استان کردستان براساس تقسيمات کشوري سال 1391داراي مساحتي معادل 29136/547
کيلومترمربع واقع در غرب ايران است که اين مساحت 1/7درصد از مساحت کل کشور را شامل
ميشود و از نظر وسعت رتبه 16را در کشور داراست همچنين استان کردستان داراي 180کيلومتر
مرز مشترک در قسمت غربي خود با کشور عراق ميباشد .اين استان از شمال به استانهاي
آذربايجان غربي و قسمتي از زنجان ،از جنوب به استان کرمانشاه ،از شرق به استان همدان و قسمت
ديگري از استان زنجان و از غرب به کشور عراق محدود ميباشد .از لحاظ اقليمي و طبيعي استان
کردستان منطقهاي کوهستاني ميباشد که دشتهاي مرتفع و درههاي پهن نيز از ويژگيهاي اين
منطقه کوهستاني است .اختلاف ارتفاع بين بلندترين و پستترين نقاط استان به حدود 2400متر
ميرسد .کوه شاهو با ارتفاع 3300متر بلندترين و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود 900متر کم
ارتفاعترين نقطه استان ميباشد که اين اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقليمهاي متفاوت
ميگردد .کردستان فاصلة زيادي با دريا دارد ،اما از طريق درههاي عميق درهم تنيده ،در جايجاي
خود هم داراي درياچههاي کوچکي است و هم به آبهاي آزاد جهان در جنوب و درياچههاي شمالي
نظير درياچة خزر و درياچة اروميه راه دارد .سرچشمه بسياري از رودخانههاي بزرگ در کوههاي
کردستان واقع شدهاند .آب و هواي استان کردستان در ناحيه شمالي آب و هواي نسبتًا سرد و در
نواحي جنوبي معتدل کوهستاني است و داراي فلاتهاي مرتفع و خشک و دشتهاي حاصلخيز
مانند دشت مريوان ،دشت اوباتو ،دشت ييلاق يا دهگلان ،دشت قروه و دشت کامياران است.
قسمت اعظم استان بر روي رشته کوه زاگرس قرار گرفته و به همين دليل به لحاظ اقليمي داراي
شرايط ويژهاي ميباشد و اشکال مختلف اراضي شامل کوههاي مرتفع ،درههاي عميق ،دشتهاي
دامنهاي ،فلاتها و اراضي پست در اين استان وجود دارد.
استان کردستان بخشي از سرزميني است که تحت حکومت مادها اداره ميشده است .کردها يکي
از شعبههاي مشهور نژاد آريايي هستند که از حدود 2000سال پيش از ميلاد مسيح از مناطق اوليه
استقرار آريائيان به ايران وارد شده و به شمال غربي و مشرق درياچه اروميه مهاجرت نمودهاند و
محققان در آريايي بودن آنها شکي ندارند .کردستان متشکل از دو کلمه «کرد» و پسوند «ستان» به
معني مکان ميباشد .کردستان مکان و سرزمين کردها است .براي اين منطقه کلمه کردستان براي
اولين بار به طور رسمي در دوره سلجوقيان بکار برده شد و از آن پس در اسناد و کتب تاريخي نيز
به اين نام ثبت گرديد.
موقعيت جغرافيايي
استان کردستان در غرب ايران در دامنهها و دشتهاي پراكنده سلسله جبال زاگرس مياني قرار گرفته است .مرکز استان کردستان ،شهر
سنندج است و از شهرهاي مهم آن ميتوان به شهرهاي بانه ،بيجار ،ديواندره ،سقز ،قروه ،کامياران و مريوان اشاره کرد.
آب و هوا
آب و هواي استان کردستان تحت تأثير تودههاي هواي گرم و مرطوب مديترانه اي قرار دارد که اين توده هوايي باعث بارندگي در بهار و ريزش
برف در زمستان ميشود .اين استان به طور کلي تحت تأثير دو جريان آب و هوايي گرم و سرد قرار دارد.
تاريخ و فرهنگ
استان كردستان بخشي از سرزميني است كه تحت حكومت مادها اداره ميشد .حدود تاريخي سرزمينهاي تابع دولت ماد از شمال با اورارتو،
از غرب با آشور و از جنوب غربي و جنوب با ايلام و سومر (بابل و اكاد) محدود بود .گروهي در منطقه شرق درياچه اروميه مستقر شدند و نام
سرزمين «آماداي» بر آن نهادند و گروهي در غرب آن ساكن شدند و آن سرزمين را پارسوا (پارسوما) ناميدند .گروه نخستين ،دولت ماد را پديد
آورد و گروه دوم ،پادشاهي نيرومند هخامنشي را ايجاد كرد .سرزمين ماد به كشورهاي متعدد تقسيم شده بود كه به صورت حكومتهاي
كوچك خود مختار و مستقل اداره ميشدند« .ماننا» يكي از اين دولتهاي مستقل در جنوب درياچه اروميه تا حوالي سقز امروز بود .اين
مردمان پيش از ورود آرياييهاي صحرانشين هم ،داراي فرهنگي عالي و دولتي متكامل بودند« .زاموآ» سرزميني بود كه از كنار درياچه اروميه
تا بخشهاي علياي رود «دياله» امتداد داشت .اين سرزمين؛ مياندوآب ،بانه ،سليمانه و سنندج تا زهاب امروزي را در بر ميگرفت و محل
سكونت لولوبيان بود.
153
مسجد جامع سنندج کتاب ايران
براساس مدارك موجود زمان احداث اين 154
مسجد مربوط به دوره قاجار بوده است.
خانه كرد (عمارت آصف)
خانه كرد ،موزه مردم شناسي مناطق كردنشين
و بزرگ ترين موزه مردم شناسي مربوط به يك
قوم در كشور ايران است که درشهر سنندج
واقع شده است .بناي اوليه اين عمارت در
دوره صفويه بوده و در دورههاي قاجار و پهلوي
تكميل شده است.
قلعه باستاني زيويه
در 55كيلومتري جنوبشرقي سقز بر روي
تپهاي نسبتا مرتفع بنا شده و اكنون تنها
بخشهايي از آن باقي مانده است .آثار اين تپه
مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد است.
کردستان قلعه باستاني قمچقاي
155 بقاياي اين قلعه در 45كيلومتري بيجار قرار
دارد .بناي اين قلعه به سدههاي 8و 9قبل
از ميلاد ميرسد .اطراف قلعه را درههاي ژرف
دربر گرفته كه يك سوي آن مسلط به درهاي
به نام دره شاهان است .اين قلعه ظاهرا تا
دورههاي ساساني و اسلامي نيز مورد استفاده
قرار ميگرفت.
غار باستاني كرفتو
اين غار در فاصله 60كيلومتري از شمال
ديواندره و در نزديكي روستاي يوزش باش
كندي قرار دارد و از پر جاذبه ترين مكانهاي
توريستي استان ميباشد .غار كرفتو از غارهاي
طبيعي و آهكي است كه در ادوار مختلف
جهت استفاده و سكونت تغيير حالت داده
شده و مهمترين ويژگي غار ،معماري صخره
اي آن است كه در چهار طبقه در دل كوه حفر
شده است .كتيبه اي يوناني بر سر در يكي از
اتاقهاي طبقه سوم وجود دارد كه از اين غار به
عنوان معبد هراكلس نام برده است.
از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان از
موزه سنندج ،پل تاريخي فرهاد آباد ،پيست
اسکي نسار ،چشمه آب تلخ ،پارک جنگلي
آبيدر ،آبشار کويله و ...نام برد.
درياچه زريوار
اين درياچه ،مهمترين جاذبه گردشگري
استان است كه در فاصله 2كيلومتري غرب
مريوان قرار دارد .نكته قابل توجه در تشكيل
اين درياچه ،وجود چشمههاي آب شيرين
در كف اين درياچه ميباشدكه تأمين كننده
آب درياچه است و هيچ رودخانهاي به اين
درياچه وارد نميشود و به اين خاطر زريوار
را بزرگترين چشمه آب شيرين جهان
ناميدهاند.
کتاب ايران
پالنگان
«پالنگان» يكي از روستاهاي شهرستان كامياران است.
روستا در دامنه كوه و در دو طرف دره قرار گرفته و
خانههاي آن با سنگ و عموما به حالت پلكاني ساخته
شده و پشت بام منزل پايين حياط منزل بالا است .اين
ناحيه يكي از مراكز مهم كردستان از دوره سلجوقي به
بعد بود و بقاياي قلعه پلنگان كه مجاور روستا و در بالاي
كوه قرار گرفته مؤيد اين امر است.
صنايع دستي و سوغات
مهمترين صنايع دستي و سوغات اين استان ،فرش،
گليم ،شال ،سجاده ،نمد ،گيوه ،نازک کاري ،زيورآلات
کردي ،آلات موسيقي و مصنوعات چوبي ميباشند .نان
برنجي نيز از سوغاتيهاي معروف استان كردستان است.
غذاهاي محلي
«که لانه» يکي از غذاهاي سنتي منطقه کردستان است که با آغاز فصل بهار در سفره مردم ُکرد قرار ميگيرد .از ديگر غذاها و خوراکهاي
متنوع محلي کردستان ميتوان به دانوله ،کفتهشوربا ،دوخهوا ،شيرهوا ،ترخينه ،دوينه ،کهشکهکين ،نيسکين ،پرپوله ،سايله ،پيازاو،
بورياو ،ياپراخ ،لهتکاو ،قهيسياو ،قهيماخ ،شلکينه ،ناوساجي ،نان ساجي و ...اشاره کرد.
موسيقي محلي
استان كردستان يكي از غني ترين استانهاي كشور از
لحاظ موسيقي است .موسيقي كردستان را ميتوان در سه
بخش تقسيم بندي نمود .اولين بخش موسيقي ديني است
كه در مراسم مولودي به مناسبت تولد پيامبر و يا اعياد
مذهبي و مراسم عرفاني دراويش ،با آواز و دف ،ريتمهاي
متنوعي اجرا ميگردد .دومين بخش را ميتوان موسيقي
مناطق شهري ناميد كه به وسيلة موسيقيدانهاي
حرفهاي اجرا ميگردد .بيشتر اين آوازها در واقع همان
«گوراني»هاي كردي است كه به همراه سازهاي مختلف
اجرا ميشود .گوراني يكي از مهم ترين فرمهاي موسيقي
كردي است .مقام نيز در موسيقي مناطق كردنشين داراي
جايگاه خاص خود است و تنوع آن در مناطق مختلف
دليلي بر تكاملش طي قرون متمادي ميباشد .سومين
بخش را ميتوان موسيقي روستايي و سنتي ذكر كرد
كه بيشتر شامل آوازهايي چون بيت ،لاوك ،حيران،
سياوچهمانه و چهپله ،هلپرکه و ...ميشود.
همچنين ،سازهاي استان كردستان را سازهاي ضربي
(كوبهاي) شامل دف ،دايره ،دهل ،طاس ،دوطبله،
سازهاي بادي شامل ني دوزله ،شمشال ،نرمه ناي
(بالابان) و سورنا (تايه) و سازهاي زهي شامل تنبور ،تار،
كمانچه تشکيل ميدهند.
رقص كردي كه در ميان مردم كردستان به آن «ههلپهركي»
ميگويند ،با زيبائي خاص ،آئينهاي تمام نما از زندگي
گذشته اين مردم است.
156
استان كرمان يکي از پهناورترين استانهاي ايران است که حدود 11درصد از خاک اين کشور را در
برگرفته و در جنوبشرقي ايران واقع شده است .اين استان براساس تقسيمات کشوري سال 1391
داراي مساحتي معادل 180725/574کيلومتر مربع ميباشد .استان کرمان از شمال به استانهاي
خراسان و يزد ،از جنوب به استان هرمزگان ،از شرق به استان سيستان و بلوچستان و از غرب به
استان فارس محدود ميشود .اين استان يكي از مرتفعترين استانهاي كشور بوده و شهرستان بافت
آن با 2250متر ارتفاع از سطح دريا مرتفعترين شهرستان اين استان ميباشد .از لحاظ تاريخي،
سابقه سکونت در اين ناحيه به هزاره چهارم پيش از ميلاد ميرسد .استان کرمان از اقتصادي پويا
برخوردار بوده و در زمينه کشاورزي و انواع صنايع رونق به سزايي دارد .تنها شهر خشتي جهان
(ارگ بم) متعلق به هزارههاي پيش از ميلاد به اين خطه تعلق دارد .از آنجا كه دو سوم اين سرزمين
را كوهها ميپوشانند وجود گستره وسيع ارتفاعات از نفوذ و تسلط كامل شرايط آب و هوايي خشک
و گرم كويري چون كوير لوت بر پهنه كرمان تا حد قابل ملاحظهاي كاسته است .استان كرمان
در محل تلاقي رشته كوههاي مرتفع زاگرس ،مركزي و مناطق پست كويري در جنوبشرقي كوير
مركزي ايران واقع شده است .امتداد سلسله جبال زاگرس و كوههاي مركزي ،استان پهناور كرمان
را به دو بخش متمايز :خشك كويري و معتدل كوهپايهاي تفكيك نمودهاند كه در تلاقي با يكديگر
از لحاظ اقليمي سه منطقه كويري و حاشيه كويري ،گرمسيري و كوهستاني را شكل دادهاند .به
همين علت اين استان از معدود مناطقي در کشور است كه داراي وجوه گوناگون محيطي ميباشد و
به علت وسعت منطقه ،وجود پستيها و بلنديها و شرايط خاص اقليمي آب و هواي آن در نواحي
مختلف متفاوت است.
مرکز اين استان ،شهر کرمان ميباشد .کرمان منسوب است به کرمان بن هيتال و هيتال از نبيرههاي
حضرت نوح (ع) بوده است .البته در متون قديم فارس ،کرمان و مکران را دو برادر ميدانند از نوادگاه
کيومرث .در کتب تاريخي به ويژه در شاهنامه فردوسي داستاني در مورد هفتواد وجود دارد که
کرمي داشته که مايه اقبال وي بوده است .لذا نام کرمان برگرفته از نام کرم هفتواد است .برخي
ديگر معتقدند نام كرمان در دورههاي قبل از اسلام« ،بوتيا» و «كارامانيا» بوده است .برخي عقيده
دارند كه كرمان دگرگون شده كلمه «كريمان» است و عدهاي نيز آن را مشتق از «كارمانياي» قديم
به معني «جايگاه دلاوري و نبرد» ذکر ميکنند .در حالي که تواريخ عرب و يهود« ،كرمان» را فرزند
هيتال يا هپتال از نبيرههاي نوح ميدانند ،که منابع فارسي از طهمورث به عنوان جد وي ياد
ميکنند .هرودوت از شش نژاد فارسي نام ميبرد كه يكي از آنها «گرمانيان» است .مركز كرمان را در
قديم «گواشير» و «بردشير» ميخواندند« .گواشير» در اصل «كوره اردشير» يعني شهر اردشير بوده که
به تدريج «گواشير» شده است.
موقعيت جغرافيايي
استان کرمان در جنوبشرقي ايران واقع شده و داراي پوشش گياهي خاص نواحي کويري است .اين استان از نظر وسعت دومين استان كشور
است .مرکز اين استان ،شهر تاريخي کرمان است .از شهرهاي مهم اين استان ،ميتوان به شهرهاي بافت ،بردسير ،بم ،جيرفت ،رفسنجان،
زرند ،سيرجان ،شهربابک و کهنوج اشاره کرد.
آب و هوا
ارتفاعات ،پستي و بلنديها ،شرايط اقليمي ويژه و آب و هواي متفاوتي را در نواحي مختلف استان کرمان به وجود آورده است .آب و هواي
اين منطقه در نواحي شمال ،شمال غرب و مركز ،خشك و معتدل ،در نواحي جنوبي و جنوبشرقي ،گرم و مرطوب و در مركز استان يعني
شهر كرمان ،خشك و نيمه معتدل است .ماههاي فروردين تا تير ماه مطلوب ترين ماهها زمان مسافرت براي گردش و بازديد از ديدنيهاي
استان است.
تاريخ و فرهنگ
از لحاظ تاريخي سابقه سكونت و استقرار انسان در منطقه كرمان مربوط به اواخر هزاره پنجم قبل از ميلاد (تل ابليس و تپه يحيي) ميرسد.
اين منطقه يكي از قديميترين نواحي ايران بشمار ميرود و در گذر زمان گنجينههاي فرهنگي و تاريخي گرانبهايي در آن پديد آمده است كه
جلوههايي از تمدن و مدنيت ايراني را به نمايش ميگذارد .نام كرمان در دوره هاي قبل از اسلام« ،بوتيا» و «كارمانيا» بوده است .مورخان عرب و
يهود نيز ،كرمان را فرزند «هيتال يا هپتال» از نبيره هاي نوح ميدانند ،كتاب هاي فارسي از «طهمورث» به عنوان جد وي ياد ميکنند .هرودوت
از شش نژاد فارسي نام ميبرد كه يكي از آنها «گرمانيان» است .مركز كرمان را در قديم «گواشير» و «بردشير» ميخواندند« .گواشير» در اصل
«شهر اردشير» بوده که به تدريج «گواشير» شده و نام آن در کتيبه بيستون به صورت «يوتيه» ذکر گرديده است .هر فضاي تاريخي كرمان بيانگر
بخشي از زوايا و ابعاد زندگي مردم و حكومتهاي محلي اين مرز و بوم است.
159
کتاب ايران
ارگ بم
بزرگترين مجموعه شهري خشتي جهان است كه در حدود 2200سال قدمت دارد .اين بنا در شمال شرقي بم بر فراز تپه آذرين قرار گرفته
است .مساحت ارگ در حدود 20هكتار است .دور تا دور ارگ ،خندقي عميق بوده كه طي قرنها اين مجموعه را از يورشها حفظ كرده
است .از مكانهاي شناخته شده ارگ بم ،يك راهروي اصلي است كه در گذشته بازار بوده علاوه بر اين در مجموعه ارگ بم آثاري از بقاي
آتشكده دوره ساساني ،زورخانه ،حمام عمومي ،اصطبل ،سرباز خانه ،زندان و عمارت چهار فصل نيز باقي مانده است .خانههاي عمومي
متصل به هم ساخته شده و به يكديگر راه دارند .در بعضي از خانهها ،آثاري از حمامهاي خصوصي ديده ميشود .اصطبلها در مكاني جدا از
خانهها قرار داشتهاند .تعدادي از خانههاي ارگ دو طبقه ساخته شدهاند كه اين امر نشانگر روند ازدياد جمعيت در يكي از دورههاي گذشته
است .در دوره اسلامي ،در ارگ بم دو مسجد با نام مسجد جامع و مسجد حضرت محمد (ص) و يك حسينيه ساخته شده است .عمارت
چهار فصل سه طبقه و قصر حكومت بوده و كليه اوامر و احكام حكومتي در اين عمارت صادر ميشده است.
بازار گنجعلي خان
اين بازار در حد فاصل چهارسوق و بازار
اختياري و ضلع شمالي ميدان گنجعلي خان
واقع شده است .بازار گنجعلي خان يادگار دوره
صفويه است.
160
کرمان حمام گنجعلي خان
161 ورودي حمام در بازار جنوبي شهر کرمان واقع
شده است .اين حمام مجموعه اي از تلفيق هنر
معماري و کاربرد مصالح گوناگون با فضايي
مناسب است .حمام گنجعلي خان اثري بديع
با کاشيکاريها ،نقاشيها ،گچبريها ،مقرنس
کاريها و کاربنديهاي زيبا با به کار گرفتن
سنگها و تزئينات سنگي بسيار ظريف با
مساحتي حدود 1000متر مربع است.
تپه کنار صندل
محوطههاي تاريخي جيرفت که در طول
هزارههاي سوم پيش از ميلاد ،آثار ارزشمندي
را در خود جاي داده است ،جزو غنيترين
محوطههاي تاريخي جهان محسوب ميشوند.
يکي از بقاياي اين تمدن عظيم ،تپه کنارصندل
است که در 30کيلومتري جيرفت قرار دارد.
سازههاي خشتي آن که به عنوان مرکز مذهبي
استفاده ميشده است و در بالاي آن معبدي
قرار دارد که يکي از عظيم ترين زيگوراتهاي
يافت شده در دنيا بيش از چهار ميليون خشت
است .باستان شناسان موفق شدند آثار خطي
مربوط به 3000سال پيش را در اين منطقه
کشف کنند .حفاريهاي اخير جيرفت ابعاد
تازه اي از تمدن هزارههاي قبل از ميلاد را در
جيرفت نمايان ساخت.
از ديگر مراکز گردشگري اين استان ميتوان
به پارک ملي خبر ،چشمه آب گرم ده شيخ،
غار طرنگ ،غار ايوب ،درياچه ترشاب ،چشمه
آب گرم لاله زار ،چشمه آب گرم شيرينک،
کاروانسراي شاه عباسي رفسنجان ،يخچال
کبوترخان ،موزه ضرابخانه و ...اشاره کرد.
مسجد جامع
يكي از زيباترين مساجد ايران است .تاريخ
ساخت اين مسجد به موجب كتيبه سردر
شرقي ،سال 750ه .ق ميباشد .ارزشمندترين
قسمت بنا ،كاشيكاري معرق محراب و سردر
شرقي مسجد است.
کتاب ايران
صنايع دستي و سوغات
صنايعدستي و سوغاتيهاي استان کرمان
شامل ترمه ،پته ،شال ،قالي ،گليم ،کارهاي
قلم زني ،معرق ،ظروف مسي ،قاووت ،سمنو،
خرماي بم و ...است .پسته كرمان و رفسنجان
نيز به عنوان اصليترين سوغاتي آن استان،
شهرت جهاني دارد .صرف نظر از سوغاتيهاي
ذکر شده ،بايد از گياهان دارويي چون حنا،
سدر ،کتيرا و نيز عطر و عرقيات نيز نام برد.
غذاهاي محلي
استان كرمان دركنار جمعّيت ساكن ،ايلات كوچ
رو و عشايري نيز دارد ،در نتيجه سفره كرمان،
سفرهاي رنگين با فرهنگ غذايي ديرينه است
كه ميتوان به انواع آش (آششولي ،آشجو ،آش
مخلوط و آش ِكرو) ،تُوكي ،گندمشير ،كاكل
كنف شاهدانه ،خوراك لبلبو ،فله تخممرغ،
قاتق تخمه ،قاتق نِبه ،تافته ،زيرجوش ،كشك
گردو ،اشكنه ،سردوش ،ماست و رطب ،كشك
كدو ،آببنه يا سيراب بنه ،كله جوش ،آب
َكرمو ،حليم بادنجان ،كاچي ،كماچ سحن،
قاتق شير ،چنك مال ،نان چرب و شيرين و
دهها نوع خورش و ...اشاره نمود.
موسيقي محلي
وسعت پهناور کرمان و همجواري آن با استانهاي هرمزگان ،فارس ،يزد ،خراسان جنوبي و سيستان و بلوچستان و تأثيرپذيري و تأثيرگذاري
موسيقي و فرهنگ اين استان در رقابت با نواحي هم جوار و همچنين وجود اقوام و ايلات مختلف باعث شده که اين استان به عنوان منبع
عظيمي از تنوع موسيقي محلي بشمار رود.
سازهاي نواحي اين استان به کوبه اي پوست دار ،سازهاي بادي و سازهاي زهي آرشه اي تقسيم بندي ميشود .سازهاي بادي شامل سرنا،
کرنا ،سفيد مهره ،ني محلي ،ني جفتو ،ني مشکي ،فيقو ،شاخ نفير و سوتک است.
سفيد مهره از سازهاي بادي بشمار ميرود که در گذشته براي مراسم عزاداري و همچنين براي اعلام فوت افراد به کار ميرفته است ،به
طوري که براي اعلام فوت 3بار در اين ساز ميدميده اند .باستان شناسان در کاوشهاي منطقه بشاگرد به نوعي سرنا دست يافته که قدمتي
هفت هزار ساله دارد.
سازهاي کوبه اي شاملچوغ ،چوغرو ،جاريگ ،درک ،نقاره ،کوزک ،سنگ ،چوب سر ،چليک و خلخال و نيز چنگ ،چنگ قطي و بروتي از
جمله سازهاي زهي آرشه اي اين استان ميباشند.
162
استان كرمانشاه در غرب کشور ايران قرار دارد و براساس تقسيمات کشوري سال 1391داراي مساحتي
معادل 25009/269کيلومترمربع است .اين استان حدود 1/45درصد از مساحت كل كشور را دارا
ميباشد و به عبارتي هجدهمين استان كشور از لحاظ وسعت محسوب ميشود .اين استان از شمال به
استان كردستان ،از جنوب به استانهاي لرستان و ايلام ،از شرق به استان همدان و از غرب به كشور
عراق محدود ميشود و بيش از 330كيلومتر مرز مشترك با كشور عراق دارد .استان کرمانشاه داراي
آب و هواي معتدل کوهستاني است .اين استان از نظر آب و هوا تحت تأثير عواملي است که اوضاع
اقليمي اين ناحيه را به وجود ميآورد .اين عوامل عبارتند از :ورود و عبور جريان هواي مديترانهاي
که اين جريان هوا عامل اصلي بارندگي در استان کرمانشاه است .بديهي است که مقدار بارندگي در
مناطق مختلف بر حسب ارتفاع آن مناطق ،تفاوتهايي با يکديگر دارند .چنانكه دشتهاي محصور
داخلي و برخي از جلگهها داراي بارندگي كمتر و مناطق مرتفع و کوهستاني معمولا داراي بارندگي
بيشتر ميباشد .سرما معمولا از آذر ماه آغاز و تا اسفند ماه ادامه مييابد .در مناطق كوهستاني برف
چندين ماه از سال در ارتفاعات ميماند و درجه حرارت تا منفي پانزده درجه سانتيگراد پائين ميآيد.
فصل زمستان در اين مناطق طولاني است و با بهاري كوتاه به تابستان متصل ميشود .مرکز اين استان
شهر کرمانشاه است .كرمانشاه در زمان صفويه اهميت و اعتبار زيادي پيدا كرد به نحوي که در دوره
سلطنت شاه طهماسب اول حكومتي بنام كلهر و در زمان شاه صفي حكومتي تحت عنوان سنقر و
كلهر در اين حدود تشكيل شد و رياست آن به خوانين زنگنه تفويض گرديد .در حقيقت از اين زمان
به بعد است که تجديد بناي كرمانشاه و تشكيل ولايت فعلي شروع ميشود .در دورههاي بعد به اعتبار
کرمانشاه افزوده شد و به لحاظ موقعيت سوقالجيشي و رونق روابط تجاري با عراق ،زيارت عتبات
عاليات ،تأسيس کارخانجات ،احداث پالايشگاه و رشد صنايع ،کرمانشاه را به قطب اقتصادي اداري و
سياسي منطقه تبديل کرده و اين شهر مرکز استان پنجم ميشود؛ با اين حال نبايد فراموش کرد که
عمده رونق و توسعه شهر در دوران قاجار صورت گرفته بود .از آن پس اين شهر افت و خيزهاي تاريخي
بسياري را پشت سر نهاد و آخرين بار در جنگ ايران و عراق ( )1367 -1359ويرانيهاي بسياري در آن
پديد آمد که اکنون با بازسازي اماکن تخريب شده ،رفتهرفته رو به بهبود است .پس از پيروزي انقلاب
اسلامي به تصور اينکه ميان اسم شهر کرمانشاه يا کرمانشاهان ،با عنوان و مقام شاهي ايران زمين رابطه
خاصي وجود داشته است ،نام کرمانشاهان را بدون هيچگونه توجيه علمي و تاريخي تغيير دادند و به
ترتيب اسامي «قهرمانشهر»« ،ايمانشهر» و نهايتا «باختران» را جايگزين آن کردند .با پيگيري نمايندگان
مجلس در سال 1373ش بار ديگر با تصويب مجلس شوراي اسلامي باختران به کرمانشاه تغيير نام
داد .زبان اهالي كرمانشاه كردي است و در كنار آن فارسي كرمانشاهي نيز كه اختلاطي از كردي كلهر
با زبان فارسي است از 200سال پيش در اين استان رايج شده است .زبان کردي که شاخهاي از زبان
شمالغربي ايراني ميانه است ،به علت داشتن ادبيات مکتوب اهميت خاصي دارد.
موقعيت جغرافيايي
استان کرمانشاه در غرب ايران قرار دارد .اين استان ،منطقهاي نيمه كوهستاني است و سلسله جبال زاگرس بخش عمده آن را پوشانده است.
مرکز استان کرمانشاه ،شهر کرمانشاه است و از شهرهاي مهم آن ميتوان به شهرهاي اسلام آباد غرب ،پاوه ،سرپل ذهاب ،قصر شيرين ،کنگاور
و گيلان غرب اشاره کرد.
آب و هوا
آب و هواي استان کرمانشاه تحت تأثير عبور جريان هوايي مديترانهاي و مناطق کوهستاني قرار دارد که به طور کلي به دو منطقه گرمسيري
در غرب و سردسيري در ساير نواحي تقسيم ميشود.
تاريخ و فرهنگ
بر اساس شواهد و مدارک باستان شناسي ،استان کرمانشاه جزو اولين زيستگاههاي انسان و از مراکز مهم جمعيتي در زاگرس مياني ،بشمار
ميرود .تمامي ادوار زندگي انسان از دوره سنگي و دورههاي تمدن پيش از تاريخ تا تشکيل حکومتهاي بزرگ ،سير تحول خود را در اين
محدوده طي کرده است .براساس مدارک موجود باستان شناسي ،انسانهاي اوليه ،حدود 9هزار سال پيش پس از ترک زندگي غارنشيني
و روي آوردن به يک جا نشيني ،اين منطقه را به عنوان محل سکونت خود انتخاب کرده و در آن جا ساکن شدند .بنابراين ميتوان گفت؛
نخستين روستاي خاورميانه در دوران نوسنگي از سال 9800ق .م تا 7400ق .م ،در اين منطقه شکل گرفته است.
پس از مهاجرت اقوام آريايي در هزاره سوم و چهارم قبل از ميلاد ،دامنه کوههاي زاگرس اين منطقه به يکي از مراکز مهم تجاري و بازرگاني
تبديل شد .بازرگانان اين منطقه با بازرگانان شوش و بين النهرين داد و ستد و تبادل کالا داشتند .اين مهاجرت تاريخي بعدها به مهاجرت
«گوتي» يا «کاسي» مشهور شد.
165
آتشكده چهارقاپي کتاب ايران
«چهار قاپو» يا «چهار قاپي» به معني «چهار در»، 166
از جمله آتشكدههاي دوره ساساني در شهر
مرزي قصرشيرين است.
نقش برجسته هركول
اين نقش برجستة دوره اشكاني در سال 1337
ه .ش به هنگام احداث جاده همدان كرمانشاه
شناسايي شد.
بناي بيستون
اين بناي تقريبًا مستطيل شكل در جهت شرقي
غربي در شمال كاروانسراي صفوي بيستون و
رو به روي فرهاد تراش ،در زير جاده قديمي
همدان كرمانشاه قرار دارد بر روي برخي از
بلوكهاي سنگي اين بنا ،نشانههايي از حجاران
ساساني ديده ميشود.
کرمانشاه
طاق بستان
محوطه تاريخي طاق بستان ،در دامنه كوهي به همين نام و در كنار چشمهاي در شمال شرقي شهر كرمانشاه قرار دارد .دراين محوطه،
آثاري از دوره ساساني شامل سنگنگاره اردشير دوم و دو ايوان سنگي به نامهاي ايوان كوچك و بزرگ وجود دارد.
معبد آناهيتا
در مركز شهر كنگاور بر سر راه همدان به
كرمانشاه قرار دارد .اين بنا به شکل چهار
ضلعي بر روي تپهاي طبيعي با حداكثر ارتفاع
سي و دو متر نسبت به سطح زمينهاي اطراف
ساخته شده است .عدهاي نيز زمان ساخت آن
را به سه دوره هخامنشي ،اشكاني و ساساني
نسبت ميدهند.
167
کتاب ايران
موسيقي محلي
موسيقي كردي ،ابتدا منحصراً رزمي و حماسي بوده است .بيت خوان ها ،قديمي ترين نواسازان كردستان كه از قرنها پيش تاكنون
سازهاي كردي در كرمانشاه عبارتند از: و ُسرنا مينواختهاند .انواع ُد ُهل تصنيف تبديل ميكرده و داستانهاي پهلواني و رزمي را به شعر و
عموماً كوليها هستند كه به«قرهچي» و به كار ميروند .نوازندگان و عزا معمولًا در مراسم عروسي دهل ،سرنا و دوني كه سازهايي هستند
«خراط» نيز معروفند.
طبل ،شمشال(بلور) و دف نيز كه توسط كوليها ساخته ميشود در مراسم حماسي رزمي ،عرفاني و طبي مورد استفاده قرار ميگيرند.
تنبور نيز سازي مقدس است كه شايد هزارههاي عمر خود را پشت سر گذاشته است .نواختن اين ساز در بين علويان كوهپايههاي زاگرس
عموميت دارد و بزرگان و مرشدهاي اين نواحي ،كلًا از آن آگاهي دارند .رقص ُكردي تمرين آميخته به تفريح هست .در تمام ريتمهاي رقص
كردي حالتي از همداستاني و يگانگي و بدنسازي وجود دارد .در بيشتر رقصهاي كردي ،دستههاي رقصندگان در هم گره ميخورد و گام
آنها همواره در يك مسير حركت ميکند و چنان متوازي است كه به رژه نظامي شبيه است .رقصهاي معروف كردي عبارتند از :گريانه،
برودوا ،چپي ،سه پَرسه جار سه پا و فَتاح پاشايي.
صنايع دستي و سوغات
كرمانشاه از دير باز يكي از مراكز صنايع دستي ايران بوده است .صنايعدستي و سوغاتيهاي استان كه عمدتاً توسط عشاير و روستائيان توليد
ميشود ،عبارتند از :قالي ،گليم و جاجيم ،جولاريسي ،موج ،چيغ ،وسايل سنتي آشپزخانه و لوازم چوبي ،گيوه و كفش ،قلمزني ،حكاكي،
شيشه گري ،حجاري ،فلز كاري ،نمد مالي ،چرم سازي و شيريني كاك.
غذاهاي محلي
در مناطق شهري ،روستايي و در بين عشاير استان كرمانشاه انواع مختلفي از غذاهاي محلي تهيه ميگردد كه از آن جمله ميتوان به انواع
آش(آش عباسعلي ،آش وا َسلي و آش ماست) ،كوفته برنجي ،خامكو (تپله) ،شامي كباب ،شيرداغ ،شير برنج ،زرد آلورون ،تماتاو ،شيريهژ،
كشكك ،چنگال ،خورش خلال بادام ،حليم گوشت ،قورمه ،دوغ محلي ،نان ساحن ،خوراك گوجه فرنگي ،خوراك دل و جگر و دهها نوع
خورش و ...اشاره کرد.
168
استان کهگيلويه و بويراحمد براساس تقسيمات کشوري سال 1391داراي مساحتي معادل
15504/073كيلومترمربع است .استان کهگيلويه و بويراحمد از شمال به استان چهارمحال و
بختياري ،از جنوب به استانهاي فارس و بوشهر ،از شرق به استان اصفهان و از غرب به استان
خوزستان محدود ميشود .اين استان منطقه ناهمواري است که حدود سه چهارم مساحت آن از
ارتفاعات و تپه ماهورها تشکيل شده است .دشتها تنها يک چهارم مساحت استان را تشکيل
ميدهند .بلندترين نقطه در اين استان قله دنا واقع در شهرستان دنا با ارتفاع 4409متر و پستترين
نقطه آن چرهزن در جنوب غربي بيبي حکيمه در شهرستان گچساران ميباشد که 197متر از سطح
دريا ارتفاع دارد .کوههاي اين استان ادامه رشته کوههاي زاگرس هستند و کوههاي شمال استان
با داشتن يخچالهاي طبيعي سرچشمه رودهاي پرآب منطقه به شمار ميروند .به دليل کوهستاني
بودن و امتداد کوههاي اين استان از شمال غربي به جنوبشرقي و همچنين ارتفاع اين کوهها آنها،
همچون سدي در مقابل تودههاي فعال جوي مقاومت ميکنند .از اين رو در تنوع آب وهوايي استان
مؤثر واقع شدهاند و باعث به وجود آمدن دو نوع آب و هواي سردسيري وگرمسيري گرديدهاند.
منابع آبي بسيار ،جنگلهاي چشمگير ،معادن طبيعي متعدد ،ذخائر نفتي مناسب ،پوشش گياهي
متنوع ،گونههاي جانوري متعدد ،قلل مرتفع ،باغات و کشتزارهاي زيبا ،طبيعت اين استان را مثابه
گوشهاي از بهشت جادوان به تصوير کشيده است.
مرکز استان کهگيلويه و بويراحمد شهر ياسوج ميباشد .منطقهاي که اکنون استان کهگيلويه و
بويراحمد نام دارد داراي پيشينه کهن تاريخي است .هر چند در گذشتهاي نه چندان دور ،جزء
يکي از بلوکهاي استان فارس بوده که خود شامل دو قسمت ميشده است :قسمت شمال شرقي
که آن را سردسير ،کوهستاني و پشتکوه ميناميدند و قسمت جنوبي و غربي که نرهکوه و بهبهان
ناميده ميشد .در عهد باستان محدوده کهگيلويه ،انشان يا انزان ناميده ميشد که شامل کهگيلويه
و ممسني بوده است .در دوره ساساني با عنوان «به آمد کواز»« ،ارگان» و قسمت کوهستاني آن به
نام «زمزميگان» معروف بود .با ورود اسلام اين منطقه ابتدا ارجان ،زمگيلويه ،کهگيلويه و از دوره
تيموري با از بين رفتن اتابکان لر بزرگ ،سراسر منطقه به کهگيلويه معروف شد .در مورد نامگذاري
کهگيلويه در آثار تاريخي مطالب مختلفي آورده شده است .حسن فسايي در «فارسنامه ناصري»
وجه تسميه آن را به دليل وجود ميوهاي به نام «کيالک» ميداند که البته نامعقول به نظر ميرسد.
از نوشتههاي ابن خردادبه و استخري در سدههاي سوم و چهارم هجري چنين بر ميآيد که «گيلو»
يکي از سران قوم لر و ساکن در محدوده جغرافيايي بين خوزستان ،فارس ،اصفهان امروزي بوده
است و به دليل کوهستاني بودن منطقه ،پس از مدتي اين منطقه به کوهگيلويه معروف شده است.
موقعيت جغرافيايي
استان کهگيلويه و بويراحمد در جنوب غرب ايران قرار گرفته است .مرکز استان کهگيلويه و بويراحمد ،شهر ياسوج است و از شهرهاي مهم آن
ميتوان به دنا ،بهمئي ،کهگيلويه يا دهدشت و گچساران اشاره کرد.
موقعيت جغرافيايي
استان کهگيلويه و بويراحمد داراي دو منطقه سردسيري و گرمسيري است :منطقه گرمسيري در قسمت جنوب و غرب استان واقع شده است
و آب و هوايي گرم و خشك دارد و بادهاي فصلي و محلي متعددي در اين ناحيه ميوزند .منطقه سردسيري در شمال و شرق استان قرار دارد.
اين قسمت از استان كه در واقع جنوبيترين بخش زاگرسمرطوب است با جنگلهاي وسيع و زيباي بلوط پوشيده شده و سرچشمه رودهاي
بزرگي است.
تاريخ و فرهنگ
مطالعات باستان شناسي نشان ميدهد؛ قسمتهاي وسيعي از استان کهگيلويه و بويراحمد محل استقرار بشري در پيش از تاريخ بوده است و
سرآغاز دوره تاريخي استان را همزمان با امپراتوري ايلام ميدانند .البته آثار به دست آمده از تَل خسرو ،تَل مهرهاي ،گورستان «لَما» و ساير نقاط
اين منطقه حاکي از اين است که اين منطقه قبل از ورود آرياييها داراي سکنه و تمدن بوده است .اين منطقه در دوره ايلامي از اهميت زيادي
برخوردار بوده و آثار متعددي از اين دوره در آن پيدا شده است که مهم ترين آنها گورستان چال شاهين در روستاي لما متعلق به هزاره دوم ق.م،
است .از دورة هخامنشي تا اوايل دوره اسلامي ،قلمرو سرزميني لُرهاي كهگيلويه و بويراحمد ،البته با گستره بيشتري به نام «ارجان» معروف بود
و خود جزئي از ايالت بزرگ پارس محسوب ميشد .در زمان ساسانيان ناحيه ارجان شامل دو بخش به نام «زميگان» و «قباد خره» بود.
171
آتشكده دوگور دوپا کتاب ايران
در اراضي زراعي اطراف روستاي شوش از توابع 172
شهرستان گچساران دو ستونسنگي نسبتا بلند
وجود دارد كه به «گوردوپا» معروف است .بنا
به روايتي اين دو ستون باقي مانده آتشكدهاي
است كه به قبل از اسلام تعلق دارد .فضا و شكل
عمومي اين ستونهاي سنگي به ستونهاي
سنگيمعابد مهري و ميترائيسم شبيه است.
آتشكده خيرآباد
اين اثر تاريخي به دوره ساساني مربوط است.
اين بنا كه به چهار طاقي يا آتشكده خيرآباد
شهرت دارد ،ساختماني مربع شكل با اضلاع
متساوي است .اين آتشكده يكي از قديميترين
و معروفترين آتشكدههاي ايران است و نيز
زيارتگاهي براي زرتشتيان ميباشد.
درياچه كوه گل
درياچه كوه گل در نزديکي شهر توريستي
سيسخت در ابتداي گردنه مشهور بيژن و در
كنار تپههاي كوه گل واقع شده است .محل
استقراردرياچه يكي از زيباترين نواحي استان
است كه در فصل بهار و تابستان از انواع گلهاي
شقايق و گياهان وحشي وهمچنين آويشن
خوش عطر كوهستاني به مشام ميرسد.
از ديگر مراکز تاريخي وگردشگري ميتوان
به پل تاريخي بريم ،پلهاي پاتاوه ،قلعه کک
کهزاد ،روستاي دژ سليمان ،تنگه تاريخي
َسرَوک ،منطقه موگرمون ،روستاي مارين،
تالاب برم الوان ،تالاب برمشير ،درياچه مور
زرد زيلايي ،پيست اسکي کاکان ،آبشار ياسوج
و ...اشاره کرد.
کهگيلويهوبويراحمد
صنايع دستي و سوغات
در بين عشاير كهگيلويه و بويراحمد ،دست
بافتهاي مختلف رواج دارد .از صنايع دستي و
سوغات اين استان ميتوان از قالي ،گليمَ ،گبه،
جانمازي ،پشتي ،خورجين و سوزن دوزي نام برد.
غذاهاي محلي
غذاهاي سنتي كهگيلويه و بويراحمد ،غذاهاي سادهاي هستند كه سالها در نواحي مختلف ،بخصوص توسط عشاير استفاده ميشده است.
از غذاهاي اين استان ميتوان به كله جوشك يا كلك سوز ،تليت پياز ،آش كارده هره ،شله شيري(شير برنج) ،لِوي ،شله(برنج) بادامي ،شله
ماسي يا شله دووي ،شله ما َشكي ،پلو محلي ،آبگوشت ،دمپخت ،قورمه ،آش دنگو ،پلو َکن َگري ،پلو ليزکي ،ماست بيلهر و ...اشاره کرد.
موسيقي محلي
موسيقي در استان کهگيلويه و بويراحمد از
اصالت و ويژگيهاي محلي برخوردار است.
بويراحمديها براساس ترانههاي رايج،
آهنگهاي ويژهاي دارند كه از آن به «َقس» نام
ميبرند .قالب اکثر اين شعرها ،مثنوي و غزل
است .آلات موسيقي محلي اين استان را ساز
(توشمال يا ُسرنا)ُ ،د ُهل (بين) کمانچه و پيشه
كه آلتي شبيه نِي ولي از ني كوتاهتر است،
تشکيل ميدهند.
173
استان گلستان از استانهاي شمالي ايران است که براساس تقسيمات کشوري سال 1391
داراي مساحتي معادل 20367/127کيلومترمربع است .استان گلستان از شمال به جمهوري
ترکمنستان ،از غرب به استان مازندران و درياي خزر ،از جنوب به استان سمنان و از شرق به
استان خراسان شمالي محدود ميشود .اين استان به دليل برخورداري از شرايط خاص و متنوع آب
و هوايي ،قدمت تاريخي ،داشتن آثار فراوان باستاني ،برخورداري از مناظر بديع و چشم اندازهاي
طبيعي از جايگاه ويژهاي درصنعت گردشگري برخوردار است .جايجاي استان گلستان و به ويژه
مرکز آن شهر گرگان به عنوان يکي از مراکز مهم تمدن ايران زمين با قدمت و سابقه تاريخي6000
ساله ،مملو از برکت و نعمت خداوندي است .بهنحوي که در هر فصلي از سال ،چهار فصل را ميتوان
در اين استان مشاهده کرد و اين يکي از ويژگيهاي استثنايي و منحصر به فرد خطه سرسبز استان
گلستان است .آب و هواي اين استان نيمه مرطوب و نيمه خشک است .از سمت غرب به سمت
شرق استان رطوبت هوا کاهش مييابد و هوا خشکتر ميشود .همچنين از شمال به جنوب دماي هوا
کاهش مييابد .سردترين ماههاي سال دي و بهمن و گرمترين ماههاي سال تير و مرداد است .دو
توده هوا در وضعيت آب و هواي استان گلستان نقش مهمي دارند .توده شمالي از سيبري به استان
وارد ميشود و طي پاييز و زمستان با ريزش برف در بلنديهاي جنوبي و باران در کوهپايهها و نوار
معتدل مياني همراه ميشود .توده ديگر ،توده غربي از اقيانوس اطلس و درياي مديترانه سرچشمه
ميگيرد و در زمستان به بارندگي و در تابستان به افزايش رطوبت و شرجي شدن هواي استان
ميانجامد .بنابراين ،بيشترين بارندگي در ماههاي زمستان و کمترين آن در ماههاي تابستان ديده
ميشود .با اين همه ،نيمه شمالي استان ،بخش نيمهخشک و خشک ،از کمترين بارندگي بهرهمند
است و به دليل تبخير زياد آب ،زمينهاي شور و کمبازده نيز بسيار دارد .ميزان بارندگي در استان
گلستان هر چند از دو استان شمالي مازندران و گيلان کمتر است ،اما نسبت به استانهاي ديگر
بسيار بهتر است و ميانگين بارش سالانه آن 3برابر ميانگين بارش سالانه کشور است.
مرکز استان گلستان شهر گرگان ميباشد .گلستان نام جديد سرزمين تاريخي است که در طول
تاريخ و تا سده هفتم هجري به نام ايالت گرگان و از آن پس تا آغاز سده چهار دهم به نام استرآباد و
در نوشتههاي دوران اوليه اسلامي به نام (جرجان) و از اسفند 1316گرگان ناميده شده است .اين
استان تا سال 1376بخشي از استان مازندران بود ،اما در آن سال به صورت استاني مستقل درآمد
و شهرستان گرگان به عنوان مرکز آن برگزيده شد.
پيشينه تاريخي اين سرزمين به 7هزار سال پيش و در غار کيارام واقع در روستاي (فرنگ) بخش
گاليکش به دوران پارينه سنگي بر ميگردد .پژوهشهاي تازه نشان داده است که منطقه گرگان از 6
هزار سال پيش تمدن پيش از آرياييها را در خود جاي داده بوده است .کهنترين آثار دوره نوسنگي
ايران از غار کمربند و غار هيتو در نزديکي بهشهر پيدا شده است .اين آثار از آشنايي مردمان آن زمان
به سفالگري ،هنر بافتن ،اهلي کردن جانوراني مانند بز کوهي و ساخت ابزارهاي سنگي صيقلي
حکايت دارد.
موقعيت جغرافيايي
استان گلستان در قسمت شمالي كشور واقع شده است .اين استان به دليل برخورداري از قدمت تاريخي هفت هزار ساله و وجود بيش از
هزار اثر تاريخي و فرهنگي ارزشمند و نيز دارا بودن مناظر بديع و چشم اندازهاي طبيعي نظير كوه ،جنگل ،جلگه ،دشت ،صحرا ،درياچه،
خليج ،جزيره ،آبشار ،تالاب ،دهكدة ييلاقي ،جايگاه ويژه اي در عرصة ميراث فرهنگي و وضعيت گردشگري كشور ايجاد نموده است .مرکز
اين استان ،شهر گرگان است و از شهرهاي مهم اين استان گنبد کاووس ،علي آباد ،آزادشهر ،مينودشت ،بندرگز و بندرترکمن ميباشند.
آب و هوا
استان گلستان به لحاظ دارا بودن تنوع آب و هوا ،يكي از حاصلخيزترين و با استعدادترين مناطق كشور از حيث منابع طبيعي ميباشد .به طور
کلي استان گلستان در بيشتر قسمتها داراي آب و هواي معتدل مديترانه اي است ولي قسمتهاي جلگهاي و اراضي پست گرگان به لحاظ
مجاورت با صحراي ترکمنستان ،دوري از دريا و کاهش ارتفاعات ،آب و هواي نيمه بياباني و گرم دارد.
تاريخ و فرهنگ
استان گلستان از در طول تاريخ و تا قرن هفتم هجري به نام ايالت گرگان و از آن پس تا آغاز قرن دهم به نام «استرآباد » شناخته ميشد ،ولي
در بيشتر نوشتههاي دوران اوليه اسلامي از آن با نام «جرجان» ياد شده است .براساس پژوهشهاي انجام گرفته در استان گلستان ،سابقه
تاريخي اين منطقه به حدود 7هزار سال پيش از ميلاد ميرسد .طبق آثار بدست آمده از «غار کي آرام» واقع در «روستاي فرنگ» بخش گاليکي
گلستان از ديرباز محل سکونت انسانهاي دوره «پارينه سنگي ميانه» و «جديد» بوده و از اين لحاظ يکي از قديميترين پناهگاه انسانهاي
اوليه شناخته شده است .همچنين کاوشهاي «تورنگ تپه» در نزديکي گرگان نشان ميدهد که ديرينگي اين منطقه دست کم به اندازه «شهر
سوخته» در سيستان و بلوچستان است.
177
مسجد جامع کتاب ايران
بناي اصلي مسجد جامع گرگان بويژه مناره 178
قديمي آن متعلق به دوره سلجوقيان است.
امامزاده يحيي بن زيد(ع)
در ميان خرابههاي شهر جرجان زيارتگاهي
مقدس از زمانهاي گذشته باقي مانده است که
امام زاده يحيي بن زيد نام دارد .بناي امامزاده
يحيي بن زيد نوه امام زينالعابدين (ع) در ضلع
غربي شهرستان گنبدكاووس واقع شده است.
اين امامزاده داراي بناي بزرگ و محوطهاي
وسيع و رواق آيينه كاري است.
برج قابوس
گنبد قابوس به عنوان رفيع ترين برج آجري
جهان از بينظيرترين آثار ارزشمند معماري
ايران در دوره اسلامي است كه در شمال شهر
گنبد كاووس و در ميان پارك قابوس واقع
شده است .اين بنا متعلق به آل زيار و در 3
كيلومتري بقاياي شهر تاريخي جرجان مركز
حكومت آل زيار يادگاري بس ارزنده از دوران
شكوه و عظمت سرزمين جرجان و دودمان آل
زيار است.
از اهداف مهم احداث اين بنا ميتوان به يادگار
گذاشتن بناي يادبود و نمايش هنر معماري
اسلامي و يادگاري از دوران عظمت امراي آل
زيار ،آرامگاه و هادي و راهنماي مسافران و
كاروانهاي تجاري اشاره کرد كه از اين منطقه
عبور ميكردهاند.
گلستان
درياي خزر
سواحل و كرانههاي درياي خزر در پيوند يا جلگه
سرسبز و كوههاي بلند سر به فلك كشيده از
ديدنيترين مناطق ايران و استان گلستان است.
درياچه خزر بزرگترين درياچه دنياست که به همين
دليل آن را دريا مينامند .درياي خزر نقش تعيين
كننده اي در آب و هواي سواحل شمال ايران دارد.
زيباييهاي كم نظير سواحل استان گلستان نيز به
موجوديت و حفظ شرايط زيستي اين دريا بستگي
دارد .در محدوده استان گلستان دو اسكله بندرگز
و بندر تركمن با كاركردهاي ترابري و تفريحي و
تفرجي فعاليت ميكنند.
از ديگر مراکز گردشگري و تاريخي اين استان ميتوان
به شهر تاريخي تميشه ،قلعه گبري ،تپه هزار پيچ،
کاخ آغامحمدخان قاجار ،پارک ملي گلستان ،آبشار
لووه ،آبشار کبودوال ،پارک جنگلي دلند ،آبشار
شيرآباد و ...اشاره کرد.
صنايع دستي و سوغات
وجود اقوام گوناگون بومي و مهاجر -فارس،
ترك ،تركمن ،قزاق ،بلوچ ،سيستاني ،خراساني،
شاهرودي ،قزلباش ،كرد -و وجود هنرمندان و
صنعتگران مستعد و با ذوق و سليقه اين استان سبب
حفظ ،احياء و توليد انواع هنرهاي سنتي در مناطق
مختلف استان گلستان گرديده است .جاجيم ،پشتي
ترکمني ،فرش ترکمني ،نمد ،قارچين ،گليم،
گلدون ،پارچههاي سوزندوزي شده ،پارچههاي
ابريشمدوزي شده ،زيورآلات ترکمني ،آلات
موسيقي ،شال و روسري ترکمني از مهمترين صنايع
دستي و سوغات اين استان بشمار ميروند.
غذاهاي محلي
استان گلستان به علت وجود اقوام مختلف از تنوع غذايي ويژهاي برخوردار ميباشد که ميتوان به چکدرمه ،انواع آشها ( َهلي آش ،گوجه
آش ،ماش آش) ،انواع كبابها ،كوكو سبزي ،گوشت ترش ،كتلت ،شامي ،مرغ ترش ،ته بريان ،انواع ماهيها ،مرغ بادنجان پهلو ،خوراك
گوشت ،اسفناج پلو ،آلبالو پلو ،چلو خورش کدو ،خورش انار ،مرغ پلو ،سبزي پلو با گوشت ،شامي ،عدس پلو با مرغ ،کاچي ،ماست ِمرغانه
که نوعي پيش غذاست ،انواع نان ،ساق عروس و شيريني عسلي ،شيريني گردويي ،شيريني گردويي روسي ،حلواي زنجبيلي ،حلواي
گردويي ،پيشمه ،پادرازي و ...اشاره کرد.
موسيقي محلي
موسيقي سنتي كتولي و تركمن از عمده ترين و شاخصترين موسيقيهاي سنتي استان گلستان بشمار ميآيد همچنين در اين استان
موسيقي سنتي مازندراني و سيستاني نيز مرسوم و متداول ميباشد.
موسيقي سنتي تركمن :نوازندگان تركمن را «سازنده» و خوانندگان را باخشي مينامند .از آلات موسيقي تركمن ميتوان به دو تار ،كمانچه،
قاووز ،تويِتك(ني) ،و ِي ّدي بوغين (ني هفت بند) اشاره كرد اما مهمترين آنان دو تار و كمانچه ميباشند.
موسيقي در تركمن صحرا از دير باز به عنوان يك ركن معنوي در زندگي مردم منطقه حضور داشته و عمدتًا بوسيله باخشيها كه سند زنده
تاريخ اين خطه هستند حفظ و اشاعه يافته است.
179
استان گيلان يکي از استانهاي شمالي ايران است که براساس تقسيمات کشوري سال 1391
داراي مساحتي معادل 14041 /893كيلومترمربع است .استان گيلان از شمال به درياي خزر و
كشورهاي مستقل جمهوري آذربايجان ،از غرب به استان اردبيل ،از جنوب به استانهاي قزوين
و زنجان و از شرق به استان مازندران محدود ميشود .از آنجا که استان گيلان در مجاورت درياي
خزر قرار دارد ،داراي آب و هوايي معتدل و مرطوب است ،بارندگي در تمامي نواحي استان به يک
ميزان صورت نميگيرد .رشته كوههاي البرز با ارتفاع متوسط 3000متر ،همانند ديواري در غرب
و جنوب گيلان كشيده شده و اين منطقه جز از راه دره منجيل ،راه شوسه ديگري به فلات ايران
ندارد .كمترين فاصله كوه از درياي خزر (در بخش حويق از شهرستان تالش) نزديك به 3كيلومتر
و بيشترين فاصله آن از دريا (در امامزاده هاشم ،مسير جاده رشت -قزوين) حدود 50كيلومتر است.
مرکز استان گيلان شهر رشت ميباشد که به شهر بارانهاي نقرهاي معروف است و براي اولين بار
نام آن در کتاب حدودالعالم که به سال 372هـ .ق نگارش يافته با صفت ناحيه بزرگ آمده است.
رشت ،ابتدا قصبهاي بود که در ميان دو رودخانه گوهررود و سياهرود قرار داشت و از اين جهت
نيز قدمت ديرينه دارد .ولي از جهت سابقه شهري ،اولين بار حمداله مستوفي ،در سده هشتم
هجري ،از اين شهر نام برده است .آباداني شهر رشت ،از زمان شاه عباس صفوي که در آن زمان،
به صورت قصبه بوده شروع شد و در زمان قاجار ،به دليل توسعه اقتصادي بين دو کشور ايران و
روسيه ،گسترش پيدا کرده است .نام قديمي محلات شهر رشت ،که اکثرا بيانگر پيشه ساکنين
قبلي آن است ،در سفرنامهها نيز آمده و امروزه جز دو سه مورد از آنها بقيه به همان نامهاي قديمي
خود مشهور و معروف هستند که عمدهترين آنها عبارتند از :ساغريسازان ،رودبارتان ،خميران
زاهدان ،دباغيان ،کوزهگران ،خميران چهل تن ،چلهخانه ،چمارسرا ،استادسرا ،پاسکياب،
سرخبنده ،آتشگاه بيستون ،صيقلان ،زرجوب ،کياب ،سبزهميدان ،دو برادران (چهار برادران) و...
تاريخ استان گيلان با تكيه بر پارهاي اشارهها و كاوشهاي باستانشناختي به دوره پيش از آخرين
يخبندان (بين 50تا 150هزار سال پيش) ميرسد .استان گيلان كه در اوستا از آن به نام «وارنا» نام
برده شده است ،مركز باستاني اقوام مختلفي است كه معروفترين آنان دو قوم گيل و ديلم هستند.
يونانيان اين سرزمين را كادوسيان ميناميدند .بعضي از محققين كادوسيان را از بوميهاي ايران،
قبل از آمدن آرياييها به اين سرزمين ميدانند .بنا به گفته دياكوئوف روسي نزديک به سه هزار
سال پيش ،سرزمينهاي پرجنگل كاسپيان ،كادوسيان و گيلان (گيلها) در شمال خاك ماد قرار
داشته است .گيلها در دوره حكومت مادها نيز كاملا مستقل بودند .در سده ششم پيش از ميلاد،
گيلانيان با كوروش هخامنشي متحد شدند و دولت ماد را سرنگون كردند .در زمان ساسانيان،
گيلان استقلال خود را از دسـت داد و اردشير بابكان به ياري ارتشي مركب از 30هزار مرد جنگي و
نزديك به 10هزار سواره گيلان را تسخير كرد .گيلان در اواخر دوره قاجاريه پيشرفت چشمگيري
داشت و به صورت دروازه اروپا درآمد و در نهضت مشروطه نيز گيلانيان نقش مهمي در به ثمر
رساندن انقلاب داشتند.
موقعيت جغرافيايي
استان گيلان از نظر فرهنگي نيز يكي از مناطق ويژه ايران است كه مجموعهاي از سنن ديرين و باستاني را پديد آورده است .اين استان در ميان
رشته كوههاي البرز و تالش در ساحل درياي خزر و شمال ايران قرار گرفته است .مرکز استان گيلان ،شهر رشت است و از شهرهاي مهم آن
آستارا ،آستانه اشرفيه ،بندر انزلي ،رودبار ،رودسر ،شفت ،صومعه سرا ،فومن ،لاهيجان و لنگرود ميباشند.
آب و هوا
استان گيلان به طور کلي در قلمرو آب و هواي معتدل و مرطوب قرار دارد و مرطوب ترين منطقه سواحل جنوبي درياي خزر است .مجاورت با
درياي خزر ،وزش بادهاي محلي چون گرميش و باد منجيل ،ارتفاع و امتداد کوههاي البرز غربي و تالش ،جابهجايي تودههاي هوايي شمالي
و غربي و پوشش متراکم جنگلي از مهم ترين عوامل مؤثر بر آب و هواي استان است.
تاريخ و فرهنگ
تاريخ گيلان با تكيه بر پاره اي اشارهها و كاوشهاي باستان شناختي به دورة پيش از آخرين يخبندان (بين 50تا 150هزار سال پيش)
ميرسد .با مهاجرت آرياييها و ديگر اقوام به اين سرزمين ،از آميزش مهاجران و ساكنان بومي منطقه ،قومهاي جديدي پديد آمدند كه در اين
ميان دو قوم گيل و ديلم اكثريت داشتند .از همان آغاز ،فرمانروايان اين قوم ازآزادي كامل برخوردار بوده اند و هيچ گاه در برابر بيگانگان و يا
در مقابل حكمان ديگر ،تسليم نشدهاند و حتي به اطاعت دولت ماد در نيامدهاند .در قرن ششم پيش از ميلاد ،گيلانيان با كوروش هخامنشي
متحد شدند و دولت ماد را سرنگون كردند .در زمان ساسانيان ،گيلان استقلال خود را از دست داد .پس از پيروزي عربهاي مسلمان بر
ايرانيان ،گيلان به مأمن علويان تبديل شد .مغولان در زمان اولجايتو موفق شدند براي مدت كوتاهي اين سرزمين را تصرف كنند .گيلانيان در
به قدرت رسيدن صفويان نقش مهمي را ايفا كردند.
183
عمارت كلاه فرنگي کتاب ايران
اين عمارت كه در ميان پارك شهر رشت 184
(باغ محتشم) جاي گرفته است از بناهاي زيباي
شهر رشت به شمار ميآيد.
آرامگاه ميرزا كوچك خان جنگلي
آرامگاه ميرزا كوچك خان جنگلي معروف به
سردار جنگل در جنوب رشت در «سليمان
داراب» واقع شده است .او ابتدا در برابر استبداد
محمد علي شاه و سپس در برابر نيروهاي
بيگانه و اشغالگر ايستاد.
تالاب انزلي
از جمله زيباترين مناظر آبي گيلان است .در
داخل تالاب ،جزاير زيبايي وجود دارد و دو
شهر زيباي انزلي و آب كنار در ساحل آن قرار
دارند.
گيلان
ماسوله
در ضلع شرقي يكي از رشته كوههاي تالش قرار دارد .اين محل كه به سبب نوع معماري خانههايش شهرتي جهاني يافته است ،در شيب
كوه واقع شده و نماي خانههاي پلهاي آن در دامنه سرسبز و سر برافراشته كوهها و رودخانه خروشان "ماسوله رودخان" از دل انگيزترين و
ديدنيترين مناظر گيلان و ايران است .از ديگر مراکز تاريخي و گردشگري اين استان ميتوان به آرامگاه کاشف السلطنه ،عمارت صدري،
حمام گلشن ،درياي مازندران ،آبشار لوندويل ،آبگرم کوته کومه ،پارک حيات وحش لوندويل ،مرداب انزلي ،چشمه آب شور لاکان ،چشمه
آب معدني داماش ،غار ليل رود و ...اشاره کرد.
صنايع دستي و سوغات
صنايع دستي و سوغات استان گيلان را خراطي و نازک
کاري چوب ،منبت کاري ،معرق کاري ،حصير بافي ،بامبو
بافي ،مروار بافي ،سفال گري و سراميک سازي ،نقاشي
روي کدو ،نمد مالي ،شال بافي ،ابريشم بافي ،جاجيم
بافي ،گليم بافي ،چموش دوزي ،قلاب دوزي ،چادر شب
بافي ،قالي بافي ،انواع مربا و کلوچه تشکيل ميدهند.
غذاهاي محلي
از غذاهاي محلي استان گيلان ميتوان به انواع آش،
انواع کوکو ،انواع ُرب ،شامي ،مرغ فسنجان يا مرغ لاكو،
ميرزا قاسمي ،باقلا قاتق (خورش باقلي) ،ترش تره ،كويي
خورش (خورش كدو حلوايي) ،سير َقليه ،آلو مسماء،
اناربيج ،ششانداز ،سيرابيج ،شيرين تره خالو آبه ،لونگي،
واويشكا ،ماهي فيبيج ،موتن جن و ...اشاره کرد.
موسيقي محلي
استان گيلان يکي از غني ترين گنجينههاي فرهنگ موسيقي را دارا ميباشد .شعر و موسيقي از دورههاي گذشته جايگاه مهمي در فرهنگ
گيلانيها داشته است به نحوي که در بيشتر مراسم سنتي مثل مراسم عروسي ،مراسم پيشواز نوروزي و مراسم کشاورزي ،ترانههاي خاصي
اجرا ميشده است.
از وسايل موسيقي سنتي اين استان ميتوان از ِزنج ،تنبور گيلاني ،سرنا ،نقاره ،ني و ...نام برد.
185
استان لرستان بر اساس تقسيمات کشوري سال 1391داراي مساحتي معادل 28293/99کيلومترمربع است.
اين استان سيزدهمين استان ايران از نظر جمعيت ميباشد که در ناحيه جنوب غربي ايران واقع شده است.
استان لرستان از شمال به استان همدان ،از شمال شرقي به استان مرکزي ،از شرق به استان اصفهان ،از جنوب
به استان خوزستان ،از غرب به استان ايلام و از شمال غربي به استان کرمانشاه محدود ميشود .به طور کلي آب
و هواي استان لرستان ،به دليل وجود رودخانهها و کوههاي زياد ،معتدل و داراي فصول منظمي ميباشد .ميزان
بارندگي در اين استان نسبتا مناسب بوده و در نواحي کوهستاني از زمستانهاي سرد و پربرف و تابستانهاي
ملايم و مرطوب برخوردار ميباشد .وجود دشتهاي وسيع و درههاي عميق عوارض طبيعي اين استان را به سه
ناحيه آب و هوايي تقسيم کرده است:
الف -ناحيه سرد کوهستاني در مناطق بيش از 1400متر از سطح دريا شامل شهرستانهاي بروجرد ،ازنا،
اليگودرز ،الشتر و نورآباد است.
ب -ناحيه معتدل مرکزي با سطح ارتفاع نسبتا کمتر از سطح دريا شامل شهرستانهاي خرمآباد و قسمتي از
شهرستان کوهدشت و بخش چگني است.
ج -ناحيه گرم جنوب دربرگيرنده بخش پلدختر و قسمتهايي از شهرستان کوهدشت و بخش پاپي است.
به برکت چنين وضعيت اقليمي ،استان لرستان يکي از غنيترين شبکه آبهاي روان را با کانونهاي آبگير دائمي
و فصلي دارا ميباشد .رودهاي پرآب سيمره ،کشکان و سزار شريانهاي حياتي استان را تشکيل ميدهند.
نام لر در متون تاريخي پس از حمله اعراب به ايران ،اولين بار در سده 4هجري قمري به شکل واژههاي
اللّريه ،لاريه ،بلاد اللور و لوريه در متون بازمانده از آن دوران ظاهر ميگردد .در هزاره سوم و چهارم پيش از
ميلاد بعضي از اقوام مهاجر با تصرف سرزمين بينالنهرين (ميان دورود) در کوههاي زاگرس اسکان يافتند.
نام اين اقوام به استناد کتيبههاي بابلي ،آشوري ،عيلامي و در آثار برجاي مانده از سارگن ،پادشاه مقتدر آکد
( 2048 -2030ق .م)« ،لولوبي»« ،مانايي»« ،کاسي»« ،گوتي»« ،نايدي»« ،آمادا» و «پارسوا» ذکر شده است.
تاريخ نگاران ،در آريايي بودن لولوبيها و ماناييها ترديد دارند؛ اما شواهد تاريخي حاکي از آن است که
کاسيها در سال 1600قبل از ميلاد در لرستان کنوني ميزيستهاند و محدوده حکومتي آنها از شمال و شرق
لرستان تا اطراف همدان توسعه داشته است .قوم کاسيها ،در هزاره دوم پيش از ميلاد به قصد تصرف بابل
به اين شهر نفوذ کردند و بعد از شکست اول از حمورابي (حاکم بابل) ،بالاخره توانستند در بابل مستقر شده
و دومين سلسله شاهان آنجا را تأسيس کنند .با انقراض اين سلسله نوپا (در هزاره دوم پيش از ميلاد) توسط
دولت مقتدر ايلام ،کاسيها به سمت زاگرس عقب نشيني کردند و خراجگزار ايلام شدند .تا قبل از تسلط
اسکندر مقدوني بر اين ناحيه ،اين قوم مانند سدي در برابر توسعهطلبي آشوريها ،در مناطق شرقي مقاومت
ميکردند .بعد از مدتي ،قدرت اين قوم کوهنشين به حدي رسيد که شاهان سلسله هخامنشي هنگامي که از
مسير فارس به سوي شوش يا از مسير بابل به سوي اکباتان ميرفتند ،هديههايي براي ايلات کوهستاني بين راه
ميفرستادند تا مسير عبور آنها را امن نگاه دارند .بررسيهاي زبانشناسي و فرهنگي نشاندهنده پيوستگي قومي
لرها با ديگر اقوام ايراني به ويژه شعبه پارسي است .بين هزاره سوم و اول پيش از ميلاد به هنگام مهاجرت اقوام
آريايي شعبهاي از اين اقوام موسوم به کاسيها به لرستان آمدند و با بوميان منطقه در آميخته و بدين ترتيب
نژاد تازهاي پديد آمد که بعدها به لر شهرت يافتند.
موقعيت جغرافيايي
استان لرستان واقع در غرب ايران ،سرزميني کوهستاني است که به جز تعدادي دره آبرفتي و دشت کوچک ،ناحيه هموار ندارد .مرکز استان
لرستان ،شهر خرم آباد است و از شهرهاي مهم آن بروجرد ،اليگودرز ،دورود ،كوهدشت ،ازنا ،دلفان ،سلسله و پلدختر ميباشند.
آب و هوا
استان لرستان به لحاظ اقليم و هواشناسي يک استان چهار فصل است و داراي آب و هواي متنوعي است ،اين تنوع از شمال به جنوب و از
شرق به غرب کاملًا محسوس است .در زمستان هنگامي که در شمال استان برف و کولاک و سرماي شديد جريان دارد ،قسمتهاي جنوبي
آن از هواي مطبوع و باراني برخوردار است.
تاريخ و فرهنگ
به اعتقاد بسياري از باستان شناسان ،منطقه لرستان از چهل هزار سال پيش محل سکونت اقوامي بود که به علت نداشتن خط ،هويت آنها
ناشناخته مانده است .در اين عصر ،زندگي انسانهاي پيش از تاريخ به صورت غارنشيني بوده که از طريق شکار و جمع آوري دانههاي وحشي
امرار معاش ميکردند .بر اساس يافتههاي باستان شناسي؛ اين منطقه به عنوان يکي از نخستين سکونتگاههاي قديمي بشري شناخته شده
است که بشر توانسته در آن به تدريج مراحل تکاملي خود از دوره «پارينه سنگي»« ،ميان سنگي»« ،نوسنگي» و «شهرنشيني» را پشت سر
بگذارد .به اين ترتيب لرستان از نظر باستان شناسي يکي از مراکز مهم بشمار ميآيد و از جمله معدود سرزمينهايي است که انسان براي
اولين بار به اهلي کردن حيوانها و کشاورزي پرداخته است .اقوام مهاجر در هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد در كوهساران زاگرس اسكان
يافته و سرزمين بينالنهرين (دورود نواحي امروزي) را تصرف كردند .به استناد كتيبههاي بابلي ،آشوري و عيلامي ،ساكنان كوهساران زاگرس
طايفههايي مانند لولوبي ،مانايي ،كاسي ،گوتي ،آمادا و پارسوا بودهاند.
189
قلعه فلك الافلاك کتاب ايران
قلعه فلك الافلاك بر بلنداي تپه اي باستاني و 190
طبيعي در مركز شهر خرم آباد واقع شده است.
مساحت كلي اين اثر ارزشمند داراي هشت
برج و دو حياط مستطيل شكل ميباشد .از
نكات قابل تأمل در اين بناي سترگ وجود چاه
قلعه به عمق 42متر در حياط اول و گريزگاه
اضطراري در حياط دوم ،است .اين بنا در دوره
ساساني برپا شده و همان دژ معروف شاپور
خواست ميباشد.
پل شاپوري
در فاصله دو كيلومتري جنوب غربي خرمآباد
و در غرب شهر قديمي «ايزدخواست» يكي از
شاهكارهاي معماري و پلسازي دوره ساساني
باقيمانده است.
مسجد جامع بروجرد
اين مسجد قديمي واقع در شرق بروجرد از
بناهاي تاريخي و جالب توجه شهر بروجرد
ميباشد که در قرن سوم هجري قمري ساخته
شده است.
از ديگر مراکز تاريخي و گردشگري اين استان
ميتوان به سنگ نوشته قرن ششم ،نقاشيهاي
غار دوشه ،سنگ نوشته سراب چنگايي ،قله
چال خاتون ،غار باستاني تمندر ،روستاي
تاريخي آرمن ،آبشار آب سفيد ،تونل برفي،
دشت لاله واژگون روستاي خليل آباد ،چشمه
گوگردي خوشاب و ...اشاره کرد.
لرستان
مسجد جامع خرم آباد
مسجد جامع خرمآباد در سال 970هجري
قمري به دستور همسر شاه رستم از اتابكان لُر
كوچك ،ساخته شد.
صنايع دستي و سوغات
با توجه به تركيب جمعيت عشايري ،روستايي و شهري در استان لرستان ،صنايع دستي نيز به دو صورت صنايع دستي عشايري و روستايي
و صنايع دستي شهري تقسيم ميشود .صنايع دستي عشايري و روستايي عبارتند از :سياه چادر ،قالي ،گليم ،چيت ،جاجيم بافي ،رنگرزي.
صنايع دستي شهري شامل :خراطي ،ورشو سازي ،نمد بافي ،قالي بافي و گليم بافي ميشود .علاوه بر اينها ،عسل لرستان نيز يکي از
محصولات سوغاتي استان بشمار ميرود.
غذاهاي محلي
از غذاهاي محلي استان لرستان ميتوان به
خورش قليه ترش ،شامي کباب ،سغدو ،آش
ترخينه ،آش بادنجان ،دلمه برگ مو ،کباب
بروجردي ،قاوويت ،توف و کشک ،قاغنات و...
اشاره کرد.
موسيقي محلي
موسيقي لُري از سرچشمههاي موسيقي
«رديف» است که بخش مهم آن از طريق کمانچه
و کمانچهنوازي محلي در موسيقي رسمي ايران
(رديف) نيز تأثير گذاشته است .موسيقي محلي
لرستان از حيث مقامات محدود است و معمولا
در «دستگاه ماهور» اجرا ميشود .موسيقي
لرستان به چهار بخش :موسيقي کار ،موسيقي
مراسم ،موسيقي عروسي و موسيقي ترانههاي
روز تقسيم شده است .موسيقي لري ،غناي
کلامي فراوان دارد و مهمتر از همه از روحيه
سلحشوري و حماسي برخوردار است .مهمترين
ترانههايي که در استان لرستان خوانده ميشود
«شاهنامهخواني» که جزو موسيقي حماسي
است و معمولا در «چهارگاه» اجرا ميشود.
«بُزميري» که بيشتر براي تلف شدن حيوانات
اهلي خوانده ميشود و ....سازهاي محلي استان
لرستان را کمانچه ،نِيُ ،سرناُ ،د ُهل ،تُنبک،
دوزله و تميره تشکيل ميدهند.
191
استان مازندران (به مازندراني :ماِزرون يا ماِزن ِدرون) براساس تقسيمات کشوري سال 1393داراي
مساحتي معادل 23841/64کيلومترمربع است .مازندران استاني در شمال ايران و در کرانههاي جنوبي
درياي مازندران (نام ديگر آن خزر) ميباشد .اين استان هجدهمين استان از حيث وسعت است و يکي از
پرجمعيتترين مناطق کشور از لحاظ تراکم جمعيتي و همچنين غنيترين آنها از لحاظ منابع گوناگون
زيرزميني ميباشد .استان مازندران قديميترين مردم را در جهان از نظر يکجانشيني دارد .روز 14آبان در
ايران «روز مازندران» نامگذاري شده است .اين استان بلندترين (کوه دماوند) و پستترين (درياي خزر) نقاط
ايران را در خود جاي داده است .استان مازندران از لحاظ جاذبههاي گردشگري و جذب توريست داراي رتبه
يک در ايران است و در اين زمينه از جنگل ،دشت ،کوه و دريا سود بسزايي ميبرد .استان مازندران از شمال
به درياي خزر ،از جنوب به استانهاي تهران ،سمنان و قزوين ،از غرب به استان گيلان و از شرق به استان
گلستان محدود ميشود .آب و هواي استان مازندران با توجه به وجود دريا ،کوه و جنگل به دو نوع معتدل
مرطوب و کوهستاني تقسيم ميشود.
-1آب و هواي معتدل و مرطوب :وجود درياي خزر (بزرگترين درياچه جهان) و رشتهکوههاي البرز و نزديکي
اين دو مظهر طبيعت به يکديگر در نواحي جلگهاي تا کوهپايههاي شمالي البرز ،آب و هواي معتدل و
مرطوب را به وجود آورده است .تابستانهاي آن به ويژه در سواحل دريا ،گرم و مرطوب است و زمستانهاي
اين نواحي معتدل و مرطوب بوده و به ندرت يخبندان ميشود.
-2آب و هواي کوهستاني خود به دو نوع آب و هوا تقسيم ميشود :معتدل کوهستاني و سرد کوهستاني .دوري
از دريا و افزايش تدريجي ارتفاع در اراضي جلگهاي ،تغييرات خاصي را در آب و هواي اين مناطق پديد آورده
است ،به طوريکه در ارتفاعات 1800تا 3000متري ،آب و هواي معتدل کوهستاني با زمستانهاي سرد و
يخبندان طولاني و تابستانهاي کوتاه و معتدل وجود دارد.
در ارتفاعات بالاي 3000متر که دماي هوا به شدت پايين ميآيد ،زمستانهاي سرد همراه با يخبندان
طولاني و تابستان کوتاه و خشک وجود دارد .در اين نواحي هوا غالبا برفي است و در ارتفاعات مهم چون تخت
سليمان و دماوند ،يخچالهاي کوهستاني و طبيعي ايجاد شده است .ميانگين ريزش باران در اين استان
کمتر از استان گيلان است.
شهرستان ساري مرکز استان مازندران ،بزرگترين شهر از لحاظ وسعت و پرجمعيتترين شهِر استان مازندران
محسوب ميشود .استان مازندران با قرار گرفتن در ساحل جنوبي بزرگترين درياچه جهان موسوم به «درياي
مازندران» يا «درياي کاسپين» يا «درياي خزر» و همچنين همجواري با چهار کشور ساحلي اين دريا يعني
ترکمنستان ،قزاقستان ،روسيه و جمهوري آذربايجان و قرار گرفتن در شمال کلانشهر تهران (پايتخت ايران)
از موقعيت جغرافيايي و استراتژيکي ويژهاي برخوردار است.
در استان مازندران به زبانهاي فارسي و گويش مازندراني تکلم ميکنند .گويش مازندراني يا طبري بازمانده
زبان ايرانيان قديم (پارسي ميانه) است که ديرتر و کمتر از ساير زبانها تحت تأثير زبانهاي بيگانهاي چون
عربي ،مغولي و تاتاري قرار گرفته است و تقريبا در همه جاي اين استان متداول ميباشد .مازندرانيها خود
را گيلک و زبان خود را گيلکي مينامند.
موقعيت جغرافيايي
استان مازندران در شمال ايران و در کرانه درياي خزر واقع شده است .اين استان از نظر طبيعي به دو قسمت جلگه ساحلي و كوهستاني
تقسيم ميشود .مرکز استان مازندران ،شهر ساري است و از شهرهاي مهم آن نکا ،آمل ،بابل ،بهشهر ،تنکابن ،چالوس ،رامسر ،قائم شهر،
محمودآباد ،نوشهر و ...ميباشند.
آب و هوا
شرايط اقليمي استان مازندران تحت تأثير عرض جغرافيايي ،ارتفاعات البرز ،ارتفاع از سطح دريا و ...قرار دارد و همين عوامل باعث پيدايش
دو نوع آب و هوا در منطقه شده است؛ آب و هواي معتدل خزري که در تابستانها گرم و مرطوب و در زمستانها معتدل و مرطوب است .آب
و هواي معتدل کوهستاني که زمستانهاي سرد با يخ بندان و تابستانهاي معتدل و کوتاه دارد.
تاريخ و فرهنگ
مطالعات باستان شناسي در غارهاي كمربند و هوتو در بهشهر ،زيست انساني در مازندران را به حدود 9500پيش از ميلاد ميرساند .مازندران
كنوني بخشي از سرزمين گسترده تري است كه در متون تاريخي از آن با نام «فراشوراگر» و «پتيسخوارگر» ياد كردهاند .از اين حدود در
زمان هخامنشيان در كتيبه بيستون نام «پتشواريش» ضبط شده است .طبريها و مردم تيرههاي ساكن اين ناحيه همواره به عنوان بهترين
تيراندازان ،كمان داران ،فلاخن اندازان ،شمشيرزنان و زوبين اندازان در جنگهاي شاهان هخامنشي با دولتهاي ديگر معرفي ميشوند.
استرابن جغرافيا نويس يوناني اين محدوده را به صورت «پرخواترس» نام ميبرد .طبرستان به علت وضعيت خاص اقليمي از ايام باستان جايگاه
و پايگاه اقوام خانوادههاي حاكم مختلف بود .نخستين كسي كه در نوشتههاي مورخان به عنوان حاكم شهرستان طبرستان از او ياد شده اتو
فردات يا فرهاد پارتر است .طبرستان به علت نزديكي با سرزمين و دولت پارت تا انقراض اشكانيان عملا زير استيلاي دولت اشكاني قرار داشت.
واژه مازندران كه از نظر جغرافيايي بخش بزرگي از طبرستان بوده است ،در حوالي سده هفتم ه .ق جانشين نام طبرستان شد.
195
برج رسکت کتاب ايران
برج رسكت كه در دهستان فريم قرار دارد از 196
بناهاي قرن پنجم ه .ق است .اين برج علاوه
بر آثار معماري آن كه در نوع خود قابل توجه
است داراي دو رشته كتيبه به خط كوفي گلزار
و پهلوي ساساني است كه بر اهميت آن افزوده
است.
کاخ صفي آباد
کاخ صفي آباد در بالاي کوهي مشرف به بهشهر
قرار دارد .اين کاخ از جمله بناهاي تاريخي و
باشکوه دوره صفويه است.
پل ورسک
اين پل ،بر روي دره ورسک منطقه سوادکوه
ساخته شد و در زمان جنگ جهاني به پل
پيروزي معروف شد.
مازندران
برج لاجيم
در قسمت فوقاني اين برج که منطقه سوادکوه
واقع شده دو کتيبه آجري به خط پهلوي
ساساني و کوفي نصب شده است .بناي مزبور
در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است.
خانه نيما يوشيج
علي اسفندياري متخلص به نيما يوشيج در
دهکده يوش شهرستان نور متولد شد .او مبتکر
سبکي نو در شعر پارسي است که به نام شهر نو
معروف شده است .خانه نيما يوشيج ،اين شاعر
بلند پايه و نوپرداز معاصر ،در روستاي يوش
ميباشد.
از ديگر مراکز تاريخي و گردشگري اين استان
ميتوان به کاخ چاي خوران ،پل دوازده پله،
کاخ بابل ،موزه و فرهنگسراي کندلوس ،موزه
(گنجينه) بابل ،موزه صنايع دستي و هنرهاي
سنتي ،چشمه آب معدني آب سياه ،غار بام
بامه ،پناهگاه حيات وحش دشت ناز ،پارک
جنگلي سي سنگان و ...اشاره کرد.
197
کتاب ايران
صنايع دستي و سوغات
مهمترين صنايع دستي و سوغات استان
مازندران را گليم بافي ،جاجيم بافي،
ظروف سفالي ،ظروف و مجسمههاي
چوبي و نمدبافي ،انواع مرباها و ترشي ها،
انواع شربت بهار نارنج ،آلبالو و ...تشکيل
ميدهند.
غذاهاي محلي
از غذاهاي محلي استان مازندران ميتوان
به آغوز(گردو) ُم ّسما ،ته چين ،ترش تُرشو،
دوپتي ،اسپناساک ،آش کدو ،اسفناج
مرجي ،کهي(کدو) انار ،نازخاتون ،قليه،
خورشت آلو ،آغوزنون و ...اشاره کرد.
موسيقي محلي
در مازندران همانند اکثر نقاط ايران ،موسيقي با زندگي مردم همراه و عجين است .در شاليزارها ،جنگل ها ،دريا ،در آداب شادي و عزا و
در همراهي با مراسم مذهبي ،موسيقي مازندران نقش چشمگيري دارد .موسيقي مازندران شامل آهنگ هايي است که در قالب مقامها و با
حالت آوازي اجرا ميشوند .از متداول ترين مقامهاي موسيقي بومي مازندران ميتوان از اميري ،کتولي ،ولک سري ،توري (طبري) و طالبک
(طالبا) نام برد.
چاووش خواني ،نوروزخواني و تعزيه از ديگر مقامهاي موسيقيهاي متداول در مازندران است .همچنين ،متداولترين سازهاي مازندران را
َل له وا (ني) ،دوتار ،کمانچه ،نقاره ،سرنا تشکيل ميدهند .در بين مردم مازندران استفاده از سه تار ،تار و تنبک نيز متداول است و بعضي از
مردم بومي مازندران موسيقيهاي خود را با سازهاي مذکور اجرا ميکنند.
198
استان مرکزي براساس تقسيمات کشوري سال 1391داراي مساحتي معادل 29126/56کيلومتر
مربع است .استان مرکزي در منطقهاي واقع شده است که در دوران باستان به آن ماد بزرگ ،در
اوايل دوره اسلامي ايالت جبال و در سدههاي بعد عراق عجم ميگفتند .نام جبال براي اّولين بار
توسط اعراب به کوهستانهاي مغرب ايران نسبت داده شد .در دوره سلجوقيان ،خلفاي عباسي لفظ
عراق عجم (به معناي عراق غير عرب) را به مناطق غربي ايران نسبت دادند .اين استان از شمال به
استانهاي تهران ،البرز و قزوين ،از جنوب به استانهاي اصفهان و لرستان ،از شرق به استانهاي
اصفهان و تهران و از غرب به استان همدان محدود است .تنوع اقليمي و آب و هوايي استان مرکزي
ناشي از نوسانات ارتفاع در مناطق مختلف آن است .استان مرکزي از يک طرف در قسمتي از کوير
مرکزي و از طرف ديگر در محل زاويه چينخوردگي البرز و زاگرس واقع شده است .حدود سي و
هشت درصد از مساحت اين استان در منطقه نيمه بياباني ،بين کوهستان و بيابان قرار دارد .خاک
اين مناطق براي کشاورزي مناسب و استفاده از آب قنات و رودخانهها در اين نواحي ميسر است.
تقريبا نيمي از مساحت استان را آب و هوا نيمه بياباني فراگرفته است.
استان مرکزي به عنوان پايتخت صنعتي ايران تقريبا در مرکز کشور قرار دارد .بزرگترين شهر
و مرکز استان مرکزي شهر اراک ميباشد .در روزگار کهن اين استان ،عراق نام داشت که شامل
برخي از مناطق استانهاي همجوار امروزي هم ميشد .شهر اراک از شهرهاي احداث شده در زمان
فتحعليشاه قاجار است که به دست محمديوسفخان گرجي ساخته شد .شهر قديم اراک چهار
دروازه داشت و بازار کنوني آن شبکه ارتباطي داخلي اين دروازهها محسوب ميشد و راههاي اصلي
و خارجي از اين دروازهها آغاز ميگرديد .واژه اراک را به معاني :تخت پادشاهي ،پايتخت ،باغستان،
نخلستان ،شهرستان ،باغ و بارگاه آوردهاند .پروفسور هرتسفلد آلماني «اراک» را به شکل فارسي
کلمه «عراق» و به معني سرزمين هموار دانسته است.
زبان ارمني در شهر اراک ،روستاي «کلاوه» شهرستان شازند و روستاهاي «چناقچي بالا» و «لار»
شهرستان ساوه رواج دارد .گويش الويري از مشتقات زبان پهلوي ميانه و به گويش «تاتي» معروف
است و در برخي از مناطق اين استان از جمله الوير ،ويدر و دانسبون رايج است .گويش تاتي نيز در
شهر وفس و روستاهاي چهرقان ،فرک و گورچان رواج دارد .قبل از حمله اعراب به ايران مردم اين
منطقه پيرو دين زرتشتي بودند .وجود آتشکدههاي بزرگ مثل آتشکده «وره» در آشتيان ،آتشکده
«خورهه» در محلات ،آتشکده «برزو» در راهجرد و آتشکدههاي ديگر در اين منطقه دليل بر اين
مدعا است.