬روسيه‪ ،‬آلمان‪ ،‬ايتاليا‪ ،‬فرانسه‪ ،‬هلند‪ ،‬نروژ و عثماني در اين شهر دفتر نمايندگي‬
‫سياسي و تجاري داير کردند و به دروازه جنوبي ايران براي تبادل افكار سياسي و مناسبات فرهنگي‬

‫تبديل شد‪.‬‬
‫و موسيقي مذهبي جنوب نيز از نظر ريتم و آهنگ و فلسفه وجودي آن و خلاصه از نظر اجرا داراي‬
‫ويژگيهاي قابل تأملي است‪ .‬شروع موسيقي عزاداري در بوشهر بوسيله گروهي از سازها كه از‬
‫هشت طبل كوچك‪ ،‬هشت سنج بطور مضاعف و يك ساز بادي (بنام بوق) تشكيل ميشود‪ ،‬اعلام‬
‫ميگردد‪ .‬وظيفه اصلي اعلام را‪ ،‬طبلها به عهده دارند‪ .‬اين طبلها استوانهاي شكل بوده و هر دو‬
‫طرف آنها پوست دارد‪ .‬نوازنده با چوب به پوست طرف راست و با دست به پوست طرف چپ ميزند‪.‬‬
‫به اين طبلها «دمام» گفته ميشود‪ .‬ولي عنوان دمام نه فقط به طبلها‪ ،‬بلكه به تمام مراسم اطلاق‬

‫ميگردد‪ .‬شروه نيز يكي از اشكال مشخص موسيقي جنوب ايران است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان بوشهر يكي از جنوبيترين استانهاي كشور ميباشد كه در جنوب غربي ايران واقع شده است‪ .‬اين استان با ‪ 625‬كيلومتر مرز آبي‪،‬‬
‫طولانيترين همسايگي را با آبهاي نيلگون خليجفارس دارد‪ .‬مرکز اين استان‪ ،‬شهر بوشهر است‪ .‬از شهرهاي مهم اين استان‪ ،‬ميتوان به‬

‫شهرهاي اهرم‪ ،‬برازجان‪ ،‬دير‪ ،‬ديلم‪ ،‬كنگان‪ ،‬گناوه و خورموج اشاره کرد‪.‬‬
‫استان بوشهر از نظر موقعيت طبيعي از دو قسمت جلگهاي و كوهستاني تشكيل شده است‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫آب و هواي استان در نوار ساحلي گرم و مرطوب و در قسمتهاي داخلي‪ ،‬گرم و خشك صحرايي است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫قديميترين نشانههاي بدست آمده از سکونت در سرزمين بوشهر‪ ،‬به عهد ايلامي و تمدن بينالنهرين برميگردد‪ .‬استان بوشهر به دليل‬
‫موقعيت مناسب براي احداث پايگاه دريايي و بندرگاه‪ ،‬مورد استفاده پادشاهان عيلام قرار گرفته بود‪ .‬در زمان مادها در آغاز سده هشتم قبل از‬
‫ميلاد سرزمين بوشهر جزء يکي از ايالتهاي جنوب غربي آن دولت بوده و در زمان حکومت هوخشتره جزو ساتراپنشين چهاردهم دولت ماد‬
‫بوده است‪ .‬بوشهر در گذشته به اسامي ليان‪ ،‬ريشهر‪ ،‬راشهر‪ ،‬انطاکيه‪ ،‬بندر نادري يا ابوشهر ناميده ميشده است‪ .‬خليجفارس و استان بوشهر‪،‬‬
‫به دليل موقعيت جغرافيايي و اهميت اقتصادي‪ ،‬در طول تاريخ همواره از سوي كشورها و دولتها براي تبادل کالا و گسترش قدرت سياسي‬

‫مورد توجه قرار گرفته است‪.‬‬

‫‪61‬‬

‫غار تاريخي چهل خانه‬ ‫کتاب ايران‬
‫چهل خانه به معني وجود چهل خانه در اين‬ ‫‪62‬‬
‫مكان است‪ .‬گفته ميشود چهلخانه به معناي‬
‫چله خانه نيز هست كه مرتاضان و زاهدان در‬
‫آن زندگي ميكردند‪ .‬احتمال ميرود اين نوع‬
‫دخمهها از نوع دخمههاي تدفين دورههاي‬

‫مادي و ساساني باشند‪.‬‬

‫گور دختر‬
‫بناي گور دختر بسيار شبيه به مقبره كورش‬
‫كبير در پاسارگاد است و قدمت آن به سده ششم‬
‫قبل از ميلاد ميرسد در گور دختر عناصر هنر‬
‫اورارتويي مانند شيرواني دوشينه و نيز عناصر‬
‫معماري ايلامي معبد چغازنبيل را ميتوان ديد‪.‬‬

‫گورستان باستاني‬
‫در قسمتي از كوهستان جزيره خارك قبرهاي‬
‫زيادي وجود دارد كه به زرتشتيان و مسيحيان‬
‫تعلق دارند‪ .‬اين قبور به اواخر دوره ساساني‬
‫و اوايل دوره اسلامي مربوط است‪ .‬در قبر‬
‫زنان شيشههاي كوچكي كه احتمالًا عطر در‬
‫آن ميريختند و همچنين حلقه انگشتري و‬

‫آينههاي مفرغي پيدا شده است‪.‬‬

‫بوشهر‬

‫جزيره خارك‬
‫جزيره مرجاني خارك در بندر گناوه قرار دارد‪ .‬اين جزيره از مناطق بسيار قديمي استان است كه آثار تاريخي متعددي دارد‪.‬‬

‫جزيره امالكرم و نخيلو‬
‫اين دو جزيره خالي از سكنه در حدود ناحيه‬
‫بردخون در سواحل جنوبي استان بوشهر قرار‬
‫گرفتهاند‪ .‬جزيره نخيلو محل زيست لاكپشتان‬
‫بزرگ جِثه خليجفارس است و از اين نظر‬

‫اهميتزيست محيطي قابل توجهي دارد‪.‬‬
‫كاخ كوروش‬

‫اين كاخ كه در جنوب شرق برازجان و دركنار‬
‫رودخانه خشك (آردي) قرار دارد‪ ،‬يكي از‬
‫پايگاههاي مهم ايران دوره هخامنشي در ساحل‬
‫خليجفارس بوده است‪ .‬زمان احداث آن را به‬
‫دوره (كوروش) بنيانگذار سلسله هخامنشي‬

‫ميرسد‪.‬‬
‫از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان به‬
‫شکارگاه کوه سياه‪ ،‬بندر سينيز‪ ،‬سيراف‪ ،‬موزه‬

‫بوشهر‪ ،‬کوشک اردشير و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫‪63‬‬

‫ريشهر‬ ‫کتاب ايران‬
‫ريشهر در جنوب شهر بوشهر واقع شده است‪ .‬قدمت‬ ‫‪64‬‬
‫آثار كشف شده آن به هزاره اول پيش از ميلاد ميرسد‪.‬‬
‫آثار تاريخي اين شهر كه شامل كتيبههاي ميخي‬
‫عهد (شوتروك ناخنوته) و آثار بناها و اشياء مفرغي و‬
‫سفالهاي نقشدار است كه نشان ميدهد ريشهر يكي‬
‫از شهرهاي مهم امپراتوري ايلام بوده و در آن زمان‬
‫به نام «ليان» خوانده ميشده است‪ .‬اين شهر يكي از‬
‫حلقههاي ارتباطيتمدنهاي شرق و غرب دنياي قديم‬

‫بوده است‪.‬‬
‫نام ريشهر خلاصه شده (ريوارد اردشير) است كه به‬
‫دستور اردشير بابكان بر پا شده است‪ .‬اين شهر در‬
‫دوران ساسانيان نيز يكي از مهمترين مراكز علمي و‬
‫ادبي محسوب ميشد‪ .‬منطقه و شهر باستاني ريشهر‬

‫در فهرستآثار ملي ايران به ثبت رسيده است‪.‬‬

‫كاخ هخامنشي بردك سياه‬
‫كاخ زمستاني داريوش كه در ‪ 12‬كيلومتري شمال‬
‫برازجان فعلي قرار دارد‪ ،‬بهنام بردك سياه معروف‬
‫است‪ .‬اين كاخ با سبك معماري هخامنشي ساخته‬
‫شده است‪ .‬وجه تسميه آن به خاطر استفاده از سنگ‬

‫سياه در زيرسازي پايه ستونهاي آن است‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫صنايع دستي و هنرهاي سنتي استان بوشهر شامل‬
‫حصير بافي‪ ،‬عبا بافي‪ ،‬منبت‪ ،‬گره سازي‪ ،‬گليم‪،‬‬
‫گبه‪ ،‬قالي و جاجيم‪ ،‬سفالگري و‪ ...‬است‪ .‬همچنين‬
‫خرما‪ ،‬حلواي مسقطي‪ ،‬ارده‪ ،‬حلوا راشي‪ ،‬حلواي‬
‫سنگك‪ ،‬خارك پخته‪ ،‬انواع ماهي و ميگو‪ ،‬عروسكها‬
‫و كالاهاي تزئيني صدفي و انواع حصيرها و سبدهاي‬
‫بافته شده از برگ درخت نخل از سوغاتيهاي استان‬

‫بوشهر ميباشد‪.‬‬

‫بوشهر‬ ‫تصويري از بندر سي نيز‬
‫‪65‬‬
‫غذاهاي محلي‬
‫به علت نزديكي به دريا و صيد ماهي و ميگو‬
‫اكثر غذاهاي سنتي مردم استان بوشهر با‬
‫غذاهاي موجودات دريايي درست ميشود و‬
‫دشت نشينان از غذاهايي استفاده ميكنند كه‬
‫در آنها گندم و لبنيات به كار رفته است‪ .‬قليه‬
‫ماهي‪ ،‬تنداز ماهي (‪ ،)tandaz‬گمنه يا لِِلك‬
‫(‪ ،)gemne / lelek‬رشته و ‪ ...‬از غذاهاي محلي‬

‫اين استان ميباشند‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫براي اين که موسيقي بوشهري را بشناسيم‪،‬‬
‫بايد زبان محلي بوشهريها را بشناسيم‪ ،‬چرا که‬
‫موسيقي محلي هر منطقهاي ارتباط مستقيمي‬
‫با زبان آن منطقه دارد؛ در واقع ريتم‪ ،‬سرعت‪،‬‬
‫تکيه صدا و به طور کلي فرم در موسيقي هر‬
‫منطقه‪ ،‬ارتباط مستقيم با زبان آن منطقه دارد‪.‬‬
‫نوع موسيقي استان بوشهر تلفيقي از دمام‪ ،‬ني‬

‫انبان و تيپونت است‪.‬‬





‫استان تهران براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪13692/413‬‬
‫کيلومترمربع در شمال شرقي ايران قرار دارد‪ .‬اين استان از شمال به استان مازندران‪ ،‬از جنوبشرقي‬
‫به استان قم‪ ،‬از جنوب غربي به استان مرکزي‪ ،‬از غرب به استان البرز و از شرق به استان سمنان‬
‫محدود است‪ .‬استان تهران بين خطالرأس چينخوردگي البرز مرکزي و حاشيه غربي دشت کوير‬
‫واقع شده و به اين ترتيب آب و هواي استان عمدتاً متأثر از عامل ارتفاع ميباشد‪ .‬استان تهران را‬

‫ميتوان به سه بخش اقليمي زير تقسيم کرد‪:‬‬
‫الف) اقليم ارتفاعات شمالي‪ :‬که بر دامنههاي جنوبي بلنديهاي البرِز مرکزي‪ ،‬در ارتفاعي بالاي‬
‫‪ 3000‬متر قرار گرفته و آب و هوايي مرطوب و نيمه مرطوب و سردسير با زمستانهايي بسيار سرد‬

‫و طولاني دارد‪ .‬بارزترين نقاط اين اقليم‪ ،‬دماوند و توچال است‪.‬‬
‫ب) اقليم کوهپايهها‪ :‬اين اقليم در ارتفاع دو تا سه هزار متري از سطح دريا قرار گرفته است و آب و‬
‫هوايي نيمه مرطوب و سردسير با زمستانهايي به نسبت طولاني دارد‪ .‬آبعلي‪ ،‬فيروزکوه‪ ،‬دماوند‪،‬‬

‫گلندوک‪ ،‬سد اميرکبير و درة طالقان در اين اقليم قرار دارند‪.‬‬
‫ج) اقليم نيمه خشک و خشک‪ :‬که زمستانهاي کوتاه و تابستانهاي گرم دارد‪ ،‬در ارتفاعات کمتر‬
‫از ‪ 2000‬متر واقع شده است‪ .‬هرچه ارتفاع کاهش مييابد‪ ،‬خشکي محيط بيشتر ميشود‪ .‬ورامين‪،‬‬
‫شهريار و جنوب شهرستان کرج در اين اقليم قرار گرفتهاند‪ .‬تهران امروزي که در رديف بزرگترين‬
‫و پرجمعيتترين شهرهاي جهان قرار دارد‪ ،‬فراز و نشيبهاي تاريخي فراوان داشته است‪« .‬طهران»‬
‫که زماني قريهاي بيش نبود‪ ،‬امروزه به تهران بزرگ تبديل شده است‪ .‬از زماني که اين شهر در‬
‫سال ‪ 1200‬هجري قمري به پايتختي ايران برگزيده شد‪ ،‬تا به امروز حوادث بيشماري را به خود‬
‫ديده است‪ .‬نام تهران که در گذشتة دور با (ط) نوشته ميشد (طهران معرب تهران است) با «ري»‬
‫همراه بود و نخستين آبادي بزرگي است که در جنوب دامنة کوهستان البرز ايجاد شد و شهرت‬
‫و موقعيتي ممتاز داشت‪ .‬تهران يکي از روستاهاي ري به شمار ميرفت و در يک فرسنگي آن قرار‬
‫داشت‪ .‬برخي از تاريخنگاران معتقدند تهران جزء شهر قصران ري بود که قرية بالاتر از آن مهران نام‬
‫داشت و به روايتي‪ ،‬گويا قصران و مهران دو برادر بودند‪ .‬ران به معناي دامنه است که مهران دامنة‬
‫بالايي و قصران دامنة پاييني رشته کوه البرز بود‪ .‬تهران در دورة مغول به کلي ويران شده و از آن‬

‫پس‪ ،‬ده کوچکي بنام تهران در شمال ري بوجود آمد‪.‬‬
‫زبان اصلي مردم تهران فارسي است‪ ،‬اما به علت مهاجرت گسترده به اين استان‪ ،‬گويشهاي‬
‫ديگري چون زبان آذري و لهجههاي متفاوتي از ديگر مناطق ايران به آن افزوده شده است‪ .‬اکثريت‬
‫قريب به اتفاق مردم استان تهران را مسلمانان شيعه تشکيل ميدهند ولي تعدادي از اقليتهاي‬

‫ديني نيز در اين استان ساکن هستند‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان تهران در شمال فلات مركزي ايران قرار گرفته است‪ .‬شهر تهران‪ ،‬مركز استان و پايتخت جمهوري اسلامي ايران است‪ .‬ري‪ ،‬شميرانات‪،‬‬
‫شهريار و ورامين شهرهاي مهم استان تهران را تشكيل ميدهند‪ .‬بلندترين نقطه استان تهران قله دماوند و پستترين قسمت آن دشت‬
‫ورامين در جنوبشرقي استان است‪ .‬رشته كوه البرز‪ ،‬در شمال سوادكوه و فيروزكوه در شمالشرقي‪ ،‬لواسانات‪ ،‬قره داغ و شميرانات‪ ،‬كوههاي‬

‫حسنآباد و نمك در ناحيه جنوب و بي بي شهربانو و القادر در جنوبشرقي و ارتفاعات قصر فيروزه در شرق قرار گرفتهاند‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫اقليم استان تهران در نواحي كويري و جنوب گرم و خشك‪ ،‬در نواحي پايكوهي سرد و نيمه مرطوب و در نواحي مرتفع سرد با زمستانهاي‬

‫طولاني است‪.‬‬
‫بخش شمال تهران و شميرانات در تابستان نيز معتدل است‪ .‬ميتوان چنين گفت که در پاييز دامنههاي جنوبي البرز بويژه در نواحي‬
‫كوهستاني‪ ،‬درهاي‪ ،‬رودخانهاي و سواحل درياچههاي پشت سدهاي بزرگ امير كبير‪ ،‬لتيان و لار و درياچههاي طبيعي «جابان» و «تار» از‬
‫ارزش تفريگاهي خاصي برخوردار است‪ .‬همچنين در تمام طول زمستان نواحي شمالي استان تهران به علت پوشش برفي سنگين بويژه در‬

‫دامنهها و شيبهاي البرز جنوبي‪ ،‬شرايط مساعدي را براي ورزشهاي زمستاني از جمله اسكي فراهم ميآورد‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫منطقه تهران از زمانهاي دور و ادوار پيش از تاريخ‪ ،‬از منطقههاي مسکوني بوده و ردپاي فرهنگهاي پيش از تاريخي را در گوشه و کنار آن‬
‫ميتوان سراغ گرفت‪ .‬بررسيها و کاوشهاي باستانشناسي از يک سده قبل تا به امروز‪ ،‬بسياري از مراکز فرهنگي در دشت تهران را مشخص و‬
‫معلوم ساخته و نشان ميدهد که اين دشت حداقل از هزاره پنجم پيش از ميلاد (آثار چشمه علي در شهر ري) تا به امروز مسکوني بوده است‪.‬‬
‫تهران امروزي كه در رديف بزرگ ترين و پرجمعيتترين شهرهاي جهان قرار دارد‪ ،‬فراز و نشيبهاي تاريخي فراوان داشته است‪( .‬طهران) كه‬
‫زماني روستايي بيش نبود‪ ،‬امروز به تهران بزرگ تبديل شده است‪ .‬اين شهر در سال‪ 1200‬هجري قمري به پايتختي ايران برگزيده شد‪ .‬از آن‬

‫تاريخ به بعد به مركز سياسي‪ ،‬اداري‪ ،‬اقتصادي‪ ،‬فرهنگي و هنري كشور تبديل شد‪.‬‬

‫‪69‬‬

‫کتاب ايران‬

‫برج علاءالدين‬
‫اين برج با ‪17‬متر ارتفاع در شمال مسجد‬
‫جامع ورامين قرار دارد‪ .‬سبك ساختمان برج‪،‬‬
‫تركيبي از معماري مغولي و دوره آققويونلو و‬

‫قرهقويونلو است‪.‬‬

‫برج طغرل‬
‫برج طغرل در شهرري قرار دارد و بنا به روايتي‬
‫آرامگاه طغرل اّول پادشاه سلجوقي است‪ .‬برج‬
‫طغرل‪ ،‬در قرن پنجم هجري قمري بنا شده و‬
‫باني آن شناخته نشده است‪ .‬يك كتيبة سنگي‬
‫بر پيشاني بنا وجود دارد كه نشان ميدهد اين‬
‫برج در سال ‪ 1031‬ق به دستور ناصرالدين‬
‫شاه‪ ،‬به همت ميرزا علي اصغرخان اتابك و به‬
‫معماري حاجي ابوالحسن معمارباشي تعمير‬

‫شده است‪.‬‬

‫‪70‬‬

‫تهران‬

‫ميدان ارگ‬
‫ارگ از ميدانهاي مهم دارالخلافه تهران است‬
‫كه قدمت آن به دوره شاه تهماسب صفوي‬
‫ميرسد‪ .‬اين ميدان در گذشته محصور بود و‬
‫اطراف آن را خندق‪ ،‬حفر كرده بودند و بناهاي‬
‫سلطنتي نيز در داخلآن قرار داشت‪ .‬نام اين‬
‫ميدان از زمان فتحعلي شاه به يادگار مانده‬
‫است و در زمان ناصرالدين شاه‪ ،‬به ميدان‬

‫توپخانه و باغ گلشن معروف بود‪.‬‬

‫برج ميلاد‬
‫برج مخابراتي چند منظوره است که در شمال‬
‫غربي تهران‪ ،‬پايتخت ايران قرار دارد‪ .‬اين برج با‬
‫ارتفاع ‪ 435‬متر‪ ،‬بلندترين برج ايران‪ ،‬ششمين‬
‫برج بلند مخابراتي جهان و بيستمين سازه بلند‬
‫نامتکي جهان است‪ .‬اين برج با ‪ 13‬هزار متر‬
‫زيربنا از نظر وسعت کاربري سازه رأس برج‬
‫در ميان تمامي برجهاي مخابراتي دنيا‪ ،‬مقام‬
‫نخست را دارد‪ .‬اين سازه به دليل بلندي بسيار‬
‫و شکل ظاهري متفاوتش‪ ،‬تقريبا از همه جاي‬
‫تهران نمايان است و از اين رو‪ ،‬يکي از نمادهاي‬

‫پايتخت ايران به شمار ميآيد‪.‬‬

‫ميدان آزادي‬
‫اين بنا در غرب تهران و در ابتداي جاده‬
‫مخصوص تهران ‪ -‬كرج قرار دارد و موزهاي نيز‬

‫در داخل آن ميباشد‪.‬‬

‫‪71‬‬

‫كاخ گلستان‬ ‫کتاب ايران‬
‫اين كاخ شامل سرسراي ورودي‪ ،‬تالارهاي موزه‬ ‫‪72‬‬
‫آيينه‪ ،‬برليان‪ ،‬عاج‪ ،‬بلور و تالار سلام ميباشد‪.‬‬
‫در شاه نشين تالار سلام‪ ،‬تخت طاووس قرار‬
‫دارد كه نادرشاه آنرا در سال ‪ 1739‬از هند به‬
‫غنيمت آورد‪ .‬اين تخت هفت پايه جواهرنشان‬
‫و دو پله دارد كه بر پشت تنديسي از اژدها قرار‬
‫گرفته و ديوارهاي ظريف دارد كه گرداگرد آن‬

‫را با كتيبه زينت دادهاند‪.‬‬

‫كاخ صاحبقرانيه‬
‫اين كاخ در ميان يكي از كاخهاي مجموعه‬
‫نياوران‪ ،‬در شمالشرقي تهران ساخته شد‪ .‬از‬
‫قسمتهاي مختلف آن ميتوان به حوض خانه‪،‬‬
‫كرسي خانه‪ ،‬تالار جهان نما و تالارآيينه اشاره‬
‫كرد كه با تابلوهاي نقاشي گرانبها و اشياي‬

‫بسيار نفيس تزيين شدهاند‪.‬‬

‫عمارت تخت مرمر‬
‫تخت مرمر يا (تخت سليمان) به شكل يك‬
‫سكوي ديوارهدار بلند‪ ،‬از شصت و پنج قطعه‬
‫مرمر بزرگ و كوچك ساخته شد و در وسط‬
‫ايوان اصلي كاخ مستقر گرديد‪ .‬از چهار طرف‬
‫بر دوش شش فرشته و سه ديو و يازده ستون‬
‫مارپيچ قرار گرفته است‪ .‬در طرفين پله جلو‬
‫ايوان‪ ،‬دو شير حجاري شده قرار داده شده است‪.‬‬

‫تهران‬

‫آستانه حضرت عبدالعظيم در شهر ري‬
‫حضرت عبدالعظيم از فرزندان امامحسن(ع)‬
‫است كه در قرن سوم هجري شهيد شد‪.‬‬
‫بقعههاي امامزاده حمزه‪ ،‬برادر امام رضا(ع)‬
‫و امام زاده طاهر از فرزندان امامسجاد(ع)‪،‬‬
‫مقبرههاي برخي از شاهان قاجار و شماري از‬
‫علما نيز در همين مجموعه قراردارد‪ .‬قدمت اين‬

‫بنا به سال ‪ 848‬هجري قمري ميرسد‪.‬‬

‫برج نقاره خانه‬
‫بقاياي اين برج هشتتركي‪ ،‬برفراز كوه‬
‫نقارهخانه شهرري باقيمانده و محل برج‪،‬‬
‫نقارهخانه آرامگاه يكي از شهرياران سلجوقي‬

‫است‪.‬‬

‫كاخ سلطنت آباد‬
‫اين كاخ به فرمان ناصرالدين شاه در قريه رستم‬
‫آباد در دو طبقه ساخته شده است و حوض‬
‫خانه وسيعي در وسط دارد‪ .‬گوي زريني‪ ،‬نشانه‬
‫كاخ سلطنتي برفراز بلندترين نقطه شيرواني‬
‫بام جاي داده شده است‪ .‬سقف زيرين حوض‬
‫خانه‪ ،‬اتاقهاي ديدار و راهروهاي آن‪ ،‬به‬

‫گچبريهاي زيبا آراسته شده است‪.‬‬

‫‪73‬‬

‫امامزاده داوود‬ ‫کتاب ايران‬
‫اين امامزاده مدفن داوود بن عماد يكي از‬ ‫‪74‬‬
‫نوادگان حضرت امام زين العابدين (ع) است‪.‬‬
‫امامزاده داوود در كوهستانهاي شمال غربي‬
‫تهران واقع شده و بر اهميت سياحتي و زيارتي‬

‫اين منطقه افزوده است‪.‬‬

‫چشمه علي‬
‫اين چشمه در شمال ابن بابويه واقع شده است‪.‬‬
‫پيشينه تمدن اينناحيه به ‪ 4000‬سال قبل از‬
‫ميلاد ميرسد‪ .‬مشرف بر اين چشمه‪ ،‬سنگ‬
‫برجسته نسبتاً بزرگي وجود دارد كه سيماي‬
‫فتحعلي شاه و برخي از شاهزادگان قاجار بر‬

‫روي آن حك شده است‪.‬‬

‫چشمه آب معدني اسك‬
‫اين چشمههاي يازدهگانه در شرق تهران در‬
‫دامنه جنوبي قله دماوند و در كف دره هراز در‬
‫دو سوي رودخانه هراز واقع شدهاند‪ .‬آب اين‬
‫چشمهها حاوي كلروره بيكربناته و هيدروژن‬
‫سولفوره و گوگرد است و در درمان عفونتهاي‬
‫مجاري تنفسي و بيماريهاي مفصلي مؤثر‬

‫ميباشند‪.‬‬

‫تهران‬

‫درياچه سد لار‬
‫اين درياچه در نزديکي تهران قرار دارد و به‬
‫دليل نزديكي به قله دماوند هوايي خنك و‬
‫چشماندازهايي زيبا دارد‪ .‬ورزشهاي آبي مانند‬

‫شنا و اسكي در اين درياچه امكانپذير است‪.‬‬

‫درياچه سد اميركبير‬
‫اين درياچه در جاده كرج‪ -‬چالوس در تنگه‬
‫واريان قرار دارد و هواي پيرامون آن نيز در‬
‫تابستانها خنك و مطبوع است‪ .‬در اين‬
‫درياچه‪ ،‬فعاليتهاي ورزشيو تفريحي مانند‬
‫قايق راني‪ ،‬ماهيگيري‪ ،‬اسكي روي آب‪ ،‬شنا و‬

‫پرواز با كايت انجام ميشود‪.‬‬

‫درياچه سد لتيان‬
‫اين درياچه در نزديکي شمالشرقي تهران قرار‬
‫دارد و برروي رودخانه جاجرود ايجاد شده است‪.‬‬
‫كرانهها و پيرامون اين درياچه گردشگاهي‬

‫گسترده است كه مردم از آن بهره ميگيرند‪.‬‬

‫‪75‬‬

‫کتاب ايران‬

‫قله دماوند‬
‫قله دماوند با ‪ 5678‬متر ارتفاع در ‪ 75‬كيلومتري شمالشرقي تهران واقع شده است‪ .‬علاوه برطبيعت زيباي قله دماوند‪ ،‬غار اسك و غار‬
‫گلزرد نيز در مسير صعود به آن در پلور قرار دارند‪ .‬از ديگر جاذبههايديدني آن به ناحيه لاريجان و آب گرم آن‪ ،‬دشت (ورارو) با برف فراوان‬

‫در فصل زمستان و درياچه لار ميتوان اشاره كرد‪.‬‬
‫قله توچال‬
‫دامنه جنوبي البرز كه به كوهستان توچال شهرت‬
‫دارد‪ ،‬ميعادگاه اصلي كوهنوردان و ورزشكاران تهران‬
‫است‪ .‬پناهگاههاي اين قله كلكچال‪ ،‬شروين‪ ،‬شيرپلا‪،‬‬
‫توچال‪ ،‬اسپيد كمر و پلنگچال و قله كلكچال‬
‫كه ‪ 3350‬متر ارتفاع دارد از مسيرهاي جمشيديه‪،‬‬
‫گلابدره‪ ،‬باغ افشار و دره وزباد امكان صعود دارد‪.‬‬
‫پناهگاه نسبتا مجهز شيرپلا اقامت شبانه را ممكن‬
‫ميسازد و پس از آن تا قله توچال تقريباً سه ساعت‬
‫راه است‪ .‬اين پناهگاه داراي تخت‪ ،‬ناهارخوري‪ ،‬بوفه‪،‬‬
‫آب لولهكشي و برق دارد‪ .‬مسير پناهگاه پلنگ چال از‬
‫طريق دركه است و مدت زمان صعود به آن در تابستان‬
‫حدود پنج ساعت است‪ .‬ساير پيستهاي اسكي‪ :‬از ديگر‬
‫پيستهاي اسكي ميتوان به پيست دربندسر در شمال‬
‫شرق تهران‪ ،‬پيست خوردر جاده كرج ‪ -‬چالوس و پيست‬
‫اسكي روي چمن ديزين در جاده چالوس اشاره كرد‪.‬‬
‫شهرك سينمايي‬
‫اين شهرك براي بازسازي صحنههايي از تهران قديم‬
‫ساخته شد‪ .‬طراحي نماي عمارتها‪ ،‬مغازهها‪ ،‬محلهها‬
‫و گذرها توسط جاني كورتينا و ديگر دكوراتورهاي‬
‫ايتاليايي و با توجه به عكسهاي آن زمان صورت گرفته‬

‫است‪.‬‬
‫‪76‬‬

‫تهران‬

‫موزه ملي ايران باستان‬
‫موزه ملي يا ايران باستان نخستين موزه علمي‬
‫ايران است كه آثاري از هزاره ششم پيش از‬
‫ميلاد تا دوره اسلامي را در خود جاي داده‬
‫است‪ .‬اين بنا زير نظر «آندره گدار» در فاصله‬
‫سالهاي ‪ 1314 - 1316‬ساخته شد‪ .‬اين موزه‬
‫داراي دو ساختمان جداگانه است‪ .‬طبقه اول‬
‫ساختمان قديمي موزه به آثار پيش از تاريخ‪،‬‬
‫دوره تاريخي و کتابخانه اختصاص دارد و طبقه‬
‫دوم داراي تالار سخنراني‪ ،‬تالار نمايش موقت‬
‫است‪ .‬موزه دوران اسلامي در ساختمان سفيد‬

‫مجاور جاي دارد‪.‬‬

‫عمارت عثماني و پل رومي‬
‫اين عمارت‪ ،‬در قرن نوزدهم توسط يكي از سفيران دولت عثماني در منطقه الهيه تهران ساخته شده است‪ .‬نام رومي همانند لقب مولانا‬

‫جلالالدين محمد بلخي روي پلي كوچك در اين محل باقي مانده است‪.‬‬
‫چشمه آبعلي هراز‬

‫چشمه آب معدني آبعلي در شمال دهكده آبعلي در كنار بستر رودخانه مبارك آباد واقع شده است‪ .‬اين آب در درمان برخي بيماريهاي‬
‫دستگاه گوارش‪ ،‬كبد‪ ،‬لوزالمعده و روده مؤثر است‪ .‬همچنين در تنظيم كلسترول و اسيد اوريك نيز استفاده ميشود‪.‬‬
‫موزه هنرهاي معاصر‬

‫ساختمان موزه هنرهاي معاصر درخيابان كارگر شمالي و جنب پارك لاله قرار دارد‪ .‬اين موزه سه طبقه داراي ‪ 9‬نگارخانه با آثاري از پابلو‬
‫پيكاسو‪ ،‬پل گوگن‪ ،‬كلودو مونه و ژورژ براك‪ ،‬كتابخانه و واحد سمعي و بصري است‪ .‬در باغ مجسمه موزه هنرهاي معاصر‪ ،‬آفريدههايي از‬
‫مارينوماريني‪ ،‬پرويز تناولي‪ ،‬رنه مارگريت‪ ،‬هنري مور‪ ،‬الكساندر كالدر‪ ،‬آلبرتو جاكومتي‪ ،‬ماكسبل‪ ،‬ادوارد چيليدا‪ ،‬و نوريوكي خاراگوچي‬

‫جمع آوري شده است‪.‬‬

‫موزه هنرهاي تزئيني ايران‬
‫اين موزه در سال ‪ 1338‬بنياد نهاده شد‪.‬‬
‫ساختمان موزه چهار طبقه دارد که در هر طبقه‬
‫آثار و صنايع دستي مناطق مختلف به چشم‬

‫ميخورد‪.‬‬

‫موزه فرش ايران‬
‫ساختمان موزه با معماري زيبا با آذينهاي نماي بيروني شبيه به دارقالي‪ ،‬در شمالپارك لاله بنا شده است‪ .‬شامل دو تالار نمايش قالي و‬
‫گليم است‪ .‬مجموعه موزه فرش شاملنمونههاي قالي ايران از قرن ‪ 9‬هجري قمري تا دوره معاصر است و در حدود ‪ 135‬تخته از شاه كارهاي‬
‫فرش ايران در تالار طبقه همكف به نمايش در آمده است‪ .‬هنر قالي بافي در ايران‪ ،‬با توجه به قالي‪ 2500‬ساله (پازيريك) كه در سال ‪1949‬‬

‫ميلادي در جنوب سيبري كشف شد‪ ،‬از قبل از دوره هخامنشي وجود داشته است‪.‬‬

‫‪77‬‬

‫کتاب ايران‬

‫موزه آزادي‬
‫اين مجموعه در داخل برج ميدان آزادي واقع شده و در آن اشياي مختلفي از دوران قبل از ميلاد‪ ،‬هخامنشي‪ ،‬اشكاني‪ ،‬ساساني و دورههاي‬

‫اسلامي مانند اشياي سفالين‪ ،‬ظرفهاي مفرغي‪ ،‬تابلوهاي نقاشي و فرش به نمايش گذاشته شده است‪.‬‬

‫موزه استاد صنعتي‬
‫اين موزه در سال ‪ 1325‬تأسيس شد‪ .‬صنعتي‬
‫نزديك به ‪ 6‬هزار تابلو و بيش از هزار مجسمه‬
‫گچي‪ ،‬سنگي و برنزي از شخصيتهاي علمي‬
‫و ادبي ايران و تيپهاي مختلف اجتماعي‬
‫خلق كرد كه شماري از آنها در اين موزه‬
‫نگهداري ميشود‪ .‬اين موزه داراي سالن تئاتر‪،‬‬
‫شهر فرنگ‪ ،‬نمايشگاه تك چهرهها و موزه‬

‫مردمشناسي است‪.‬‬

‫موزه آثار طبيعي و حيات وحش‬
‫موزه دارآباد‪ ،‬غنيترين موزه تاريخ طبيعي ايران‪.‬‬
‫در پنج بخش اين موزه پستانداران‪ ،‬پرندگان‪،‬‬
‫آبزيان‪ ،‬خزندگان و حشرات نگهداري ميشود‪.‬‬
‫در بخش ديرينهشناسي نخستين آثار حيات بر‬
‫كره زمين و نيز سنگوارهها با ردهبندي علمي‬
‫بهنمايش گذاشته شدهاند‪ .‬بخشهاي تاكسي‬
‫درمي و پوست آمايي اين موزه‪ ،‬كارگاهي براي‬
‫تماشا و آموزش فنونحفظ تنديس طبيعي‬
‫جانوران است‪ .‬اين موزه‪ ،‬دو سينماي روباز و‬
‫سرپوشيده براي تماشاي فيلمهاي مربوط به‬

‫حيات وحش دارد‪.‬‬

‫‪78‬‬

‫تهران‬
‫موزه جواهرات ملي‬

‫پيشينه جواهرات ملي ايران به عصر صفويه‬
‫مربوط ميشود كه بر پايه گنجينه دولت‪ ،‬يعني‬
‫مجموعهاي جدا از اموال شخصي پادشاه بنيان‬
‫نهاده شد‪ .‬آثار با ارزش اين موزه عبارتند از‪:‬‬
‫الماس صورتيرنگ درياي نور كه در ‪ 37‬بخش‬
‫گنجينه ردهبندي شده و ‪ 182‬قيراط وزن‬
‫دارد‪ ،‬تخت طاووس كه در زمان فتحعليشاه‬
‫در دوازده تكه منفصل با ‪ 26733‬قطعه جواهر‬
‫ساخته شده است‪ .‬كره جهان نماي ناصرالدين‬
‫شاه و قطعه گوهري كه در آسياي جنوبشرقي‬
‫و انگليس با الماس و هند با ياقوت روشن‬
‫مشخص شده است‪ ،‬قطعات تراش خورده‬
‫سنگ فيروزه خراسان و دانههاي درشت‬
‫مرواريد خليجفارس نيز در ساخت آن به كار‬

‫رفته است‪.‬‬

‫موزه رضا عباسي‬
‫موزه رضا عباسي كه در بزرگداشت يكي از‬
‫نگارگران زبردست عهد صفويه نامگذاري شده‪،‬‬
‫داراي دو تالار پيش از اسلام و تالار هنرهاي‬

‫اسلامي است‪.‬‬
‫از ديگر آثار و بناهاي تاريخي اين استان‬
‫ميتوان به موزه هنرهاي زيبا‪ ،‬كاخ موزه ملت‪،‬‬
‫كاخ موزه نظامي‪ ،‬كاخ موزه مرواريد‪ ،‬موزه‬
‫سبز‪ ،‬كاخ مرمر‪ ،‬مدرسه و عمارت مروي‪،‬‬
‫شمس العماره‪ ،‬گورستان ابن بابويه‪ ،‬گورستان‬
‫ظهيرالدوله‪ ،‬کليساي سورپ گئورگ‪ ،‬کليساي‬

‫انجيلي و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫‪79‬‬

‫کتاب ايران‬

‫صنايع دستي و سوغاتي ها‬
‫صنايع دستي استان عبارتند از‪ :‬قلم زني‬
‫روي مس و برنج‪ ،‬خراطي و سبد بافي‪ ،‬خاتم‬
‫کاري‪ ،‬شيشهگري‪ ،‬تراش و نقاشي روي‬
‫شيشه‪ ،‬زيلوبافي‪ ،‬نقاشي روي چرم‪ ،‬قالي‬
‫بافي و چاپ باتيک‪ ،‬سفال گري‪ ،‬حصير بافي‪،‬‬
‫پتو بافي‪ ،‬ورني بافي و دست بافي‪ ،‬جاجيم و‬
‫گليم‪ ،‬چنته‪ ،‬روبه پشتي‪ ،‬جوال‪ ،‬خورجين‬
‫که همراه با سبزيهاي کوهي و دوغ دماوند‪،‬‬
‫سوهان شهرري‪ ،‬انگور و کشمش شهريار از‬

‫سوغاتيهاي اين استان بشمار ميروند‪.‬‬

‫موزه و كتابخانه ملك‬
‫اين موزه شامل تالارها‪ ،‬كتابخانه‪ ،‬اتاق‬
‫ميكروفيلم‪ ،‬قرائت خانه و مركز خدمات‬

‫رايانهاي است‪.‬‬
‫آثار اين موزهعبارتند از‪ :‬قاليهاي پشمي و‬
‫ابريشمي دوره قاجار‪ ،‬سكههاي طلا و نقره‬
‫دوره هخامنشي تا قاجار‪ ،‬ميز و صندلي چوبي‪،‬‬
‫قلمدان و تابلوهاي دوره صفوي تا قاجار و انواع‬

‫خط‪ ،‬تمبر‪ ،‬كتاب‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫غذاهاي محلي استان تهران را به تبع تنوع و ترکيب قومي‪ ،‬انواع کبابها نظير شامي كباب‪ ،‬چلوكباب‪ ،‬كباب حسيني و كباب بره‪ ،‬آبگوشت‪،‬‬
‫كوفته‪ ،‬انواع خورش و آش‪ ،‬سبزي پلو با ماهي و ‪ ...‬تشکيل ميدهد‪ .‬انواع ترشي ها‪ ،‬انواع سالادها‪ ،‬انواع مرباها و ‪ ...‬برخي از مهمترين‬

‫چاشنيها و دسرهاي اين استان هستند‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫استان تهران بويژه شهر تهران مركز حكومت و كانون ظهور انواع فرهنگهاي ايراني است‪ .‬در حال حاضر استان تهران‪ ،‬مركز توسعه و اشاعه‬
‫موسيقي ايراني بويژه اشكال سنتي (مقامي) و مدرن است‪ .‬هر يك از اقوام مهاجر‪ ،‬فرهنگ و موسيقي خود را نيز به اين منطقه آوردهاند و به‬
‫همين سبب ميتوان انواع موسيقي آذري‪ ،‬كردي‪ ،‬لري‪ ،‬گيلكي‪ ،‬خراساني‪ ،‬سيستاني‪ ،‬بندري و ‪ ...‬را در قسمتهاي مختلف استان تهران‬
‫يافت‪ .‬تعزيهخواني مهم ترين و قديميترين نمايش سنتي تهرانيهاست كه در محرم و صفر هر سال در مكانهاي مختلف اجرا ميشود و‬
‫علاقهمندان زيادي نيز دارد‪ .‬نمايشها و تأترهاي هنري و مدرن نيز در تالارهاي بزرگ شهر تهران هر روزه اجرا ميشوند و اوقات فراغت‬

‫گردشگران را به بهترين شيوه پر ميكنند‪.‬‬

‫‪80‬‬

‫بعدازمدتيهمهاينهاازيادرفت‬
‫شيرسنگيماندنشانهاينکهشيرمرديبود‬
‫ايشيرسنگيآنکسيکهتويقبراست‬
‫ازتوشيرتراستزيرابايدتاابدسنگينيتوراتحملکند‪.‬‬

‫استان چهارمحال و بختياري براساس تقسيمات کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل‬
‫‪ 16328/346‬کيلومترمربع در ناحية غربي ايران قرار گرفته است‪ .‬اين استان از سمت شمال و‬
‫مشرق به استان اصفهان‪ ،‬از جنوب و جنوبشرقي به استان كهگيلويه و بوير احمد‪ ،‬از غرب و جنوب‬
‫غربي به استان خوزستان و از شمال غرب به استان لرستان محدود ميشود‪ .‬آب و هواي استان با‬
‫توجه به شرايط اقليمي و محلي داراي آب و هوايي مديترانهاي با زمستانهاي مرطوب و سرد و‬

‫تابستانهاي معتدل و دو فصل اعتدالي بهار و پاييز ميباشد‪.‬‬
‫تاريخ چهارمحال و بختياري در حقيقت همان تاريخ هزاران سالة بختياري است چرا که استان‬
‫چهارمحال و بختياري در طول تاريخ بخشي از سرزمين بزرگ بختياري بوده است‪ .‬برخي اقوام ديگر‬
‫در طول قرون اخير به تدريج در اين استان ساکن شدند‪ .‬نام بختياري براي اولين بار در ذيل طوايف‬
‫لر بزرگ توسط حمدلله مستوفي ذکر شده است‪ .‬اما به عنوان يک نام جغرافيايي در روزگار صفويه‬

‫به زيستگاه ايل بزرگ بختياري اطلاق شدهاست‪.‬‬
‫زبان مردم استان چهارمحال و بختياري به دو قسمت چهارمحاليها و بختياريها تقسيم ميشوند‪.‬‬
‫چهارمحاليها عموماً به زبان فارسي و ترکي و با لهجة خاص خودشان صحبت ميکنند و بختياريها‬
‫هم به زبان بختياري که گويشي از زبان پارسي است سخن ميگويند‪ .‬البته گويش تركي قشقايي نيز‬
‫در برخي شهرها و روستاهاي استان تكلم ميشود‪ .‬اكثريت قريب به اتفاق مردم استان چهار محال‬
‫و بختياري مسلمان و پيرو مذهب اثني عشري هستند‪ .‬تعداد كمي زرتشتي و مسيحي در استان‬

‫نيز سكونت دارند‪.‬‬
‫موسيقي و شعر در ايل بختياري پيوند جاودانهاي با زندگي ايلي يافته است‪ .‬مقامهاي موسيقي‬
‫ايل بختياري به نام بيت معروف هستند‪ .‬هر طايفه و تيره نوازندگان محلي ويژهاي دارد که به آنها‬
‫توشمال ميگويند‪ .‬توشمالها مردمي عاشق پيشه و شاعر مسلک هستند‪ ،‬آنان در به وجود آوردن‬
‫آثار و ادبيات عاميانة سرزمين بختياري سهم بسزايي دارند‪ .‬آلات موسيقي بختياريها‪ ،‬ساده‪،‬‬
‫محدود و عمدتًا شامل‪ :‬کرنا‪ ،‬ساز و دهل است‪ .‬زندگي ايلي با الگوي سکونت و آداب و رسوم ويژه‪،‬‬

‫مورد علاقة سياحان و ديدار کنندگان داخلي و خارجي است‪.‬‬
‫يکي از ديدنيهاي جالب توجه استان چهارمحال و بختياري کوچ ايل بختياري است‪ .‬اگرچه در‬
‫دهههاي آغازين قرن حاضر گروههاي کثير ايل بختياري نيز همانند ساير ايلات و عشاير ايران‬
‫يکجانشين شدند‪ ،‬اما هنوز هم بخشي از ايل‪ ،‬کوچرو و متحرک است‪ .‬کوچروهاي بختياري‪،‬‬
‫زمستان را در دشتهاي شرق خوزستان و تابستان را در بخشهاي غربي منطقة چهارمحال و‬

‫بختياري به سر ميبرند‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان چهارمحال و بختياري در بخش مرکزي کوههاي زاگرس قرار گرفته است‪ .‬مرکز استان چهار محال و بختياري‪ ،‬شهرکرد است و از‬
‫شهرهاي مهم آن ميتوان به اردل‪ ،‬لردگان‪ ،‬بروجن و فارسان اشاره کرد‪ .‬سرزمين بختياري‪ ،‬دياري که بر سلسله جبالهاي رفيع‪ ،‬درههاي‬
‫تنگ و گاه دشتهاي مرتفع با رودخانههاي پر آب و جنگلهاي بلوط و چنار و مراتع غني رشته کوه زاگرس‪ ،‬منطقه بي نظيري را براي مسافران‬

‫اين ديار ايجاد کرده است‪ .‬بلندترين نقطه آن‪ ،‬قله زرد کوه و پستترين نقطه آن ارمند ميباشد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫به دليل کوهستاني بودن استان چهارمحال و بختياري و با توجه به اين که دماي هوا ناشي از ارتفاع در هر منطقه از استان متفاوت است‬

‫اقليمهاي حرارتي مختلفي در استان وجود دارد‪ .‬بنابراين آب و هواي استان داراي زمستاني سرد و تابستاني معتدل است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫استان چهارمحال و بختياري با توجه به پيوند ديرينهاش با استان لرستان در برگيرنده يكي از كهنترين آثار تمدن كهن ايراني است‪ .‬حفظ و‬
‫به كار بستن فرهنگ كهن اين خطه از جمله ويژگيهاي اين سرزمين بوده كه تا به امروز نيز تدوام يافته است‪ .‬بختياريها از نژاد قديم ايراني و‬
‫از قبايل «پارسها» هستند که در سدههاي ششم و هفتم قبل از ميلاد در دامنه کوههاي بختياري مستقر شدهاند‪ .‬در حقيقت‪ ،‬تاريخ سرزمين‬
‫چهار محال و بختياري با تاريخ ايل بختياري درهم آميخته است‪ .‬بختياريها شاخهاي ازطوايف لر هستند كه در تاريخ ايران به «لر بزرگ»‬
‫مشهور شدهاند‪ .‬ايل بختياري به دو دسته بزرگ «هفت لنگ» و «چهارلنگ» تقسيم ميشود‪ .‬قلمرو تابستاني يا ييلاقي چهار لنگها در شمال‬

‫منطقه و هفت لنگها در جنوب آن واقع است‪ .‬منطقه بختياري گاهي جزء استان فارس و زماني جزء حكومت خوزستان بود‪.‬‬

‫‪83‬‬

‫قلعه دزک‬ ‫کتاب ايران‬
‫در جنوبشرقي روستاي دزک قرار داشته و‬ ‫‪84‬‬
‫در دو طبقه و به صورت باشکوهي ساخته شده‬
‫است‪ .‬قلعه دزک به دستور امير مفخم بختياري‬
‫پسر امامقلي خان حاج ايلخاني بنا شد‪ .‬قلعه‬
‫دزک در دوران حيات امير مفخم به پسر بزرگ‬
‫او‪ ،‬فتحعلي خان سردار معظم واگذار شد‪ .‬در اين‬
‫قلعه‪ ،‬کتابخانهاي از کتب امير مفخم بختياري‬
‫وجود داشته است‪ .‬علي اکبر دهخدا در هنگام‬
‫جنگ جهاني اول که به چهارمحال و بختياري‬
‫گريخته بود‪ ،‬از اين کتابخانه استفاده کرد و‬
‫تأليف امثال و حکم و لغتنامه خود را با استفاده‬

‫از منابع موجود در قلعه دزک‪ ،‬آغاز نمود‪.‬‬

‫بردگوريها (سنگ گبريها)‬
‫قديمي ترين آثارسنگي استان ميباشند که به‬
‫دوره مادها تا پايان دوره ساسانيان تعلق دارد‪.‬‬
‫در دين زرتشت به علت اعتقاد به مقدس بودن‬
‫خاک از دفن کردن اجساد خودداري نموده و‬
‫آنها را در محفظه هايي از سنگ که استودان‬
‫(استخواندان) ناميده ميشدند و در اصطلاح‬
‫بختياري به آنها بردگوري "سنگ گبري" اطلاق‬
‫ميشده‪ ،‬قرار ميدادند‪ .‬اين آثار به گونهاي تکي‬
‫و يا چند تايي حفر گرديده که بيانگر فرهنگ‬
‫تدفين در طول بيش از ‪ 1500‬سال در منطقه‬
‫و نفوذ مذهب زرتشت و پيروان آن در اين خطه‬

‫هستند‪.‬‬

‫شير سنگي‬
‫بختياريها براي پاسداشت جنگاوران و دلاوران‬
‫خود بر روي قبر آنان مجسمهاي تراشيده‬
‫از سنگ و به شكل شير با نقوشي از اسب و‬
‫شمشير قرار ميدادند‪ ،‬اين نقوش هر كدام‬
‫معنا و مفهوم خاص خود را دارند‪ .‬شير سنگي‬
‫بر روي قبور دلاوران و جوانان بختياري يادآور‬
‫تاريخ پرحادثه و فراز و نشيب گذشته هر ايل‬
‫است که قديمي ترين شير سنگي موجود در‬

‫استان مربوط به دوره صفوي است‪.‬‬

‫چهارمحالوبختياري‬ ‫امامزاده محمداکبر‬
‫‪85‬‬ ‫بناي امامزاده شامل مسجدي با شبستان‬
‫ستوندار از سنگ تراشيده شده و سقف آجري‬
‫است‪ .‬اين امامزاده در روستاي دستگرد واقع‬
‫شده که ساختمان اوليه امامزاده به دوران‬

‫ايلخانيان برميگردد‪.‬‬

‫پل زمان خان‬
‫در ‪ 7‬کيلومتري شهر سامان بر روي زاينده رود‬
‫ساخته شده است که متعلق به دوران صفويه‬

‫ميباشد‪.‬‬

‫نقوش برجسته شيرنو‬
‫نقش ‪ 3‬پيکر انساني(نقش حاکم با نيزه نشسته‬
‫به روي چهارپايه و ‪ 2‬زير) در دره شيرينو‬
‫(شيرين آب) از توابع شهرستان کوهرنگ متعلق‬

‫به دوره اليماييان‪.‬‬

‫کتاب ايران‬

‫تصويري از درياچه شلمزار‬

‫از ديگر مراکز گردشگري ميتوان به مسجد اتابکان‪ ،‬امامزاده شهسوار‪ ،‬آبشار دره عشق‪ ،‬درياچه شلمزار‪ ،‬دشت لالههاي واژگون‪ ،‬پيست‬
‫اسکي چالگرد‪ ،‬پل خداآفرين‪ ،‬سنگ نوشتههاي مشروطيت ده چشمه و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫جاجيم‪ ،‬گليم‪ ،‬قالي‪ ،‬گيوه‪ ،‬نمد‪ ،‬چوغا‪،‬‬
‫خورجين‪ ،‬سياه چادر‪ ،‬خور‪ ،‬ژلاس‪ ،‬کمچه دان‬
‫صنايع دستي و نيز گز بلداجي‪ ،‬گز آردي‪ ،‬گز‬
‫لقمه و گز شکلاتي سوغات اين استان را تشکيل‬

‫ميدهند‪.‬‬
‫غذاهاي محلي‬
‫كباب بختياري‪ ،‬حليم برنجي و گوش گندم‬
‫(گوشت وگندم) تاس كباب و آبگوشت از جمله‬
‫غذاهاي محلي اين استان هستند‪ .‬در گذشته‬
‫مردمان اين استان سوخت ويژهاي را با نام‬
‫«سورده» تهيه ميكردند كه آتش كرسيهاي‬
‫قديم را نيز تأمين ميكرده است‪ .‬جوانترها‬
‫درميان سورده‪ ،‬سيبزميني ميانداختند و‬
‫بعد از طبخ‪ ،‬سيبزميني را با روغن حيواني‬
‫ميخوردند‪ .‬به اين غذا‪ ،‬شهركرديها «خل پز»‬

‫ميگفتند‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫موسيقي در ايل بختياري پيوند جاودانهاي با زندگي ايلي يافته است‪ .‬مقامهاي موسيقي ايل بختياري به نام (بيت) معروف هستند‪ .‬از‬
‫مشهورترين آنها به مقام گلهداري‪ ،‬برزگري‪ ،‬ابوالقاسمخان و مقام شيرعليمردون که تعداد آنها حدود ‪ 20‬تا ‪ 25‬مقام است‪ ،‬ميتوان اشاره‬
‫نمود‪ .‬هر طايفه‪ ،‬نوازندگان محلي ويژهاي دارد که به آنها «توشمال» ميگويند‪ .‬توشمالها مردمي عاشق پيشه و شاعر مسلک هستند که‬
‫بيشتر وقت زندگي روزانه خود را صرف ساختن ابيات‪ ،‬لطيفهها‪ ،‬ضربالمثلها و متلها ميکنند‪ .‬آنان در به وجود آوردن آثار و ادبيات عاميانه‬

‫سرزمين بختياري سهم بسزايي دارند‪ .‬آلات موسيقي بختياريها‪ ،‬ساده‪ ،‬محدود و عمدتًا شامل‪ :‬کرنا‪ ،‬سنج‪ ،‬طبل‪ ،‬ساز و دهل است‪.‬‬

‫‪86‬‬



‫در تابستان سال ‪ 1383‬استان خراسان با تصويب مجلس شوراي اسلامي به ‪ 3‬استان خراسان‬
‫شمالي‪ ،‬خراسان رضوي و خراسان جنوبي تقسيم گرديد كه باعث شد استان خراسان شمالي با‬
‫مركزيت بجنورد‪ ،‬استان خراسان رضوي با مركزيت مشهد و استان خراسان جنوبي با مركزيت‬
‫بيرجند ايجاد شوند‪ .‬مركز اين استان‪ ،‬شهر بيرجند ميباشد‪ .‬آثار و بناهاي كهن اين شهر نشان از‬
‫عظمت و ديرينگي فرهنگ و تمدن مردم اين ناحيه است‪ .‬از لحاظ فرهنگ‪ ،‬علم و معرفت اين شهر‬
‫نيز‪ ،‬يكي از درخشانترين مناطق كشور به شمار ميرود به طوري كه وجود علماي فاضل و عرفاي‬
‫كامل در جاي جاي اين خطه شاهدي بر همين موضوع است و به جرأت ميتوان آن را خاستگاه علم‬

‫و حلم دانست‪ .‬اين شهر را از قديم به دو نام خواندهاند‪ -1 :‬قهستان ‪ -2‬بيرجند‬
‫الف) قهستان‪ :‬نام سرزميني بوده كه در جنوب خراسان واقع است‪ .‬قهستان قديم شامل ولايات‬
‫خواف‪ ،‬گناباد‪ ،‬بجستان‪ ،‬كاشمر‪ ،‬فردوس‪ ،‬طبس‪ ،‬قاين‪ ،‬طبس مسينا‪ ،‬بيرجند و نهبندان بوده‬
‫است‪ .‬ولي گاه به محدوده كوچكتري از اين سرزمين يعني ولايت قاينات اطلاق گرديده و گاهي‬

‫تنها به شهر بيرجند نيز گفته شده است‪.‬‬
‫ب) بيرجند‪ :‬نام اصلي بيرجند از ديرباز بيرجند بوده كه به صورتهاي برجند‪ ،‬برجن‪ ،‬بركند‪،‬‬
‫بيركند نيز در نوشتهها و فرهنگنامهها آمده است‪ .‬كلمه بيرجند از دو جزء «بير» و «جند» تشكيل‬
‫شده است و بيشتر صاحبنظران «جند» را معرب واژه كند به معني شهر ميدانند ولي در مورد‬
‫پيشين آن يعني «بير» اختلاف نظر وجود دارد و آن را به معاني «نصف»‪« ،‬بلند»‪« ،‬چاه» و «طوفان»‬
‫معني کردهاند‪ .‬منابع اقتصادي استان بيشتر دامداري و كشاورزي ميباشد كه از لحاظ كشاورزي‬
‫(به دليل موقعيت خاص منطقه) براي كشت برخي از انواع گياهان‪ ،‬اين استان موقعيت منحصر به‬
‫فردي را براي خود به وجود آورده است‪ .‬از اين كشتها ميتوان به زعفران اشاره داشت‪ ،‬كه به عنوان‬
‫بزرگترين توليدكننده اين گياه ارزشمند شناخته ميشود‪ ،‬به صورتي كه بيش از ‪ %95‬زعفران توليد‬
‫ايران و بيش از ‪ %60‬زعفران توليدي كل جهان از اين ناحيه به دست ميآيد‪ .‬در توليد زرشك نيز‬
‫استان‪ ،‬بزرگترين توليدكننده در كشور ميباشد و به دليل همين ويژگيها است كه ميتوان خراسان‬

‫جنوبي را سرزمين طلاي سرخ ناميد‪.‬‬
‫براساس اسناد كهن اين منطقه زيستگاه يكي از اقوام ايراني نژاد به نام ساكارت بوده است و به دليل‬
‫وضعيت آب و هوايي و اقليمي خاص خود چندان مورد توجه و تاخت و تاز افراد بيگانه قرار نگرفته‬
‫است و نژاد و زبان مردم اين خطه كمتر دچار آميختگي و اختلاط گرديده است‪ .‬گويش بيرجندي‬
‫از لحاظ شمار واژهها و تنوع آنها يكي از گويشهاي پرماية زبان فارسي است و در واژگان آن نسبت‬
‫به زبان فارسي رسمي‪ ،‬نشانههاي كمتري از واژههاي بيگانه مانند عربي‪ ،‬تركي و‪ ...‬ديده ميشود‪.‬‬
‫اغلب مردم اين ناحيه شيعه دوازده امامي هستند و روابط متقابل ميان شيعيان و اهل تسنن بسيار‬

‫دوستانه است‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان خراسان جنوبي‪ ،‬شرقيترين استان ايران ميباشد‪ .‬اين استان از شرق با كشور افغانستان‪ ،‬هم مرز است‪ .‬مرکز استان خراسان جنوبي‬

‫شهر بيرجند است و از شهرهاي مهم آن ميتوان به قاينات‪ ،‬سربيشه و نهبندان اشاره کرد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫آب و هواي استان خراسان جنوبي «خشک و بياباني» است‪ ،‬ولي با توجه به نحوه قرار گرفتن مناطق پست يا مرتع به دو دسته «آب و هواي‬
‫خشک و گرم» و «آب و هواي خشک و ملايم» تقسيم ميشود‪ .‬آب و هواي خشک و گرم بيشتر در دشتها‪ ،‬مناطق هموار مرکز‪ ،‬غرب و جنوب‬

‫غرب و آب و هواي خشک و ملايم در بخشهاي مرتفع شمالي‪ ،‬شمال غربي استان و اطراف بيرجند مشاهده ميشود‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫خراسان جنوبي شامل محدودهاي از خراسان بزرگ است که در سدههاي پيش «قهستان» ناميده ميشد‪ .‬براساس کتيبههاي به جا مانده از‬
‫دوره هخامنشي و به گفته بعضي از مورخان يوناني‪« ،‬قهستان» سکونتگاه قوم «ساگارت»‪ ،‬از اقوام آريايي بود‪« .‬هرودوت» مورخ يوناني مينويسد‪:‬‬
‫آنها در رديف اقوام شرقي هستند و از سکنه «ساتراپ چهاردهم هخامنشيان» بشمار ميروند‪« .‬مارکوپولو» نيز در سفرنامه خود‪ ،‬از اين منطقه‬
‫با نام «تونوکاين» ‪ -‬تون و قاين‪ -‬ياد کرده است‪ .‬واژه «قهستان» را اکثر پژوهشگران‪ ،‬معرب «کهستان» دانستهاند که به دليل محيط جغرافيايي‬

‫خاص و وجود کوهستانها به آن اطلاق ميشد‪.‬‬

‫‪89‬‬

‫ارگ کلاه فرنگي‬ ‫کتاب ايران‬
‫ارگ كلاهفرنگي در شهر بيرجند يكي از‬ ‫‪90‬‬
‫بناهايي است كه در اوايل دوره قاجاريه ساخته‬
‫شده و به لحاظ ويژگي معماري آن از جمله‬
‫بناهاي شاخص و جالب اين شهرستان محسوب‬
‫ميگردد‪ .‬اين بنا در شش طبقه و به شكل‬

‫زيگورات ساخته شده است‪.‬‬

‫قلعه نهبندان‬
‫اين قلعه از جمله آثار به جا مانده تاريخي‬
‫در خراسان جنوبي است كه قدمت آن به‬
‫دوران اشكانيان ميرسد و به گفته عدهاي از‬
‫صاحبنظران‪ ،‬محل شهر باستاني «نِه» در آن‬
‫جا بوده است‪ .‬در اين قلعه سفالهايي وجود‬
‫دارد كه به لحاظ شكل ظاهري و رنگآميزي‬
‫شباهت زيادي به سفالهاي دوره اشكاني دارد‪.‬‬
‫البته وجود سفالهاي دوره صفويه در قلعه‬
‫حكايت از آن دارد كه اين قلعه تا دوران صفويه‬
‫نيز مورد استفاده واقع ميشده است‪ .‬قلعه نيز‬
‫نشانگر نوعي استادي و فن در ساختن اين نوع‬

‫قلعهها از دوران اشكاني تا دوره صفويه است‪.‬‬

‫خراسانجنوبي‬

‫قلعه فورگ‬
‫اين قلعه كه بر بالاي تپهاي واقع شده‪ ،‬به دستور‬
‫نادرشاه احداث گرديده و در شرق بيرجند‪ ،‬در‬
‫روستاي «فورگ» از توابع شهر «درميان» قرار دارد‪.‬‬
‫از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان‬
‫از آبشار چارده‪ ،‬آبگرم لوط‪ ،‬بند دره‪ ،‬آبگرم‬
‫گزيك‪ ،‬چشمه آب ترش سربيشه‪ ،‬غار ورزق‪،‬‬
‫غار پهلوان‪ ،‬مسجد جامع چهار درخت‪ ،‬موزه‬
‫مردمشناسي‪ ،‬موزه باستان شناسي‪ ،‬موزه‬
‫شهدا‪ ،‬موزه مشاهير و مفاخر ملي‪ ،‬روستاي‬
‫شگفت انگيز ماخونيك‪ ،‬آرامگاه توران شاه و ‪...‬‬

‫نام برد‪.‬‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫صنايع دستي اين استان را قالي بافي‪ ،‬پارچهبافي‪،‬‬
‫سفالگري‪ ،‬سبد بافي‪ ،‬جاجيمبافي‪ ،‬گليمبافي‪،‬‬
‫نمدمالي‪ ،‬زيلوبافي‪ ،‬مسگري‪ ،‬آهنگري‪،‬‬
‫زرگري‪ ،‬دباغي و ‪ ...‬تشکيل ميدهند‪ .‬همچنين‬
‫سوزندوزي سنتي‪ ،‬چشمهدوزي‪ ،‬آجيدهدوزي‪،‬‬
‫ابريشمدوزي‪ ،‬خامهدوزي‪ ،‬مليلهدوزي و‬
‫قلاببافي نيز از هنرهاي ظريف و رايج اين‬
‫منطقه بشمار ميرود‪ .‬به دليل شرايط مناسب‬
‫آب و هوايي جنوب خراسان‪ ،‬نود و پنج درصد‬
‫زعفران ايران و شصت درصد زعفران جهان در‬
‫اين منطقه توليد ميشود‪ .‬علاوه بر زعفران‪،‬‬
‫زرشك‪ ،‬آلو بخارا‪ ،‬عناب‪ ،‬سنجد‪ ،‬بادام كوهي‪،‬‬
‫گردو‪ ،‬كشك سياه‪ ،‬كشك زرد‪ ،‬كشك زيرهاي‪،‬‬
‫قره قروت‪ ،‬برگه هلو از سوغات بيرجند ميباشند‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫غذاهاي بومي استان خراسان جنوبي را انواع‬
‫اشکنهها‪ ،‬خورش قوارمه‪ ،‬گوشت داغ (قورمه)‪،‬‬
‫خورش سبزي‪ ،‬کوکو کما‪ ،‬کشک بادنجان‪،‬‬
‫قاتق ماش‪ ،‬آبگوشت‪ ،‬انواع آشها‪ ،‬گندم شير‪،‬‬
‫قاتق عدس‪ ،‬انواع نان‪ ،‬کاچي‪ ،‬بنه‪ ،‬گاورسي‪،‬‬

‫سابري‪ ،‬خرما برشته و… تشکيل ميدهد‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫موسيقي نوين منطقه جنوب خراسان كه امروزه به خراسان جنوبي تبديل شده است‪ ،‬سابقهاي طولاني و قديمي دارد‪ .‬ويژگي موسيقي محلي‬
‫اين خطه در حركات ريتميك و نمايشي است و چوب بازي يكي از هنرهاي وابسته به رقص است كه ويژگي خاص خود را دارد‪ .‬شهرستان‬
‫بيرجند و قهستان داراي زيباترين و لطيفترين ترانه ها‪ ،‬آوازها و حماسي ترين رقصها و آهنگهاي سازي و آوازي است كه در كمتر نقطهاي‬
‫ميتوان نظيرش را يافت‪ .‬موسيقي بلوچي نيز كه در مناطق سربيشه و نهبندان رايج است؛ از ويژگيها و زيباييهاي خاص خود برخوردار‬

‫است‪ .‬رقص بلوچ ها‪ ،‬جنبه ملي و مذهبي دارد و در دو موقع اجرا ميشود‪.‬‬

‫‪91‬‬





‫استان خراسان رضوي بخشي از استان پهناور خراسان است كه با مصوبه دولت در سال ‪ 1383‬و پس از‬
‫تقسيم خراسان به سه قسمت شمالي‪ ،‬رضوي و جنوبي ايجاد شده است‪ .‬اين استان براساس تقسيمات‬
‫کشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪ 118851/438‬كيلومتر مربع ميباشد‪ .‬اين استان از شمال‬
‫و شمال شرقي به جمهوري تركمنستان‪ ،‬از شمال غربي به استان خراسان شمالي‪ ،‬از شرق به كشور‬
‫افغانستان‪ ،‬از جنوب به استان خراسان جنوبي و از غرب و نيمه شمال غربي‪ ،‬به استانهاي يزد و سمنان‬
‫محدود ميباشد‪ .‬استان خراسان رضوي از مناطق خشک و نيمه خشک کشور به شمار ميرود اما تحت تأثير‬
‫عوامل جغرافيايي مختلف از تنوع اقليمي برخوردار است‪ .‬نواحي مرتفع زمستانهاي سرد و تابستانهاي‬
‫معتدل و نواحي کم ارتفاع زمستانهاي نسبتًا سرد و تابستانهاي گرم و خشک دارند‪ .‬عوامل مؤثر در‬
‫تنوع اقليمي استان خراسان رضوي عبارتند از عرض جغرافيايي يا تفاوت زاوية تابش خورشيد در نقاط‬
‫مختلف استان‪ ،‬اختلاف ارتفاع ميان بلندترين و پستترين نقاط استان که به بيش از ‪ 3000‬متر ميرسد و‬
‫تودههاي هوايي متفاوت که سبب تغييرات عمده آب و هوايي ميشوند‪ .‬به دليل موقعيت جغرافيايي و نوع‬
‫اقليم در خراسان رضوي‪ ،‬در اين استان آب از اهميت ويژهاي برخوردار است‪ .‬منابع آب در استان خراسان‬
‫رضوي به دو بخش آبهاي سطحي و آبهاي زيرزميني تقسيم ميگردد‪ .‬بلندترين قله در رشته کوه بينالود‬
‫واقع است و ‪ 3615‬متر ارتفاع دارد و پستترين نقطة استان در دشت سرخس با ارتفاع ‪ 299‬متر از سطح‬
‫دريا واقع شده است‪ .‬در کوهستانهاي خراسان رضوي‪ ،‬غارهاي متعددي شناسايي شدهاند که ديدن آنها‬
‫براي کوهنوردان و غارشناسان بسيار جالب و جذاب است‪ .‬مركز اين استان‪ ،‬شهر مشهد ميباشد‪ .‬تا قبل از‬
‫سال ‪ 202‬هجري قمري هيچگاه كسي فكر نميكرد كه قرار است شهري به نام مشهد بوجود آيد‪ ،‬اما در‬
‫اين سال و پس از شهادت و دفن حضرت امام رضا (ع) در محلي از توابع توس به نام سناباد كه به همين‬
‫مناسبت نيز آنجا را مشهد رضا (محل شهادت) ناميدند‪ ،‬هسته اصلي شهر مشهد كنوني پديد آمد‪ .‬سلطان‬
‫محمود غزنوي بقعهاي بر روي اين مرقد بنا كرد‪ .‬در قرن هفتم هجري كه شهر توس به دست مغولان‬
‫ويران گرديد‪ ،‬جمعيت آن سامان رو به سوي مشهد آوردند و به تدريج بر وسعت و آباداني اين شهر افزودند‪.‬‬
‫شهر مشهد كه در آغاز بقعهاي در آبادي سناباد نوقان بود‪ ،‬به تدريج توسعه يافت‪ .‬ناحيه توس ابتدا مسكن‬
‫اقوام غير آريايي بوده است‪ .‬خراسان رضوي محل زندگي اقوام گوناگوني است كه به رغم تفاوتهاي نژادي‬
‫و فرهنگي‪ ،‬به واسطة رشتة محكمي از عوامل پايداري چون دين و مليت با هم متحدند‪ .‬در خراسان‬
‫رضوي به علت سكونت اقوام مختلف‪ ،‬مردم به زبانها و گويشهاي متفاوتي تكلم ميكنند‪ .‬بيشتر مردم‬
‫اين استان به زبان فارسي با گويشهاي محلي از جمله‪ :‬مشهدي‪ ،‬نيشابوري‪ ،‬تربت حيدري‪ ،‬بلوچي‪،‬‬
‫سيستاني و ‪ ...‬سخن ميگويند‪ .‬اغلب مردم اين ناحيه شيعه دوازده امامي و برخي ديگر اهل تسنن هستند‪.‬‬
‫از جمله ويژگيهاي فرهنگي مردم خراسان رضوي‪ ،‬علاقه به موسيقي بومي است كه در جشنها و مراسم‬
‫اجرا ميشود‪ .‬با پراكندگي طوايف در استان خراسان رضوي‪ ،‬شيوههاي اجراي موسيقي نيز متنوع است‪.‬‬
‫موسيقي كردهاي شمال خراسان رضوي‪ ،‬تركمنها‪ ،‬بلوچها و شرق خراسان رضوي هريك به تنهايي حائز‬
‫اهميت ميباشد‪ .‬به طور كلي آلات موسيقي خراسان رضوي عبارتند از‪ :‬دوتار‪ ،‬سرنا‪ ،‬دهل‪ ،‬دف‪ ،‬قشمه‪،‬‬

‫كمانچه و ني‪ .‬بلوچها نيز در نواختن ساز قيچك از مهارت خاصي برخوردارند‪.‬‬

‫موقعيت جغرافيايي‬
‫استان خراسان رضوي‪ ،‬يکي از مهم ترين استانهاي کشور است که در شمال شرقي ايران قرار گرفته است‪ .‬مركز استان خراسان رضوي‪،‬‬
‫شهرستان مشهد است كه حرم مطهر حضرت رضا (ع)‪ ،‬امام هشتم شيعيان در آن قرار گرفته است‪ .‬از شهرهاي مهم اين استان ميتوان نيشابور‪،‬‬

‫سبزوار‪ ،‬کاشمر‪ ،‬تربت جام و سرخس را نام برد‪.‬‬

‫آب و هوا‬
‫آب و هواي استان خراسان رضوي از تنوع اقليمي برخوردار است‪ ،‬اما روي هم رفته جزء مناطق نيمه خشک بشمار ميرود‪ .‬با اين وجود نزولات‬

‫آسماني در اين منطقه در حدي است که آب براي مصارف شهري و صنعتي و کشاورزي را تأمين ميکند‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬
‫استان خراسان رضوي قسمت کوچکي از خراسان تاريخي است‪ .‬اين سرزمين چون در شرقيترين ناحيه ايران واقع شده بود و خورشيد زودتر‬
‫از ساير نقاط در آن طلوع ميکرد «خورآسان» گفته ميشد و «خور» به معناي «خورشيد» و «آسان» به معني ظاهر شدن بود‪ .‬واژه رضوي در نام‬

‫اين استان‪ ،‬به قرار گرفتن مقبره امام علي بن موسي الرضا (ع) در مرکز اين شهر‪ ،‬اشاره ميکند‪.‬‬
‫باستان شناسان معتقدند‪ ،‬پيشينه استان خراسان به حدود ‪ 800‬هزار سال قبل ميرسد يعني به زمان پيش از ورود آرياييها به فلات ايران‪.‬‬
‫به اعتقاد آنان ساکنين اوليه اين منطقه را اقوامي از آسياييها تشکيل ميدادند‪ .‬اين اقوام بومي آسيايي با وجود مقاومتهاي فراوان در برابر‬

‫«پارتيان» که شاخه اي از آرياييهاي مهاجر بودند‪ ،‬نتوانستند در مقابل قدرت منسجم آنان پايداري كنند و در نهايت شکست خوردند‪.‬‬
‫اين سرزمين در قرن ششم پيش از ميلاد تحت تصرف هخامنشيان و سپس سلوکيان قرار گرفت‪ .‬با انقراض سلسله سلوکيان در ايران و پيروزي‬
‫پارتيان سلسه اشکانيان بوجود آمد‪ .‬سرزمين خراسان در عصر اشکانيان و ساسانيان يکي از چهار ولايت بزرگ ايران زمين يعني؛ «اپاختر‬
‫(شمال)»‪« ،‬خراسان (شرق)»‪« ،‬نيمروز (جنوب)» و «خاوران (مغرب)» بشمار ميرفت‪ .‬در طول تاريخ استان خراسان همواره عرصه دايمي ظهور‬

‫و سقوط قدرتها و حکومتهايي چون حکومتهاي ترک‪ ،‬تازي‪ ،‬تاتار‪ ،‬قجر‪ ،‬قبچان‪ ،‬مغول‪ ،‬ترکمن و افغان بوده است‪.‬‬

‫‪95‬‬

‫مسجد جامع گوهرشاد‬ ‫کتاب ايران‬
‫مسجد گوهرشاد يکي از مشهورترين مساجد‬ ‫‪96‬‬
‫ايران ميباشد که در جنوب حرم مطهر امام‬
‫رضا(ع) واقع شده است‪ .‬مسجد گوهرشاد به‬
‫همت گوهرشاد‪ ،‬همسر شاهرخ تيموري در‬

‫سال ‪ 818‬ه‪ .‬ق ساخته شد‪.‬‬

‫حرم مطهر امام رضا(ع)‬
‫مهمترين مکان مذهبي شهر مشهد که‬
‫مهمترين مکان مذهبي ايران نيز است‪.‬‬
‫مشخصترين نماد و نشانه بيروني حرم مطهر‬
‫امام رضا عليه السلام‪ ،‬گنبد طلايي آن است كه‬
‫مجاوران و مسافران با ديدن آن بناي باشكوه‪،‬‬
‫سلام ودرودي بر هشتمين امام نثار ميسازند‪.‬‬

‫آرامگاه فردوسي‬
‫در توس به فاصله ‪ 24‬کيلومتري مشهد‪ ،‬آرامگاه‬
‫حماسه سراي بزرگ ايران حکيم ابوالقاسم‬

‫فردوسي واقع شده است‪.‬‬
‫حكيم ابوالقاسم حسن بن اسحق بن شرف شاه‬
‫فردوسي‪ ،‬حماسه سراي نامدار ايران و جهان‬
‫به سال ‪ 329‬ق (‪ 940‬م) در روستاي «پاژ»‬
‫در دو فرسنگي مشرق تابران توس ديده به‬
‫جهان گشود‪ .‬فردوسي از تبار «دهقانان» ايران‬
‫زمين بود كه زمي نداراني كشاورزپيشه بودند‬
‫و معمولا در راه پاسداري از ميراث فرهنگي‬
‫و استقلال سرزمين خويش تا پاي جان م‬
‫يكوشيدند‪ .‬در ‪ 40‬سالگي كه «روزگار سراسر پر‬
‫از جنگ بود» سرودن شاهنامه را آغاز كرد؛ نظم‬
‫شاهنامه حدود ‪ 30‬سال به درازا كشيد‪ .‬در سال‬
‫‪ 411‬يا ‪ 416‬ق در توس درگذشت و همان جا‬

‫به خاك سپرده شد‪.‬‬

‫خراسانرضوي‬ ‫آرامگاه خيام‬
‫‪97‬‬ ‫حکيم ابوالفتح عمر بن ابراهيم مشهور به‬
‫خيام نيشابوري‪ ،‬رياضيدان‪ ،‬منجم‪ ،‬شاعر‬
‫و انديشمند ايراني قرن پنجم ه‪ .‬ق است که‬

‫آرامگاه او در نيشابور ميباشد‪.‬‬

‫مقبره شيخ بهايي‬
‫مقبره عالم بزرگ شيعي عصر صفوي‪ ،‬بهاءالدين‬
‫محمد عاِملي معروف به شيخ بهايي‪ ،‬تشكيل‬
‫ايواني مستقل را در مجموعه حرم حضرت رضا‬

‫عليه السلام داده است‪.‬‬

‫رباط آب گرم‬
‫اين رباط به شکل مستطيل و داراي تالار‬
‫ستوندار و دالانها و اتاقهاي متعدد در مشهد‬
‫است احتمالًا اين بنا کاروانسرايي از دوره‬

‫غزنويان است‪.‬‬

‫کتاب ايران‬

‫آبشار قره سو‬
‫دره قره سو در نزديکي کلات نادري قرار گرفته‬
‫است‪ .‬اين منطقه کوهستاني پرآب و مصفا‪ ،‬مکاني‬

‫جذاب براي گردشگران بوجود آورده است‪.‬‬
‫از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان‬
‫از مقبره هارونالرشيد‪ ،‬آرامگاه نادرشاه افشار‪،‬‬
‫آرامگاه شيخ طبرسي‪ ،‬آرامگاه خواجه ربيع‪ ،‬آبشار‬

‫رونج‪ ،‬باغ کشمير‪ ،‬برج علي آباد و ‪ ...‬نام برد‪.‬‬

‫تصويري از آرامگاه نادر شاه افشار‬

‫صنايع دستي و سوغات‬
‫يکي از مهم ترين صنايع دستي استان خراسان جنوبي‪ ،‬قالي بافي است‪ .‬گليم بافي‪ ،‬ابريشم بافي کلات‪ ،‬نمد بافي‪ ،‬پوستين دوزي‪ ،‬سبد و‬
‫حصير بافي از ديگر صنايع دستي اين استان ميباشند‪ .‬همچنين از انواع مهر و تسبيح‪ ،‬انگشتر و زيورآلات‪ ،‬بافتههاي مربوط به نشانهها و‬
‫پرچمهاي مذهبي‪ ،‬پيکرههاي سنگي‪ ،‬چاروق‪ ،‬سنگ فيروزه‪ ،‬سجاده و جانمازي‪ ،‬کارهاي دستي سراميکي و ني بافي‪ ،‬کارهاي چوبي و فلزي‪،‬‬

‫گيوه‪ ،‬نقاشي بر روي چرم‪ ،‬انواع ادويه ها‪ ،‬زرشک‪ ،‬زعفران‪ ،‬زيره و انواع خشکبار‪ ،‬سوغات اين استان بشمار ميروند‪.‬‬

‫موسيقي محلي‬
‫موسيقي خراساني يكي از قديميترين اشكال موسيقي ايراني است كه بهصورت آهنگها و ملوديهاي گوناگون در ميان مردم شهر و‬
‫روستاهاي خراسان رضوي‪ ،‬شمالي و جنوبي نواخته ميشود‪ .‬خيليها بر اين باورند كه موسيقي خراسان از ديگر مناطق ايران غنيتر و‬
‫متنوعتر است که البته علت آن‪ ،‬طوايف مختلف مانند تركها‪ ،‬بلوچها‪ ،‬كردها و اعراب در خراسان است كه به بركت تمام اين طوايف دريايي‬
‫از موسيقي در محتوا‪ ،‬رنگ و لحن پديد ميآيد‪ .‬موسيقي بومي يا محلي ايران غير از آن كه روح‪ ،‬باورها و آيينهاي مردم همان منطقه را با‬
‫خود بههمراه دارد يادآور حماسهها و افسانههاي بومي هم هست‪ .‬پژوهشگران معتقدند در حوزه خاوري و مركزي خراسان رضوي؛ همه اشعار‬
‫فارسي است و دو تار كه ساز معروف خراسان شناخته شده بيشتر در تربتجام‪ ،‬خواف و تايباد نواخته ميشود‪ .‬سازهاي رايج در اين منطقه‬
‫عبارتند از‪ :‬دوتار‪ ،‬ساز (سورنا)‪ ،‬دهل‪ ،‬دوبوقه‪ ،‬نيهفتبند و دايره‪ .‬و از آهنگهاي اصلي اين منطقه هم ميتوان به چهاربيتي‪ ،‬دوبيتي‪،‬‬

‫غريبي‪ ،‬نجما‪ ،‬سرحدي‪ ،‬نوايي‪ ،‬مقومالله و ‪ ...‬اشاره كرد‪.‬‬

‫غذاهاي محلي‬
‫غذاهاي بومي استان خراسان رضوي را انواع اشكنههاي محلي(بلغور شير‪ ،‬کشک زرد يا غلور ترش‪ ،‬کشک سفيد يا قروت و ‪ ،)...‬انواع پلوها‪،‬‬

‫آش ها‪ ،‬آبگوشت ها‪ ،‬فطير مسكه‪ ،‬ديگچه‪ ،‬چنگالي و‪ ...‬تشکيل ميدهد‪.‬‬

‫‪98‬‬



‫استان خراسان شمالي براساس تقسيمات كشوري سال ‪ 1391‬داراي مساحتي معادل ‪28434/11‬‬
‫كيلومتر مربع ميباشد‪ .‬اين استان از نظر موقعيت جغرافيايي‪ ،‬از شمال با كشور تركمنستان‪ ،‬از شرق‬
‫و جنوب با استان خراسان رضوي‪ ،‬از جنوب غربي با استان سمنان و از غرب با استان گلستان هم‬
‫مرز است‪ .‬اقليم مديترانهاي خراسان شمالي که تفاوت چشمگيري با سرزمينهاي مجاور خويش از‬
‫نظر برخورداري از مواهب طبيعي دارد‪ ،‬در حقيقت دروازه شمالي خراسان قديمي محسوب ميشود‪.‬‬
‫خراسان شمالي از نظر ناهمواريها به دو قسمت‪ :‬الف) نواحي كوهستاني؛ ب) پست و هموار تقسيم‬
‫ميشود‪ .‬مرتفعترين نقطة آن قله شاه جهان در رشتهكوههاي آلاداغ ‪ 3051‬متر و پستترين نقطة آن‬
‫در روستاي تازهياب در قسمت خروجي رودخانه اترك با ارتفاع ‪ 4000‬متر از سطح دريا قرار دارد‪.‬‬
‫ارتفاع متوسط استان ‪ 1326‬متر از سطح دريا ميباشد‪ .‬اين استان داراي آب و هواي متنوعي است‬
‫ولي آب و هواي غالب در اين منطقه؛ سردکوهستاني است‪ .‬مركز اين استان‪ ،‬شهر بجنورد ميباشد‪.‬‬
‫بجنورد سابقه تاريخي و مدنيت طولاني داشته و پيدايش شهر به دوره پارتيان باز ميگردد‪ .‬در زمان‬
‫اشکانيان به نام بزهان يا بيزهان ميگفتند‪ .‬نام قديم بجنورد چرمگان يا چهارمغان يا چرمغان بوده‬
‫که در حمله مغولان ويران شده است‪ .‬شهر کنوني بجنورد در سال ‪ 1100‬هجري قمري به دست‬
‫تولي خان (دوليخان دوم) بنا گرديده است‪ .‬آثار كشف شده در اين استان نشان از قدمت تاريخي‬
‫كهن آن دارد‪ .‬محوطه باستاني معروف به پهلوان و تپه حيدران جاجرم‪ ،‬قدمتي بيش از ‪ 12‬هزار‬
‫سال دارند‪ .‬قديميترين اثر باستاني پابرجاي قبل از اسلام (بناي سنگي اسپاخو) در غرب شهرستان‬
‫مانه و سملقان در فاصله ‪ 5‬كيلومتري شمال شاهراه آسيايي در روستاي اسپاخو نيز دليل ديگري‬
‫بر صحت اين ادعا است‪ .‬خراسان شمالي گذشته از جايگاه طبيعي‪ ،‬جغرافيايي و دارا بودن منابع‬
‫سرشار زير زميني‪ ،‬از لحاظ تاريخي نيز از کهنسالترين مناطق ايران به شمار ميرود و از گذشتههاي‬

‫دور داراي فرهنگي درخشان بوده است‪.‬‬
‫يکي از عمده خصيصههاي خراسان شمالي وجود بافت متنوع قومي و مولفههاي فرهنگي متفاوت‬
‫آن است‪ .‬اقوامي که امروزه در اين استان و بخصوص در محدوده شهر بجنورد وجود دارند عبارتند‬
‫از‪ :‬ترکها‪ ،‬کرمانجها‪ ،‬ترکمنها‪ ،‬بلوچها‪ ،‬فارسها و تاتها‪ .‬همزيستي مسالمتآميز اين اقوام‬
‫با فرهنگهاي متفاوت موجبات تنوع در معيشت و زندگي‪ ،‬اعتقادات و باورها‪ ،‬آداب و رسوم و‬
‫موسيقي گرديده است‪ .‬اغلب مردم اين ناحيه شيعه دوازده امامي و برخي اهل تسنن هستند‪ .‬استان‬
‫خراسان شمالي از استانهايي است که زبان و لهجههاي زيادي در آن متداول است‪ .‬مردم اين خطه‬
‫با پراکنش متفاوت با گويشهاي‪ :‬ترکي‪ ،‬فارسي‪ ،‬تاتي‪ ،‬بلوچي‪ ،‬کردي کرمانجي‪ ،‬ترکمني‪ ،‬فارسي‬

‫دري و‪ ...‬ساليان سال با هم ارتباط داشته و دارند‪.‬‬


Click to View FlipBook Version