بشنو ولی باور نکن
فاصله شنیده های واقعیت نما تا واقعیت های نشنیده چقدر است ؟
عجیب است کار کسی که مراقب خوراک بدن خویش است اما مواظب خوراک عقلی نیست ،شکمش
را از چیزهائی که برای وی مضر است می پاید ،اما سینه اش را از آنچه که برایش مضر است نمی پاید.
امام حسن مجتبی (علیه السلام)
تنها گناه آینه ها زود باوری است ...
همه ما تصور نسبتا غریبی از زودباوری داریم ،هم آن را نکوهیده می دانیم و هم دور از خود! اما واقعیت این
است که با یک تعریف ساده از زودباوری تمام تصورات قبلی ما در هم شکسته می شود ،زود باوری فقط و
فقط یعنی آنچه را می بینیم پذیرفته بپنداریم .حال این شما و قضاوت منصفانه ،چه میزان از آنچه در
روز می شنوید را می سنجید ،تحلیل می کنید و در موردش تحقیق می کنید ،چه میزان از آن را بدون درنگ
پذیرفته و گاه گاه در بین مکالمات نیز به عنوان سندی برای دیگران ارایه می کنید؟ با این بیان زودباوری
دیگر خیلی دور از ما نیست ،حتی اگر آینه باشید و چیزی از وقایع کم و زیاد نکنید نیز باز به شدت در معرض
زود باوری هستیم ،پس لطفا در شنیده ها آینه نباشید ،آینه قدرت تفکر ندارد!
اگر سوالات زیر بخشی از ابهامات ذهنی شما نیستند ،می توانید این کتاب را مطالعه نکنید!
-آیا من زود باور هستم؟
-آیا زود باوری یا دیر باوری در زندگی من تاثیر هم دارد؟
-آیا راهی برای تحلیل اخبار وجود دارد؟
-چه کسانی و چرا شایعه می سازند؟
-چطور یک شایعه گسترش پیدا می کند؟
-چگونه در دنیای امروز حقیقت با زبان خود دروغ می گوید ؟!
-آیا دنیای امروز هم مانند کشور ما از زودباوری رنج می برد؟
-و ...
چرا زودباوری نباشیم؟
زود باوری یعنی اینکه یک خبر را بدون داشتن مستندات کافی و بدون قراین و دلایلی منطقی بپذیریم .انسان
زود باوری به دلیل پذیرش افکار و اخبار سست به تدریج به منبعی از گذاره های نسنجیده تبدیل می شود،
منبعی که دیگر نمی توان از آن انتظاری در زمینه تصمیم گیری های صحیح داشت .زود باوری موجب می
شود ما از دنیای واقعی دور شویم ،تنها بر اساس شنیده های خود نسبت به دیگران قضاوت کنیم ،موجب
تضعیف روابط بین خودمان با دیگران شده یا حتی روابط چند شخص را بر هم زنیم .انسان زود باوری نه تنها
به دیگران ،بلکه به خود نیز به طور جدی آسیب می
رساند ،خیلی از افراد به دلیل زودباوری یک موقعیت
خوب کاری یا مالی را از دست داده اند و یا رشد خود
را به تعویق انداخته اند .انسان های زودباوری وقتی در
مسند کاری قرار بگیرند به شدت آسیب پذیر تر می
شوند ،در این حالت منفعت بسیاری در تصمیم و
تحلیل ناصواب آنها خلاصه می شود و آنها تلاش خود
را برای ارسال اخبار غلط و نیل به این موضوع خواهند
کرد.
بی واسطه با دنیای مجازی ( 7دلیل برای حذف دی هیدورژن مونوکسید)
دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را میگذراند به خاطر پروژهای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.
او در پروژه خود از ۵۰نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی «دی
هیدورژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این درخواست خود ،دلایل زیر را عنوان کرده بود:
-۱مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ
میشود.
-۲یک عنصر اصلی باران اسیدی است.
-۳وقتی به حالت گاز در میآید بسیار سوزاننده است.
-۴استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد میشود.
-۵باعث فرسایش اجسام میشود.
-۶حتی روی ترمز اتومبیلها اثر منفی میگذارد.
-۷حتی در تومورهای سرطانی یافت شده است.
از پنجاه نفر فوق ۴۳ ،نفر دادخواست را امضا کردند ۶ .نفر به طور کلی علاقهای نشان ندادند و اما فقط یک
نفر میدانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است! عنوان پروژه دانشجوی
فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود!
بشنو از نی چون حکایت میکند1
یک شکارچی ،پرندهای کوچک را به دام انداخت .پرنده گفت :ای مرد بزرگوار! تو در طول زندگی خود گوشت
گاو و گوسفند بسیار خوردهای و هیچ وقت سیر نشدهای .از خوردن بدن کوچک و ریز من هم سیر نمیشوی،
اگر مرا آزاد کنی ،سه پند ارزشمند به تو میدهم تا به
سعادت و خوشبختی برسی .پند اول را در دستان تو
میدهم .اگر آزادم کنی پند دوم را وقتی که روی بام
خانهات بنشینم به تو میدهم .پند سوم را وقتی که بر
درخت بنشینم .مرد قبول کرد .پرنده گفت :پند اول
اینکه :سخن محال را از کسی باور مکن .مرد بلافاصله
او را آزاد کرد .پرنده بر سر بام نشست .گفت پند دوم اینکه :هرگز غم گذشته را مخور .برچیزی که از دست
دادی حسرت مخور.
پرنده روی شاخ درخت پرید و گفت :ای بزرگوار! در شکم من یک مروارید گرانبها به وزن ده درم هست .ولی
متأسفانه روزی و قسمت تو و فرزندانت نبود .و گرنه با آن ثروتمند و خوشبخت میشدی .مرد شکارچی از
شنیدن این سخن بسیار ناراحت شد و آه و نالهاش بلند شد .پرنده با خنده به او گفت :مگر تو را نصیحت نکردم
که بر گذشته افسوس نخور؟ یا پند مرا نفهمیدی یا کر هستی؟ پند دوم این بود که سخن ناممکن را باور نکنی.
ای ساده لوح ! همه وزن من سه درم بیشتر نیست ،چگونه ممکن است که یک مروارید ده درمی در شکم من
باشد؟
مرد به خود آمد و گفت ای پرنده دانا پندهای تو بسیار گرانبهاست .پند سوم را هم به من بگو .پرنده گفت :
آیا به آن دو پند عمل کردی که پند سوم را هم بگویم .پند گفتن با نادان خوابآلود مانند بذر پاشیدن در
زمین شورهزار است.
برگرفته از مثنوی معنوی۱
مهزاد متقی چند لحظه درنگ
-آیا نمونه های تاریخی یا معاصر دیگری می شناسید که اندوخته عمری
را به یک تصمیم غلط یا زودباورانه باخته باشند؟
-شرایط یا شواهد خوارج برای ادامه یا توقف جنگ صفین را تصور کنید،
چقدر احتمال میدهید که شما هم تصمیمی مشابه تصمیم آنها
میگرفتید؟
یک جرعه شاعری ،با جام دیگری
آنکه عشق و قلب و ایمانت ربود در دل بیگانه ای منــــــــزل گزید
سخت حیرانم بگو آخر به مــن این دل ساده لوحت در او چه دید؟
بدتر از این ها سزاوار تو بــــود درد تنهایی کشـــــیدن درد نیست
سال ها می آید و خود غافـــلم این من سـاده لوح بی یار کیست؟
نقطه پایان کار ...
در هجمه عظیم اطلاعات و اخباری که به دلیل ساختار و
طراحی شبکه های مجازی به سرعت به سوی شما خواهند
آمد ،عدم تحلیل صحیح و زودباوری موجب می شود تا
ناخواسته تبدیل به یک ربات شویم ،رباتی که کنترل خود
را به انبوه گروه های مجازی سپرده است .هر گروهی که
قوی تر باشد یا کانالی که جذاب تر باشد ،کنترل ربات شما
را بیشتر در دست خواهد گرفت و این شمایید که آرام آرام
و با اشتراک گذاشتن مطالب یا لایک کردن آنها بین خود و
واقعیت دیواری بلند خواهید ساخت.
بی خیال معنی و مفهوم متن !
چگونه زود باوری و پیامد هایش شما را سریع تر از آن چه فکر میکنید احاطه میکنند؟
تنها ضرر یک قلب خوب ،زودباوری است.
سر فلیپ سیدنی
از بیم محشر فارغند!
هر کدام از ما بارها و بارها رخ در رخ رسانه های تصویری و مجازی نشسته ایم و ناظر باران وسیع اطلاعاتی و
خبری گروهها و کانال های مختلف بوده ایم ،در بسیاری از موارد خواسته یا ناخواسته با بسیاری از آنها همراه
شدیم و به هر طریقی سهمی از این دریا برای دیگرانی که سیراب شدنشان از همه برای ما مهم تر است
فرستاده ایم .دوستان ،همکاران نزدیک و خانواده همگی جزو کسانی هستند که ما با یک نگاه اخلاقی دوست
داریم با ما کنار این دریا بنشینند و از موهبتش بهره مند شوند ،غافل از این که این باران هم گاهی اسیدی
است و آن دریا طوفانی !
«ساده لوحان جنون از بیم محشر فارغند» ،شاید در این مصرع از صائب خیلی مهم نیست که محشر همین
زندگی است یا همان ،تصمیم دنیوی و اخروی بودنش با شما ،مهم این است ساده لوحی و زودباوری ما را
طوری احاطه میکند که بدون هیچ گونه نیت شری خود و اطرافیانمان را به دره پرتاب خواهیم کرد ،دره ای
که هر قدر بر نیت خیر زودباورانه خود مصمم تر باشیم عمیق تر خواهد بود !
اگر سوالات زیر بخشی از ابهامات ذهنی شما نیز هست ،پیشنهاد میکنیم حتما این فصل با دقت مطالعه
نمایید:
-آیا نباید در زندگی خوش بین بود؟
اصلا آیا پرهیز از زودباوری ما را به انسان هایی بد بین تبدیل نمیکند؟ -
زود باوری چه عواقبی میتواند داشته باشد؟ -
آیا سادگی ما منشا ساده لوحی ماست؟ -
-
چه میشود که ساده لوحی و زودباوری موجب میشود دروازه خالی را گل نکنیم؟ -
و ...
لایک لایک تا پیروزی
همه چیز به ذهنیت افراد بر میگردد و همیشه اولین
برخورد قدرت تصویر سازی بالاتری در ذهن خواهد
داشت .به عنوان یک مثال ساده ،حتما برای شما هم
پیش آمده که نسبت به یک اسم حس خوبی نداشته
باشید ،نه به این دلیل که از نظر آوایی یا معنایی ترکیب
مناسبی ندارد ،تنها به این دلیل که اولین باری که آن
اسم را شنیده اید ،مواجه شدید با فردی که اصلا
نتوانسته اید با او ارتباط خوبی داشته باشید ،یعنی شما
ذهنیت خود از صاحب اسم را به طور جدی به یک
تصویر برای آن اسم خاص تبدیل میکنید .در فضای
مجازی نیز همین هست ،وقتی گفته میشود جنگ
نرم ،همه ما به دنبال این خواهیم بود که تصور خود از
جنگ را در این فضا نیز پیاده سازی کنیم ،هر کسی
یک مسلسل بر میدارد به نام اشتراک گذاری و یک
نارنجک به نام لایک ،غافل از اینکه گلوله های بدون
فکر اول از همه سینه خودمان را هدف گرفته اند.
یک جرعه شاعری ،با جام دیگری
امیرحسین خوش حال در کنا ِر گازِ روشن ،لایک کــــــن! عک ِس من را با «فروتن» ،لایک کــن!
هرچه را دیدی سریع ًا لایک کــــن بیخیال معنی و مفهوم متـــــن
یا نشسته روی کلمن ،لایک کــــن عکـــسِ آن مردی که روی صنــدلی
با رفیقان داخ ِل« ون » ،لایک کــن عک ِس سلفی ُمد شد و او هم گـــرفت
مرد هم پوشیده دامن ،لایک کـــن داخل عکسی زنی دارد سبیــــــــل
میزند پیوسته شیون لایک کــــن فیلمِ آن مادر که بر خاک پســـــــر
آمد از بازیگر زن ،لایک کــــــــن
پس تو هم این لحظه فوراً لایک کن اینک از یک جشن ،عکسی بیحجاب
یک رفیقت شعر من را لایک کــــرد
خوش بینی یا خوش خیالی؟
هرچند همه ما میتوانیم بین این دو واژه از نظر بار معنایی تفاوت قائل باشیم ،اما خیلی از ما نمیتوانیم تفاوت
بین این دو را به درستی بیان کنیم و به همین دلیل است که بارها و بارها به بهانه خوش بینی ،خوش خیالی
میکنیم!
داداش ،چقدر امروز تفاوت خوش بینی و خوش خیالی به مرز بین حس
سرحال به نظر میای ! و منطق بر میگردد ،خوش بینی تنها در لایه حسی
ذهن افراد دخالت میکند و موجب میشود آنها
بتوانند حتی در شرایط سخت احوال خوبی برای ادامه
مسیر داشته باشند ،اما خوش خیالی از لایه احساس
عبور کرده و به بخش منطقی زندگی افراد وارد
میشود .شاید مثال هواپیما بتواند اندکی جزئیات را
واضح تر کند ،فکر کنید که داخل هواپیما هستید و
ناگهان یکی از موتورها دچار آسیب شده و از کار
بیافتد ،خلبان میتواند برخورد های مختلفی داشته
باشد:
.۱خلبان سراسیمه بیرون میآید ،میگوید هواپیما دچار آسیب شده و راه فراری وجود نخواهد داشت،
این بدبینی است ،بد بینی حتی شانس تلاش برای رهایی از موقعیت را فراهم نخواهد کرد.
.۲خلبان با آرامش میگوید که یک نقص فنی داریم اما اصلا جای نگرانی نیست ،در این حالت اگر به
شما بگوییم که خود خلبان نیز این جمله را با تمام وجود باور کرده طوری که هیچ تلاش ویژه ای
برای مدیریت شرایط جدید نمیکند چه میگویید؟ بله همه ما او را دیوانه میپنداریم ،این از جنس
همان خوش خیالی است که به مرحله تصمیم گیری هم کشیده شده است.
.۳خلبان با آرامش میگوید که یک نقص فنی داریم و اصلا جای نگرانی نیست ،اما خودش و تمام کادر
پروازی تلاش میکنند که نقص بوجود آمده را برطرف کنند و یا طوری آن را جبران نمایند تا هواپیما
به درستی بر روی زمین بنشیند .این همان خوش بینی است که نه تنها روند منطقی را متوقف
نمیسازد ،بلکه فضا را برای تصمیم گیری صحیح مهیا مینماید.
هین سخن تازه بگو
هرگاه خوبی بر روزگار و مردم آن غالب آید ،اگر کسی به دیگری گمان بد برد ،در
حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده ،ستم کار است و اگر بدی بر زمانه و مردم
آن غالب شود و کسی به دیگری خوش گمان باشد ،خود را فریب داده است۲.
امام علی (علیه السلام)
نهج البلاغه قصار ۲۱۱۴
از کف به در آمده ...
با تمام سوابقش و بعد از عمری مجاهدت تنها ایستاده بود و به روبرو مینگریست ،تردید در نگاهش موج میزد.
اما او هم سرانجام با شعار "لاحکم الا لله" همراه شد و قرآن بر نیزه را گواه انتخاب قرار داد .پس از حکمیت با
دوستان خود تصمیم گرفت و عهد کرد تا در مبارک ترین شب سال ،شب قدر به وعده اش عمل کند ،وعده
ای که تمام اجرهای گذشته اش را نابود ساخت .تاریخ درون خود صدها و شاید هزاران ابن ملجم مرادی دارد،
افرادی که با تصمیم های بدون پشتوانه و سطحی ،با تبعیت کورکورانه از اطرافیان ،هر چه اندوخته اند را به
یکباره از دست دادهاند.
تصویر جنگ صفین از کتاب تاریخ نما اثر بلعمی جوون
چند لحظه درنگ
-آیا نمونه های تاریخی یا معاصر دیگری می شناسید که اندوخته عمری
را به یک تصمیم غلط یا زودباورانه باخته باشند؟
-شرایط یا شواهد خوارج برای ادامه یا توقف جنگ صفین را تصور کنید،
چقدر احتمال میدهید که شما هم تصمیمی مشابه تصمیم آنها
میگرفتید؟
بی واسطه با دنیای مجازی
-مادر تنها کنج خانه نشسته بود و پسرک،
بیتوجه غرق در فیسبوک ،این پست را
گذاشت تا لایک جمع کند« :همه هستیام
مادرم».
-دخترک در لاین عکس کارگری پیر را گذاشت
و زیرش نوشت« :پدرای زحمتکش چند تا
لایک دارن؟» همزمان پدر پیرش صدایش
کرد« :دخترم ناهار آماده است ».دختر داد زد« :من میل ندارم ،صد دفعه نگفتم وقتی تو اتاقم هستم
انقد صدام نکنید!» تو همین مدت پست دخترک کلی لایک خورده بود!
-مرد تابلوی خاتمکاری شده زیبایی را که خریده بود روی دیوار نصب کرد .همسرش گفت« :زنگ زدی
حال برادر بیمارت رو بپرسی؟» مرد با عصبانیت گفت« :الان حوصله ندارم ».روی تابلو خاتمکاری
نوشته شده بود« :بیا تا قدر یکدیگر بدانیم».
به عمل کار برآید به سخن دانی نیست
این شعر سعدی گواه آن است که این معضل حرف تا عمل مشکل همیشگی بشر بوده و خواهد بود ،پس
نمیشود انتظار داشت زود باوری آن هم در دنیای پر زرق و برق مجازی به سادگی باور به مضرات آن مرتفع
گردد .رهایی از زود باوری نیازمند مجهز شدن به ابزار و فراگیری مهارت هایی است که بتواند ما را نسبت به
آن واکسینه نماید .به همین دلیل در فصل های آتی این کتاب تلاش کرده ایم تا هر ابزار و مهارت را در قالب
یک فصل برای رهایی از زودباوری معرفی کنیم .از این جا به بعد با شماست ،که از این ابزار استفاده نمایید یا
خیر ...
بشنو از نی چون حکایت میکند3
روزی گرگی ساده لوح ،خروسی را از مزرعه به دهان گرفته بود و قرار بر فرار داشت که روباه او را دید و در
راهش را گرفت.
روباه به او گفت که بایستد و سپس در طمع فریب گرگ
بر آمد و گفت :به به! چه خروسی گرفته ای ! این خروس
را از کجا آورده ای؟
گرگ گفت :از خانه واعظی که آن طرف علفزار است او
را شکار کردم.
روباه گفت :وای بر تو ! زود آن را برگردان که بیچاره
شدی!
گرگ ناگهان ترسی به دلش افتاد و با تعجب پرسید :چرا؟
روباه گفت :اگر واعظ بفهمد خروسش را تو خورده ای ،از فردا اعلام میکند گوشت گرگ حلال است .آن وقت
است که همه مردم میآیند و گرگها را شکار میکنند و بزودی نسل شما از روی زمین برداشته میشود.گرگ
بترسید و خروس را همان جا رها کرد و فرار کرد .روباه نیز به حماقت گرگ ساده لوح خنده ای کرد و خروس
را به دندان گرفت و رفت.
نقطه پایان کار ...
در هجمه عظیم اطلاعات و اخباری که به دلیل ساختار و
طراحی شبکه های مجازی به سرعت به سوی شما خواهند
آمد ،عدم تحلیل صحیح و زودباوری موجب می شود تا
ناخواسته تبدیل به یک ربات شویم ،رباتی که کنترل خود
را به انبوه گروه های مجازی سپرده است .هر گروهی که
قوی تر باشد یا کانالی که جذاب تر باشد ،کنترل ربات شما
را بیشتر در دست خواهد گرفت و این شمایید که آرام آرام
و با اشتراک گذاشتن مطالب یا لایک کردن آنها بین خود و
واقعیت دیواری بلند خواهید ساخت.
بهترین قصه ها برای بهترین بچه ها (با اندکی تغییر)۳
اگر ناطقی طبل پر یاوه ای !
شایعه ،اصلی ترین عنصر زودباوری چگونه همیشه در کمینه شماست؟
از آنچه به آن آگاهی نداری ،پیروی مکن ،چرا که گوش و چشم و دل ،همه مسؤولند
َولا َتق ُف ما َلی َس لَکَ به علمٌ إ َّن ال ّسَمعَ وَال َب َصرَ َوال ُفؤا َد کُ ّلُ أُولئکَ کانَ َعن ُه َمسئولًا
سوره اسراء – آیه ۳۶
کس از دست جور زبان ها نرست !
شما هم شنیده اید ؟ -
میگن که ... -
-
کی باورش میشد که ... -
راستی خبر داری ...
قطعا شما هم به طور روزمره بارها و بارها جملاتی مشابه جملات بالا را شنیده اید ،جملاتی که در ادامه
به سرعت یک خبر را بیان می کنند .جملاتی این چنین بدون درنگ پخش می شوند ،گاه آنقدر سریع که
باور کردنش نیز سخت است .اما آیا هیچ گاه دقت کرده اید چرا این اخبار تنها در فضای غیر رسمی جریان
دارد؟ بسیاری از این شنیده ها تنها به عنوان یک شنیده باقی می مانند و هیچ گاه نه تایید می شوند و نه
دلیلی برای صحت آن ها یافت می شود .به گزاره ای که تنها یک گمان را بیان می کند و هیچ ملاکی
برای اثبات مدعی نداشته باشد شایعه می گویند۴.هر چند بسیاری از ما شایعه را در نگاه اول پر اهمیت
نمی پنداریم ،اما باید باور کنیم که یک شایعه می تواند آنقدر قوی باشد که حتی یک جنگ برده را به
باخت و یا یک کشور را به فروپاشی بکشاند .اولین قدم در مواجه با شایعه شناخت آن است ،اگر شما هم
می خواهید به درستی خود را از آن مصون بدارید ،حتما و حتما این فصل را مطالعه کنید ...
شایعه اثر اونوره دومیه
برگرفته از ویکی پدیا فارسی۴
ز کجا آمده ای آمدنت بهر چه بود؟!
تمامی رفتار های مرسوم در جوامع دارای دلایل خاص خود هستند ،شایعه نیز از این امر مستثنی نیست .دو
عنصر تاثیر گذار در ایجاد شایعه عبارتند از "مهم" و "مبهم" .مهم یعنی شایعه وقتی ساخته می شود که
موضوع آن برای افراد آن جامعه از درجه اهمیت بالایی برخوردار باشد .اهمیت موضوعات تنها به تاثیر بالای
آنها در زندگی افراد بر نمی گردد ،خیلی از آنها تنها به این دلیل مهم هستند چون ذات موضوع جذابیت دارد،
مثل بسیاری از شایعاتی که در مورد زنگی خصوصی افراد سرشناس گفته می شود .نکته دوم مبهم بودن است،
وقتی در یک زمینه مبهم اطلاعات درست و کاملی در اختیار نبوده و از منابع رسمی منتشر نشود ،ابهام موجب
می شود تا ذهن جامعه به سمت احتمالات حرکت کند ،و البته آنها بیشتر احتمالاتی را مطرح می کنند که
برایشان جذابیت بیشتری نیز داشته باشد .اگر موضوعی مهم نبوده و دارای ابهام در جامعه نباشد ،فضا برای
ایجاد شایعه برای آن کمرنگ خواهد شد.
بی واسطه با فضای مجازی
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و
شروع به پراکندن آن کرد .بعد از مدت کمی همه
اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند.
همسایه اش از این شایعه به شدت صدمه دید و دچار
مشکلات زیادی شد .بعدها وقتی که آن زن متوجه
شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و
وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد
و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه
بتواند این کار خود را جبران کند.
مرد حکیم به او گفت :به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل
زندگی خود دانه به دانه پخش کن .آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد
فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور .آن زن رفت ولی ۵تا پر بیشتر پیدا نکرد.
مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست
همانند .آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ،ولی جبران کامل آن غیر ممکن است.
یک جرعه شاعری ،با جام دیگری
بوستان سعدی در از خلق بر خویشتن بســتهای است اگر در جهان از جهان رستهای است
اگر خودنمای اســـت و گر حق پرست کس از دست جور زبانها نرسـت
به دامن در آویزدت بد گــــــــــمان اگر بر پری چون ملک ز آسمــــان
نشاید زبان بداندیــــــــــــش بست به کوشش توان دجله را پیش بست
کز اینـــــــان به مردی و حلیت رهی مپندار اگر شیر و گر روبــــــــهی
کــــــــــه پروای صحبت ندارد بسی اگر کنج خلوت گزیند کســـــــی
ز مردم چنـــــــان می گریزد که دیو مذمت کنندش که زرق است و ریو
عفیفـــــــــــــش ندانند و پرهیزگار وگر خـــــنده روی است و آمیزگار
که فرعــــون اگر هست در عالم اوست غنـــــی را به غیبت بکاوند پوست
وگر خــــــــــــامشی نقش گرماوهای اگـــــــــر ناطقی طبل پر یاوهای
که بیچــــــــــــاره از بیم سر برنکرد تحــــــــمل کنان را نخوانند مرد
گرفتــــــــــار را چاره صبرست و بس رهـــــایی نیابد کس از دست کس
بشنو از نی چون حکایت میکند
در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت
فراوانش مورد ستایش بود .روزی فیلسوف بزرگی
که از آشنایان سقراط بود ،با هیجان نزد او آمد و
گفت :سقراط می دانی راجع به یکی از شاگردانت
چه شنیده ام؟
سقراط پاسخ داد :لحظه ای صبرکن .قبل از اینکه
به من چیزی بگویی به سه پرسش من پاسخ ده.
مرد پرسید :سه پرسش؟ سقراط گفت :بله درست است .قبل از اینکه راجع به شاگردم با من صحبت کنی،
لحظه ای آنچه را که قصد گفتنش را داری امتحان کنیم.
اولین پرسش «حقیقت» است .کاملا مطمئنی که آنچه را به من می خواهی بگویی حقیقت دارد؟ مرد جواب
داد :نه ،فقط در موردش شنیده ام .سقراط گفت :بسیار خوب ،پس واقعا نمی دانی که خبر درست است یا
نادرست.
حال پرسش دوم« ،پرسش خوبی» .آنچه را که در مورد شاگردم به من می خواهی بگویی خبر خوبی است؟
مرد پاسخ داد :نه ،بر عکس...
سقراط ادامه داد :پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی در مورد آن مطمئن هم نیستی بگویی؟
مرد کمی دست پاچه شد و شانه بالا انداخت.
سقراط ادامه داد :و اما پرسش سوم «سودمند بودن» است.
آنچه را که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی سودمند
است؟ مرد پاسخ داد :نه ،واقعا...
سقراط نتیجه گیری کرد :اگر می خواهی چیزی را به من
بگویی که نه حقیقت دارد و نه خوب است و نه حتی سودمند
است پس چرا اصلا آن را به من می گویی؟!
چند لحظه درنگ
-چقدر با مصرع آخر سعدی موافق هستید که "گرفتار را چاره صبر است
و بس" ؟ آیا و صبر می تواند مرهمی برای درمان شایعات باشد؟
-آیا راهکار سقراط را در زمینه در امان مانده از شایعات عملیاتی می
پندارید؟
-به نظر شما تفاوت دیدگاه سعدی و سقراط در زمینه شایعه چیست؟ آیا
این دو دیدگاه می توانند مکمل همدیگر باشند؟
یه سوزن به خود ،یه جوالدوز به دیگران
شاید این که می گویند کلمه انسان ریشه در مفهوم نسیان دارد
واقعیت داشته باشد یا که نه ،مهم این است که حتی اگر ریشه ادبی
نداشته باشد از نظر معنایی واقعا هم ریشه هستند .فرض کنید در
حالت اول یکی از ما در معرض یک شایعه قرار بگیرید ،نسبت به
تمام افرادی که در تولید یا پخش این شایعه دخیل بودند چه
احساسی خواهید داشت؟ حال به عنوان حالت دوم خود را در نقطه
مقابل قرار دهید ،هر یک از ما چقدر راحت اخباری را که نسبت به
دیگران بیان می شود می پذیریم و به اطرافیان منتقل می کنیم .اگر نمی خواهید خود را از حالت دوم در
بیاورید حرفی نیست ،فقط یادتان باشد که نباید نسبت به حالت اول نیز دیگر معترض باشید!
شاید برای شما هم اتفاق بیافتد!
خیلی وقت ها شایعاتی که به سرعت رواج پیدا می کنند می تواند از بیرون
خنده دار باشد ،اما این دلیل نمی شود وقتی شما هم در بستر این شایعات
قرار می گیرد بتوانید به راحتی از دام آنها خارج شوید ،مثال های زیر نمونه
هایی هستند از معروف ترین و رایج ترین شایعات دنیا ،اگر برای شما هم خنده
دار هستند فکر کنید که شاید برای شما هم اتفاق بیافتد!
⃝ من بودم هم باور می کردم ⃝ به نظر من خنده دار است .۱حمله موجودات فضایی به آمریکا
.۲زنده بودن آدولف هیتلر بعد از جنگ جهانی دوم ⃝ من بودم هم باور می کردم ⃝ به نظر من خنده دار است
⃝ من بودم هم باور می کردم ⃝ به نظر من خنده دار است .۳ترور استالین به دست یکی از محافظینش
⃝ من بودم هم باور می کردم ⃝ به نظر من خنده دار است .۴منطقهای مرموز به نام مثلث برمودا
.۵ظهور حضرت مسیح (ع) در ایالت پنسیلوانیا ⃝ من بودم هم باور می کردم ⃝ به نظر من خنده دار است
.۶پیش بینی وقوع زلزلهای بزرگ در قاره اروپا ⃝ من بودم هم باور می کردم ⃝ به نظر من خنده دار است
شاید شما هم بخواهید نمونه ای به شایعات بالا اضافه کنید ،ردیف زیر متعلق با شماست ...
.۷
نقطه پایان کار ...
شایعه به عنوان مهترین عنصر زودباوری به سادگی ساخته
می شود و سریع تر از آنچه تصورش را بکنید گسترش می
یابد .افراد در برابر شایعه به دو صورتند ،یا شایعه حول محور
آنها ساخته می شود و یا در تولید و گسترش شایعاتی در
مورد دیگران دخیل هستند .هر کدام از این موارد راهکار
مختلفی دارد ،مشابه اختلافی که در شعر سعدی و حکایت
سقراط وجود داشت .به هر صورت به نظر می رسد قبل از
اینکه بدانیم باید با شایعه چه کنیم ،باید باور داشته باشیم
که شایعات تا چه حد در دسترس و آسیب ساز هستند !
آدمی که تیشه به فرهنگ می زند!
چه کسانی شایعه را می سازند و چگونه آن را پخش می کنند؟
فریبی که ما را خرسند می کند ،بیش از صد حقیقت برایمان ارزش دارد.
آنتوان چخوف
چشم ها را باید شست ،جور دیگر باید دید
همه ما بارها و بارها شاهد انتشار شایعات از رسانه های مختلف بوده ایم ،این که یک رسانه غیر رسمی مانند
یک گروه در شبکه های مجازی در شکل گیری یک شایعه موثر باشد عجیب به نظر نمی رسد ،اما گاه این
همراهی شبکه های رسمی مانند روزنامه ها و مجلات است که انسان را شگفت زده می کند .انتشار یک خبر
توسط یک رسانه رسمی که بعدا شایعه بودن آن محرز می گردد ،در نگاه اول لطمه ای جدی به هویت و
ماهیت آن مجموعه وارد خواهد کرد ،به همین دلیل موثق بودن اخبار در یک رسانه اهمیت بالایی خواهد
داشت ،اما چه می شود که با این وجود بسیاری از اخبار در این رده از رسانه ها به صورت متداول درج می
شوند؟ اگر بگوییم بسیاری از این موارد اتفاقی نیست و رسانه درج کننده از پیش از ماهیت جعلی آن اطلاع
داشته ،یا اینکه در یک گزاره تکمیل شده بگوییم بسیاری از شایعات را رسانه ها در جامعه می سازند ،کمی
موضوع متفاوت می گردد .در دنیای رسانه ای امروز گاه شایعه ای در سر فصل اخبار قرار می گیرد و فردای
آن روز به عنوان یک پا نوشت تکذیب می گردند ،مهم این است که آن شایعه در همان یک روز تاثیر خود را
خواهد گذاشت .این تاثیر شاید به صورت مستقل زیاد به نظر نرسد ،اما وقتی یک شایعه مهندسی شده را به
عنوان بخشی از یک پازل جریان سازی در نظر بگیریم ،حال همه چیز متفاوت خواهد بود .ما در این فصل و
چند فصل آینده تلاش می کنیم تا شما هم جور دیگر دیدن را تجربه کنید !
ما در این فصل سعی می کنیم تا به ابهاماتی مانند سوالات زیر پاسخ دهیم :
-۱شایعات با چه اهدافی ساخته می شوند؟
-۲نقش شایعات در جنگ روانی چیست؟
-۳چه کسانی شایعه سازی می کنند؟
و ...
彼の魂に神の祝福を
اکثر ما کارتون ژاپنی فوتبالیست ها را به عنوان بخشی از زندگی کودکی خود به خاطر داریم ،خیلی از
ما آن را در روز های خوش کودکی تماشا کردیم و خیلی دیگر در اوهام با شخصیت های آن همراه شدیم.
چندی پیش خبری در شبکه های مجازی به سرعت انتشار یافت ،خبری ناشی از مرگ میزوگی ،یکی از
شخصیت های محبوب که همیشه از عارضه قلبی رنج می برد.
نمونه های زیر بخشی از جریان ایجاد شده در شبکه های مجازی در زمینه این شایعه است :
" -میزوگی رو یادتونه؟ رقیب سر سخت سوباسا! میزوگی بازیکن تیم m.c.f.cپس از سالها تحمل درد
و بیماری به علت مشکل قلبی دار فانی را وداع گفت .تسلیت به همه فوتبال دوستان
-با اینکه خبر درگذشت میزوگی تکذیب شده است ،با این حال عده ای از دوست داران این فوتبالیست
در مقابل بیمارستان شهدای هیروشیما تجمع کردنند و پی گیر حال او هستند!
-خواهر میزوگی با ابراز تشکر از ایرانیان برای
همدردی اعلام کرد که خبر فوت برادرش
تکذیب می شود .بیانیه خواهر میزوگی:
خوشبختانه حال برادرم رو به بهبود است ،در
حالی که در ژاپن حالی از ما نمی پرسند اما
مردم ایران برای برادرم سنگ تمام گذاشتند.
فقط لطف کنید هی pvنیاید ،مرسی .ایش
به نظر شما شایعاتی مانند این مورد از چه روی ساخته می شوند؟ آیا شایعات طنز تنها بار سرگرمی
خواهند داشت یا در نهان نقش دیگری نیز ایفا می کنند؟
از کجا آمدی ای باد !
در پس تمامی شایعاتی که هر روزه
به گوش ما می رسد ،عوامل متعددی
وجود دارد ،دلایلی که گاه ممکن
است هر یک از ما را به یک شایعه
ساز و یا شایعه پراکن تبدیل کند.
شما خود قضاوت کنید که نسبت به
هر کدام از موارد زیر تا چه میزان
مصون هستید؟
-۱جلب توجه :شایعات در مورد نکات مهم شکل می گیرند ،به همین دلیل رغبت افراد نسبت به
شنیدن آنها بیشتر از اخبار و وقایع متداول است .همین میل بیشتر موجب می شود که افراد در جمع
به منظور جلب نظر دیگران به شایعات روی آورند .این مورد مخصوصا در مورد افراد رانده شده در
جمع های و یا انسان هایی با حس حقارت ،نمود بالاتری پیدا خواهد کرد .اهمیت سرگرم کردن
سایرین برای این افراد آن قدر جدی خواهد بود که سعی به ایجاد یا انتقال اخباری جذاب با درجه
اعتبار پایین خواهند داشت ،پس لطفا سعی کنی حس جلب توجه را در خود کنترل کنید!
-۲فرافکنی :یعنی نسبت دادن ناآگاهانه اعمال ،عیبها و امیال ناپسند خود به دیگران که در واقع ساز
و کاری پدافندی به شمار میآید ۵.بسیاری از نقل قول هایی که نسبت به شخصی مجهول دلالت می
کنند و با عبارت هایی مثل "یکی می گفت" همراه هستند ،بیان هایی است که ما قصد نداریم آن را
از سمت خود انتشار دهیم و دوست داریم برای آن یک منبع آگاه نا معلوم قرار داد کنیم .افراد در این
شرایط خواسته ها و تمایلات درونی خود را به صورت یک قول از دیگری ترویج می دهند ،پس لطفا
حواستان به نقل قول هایی که می کنید باشد!
-۳کنجکاوی :بسیاری از شایعات از ابتدا یک سوال بوده اند و تنها به دلیل کنجکاوری مطرح شده اند.
در این قبیل از شایعات ،سازنده شایعه می تواند به هیچ وجه قصد تولید آن را نداشته باشد ،او تنها
موردی را از سر کنجکاوری از افراد متخلفی می پرسد ،اما همین پرسش های مکرر نا خودآگاه سبب
شکل گیری یک شایعه می شود .تصور کنید که فردی در یک خانوده شروع کند به پرسش در مورد
ازدواج یکی از جوان ها بکند ،با اینکه پاسخ افراد می تواند "نه" یا "نمی دانم" باشد ،اما همین پرسش
متعدد می تواند سبب ساز ساخت یک ابهام جدی و شایعه در زمینه ازدواج فرد مذکور گردد .پس
لطفا مراقب پرسش های خود باشید !
ویکی پدیا۵
-۴خصومت :در بسیاری از موارد شایعات به صورت مهندسی شده و به سرانجام رساندن یک جبهه
فکری خاص طراحی می شوند .این دست از شایعات می توان یک جناح سیاسی یا یک فرد خاص را
مورد هدف قرار دهد و به تخریب آن بپردازد .این دست از شایعات در بسیاری از موارد علاوه بر
گسترش در فضای غیر رسمی ،بلکه در فضای رسمی رسانه ای نیز حضور پیدا می کند و نقش یک
قطعه از پازل جریان سازی را ایفا می نماید .این دست از شایعات در برهه های ویژه رنگ و بوی
بیشتری پیدا می کنند ،به طور مثال در نزدیکی انتخابات شایعات سیاسی قوت می گیرد .پس لطفا
مراقب تاثیرات عقاید و هدف گیری ها باشید !
-۵بزرگ سازی :دسته ای از شایعات هستند که به جای اینکه هدف خود را بر تخریب افراد و گروه ها
قرار دهند ،قصد بر تقویت و برجسته سازی یک شخص یا گروه دارند .به طور مثال شایعاتی که در
مورد قدرت اطلاعاتی برخی کشور های بیان می شود موجب می شود که به طور ناخواسته میزان
واهمه افکار عمومی سایر کشور ها از آن کشور بیشتر گردد .این رده از شایعات معمولا به صورت
دولتی و سازمان یافته در دنیا ایجاد شده و گسترش می یابند.
-۶فریب کاری :برخی شایعات به منظور خارج کردن ذهنیت افکار عمومی از یک روال خاص به جهت
نیل به اهداف ویژه ای طراحی می گردند .به طور مثال پخش شدن شایعه گران شدن یک کالا در
آینده نزدیک موجب افزایش خرید آن محصول در بازار خواهد شد .همین افزایش خرید موجب می
شود تا قیمت کالا نسبت به حالت عادی افزایش یابد ،در هیچ دلیل بیرونی برای افزایش این قیمت
وجود نداشته و تنها زودباوری عمومی جامعه و خرید مازاد بر نیاز آنها نظم قیمت ها را بر هم زده
است .این رده از شایعات علاوه بر زمینه های اقتصادی در سایر زمینه ها هم رواج دارد.
امان از موج بی ساحل ...
هرچند از همسران پیامبر بود ،اما باز هم معصوم نبود ،پس از فوت ابراهیم پسر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تحمل
نکرد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سوگ پسر ماریه چنین ناراحت باشد ،شایعه کرد ماریه با غلامی رابطه
ای نا مشروع داشته و ابراهیم پسر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نبوده است.
شایعه ای به مانند مورد بالا می تواند علاوه بر تغییر روند زندگی گروهی از افراد ،بلکه در آینده یک جامعه
دینی تاثیرات جدی داشته باشد .به همین دلیل پاسخ به این شایعه را خداوند چنین در قرآن می دهد:
إِنَّ ا َّل ِذینَ َجا ُؤوا ِبالْ ِإ ْفکِ ُع ْص َب ٌة مَِّن ُک ْم لَا تَ ْح َس ُبو ُه شَ ًَّرا َّلکُم بَ ْل ُهوَ خَ ْی ٌر َّل ُک ْم۶
ترجمه :کسانی که آن دروغ بزرگ را ساخته اند گروهی از شمایند مپندارید که ،شمارا در آن شری بود نه ،
خیر شما در آن بود هر مردی از آنها بدان اندازه از گناه که مرتکب شده است به کیفر رسد ،و از میان آنها آن
که بیشترین این بهتان را به عهده دارد به عذابی بزرگ گرفتار می آید.
لازم به ذکر است در باب انطباق آیه فوق با ماجرا مطرح شده دو نکته قابل توجه است:
-آیه از نظر زمانی با وقوع حادثه وفات فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) همخوانی دارد.
-خدا پیش از این نیز در آیاتی مانند آیه ۱تا ۵سوره تحریم ،برخی از همسران پیامبر را بابت حسادت
و بغض ورزی به دیگر همسران مورد ملامت قرار داده است.
سوره نور ،آیه ۶۱۱
چند لحظه درنگ
-به نظر شما کدام یک از ۶عامل مطرح شده در ساخت شایعه ،در داستان
مربوط به داستان افک (داستان مربوط شان نزول آیه ۱۱سوره نور) تاثیر
بیشتری داشته است؟
هاجر سلیمانی مقدم یک جرعه شاعری ،با جام دیگری
هنجارهای نا شده در جار حنــــــــجره در زیر گوش فلک زنگ مـــــــــــی زند
خورشید وماه راغب تاریک گشتن انــــد ازآن زمــان که که پای زمین لنگ می زند
تا اینکه صلح جوجه یک روزه ،شد عقاب دیــــــدم به اوج ،کوس اناالجنگ می زند
تندیس صبـــر عشق ،دلش را به باد داد شـد آدمی که تیشه به فرهنگ می زند
سجاده های خشــک شده ،بانسیم جحد در زیر پــــــای صاحبش ،آهنگ می زند
نفسی که هـــــــاجرانه پی یار می دوید شیطان شــــده ،خلیل مرا سنگ می زند
اوهــــــــام فقر ،گشته هیولای قرن ما بر هــر چه آبروست ،چه بد چنگ می زند
یک شاعر شکسته نشــــته ست پای شعر بی شـک به روی شایعه ها ،انگ می زند
نقطه پایان کار ...
هر چند غالب افراد جامعه تصور می کنند که شایعات توسط یک
روند عمومی و ناخودآگاه در جامعه ساخته می شود ،اما حقیقت آن
است که بسیاری از شایعات به صورت مهندسی شده تولید و در
جامعه گسترش پیدا می کنند .عواملی مانند نیاز به جلب توجه
دیگران ،فرافکنی ،کنجکاوی ،خصومت ،بزرگ سازی و فریبکاری از
مهم ترین عوامل و دلایل ساخت شایعات هستند .هر چند در برخی
از ۶عامل یاد شده می توان رنگ و بوی رفتار ناخودآگاه انسان های
جامعه را جستجو کرد ،اما در دیگر موارد شایعات با قصد و نیت
دقیقی طراحی شده اند.
مراقب سخنت باش،شب خبرچین است!
شایعه چگونه و با چه سرعتی در فضای مجازی منتشر می گردد؟
شایعه توسط افراد معاند ساخته می شود ،توسط آدم های ساده لوح منتشر می شود و احمق ها
آن را باور خواهند کرد.
دام دیوانگی بگسترده!
شایعه با تمام آنچه در رابطه با آن بیان کردیم ،مانند یک باکتری می ماند ،هر چند یک باکتری به خودی خود
می تواند خطر آفرین باشد ،اما خطر اصلی زمانی است که گسترش یابد .گسترش یک شایعه نیز همانند رشد
یک باکتری نیازمند شرایطی است ،شرایطی مانند امکان انتشار و انتقال سریع اخبار ،حجم بالای اطلاعات که
ناخودآگاه شرایط تحلیل را کمرنگ تر می کند و مواردی از این قبیل که هر کدام می توانند در رشد سریع
شایعات موثر باشند .متاسفانه اکثر شرایط مورد نیاز برای انتشار یک شایعه امروزه در شبکه های مجازی و
اجتماعی برپاست و به همین دلیل شایعات در این شبکه ها با سرعت بسیار زیادی پخش می شوند .با این
تصور شبکه های مجازی مشابه یک اتاق سمی مملو از باکتری هستند ،باکتری هایی که می توانند آن قدر
خطرناک باشند که شما را از مسیر اصلی زندگی خارج کنند .احتمالا شما هم موافق خواهید بود که اگر کسی
بدون لباس مخصوص وارد این محیط مسموم شود ،در حقیقت برای خود دام دیوانگی گسترده!
موارد زیر نمونه هایی از مواردی هستند که ما قصد داریم در این بخش به پاسخ آنها بپردازیم :
افراد نسبت به یک شایعه چه موقعیت هایی خواهند داشت؟ -
ویژگی های افرادی شایعه پذیر چیست؟ -
شایعه به چه شکل انتشار می یابد؟ -
-
ساختار انتشار شایعه در شبکه های مجازی چگونه است؟ -
و ...
خط مقدم شایعه سازی
هر چند شایعه یک آفت عمومی در جوامع است ،اما میزان تاثیر پذیری افراد مختلف جامعه بسته به شرایط
گوناگون می تواند متفاوت باشد .آنچه مهم است برخی از افراد به طور جدی در اکثر این موارد در خط اصلی
پذیرش و انتقال شایعه قرار دارند .موارد زیر نمونه ای از ویژگی های این گروه از افراد است:
-گزافه گویی :پرگویی و گزافه گویی از جمله عاداتی است که به راحتی شرایط اغراق در بیان را
مهیا می کند ،اکثر این افراد معمولا حوادث و آمار را به صورت کاملا بزرگ نمایی شده تعریف می
کنند.
-بد بینی :افراد بد بین همیشه آمادگی پذیرش و نقل اخبار منفی را خواهند داشت ،طبیعی است
که این افراد در مواجه با دریافت و انتقال شایعات نیز از این رو بسیار مستعد می باشند.
-دروغگویی :افراد دروغگو به راحتی اتفاقات را مطابق با امیال خود تغییر داده و بیان می کنند و از
همین رو این افراد در ساخت و انتشار شایعه در جوامع بسیار موثرند.
-ناپایداری :بسیاری از افراد جامعه با یک محرک ساده خبری به سرعت دچار برانگیختگی خواهند
شد ،این افراد در مواجهه با شایعات نیز واکنش مشابهی خواهند و داشت به همین جهت بیش از
حد متعارف درگیر شایعات می گردند.
-ساده لوحی :این دسته از افراد توانایی پذیرش نسنجیده اخبار گوناگون را دارا می باشند و اینگونه
بدون این که هیچ نیت نا صوابی داشته باشند به سرعت در جهت گسترش شایعات عمل خواهند
کرد.
چند لحظه درنگ
-هرچند تمامی ۵مورد بیان شده در بخش قبل به عنوان یک ضعف
شخصیتی در افراد تلقی می گردد ،اما برخی از آنها مانند دروغگویی دارای
بار منفی جدی مذهبی نیز می باشد .آیا می توانید در کنار موارد بیان
شده یک مورد دیگر که مانند دروغگویی در نظر دینی نیز بسیار مذمت
شده است بیان کنید؟
بشنو از نی چون حکایت می کند
میگویند حدود ۷۰۰سال پیش ،در ا صفهان م سجدی
می ساختند.
روز قبل از افتتاح مســـجد ،کارگرها و معماران جمع
شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام می دادند.
پیرزنی از آنجا رد می شد وقتی م سجد را دید به یکی
از کارگران گفت :فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه!
کارگرها خندیدند .اما معمار که این حرف را شـــنید،
سریع گفت :چوب بیاورید ! کارگر بیاورید ! چوب را به مناره تکیه بدهید .فشار بدهید .فششششششااااررر ...
و مدام از پیرزن می پرسید :مادر ،درست شد؟!
مدتی طول کشید تا پیرزن گفت :بله ! درست شد !!! تشکر کرد و دعایی کرد و رفت...
کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن مناره را پرسیدند ؟!
معمار گفت :اگر این پیرزن ،راجع به کج بودن این مناره با دیگران صـحبت میکرد و شـایعه پا میگرفت ،این
مناره تا ابد کج میماند و دیگر نمی توانستیم اثرات منفی این شایعه را پاک کنیم...
این است که من گفتم در همین ابتدا جلوی آن را بگیرم!
هین سخن تازه بگو
کسی که عمل ناروای انجام یافته را فاش می کند چنان است که خود آن را انجام
داده است۷.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
اصول کافی ،جلد ،۳ذیل آیه ۱9سوره نور۷
چون چین می شود ؟
همه ما از قدرت بالای انتشار شایعه مخصوصا در عصری که با گسترش سریع شبکه های مجازی همراه بوده
است اطلاع داریم ،اما واقعا یک شایعه تحت چه روندی گسترش می یابد؟
گام اول؛ تولید شایعه
همانطور که در فصول قبل نیز گفتیم ،شایعه می تواند به صورت تصادفی یا مغرضانه ایجاد شود ،هر چند تولید
شایعه اولین حلقه از زنجیره یک شایعه است ،اما با توجه به گستردگی بالای جامعه لزوما نمی توان دانه های
زنجیر را دانه دانه رو به عقب طی کرد تا به منشا اصلی آن رسید.
گام دوم؛ اهمیت سازی
هرچه موضوع یک شایعه از درجه اهمیت بیشتری برخوردار باشد ،شایعه سریع تر منتقل می شود .هر چند
بسیاری از شایعات خود از درجه اهمیت بالایی برخوداری نیستند ،اما طوری طراحی شده اند که بخشی از آن
یکی از دغدغه های جامعه را مورد هدف قرار دهد ،در این صورت شایعه از سرعت انتقال بیشتری برخوردار
خواهد بود.
گام سوم؛ سنجش
هر فردی در لحظه اول شنیدن یک خبر آن را به صورت ناخودآگاه مورد سنجش قرار می دهد و درصورتی که
نتیجه این سنجش مثبت باشد و آن را بپذیرد آن را به عنوان یک حقیقت به دیگران نیز منتقل می کند .با
توجه به اینکه بخش هایی از واقعیت در اکثر شایعات گنجانده شده است ،افراد زودباوری در مواجه سریع با
آنها با یک سنجش اولیه شایعه را می پذیرند و وارد چرخه ساخت شایعه می شود.
گام چهارم؛ اشاعه
تکرار ،تکرار و تکرار! واقعیت این است که هیچ شایعه ای بدون تکرار قدرت پیدا نمی کند .حال چه این تکرار
در راستای تایید آن باشد یا نباشد .به طور مثال این جمله که برخی می گویند «ببینید ،من اعتقاد ندارم اما
میگویند که » ...به ظاهر برای یک شایعه دارای بار اعتباری منفی است ،اما در نهایت موجب گسترش بیشتر
آن می شود .نکته دیگر آن که چیزی که امروز موجب رشد فوق العاده شایعه ها در جوامع است ،خارج شدن
از شیوه انتقال فرد به فرد و ورود به عرصه انتشار عمومی و سریع در بستر اینترنت و شبکه های مجازی است.
یک جرعه شاعری ،با جام دیگری
نگذری از کـــــار ملت سر سری گر بشویی هر دو دیده بنــــگری
تازگـــــــی ها رفته در کار یورو گارســـــیا آسوده از دست زورو
بلکــــه خورده ته دیگش کفگیر گفته سهـــراب نان و بادام و پنیر
رامین کجباف زنگ زد پیتزا بیــــــارند با الاغ بز بز قنـــــــدی نشسته در اتاق
(با اندکی تلخیص) تا که از یـادش رود هر چه غمش حال کرده زال با دود و دمــــش
دکه دار شارژ و سیـــــــگار شد کاوه آهنگر چرا بیــــــکار شد؟
به پیام نــــــــور واحد ممسنی رفته مکتب جمعه ها هـم حسنی
نه هل بدهید و نه بکشید ،اجازه دهید این در بسته بماند !
انتشار شایعه دست خوش دو عمل ساده
است ،هل دادن و کشیدن! هل دادن
وقتی اتفاق می افتد که یک فرد با اصرار
می خواهد یک خبر را برای دیگران
تعریف کند ،در این انتشار معمولا به
دلیل علاقه فرد هل دهنده به ایجاد
پذیرش اجتماعی بالاتر ،امکان رشد و
انتقال شایعات بسیار زیاد است .در برخی
موارد دیگر شایعه به دلیل کشیدن ایجاد می شود ،در این حالت مخاطب علاقه شدیدی به دریافت شایعه های
منقول دارد و گوینده را مجبور می کند تا مواردی که حتی خود نیز از صحت آن اطمینان ندارد را به زبان
بیاورد .پس لطفا نه هل بدهید و نه بکشید ،باور کنید اگر شما بخواهید این در می تواند بسته بماند ...
نقطه پایان کار ...
هرچند سرعت بالای ارتباطات در بستر اینترنت و شبکه های مجازی
مزایای متعددی برای بشر امروز داشته ،اما همین سرعت در زمینه
انتقال شایعات موجب افزایش میزان انتشار شده و به همین دلیل
است که لزوم مراقبه از شایعات بیش از پیش محسوس می باشد.