AYANDEH MAGAZINE
فصلنامه آینده شماره 4زمستان 84 1396صفحه
توجه
-1تمامـی محتویـات ایـن فصلنامـه تولیـدی اسـت و مالکیت آن
متعلـق بـه موسسـه آوا م یباشـد.
-2نشر و ذکر مطالب این نشریه با ذکر منبع بلامانع است.
-3نظـر بـه محدودیت فضـای فصلنامه چاپ مشـروح مصاحب هها،
مقـالات و ...مقـدور نبـوده ،ولی در سـایت بارگـزاری م یگردد.
-4علاق همنـدان بـرای مطالعه مشـروح مطالب فصلنامـه و هرگونه
ارتبـاط م یتوانند به نشـانی سـایت زیر مراجعـه فرمایند.
www.ideava.ir
16 8
36 28
56 50
62 58
76 70
آدرس: صفح هآرایی: همکاران این شماره: صاحب امتیاز:
تهران ،خیابان کریمخان سحر لطفی محمد موحد موسسه آوا
خیابان سنایی ،کوچه سوم مدیرمسئول:
ویراستار: امیرعلیآراسته علیحسی نخانی
پلاک 7 آذر شاهی رامین کریمی ،سعید کعبی
سردبیر:
شماره تماس چاپ: زینب صدر ،فائزه علوی بنیامینسربندی
88347781 چاپ مطبوعاتي ايران حجت الاسلام نصرالهی
مدیر هنری:
دکتر پیام مهدوی محسنمنوچهری
دکتر حافظ صفری
در ایـن دنیـای عظیـم و در ایـن طبیعـت بـزرگ،
ناشـناخت ههای فراوانـی وجـود دارد که دانش پیشـرفته
امـروز هنـوز بـه آنهـا دسـت نیافته اسـت .بایـد دقت
کنیم ،فکر کنیم و به دنبال کشـف ناشـناخت هها باشـیم.
بایـد همان اسـتعدادی را که ...مغـز و زبـان ایرانی آن را
دارد ،بـه کار بیندازیـم .را ههـای میانبر را پیـدا کنیم و از
بدعـت و نـوآوری در وادی علـم ،بیمناک نباشـیم.
مقام معظم رهبری
1382/2/22
؟؟
سـخن از آب و قابلی تهـای آن ،بـه وسـعت آ بهای
عالـم گسـترده اسـت و آنچه بشـر تا بـه امـروز درباره
آب فهمیـده ،کمتر از دو حرف از بیسـت و هشـت حرف
علومـی اسـت کـه درآینـده کشـف خواهـد شـد .اما
آنچه مسـلم بوده و از اهمیت بیشـتری برخوردار است،
شـناخت و معرفـت ما از ایـن عنصر حیا تبخش اسـت
کـه هر چه بیشـتر باشـد ،قـدرت بیشـتری نصی بمان
خواهـد کرد.
از آنجـا کـه همـه چیـز در عالـ ِم مخلوقـات از آب
ب هوجـود آمـده اسـت ،معرفـت و شـناخت آب و
توانای یهـا و ظرفی تهـای آن ،بـه شـناخت توانای یهـا
و ظرفی تهـای مخلوقـات عالـم منجرمـی شـود و
ناشـناخته هـای آب ،ناشـناخت ههایی اسـت که عطش
سـیری ناپذیـر محققـان و پژوهشـگران علـوم و فنون
مختلـف را پاسـخ م یدهـد .ایـن بـدان معناسـت کـه
شـناخت آب بـا شـناخت آیند ه عالـم برابـری م یکند.
بنابرایـن هرکـس آینـد ه را بشناسـد ،م یتوانـد آ ن را
تغییـر دهـد یـا کنتـرل کند.
ایـن مکتـوب بـا ترکیبـی از داسـتا نهای تخیلی و
مقـالات علمی و معرفتی سـعی دارد در این شـماره نیز
بـه بررسـی آب و احـوالات آن بپردازد.
امیـد اسـت بتوانیم بـا ارائـه مطالب مفیـد جرق های،
هرچنـد کوچـک ،در اذهـان خالق و اندیشـ ههای نـو
این اسـت؛ ان شاءالله. ایجاد کنيم که رسـالت
مصاحبه INTERVIEW
بیانات حضرت حجه الاسلام نصرالهی
در باره ی آب در فرهنگ و باورهای دینی
و جعلنا من الماء کل شی :هرچیزی را از آب زنده کردیم.
ایـن آیـه شـریفه در کوتاهترین شـکل خـود ارزش و جایـگاه آب را بـرای ما بیان
1م یکنـد .ایـن آیـه یک جمل ه انشـایی اسـت نه اخبـاری؛ یعنی این اسـت و غیر
از ایـن نیسـت و حیـات نباتـات و حیوانات و انسـا نها و موجـودات عالم و حتی
حیات جن و ملک از آب است.
پـس آب از منظـر ذات اقـدس کبریـا ،منشـاء تکويـن نباتـات و حیوانـات و ارواح علویـه که
منظـور فرشـتگان هسـتند و ارواح سـفلیه کـه مـراد از آن اجانین هسـتند ،اسـت.
پـس ایـن ارزش و جایـگاه در طـول زمـان ثابت اسـت و بدون تغییـر .مثل ًا اگر دو هزار سـال
پیـش آب مایـه حیـات بوده ،همچنـان هم مایه حیات اسـت و در آینده هم مایـه حیات خواهد
بـود و حیا تبخشـی آب ارتباطـی بـا گـذر زمـان نـدارد .ایـن نکتـه از ایـن جهت اهمیـت دارد
کـه برخـی محققان به دنبال کشـف خـواص آب هسـتند و م یخواهند بداننـد در آینده آب چه
نقشـی در زندگـی بشـر خواهـد داشـت .ممکن اسـت خواص دیگر آب کشـف شـود ،امـا آنچه
اهمیت دارد زندگ یبخشـی آب اسـت و شـاید اگر در این باب مطالعه شـود ،مشـکلات بیشتری
را بتـوان بـا خواص ب یشـمار آب حـل کرد.
از دیـدگاه ائمـه اطهـار نیـز آب ارزش و جایگاه ویـژهای دارد و نگاه ایشـان به این شناختاصناف فصلنامه
آب کمک
2عنصر بسـیار مثبت اسـت و تقدسـی در آن هسـت کـه مهریه حضـرت زهرا ،که شماره 4
م یکند تا بشر به زمستان
سلام خدا بر ایشان باد ،را آ بهای عالم قرار دادهاند. توانای یهایبیشتر 1396
لـذا م یفرمایـد :اگـر حضرت زهـرا نبود ،وجـود مقدس پیامبـر(ص) و امیرمؤمنـان ،حضرت
علـی (ع) را خلـق نم یکـردم و اگـر علی را حلق نم یکـردم ،عالم را خلق نم یکـردم .پس وجود آب دقت کند 8
بـروج دوازدهگانـه و افالک ن هگانـه و کواکـب هف تگانه به وجـود حضرت زهرا(س) اسـت.
بنابـر ایـن آب قابلیـت ایـن را داشـته کـه مهریه چنین شـخصی باشـد و مراد مفهـوم کلمه
نیسـت بلکـه همـان شـکل فیزیکـی و قابل لمـس و شـرب از آب در نظر اسـت.
در واقـع خـدای متعـال آ بهای عالـم را مهریه حضرت قرار داد و ایشـان این آب را به بندگان
خدا بخشـید تا در عالم هرکه جرعه ای آب بنوشـد میهمان سـفره و کرامت حضرت باشـد.
اصنـاف آب :از جهـت صنفـی هـزاران هـزار آب وجـود دارد .انـواع آب کـه 3
خصوصیـات مختلفـی دارنـد ،هـر یـک برای وظیفـ های خلق شـدهاند .شـناخت
اصنـاف آب کمـک م یکنـد تا بشـر به توانای یهای بیشـتر آب دقت کند و شـاید
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
9
مصاحبه INTERVIEW
در گوشـ های از جهـان کسـی بـا این شـناخت و دقـت بتواند فکری تـازه ب ه دسـت آورد و دردی در عالم آبی فصلنامه
از دردهای بشر را رفع کند. نیست مگر آنکه
فوایدی بر آن شماره 4
وقتـی م یگوییـم اصنـاف آب ،مراد انواع مختلف آب اسـت :آب باران ،آب قنـات ،آب چاه ،آب نوشته باشند .هر زمستان
چشـمه ،آب دریـا ،آب رودخانـه ،آب تـالاب ،آ بهـای روان زیرزمینی ،آب برف یـا همان برفاب، کدام از این اقسام 1396
از نـوع دیگـر ،تقسـی مبندی آب شـور و آب شـیرین ،آب طاهر و آب نجس ،آب پـاک و آب آلوده و اصناف به کاری
مشغولهستند 10
و . ... و وظیفه ای را
ب هعبارتـي در عالـم آبـی نیسـت مگـر آنکـه فوایـدی بر آن نوشـته باشـند .هـر کـدام از این در عالم به عهده
اقسـام و اصنـاف بـه کاری مشـغول هسـتند و وظیفـ های را در عالـم بـه عهـده گرفت هاند. گرفته اند.
آب و دعـا و آداب وضـو :در سـنت م یگوینـد سـعی کنیـد وضـوی کامـل
4بگیریـد؛ یعنـی هـرگاه نظرتـون بـه آب افتاد ،لب به سـپاس و سـتایش خـدا باز
کنید و برای اینکه خدا آب پاک کننده را آفریده از او سپا سگزاری کنید.
در هنگامـی کـه صـورت را شستشـو م یدهیم دعا م یکنیـم پروردگارا صورت مرا سـفید کن
در روزی کـه صور تهـا سـیاه م یشـوند و صـورت مـرا سـیاه نکـن در روزی که همـه صور تها
سـفید م یشوند.
وقتـی کـه آب بـه دسـ تها م یریزیـم ،دعـا م یکنیـم کـه خداونـدا نامـه عمل مرا به دسـت
راسـتم بده درحال یکه بهشـت پشـت سـرم باشـد و از من آسان محاسـبه کن و وقتی مسح سر
م یکشـیم ،م یگوییـم خدایـا وجـود مـرا به رحمـت خود عفـو کن و وقتی مسـح پـا م یکنیم،
از خـدای متعـال م یخواهیـم قد مهایمـان را ثابـت کنـد در روزی کـه قد مهـا م یلـرزد و وقتی
دهانمـان را آب م یزنیـم دعـا م یکنیـم خدایـا پاسـخ دادن را بـا ایـن زبان آسـان کن تـا بتوانم
پاسـخت را بدهم.
پـس آب آنچنـان اهمیـت دارد کـه در هر جرعـه آن م یتوان با خـدای عالم راز و نیـاز کرد و
ایـن توصیـه از جانـب ذات اقـدس بار یتعالی اسـت .از سـوی دیگـر آب این ظرفیـت را دارد که
اگـر بـر قسـمتی از بدن بریـزد ،خصوصیتی مجزا در پی خواهد داشـت و تنـوع ادعیه و مناجات
در ایـن خصوص نشـان از همین امر اسـت.
آب در مانـی :در مکتـب اهل بیت آب درمانی از اهمیت ویـژهای برخوردار بوده
5اسـت .اسـناد بسـیاری از درمـان امراض مختلف مردم توسـط ائمه وجـود دارد و
توصی ههای بسیاری در این باب شدهاست.
مثال ًفـردی در مشـهد خدمـت امـام رضا علی هالسالم م یرسـد و اظهـار م یدارد که ایشـان
بـرای سالمتش دعـا بفرماینـد .حضـرت علـت را جویـا م یشـوند و شـخص م یگوید کـه درد
غریبـی در معـده دارد کـه اطبـا از درمان آن عاجزنـد و آن درد هرگاه از توس خارج م یشـود بر
معده و احشـای وی مسـتولی م يشـود .به اصطلاح پزشـکی امروز ،حضرت هومیوپاتي دسـتور
م یدهنـد؛ یعنـی م یگوینـد مشـکت را از آب توس پر کـن و در راه از آن بنـوش ،اما نگذار خالی
شـود و در منزلـی کـه رسـیدی آبی بر آن بیفـزا تا آ بها با هم مخلوط شـود و اثـر تغییرات آب
در بـدن از بیـن بـرود .یعنـی تغییـر در نـوع آب مصرفـی گاهی ممکن اسـت امراضـی را ایجاد
کنـد و اگـر شـدت این تغییرات بیشـتر باشـد ،علایم بیمـاری افزایـش م یيابد و برعکـس .این
از خـواص آب اسـت .توصی ههـای مکـرر دیگـری در خصوص پرهیز از آب شـب مانـدهای که در
معـرض جریـان هـوا قـرار دارد و همچنیـن توصیه به ایسـتاده آب خـوردن در روزها و نشسـته
آب خـوردن در شـ بها و از ایـن دسـت نـکات ،حکایت از اهمیـت آب درمانی در نـزد اهل بیت
(ع) دارد .حـالا ایـن نـکات کـه آب شـب مانـده بـا تـن و جـان آدمـی چـه م یکند یا نشسـته
آب خـوردن در شـب چـه فوایـدی دارد که نصیب م یشـود ،با محققان .اما آنچه مسـلم اسـت
شـفا و بیماری در آب اسـت و شـاید روزی بشـر با تسـلط بر آب و ابعاد آن بتواند بدون نیاز به
داروهـای دیگـر به درمـان امراض اقـدام کند.
در حـال حاضـر هـم در مرغدار یها و دامدار یهـا آب را با مواد لازم غنـی م یکنند تا دا مها و
مسلم است شفا طیـور از آسـیب آف تهـا و بیمار یها مصون باشـند .قطعاً ایـن ظرفیت آب در آینده و با توسـعه
و بیماری در آب علم بشـر رشـد خواهد کرد.
است و شاید آب فـرات و زمـزم :اهـل بیـت (ع) بـرای آب فـرات جایـگاه ویـژهای در نظـر
روزی بشر با 6گرفت هانـد .در مکتـب اهـل بیـت (ع) وارد شـده کـه آب فرات برای دفع و شـفای
تسلط بر آب و
ابعاد آن بتواند اقسـام بیمار یهـا و کشـتن دود (انگ لهـای بـدن) مفیـد اسـت .بـرای معالجـه
بدون نیاز به فصلنامه عقیمـی و پیسـی و کم رشـدی جنیـن و بيمار يهاي روانـی ،مثل صرع و افسـردگی و جنون و
داروهای دیگر وسواس و نفی خواطر بد هم مؤثر است.
شماره 4 همچنین برای دفع سـحر و سـودا سـفارش شـده از آب نیسـان که همان باران 23فروردین
به درمان امراض زمستان تا 23اردیبهشـت اسـت ،استفاده شود.
1396
اقدام کند
11
مصاحبه INTERVIEW
اهمیـت آب در بـدن انسـان :م یدانیـم کـه بیـش از 70درصـد از بـدن هر آبی که شعور فصلنامه
سکونی دارد از
7انسـانی از آب و مایعـات تشـکیل شـده؛ یعنی یک انسـان 70کیلویـی در حدود دست بشریت شماره 4
بواسطهگناهان زمستان
50کیلـو از وزن بدنـش از آب اسـت .پـس آب از اهمیت ویژهای در شـک لگیری و اسراف عصبانی 1396
انسـان برخوردار اسـت .اگر آبی که شـک لدهنده ماسـت ،پاک و مطهر و سـالم باشـد و سرشـار است .آب از
از نیروهـای مثبـت ،ایـن پاکـی و طهـارت و سالمت و نیروهـای مثبـت بـه وجـود ما سـرایت دست بشریت 12
م یکنـد و بـر عکـس .لـذا ایـن همه تأکیـد در کلام بـزرگان در خصـوص توجه بـه آب ب یدلیل ناراحت است
نیسـت .آبـی کـه امـروز یـک زن بـاردار م یخـورد مسـتقیماً در آینده جنیـن وی تاثیـر خواهد و روز به روز
خودش را بیشتر
داشت . از دست بشر دور
آب منفعـل اسـت به هر چیـزی .انسـان،حیوان ،جمـادات و : ...آب در می کند
8حسـن و زیبایـی و کراهـت و زشـتی و حسـن خلـق و بـد خلقـی تأثیـر دارد؛ بر
حسـن سـریره و باطن خبیثه .اینها بخشـی از ناشـناخت ههای آب است در جهان
هسـتی .اینکه آب با اخلاق ارتباط دارد یا آب با روحیات ارتباط دارد و در آن موثر اسـت شـاید
روزی شـکافته و مشـخص شـود کـه چگونه م یتوان با کنتـرل منابع آب در جامعه مثلا ًحسـن
خلق ایجاد کرد یا هرچیز دیگری.
بـرای مثـال اگـر دو باغچـه مثـل هـم داشـته باشـیم ،یـک باغچـه را بـه باغچـه عروسـی و
شـاد یهای گـذرا تبدیـل کنیـم و دیگری را محل ارشـاد و خوانـدن ادعیه و اذان و قـرآن ،قطعاً
طعـم میوههـای باغچـ های که در آن نام خدا شـنیده شـده از باغچـ های که شـاد یهای گذرا در
آن برگـزار شـده ،بهتـر اسـت .همیـن میوهها باهـم تفـاوت م يکنند و هر کـدام را کـه بخوریم
در مـا تأثیـری م یگـذارد که شـاید بـه راحتی به چشـم نیاید ،امـا در بلند مدت و بـرای ناظران
بیرونـی کـه رفتار مـا را م یبیننـد کامل ًا ملموس اسـت.
جـزر و مد آب :انسـان بیمار در شـب دردش زیاد م یشـود و بیماریش شـدت
9پیـدا م یکنـد ،چـون شـ بها زمان مـد آب اسـت و آ بها بـالا م یآینـد و در روز
جـزر م یشـود و سـطح آ بهای بدن کاهـش م ییابد و آلام و دردها کم م یشـود.
بـر همین اسـاس اسـت کـه مجنونـان و دیوان ههـا در اویل مـاه جنون کمتـری دارنـد ،چون در
اواسـط مـاه ب هعلـت کامل شـدن قـرص ماه نیروی مد بیشـتری بر آ بهـا وارد م یشـود و گاهی
اختالف سـاحل در حالـت جـزر و مـد تا 2کیلومتر م یرسـد و به تناسـب همین مقـدار هم در
جزر و مد آ بهای بدن اتفاق م یافتد.
آب تغییـر شـکل ظاهـری م یدهـد :آب هـم مانند جن بـه هر شـکلی در
10م یآیـد .آب م یتوانـد بـه اشـکال ظاهـری ظـروف و ...دربیایـد یا به شـکل میوه
یـا درخـت تبدیـل شـود .لـذا آبـی کـه در آن معصیـت شـده باشـد ،تبدیـل به
هرچیـزی بشـود ،فسـیلی که بعـد از هزاران سـال از آن ایجاد م یشـود ،مشـمئز کننده اسـت،
ولـی آبـی کـه در آن عبـادت خـدا شـده باشـد ،بعـد از هـزاران سـال مبدل بـه یاقـوت و زمرد
م یشود که خواص عجیبی دارد.
آب شـعور دارد :آب شـعور دارد و اگر به آب آیات شـفا خوانده شـود و به بیمار
قطعاًطعم میوه 11خورانـده شـود ،آب شـفای کلمـات را بـه اعمـاق سـلو لها م یبرد و شـفا حاصل
م یشـود .شـعور بر دو قسـم اسـت :یکی ظهوری ماننـد اینکه ما در مـراودات هر
های باغچه ای
روزمـان اسـتفاده م یکنیـم و مثال ً ادب را رعايـت و از دیدن کسـی ابراز خوشـحالی م یکنیم و
که در آن نام یکی شـعور سـکونی اسـت و آن این اسـت که از چوب عصا درسـت م یکنیم تا به کاری بیاید،
خدا شنیده شده از سـایه و میوه درخت اسـتفاده م یکنیم .آبی که شـعور سـکونی دارد ،از دسـت بشـر ب ه علت
فصلنامه از باغچه ای که گناهان و اسـراف عصبانی اسـت .آب از دسـت بشـر ناراحت اسـت و روز به روز خودش را بیشتر
شماره 4 شادی های گذرا از دسـت بشـر دور م یکنـد .اخیراً دانشـمندانی با مطالعـه و آزمایش روی مولکو لهـای آب این
زمستان در آن برگزار شده موضـوع را تأییـد کردهانـد .مولکـول آبـی کـه بـه آن دعا خوانده شـده یـا حرف خوب شـنیده،
1396 بهتر است شکلش با مولکول همان آب ،وقتی ناسزا شنیده ومعصیت دیده متفاوت است.
13
STORY داستان
ROOM
اتاق فصلنامه
«حتـی جاهایـی کـه بـه عقـل جـن هـم نم یرسـید رو گشـتم .ایـن دتکتـور کوفتی هم شماره 4
کـه سـیگنالی نشـون نمـ یده .مهمون ایـن اتاق ،هم دسـتگاه تسـت قندخون داشـته هم تا زمستان
تونسـته کیـک و قهـوه خورده .فقط بیسـت ثانیـه مونده ،اگر پیـداش نکنم رد میشـم .دیگه 1396
چارهای نیسـت ،مجبـورم»... 14
مشـغول بـودم کـه صدای افسـر ارشـدمون ،در حالیکـه صدای قهقهـه یه عـده م یاومد از
تـوی ب یسـیم با حـرص فریاد کشـید:
داری چـ یکار م یکنی سـروان؟! دیگه مسخرهشـو درآوردی .چرا کیـک رو چنگ زدی؟
هیئت نظارت پشـت سیسـتم اتاق کنترل از شـدت خنده سرخ شـدن .فراموش کردی اینجا
اتـاق آزمونـه؟ تا حـالا هی چکس مثل تو رفتـار نکرده!
یهو توجهم به دوربین سقفی جلب شد.
ببخشید قربان .اینجا همه چیز خیلی عادی و معمولی بود .زمان هم نداشتم.
هـدف از ایـن چینـش همیـن بود که واکنش افراد در سـطوح مختلف بررسـی بشـه .تا
الان خبرههـای ایـن کار هـم بـه چیزی مشـکوک نشـدن .م یتونی بری.
بله قربان.
اتاق کنترل
سـ رتیم تحقیقـات :خـب دوسـتان! خوشـبختانه طراحی ما موفـق بـود .بفرمایید داخل
اتـاق آزمـون تـا پیام رمـز رو بهتون نشـون بدم .ایـن پروژه یکـی از جنجال یتریـن تحقیقات
ماسـت .بفرمایید .شـما کـه نم یخواین جایـی رو بگردین؟
در حالیکـه هنـوز میهمانـان آثـار خنده رو داشـتند و البته مایوس از پیدا کـردن پیام رمز،
خواسـتند که خودم پاسـخ رو بدم.
دسـتگاه تسـت قندخون رو برداشـتم .سر انگشتم رو سـوزن زدم و یه قطره خون روی نوار
گذاشـتم .گفتـم م یبینیـن که قند خونـم نرماله .زیر نوده .همه داشـتند متعجـب از این کار
ب یمـورد نگاهـم م یکـردن که نوار تسـت قند رو عوض کـردم .یک قطـره آب از داخل لیوانی
کـه روی میـز بود رو چکونـدم روش و پیام رمز روی صفحه ظاهر شـد:
«انا فتحنا لک فتحاً مبینا»
چرا همگی سکوت کردین؟ یعنی هیچ سوالی ندارین؟! همه چی واضحه؟؟؟
چطور این اتفاق افتاد؟! رمز کجا بود؟
مـا به دانشـی دسـت پیـدا کردیم کـه م یتونیـم اطلاعـات رو روی آب ذخیره و ارسـال
کنیـم .ایـن دسـتگاه در ظاهـر تسـت قند خـون بود ،امـا تا وقتی کسـی آب حـاوی پیام رو
روی نـوارش نگذاره متوجه این پوشـش نمیشـه.
و بعـد بـا مـزاح گفتم «حالا دسـت هرکس یه دسـتگاه تسـت قنـد خون بـود فکر نکنید
مأمـوره .ایـن فقط یه مـدل از دتکتورهای ماسـت ».فصلنامه
در حالیکـه همـه متعجب بودند و احتمالاً دلشـون م یخواسـت یکبار دسـتگاه رو امتحان شماره 4
کننـد ،دسـتم را بـه نشـانه همراهـی و هدایت بلند کـردم و گفتم «اگه توضیحاتـم کافی بود زمستان
1396
برای تسـت فنـاوری بعدی بفرمایید اتـاق کنترل».
15
ARTICLE مقاله
HEALING WATER
آبهای شفابخش
دیگـر تردیـدی وجـود نـدارد که هسـتی بر آب اسـت و موجـودات زنـده بـدون آب ،اثری از آ بهایی که به فصلنامه
حیـات ندارنـد 1.درما نهـای پزشـکی هـم بدون آب قابـل تصور نیسـت؛ ن هتنها گیاهـان دارویی منشأطبیعی
بلکـه داروهـای شـیمیایی مثـل قـرص ،کپسـول و سـر مهای گوناگـون همـه ترکیباتـی از آب خود نزدیکترند و شماره 4
هسـتند .جال بتـر اینکـه ّآب ب هتنهایـی و بـدون ترکیـب بـا سـایر عناصـر طبیعـی ،در درمـان کمترتح تتأثیر زمستان
برخـی بیمار یهـای سـخت نقـش مؤثـر دارد و گاهـی تنهـا راه درمـان اسـت .قـرآن کریم نیز محیطصنعتی 1396
به چشم هسـارهایی که از زمین جوشـیده و موجب شـفای جسـم و روح انسـان شـده ،اشـاراتی و آلودگ یهای
دارد 2 .در قـرون وسـطی ،اندیشـۀ وجـود آب حیـات و چشـمه جوانـی آنچنـان در سراسـر اروپا زیستی قرار 16
گسـترش یافتـه بود کـه وقتی بون سدولئون در سـال ۱۵۱۳میلادی ایات فلوریدا را کشـف کرد، گرفت هاند اثرات
بـه دنبـال شـنیدن گف توگوهایـی دربـاره چشـم ههای بهداشـتی ایـن ایالت ،به جسـ توجوی شفابخشی
بیشتری دارند.
چشـمه جوانـی در آ نجا برخاسـت.
مکا نهایـی در جهـان وجـود دارد کـه مردمانـش بیـش از 120سـال عمر داشـتند و برخی،
علـت آن را ناشـی از آ بهـای ایـن مناطق م یداننـد .از جمله ایـن مکا نها م یتوان بـه هونزا در
هیمالیا یا برخی روسـتاهای فرانسـه اشـاره کرد که مردم زيادی از سراسـر جهان برای نوشـيدن
آب بـه ايـن مناطـق سـفر م یکننـد .حال جای این پرسـش اسـت کـه ّآ بهای شـفابخش چه
خصوصیاتـی دارنـد؟ ب هنظـر م یرسـد آ بهایـی کـه به منشـأ طبیعی خـود نزدیکترنـد و کمتر
تح تتأثیـر محیـط صنعتـی و آلودگ یهـای زیسـتی قـرار گرفت هاند اثرات شفابخشـی بیشـتری
دارند.
آ بهـای گذشـته ،یعنـی همـان آ بهایـی که از کـوه سـرازیر م یشـدند دارای انـرژی حیات
بودنـد و خالـی از هرگونـه حافظـه و شـکل-یافتگی خارجـی .ایـن آ بهـا که الآن دسترسـی به
آنها بسـیار سـخت شـده اسـت pH ،متعادل ،خاصیت آنت یاکسـیدان و اکسیژن-رسـانی زیادی
داشـت هاند .ایـن آ بهـااز خوشـ ههای مولکولـی سـاختار یافتـه و منظـم شـ شوجهی تشـکیل
شـدهاند کـه موجـب م یشـود حرکـت دورانـی بسـیار راح تتـری داشـته باشـند و آب حـاوی
انـرژی باشـد .ایـن آ ِب سـاختار یافتـه املا حرسـانی فو قالعـادهای بـرای سـلو لها دارد و برطرف
کننـده بیمار یهـای گوارشـی ،سـن گهای کلیـه ،غلظت خـون و ...اسـت3 .
در حـال حاضـر تلا شهای جهانی بسـیاری برای شبی هسـازی آ بهای آشـامیدنی به آ بهای
حیا تبخـش گذشـته وجـود دارد؛ محققـان این حوزه سـعی دارند با بکارگیـری فناور یهای نو،
خـواص شفابخشـی و درمانـی آ بهـای طبیعـی را کـه موهبتـی الهـی به-شـمار م یرفت هاند به
آ بهـای آشـامیدنی اضافـه کننـد .آ بهای مغناطیسـی که در روسـیه برای درمان بـکار م یرود
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
17
ARTICLE مقاله
HEALING WATER
یـا آ بهـای قلیایـی و سـاختار یافتـ های کـه در برخـی نقـاط جهان به فـروش م یرسـد همین آ بهای گذشته فصلنامه
هـدف را دنبـال م یکند. از خوش ههای
مولکولیساختار شماره 4
از جملـه آ بهایـی کـه در فرهنگ ما ب هعنوان آب شـفابخش شـناخته م یشـود« ،آب زمزم» یافته و منظم زمستان
اسـت .دکتر “مسـاروا ایموتو” دانشـمند ژاپنی که با تحقیقاتش دربارۀ آب شـهرتی جهانی یافته ش شوجهی 1396
معتقـد اسـت« :آب زمـزم ،آبـی بـا برکت و منحصـر به فرد اسـت و بلورهای آن شـبیه هیچ آب تشکیل شدهاند
دیگـری نیسـت و بـه هیـچ وجـه خـواص آن تغییـر نم یکند .و اگـر یـک قطـره از آب زمزم به 18
آبهـای معمولـی اضافـه شـود ،آن آبها خواص آب زمزم را به دسـت خواهنـد آورد».
بـر اسـاس عقایـد شـیعیان ،بارا نهـای اردیبهشـتی که بـه «آب نیسـان» معروف اسـت هم
خـواص شـگف تآوری دارد .مطابـق روایـات اسالمی ،اگـر بارانى که در ایـن ماه از آسـمان نازل
مىشـود را در ظـرف پاکـى جمـع کنند و سـورهها و ادعیۀ مربوطـه را بر آن بخواننـد و بخورند،
از بیمارىهـاى گوناگـون جسـمانى و اخلاقـى رهایـىیابنـد و به قـدرى آثار و بـرکات براى این
آب ذکـر شـده که انسـان در شـگفتى فرو مـى رود4.
پیامبـر اسالم(ص) دربـاره آثار معنوی نوشـیدن ایـن آب م یفرمایـد »:هرکه آن را بیاشـامد
حـ ّق تعالـى دلـش را از نور و روشـنى ممل ّو گرداند ،الهـام خود را در دل او وارد سـازد ،حکمت بر
زبـان او جـارى گردانـد ،دل او را از فهـم و بینائـى پر کند ،از کرامتها آنچه بـه احدى از عالمیان
عطـا نکـرده باشـد به او عطـا فرماید ،هزار مغفـرت و هزار رحمـت بر او بفرسـتد ،غش و خیانت
و غیبـت و حسـد و بَ ْغـى و کبـر و بخل و حرص و غضـب را از دل او بردارد ،از عداوت و دشـمنى
مـردم و بدگوئـى ایشـان نجات یابد و موجب شـفاء جمیع امـراض او گردد5 ».
از دفتر خاطرات (نوشته پاییز 1418هجری شمسی)
یادی از آ بهای شفابخش ...
مـن اصال کین های نیسـتم ...حتی وقتی شـاگردانم وسـط تدریـ ِس onlineصدایـم را تغییر
دادنـد و یـا زمانـی کـه کلیـپ مضحکـی از تک ههـای فیلـ م آموزشـی کلاسـم سـاختند و در
کانا لهـای میلیونـی فرسـتادند ،خیلـی بـه دل نگرفتـم...
ا ّمـا تاریـخ کـه م یخوانـم نم یتوانم پـدران و نیاکانم را ببخشـم ،گاهی از فرط عصبانیت سـر
درد م یگیـرم ...طبیعـت را نابـود کردند ...آ بهـای زندگ یبخش کوهها و چشم هسـارها را از بین
بردنـد و بـا تصفی هخان ههایشـان آ بهای ب یخاصیت درسـت کردند تا فقط رفع تشـنگی کنند...
دیگـر اثـری از آ بهای شـش ضلعی که حامـل انرژی حیات بودنـد وجود نـدارد ...تنها امیدمان
بارا نهـای اردیبهشـتی بـود کـه آن را هم از مـا گرفتند ،از تـرس اینکه در ابرها عامل ویروسـی
یـا بیمـار یزا باشـد از آب باران هم ب ینصیب شـدهایم ...هرگز نم یبخشمشـان.
-1و جعلنا من الماء ک ّل شیء حی (أنبیاء)30/
-2داستان حضرت ایوب ،حضرت مریم و ...
http://alkalinewater.ir -3
-4زادالمعاد ،صفحه 534
-5خبرگزاری مهر؛ شناسه 2395887
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
19
SHORT STORYداستانک
THE IDEA OF AN ANGEL
اید هایازیکفرشته
ب هامیـد پیـدا کـردن راهحـل مشـکل ،اینترنـت رو زیرو رو کـرده بـودم .هیچی نبود کـه نبود. چرا نشه از آب فصلنامه
خسـت ه و کلافـه ،بـا ناامیـدی مانیتـور رو نـگاه م یکردم .گـزارش شـهادت بچ ههـای مدافع حرم پوششی درست
تمـام ذهنمـو مشـغول کـرده بـود .از ایـن ناراحـت بـودم کـه چـرا نم یتونـم کاری بـرای بچ هها کرد که اهداف شماره 4
انجـام بدهـم .ناگهـان با تکا نهـای صندلی ،افـکارم ب ههم ریخت .پسـرم امیرعلی بـود .م یگفت؛ زمستان
«حوصلـم سـر رفتـه بابایـی .بیا با هم بـازی کنیم ».با ب یحوصلگی گفتم؛ بابا الان خسـته اسـت. رو در مقابل 1396
بگـذار بـرای بعـد .ولـی او سـم جتر از این حرفا بـود .هواپیمای اسـبا ببازیش را بزور به مـن داد و سنسورهانامرئی
گفـت؛ «مـن میرم قایم میشـم مثا ًل تو با هواپیما بیـا منو پیدا کـن ».ناخودآگاه تصویر دوسـتم 20
مصطفـی کـه به تازگی به سـوریه اعزام شـده بود جلوی چشـمم آمد .پسـر مصطفی تـازه ب هدنیا کنه؟
آمـده بـود .تـه دلـم لرزیـد .نگرانش شـدم .پهبادهایی کـه ب هتازگـی در اختیـار داعش قـرار داده
بودنـد مجهـز به سنسـورهای جدیدی بـود که تمام اهـداف متحرک و غیرمتحرک را شناسـایی
م یکـرد .علـت شـهادت بچ ههـا هم همیـن بـود .امیرعلی کـه از خوشـحالی تو پوسـت خودش
نم یگنجیـد درچشـم ب هه مزدنـی زیر پتو قایم شـد و گفـت؛ «بابایی نم یتونی منو پیـدا کنی؟».
بـا نامیـدی گفتـم؛ چـرا بابایـی .هواپیمـای من خیلـی قو یتر از ایـن حر فهاسـت .م یتونه هر
بچـ های را کـه زیر پتو قایم شـده پیـدا کنه.
امیرعلـی پتـو را بـا هیجـان خاصـی کنـار زد .با کنجـکاوی اطـرا ف را با نگاهش جسـتجو کرد.
چـون جایـی برای قائم شـدن پیـدا نکرد گفـت؛ «اصلا بابایی مـن خودمو غیب میکنـم ،اینجوری
دیگـه هواپیماتـم نم یتونـه منـو پیـدا کنـه ».از حرفـش تعجـب نکـردم .مطالـب زیـادی در مورد
نامرئ یسـازی و کاربردهـای دفاعـ یاش خوانـده بـودم؛ گفتـم؛ قربونـت بـرم .حالا با چـی میخوای
خودتـو غیـب کنـی.؟ گفـت« :نم یدونم بابایی ،نمیدونـم .اَه ،بیا بـازی کنیم دیگه» .اینـو گفت و از
رو لـج بـازی لیـوان آبـی که روی میز بود رو سـرش خالی کرد .گفتم؛ چیکار کـردی امیرعلی؟ الان
مامـان دعوامـون م یکنه .با لحنی که اصلا نشـونی از ندامت و پشـیمونی توش نبـود گفت« :خوب
غیـب شـدم دیگـه» .با شـنیدن ایـن حرفش ناگهان ایـدهای به ذهنم رسـید .مثل اسـپند رو آتش
از جـا پریـدم .صورت ماهشـو غرق بوسـه کردم .درسـته ،آب ،بله «آب» .چرا نشـه از آب پوششـی
درسـت کـرد کـه اهـداف رو در مقابل سنسـورها نامرئی کنـه؟ چرا زودتـر ب هذهنم نرسـیده بود؟!
چرا غافل بودم!؟ گوشـی تلفن را برداشـتم :رسـولی ،به هم هی بچ ههای مرکز خبر بدهید .فردا
همه در اتاق جلسـات باشـند .فردا با شـوق وص فناشـدنی ایده اسـتفاده ازآب جهت نامری یسازی
را مطـرح کـردم .بچ ههـا متعجب شـده بودند اما «نم یتونیـ ِم» خاصی تو چشماشـون نم یدیدم.
گفتم یالله بچ هها .بسـ مالله .حالا نوبت ماسـت ...
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
21
STORY داستان
WILD STRAWBERRY
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
22
توت فرنگی وحشی
بـا صـدای آژیـر خطـر از خـواب پریـدم و با سـرعت بـه سـمت دریچـه انتقال
دویدم .روی صندلی نشسـتم و دکمه تایید رو فشـار دادم .با سـرعت سرسـا مآوری
کـه رگهای مغـزم رو آزار مـ یداد به بیرون پرتاب شـدم .بعـد از چند ثانیـه نور زیاد
و هـوای داغ و مرطـوب بهـم فهمونـد که رسـیدم روی آب .چشـمهام کـه خوب باز
شـد دیـدم اطرافم شـلوغه .مشـاور جیبیـم جامونده بـود .اما چیزهـای عجیبی که
روی آب م یدیـدم باعث شـد فعا ًل دنبال وسـایل جامونـده و علت آژیر نباشـم .یه
خانـم از روی پلکان خانه شـناور برام دسـت تکون داد و اشـاره کـرد که حلقه نجات
رو بگیـرم .از کنـار باغچـ های که میو ههای بوت ههاشـو تا حـالا ندیده بودم رد شـدم.
هـوا یـه بوی عجیبـی م یداد کـه برام لـذت بخش بود .تـا اومـدم از سـوزانا که زن فصلنامه
گرمـی ب هنظـر م یرسـید و خودشـو زود معرفـی کـرده بود سـوال کنـم ،اون زودتر شماره 4
پرسـید که شـما سـاکن قندیل هسـتین؟ اونجـا زندگـی چطوریه؟ ازش پرسـیدم زمستان
1396 «مگه هنـوز میشـه روی زمین زندگـی کرد؟»
23
STORY داستان
WILD STRAWBERRY
خنـده ریـز و ممتـدی کـرد و گفـت «روسـتای ما حوالـی جریان گلـف اسـتریمه .بعد از روستای ما فصلنامه
اینکـه بـه دلیـل خشکسـالی ،زمی نهامون بـ یارزش شـدن بـه روی آب نقل مـکان کردیم. حوالی جریان
گیاهـان باغچ همـون بـا رطوبتی کـه از تبخیر آب ایجاد م یشـه رشـد م یکنن ».بعـد دوباره گلف استریمه. شماره 4
پشـت سـرهم سـوال پیچـم کـرد .گرچه هنـوز از تعجبم کم نشـده بـود اما مجبور بـودم از بعد از اینکه به زمستان
شـهر زیـر آب بگـم که حدوداً شـصت تا قندیل بیسـت الی پنجـاه طبقه اسـت و اَبَر قندیل دلیلخشکسالی، 1396
بـا هفتـاد طبقه در مرکز شـهر واقع شـده که هم هی ادارات اونجاسـت .تنهـا این قندیله که
مسـتقیماً از روی سـطح آب دریچـه ورودی بـه سـاختمون داره .بقیه قندی لهـا چون کامل ًا زمینامون 24
داخـل آب معلـق هسـتند فقط یه تونـل پرتاب اضطراری به سـطح آب دارنـد .یعنی همون ب یارزش شدن،
صحنـه هیجـان انگیـزی که امـروز دیـده بود .سـوزانا همی نطـور که داشـت برام یـه لیوان
نوشـیدنی خنـک م یریخـت گفـت» فکر نکم شـما بـه این گرما عادت داشـته باشـین آخه به روی آب
همیشـه هـوای پاییـن متعادلـه ».ازش پرسـیدم تـو قبل ًا شـهر بـودی؟ با تعلل و مـن و من نقل مکان
کـردن گفـت »:نـه! خریـد اتـاق تو بر جهـای قندیلی بـرای اَمثال ما ممکن نیسـت ».سـوال کردیم .گیاهان
کـردم« :پـس ای نهمه اطلاعات رو از کجا داری؟» انگار ذوق زده شـده باشـه و به اطلاعاتش باغچ همون با
افتخار کنه جاشـو عوض کرد ،اومد صندلی کنار من و پاشـو انداخت روی پاش ،دستهاشـو رطوبتی که از
تـوی هـم قلاب کرد و گفت «همسـر مـن توی پایگاه امداد شـهر کار م یکنه و یکـی از اون تبخیر آب ایجاد
نهنگچ ههـا رو میرونـه .ولـی مـا کد ورود بـه ابر قندیـل رو نداریـم .برای همین اگـه بخوایم م یشه رشد
بیایـم پاییـن بایـد یـا دعوتنامه داشـته باشـیم یا بـرای تور گـردش غـار اقیانوسـی ثب تنام م یکنن
کرده باشـیم ».به پسـرش که یه گوشـه نقاشی م یکشـید اشـاره کرد و گفت «پسرم خیلی
دوسـت داره قندی لهـارو از نزدیـک ببینه برای همین مدام نقاشـی شـو م یکشـه».
بعـد رفـت و از میوههـای عجیبـش بـرام چید .قبـل از اینکه یکیشـو امتحـان کنم گفت
«پسـرم میخـواد وقتی نوبت تقسـی مبندی اسـتعدادیش رسـید ،پـرورش میوههـای دریایی
بخونه».
اون میوه ریز و قرمز و هوس انگیز رو توی دهنم گذاشـتم و چشـمهامو بسـتم تا از طعم
باور نکردنیـش لذت ببرم.
-این چی بود سوزانا؟
-توت فرنگی وحشی .البته اینجا چون خیلی خوب عمل نمیاد ریزه.
-ولـی مـن اون پاییـن تـا حالا همچین میـوهای نخـورده بودم .همچین اسانسـی
تـوی میوههـای کشـت زیـر آبی وجـود نـداره .انگار نفس کشـیدن ایـن بالا لذت بیشـتری
داره ،خونـه باسـلیق هات خیلـی قشـنگه .مثـل گهواره اسـت.
و ناگهان یادم افتاد که خونه خودم چی؟
-سـوزانا من باید از قندیل خبر بگیرم ببینم چی شـده! شـما چطور با اون پایین
تمـاس م یگیریـن؟
خندهاش رو کنترل کرد و گفت :باید صبر کنین تا همسرم بیاد بالا .
در همیـن حیـن صـدای نهنگچـه امـداد توجهمـو جلب کـرد .سـوزانا زودتـر از من پرید
روی پلـکان و بـه هدای تگـر نهنگچـه غو لپیکری که داشـت مردم قندیـل رو جمع م یکرد
دسـت تکـون داد .خدمـه نهنگچـه در حال یکـه به همـه ما به خاطـر تحمل ناگهانی فشـار
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
25
STORY داستان
WILD STRAWBERRY
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
26
بـالا در حیـن پرتـاب دارو م یدادن دلیـل این اتفاق رو انفجـار در نیروگاه زیر آبـی که انرژی
و اکسـیژن تامیـن م یکـرد مطـرح کـردن .ظاهـراً اونایی که بـه آژیر اعتنـا نکرده بـودن ،بر
اثـر قطعـی اکسـیژن خفه شـدن .به قندیلی که دیگه اسمشـو گلف اسـتریم گذاشـته بودم
برگشـتم .سـر کار بـودم کـه مشـاورم روشـن شـد و پی شبینی تکانه هشـت ریشـتری کف
اقیانـوس رو بهـم خبـر داد .طبق محاسـب ه دو روز دیگـه قندی لها به آرامی تـا نیم متر مثل
گهـواره جابجـا میشـن و لحظـات لذت بخشـی رو تجربه خواهیـم کرد .گهـواره ...گهـواره...
نـه خـدای مـن .بلافاصلـه یـاد سـوزانا و خان ههـای روی آب افتـادم .ایـن خبـر لـذت بخش
بـرای مـن هولنـاک بود .نتیجـه این تکانه ،سـونامی وحشـتناکی خواهـد بود که همـه اون
خون ههـای روی آب رو بـا شـدت در هم م یشـکنه .بلافاصلـه با طبقه 64ابـر قندیل ،بخش
حمای تهـای اجتماعـی تمـاس گرفتـم ،اما اونا گفتن که روسـتای شـناور رو تحت پوشـش
نـدارن و کل ًا چنیـن جایـی رسـمیت نداره .بـه همین راحتی کلمه «رسـمیت نـداره» رو ادا
کـرد .طبقـه 65شـهرداری ،اوناهـم خوب بـه من گوشـزد کردند که شـهرداری یعنی جایی
کـه در قبـال شـهر مسـئولیت داره و کاما ًل بـا حوصله معنی شـهر رو بـرام تشـریح کردند.
بایـد یـه کاری م یکردم .از مشـاور جیبی خواسـتم یه راهی بـرام پیدا کنه .درسـته! پیداش
کـردم! مـن قصـد دارم یه کارنـاوال و اجتماع شـاد برای لـذت بردن هرچه بیشـتر از گهواره
در زمـان تکانـه راه بینـدازم و در انتخـاب میهما نهـا آزادم .طبقه آخر قندیل گلف اسـتریم
سـالن بزرگیـه که چشـم انـداز خوبی داره .مشـاورم ضمـن درج مادههای حقوقی کـه اجازه
نمـ یداد شـهردار بـا کارم مخالفت کنـه ،دعوتنام هی مردم روسـتای گلف اسـتریم رو براش
ارسـال کرد .مجوز ورود فردای اون روز صادر شـد .فرصت زیادی نبود .حتی همسـر سـوزانا
هـم هنـوز از خبـر زمی نلـرزه اطلاعـی نداشـت .ازش کمـک گرفتم تا کسـی از قلـم نیافته.
انگار همه مردم وقتـی نهنگچـه میهمانانـش رو به راهروی سـالن قندیل رسـوند ،سـوزانا در حالیکه دسـت
پسـرش رو گرفتـه بـود شـاد و هیجان زده منـو در آغـوش گرفت و یک سـبد کوچک توت
روستا آرزوی فرنگـی وحشـی به دسـتم داد .پسـرش بـه زور دستشـو جدا کـرد و با بقیه بچ هها مشـغول
دیدن منظره دویـدن و جیـغ کشـیدن شـد .انگار همه مـردم روسـتا آرزوی دیدن منظـره باغ زیـر آب از
باغ زیر آب از نوک قندیل رو داشـتند .در لحظاتی شـاد همه مردم روسـتا و قندیل در کنار میهمان ویژه،
نوک قندیل آقـای شـهردار از جابجایـی قندی لها لـذت بردند.
را داشتند .در بعد از جشـن در حضور همه اعلام شـد «در لحظاتی که در کنار یکدیگر از شـادی لبریز
لحظاتی شاد بودید ،پنجاه و سـه خانه شـناور روسـتایی در اثر سـونامی در هم کوبیده شـدند .خان ههایی
همه مردم روستا که برای سـاعاتی پذیرای بخشـی از مردم قندیل بودند »...من فقط امشـب م یتونسـتم کارو
و قندیل در کنار تمـوم کنـم .گرچـه برای مردم روسـتا خیلـی تکا ندهنده بود ولـی مجبور بـودم .دیگران به
میهمان ویژهی اون ضربـه احتیـاج داشـتند .خان مهای روسـتا در حال گریـه بودند و مردانشـون بهت زده به
هـم نـگاه م یکردنـد .چهرههـای متاثـر و افراد منقلـب که بعـد از روزی شـاد چنین خبری
فصلنامه آقای شهردار
رو م یشـنیدند همـون چیـزی بود که من روش حسـاب م یکـردم .فقدان انسـانیت چیزی
از جابجایی
شماره 4 نیسـت کـه وجـدان آدمـی خیلـی راحـت باهاش کنـار بیـاد .همـه در اون اجتمـاع تصمیم
زمستان قندی لها لذت گرفتیـم مردم روسـتای گلف اسـتریم جزء شـهروندان رسـمی قندیـل باشـن و در کنارهم
1396 بردند زندگـی کنیـم و الان دیوارهای اتاق من پر شـده از نقاشـ یهای پسـر سـوزانا.
27
ARTICLE مقاله
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
28
عناصر اربعه
تشکیل دهنده جهان هستی
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
29
ARTICLE مقاله
طبیعـت ایـن اسـت که اشـیاء را رقیـق و لطیف م یکنـد .و در بـر اسـاس عقیـده قدمـا ،جهـان دارای نـه فلک م یباشـد. فصلنامه
اثـر نفـوذ در اجسـام حالت تخلخل ،سـبکی و گشـادی بوجود .آنچـه در زیـر فلـک اول کـه فلـک قمـر اسـت ،وجـود دارد از
مـ یآورد .طبیعـت عنصـر هـوا گـرم و تـر بـوده و در موجودات ترکیـب چهـار عنصـر بوجـود آمـده کـه به رکـن یا اسـطق ّس شماره 4
نیـز معرو فانـد .ایـن عناصـر شـامل ؛ خـاک ،آب ،هـوا و آتش زمستان
باعث نرمی و سـبکی م یشـود. 1396
آخرین عنصر آتش اسـت که سـب کترین عنصر محسوب م یباشـند.
شـده و ماهیـت گـرم و خشـک دارد .بواسـطه وجـود عنصـر عناصـر در مکاتـب طـب سـنتی و اسالمی بـه اجسـامی 30
آتـش ،لطافـت و پختگـی بوجـود م یآیـد .و در اثـر تماس با بسـیط و سـاده گفتـه م یشـود .کـه تمامـی ارکان هسـتی از
سـایر عناصـر موجـب نرم شـدن ،آمیختـن و نضج م یشـود. ترکیـب آ نهـا با نسـب تهای مختلـف بوجـود آمده اسـت .هر
بواسـطه قـوت آتش اسـت کـه هـوا م یتواند در همه اجسـام عنصـر بنابـر خصوصیـات و سـاختار وجـودی خود ،قـوت و یا
نفـوذ پیـدا کنـد و سـردی آب و سـنگینی خاک شکسـته و کیفیتـی خـاص دارد کـه با صفات دو بـه دو و متضاد حرارت یا
تعدیـل نماید .آتش باعث م یشـود ،مـواد مختلف از طبیعت برودت(گرمی و سـردی) و رطوبت یا یبوسـت(تری و خشـکی)
یکسـان خـود در آمـده و بـه طبیعـت آمیختـ هی جدیـدی
تعریف م یشـود.
مبدل شـوند. اولیـن عنصر از عناصر اربعه خاک اسـت .که از لحاظ جرمی
سـنگی نتر از بقیـه اجزا بـوده و طبیعتی سـرد و خشـک دارد.
عنصـر خاکـی در موجـودات باعـث بهم پیوسـتگی ،پایـداری،
ثبـات و قـوام م یشـود .عنصـر خاکـی معمـولاً در مرکز سـایر
عناصـر قـرار م یگیرد و دیگـر عناصر بنابر قانون جـرم و جاذبه
به سـوی آن حرکـت م یکنند .مثال ملمـوس در این خصوص
خا ککـره زمیـن مـی باشـد کـه بـه صـورت تـوده منسـجم و
کـروی قـرار دارد .در بدن انسـان نیـز اُرگانی کـه عنصر خاکی
در آن به میزان بیشـتری از سـایر اعضاء بکار رفته اسـتخوا نها
هسـتند که اجزاء دیگر بدن را نگه داشـته و سـتون بدن انسان
میباشد.
دومین عنصر از عناصر چهارگانه ،آب اسـت .که سـب کتر از
عنصـر خاک بـوده و ماهیت سـرد و تر دارد .ایـن عنصر اطراف
خـاک را فـرا گرفتـه و باعث م یشـود خاک حالت چسـبندگی
پیـدا کرده و شـکل پذیر شـود .عنصـر آب به دیگـر عناصر نیز
قابلیـت شـک لگیری م یدهـد .ایـن عنصر حیاتی باعـث نرمی،
همـواری و انعطـاف پذیـری در موجـودات م یشـود .عنصر آب
در ایجـاد ترکیـب ظاهری موجودات نقش اساسـی دارد .و غالباً
بره مکنـش اجـزاء با یکدیگـر در محیط آبی صـورت م یپذیرد.
بـدن انسـان بواسـطه وجود این عنصـر نهاد خـود را پذیرفته و
آن را نگـه م یدارد.
عنصر سـوم هوا اسـت که از دو عنصر خاک و آب سـب کتر
و از آب لطی فتـر اسـت .عنصـر هوا در مجاورت آب قرار داشـته
و قابلیـت نفـوذ در عناصر دیگـر را دارد .خاصیـت اصلی هوا در
از واکنـش متقابـل عناصـر بـا یکدیگـر کیفیـت ه مگونـی بـروز حرکـت و جنبـش م یشـوند .بطـور کلـی بـا شناسـایی
بوجـود م یآیـد .کـه بـه آن مـزاج گفته م یشـود .هر جسـمی میـزان ترکیـب عناصـر و مـزاج آ نهـا م یتـوان به بسـیاری از
دارای دو وجـه تشـخیص اسـت .یکی مـاده و دیگـری صورت .خصوصیـات مخلوقات هسـتی پـی برد.
مـاده بـه عناصر و کیفیت ترکیـب آ نها با یکدیگر اشـاره دارد .خـواص ذکر شـده در توصیـف بروز حال تهـای طبیعی این
و صـورت مجموع هایـی اسـت ،کـه م یکوشـد تـا عناصـر را در عناصـر بوده و در صورت غلبـه عنصر روحانی و معنوی ،ممکن
کنـار هـم نگه دارد و پیوندهای بین آ نهـا را حفظ نماید .چون اسـت رفتارهـای خـرق عـادت از آ نها بـروز نماید .مثل سـرد
تمـام موجـودات و مخلوقـات در زیـر فلـک اول اعـ ّم از نباتات شـدن آتش بر حضرت ابراهیم علی هالسالم و یا تبدیل شـدن
و جمـادات و موجـودات از عناصـر اربعـه آمیختـه و سرشـته عصـای حضرت موسـی علی هالسالم به مـاری پر هیبت.
شـدهاند .در نتیجـه هـر جسـم ،فصـل و حتـی حـروف دارای منابع :
طبـع و مزاجـی خـاص اسـت کـه در نتیجه کیفیـت و کمیت )1کتاب قانون ابن سینا .فصلنامه
آمیـزش عناصـر خاک ،آب ،بـاد و آتش م یباشـد .در موجودات )2اصول و مبانی طب سنتی نوشته دکتر محسن ناصری .شماره 4
زنـده ،عناصـر خـاک و آب بیشـتر در پیدایـش اندا مها و حفظ )3مـروری بـر تاریـخ و مبانی طب سـنتی اسالمی و ایران؛ زمستان
1396
و ثبـات آ نهـا دخالـت داشـته و عناصـر هـوا و آتـش موجـب نوشـته محمد رضا شـمس اردکانی .
31
SHORT STORYداستانک
BULLET
رسـیدیم .از ماشـین پیـاده شـدم و بـا راهنمایـی بچ ههـای دو سـاعت بـود داشـتیم روی برنام هریـزی اجـرای پـروژه فصلنامه
گروه تسـت فناوری ،وارد سـایت شـدم .اصل ًا باورم نم یشـد بحـث م یکردیـم .مسـئول دفتـر اومـد داخـل و یـه پیغـام
چـی دارم م یبینـم؟! همون اسـلح های که م یتونـه دکترین گذاشـت روی میـز و رفـت .وقتـی پیـام رو خونـدم یـادم شماره 4
اومـد کـه امـروز بـه میـدون تسـت دعـوت شـده بـودم. زمستان
نظامـی رو دگرگـون کنه! سـریع جلسـه رو جمـع و جـور کـردم .بـه دفتر پیغـام دادم 1396
اگـه بـا چشـمای خـودم نم یدیـدم بـاورم نم یشـد. ماشـین آمـاده باشـه کـه دیـر به سـر قـرار نرسـم .مطالبی
اسـلح هایی کـه خرجش آبـه! وقتی رو هدف نشـونه م یرفت کـه از دفتر مطالعات بدسـتم رسـیده بود نشـون مـ یداد که 32
از لولـش گلولـه یخـی بیـرون م یاومـد و مثل یه شـهاب به دشـمن خوا بهـای زیـادی برامـون دیده .بـا توجه بـه ورود
هـدف م یخـورد .اونقـدر بـا سـرعت حرکـت م یکـرد کـه مستشـارای نظامی تـو منطقه ،احتمال خطـر حمله نظامی
تغییـر فـاز مـ یداد و پس از برخورد به هـدف یه حفره بزرگ از کشـورهای شـمالی دور از ذهـن نبـود .تـو این فکـر بودم
سـیاه ایجـاد م یکـرد .انـگار گولـه شـهاب به سـیبل اصابت کـه اگه خـدای نکـرده یه جنگی بشـه ،از چـه تاکتی کهای
کـرده ،فـولاد بـه اون ضخامت رو مثـل کره ذوب کـرده بود. نظامـی م یشـه اسـتفاده کـرد و نیروها بـا توجه به شـرایط
واقعـا بـه جوونای نخبه کشـورم افتخـار کردم .بـا وجود این منطقـه بایـد چه شـرایطی داشـته باشـند ،که راننـده گفت
نیروهـا مـا دیگـه نباید بـرای هیچ مشـکلی غصـه بخوریم!
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
33
STORY داستانک
H.B.F
پروند ههای ِاچ.بیِ.اف
قسمت چهارم (پایانی)
مـن پروفسـور واقعـی هسـتم ...مـن پروفسـور واقعی هسـتم ...ایـن صدا همچنـان در ذهن وقتی آدم به فصلنامه
وزیـر تکـرار م یشـد و تمام سـناریوهایی رو که در نظر گرفته بـود تا پروفسـور را برای همکاری چیزی باور
قانـع کنـه یکـی یکی از بیـن م یبرد و بجاش افکار مغشـوش و سـوالات جدیدی رشـد م یکرد، نداشته باشه به شماره 4
حـالا بایـد از یـک بچـه کمک م یخواسـت؟ آیـا اینطوری مضحکه خـاص و عام نم یشـد؟ اصلا راحتی اون رو زمستان
مگـه میشـه یک بچه تونسـته باشـه چنیـن فناوری-هایی رو توسـعه بـده ؟ اون حق نداشـته با فراموشم یکنه. 1396
برای همین فکر
سـاختن یک آواتـار همه رو فریـب بده ... م یکنماحتمالا 34
نوجـوان کـه بـا دیـدن احوال وزیـر نگرانش شـده بود به سـمتش رفت و دسـتش را گرفت و لزومی نداره از
گفـت« :صندلـی» .ناگهـان و ب هسـرعت اجـزای کف اتـاق در محل ایسـتادن وزیر بصـورت یک داروی فراموشی
برای شما استفاده
صندلـی تغییـر شـکل دادند و وزیـر با هدایـت نوجوان به روی آن نشسـت. کنم .چونکه شما
وزیر با صدایی که گویی از ته چاه در م یآمد گفت :متشکرم. آنقدر ناباوری
قوی نسبت به
بعـد نگاهـی بـه پروفسـور یـا همـان آواتـار پروفسـور کـه او هـم آن طر فتـر روی صندلـی من دارید که
ب یحرکـت نشسـته بـود انداخـت و بـا کمـی مکـث صورتـش را بـه سـمت نوجـوان برگرداند و مطمئنم پا از
گفـت :اگـه همـه ایـن چیزها کار تو باشـه که البته باورش سـخته ...تو همه مـا رو فریب دادی. این اتاق بیرون
نوجـوان کـه لبخنـدی روی لب داشـت گفت :خدا رو شـکر حالتون بهتر شـد ،سـپس مکثی نگذاشتههمه
کـرد و بعـد ادامـه داد :امـا فریـب ...نم یفهمـم منظورتـون چیـه! اگـر بخاطر اینه کـه در قالب چیز رو فراموش
یـک آواتـار بزرگسـال خـودم رو معرفی کردم این چیزیه که شـما و آد مهایی که مثل شـما فکر م یکنید
م یکننـد خواسـتین نـه من ...شـما دلتون یک پروفسـور با موهای سـفید م یخـواد و اعتمادی
بـه جوونترهـا نداریـد و مـن هم که به قول شـما یک بچـه ام ...هنوز یـادم نرفته وقتی بـا آواتار
بزرگسـال مـن روبـرو شـدید چقدر تعجـب کردید ،شـما حتی اون رو هم که حدود سـی سـال
داره بـاور نداشـتین ،خـوب بـا ایـن همه باز جـای شـکرش باقیه با اینکـه فهمیدید مـن بچ هام
هنـوز بـه هـوش هسـتید! ...م یدونیـد وقتی آدم به چیزی باور نداشـته باشـه به راحتـی اون رو
فرامـوش م یکنـه بـرای همین فکر م یکنـم احتمالا لزومی نداره از داروی فراموشـی برای شـما
اسـتفاده کنـم چونکـه شـما آنقدر ناباوری قوی نسـبت به من داریـد که مطمئنم پـا از این اتاق
بیـرون نگذاشـته همه چیـز رو فراموش م یکنید ...اگـر حالتون بهتره شـده م یتونین برگردین
چـون هفـت دقیقـه وقت شـما البته به زمـان توی اتاق کارم در پژوهشـگاه تموم شـده و به نظر
نم یرسـه کـه دیگه علاقمنـد به بکارگیری فناوری یهای باشـین کـه من توسـعه دادهام ...خیلی
از آشـناییتون خوشحال شدم ...
نوجوان با گفتن آخرین جمله ناگهان ناپدید شد و وزیر ماند و آواتار پروفسور.
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
35
REPORT تحقیق
RESEARCH
آب در فرهنگ ایرانیان
نـزد ایرانیـان باسـتان ،آب یکـی از مقد ستریـن فصلنامه
عناصـر طبیعـی اسـت .در بـاور آنـان آفرینش آب
پـس از آفرینش آسـمان و پیـش از آفرینش سـایر شماره 4
موجـودات بـوده و یکـی از ایـزدان مقدس ب هشـمار زمستان
1396
م یرفتـه و تقدیـس و تکریـم م یشـد.
نقـش آفرینندگـی و زایایـی آب از روزگاران کهن 36
برای ایرانیان باسـتان شـناخته شـده بـود .آناهیتا،
ایزدبانـوی آب و بـاروری و پاکیزگـی ،بارهـا و بـه
مناسـب تهای مختلـف در اوسـتا مـورد سـتایش و
تکریـم واقـع شـده ،محبوبیـت بسـیاری از غـرب
ایـران باسـتان تـا ارمنسـتان و آناتولـی ،و از بابل و فصلنامه
دمشـق تا سـارد و شـوش داشـته و در سراسـر این شماره 4
مناطـق معب دهای بسـیاری برای نیایـش و عباداتش زمستان
1396
برپـا بوده اسـت.
37
REPORT تحقیق
RESEARCH
آناهیتـا را سرچشـمه همـه آ بهـای روی زمیـن و مایـه همـه ثمربخشـ یها و بارور یهـا فصلنامه
م یدانسـتند .ایرانیـان باسـتان در دهمیـن روز از مـاه آبـان جشـنی سـرور آمیز بر پـا م یکردند،
کـه آن را «آبانـگان» م ینامیدنـد .در بیـان اهم ّیـت تاریخی و اسـاطیری این روز آمده اسـت .که شماره 4
پـس از هشـت سـال خشکسـالی در ایـران ،روز آبانـگان باران شـروع بـه باریدن کـرد .به همین زمستان
دلیـل از آن تاریـخ ،ایـن روز را ب هعنـوان عیـدی بـزرگ جشـن م یگیرنـد .و مراسـم نیایـش و 1396
گرامیداشـت آناهیتـا را برگـزار م یکردند. 38
ایرانیـان باسـتان آب جـاری را مقـدس م یشـمردند و بـه هیـچ وجـه آن را نم یآلودنـد و در
تمیـز نـگاه داشـتن آن دقـت و وتوجـه خاصـی داشـتند .آ نهـا قر نهـا پیـش از آنكه نخسـتین
فرضی ههـای مربـوط به آ بشناسـی ارائه شـود ،ب هگونـ های شـگف تآور و باورنكردنی به اسـتخراج
آ بهـای زیرزمینـی م یپرداختنـد .سن گنوشـت هها و لو حهـای بازمانـده از ایـران باسـتان ،بیانگر
ایـن واقعیـت اسـت كـه مردمـان ایرا نزمیـن آ بهـای زیرزمینـی را بـا كنـدن قنا تهـای دراز و
بسـیار عمیـق به روسـتاها و شـهرهای خود م یرسـاندند .مجموعه طـول قناتهای ایـران بیش از
چهارصـد هـزار كیلومتـر ( بیش از فاصله زمیـن تا ماه) و قنات گناباد به طول سـ یوپنج كیلومتر فصلنامه
و ژرفنـای بیـش از سـیصد متر و چاههایـی با فواصل منظم پنجـاه متری ،از زمان هخامنشـیان ،شماره 4
یـك شـاهكار ب ینظیـر در سراسـر جهـان اسـت .پرفسـور هانـری گوبلو كه بیـش از 30سـال بر زمستان
1396
روی قنا تهـای ایـران مطالعـه داشـته ،عظمـت قنا تهـای ایـران را برابر بـا دیوار چیـن م یداند.
39
REPORT تحقیق
RESEARCH
جهـش چشـ مگیر تمـدن ایـران کـه برخالف تمد نهـای دیگـر ،بـدون همجـواری بـا دستگاهپالایش فصلنامه
آ بهـای وسـیع بدسـت آمـد ،مدیون قنـات بـود .در زمـان هخامنشـیان ،اگر كسـی زمین آبچغازنبیل
بایـری را بـا احـداث قنـات آ بیاری میكـرد ،تا پنج نسـل از پرداخت هرگونـه مالیات معاف نخستینو شماره 4
قدیم یترین زمستان
بود. دستگاهپالایش 1396
به گواهی تاری خنگاران مصری ،دریاسـالار پارسـی اسـكیلاكس هخامنشـی هنـگام اقامت آب در جهان
است كه بر مبنای 40
در مصـر ،فنـون احـداث كاریز را به مصریـان آموخت. قانون ظروف
در زمان ساسـانیان ،رسـاله «مدیگان هزاردادسـتان» در شـرح سـاخت و لایروبی قنات و مرتبط ،آب
گ لآلودرودخانه
كاریز و اسـتفاده هوشـمندانه از آن ،تالیف شـده است. كرخه را به آبی
در دوران هخامنشـیان بیش از 60سـد در ایران سـاخته شـد و اختراع سـه نوع آسـیاب سالم و گوارا
آبی ،نمایانگر دانش و بینش ژرف ایرانیان باسـتان در كلیه علوم از جمله آ بشناسـی اسـت. تبدیلم یکرده
دسـتگاه پالایش آب چغازنبیل نخسـتین و قدیم یترین دسـتگاه پالایش آب در جهان است
كـه بـر مبنـای قانون ظـروف مرتبـط ،آب گ لآلـود رودخانـه كرخه را بـه آبی سـالم و گوارا است
تبدیل م یکرده اسـت.
بـا گـذر از دوره باسـتان و ورود بـه تاریـخ شـکوهمند تمدن اسالمی ،دانش آ بشناسـی
ایرانیـان ب هشـکل چشـ مگیری رشـد یافـت .دانشـمند بـزرگ ایرانـی ،ابوریحـان بیرونـی در
آثارالباقیـه ،در بـاره علـت زیـاد و كم شـدن آب رودخان هها ،چشم هسـارها و كاریزها نوشـته
و ابوعلـی سـینا در دانشـنامه علایـی (طبیعیـات) مطالعاتـش را دربـاره جزر و مـد دریاها و
اثـر مـاه بـر آن ارائـه نموده اسـت .دانشـمند ایرانی سـده پنجم هجـری ،ابوحاتم اسـماعیل
اسـفزاری خراسـانی ،کـه برخی بـه او لقب پـدر دانش هواشناسـی داده-اند ،برای نخسـتین
بـار در جهـان پدیدههـای جوی و هواشناسـی را در كتاب خـود به نام آثار علـوی ،گردآوری
و فرآینـد تشـکیل بـاران و بـرف در طبیعـت را بیان نموده اسـت.
عالوه بـر دانـش و صنعـت ،آب در هنـر و معمـاری ایرانیـان نیز جایـگاه خاصـی دارد .با
مرکزیـت آب در معمـاری اسالمی و حضور پررنگـی که در زیارتگاهها ،مسـاجد و مکا نهای
عمومـی یافـت ،حرکـت پرمـوج آن در فرهنـگ و ادب ایران نیز جاری شـد.
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
41
REPORT تحقیق
RESEARCH
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
42
سن تها و باورهای مربوط
به تقدس و ارجمندی آب
هنوز هم میان ایرانیان
وجود دارد و در آداب و
رسوم و اعتقادات آ نها
پابرجاست .بطور مثال
برپایی سقاخان هها ،آب
ریختن پشت پای مسافران
و در ظرف آب به دنبال
گمشدهها گشتن از جمله
رسومی است که همچنان
در میان ایرانیان رواج دارد.
فصلنامه منابع مقاله:
شماره 4 http://ghiasabadi.com/
زمستان avesta-aban.html
1396 https://parsiandej.ir
http://anthropologyandcul-
43 ture.com
قنات ،فنی برای دستیابی به آب؛
هانری گوبلو
تاریخ علم؛ جورج سارتون
STORYداستـان
GHERGHISIA
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
44
قرقیسیا
قسمت سوم
در قسـم تهای قبـل خواندیـم کـه درپـی رویاروی یهـای بیسـت و چندسـاله ،اسـرائیل
منحـل شـده و بـرای بازگشـت بـه عرصـه بی نالمللـی ،نقشـ هی حملـ هی تمـام عیـاری به
کشـور در حال شـک لگیری اسـت .گرچه تصاویـر ماهوارهای دچـار اختلال شـدهاند اما یک
پژوهشـکده سـری نظامی توانسـته اسـت این تحرکات را رصد و گزارش کند .ورود مامورین
MI6و تعـدادی شـخصیت علمـی در قالـب گردشـگر ،احتمال وجود نقشـ های علیه کشـور
را افزایـش داده اسـت .فرماندهـان عال یرتبـه تصمیـم دارنـد پیـش از آنکـه جنگ شـروع و
غیرقابـل کنتـرل شـود آن را در نطفـه خفه کنند و علیرضـا ،از نخبگان پـژواک به مأموریت
سـری فراخوانده م یشـود.
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
45
STORYداستـان
GHERGHISIA
دفتر ریاست مرکز تحقیقاتی پژواک دک رو فعال فصلنامه
حسین :الان علیرضا کجاست؟ یکی صداش کنه. کردم .فقط آنقدر
متوجهم یشدم شماره 4
-منهای چهار ( )-4کد خورده. که صدرا مدام زمستان
حسین :خوب پس؛ خودم بهش میگم از ایزوله بیاد بیرون. دور و برم رفت 1396
تازه رفته بودم ( )-4آزمایشـگاه که پدرم از آیفون بهم گفت بیا ،وقتشـه؛ از خوشـحالی پریدم و آمد م یکنه،
بیـرون و تـازه تـوی آینه آسانسـور دیدم کـه «گان» تنمه .تمام حرفهایـی کـه اون روز توی اتاق امانم یتونستم 46
رد و بـدل شـد یادمـه ،...تا رسـیدم گفتم « :امیر چطور راضی شـد.؟»
حسین :چطورش مهم نیست .هنوز هم مطمئنی م یتونی؟ بیشتر از این
علیرضا :تا مأموریت تموم نشه نم یتونم یه نفس راحت بکشم ،اما دلم روشنه. بفهمم.تحمل
حسـین :فـردا جلسـه طـرح عملیات گذاشـتن که باید بریـم دفتـر ......اینم بگم کـه مأموریت
دونفـره اسـت و دومی یه کلاه سـبزه کـه هدایت عملیات و محافظت از تو رو باهـم به عهده داره. چیزی که
م یدیدم برام
علیرضا :چرا اختیار من؟! ... سخت بود
حسـین :صبـر کـن .صبر کـن .کـدوم دوره نظامی رو دیدی؟ شـما فقـط کار تخصصی خودتو
انجـام بـده .امیر اینطوری راضی شـد.
راسـت م یگفـت .فـردای اون روز بـا مسـتنداتی از تجهیـزات خـاص رفتیـم دفتـر فرماندهی
و بـا همفکـری نماینـدگان ویـژه ،طـرح بـا جزئیـات دقیـق تعییـن شـد .من کـه انقدر مشـتاق
مأموریـت بـودم حـالا با اطلاعاتی که بهم رسـیده بود تازه بار سنگینشـو حس می-کـردم .اصرار
داشـتم مأموریت رو از اذان صبح شـروع کنم تا از انرژی لحظات پررمز سـحر اسـتفاده کنم .من
و محمدصـدرا ،کمانـدوی سـی سـاله و جذابـی کـه لباس عادی پوشـیده بـود ،هرکدوم وسـایل
مخصوص به خودمون رو برداشـتیم و زدیم به تاریکی .یه حلقه مشـکی بدون هیچ مشـخص های
داد ببنـدم به مـچ پام.
علیرضا« :قرار بود ردیاب با خودمون نداشته باشیم .این ،مأموریت رو به خطر میندازه».
یه چش مغ ّره رفت و گفت «این اون نیست».
« -صدرا؛ این بشقابه یا ساعت .البته برازنده این اندامه».
یـه نگاهـی با گوشـه چشـمش بهم انداخـت و نیم لبخنـدی زد .البتـه م یدونسـتم اون چیه،
فقطخواسـتم سـر گـپ و گفـت رو باز کرده باشـم.
چـون شـهر پـر از پارازیـت بود ،بـرای افزایش صحـت اطلاعات سـه منطقه از کشـور انتخاب
شـد .با هدایت و مراقبت صدرا به مدار مورد نظر در شـمال غرب کشـور رفتیم .در سـکوت شـب
کارم رو شـروع کـردم .بـه صـدرا گفتم لطفاً بذار تمرکز داشـته باشـم .دک رو فعـال کردم .فقط
انقـدر متوجـه م یشـدم که صدرا مـدام دور و بـرم رفت و آمد م یکنه اما نم یتونسـتم بیشـتر از
ایـن بفهمـم .تحمـل چیزی کـه م یدیدم برام سـخت بود .فشـار روحـی زیـادی رو تحمل کردم
تـا اینکـه بعـد از یـک سـاعت ،دیگـه روی زمین افتـادم .صـدرا دیگه طاقت نیـاورد .بغلـم کرد و
یـه گوشـه خوابانـد .قرصـی رو گوشـه لبـم گذاشـت و گفـت «معمـولاً افـراد بـا گـروه خونی تو
زود منقلب میشـن .آسـتانه تحملشـون پایینـه .این آرومـت م یکنه .توی این موقعیت حسـاس
) دستگاه جمع آوری داده ( 1- DAQ: Data Acquisition
فصلنامه
شماره 4
زمستان
1396
47
STORYداستـان
GHERGHISIA
چیـکار م یکردی؟ چی شـد؟» چند صدای جرقه فصلنامه
-همه استقرارهای ماه گذشته بعلاوه بخشی از خوابی که برامون دیدن رو م یدیدم. کوچک از اطراف
شنیدیم .صدرا شماره 4
-با این انگشتانه ؟ به سم تام خیز زمستان
خنده بی رمقی کردم و گفتم «این اون نیست». برداشت .آخرین 1396
چیزی که یادمه
صدرا گفت «اگه طبق هبندی داره نگو». سیل یهایصدرا 48
مختصر گفتم که این دسـتگاه دو اختراع لینک شـده اسـت که کار خودم بوده .اولی اسـتفاده روی صورتم بود
و فریاد «کیت
از سـیگنال سـلولی گیاه برای رصد محیطه .و برای توضیح دومی سـوال کردم... کجاست» که
-تو میدونی چشم چطور م یبینه؟ آرام آرام عجیب و
کشدارم یشد
صدرا« :نور از اجسـام به چشـم میرسـه .در سـلولهای عصبی تبدیل به سـیگنال میشـه و به
مغـز میره .اونجا تفسـیر و درک میشـه».
« -خـب .مـن دنبـال راه حلی برای افراد نابینا بودم که به این دسـتگاه منجر شـد .اگر
این سـیگنال رو به هر طریقی به مغز بفرسـتیم چی میشـه؟ ...معلومه دیگه .ما بدون واسـط هی
چشـم ،اجسـام رو م یبینیـم .چـون مغز نم یتونه بین سـیگنالی کـه به صـورت مصنوعی بهش
القا شـده با سـیگنالی که تصویر بیرونی در فرد سـالم ایجاد کرده تفاوت قائل بشـه .در واقع من
داشـتم هـر چیزی که رسـپتور دریافـت کرده بود رو م یدیـدم .البته فعل ًا با این دسـتگاه ،مغز دو
تصویر متفـاوت رو نم یتونـه تفکیک کنه».
صدرا که مبهوت شده بود ،یه «دانشمند» بهم گفت که خیلی چسبید.
ویلا -خانه تیمی
-دنیـا دیگـه وقت نداره .از گروه کهـای دلارحرو مکن چیزی در نمیـاد .خودمون باید
کار رو تمـوم کنیـم .یـا تـرور انجام میشـه ،یـا تو و تیمـت توی همین بـاغ متروکه این سـر دنیا
بـه آخـرش م یرسـین .شـروع کن پروفسـور.
-مطمئـن بـاش ایـ نکار جواب میده .بـه قول ایران یهـا ،با یه گل بهار نمیشـه؛ اما من
همـون یـه گل رو هـم ازشـون م یگیـرم تـا دیگـه هی چوقـت فکـر بهـار بـه سرشـون نزنـه.
-دفعـه قبـل هـم رجـز خوندی اما یـه مرکز کوچیک تونسـت ویـروس مـا رو به مبدا
برگردونـه و از روی شـدت خسـارات قضیـه لـو رفـت .بـه جـای حـرف شـروع کـن...
نقطه دوم -شمال شرق کشور
صدرا« :ببین ،دستگاهت م یتونه هرچیزی که دیدی رو برای مرکز ارسال کنه؟
علیرضا« :همی نکار رو کردم».
صـدرا« :م یخـوام ازت خواهـش کنـم اطلاعـات رو بفرسـتی و خـودت اونا رو نبینـی .احتمالاً
چیـزی کـه اینجـا هسـت ،به مراتـب بدتـر از اون سـمته .نم یخوام بـه خودت آسـیب بزنی.
علیرضـا« :ولـی بایـد رد یکسـری مـواد رو بگیرم .کلاه کهـای عجیبی حمل می شـد .باید از
محتویـات یـه انبار هم مطلع بشـم».
صـدرا« :نمـ یذارم اینـکار رو بکنی ،ما اجازه رد شـدن از مرز رو نداریم .من موظفم تو رو سـالم
برگردونـم و حتی اجازه لغو مأموریـت رو هم دارم».
واقعـاً عصبانـی شـد .امـا سـوء تفاهم بود ،چـون من اصا ًل نیازی به خروج نداشـتم .پروفسـور
حسـابی مدتهـا پیش ،پرده از این راز برداشـته بود اما کسـی متوجه نشـده بـود .من فقط نظریه
ذرات بینهایتـش رو تا حـدی کاربردی کرده بـودم .همین...
بررسـی نقطه سـوم هم به انتهای خودش رسـید و شـب آخر برای خرید وارد روسـتا شـدیم.
از صحرانورد پیاده شـدم .شـب زیبا و سـکوت روسـتا برای آروم شـدنم موقعیت خوبی بود .چند
صـدای جرقـه کوچـک اطرافـم شـنیدم .صدرا هم شـنید .به سـمت من خیـز برداشـت .آخرین
چیـزی کـه یادمـه سـیل یهای صـدرا روی صورتـم بـود و فریـاد «کیت کجاسـت» کـه آرام آرام فصلنامه
عجیب و کشـدار م یشـد .شماره 4
یـه پـرده سـفید روی همـه چیـز کشـیده شـد .از شـدت نور چشـمهامو بسـتم و همـه چیز زمستان
1396
خاموش شـد...
49
INTRODUCEمعرفی زعما
MOGHADDAS ARDEBILI
وعالاحمکهاممحمقربقو(طمبقهدفسض)ـاارندوبریدلانی
بیش از سه قرن قبل از ژو لورن
احمـد بـن محمـد اردبــیلی از فقهـای نامدار و یکی از مفاخر علــمای امامیــه قــرن دهم علامه در میان فصلنامه
هجــری است که در عــصر صــفویه و در شهر اردبــیل دیده به جهان گشود و در بیـن مردم علما و مراجع،
بـه مقـدس اردبیلـی و در میـان خـواص و فقها به دلیل آثـار و تألیفات و تحقیقـات گرانقدرش اولين کسی شماره 4
است که احکام زمستان
در زمینـه فقـه،کلام و عقایـد بـه محقق اردبیلی شـهرت یافت. قبله ،نماز و روزه 1396
وی از مراجـع دوره سـوم از ادوار کیفیـت بیـان فقـه اسـت .در آن دوره احکام شـرعی از راه را در قطبین
پرســش و پاسـخ بیان م یشـد و رسـال های همانند رسـال ههای عملی ه این دوره( که دوره ششم زمین ،فضا و 50
کرات دیگر بیان
اسـت ) دیده نم یشـود. فرموده است که
او در سـا لهای 984تـا 993بـه مـدت 9سـال ،مرجع تقلید شـیعیان بـود و در این مدت نشان از دیدگاه
در تکامـل بخشـیدن بـه بح ثهاي فقهی خدمـات ارزندهای کرد که با هیچ چیز قابل مقایسـه وسیع علمی و
فقهی این عالم
نیست. برجستهشیعه
علامـه در میـان علما و مراجع ،اولين کسـی اسـت که احکام قبله ،نمـاز و روزه را در قطبین دارد.کتا بهای
زمیـن ،فضـا و کـرات دیگـر بیان فرموده اسـت که نشـان از دیدگاه وسـیع علمـی و فقهی این فقهیمعروف
عالـم برجسـته شـیعه دارد.کتا بهـای فقهی معـروف او شـرح ارشـاد و آیا تالاحکام اسـت که او شرح ارشاد و
آیا تالاحکاماست
نظریـات دقیـق او مورد توجـه فقهای بعد از وی قرارگرفته اسـت. که نظریات دقیق
حـوادث و قضایـای حیر تانگیـزی از او در کتـاب انـوار نعمانیـه سـید نعمـت الله جزایـری او مورد توجه
و روضا تالجنـات عالـم ربانـی نقـل شدهاسـت کـه ايـن اعمـال و کرامـات از دارنـدگان چنین فقهای بعد از وی
ارواح وارسـته و پـاک بـا آن همـه اخلاص و پاکی ،هیچ جای تعجب و شـگفتی نـدارد؛ ازجمله قرارگرفتهاست.
دیدارهـای مکـرر ایشـان بـا امیـر مؤمنان علـی (ع) و حضـرت ولی عصر(ع) اسـت.
محقق تقوا را با درایت ،تقدس و تحقیق آمیخته بود و با ایمانی اسـتوار و دانشـی گسـترده
و عمیـق ،تیزبینـی و درایـت فقهـی همـراه و بعـد عرفانـی و اخلاقـی را با بعد فقهـی و اصولی
توأمان کـرده بود.
حضـرت محقـق اولیـن عالمی اسـت که به اصل سـهولت در دیـن عنایت داشـته و الحق و
بایـد او را مبـدع ایـن اصـل دانسـت ،ب هنحوی که مکـرر در فتـاوای خود به این اصل استشـهاد
کرده اسـت.
از مه متریـن آثـار ایشـان ،زبدهالبیـان فـی آیـات احـکام القـرآن -مجمـع الفایـده و البرهان
فـی شـرح ارشـاد الاذهـان علامه حلی -حدیقه الشـیعه در تفصیـل احوال پیامبـر(ص) و ائمه
معصومیـن (ع) -شـرح الاهیـات تجریـد قوشـچی -اثبـات واجد تعادلـی -اثبات امامیـه و ...
است.